👈 عضویت در گروههای کوهنوردی مختص برادران است
چند هفته از اعتراضها در کشور میگذرد. در ایران، طبیعتگردی و کوهنوردی فعالیتی فراگیر است و میلیونها تن به آن علاقمند هستند و در سطحها و به میزان متفاوت به آن میپردازند. این جامعهی بزرگ، طبیعتا نسبت به جریانهای اجتماعی و سیاسی هم به کموبیش حساسیت نشان میدهد و هیچگاه در مجموعه رویدادهایی مانند اعتراضهای اخیر حاشیهنشین نبوده است.
در هفتههای گذشته، افراد، گروههای دوستانه یا محلی، و تشکلهای صنفی و ورزشیِ مرتبط با کوهنوردی و طبیعتپیمایی و محیط زیست و گردشگری، به موضوعهایی که کل ایران را ملتهب ساخته، واکنش نشان دادهاند. اگر مدیران کشور به این اعتراضها و کنش و واکنشها توجه جدی و منصفانه داشته باشند، قطعا به سود حکومت و مردم خواهد بود. در این یادداشت، با وام گرفتن از چند بیانیه و متن که قشر طبیعتپیما و طبیعتدوست در شبکههای اجتماعی منتشر کرده، نکتههایی را بیان میکنم.
بیاعتنایی مسئولان به نارضایتیهای گستردهی اخیر و انتساب کلی تظاهراتها به عوامل خارجی یا جمع قلیلی "اغتشاشگر" متاسفانه نمودی است از آن شیوهی مدیریتی که از چند دهه پیش بر بیشتر دستگاهها حاکم بوده است. یادآور میشوم که مدیران دستگاههای ورزشی که در فرایندی بهظاهر انتخابی بر منصب مینشینند، پیوسته به ورزشکاران نگاهی از بالا به پایین داشتهاند و بهجای آن که متناسب با عنوان "مسئول" پاسخگوی مجموعهی زیر مدیریت خود باشند، فقط امر و نهی میکنند و در بیشتر موارد از پاسخگویی در زمینهی کموکاستیها و ایرادهای دستگاه خود طفره میروند. در زمینهی کوهنوردی، خیلیها نمیدانند که در اوایل دههی شصت، سازمان تربیت بدنی با یک بخشنامه همهی گروهها و باشگاههای کوهنوردی را تعطیل اعلام کرد و در "آییننامهی تشکیل گروههای کوهنوردی" مصوب ۱۳۶۲ این بند را گنجاند که :"عضویت در گروههای کوهنوردی مختص برادران است". این مصوبهی غلط که سالها طول کشید تا کنار گذاشته شود ( و هیچ مقامی هم بابت آن عذرخواهی نکرد ) به اضافهی محدودیتهای دیگر برای زنان کوهنورد، موجب نارضایتیهای دامنهدار و موضعگیریهای متقابل میان کوهنوردان و فدراسیون کوهنوردی شد. اینگونه مصوبهها و دستورها موجب اتلاف زیادِ وقت و انرژی در هر دو سمت شد و تردیدی نیست که یکی از عوامل مهاجرتِ بسیاری از کوهنوردان بااستعدادِ زن و مرد به بیرون از کشور بوده است.
اگر بخواهیم از تقابل میان مدیریتهایی که برای خودشان رسالت هدایت و ارشاد مردم را قائل هستند با انبوه ایرانیان مثال بیاوریم، رسالهها و کتابها لازم است و البته این روزها هر شهروندی میتواند پیشِ خود چندین نمونه را مرور کند. اما برای مثالی دیگر در حوزهی کوهنوردی و سنگنوردی و برای آن که نشان دهیم اشتباهکاریها به شکلی پیوسته به مدت چند دهه ادامه داشته، برخورد اخیر با قهرمان سنگنوردی الناز رکابی را یادآور میشویم؛ با گذشت بیش از چند دهه از آن برخوردهای فراریدهندهی استعدادها، باز هم مدیران ورزش کشور و محفلهایی دیگر، مسألهای را که اصلا مسأله نیست، بدل به معضلی پیچیده کردند و حتی خوراک رسانهای به بعضی کسانی دادند که خیرخواه این کشور و مردم آن نیستند.
سالها است که فعالیتهای کوهنوردی، بهعلت تنگنظریهای دیرپا در نهاد ورزش که موجب به حاشیه رانده شدن بسیاری از چهرههای بااستعداد شده، و بهعلت تنزل مداوم ارزش پول ملی، کماعتبار شدن گذرنامهی کشور، و روابط خارجیِ خراب، روزبهروز دشوارتر و محدودتر میشود. همچنین محیط زیست و چشمانداز کوهستانهای کشور دستخوش انواع تجاوزهای مخرب است، و در این وضعیت، بخش زیادی از وقت و انرژی دستاندرکاران وزارت ورزش و فدراسیون کوهنوردی، بهجای چارهاندیشی در این زمینهها، صرف اموری میشود که بیدلیل بدل به "خط قرمز" شدهاند.
گردشگری هم گرفتار همین معضلِ برجسته شدن خط قرمزهای ساختگی و بیریشه و گام برنداشتن در مسیری است که کشورهایی با بضاعت طبیعی و فرهنگیِ کمتر از ایران در آن ره پیموده و بهرهها بردهاند. فقط برای مثال میتوان گفت که حجاب اجباری برای خارجیان و نبود امکان استفاده از کارتهای اعتباری بینالمللی در ایران، دو عامل بسیار مخرب در جذب گردشگر خارجی است.
در هفتههای اخیر، جمع بزرگی از کوهنوردان، مربیان کوهنوردی، مدیران گروهها و باشگاههای کوهنوردی، دستاندرکاران شرکتهای گردشگری، کنشگران محیط زیست و منابع طبیعی، و انبوهی از تورگردانان و راهنمایان طبیعتگردی، با وجود اختلال شدیدی که دستگاههای دولتی در اینترنت و پیامرسانها ایجاد کردهاند (و این هم عامل دیگری است در تضعیف توان کشور برای جذب گردشگر خارجی) در هزاران پیام منتشرشده در فضای مجازی، اعتراض خود را به شیوههای مدیریت مسئولان ورزش، گردشگری، و حفاظت از میراثهای طبیعی و فرهنگی اعلام کرده اند
چند هفته از اعتراضها در کشور میگذرد. در ایران، طبیعتگردی و کوهنوردی فعالیتی فراگیر است و میلیونها تن به آن علاقمند هستند و در سطحها و به میزان متفاوت به آن میپردازند. این جامعهی بزرگ، طبیعتا نسبت به جریانهای اجتماعی و سیاسی هم به کموبیش حساسیت نشان میدهد و هیچگاه در مجموعه رویدادهایی مانند اعتراضهای اخیر حاشیهنشین نبوده است.
در هفتههای گذشته، افراد، گروههای دوستانه یا محلی، و تشکلهای صنفی و ورزشیِ مرتبط با کوهنوردی و طبیعتپیمایی و محیط زیست و گردشگری، به موضوعهایی که کل ایران را ملتهب ساخته، واکنش نشان دادهاند. اگر مدیران کشور به این اعتراضها و کنش و واکنشها توجه جدی و منصفانه داشته باشند، قطعا به سود حکومت و مردم خواهد بود. در این یادداشت، با وام گرفتن از چند بیانیه و متن که قشر طبیعتپیما و طبیعتدوست در شبکههای اجتماعی منتشر کرده، نکتههایی را بیان میکنم.
بیاعتنایی مسئولان به نارضایتیهای گستردهی اخیر و انتساب کلی تظاهراتها به عوامل خارجی یا جمع قلیلی "اغتشاشگر" متاسفانه نمودی است از آن شیوهی مدیریتی که از چند دهه پیش بر بیشتر دستگاهها حاکم بوده است. یادآور میشوم که مدیران دستگاههای ورزشی که در فرایندی بهظاهر انتخابی بر منصب مینشینند، پیوسته به ورزشکاران نگاهی از بالا به پایین داشتهاند و بهجای آن که متناسب با عنوان "مسئول" پاسخگوی مجموعهی زیر مدیریت خود باشند، فقط امر و نهی میکنند و در بیشتر موارد از پاسخگویی در زمینهی کموکاستیها و ایرادهای دستگاه خود طفره میروند. در زمینهی کوهنوردی، خیلیها نمیدانند که در اوایل دههی شصت، سازمان تربیت بدنی با یک بخشنامه همهی گروهها و باشگاههای کوهنوردی را تعطیل اعلام کرد و در "آییننامهی تشکیل گروههای کوهنوردی" مصوب ۱۳۶۲ این بند را گنجاند که :"عضویت در گروههای کوهنوردی مختص برادران است". این مصوبهی غلط که سالها طول کشید تا کنار گذاشته شود ( و هیچ مقامی هم بابت آن عذرخواهی نکرد ) به اضافهی محدودیتهای دیگر برای زنان کوهنورد، موجب نارضایتیهای دامنهدار و موضعگیریهای متقابل میان کوهنوردان و فدراسیون کوهنوردی شد. اینگونه مصوبهها و دستورها موجب اتلاف زیادِ وقت و انرژی در هر دو سمت شد و تردیدی نیست که یکی از عوامل مهاجرتِ بسیاری از کوهنوردان بااستعدادِ زن و مرد به بیرون از کشور بوده است.
اگر بخواهیم از تقابل میان مدیریتهایی که برای خودشان رسالت هدایت و ارشاد مردم را قائل هستند با انبوه ایرانیان مثال بیاوریم، رسالهها و کتابها لازم است و البته این روزها هر شهروندی میتواند پیشِ خود چندین نمونه را مرور کند. اما برای مثالی دیگر در حوزهی کوهنوردی و سنگنوردی و برای آن که نشان دهیم اشتباهکاریها به شکلی پیوسته به مدت چند دهه ادامه داشته، برخورد اخیر با قهرمان سنگنوردی الناز رکابی را یادآور میشویم؛ با گذشت بیش از چند دهه از آن برخوردهای فراریدهندهی استعدادها، باز هم مدیران ورزش کشور و محفلهایی دیگر، مسألهای را که اصلا مسأله نیست، بدل به معضلی پیچیده کردند و حتی خوراک رسانهای به بعضی کسانی دادند که خیرخواه این کشور و مردم آن نیستند.
سالها است که فعالیتهای کوهنوردی، بهعلت تنگنظریهای دیرپا در نهاد ورزش که موجب به حاشیه رانده شدن بسیاری از چهرههای بااستعداد شده، و بهعلت تنزل مداوم ارزش پول ملی، کماعتبار شدن گذرنامهی کشور، و روابط خارجیِ خراب، روزبهروز دشوارتر و محدودتر میشود. همچنین محیط زیست و چشمانداز کوهستانهای کشور دستخوش انواع تجاوزهای مخرب است، و در این وضعیت، بخش زیادی از وقت و انرژی دستاندرکاران وزارت ورزش و فدراسیون کوهنوردی، بهجای چارهاندیشی در این زمینهها، صرف اموری میشود که بیدلیل بدل به "خط قرمز" شدهاند.
گردشگری هم گرفتار همین معضلِ برجسته شدن خط قرمزهای ساختگی و بیریشه و گام برنداشتن در مسیری است که کشورهایی با بضاعت طبیعی و فرهنگیِ کمتر از ایران در آن ره پیموده و بهرهها بردهاند. فقط برای مثال میتوان گفت که حجاب اجباری برای خارجیان و نبود امکان استفاده از کارتهای اعتباری بینالمللی در ایران، دو عامل بسیار مخرب در جذب گردشگر خارجی است.
در هفتههای اخیر، جمع بزرگی از کوهنوردان، مربیان کوهنوردی، مدیران گروهها و باشگاههای کوهنوردی، دستاندرکاران شرکتهای گردشگری، کنشگران محیط زیست و منابع طبیعی، و انبوهی از تورگردانان و راهنمایان طبیعتگردی، با وجود اختلال شدیدی که دستگاههای دولتی در اینترنت و پیامرسانها ایجاد کردهاند (و این هم عامل دیگری است در تضعیف توان کشور برای جذب گردشگر خارجی) در هزاران پیام منتشرشده در فضای مجازی، اعتراض خود را به شیوههای مدیریت مسئولان ورزش، گردشگری، و حفاظت از میراثهای طبیعی و فرهنگی اعلام کرده اند
ادامه متن ...
یکی از اعتراضها در زمینهی محیط زیست، مربوط بوده به خبر اعطای مجوز برای بهرهبرداری از پنج هزار معدن که شکی نیست عمدهی آنها برداشتهای سنگ و شن و ماسه، یا بهتر بگوییم: فروش خاک میهن است برای دریافت مشتی دلار.
همچنین، در هفتههای گذشته بخش بزرگی از جامعهی کوهنوردی و دیگر ورزشکاران، و نیز مدافعان مردمیِ محیط زیست، همسویی خود را با خواستههای اصولی معترضانی که به خیابانها آمدهاند اعلام کرده و گفته و نوشتهاند که این رویدادهای اعتراضی ریشه در نارسایی نهادینهشده در نظام مدیریتی کشور دارد.
امید آن که این بار، شاهد تغییر جهت اساسی مدیران کشور و دستگاههای دولتی باشیم تا بیش از اینها، از دست رفتن سرمایههای اجتماعی و طبیعی را نبینیم.
✍ #عباس_محمدی ، کنشگر محیطزیست
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
یکی از اعتراضها در زمینهی محیط زیست، مربوط بوده به خبر اعطای مجوز برای بهرهبرداری از پنج هزار معدن که شکی نیست عمدهی آنها برداشتهای سنگ و شن و ماسه، یا بهتر بگوییم: فروش خاک میهن است برای دریافت مشتی دلار.
همچنین، در هفتههای گذشته بخش بزرگی از جامعهی کوهنوردی و دیگر ورزشکاران، و نیز مدافعان مردمیِ محیط زیست، همسویی خود را با خواستههای اصولی معترضانی که به خیابانها آمدهاند اعلام کرده و گفته و نوشتهاند که این رویدادهای اعتراضی ریشه در نارسایی نهادینهشده در نظام مدیریتی کشور دارد.
امید آن که این بار، شاهد تغییر جهت اساسی مدیران کشور و دستگاههای دولتی باشیم تا بیش از اینها، از دست رفتن سرمایههای اجتماعی و طبیعی را نبینیم.
✍ #عباس_محمدی ، کنشگر محیطزیست
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Forwarded from کـــوهــ و واژهــ
👈 آگهی گمشده
به آگاهی میرساند یک آقائی که قبلنا همه جا خیلی بود و حالا دیگه مدتیه که نیست ، آخرین بار حدود دو ماه پیش در حوالی خیابان پاسداران ، بهارستان هشتم دیده شده است ، وی از وبلاگنویسان کوه و کوهنوردی بوده ، و پیش از انقلاب ِ نوین مردم ایران ، هر روز و در همه جا قابل رویت بوده و زمانهائی هم که امکان حضور فیزیکی نداشت با یک پیام ویدئویی ، اعلام موجودیت مینمود بنده خدا . !
از بردن نام ایشان معذوریم ، چرا که ممکن است از سیارات دیگر خبردار شوند و از قدرت و حشمت و نترس بودنش ، به جهت گماردن وی به پست ریاست فدراسیون کوهنوردی سیاره شان ، فرد مورد نظر را بربایند . لذا از یابندگان خواهشمندیم بی سر و صدا ایشان را به جامعه کوهنوردی تحویل داده و تقاضای مژدگانی هم نفرمایند .
گفتنی ست ، بدلیل حضور #جامعه_کوهنوردی در پاکوبهای آسفالتی این روزهای صعود به قله های #آزادی و #رهائی ، اگر دستتان به هیچ کوهنوردی نرسید ، این فرد را به نگهبانی فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی تحویل بدهید .
با توجه به اینکه جامعه کوهنوردی نگران این آقا نیست ، لذا خانواده اش را از نگرانی رهائی بخشیدید .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
به آگاهی میرساند یک آقائی که قبلنا همه جا خیلی بود و حالا دیگه مدتیه که نیست ، آخرین بار حدود دو ماه پیش در حوالی خیابان پاسداران ، بهارستان هشتم دیده شده است ، وی از وبلاگنویسان کوه و کوهنوردی بوده ، و پیش از انقلاب ِ نوین مردم ایران ، هر روز و در همه جا قابل رویت بوده و زمانهائی هم که امکان حضور فیزیکی نداشت با یک پیام ویدئویی ، اعلام موجودیت مینمود بنده خدا . !
از بردن نام ایشان معذوریم ، چرا که ممکن است از سیارات دیگر خبردار شوند و از قدرت و حشمت و نترس بودنش ، به جهت گماردن وی به پست ریاست فدراسیون کوهنوردی سیاره شان ، فرد مورد نظر را بربایند . لذا از یابندگان خواهشمندیم بی سر و صدا ایشان را به جامعه کوهنوردی تحویل داده و تقاضای مژدگانی هم نفرمایند .
گفتنی ست ، بدلیل حضور #جامعه_کوهنوردی در پاکوبهای آسفالتی این روزهای صعود به قله های #آزادی و #رهائی ، اگر دستتان به هیچ کوهنوردی نرسید ، این فرد را به نگهبانی فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی تحویل بدهید .
با توجه به اینکه جامعه کوهنوردی نگران این آقا نیست ، لذا خانواده اش را از نگرانی رهائی بخشیدید .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
پادشاهی نسبت به ملت خود ظلم می کرد، دست چپاول بر مال و ثروت آنها دراز کرده، و آنچنان به آنان ستم نموده که آنها به ستوه آمدند و گروه گروه از کشورشان به جای دیگر هجرت می کردند، و و غربت را بر حضور در کشور خود ترجیح دادند. همین موضوع موجب شد که از جمعیت بسیار کاسته شد و محصولات کشاورزی کم شد و به دنبال آن مالیات دولتی اندک، و اقتصاد کشور فلج، و خزانه مملکت خالی گردید.
ضعف دولت او موجب جرأت دشمن شد، دشمن از فرصت بهره گرفت و تصمیم گرفت به کشور حمله کند و با زور وارد مملکت شود:
در مجلس شاه، (چند نفر از خیرخواهان) صفحه ای از شاهنامه فردوسی را برای شاه خواندند، که در آن آمده بود:
(تاج و تخت ضحاک پادشاه بیدادگر (با قیام کاوه آهنگر) به دست فریدون واژگون شد.) (تو نیز اگر همانند ضحاک باشی، نابود می شوی.)
وزیر شاه از شاه پرسید: آیا می دانی که فریدون با اینکه مال و حشم نداشت، چگونه اختیاردار کشور گردید؟
شاه گفت: چنانکه (از شاهنامه) شنیدی، جمعیتی متعصب دور او را گرفتند، و او زا تقویت کرده و در نتیجه او به پادشاهی رسید.
وزیر گفت: ای شاه! اکنون که گرد آمدن جمعیت، موجب پادشاهی است، چرا مردم را پریشان می کنی؟ مگر قصد ادامه پادشاهی را در سر نداری؟
شاه گفت: چه چیز باعث گرد آمدن مردم است؟
وزیر گفت: دو چیز؛ ۱- کرم و بخشش، تا به گرد او آیند. ۲- رحمت و محبت، تا مردم در پناه او ایمن کردند، ولی تو هیچ یک از این دو خصلت را نداری:
شاه از نصیحت وزیر خشمگین و ناراحت شد، و او را زندانی کرد. طولی نکشید پسر عموهای شاه از فرصت استفاده کرده و خود را صاحب سلطنت خواندند و با شه جنگیدند، مردم که دل پری از شاه داشتند، به کمک پسر عموهای او شتافتند و آنها تقویت شدند و براحتی تخت و تاج شاه را واژگون کرده و خود به جای او نشستند، آری:
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست .
دوستدارش روز سختی دشمن زورآور است.
با رعیت صلح کن وز جنگ ایمن نشین .
زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکر است.
منبع: alhassanain.org
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
ضعف دولت او موجب جرأت دشمن شد، دشمن از فرصت بهره گرفت و تصمیم گرفت به کشور حمله کند و با زور وارد مملکت شود:
در مجلس شاه، (چند نفر از خیرخواهان) صفحه ای از شاهنامه فردوسی را برای شاه خواندند، که در آن آمده بود:
(تاج و تخت ضحاک پادشاه بیدادگر (با قیام کاوه آهنگر) به دست فریدون واژگون شد.) (تو نیز اگر همانند ضحاک باشی، نابود می شوی.)
وزیر شاه از شاه پرسید: آیا می دانی که فریدون با اینکه مال و حشم نداشت، چگونه اختیاردار کشور گردید؟
شاه گفت: چنانکه (از شاهنامه) شنیدی، جمعیتی متعصب دور او را گرفتند، و او زا تقویت کرده و در نتیجه او به پادشاهی رسید.
وزیر گفت: ای شاه! اکنون که گرد آمدن جمعیت، موجب پادشاهی است، چرا مردم را پریشان می کنی؟ مگر قصد ادامه پادشاهی را در سر نداری؟
شاه گفت: چه چیز باعث گرد آمدن مردم است؟
وزیر گفت: دو چیز؛ ۱- کرم و بخشش، تا به گرد او آیند. ۲- رحمت و محبت، تا مردم در پناه او ایمن کردند، ولی تو هیچ یک از این دو خصلت را نداری:
شاه از نصیحت وزیر خشمگین و ناراحت شد، و او را زندانی کرد. طولی نکشید پسر عموهای شاه از فرصت استفاده کرده و خود را صاحب سلطنت خواندند و با شه جنگیدند، مردم که دل پری از شاه داشتند، به کمک پسر عموهای او شتافتند و آنها تقویت شدند و براحتی تخت و تاج شاه را واژگون کرده و خود به جای او نشستند، آری:
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست .
دوستدارش روز سختی دشمن زورآور است.
با رعیت صلح کن وز جنگ ایمن نشین .
زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکر است.
منبع: alhassanain.org
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
سلطان محمود غزنوی شبی هر چه کرد خوابش نبرد. غلامان را گفت: حکما به کسی ظلم شده او را بیابید. پس از کمی جستجو غلامان باز گشتند و گفتند: سلطان به سلامت باشد دادخواهی نیافتیم. اما سلطان را دوباره خواب نیامد. خود برخاست و با جامه مبدل بیرون شد. در پشت قصر و در کنار حرمسرا ناله ای شنید که خدایا ! محمود اینک با ندیمان خود در حرمسرا نشسته و نزدیکی قصرش اینچنین ستم می شود. سلطان گفت: چه می گویی؟ اینک من محمودم و از پی تو آمده ام . بگو قصه چیست؟ آن مرد گفت: یکی از خواص تو که نامش را نمی دانم شب ها به خانه من می آید و به زور زن مرا مورد آزار و اذیت خود قرار می دهد. سلطان گفت : اکنون کجاست؟ جواب داد: شاید رفته باشد. شاه گفت: هر وقت آمد مرا خبر کن و او را به پاسبان قصر معرفی کرد و گفت: هر زمان این مرد مرا خواست به من برسانیدش حتی اگر در نماز باشم. شب بعد باز همان سرهنگ به خانه آن مرد بینوا رفت. مرد مظلوم به سرای سلطان شتافت. سلطان محمود با شمشیر برهنه به راه افتاد. در نزدیکی خانه صدای عیش مرد را شنید دستور داد چراغ را خاموش نگاه دارید. آنگاه آن ظالم را با شمشیر کشت. پس از آن دستور داد تا چراغ بیفروزند و در صورت کشته نگریست. پس دردم سر به سجده نهاد. آنگاه صاحبخانه را گفت: قدری نان بیاورید که بسیار گرسنه ام . عرض کرد: سلطانی چون تو چگونه به نان درویشی چون من قناعت توان کرد؟ سلطان گفت: هر چه هست بیاور. مرد تکه ای نان آورد و سبب خاموش و روشن کردن چراغ و سجده و نان خواستن سلطان را پرسید. سلطان محمود گفت: آن شب که از قصه تو آگاه شدم با خود اندیشیدم در زمان سلطنت من کسی جرات این کار را ندارد مگر یکی از فرزندانم . گفتم چراغ را خاموش کن تا محبت پدری مانع اجرای عدالت نشود. چراغ که روشن شد نگاه کردم دیدم بیگانه است سجده شکر گذاشتم. اما غذا خواستنم از این رو بود که از آن شب که از چنین ظلمی در ملک خود اطلاع یافتم با پروردگار خود عهد بستم لب به آب و غذا نزنم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم. اکنون از آن ساعت تا حال چیزی نخورده ام.
آی کاش رهبران،روسا،ونمایندگان ما گاهی این داستان ها را می خواندند وبجای دم زدن از اسلام دین محمدی از سلطان محمود غزنوی قدری انسانیت یاد می گرفتند.
#سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
آی کاش رهبران،روسا،ونمایندگان ما گاهی این داستان ها را می خواندند وبجای دم زدن از اسلام دین محمدی از سلطان محمود غزنوی قدری انسانیت یاد می گرفتند.
#سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
سلام برهمه کوهنوردان،دوچرخه سوارن،طبیعت دوستان وهمه هموطنان میهن عزیزمان ایران.
سال هاست قلم به دست گرفته و برای شما عزیزان مطالب آموزشی درباره کوه و کوهنوردی و دوچرخه سواری می نویسم همچنین در معرفی مکان های گردشگری کشورمان ایران بسیار تلاش کردم که هر آنچه را میبینم ومیخوانم برای شما هم به اشتراک بگذارم.
متاسفانه مدتی است شاهد درد و رنج هموطنان وظلم ستم مسئولین و همچنین بی تفاوتی بعضی از همکاران وهمنوردان هستیم و دیگر دل و دماغی برای نوشتن مطالب آموزشی و معرفی جا های دیدنی نیست.
چند روزی درگیر مشکل مسدود شدن سیم کارت قبلی ومدتی هم درگیر نصب فیلتر شکن وتلاش برای ورود دوباره به فضای مجازی را داشتم ،اما حالا که با تلاش زیاد موفق شدم،با این اخبار ناراحت کننده هر روزه ،مرگ دلخراش جوانان وکودکان،دستگیری وعزیزان هموطن،نویسندگان،خبرنگاران،دانشجویان.
واقعا نمیدانم چه بنویسم،آیا میشود با این روحیه آشفته از کوه کوهنوردی گفت؟ آیا در أین زمان میشود از ابزار حمایت وحمایت چی نوشت؟ آیا کسی دل شادی برایش باقی مانده که من آدرس جایی برای گردش و تفریح به او بدهم؟
واقعا مستاصل شده ام که از چه بگویم ویا از چه بنویسم.
دراین روزها حال دل شما چگونه است؟
#سیدمحمد_حجازی
@kooh_o_vaje
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
سال هاست قلم به دست گرفته و برای شما عزیزان مطالب آموزشی درباره کوه و کوهنوردی و دوچرخه سواری می نویسم همچنین در معرفی مکان های گردشگری کشورمان ایران بسیار تلاش کردم که هر آنچه را میبینم ومیخوانم برای شما هم به اشتراک بگذارم.
متاسفانه مدتی است شاهد درد و رنج هموطنان وظلم ستم مسئولین و همچنین بی تفاوتی بعضی از همکاران وهمنوردان هستیم و دیگر دل و دماغی برای نوشتن مطالب آموزشی و معرفی جا های دیدنی نیست.
چند روزی درگیر مشکل مسدود شدن سیم کارت قبلی ومدتی هم درگیر نصب فیلتر شکن وتلاش برای ورود دوباره به فضای مجازی را داشتم ،اما حالا که با تلاش زیاد موفق شدم،با این اخبار ناراحت کننده هر روزه ،مرگ دلخراش جوانان وکودکان،دستگیری وعزیزان هموطن،نویسندگان،خبرنگاران،دانشجویان.
واقعا نمیدانم چه بنویسم،آیا میشود با این روحیه آشفته از کوه کوهنوردی گفت؟ آیا در أین زمان میشود از ابزار حمایت وحمایت چی نوشت؟ آیا کسی دل شادی برایش باقی مانده که من آدرس جایی برای گردش و تفریح به او بدهم؟
واقعا مستاصل شده ام که از چه بگویم ویا از چه بنویسم.
دراین روزها حال دل شما چگونه است؟
#سیدمحمد_حجازی
@kooh_o_vaje
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
کوهنوردی نمونه ای جامع وکامل از یک ملت پویا!!!!!!
همانگونه که در ساختار یک کشور و برای پیشبرد اهداف اقتصادی وسیاسی، سلسله مراتبی وجود دارد،مانند،(شاه, رهبر،رئیس جمهور،ملکه) در کوهنوردی هم فردی وجود داردبه نام(رئیس فدراسیون) که رهبری وریاست تمام کوهنوردان کشور را بر عهده دارد و همانگونه که در ساختار یک کشور جایی وجود دارد بنام مجلس با رئیس وعده ای نماینده از هر شهر و شهرستان،در کوهنوردی هم هیئتی وجود دارد در هر استان با رئیس ،وهیاتی با رئیس های جدا گانه در هر شهر و شهرستان.
در جامعه ادارات و ارگانهای وجود دارد برای قانون گذاری و اجرای قوانین،در کوهنوردی هم افرادی وجود دارند برای سرپرستی و هدایت گروه مانند(سرقدم،سرپرست،مربی،مسئول فنی،حمایت چی و........)
اما!!!!!!!
دانه ی فلفل سیاه وخال مه رویان سیاه،
هر دو جانسوزند، اما این کجا و آن کجا.
به استثنای رهبر ما کوهنوردان و تعدادی از روسای هیئت ها و جمعی از کوهنویسان،که در این روزهای سخت پشت همنوردان خود را خالی کرده اند!!
یک سرپرست در کوهنوردی یاد گرفته است که تا پای جان در مقابل افراد گروه خود مسئول باشد،یک سرقدم یادگرفته که پا به پای ضعیف ترین فرد گروه گام بردارد،مسئول تدارکات گروه یاد گرفته که از غذا و آسایش خود بزند ولی فشاری به افراد گروه وارد نشود،یک مربی فنی جان خود را در برف و یخبندان ودر نبرد با یک دیواره سرسخت فدای سلامت همنوردان خود میکند،یک حمایت چی لحظه ای از وضعیت صعود کننده غافل نمیشود و.............
اما صد افسوس ،آیاسرقدمان و دیگر مسئولین کشور ما واقعا مثل یک جامعه کوهنوردی هستند؟
بایک نگاه به اوضاع متورم جامعه وفاصله بسیار زیاد طبقاتی و اوضاع نابسامان اقتصادی ،فقر،جرم وجنایت،فساد وفحشا روز افزون در این سالها به سادگی وبا یک حساب سرانگشتی میتوان به جواب رسید.
آیا ساختار کشور ما واقعا مانند یک جامعه کوهنوردی است؟؟؟؟؟
این روزها حال دل شما چگونه است؟
#سیدمحمد_حجازی
@cafekohneveshte
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
همانگونه که در ساختار یک کشور و برای پیشبرد اهداف اقتصادی وسیاسی، سلسله مراتبی وجود دارد،مانند،(شاه, رهبر،رئیس جمهور،ملکه) در کوهنوردی هم فردی وجود داردبه نام(رئیس فدراسیون) که رهبری وریاست تمام کوهنوردان کشور را بر عهده دارد و همانگونه که در ساختار یک کشور جایی وجود دارد بنام مجلس با رئیس وعده ای نماینده از هر شهر و شهرستان،در کوهنوردی هم هیئتی وجود دارد در هر استان با رئیس ،وهیاتی با رئیس های جدا گانه در هر شهر و شهرستان.
در جامعه ادارات و ارگانهای وجود دارد برای قانون گذاری و اجرای قوانین،در کوهنوردی هم افرادی وجود دارند برای سرپرستی و هدایت گروه مانند(سرقدم،سرپرست،مربی،مسئول فنی،حمایت چی و........)
اما!!!!!!!
دانه ی فلفل سیاه وخال مه رویان سیاه،
هر دو جانسوزند، اما این کجا و آن کجا.
به استثنای رهبر ما کوهنوردان و تعدادی از روسای هیئت ها و جمعی از کوهنویسان،که در این روزهای سخت پشت همنوردان خود را خالی کرده اند!!
یک سرپرست در کوهنوردی یاد گرفته است که تا پای جان در مقابل افراد گروه خود مسئول باشد،یک سرقدم یادگرفته که پا به پای ضعیف ترین فرد گروه گام بردارد،مسئول تدارکات گروه یاد گرفته که از غذا و آسایش خود بزند ولی فشاری به افراد گروه وارد نشود،یک مربی فنی جان خود را در برف و یخبندان ودر نبرد با یک دیواره سرسخت فدای سلامت همنوردان خود میکند،یک حمایت چی لحظه ای از وضعیت صعود کننده غافل نمیشود و.............
اما صد افسوس ،آیاسرقدمان و دیگر مسئولین کشور ما واقعا مثل یک جامعه کوهنوردی هستند؟
بایک نگاه به اوضاع متورم جامعه وفاصله بسیار زیاد طبقاتی و اوضاع نابسامان اقتصادی ،فقر،جرم وجنایت،فساد وفحشا روز افزون در این سالها به سادگی وبا یک حساب سرانگشتی میتوان به جواب رسید.
آیا ساختار کشور ما واقعا مانند یک جامعه کوهنوردی است؟؟؟؟؟
این روزها حال دل شما چگونه است؟
#سیدمحمد_حجازی
@cafekohneveshte
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈 صدای همنوردانمون باشیم
#کتایون_محمودی_فر ، هیمالیانورد و مربی کوهستان و مربی یوگای مشهدی ، مدتیست که در بازداشت بسر میبرد . صدایش باشیم .
کانال کوه و واژه
🆔 @Kooh_O_Vaje
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
#کتایون_محمودی_فر ، هیمالیانورد و مربی کوهستان و مربی یوگای مشهدی ، مدتیست که در بازداشت بسر میبرد . صدایش باشیم .
کانال کوه و واژه
🆔 @Kooh_O_Vaje
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
زندگی خوبی داشتیم
طمع کردیم ،خواستیم بهتر شود
با طناب پوسیده عده ای سودجو
از چاله در آمدیم وبه چاه افتادیم
حالا نه تنها زندگی خوبی نداریم
بلکه از زندگی سیریم وآرزوی روزهای گذشته را داریم
دیگر حتی فکر آرزو هم نمیکنیم
که خوب باشد یا بد
چه ظلمی مانده که در حق خود نکرده ایم
آنچه داشتیم به دست خود یا خراب کردیم
یا به بیگانه سپردیم
نان خود را به همسایه ی سیرمان دادم و
از گرسنگی بر خود پیچیدم وگریستیم
آیا واقعا ما درک و فهم شعورمان کم است
یا ساده دل بودیم وفریبمان دادند؟
دیگر بس است
حالمان از این سادگی ومظلومی به هم میخورد
آدم بودن نه گناه است و نه سخت
پس چرا آدم نباشیم
یک آدم آزاد وازاده
تا کی باید دور از آرزوهایمان باشیم؟
مگر ارزو های ما چه بودند؟
کاش از خواب بیدار میشدیم
کاش هنگام رفتن چشمهایمان باز بود
تا کی با چشم بسته گام برداشتن؟
به آنچه می پرستیدقسم،میتوان انتخاب کرد
داشتن یا نداشتن را
چه چیز مجبورمان میکند ببینیم وبشنویم
ولی همچنان چشمانمان را ببندیم
ترس،گرسنگی،بیکاری؟
برای ما که دیگر چیزی باقی نمانده
ما که گرسنه هستیم،ما که بیکاریم
پس ترس از چه داریم؟
آیا چیزی برای از دست دادن مانده؟
هم وطن،تو که نه ظالمی ونه میتوانی ظالم باشی
مظلوم هم نباش
هم وطن با هم میتوانیم سایه ظلمت را
هر اندازه که بزرگ و قوی باشد با نور امید
از میان برداریم
تا کجا باید صبر کنیم؟ تا کی ؟
چه کسی دلش به حال ما سوخته جز خودمان؟
بیا دستت را به من بده ،رهایم نکن
تا دوباره بسازیم این خانه ویران را
برای فرزندانمان.
#سیدمحمد_حجازی
@kooh_o_vaje
@KoohGram
طمع کردیم ،خواستیم بهتر شود
با طناب پوسیده عده ای سودجو
از چاله در آمدیم وبه چاه افتادیم
حالا نه تنها زندگی خوبی نداریم
بلکه از زندگی سیریم وآرزوی روزهای گذشته را داریم
دیگر حتی فکر آرزو هم نمیکنیم
که خوب باشد یا بد
چه ظلمی مانده که در حق خود نکرده ایم
آنچه داشتیم به دست خود یا خراب کردیم
یا به بیگانه سپردیم
نان خود را به همسایه ی سیرمان دادم و
از گرسنگی بر خود پیچیدم وگریستیم
آیا واقعا ما درک و فهم شعورمان کم است
یا ساده دل بودیم وفریبمان دادند؟
دیگر بس است
حالمان از این سادگی ومظلومی به هم میخورد
آدم بودن نه گناه است و نه سخت
پس چرا آدم نباشیم
یک آدم آزاد وازاده
تا کی باید دور از آرزوهایمان باشیم؟
مگر ارزو های ما چه بودند؟
کاش از خواب بیدار میشدیم
کاش هنگام رفتن چشمهایمان باز بود
تا کی با چشم بسته گام برداشتن؟
به آنچه می پرستیدقسم،میتوان انتخاب کرد
داشتن یا نداشتن را
چه چیز مجبورمان میکند ببینیم وبشنویم
ولی همچنان چشمانمان را ببندیم
ترس،گرسنگی،بیکاری؟
برای ما که دیگر چیزی باقی نمانده
ما که گرسنه هستیم،ما که بیکاریم
پس ترس از چه داریم؟
آیا چیزی برای از دست دادن مانده؟
هم وطن،تو که نه ظالمی ونه میتوانی ظالم باشی
مظلوم هم نباش
هم وطن با هم میتوانیم سایه ظلمت را
هر اندازه که بزرگ و قوی باشد با نور امید
از میان برداریم
تا کجا باید صبر کنیم؟ تا کی ؟
چه کسی دلش به حال ما سوخته جز خودمان؟
بیا دستت را به من بده ،رهایم نکن
تا دوباره بسازیم این خانه ویران را
برای فرزندانمان.
#سیدمحمد_حجازی
@kooh_o_vaje
@KoohGram
باز باران هم نیامد
اشکهای مرد غمگین
میخورد بر بام خانه
یادم ارد روز باران
روز باران گلوله
توی کشور توی کوچه
کودکی چندساله بودم
بادلی ترسان ولرزان
می دویدم از پی او
از پی آن مرد غمگین
دور میگشتم ز هستی
دور میگشتم ز مستی
میشنیدم از فلانی
داستانهای دروغین
وعده های پوچ وچوبین
بس گوارا بود وعده
به چه زیبا بود وعده
سالها رفت وچنین شد
داستانهای دروغین
وعده های پوچ وچوبین
بشنو از من ای برادر
پیش چشم مرد فردا
زندگی گردد چه زیبا
گر که مردان کنونی
دست در دستان مادر
دست خواهر،دست همسر
مشت گردد،مشت محکم
از زمین برگیرد آن سان
ریشه ظلم وستم را
اری ای جان برادر
اری ای دردانه خواهر
زندگانی هست زیبا
با تلاش هر دوی ما.
#سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
اشکهای مرد غمگین
میخورد بر بام خانه
یادم ارد روز باران
روز باران گلوله
توی کشور توی کوچه
کودکی چندساله بودم
بادلی ترسان ولرزان
می دویدم از پی او
از پی آن مرد غمگین
دور میگشتم ز هستی
دور میگشتم ز مستی
میشنیدم از فلانی
داستانهای دروغین
وعده های پوچ وچوبین
بس گوارا بود وعده
به چه زیبا بود وعده
سالها رفت وچنین شد
داستانهای دروغین
وعده های پوچ وچوبین
بشنو از من ای برادر
پیش چشم مرد فردا
زندگی گردد چه زیبا
گر که مردان کنونی
دست در دستان مادر
دست خواهر،دست همسر
مشت گردد،مشت محکم
از زمین برگیرد آن سان
ریشه ظلم وستم را
اری ای جان برادر
اری ای دردانه خواهر
زندگانی هست زیبا
با تلاش هر دوی ما.
#سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
👈🏿 سخنی با ادمین های گروه های کوهنوردی
آقایان و خانم هایی که در گروه های مجازی کوهنوردی و طبیعتگردی ادمین هستید و همچنین اعضای گرامی که در گروه ها حضور دارید، حالتان خوب است؟ کم و کسری ندارید؟
الان در این برهه از تاریخ پر التهاب ایران که هیچکس به #کوهنوردی و دماوند و سبلان و هزار کوه و زهرمار دیگر فکر نمیکند، چقدر مهم است که یک کوهنورد چقدر کالری میسوزاند! یا مقایسه دماوند با اورست چه دردی از جامعه و آلام دل دردمند مردم داغدیده کشورمان کم میکند؟
به خودتان بیائید، کمی به آینده فکر کنید، اینکه متولدین آذر، چه موالید عجیب و غریبی اند یا مثلا کیروش چه شکر اضافه ای خورده است چه راهی پیش روی من و شما میگذارد؟
چیزی که این روزها نیاز جامعه است، فوروارد کردن موسیقی ریم دام دارام، ورزش پیلاتس و میزان گودی کمر و چربی باسن نیست! در این زمان همه ما مسئول رفتار خود در برابر جامعه زخم خورده مان هستیم.
شما را چه شده که روزی پنجاه پست سلام صبح بخیر و پست های گوگوری مگوری را به این گروه و آن گروه فوروارد می کنید؟
و شما ادمین های محترم که خوشحال و سرخوش از افزوده شدن تعداد اعضای گروه تان هستید و روزی صد دفعه پست های کانال و گروه تان را می فرستید این طرف و آنطرف ...! بیدار شو عزیزم.
شاید نمی دانید، اما نمایش سایبری همین نقشی است که شما و گروه تان، حالا چه خواسته و ناخواسته دارید بازی میکنید.
بیائید در کنار هم در این بزنگای تاریخ ایران، تا دیر نشده راه درست و شیوه مناسب را برگزینیم.
✍🏼 #امیرملیحی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
آقایان و خانم هایی که در گروه های مجازی کوهنوردی و طبیعتگردی ادمین هستید و همچنین اعضای گرامی که در گروه ها حضور دارید، حالتان خوب است؟ کم و کسری ندارید؟
الان در این برهه از تاریخ پر التهاب ایران که هیچکس به #کوهنوردی و دماوند و سبلان و هزار کوه و زهرمار دیگر فکر نمیکند، چقدر مهم است که یک کوهنورد چقدر کالری میسوزاند! یا مقایسه دماوند با اورست چه دردی از جامعه و آلام دل دردمند مردم داغدیده کشورمان کم میکند؟
به خودتان بیائید، کمی به آینده فکر کنید، اینکه متولدین آذر، چه موالید عجیب و غریبی اند یا مثلا کیروش چه شکر اضافه ای خورده است چه راهی پیش روی من و شما میگذارد؟
چیزی که این روزها نیاز جامعه است، فوروارد کردن موسیقی ریم دام دارام، ورزش پیلاتس و میزان گودی کمر و چربی باسن نیست! در این زمان همه ما مسئول رفتار خود در برابر جامعه زخم خورده مان هستیم.
شما را چه شده که روزی پنجاه پست سلام صبح بخیر و پست های گوگوری مگوری را به این گروه و آن گروه فوروارد می کنید؟
و شما ادمین های محترم که خوشحال و سرخوش از افزوده شدن تعداد اعضای گروه تان هستید و روزی صد دفعه پست های کانال و گروه تان را می فرستید این طرف و آنطرف ...! بیدار شو عزیزم.
شاید نمی دانید، اما نمایش سایبری همین نقشی است که شما و گروه تان، حالا چه خواسته و ناخواسته دارید بازی میکنید.
بیائید در کنار هم در این بزنگای تاریخ ایران، تا دیر نشده راه درست و شیوه مناسب را برگزینیم.
✍🏼 #امیرملیحی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 حال دل مان خوب نیست
چه کنیم!؟ حال دل مان این روزا اصلا خوب نیست. مثل حال دل بقیه مردم. البته این ملال دل مربوط به این چند روزه نیست، سال هاست که شادی های مان بوی ساختگی و مسخرگی می دهد، به مانند سرخ کردن صورت مان با سیلی است که درد تا بناگوش مان می پیچد اما لب مان فیگور خنده به خود می گیرد.
غم باد گلوی مان را می فشارد، داریم خفه می شویم. قصه کوه رفتن مان هم همین است. مثال قماربازی را داریم که همه هستی خود را باخته، اما خودش را از تک و تا نمی اندازد، کوه رفتن مان هم نه از سر شادی و نشاط و سرزندگی بلکه یک نوع فرار است.
فرار از رنج بودن و دیدن، دیدن وحشیگری و دَدمنشی که وصف آن در کلمات نمی گنجد و ما شاهدان مات و مبهوت آنیم و امیدوار تا با یاری خدای رنگین کمان، آسمان روزی دست در دست سوار بر قایق چوبی کیان از این کویر پر ملال گذر کنیم.
می دانیم و ایمان داریم آن روز دیر نخواهد بود. نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم.
✍🏼 علی کدخدایی
🗓 ۲۸ آبان ۱۴۰۱
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
چه کنیم!؟ حال دل مان این روزا اصلا خوب نیست. مثل حال دل بقیه مردم. البته این ملال دل مربوط به این چند روزه نیست، سال هاست که شادی های مان بوی ساختگی و مسخرگی می دهد، به مانند سرخ کردن صورت مان با سیلی است که درد تا بناگوش مان می پیچد اما لب مان فیگور خنده به خود می گیرد.
غم باد گلوی مان را می فشارد، داریم خفه می شویم. قصه کوه رفتن مان هم همین است. مثال قماربازی را داریم که همه هستی خود را باخته، اما خودش را از تک و تا نمی اندازد، کوه رفتن مان هم نه از سر شادی و نشاط و سرزندگی بلکه یک نوع فرار است.
فرار از رنج بودن و دیدن، دیدن وحشیگری و دَدمنشی که وصف آن در کلمات نمی گنجد و ما شاهدان مات و مبهوت آنیم و امیدوار تا با یاری خدای رنگین کمان، آسمان روزی دست در دست سوار بر قایق چوبی کیان از این کویر پر ملال گذر کنیم.
می دانیم و ایمان داریم آن روز دیر نخواهد بود. نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم.
✍🏼 علی کدخدایی
🗓 ۲۸ آبان ۱۴۰۱
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
اگر می خواهید بدانید کشوری توسعه می یابد یا نه اصلاً سراغ فناوری، کارخانه و ابزاری که استفاده می کند نروید ؛ اینها را به راحتی میتوان خرید یا دزدید یا کپی کرد ... .
برای دیدن توسعه بروید در دبستانها و پیش دبستانی، ببینید آنجا چگونه بچه ها را آموزش می دهند مهم نیست چه چیزی آموزش می دهند بلکه ببینید چگونه آموزش می دهند.
اگر کودکان شما را پرسشگر، خلاق، صبور، دارای روحیه گفتگو، تعامل و دارای روحیه مشارکت و کار تیمی بار آورند، این ها انسان ها و شخصیت هایی خواهند شد که می توانند توسعه ایجاد کنند.
👤 #داگلاس_نورث
✍🏼 برنده نوبل اقتصاد
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
برای دیدن توسعه بروید در دبستانها و پیش دبستانی، ببینید آنجا چگونه بچه ها را آموزش می دهند مهم نیست چه چیزی آموزش می دهند بلکه ببینید چگونه آموزش می دهند.
اگر کودکان شما را پرسشگر، خلاق، صبور، دارای روحیه گفتگو، تعامل و دارای روحیه مشارکت و کار تیمی بار آورند، این ها انسان ها و شخصیت هایی خواهند شد که می توانند توسعه ایجاد کنند.
👤 #داگلاس_نورث
✍🏼 برنده نوبل اقتصاد
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 رُژ آزادی
تورا خواهم بوسید
می دانم که حاکمان شرع در خیابان های خیال هیچکاره اند.
تو را این بار نه بر دماوند
نه بر سبلان
نه بر هیچ قله ای
تو را در برابر مناره ها خواهم بوسید.
بگذار اذان گوی شهر
دست و پایش را گم کند.
اینجا گزمه ها می دانند که بوسیدن تو به هر ترکه ای می ارزد.
تو را خواهم بوسید
می دانم رُژ ات تمدید نمی خواهد؛همیشگی ست.
کیست که نداند لبهای آزادی همواره خونین است؟
✍🏼 #امیرملیحی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
تورا خواهم بوسید
می دانم که حاکمان شرع در خیابان های خیال هیچکاره اند.
تو را این بار نه بر دماوند
نه بر سبلان
نه بر هیچ قله ای
تو را در برابر مناره ها خواهم بوسید.
بگذار اذان گوی شهر
دست و پایش را گم کند.
اینجا گزمه ها می دانند که بوسیدن تو به هر ترکه ای می ارزد.
تو را خواهم بوسید
می دانم رُژ ات تمدید نمی خواهد؛همیشگی ست.
کیست که نداند لبهای آزادی همواره خونین است؟
✍🏼 #امیرملیحی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 جایگاه مردمی باشگاه ها؛ رشد یا ریزش!؟
در پی سکوت بسیاری از باشگاه ها درباره رخدادهای چند ماه گذشته و ناتوانی و کوتاهی در ابراز همراهی و اتخاذ موضع نسبت به خواسته های مدنی جامعه، این نکته که جایگاه مردمی باشگاه ها نزد دوستداران و اعضای آن ها دچار چه دگرگونی هائی شده و همراهی ورزشکاران بدنه ورزش کوهنوردی با این باشگاهها با چه رویه ای تازه ادامه خواهد یافت، مورد نگاه نگارنده است.
بر کسی پوشیده نیست که چنانچه نظام یا سیستم حکومتی حاکم بر مردم یک کشور از اقبال عمومی برخوردار نباشد و به واسطه رفتارهای حاکمان، جایگاه مردمی خویش را از دست بدهد؛ توان نظامی و ثروت و قدرت موجود در حاکمیت، توانایی ترمیم این فاصله ها را نخواهند داشت و ریزش روزافزون همراهی و همگامی مردمی با حاکمان، در نهایت به فروپاشی آن نظام خواهد انجامید.
مدیران و مسئولان باشگاه های کوهنوردی به واسطه فلسفه ایجاد باشگاه مطبوع شان، همواره به دنبال افزایش درآمدهای باشگاه از راه های گوناگون شامل برگزاری کلاس های پر تعداد آموزش فنی، برگزاری برنامه های کوهنوردی و طبیعتگردی در سطوح گوناگون و اجرای برنامه های مفرح به منظور تبلیغ باشگاه و به تبع این رفتارها افزایش اعضای باشگاه و در پایان افزایش درآمدهای زیرمجموعه خویش بوده اند؛ که البته جای ایراد نداشته و نخواهد داشت.
اما همانطور که نظام حاکم در شوک از دست دادن جایگاه خویش نزد مردم ایران به تقلّا افتاده تا با روشهای نخ نما، آب رفته را به جوی برگرداند و صد البته که نخواهد توانست؛ دست به سوی کسانی دراز کرده است که از سوی مردم شناخته شده اند (اصلاح طلبان ).
در اینجا بایستی اشاره کنیم که پیشکسوتان کوهنوردی سال های بسیاری ست که راه خود را از باشگاه های کوهنوردی جدا نموده اند و رابطه تنگاتنگی با این مجموعه ندارند اما ممکن است که باشگاه ها با فراخوان این بزرگان، در پی بازسازی جایگاه از دست رفته مردمی خویش باشند.
هرچند با توجه به نشانه های موجود و علاقه کوهنوردان به تشکیل گروه های دوستانه و کوچک، جدای از باشگاه های کوهنوردی روز به روز رو به افزایش است و به نظر می رسد راهی را که فدراسیون با فرمان تشکیل باشگاه های ثبت شده و انحلال گروه های خودجوش و دوستانه پیش پای کوهنوردان علاقه مند به کوهستان گذارد؛ سپس با طراحی و ارائه طرح سیمرغ که ایرادات بسیاری در آن دیده شده در پی افزایش درآمد برای مدیران باشگاه ها و زیرمجموعه خویش بوده اما به بن بست نزدیک شده است.
مگر آنکه باشگاه های بی تفاوت به رخدادهای اخیر جامعه، تکانی به خود بدهند و همراه و همگام مردم باشند. چنانچه جز این باشد با ریزش بسیاری روبرو خواهند شد و کوهنوردان آزادندیش و غیرتمند راه خویش را خواهند رفت.
✍🏼 #امیر_ملیحی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
در پی سکوت بسیاری از باشگاه ها درباره رخدادهای چند ماه گذشته و ناتوانی و کوتاهی در ابراز همراهی و اتخاذ موضع نسبت به خواسته های مدنی جامعه، این نکته که جایگاه مردمی باشگاه ها نزد دوستداران و اعضای آن ها دچار چه دگرگونی هائی شده و همراهی ورزشکاران بدنه ورزش کوهنوردی با این باشگاهها با چه رویه ای تازه ادامه خواهد یافت، مورد نگاه نگارنده است.
بر کسی پوشیده نیست که چنانچه نظام یا سیستم حکومتی حاکم بر مردم یک کشور از اقبال عمومی برخوردار نباشد و به واسطه رفتارهای حاکمان، جایگاه مردمی خویش را از دست بدهد؛ توان نظامی و ثروت و قدرت موجود در حاکمیت، توانایی ترمیم این فاصله ها را نخواهند داشت و ریزش روزافزون همراهی و همگامی مردمی با حاکمان، در نهایت به فروپاشی آن نظام خواهد انجامید.
مدیران و مسئولان باشگاه های کوهنوردی به واسطه فلسفه ایجاد باشگاه مطبوع شان، همواره به دنبال افزایش درآمدهای باشگاه از راه های گوناگون شامل برگزاری کلاس های پر تعداد آموزش فنی، برگزاری برنامه های کوهنوردی و طبیعتگردی در سطوح گوناگون و اجرای برنامه های مفرح به منظور تبلیغ باشگاه و به تبع این رفتارها افزایش اعضای باشگاه و در پایان افزایش درآمدهای زیرمجموعه خویش بوده اند؛ که البته جای ایراد نداشته و نخواهد داشت.
اما همانطور که نظام حاکم در شوک از دست دادن جایگاه خویش نزد مردم ایران به تقلّا افتاده تا با روشهای نخ نما، آب رفته را به جوی برگرداند و صد البته که نخواهد توانست؛ دست به سوی کسانی دراز کرده است که از سوی مردم شناخته شده اند (اصلاح طلبان ).
در اینجا بایستی اشاره کنیم که پیشکسوتان کوهنوردی سال های بسیاری ست که راه خود را از باشگاه های کوهنوردی جدا نموده اند و رابطه تنگاتنگی با این مجموعه ندارند اما ممکن است که باشگاه ها با فراخوان این بزرگان، در پی بازسازی جایگاه از دست رفته مردمی خویش باشند.
هرچند با توجه به نشانه های موجود و علاقه کوهنوردان به تشکیل گروه های دوستانه و کوچک، جدای از باشگاه های کوهنوردی روز به روز رو به افزایش است و به نظر می رسد راهی را که فدراسیون با فرمان تشکیل باشگاه های ثبت شده و انحلال گروه های خودجوش و دوستانه پیش پای کوهنوردان علاقه مند به کوهستان گذارد؛ سپس با طراحی و ارائه طرح سیمرغ که ایرادات بسیاری در آن دیده شده در پی افزایش درآمد برای مدیران باشگاه ها و زیرمجموعه خویش بوده اما به بن بست نزدیک شده است.
مگر آنکه باشگاه های بی تفاوت به رخدادهای اخیر جامعه، تکانی به خود بدهند و همراه و همگام مردم باشند. چنانچه جز این باشد با ریزش بسیاری روبرو خواهند شد و کوهنوردان آزادندیش و غیرتمند راه خویش را خواهند رفت.
✍🏼 #امیر_ملیحی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 بخشی از کتاب قلعه حیوانات
موزز دست پرورده مخصوص آقای جونز بود که کار جاسوسی و خبرچینی را انجام می داد و زبر دستانه حرافی می کرد.
او ادعا می کرد که سرزمین عجیبی وجود دارد به نام تپه های شیرینی که خانه تمام حیوانات پس از مرگ آنجاست.
او می گفت که مکان این سرزمین در آسمان، کمی بالاتر از ابرهاست و آن جا هر هفت روز هفته یکشنبه است ایام هفته همیشه تعطیل اند و تمام سال شبدر وجود دارد و بر درخت ها و پرچین ها، نبات و شکلات و شیرینی می روید.
حیوانات از موزز متنفر بودند، چون سخن چین و داستان ساز بود و خیلی حرف می زد و هیچ کار مفیدی هم نمی کرد، اما با این حال بعضی از آن ها به سرزمین تپه های شیرینی معتقد بودند.
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
موزز دست پرورده مخصوص آقای جونز بود که کار جاسوسی و خبرچینی را انجام می داد و زبر دستانه حرافی می کرد.
او ادعا می کرد که سرزمین عجیبی وجود دارد به نام تپه های شیرینی که خانه تمام حیوانات پس از مرگ آنجاست.
او می گفت که مکان این سرزمین در آسمان، کمی بالاتر از ابرهاست و آن جا هر هفت روز هفته یکشنبه است ایام هفته همیشه تعطیل اند و تمام سال شبدر وجود دارد و بر درخت ها و پرچین ها، نبات و شکلات و شیرینی می روید.
حیوانات از موزز متنفر بودند، چون سخن چین و داستان ساز بود و خیلی حرف می زد و هیچ کار مفیدی هم نمی کرد، اما با این حال بعضی از آن ها به سرزمین تپه های شیرینی معتقد بودند.
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 جام (نهانی) ۲۰۲۲
سال ۱۳۷۷ تیم ملی ایران با وجود تمامی کمبودها در مقابل تیم آمریکا ۲ بر ۱ پیروز شد، چرا که تیم، پشتیبانی تمامی مردم ایران را به همراه داشت واین همبستگی تمامی کمبودها را جبران می کرد.
متاسفانه تیم ایران امسال چون (ملی) نبود از سوی ملت هم پشتیبانی نشد و نتیجه همان گونه که پیش بینی می شد؛ از ادامه رقابت ها حذف شد.
قبل از شروع مسابقه صدا و سیما گوشه هایی از مصاحبه چند تن از بازیکنان ایران در سال ۷۷ را پخش کرد و در ذهن همه مردم چند سوال به وجود آمد:
این بازیکنان اکنون کجا هستند؟ چرا برای روحیه دادن به بازیکنان کنونی تیم ملی در هیچ مصاحبه ای شرکت نکرده اند یا شرکت داده نشدند؟
چرا قبل از مسابقه با افرادی مصاحبه شد که در سال ۷۷ نه سر پیاز بودند و نه ته چغندر؟
چرا دیدگاه های بازیکنان سال ۷۷ تا به این اندازه تغییر کرده؟ آیا در این کشور رسم شده که هر کسی (مانند رئیس جمهورهای گذشته) پس از انقضای مدت کاری و بازنشستگی از سوی دولت ترد می شوند و به آن ها انگ شورشی، ضدانقلابی و اغتشاشگر می زنند؟
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
سال ۱۳۷۷ تیم ملی ایران با وجود تمامی کمبودها در مقابل تیم آمریکا ۲ بر ۱ پیروز شد، چرا که تیم، پشتیبانی تمامی مردم ایران را به همراه داشت واین همبستگی تمامی کمبودها را جبران می کرد.
متاسفانه تیم ایران امسال چون (ملی) نبود از سوی ملت هم پشتیبانی نشد و نتیجه همان گونه که پیش بینی می شد؛ از ادامه رقابت ها حذف شد.
قبل از شروع مسابقه صدا و سیما گوشه هایی از مصاحبه چند تن از بازیکنان ایران در سال ۷۷ را پخش کرد و در ذهن همه مردم چند سوال به وجود آمد:
این بازیکنان اکنون کجا هستند؟ چرا برای روحیه دادن به بازیکنان کنونی تیم ملی در هیچ مصاحبه ای شرکت نکرده اند یا شرکت داده نشدند؟
چرا قبل از مسابقه با افرادی مصاحبه شد که در سال ۷۷ نه سر پیاز بودند و نه ته چغندر؟
چرا دیدگاه های بازیکنان سال ۷۷ تا به این اندازه تغییر کرده؟ آیا در این کشور رسم شده که هر کسی (مانند رئیس جمهورهای گذشته) پس از انقضای مدت کاری و بازنشستگی از سوی دولت ترد می شوند و به آن ها انگ شورشی، ضدانقلابی و اغتشاشگر می زنند؟
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Forwarded from کـــوهــ و واژهــ
👈 صدای همنوردانمان باشیم
به گزارش هرانا ، سپیده ، پرتو و پگاه شهوندی خواهران ورزشکار ، ۲۹ آبانماه در پی حضور در مراسم تشییع پیکر یکی از کشته شدگان خیزش های اخیر مردمی در بهشت زهرا توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و به زندان قرچک منتقل شده اند . این سه خواهر ورزشکار و عضو کانون کوهنوردان تهران و دختران پیشکسوت کوهنورد آقای بهمن شهوندی هستند .
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
به گزارش هرانا ، سپیده ، پرتو و پگاه شهوندی خواهران ورزشکار ، ۲۹ آبانماه در پی حضور در مراسم تشییع پیکر یکی از کشته شدگان خیزش های اخیر مردمی در بهشت زهرا توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و به زندان قرچک منتقل شده اند . این سه خواهر ورزشکار و عضو کانون کوهنوردان تهران و دختران پیشکسوت کوهنورد آقای بهمن شهوندی هستند .
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
👈🏿 اولین اکسپدیشن زمستانی ایرانیان برای صعود به یک قله هفت هزار متری
صعودهای زمستانی همواره جایگاه بسیار خاصی را در بین جامعه کوهنوردی داشته است. از همان اوایل تاریخ کوهنوردی تلاش های زمستانی به دلیل چالش های موجود در منطقه، نیاز به داشتن تجهیزات مناسب تر، توان فیزیکی و ذهنی بالا و موارد دیگر به عنوان دستاوردی بزرگ برای یک جامعه کوهنوردی و حتی آن کشور به شمار می رفت.
تلاش های زمستانی در ارتفاعات بالا نیز به تدریج با افزایش تجربه و توان کوهنوردان پا به عرصه وجود گذاشت. بعد از رسیدن به ارتفاعات هشت هزار متری در هیمالیا افراد به دنبال انجام کارهای خاص در هیمالیا بودند. حال این کار خاص صعود از مسیری جدید، صعودهای سریع و آلپی و البته صعود در زمستان به شمار می روند.
در بین تمام انواع کارهای جدید قطعا تلاش های زمستانی جایگاهی خاصی در بین کوهنوردان دارند و هستند چه بسیار کوهنوردانی که آرزو و تفکرات انجام یک صعود زمستانه را در ذهن خود می پرورانند.
البته در ایران انجام صعودهای زمستانی در ارتفاعات بالا سبقه و تاریخچه خاصی که بتوان به آن اشاره کرد ندارد. به این مفهوم که هیچ صعودی در ارتفاعات بالای هفت هزار متر در زمستان انجام نشده است.
قله های خانتانگری و پوبدا از شمالی ترین قلل 7000 متری روی کره زمین هستند که به دلیل موقعیت ژئوگرافی خاصی که دارند همواره در معرض سردترین و متغیرترین هوای کوهستانی هستند.
این دو قله که در قالب پروژه پلنگ برفی نیز هستند و از قلل هفت هزار متری شوروی سابق به شمار می روند طرفداران بسیاری برای صعود دارند. در این میان قله خانتانگری با ارتفاع ۷۰۱۰ متر و قله پوبدا ۷۴۳۹ متر جایگاه خاصی در بین کوهنوردان جهان و ایرانیان دارد. البته این قله خانتانگری است که بخش زیادی از صعودها را تجربه می کند و قله پوبدا به خاطر دشواری های زیادی که دارد هر چند سال یک بار رنگ صعود موفقیت آمیز را به خود می بیند و همین دلیلی است که بسیاری از افراد در لیست قلل نشان پلنگ برفی به عنوان آخرین قله به آن توجه دارند.
در ایران نیز تعداد نفراتی زیادی در انتظار صعود به قله پوبدا و دریافت نشان پلنگ برفی هستند.
با توجه به اخبار رسیده به دست کوهگرام تیمی متشکل از جمعی از کوهنوردان از شهرهای مختلف کشور با هدف صعود به قله های خانتانگری و پوبدا اقدام به برنامه ریزی کرده اند. این اکسپدیشن از جهات بسیاری می تواند خاص باشد.
منطقه خانتانگری و پوبدا به عنوان منطقه ای از تیان شان که شمالی ترین هفت هزاری جهان را در دل خود جای داده است، منطقه ای در خور توجه است و در این میان قللی بسیار زیبا و در عین حال بسیار دشوار برای صعود به شمار می روند.
صعود موفقیت آمیز این تیم نیز اولین صعود زمستانی ایرانیان به یک قله هفت هزار متری خواهد بود که خود در خور توجه است. قطعا این برنامه فارغ از نتایج به دست آمده می تواند افق جدیدی از فعالیت های کوهنوردی در ایران را ایجاد کند و نظر بسیاری از کوهنوردان را به انجام کارهایی در سطح جهان فرا خواند.
با توجه به خبرهای رسیده این تیم بیش از ۱۶ ماه است که به دنبال انجام برنامه ریزی و مهیا سازی لوژستیک این برنامه تلاش کرده است و با نزدیک شدن به زمان صعود باید منتظر خبرهای بیشتر از این تیم باشیم.
از چالش های این صعود میتوان به تمام مواردی که در فصل صعود تابستانه است اشاره کرد. چالش ارتفاع، شکاف ها و مسیرهایی که برای صعود نیاز با ثابت گذاری دارند. تغذیه، آمادگی جسمانی، مهارت های کمپینگ و بسیاری از چالش هایی که کوهنوردان بسیاری با آن آشنا هستند.
اما اینجا و در این فصل سرما و شرایط سخت زمستانی، حجم برف و برودت هوا، عدم وجود امکانات و پشتیبانی ضعیف منطقه از جمله چالش هایی است که قطعا برای انجام یک صعود موفق باید پشت سر گذاشته شوند.
تاریخ اعزام برای انجام یک صعود زمستانی به موارد بسیاری بستگی دارد. آب و هوا باید به شدت تحت بررسی قرار گیرد و همچنین توجه به اینکه صعود در تقویم زمستانی انجام بگیرد نیز اهمیت دارد. این صعود در اوایل ژانویه ۲۰۲۳ یعنی حوالی هفته دوم دی ماه ۱۴۰۱ به انجام خواهد رسید.
این تیم ۵ نفره که مدت زمان زیادی را برای انجام صعود به این قله صرف کردهاند عبارتند از:
حسین بهمن یار
مجید نعمت الهی
یوسف تقیزاده
ابوالفضل رادافروز
لئو ماردیروسیان
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
صعودهای زمستانی همواره جایگاه بسیار خاصی را در بین جامعه کوهنوردی داشته است. از همان اوایل تاریخ کوهنوردی تلاش های زمستانی به دلیل چالش های موجود در منطقه، نیاز به داشتن تجهیزات مناسب تر، توان فیزیکی و ذهنی بالا و موارد دیگر به عنوان دستاوردی بزرگ برای یک جامعه کوهنوردی و حتی آن کشور به شمار می رفت.
تلاش های زمستانی در ارتفاعات بالا نیز به تدریج با افزایش تجربه و توان کوهنوردان پا به عرصه وجود گذاشت. بعد از رسیدن به ارتفاعات هشت هزار متری در هیمالیا افراد به دنبال انجام کارهای خاص در هیمالیا بودند. حال این کار خاص صعود از مسیری جدید، صعودهای سریع و آلپی و البته صعود در زمستان به شمار می روند.
در بین تمام انواع کارهای جدید قطعا تلاش های زمستانی جایگاهی خاصی در بین کوهنوردان دارند و هستند چه بسیار کوهنوردانی که آرزو و تفکرات انجام یک صعود زمستانه را در ذهن خود می پرورانند.
البته در ایران انجام صعودهای زمستانی در ارتفاعات بالا سبقه و تاریخچه خاصی که بتوان به آن اشاره کرد ندارد. به این مفهوم که هیچ صعودی در ارتفاعات بالای هفت هزار متر در زمستان انجام نشده است.
قله های خانتانگری و پوبدا از شمالی ترین قلل 7000 متری روی کره زمین هستند که به دلیل موقعیت ژئوگرافی خاصی که دارند همواره در معرض سردترین و متغیرترین هوای کوهستانی هستند.
این دو قله که در قالب پروژه پلنگ برفی نیز هستند و از قلل هفت هزار متری شوروی سابق به شمار می روند طرفداران بسیاری برای صعود دارند. در این میان قله خانتانگری با ارتفاع ۷۰۱۰ متر و قله پوبدا ۷۴۳۹ متر جایگاه خاصی در بین کوهنوردان جهان و ایرانیان دارد. البته این قله خانتانگری است که بخش زیادی از صعودها را تجربه می کند و قله پوبدا به خاطر دشواری های زیادی که دارد هر چند سال یک بار رنگ صعود موفقیت آمیز را به خود می بیند و همین دلیلی است که بسیاری از افراد در لیست قلل نشان پلنگ برفی به عنوان آخرین قله به آن توجه دارند.
در ایران نیز تعداد نفراتی زیادی در انتظار صعود به قله پوبدا و دریافت نشان پلنگ برفی هستند.
با توجه به اخبار رسیده به دست کوهگرام تیمی متشکل از جمعی از کوهنوردان از شهرهای مختلف کشور با هدف صعود به قله های خانتانگری و پوبدا اقدام به برنامه ریزی کرده اند. این اکسپدیشن از جهات بسیاری می تواند خاص باشد.
منطقه خانتانگری و پوبدا به عنوان منطقه ای از تیان شان که شمالی ترین هفت هزاری جهان را در دل خود جای داده است، منطقه ای در خور توجه است و در این میان قللی بسیار زیبا و در عین حال بسیار دشوار برای صعود به شمار می روند.
صعود موفقیت آمیز این تیم نیز اولین صعود زمستانی ایرانیان به یک قله هفت هزار متری خواهد بود که خود در خور توجه است. قطعا این برنامه فارغ از نتایج به دست آمده می تواند افق جدیدی از فعالیت های کوهنوردی در ایران را ایجاد کند و نظر بسیاری از کوهنوردان را به انجام کارهایی در سطح جهان فرا خواند.
با توجه به خبرهای رسیده این تیم بیش از ۱۶ ماه است که به دنبال انجام برنامه ریزی و مهیا سازی لوژستیک این برنامه تلاش کرده است و با نزدیک شدن به زمان صعود باید منتظر خبرهای بیشتر از این تیم باشیم.
از چالش های این صعود میتوان به تمام مواردی که در فصل صعود تابستانه است اشاره کرد. چالش ارتفاع، شکاف ها و مسیرهایی که برای صعود نیاز با ثابت گذاری دارند. تغذیه، آمادگی جسمانی، مهارت های کمپینگ و بسیاری از چالش هایی که کوهنوردان بسیاری با آن آشنا هستند.
اما اینجا و در این فصل سرما و شرایط سخت زمستانی، حجم برف و برودت هوا، عدم وجود امکانات و پشتیبانی ضعیف منطقه از جمله چالش هایی است که قطعا برای انجام یک صعود موفق باید پشت سر گذاشته شوند.
تاریخ اعزام برای انجام یک صعود زمستانی به موارد بسیاری بستگی دارد. آب و هوا باید به شدت تحت بررسی قرار گیرد و همچنین توجه به اینکه صعود در تقویم زمستانی انجام بگیرد نیز اهمیت دارد. این صعود در اوایل ژانویه ۲۰۲۳ یعنی حوالی هفته دوم دی ماه ۱۴۰۱ به انجام خواهد رسید.
این تیم ۵ نفره که مدت زمان زیادی را برای انجام صعود به این قله صرف کردهاند عبارتند از:
حسین بهمن یار
مجید نعمت الهی
یوسف تقیزاده
ابوالفضل رادافروز
لئو ماردیروسیان
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
QQ Bang Bang
Googoosh
👈🏿 ایستگاه #موسیقی
کیوکیو بنگ بنگ روایتی شاعرانه و تاریخی از دو دوره تاریخی مهم در ایران است. اثری ماندگار و در نوع خود بی نظیر از زویا زاکاریان شاعر مسیحی ایرانی.
حرف از استبداد و قتل عام مردم بی گناه است، حرف از قلب هایی است كه تحت ستم حكيم ناآگاه زمانه عاشقانه می شكنند.
شاعر با نگاهی دقیق و منصفانه و به دور از تعصب به بیان تمام اتفاقات قبل از انقلاب و بعد از انقلاب می پردازد، او با پرداخت موشکافانه ای، در واقع چگونگی فراهم شدن فضای جامعه برای انقلاب را روایت می کند.
زویا به نقدِ صریح و درست از شرایط جامعه و کنش های متعصابه مردمی می پردازد که راه را نمی دانند اما آن را شروع می کنند.
شاعر فضای بسته سیاسی آن روزها را نیز فراموش نمی کند و همین نگاه تیزبینانه است که به ترانه اش ارزشی تاریخی می بخشد.
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
کیوکیو بنگ بنگ روایتی شاعرانه و تاریخی از دو دوره تاریخی مهم در ایران است. اثری ماندگار و در نوع خود بی نظیر از زویا زاکاریان شاعر مسیحی ایرانی.
حرف از استبداد و قتل عام مردم بی گناه است، حرف از قلب هایی است كه تحت ستم حكيم ناآگاه زمانه عاشقانه می شكنند.
شاعر با نگاهی دقیق و منصفانه و به دور از تعصب به بیان تمام اتفاقات قبل از انقلاب و بعد از انقلاب می پردازد، او با پرداخت موشکافانه ای، در واقع چگونگی فراهم شدن فضای جامعه برای انقلاب را روایت می کند.
زویا به نقدِ صریح و درست از شرایط جامعه و کنش های متعصابه مردمی می پردازد که راه را نمی دانند اما آن را شروع می کنند.
شاعر فضای بسته سیاسی آن روزها را نیز فراموش نمی کند و همین نگاه تیزبینانه است که به ترانه اش ارزشی تاریخی می بخشد.
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram