Telegram Web Link
نوژین بریتان، عضو مجلس پژاک

در این مرحله از تاریخ حاکمیت مرداقتدارگرا که در آستانه ٣٣مین سالروز مبارزه با خشونت بر علیه زنان قرار داریم، پدیده خشونت علیه زنان شیوه‌ای جهانشمول به خود گرفته است. اما در برابر این حجم از خشونت که در نمود زن بر زندگی اعمال می‌شود، تلاش برای پاسخ سوال”چه باید کرد؟” تابلوی زندگی هر انسانی که وجدانش بیدار و ذره‌ای از ذات و گوهر آزادیخواهی در او زنده مانده را شکل می‌بخشد. جنگ‌های رویداده در این عصر با عنوان جنگ جهانی سوم تنها به خاورمیانه محدود نبوده و جغرافیایی وسیع و جهانی را در برگرفته است. شاید آنچه در سودان، افغانستان، ایران، اکراین، روسیه و غیره بر زنان می‌گذرد کاملا شبیه به هم نباشند، اما مخرج مشترک و نتایج آن از لحاظ حیات اجتماعی یکی است. تمامی جنبه‌های شکل‌دهنده موجودیت زنان بعنوان هویت تاریخی ـ اجتماعی در هیچ دوره‌ای از تاریخ اینگونه فراگیر و جهانی با خشونت و نابودی روبرو نگشته‌اند. بن‌بستها و پوسیدگی بوجود آمده در روند پیشروی ساختار نظام مرداقتدارگرا و مدل نهایی حاکمیت آن در هیات مدرنیته کاپتالیستی، همچنین بحران‌ها و شکست‌های مداوم و فراگیر این نظام لحظه به لحظه و تمامی عرصه‌های زندگی را در سراسر جهان به جنگ کشانیده است. خشونت دولتها به ظاهر بر همدیگر و نیروهای مزدور و نیابتی آنها و بگونه‌ای که انگار دولتمردان در راستای حفظ جامعه و منافع آن است که بر همدیگر بی‌پروا و بدور از رعایت هرگونه قانون و موازین اخلاقی خشونت می‌ورزند، بازتاب می‌یابد. اما آنچه واقعیت تلخ ماجراست، خشونت به همه منافذ زندگی سرایت نموده و بصورت موجهای ریزی که مرحله به مرحله به سونامیهای سهمگین می‌انجامد، بر مرد و از طریق مرد بر جهان اندیشه، احساس و جسم زن فرود می‌آید. می‌توان گفت سطح عکس‌العمل اجتماعی در برابر خشونت ضعیف گشته و از دغدغه، مسئله و امری حیاتی برای جامعه، خارج گردانیده شده است. این که کشتار، کوچ و آوارگی، تجاوز، فقر، گرسنگی زنان و کودکان و نابودی خاک، آب و هوای ناشی از جنگ‌‌ها با گذر زمان وضعیتی مشروع و عادی به خود بگیرد یک تهدید مرگبار است. آمار کشتار کودکان و نابودی محیط‌زیست در جنگ‌ها و یا حتی میزان سقوط اخلاق جامعه در کاربرد خشونت بر علیه حیوانات و به اشتراک‌گذاری تصاویر چنین اعمالی رشد روزافزونی یافته، نشان از بیماری، تخریب و فروپاشی ذهن جامعه دارد.
رسانه در قاموس یک سلاح، مرکز و راهکار پیاده‌سازی سیاست‌های این جنگ، به انحصارِ گردانندگان و مجریان این خشونت بی‌حد و مرز درآمده است. از هر راه و به هر شیوه که بخواهند در انحراف اذهان، تهیج فاشیسم، نژادپرستی، دین‌گرایی پرداخته و جامعه شوکه شده را به حالت سرسپردگی و سکوت خلسه‌وار وامیدارند. طی ٢٤ ساعت شبانه‌روز هنر، ادبیات، علم و تکنولوژی را در رسانه همچون بمبی با قدرت تخریب عظیم به کار بسته و ماهیت اصلی جنگ کنونی را در هاله‌ای از ابهام باقی می‌گذارند. این اپراسیون‌های ذهنی جهت تحریف و ایجاد انحرافاتِ معنایی سبب گشته حمله و مداخله نظامی نیروهای سرمایه‌دار جهانی و دولت‌های حاکمه آن به راهی برای رهایی از دولت‌های مرتجع و محافطه‌کار در ذهن جوامع تحت خشونت ساختاری مبدل گردد. تمامی جنبشهای آزادیخواه، مباحث و رسانه‌های مربوط به آنها که در راستای بیان حقیقت‌ و چاره‌یابی مبارزه می‌کنند نیز با انگ و اتهام رواج تروریسم چنان تحریم، بایکوت و سرکوب می‌گردند که زندان، شکنجه، ناپدیدسازی، قتل، اعدام، فیلتر، پلمپ و سانسور نمودنشان، واکنشی همه‌گیر و مستمر در جامعه جهانی را به همراه نمی‌آورد. هدف نهایی چنین شیوه از سیاست و جنگی که طراحی نوین خاورمیانه (بخوانیم طراحی جهان و جامعه بشریت) عنوان کرده‌اند، در واقع پروسه فرم‌دهی جهان مادی ـ معنوی جامعه بصورت جامعه مطلوبِ نظام اقتدارگرا از طریق خشونت را در بردارد. اما نابودی هر وجب از خاک و بافت نباتی ـ حیوانی درون آن، قی خون‌آلود یک مرد بر زمین، فروپاشی فرهنگ و هنر هزاران ساله در زیباترین روستا و شهرها، در خاکِ سوخته غلطیدن یک مادر، رنگ‌پریدگی، وحشت و افول نور امید در چشمان دختربچه‌ای هنگام سقوط بمبی بر خانه‌ای نباید تصویر پایانی این عصر باشد. یک مبارزه رادیکال انقلابی قادر به مقابله و از میان برداشتن طراحان و عملکرد حاکمان نظام متکی بر آفرینش جنگ، غصب و بحران می‌باشد.
جنگ جهانی در دورانی رخ داده و به اوج خود رسیده که به موازات آن جهان‌بینی صلح و دمکراسیِ مبتنی بر آزادی زن و حیات اکولوژیک نیز به مرحله حساس و سرنوشت‌ساز خود رسیده است. قیام‌هایی که بر محور اندیشگی و جهان‌بینی انقلاب زن، زندگی، آزادی روی داده و تا کنون نیز به نحوی از انحا تداوم دارند، نقطه اوج و به بار نشستن این جهان‌بینی بود. رویارویی جهان‌بینی خشونت‌زای مرداقتدارگرا با جهان‌بینی جامعه دمکراتیک – اکولوژیکِ مبتنی بر آزادی زن روحیه، جسارت و اراده‌ای راسخ به جامعه بخشید. زیرا پیشینه تئوریکی و مبارزاتی این جهان‌بینی سالهاست توسط رهبر آپو تار و پود پرده پوشاننده این نظام را از هم گسست. به نحوه‌ای علمی ـ عملی پایه و مرکز ثقل موجود در سیاست‌های جنگ‌افروزانه مرد اقتدارگرا در پس این پرده را آشکار و در برابر آن موضعی جسور و شفاف را مطرح و به اجرا گذاشت. شیوه حیات مبارزاتی جنبشی که در کردستان بر پایه این جهان‌بینی صورت پذیرفته، به درون جامعه منتقل گشته و مراحل سرنوشت‌سازی را در تکوین یک جامعه نوین طی نموده است که دیگر غیرقابل انکار و بازگشت می‌باشد. احیا و رشد هویت آزاد و دمکراتیک زن در تمامی عرصه‌های زندگی، درون یک پروسه پراکتیکی فراگیر و دشوار انجام گرفته است. این در حالی‌ست که بر خلاف سیاستهای لیبرالیستی در راستای منفرد نمودن زنان تحت عنوان آزادی فردی، رهبر آپو با ایجاد و توسعه ساختار و نظام خودویژه، دنیای زیبا و مشترک اندیشه و احساس را برای آنان به ارمغان آورد. این دنیای نوین و جذاب تاثیر شگرفی بر زنان و جامعه‌ تحت فشار و خشونت مرد اقتدارگرا، خودمحور و استثمارگر گذاشته است. پیشبرد ساختار و مدیریت سیاسی – سازمانی، ایجاد نیرو و نظام دفاعی، تشکیل نظام آموزشی و محیط زندگی بصورت خودویژه برای زنان در جنبش آزادیخواهی‌، یگانه رمز پیروزی رهبر آپو در به ثمر رسانیدن تمامی تلاشها و مبارزات زنان و مردان آزادیخواه برعلیه نابرابری و خشونت در تاریخ مبارزاتی جهان می‌باشد. احیا، قائم به ذات گرداندن و ارجاع به خویشتن خویش توسط زن، به او توان بازگشتن به عرصه زندگی بخشیده و زندگی اینگونه آزاد و دمکراتیک می‌گردد. از همین‌رو بود که رهبر آپو “زن، زندگی، آزادی” را یک فرمول سحرآمیز جهت رهایی جامعه از تمامی بحرانهای موجود نام نهاد.
هویت‌یابی سیاسی، تاریخی، اجتماعی زنان در جنبش آزادیخواهی، نظام اقتدارگرای سنتی و مدرن منطقه‌ای ‌ـ جهانی را به تلاشهای مزورانه و پیاده‌سازی سیاستهای جنگ‌ویژه بر علیه زنان وادار نموده است. بعنوان مثال رژیم ایران که در تمامی دوران حاکمیت خود، تنها در یک مورد و بویژه در مسئله زنان هیچ نرمش و تغییری نه ساختاری و نه ذهنیتی از خود نشان نداده، در این مرحله حساس و بصورت فوری فاطمه مهاجرانی را به سخن‌گوی دولت خود منتصب نمود. البته عملکرد این دولت نسبت به تمامی دولتهای پیشین خود در قانونمند و نهادینه نمودن خشونت، اعدام و سرکوب زنان متبحرانه‌تر است. همچنین در پیاده‌سازی خشونت در سطح جامعه کاراکتری گستاخ‌ و برخورد وقیحتری دارد. و آنچه را رژیم تحت عناوین طرح نور، کودک‌همسری و چندهمسری(که از دیدگاه جامعه‌شناسی آزادی همان ترویج و مشروع نمودن تجاوز و فحشاست) ناتمام گذاشته و نتوانست رسمیت ببخشد، این دولت طی دوران کوتاه روی کار آمدن خود به انجام رسانید. سیاست و دیگر مواضع رژیم در قبال ملت‌ها، ادیان، محیط‌زیست، جنگ و اقتصاد نیز بر همان دور باطل فساد، اقتدارگرایی، انحصارطلبی و ملیتاریسم پیشین خود می‌چرخد. سهیم نمودن زنان در قدرت – نظام نفرت‌پراکنی و نژادپرستی، فاشیست، تندروی، راست‌گرایی – جنگ‌طلبی در نمود وزیر به اصطلاح دفاع کانادا، نامزد رئیس جمهور آمریکا، فرمانده فلان بخش نظامی – امنیتی اسرائیل، یا رئیس حزب راست‌گرای فرانسه و … نیز چیزی جز بازی دادن اذهان جامعه و وارونه نمودن حقایق در راستای منافع مادی، نظامی، استعمارگری دولتها نیست. این زنان در این مسیر با حقیقت وجودی خود و ماهیت انسانی – اجتماعی خود در تضاد قرار گرفته و جز نقشی تکنیکی – اجرایی در صحنه سرشار از خشونت نظام جنسیت‌گرا نخواهند داشت. اما در این میان بند زنان در زندان اِوین، نقش قطب‌نما و نقشه راه آزادی را بر عهده گرفته است. خوانش صحیح و تحلیل دقیق وریشه مرادی از اوضاع سیاسی – نظامی و اجتماعی ایران، منطقه و جهان شایان توجه تمامی فعالین، جنبش‌های مخالف نظام و فمنیسم داخل و خارج از ایران می‌باشد. نحوه برخورد و ایستار این زن مبارز در برابر جنگ وسیع و ویژه بر علیه زنان و آزادیخواهان بویژه در ایران تمامی تعاریف مقاومت و مبارزه را متحول گردانید. آغاز اعتصاب غذای نامحدود وریشه مرادی بعنوان یک عملیات آزادیخواهانه ابعاد وسیع و شایان توجهی در مبارزه با خشونت علیه زنان دارد. این عملیات و راهکار مبارزاتی سلاحی کارا و تاکتیکی موثر در خنثی‌سازی و ناکارآمد نمودن اهداف جنگ وحشیانه رژیم بر علیه روح آزادیخواهی ملت‌های تحت خشونت و ستم موجود در جغرافیای سیاسی ایران می‌باشد. بنحوی رد تسلیمیت، انفعال و درماندگی ناشی از قدرگرایی تحمیلی بر ذهن جامعه است. همبستگی، سازماندهی و انسجام زنان و مردان در خط مبارزاتی وریشه مرادی قطعا خشونت نظام اقتدارگرا و جنگ تحمیلی آن بر جامعه را درهم خواهد شکست. مقاومت همبسته زنان در زندان اِوین به مبارزات انقلاب زن، زندگی و آزادی پویایی و تداوم بخشیده و می‌تواند به مدل و الگوی پیشبرد نیروی فکری – سازمانی جهت دفاع ذاتی زنان مبدل گردد. زیرا وریشه به مطالبه‌گری از رژیم نپرداخته، بلکه سطح مبارزه خود با رژیم را ارتقا بخشیده و به بازخواست از پایه‌های نظام حاکم دست زده است. این را می‌توان گام معکوس زنان در برابر رژیم نام نهاد. با توجه به شرایط موجود در زندان در دورانی که رژیم به گونه‌ای ویژه و کاملا طرح‌ریزی شده در صدد انسداد شریانهای زندگی در زندان بعنوان مرکز اجماع بخش عظیمی از نیروی آزادی و دمکراسی زنان در ایران برآمده، این عملیات مبارزاتی وریشه، راهکاری صحیح و موضعی رادیکال از سوی اوست. با وجدان انقلابی و روحیه مسئولیت‌پذیر مبارزه هر زنی علیه اعدام در عین حال مبارزه با تمامی شیوه‌های خشونت بر علیه زنان و جامعه است. پشتیبانی و همصدایی با وریشه مرادی در پوچ گردانیدن بازیها و ترفندهای گوناگون رژیم در کم و یا از بین بردن فشارهای مضاعف رژیم در انتقام از انقلاب زن، زندگی، آزادی بویژه در این مرحله از تاریخ مبارزه علیه خشونت، برخوردی نیک و شایان کرامت زنان آزادیخواه هم در زندان اِوین و هم در میان تمامی زنان خارج از زندان خواهد بود

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
...که دستان‌مان در گذرهای بادِ پاییزی خوشی را تصاحب کند و در خش‌خشِ برگ‌ها، صدای تپش درختان و حرکتِ ابرها را بشنویم که زندگی معمولی، ولی شگفت‌انگیز باشد و توانِ شادی و عشق بیشتر از اندوه...


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#به‌شی_سێیه‌م(3)
زنجیره‌ی سێیه‌م، ڕێنمایی و وتاری ڕێبه‌ر ئاپۆ له‌ ساڵی 1992 كه‌ ده‌بێته‌ گه‌وره‌ترین وه‌ڵام بۆ ئه‌م سه‌رده‌مه‌مان.
به‌ ژێرنوسی سۆرانی، به‌ چەند خوله‌ك له‌گه‌ڵ ڕێبه‌رمان بن
نزیك له‌ 26 ساڵ ته‌مه‌نی خۆی له‌پێناوی ئه‌م وتنانه‌ به‌ تۆ به‌خشی، تۆش چه‌ند خوله‌ك كاتت پێ ببه‌خشه‌


#کۆمەڵگەی_ژنانی_ئازادی_رۆژهەڵاتی_کوردستان

🆔 @kjarOffIcialChannel
عالیه مطلب‌زاده، روزنامه‌نگار، عکاس، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی سابق، در پستی اینستاگرامی از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داد.
این زندانی سیاسی سابق، احضارهای پیاپی، فشار مداوم بازجویان و استرس و اضطراب را از عوامل پیشرفت بیماری خود ذکر کرد و نوشت که این عوامل مانع از رسیدگی به موقع به وضعیت سلامتی‌اش بوده است.
عالیه مطلب‌زاده در سال ۱۳۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران محاکمه و به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به ۳ سال حبس تعزیری محکوم و در ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ از زندان اوین آزاد شد.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع اعتراضی پرستاران در چند بیمارستان یزد با فریاد:
وعده و عید کافیه سفره ما خالیه!
شنبه ۱۲ آبان


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
‌‌ ضرب‌وشتم آرمیتا پاویر در سلول انفرادی زندان تبریز


به گزارش قاسم‌بعدی، وکیل این دانشجوی زندانی: «ماموران امنیتی زندان تبریز، عصر روز گذشته (جمعه ۱۱ آبان) با حمله به آرمیتا پاویر که در سلول انفرادی نگهداری می‌شود، او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و در نتیجه این حمله، ضربات متعددی به سر و گردن این زندانی وارد شده است.
آرمیتا پاویر از فعالان دانشجویی دانشگاه شهید مدنی ‎تبریز، توسط دادگاه انقلاب آذرشهر، با اتهام توهین به رهبری، تبلیغ علیه نظام، در مجموع به بیست و دوماه و هفده روز حبس محکوم شده است.

او از شهریور ۱۴۰۲ در زندان تبریز تحت شکنجه‌های روحی و با شدیدترین محدودیت‌ها در حبس است.

این ‏فعال دانشجویی دانشگاه تبریز، به صورت غیرحضوری، در حالی که اجازه تعیین وکیل و امکان دفاع حقوقی نداشته، محاکمه شده است».

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کۆمیتەی کژار لە برۆکسل بلژیک مانگردن دەورەیی درێژە دەیدە پێ

لە دویای مانگردن بیست ڕووژەی وریشە مورادی ک وە داخواز کژار و ئازادیخوازەیل کووتایی وەپێ هاورد، ئێرنگە کوومیتەیل کژار لە ئرووپا ئی مانگردنە درێژە دەن.

وە گوورەی بانگەوازیگ ک کۆمیتەی کژار بلژیک بڵاوێ کردیە، ئمڕووژ و سوو لە برۆکسل چالاکلی مانگردن وەڕێوە بەن.

هەلیوا داوا لە گشت کردنە بەشدار ئی مانگردنە بن تا دەنگ وریشە مورادی و گشت کوومەڵگە بوون

بێجگە ئی مانگردنە، لە ناو ڕووژەیل ویەردە کۆمیتەیل کژار لە ستۆکهۆڵم سوئد، کۆلن و برلین ئاڵمان وەشیوەی جیاجیا و نەوبەتی مانگردن وەڕیوە بردن تا ک هاودەنگی و هەمبەستگی خوەیان وەگەرد دەنگ وریشە مورادی ک دەنگ کوومەڵگەس نیشان بیەن.



#کۆمەڵگەی_ژنانی_ئازادی_رۆژهەڵاتی_کوردستان

🆔 @kjarOffIcialChannel
می‌وزم،می‌بارم،می‌تابم.
آسمان‌ام
ستاره‌گان و زمین،
و گندمِ عطرآگینی که دانه می‌بندد
رقصان،در جانِ سبزِ خویش


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
روزآمد شدن آگاهی زنان با ژنئولوژی
03-11-2024
بهار اورین

ژنئولوژی بر مبنای انتقاد از جامعه‌شناسی رسمی و مردمحورانه به عنوان دانش زنان و استفاده از تجارب و ارزش‌های زنان توسعه می یابد. زیرا جامعه‌شناسی رسمی نیز همانند سایر شاخه‌های علوم در نظریات خود زنان را نادیده انگاشته و اعتباری برای مسائل و تجارب زنان قائل نشده است. محروم ساختن زنان از تولید دانش منجر به این شده که ایدئولوژی‌های مسلط(مردانه) نظریات و دیدگاه‌های خود را به عنوان منبع و مرجع دانش بنمایاند. بنابراین ژنئولوژی مسائل اجتماعی را با دیدی زنانه نگریسته و ارزش‌، تجارب و دستاوردهای نظری را به عنوان منبع دانش نگریسته تا بتوان برای حل این مسائل راه چارەیابی یافت. ژنئولوژی در دفاعیه عبدالله اوجالان با نام “درآمدی در باب جامعه‌شناسی آزادی” وارد مباحث ما شده و مبارزه ای نظری و رادیکال در برابر نظم مردسالاری و هژمونی دانش در عصر کنونی است



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
با گذشت چهارده سال از آغاز فعالیت‌های علمی و پژوهشی ژنئولوژی، نیاز به گفتگو و بحث در مورد روش‌شناسی و شیوه‌های آموزشی ژنئولوژی، نقش ژنئولوژی در برساخت و نهادینه‌سازی انقلاب زنان، ایجاد بسترهای کنفدرالیسم جهانی زنان و شبکه‌های پیوند میان زنان از سراسر دنیا وجود دارد. هدف از برگزاری دومین کنفرانس ژنئولوژی در سطح شمال و شرق سوریه ارزیابی این موارد است. دومین کنفرانس آکادمی ژنئولوژی در سطح شمال و شرق سوریه با شعار”روزآمد شدن آگاهی زنان با ژنئولوژی” در روژآوای کردستان برگزار گردید. نخستین کنفرانس آکادمی ژنئولوژی شمال و شرق سوریه در سال ٢٠١٨ برگزار شده بود. با گذشت شش سال از نخستین کنفرانس و گسترده‌تر شدن فعالیت‌های آکادمی ژنئولوژی در روژآوای کردستان نیاز به ارزیابی و بازبینی فعالیت‌های ژنئولوژی وجود داشت. بدون تردید عرصه‌ی انقلاب زنان در روژآوای کردستان زمینه‌ا‌ی بسیار غنی و نیرومندی برای مطالعات ژنئولوژی فراهم نمود. بنابراین هدف از برگزاری این کنفرانس علاوه بر ارزیابی فعالیت‌های آکادمی ژنئولوژی، پرداختن به نقاط ضعف و کاستی‌هایی است که باید از آن گذر نمود.

در این نوشتار به اختصار به موضوعات مورد گفتگو در دومین کنفرانس آکادمی ژنئولوژی شمال و شرق سوریه پرداخته شده است
روش‌شناسی ژنئولوژی

متدلوژی و به عبارتی روش‌شناسی به عنوان یک رشته شامل تحقیق در مورد روش‌های حوزه‌های مختلف علمی است. اگر کوتاه‌ترین و نتیجه‌بخش‌ترین راه رسیدن به حقیقت را روش تعریف نماییم، روش‌شناشی کلّ و نظام این روش‌هاست. لازم است در مورد روشن کردن موضوع روش مهم است که به روش‌های اساسی تفکر بشریت اشاره کرده و آن را درک نماییم. در طول تاریخ انسان‌ها همواره تلاش نموده‌اند زندگی را از طریق روش‌های تفکر اسطوره‌ای، مذهبی، فلسفی و علمی درک نمایند. اگرچه این چهار روش اساسی تفکر همواره در تاریخ بشر وجود داشته لذا اعصاری وجود دارد که هر یک از آنها به عنوان روش اساسی تفکر، غالب بوده است. فرایندهایی را که منجر به تغییر در روش‌های تفکر می‌شود را می‌توان به عنوان انقلاب ذهنیتی نامید. دلیل بحث ژنئولوژی در باب روش‌شناسی، پیامدهای مخرّب تفکر و روش علمی‌ای است که در تبیین حقیقت در عصر ما تعیین کننده است. نقش روش علمی با مرکزیت اروپا در ژنوساید و تخریب فرهنگ‌، باور و زبان‌های مختلف، اکوساید و زن‌کُشی و انواع خشونت و استثمار بسیار برجسته است. تکیه بر تمایز سوبژە و ابژە، پیشرفت مستقیم خطی و رویکردی که تنوّع و تفاوت را نادیده می‌گیرد و نادیده‌انگاری متافیزیک به عنوان اساسی‌ترین بن‌بست روش‌-شناسی مذکور است. بنابراین تا جایی که توانایی تشخیص مورد تحقیق و منبع کسب داده در آن مورد را داشته باشیم، می‌توانیم روش آن را تعیین کرده و خود را از روش‌های نادرست و ناتمام برهانیم. از این حیث هماهنگی هدف و وسیله مستلزم هماهنگی پارادایم و روش علمی است
برای گذر از مسائل روش علمی که ما را به مسیرهای نادرست سوق می‌دهد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

– گذر از دیدگاه مبتنی بر تفکیک ابژە-سوبژە

– دستیابی به شناخت جامع حقیقت با غلبه بر پراکندگی در علم.

– احیای تعادل میان طبیعت اول و طبیعت دوم و برساخت دوباره‌ی طبیعت سوم.

– بازتفسیر دوباره‌ی دیالکتیک و درک بُعد متافیزیکی انسان.

آشکار است که انقلاب پارادایمی هنگامی رخ می‌دهد که بر مسائل ناشی از روش علمی غلبه نمود. ژنئولوژی در مطالعات خود تلاش کرده نتیجه‌بخش‌ترین و واقعی‌ترین روش‌ها را بدون افتادن در بن‌بست‌های روش علمی تجربه کسب نماید. لذا مشکل اصلی، در تبدیل این روش‌ها به تئوری، تز و بیان آن و انتقال آن به زنان جهان است. بر این اساس بحث در باب روش‌شناسی همچنان ادامه دارد تا ژنئولوژی بتواند نقش خود را در انقلاب پارادایمی در علم ایفا نماید
نهادینه‌سازی نظام آکادمیک و وظایف روشنفکری

در نظام کنفدرالیسم دمکراتیک آکادمی‌ها شامل فعالیت‌های روشنفکری و آموزشی در خدمت پیشبرد دمکراسی است. جامعه‌ی دمکراتیک و آزاد تنها در سایه‌ی یک انقلاب فکری و متکی بر ترکیب ارزش‌های اخلاقی-سیاسی، زیبایی‌شناسی و انقلاب فرهنگی، فکری و علمی ایجاد خواهد شد. آکادمی‌ها خود را در تمام جنبه‌های مرتبط با زندگی سازماندهی می‌کنند. دنیای آزاد‌اندیشی نیز با فراگیری، درک و دانش موجود در این آکادمی‌ها ارتقاء می‌یابد. این ذهنیت زمانی ایجاد می‌شود که اراده آزاد، تفکر آزاد و تمرین مکمل یکدیگر باشند. بر این مبنا یکی از وظایف اساسی آکادمی‌ها تامین کادر علمی جهت آموزش جامعه و ارتقای آگاهی آن است. لذا در فعالیت‌های آکادمیک و آموزشی یافتن راه و روش‌های غنی و موثر در زمینه تغییر شخصیت، تغییر و تحول اجتماعی مشکلاتی وجود دارد که لازم است بیشتر در مورد آن گفتگو کرد. در نظام کنفدرال آکادمی‌های زنان زمینه‌ساز رشد اراده‌مندی و خودآگاهی زنان، نیروی سازماندهی و مبارزه است. بنابراین آکادمی‌های زنان مکان خودشناسی، معرفت و سازندگی و متناسب با نیازهای زنان ایجاد می‌شود.

نقش آکادمی‌های ژنئولوژی تقویت بنیان‌های جامعه‌شناختی انقلاب زنان و ارائه‌ی دانش و فلسفه‌ای است که موجب تفکر آزاد در ارتباطات اجتماعی و زندگی گردد. در تفسیر دانش، زندگی و شخصیت دگرگونی روابط بر مبنای معیارهای زندگی مشترک آزاد را مبنا قرار می‌دهد. علاوه براین تلاش برای حذف تعصّبات مذهبی و تبعیض جنسی و افزایش فرصت برای بحث آزاد یکی دیگر از اهداف آکادمی‌های ژنئولوژی است. فعالیت‌های آکادمی مبتنی بر مراکز تحقیقاتی با هدف آموزش و پژوهش جهت حل مسائل اجتماعی صورت می‌گیرد. از سوی دیگر این فعالیت‌ها از طریق دانشگاه‌ها، کمپ‌های آموزشی و ژنوار نیز انجام می‌شود. در سایر نقاط کردستان، شنگال، کمپ شهید رستم جودی(مخمور)، خاورمیانه، اروپا و آمریکای لاتین مجلات، موسسات انتشاراتی زنان، کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی و هنری وجود دارد که با هدف مباحث فکری صورت می‌گیرد.

به طور خلاصه هدف اصلی آکادمی ژنئولوژی ترویج دانش زنان و جامعه در برابر نظم دولتی است که در تلاش برای گسست پیوند میان دانش از زنان و جامعه به سود خود است. ژنئولوژی به عنوان دانش پارادایم مدرنیته‌ی دمکراتیک چنین نقشی را بر عهده می‌گیرد و هدف آن رهایی روش‌ها و ابزارهای دانش از دولت و قدرت است. کادرهای آکادمیک ژنئولوژی کسانی هستند که قدرت درک واقعیت تاریخی و اجتماعی را به نیروی تحول جامعه‌شناختی تبدیل می‌کنند و هر آنچه را که آموخته‌اند را در روابط خانوادگی و اجتماعی خود پیاده کرده و راه برای تغییر را هموار سازند.
2024/11/06 01:34:56
Back to Top
HTML Embed Code: