مهرداد آقافضلی، پدر زندهیاد یلدا آقافضلی ضمن انتشار عکس دخترش، با کنایه به وعدههای پوچ نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نوشته است:.
«یلدا جان بابا چند روزی است که خبرهای خوبی می شنوم! کسانی آمده اند که خبر از معجزه می دهند! یکی قول آزادی ،آزادی بیان،آزادی اندیشه و ... را می دهد. گویا دیگر قرار نیست کسی برای انتقاد بمیرد و زندان برود! یکی قول زمین و خانه های اجاره ای مجانی را برای جوانان داده و دیگری قول داده مایحتاج مردم را درب خانه ها می برد! مثل اینکه هیچ کاری برای این افراد قبل روز... غیر ممکن نیست! اما دخترم بعید نیست که تو این چند روز که مانده برای جمع کردن ... یکی قول برگرداندن شما را از آن دنیا دهد، چون برای اینها قول دادن قبل از... راحت است.»
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
«یلدا جان بابا چند روزی است که خبرهای خوبی می شنوم! کسانی آمده اند که خبر از معجزه می دهند! یکی قول آزادی ،آزادی بیان،آزادی اندیشه و ... را می دهد. گویا دیگر قرار نیست کسی برای انتقاد بمیرد و زندان برود! یکی قول زمین و خانه های اجاره ای مجانی را برای جوانان داده و دیگری قول داده مایحتاج مردم را درب خانه ها می برد! مثل اینکه هیچ کاری برای این افراد قبل روز... غیر ممکن نیست! اما دخترم بعید نیست که تو این چند روز که مانده برای جمع کردن ... یکی قول برگرداندن شما را از آن دنیا دهد، چون برای اینها قول دادن قبل از... راحت است.»
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#کتاب
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
4ـ سوسیالیسم و كاپیتالیسم
بخش چهارم
اگر توجه شود، در این رویكرد روشی میانبر و یا معتقد به ترقی همانند جامعهی قدیمی و جدید و یا جامعهی بردهدار، فئودال، كاپیتالیست و سوسیالیست را بكار نمیبریم. اصطلاحاتی نظیر پیشرفت، تمامیت یافتن، آزاد شدن اجتماعی و مساوات بر اساس تفاوتها را بنیاد كار قرار میدهیم. مهمتر اینكه، سوسیالیسم را بعنوان یك حالت جامعهای ارزیابی نمینماییم كه در آینده، بعد از انقلاب و یا تكامل تدریجی برقرار خواهد شد. بالذاته چنین نوعی از جامعه در مغایرت با واقعیت حیات میباشد. نوع انسان همیشه اجتماعی است. نمیتوان با تفكیك گذشتهـ اكنونـ آینده از همدیگر از آنها تجربه گرفت یا در درون آن زیست و یا با امید بدان زیست. این سه حالت زمانی مختلط بوده و با همدیگر میتوان از طریق تجربیات گذشته، در زمان حال و به امید آینده زیست. لحظهی اكنون به اندازهای كه گذشته است، آینده نیز میباشد. در اینجا نیاز به یك رویكرد صحیح فلسفی وجود دارد. تفسیر فلسفهی زمان بصورت گذشتهی بینهایت و یا آیندهی بینهایت، چندان معنایی را بیان نمینماید. زمان را تنها میتوان بعنوان تشكل هستی تعریف نمود. یعنی تشكل هر هستیای، زمان آن است. زمان از نوع دیگری هم وجود ندارد. در اینصورت، زمان جامعه، تشكل آن است. مادامی كه جامعه نیز یك حالت تشكل مستمر را دارد، گذشتهـ اكنونـآینده نیز مستور و پنهان در آن وضعیت میباشد. بنابراین تصور یك جامعه در حالت پیشرفتی با فواصل طولانی و بر خطی مستقیم خطا بوده و راهگشای ارزیابیهای اجتماعیای خواهد شد كه بیرون آمدن از زیر بار آن غیرممكن میباشد.
نزدیكترین واقعیت حیات به حقیقت، زندگی كردن مستمرِ مالامال از واقعیت اجتماعی، زیستن با تمامی اندوختهی گذشتهی آن، زیستن همراه با هیجان تشكل لحظهای كه میگذرد و زیستن با امید بیكران به آینده میباشد. تلقی تحقق چنین نوعی از حیات همچون مسئلهی بنیادین تئوری و پراكتیك سوسیالیستی بسیار ارزشمند میباشد. این تحقق هم به معنی بیان حقیقت اجتماعی و هم زیستن صحیح از طریق آن میباشد. بجای اینكه سوسیالیسم را تنها بعنوان پروژه و برنامهای جهت آینده ببینیم، باید آن را به مثابه شیوهای اخلاقی و سیاسی از حیات كه هر لحظه آزاد مینماید، ناظر برابری و عدالت بوده و ارزش زیبایی شناسانه دارد، بصورت حقیقت درآوریم. سوسیالیسم یك شیوهی حیات آگاهانه است كه حقیقت را بیان مینماید. باید به شیوهای همانند فرزانگان و مؤمنانی كه در تاریخ نمونههایشان به فراوانی دیده میشود، همچون فرزانگان و مؤمنان این زمان زندگی كرد. فردگرایی كه بیانگر فرومایگی اخلاقی لیبرالیسم است، آزادی نبوده بلكه پستترین نوع بردگی است كه حیات آن بر اساس آگاهی متقلبانه شكل داده شده است. سوسیالیسم به مثابه آنتیلیبرالیسم، ایدئولوژی زیستن آزادی در عمل و اخلاق جمعی است.
نباید در نگرش اجتماعی خویش كاپیتالیسم را اغراقآمیز نماییم، بویژه ادعای اینكه عصر ما عصری است كه امپریالیزم و كاپیتالیسم بصورت مطلق بر آن حاكم بوده و شكل حیات روزانهی آن است، بخشیدن معنایی به كاپیتالیسم است كه مستحق آن نیست؛ صحیح نیست و اشتباهی است كه بیش از حد تحت تأثیر تبلیغات ایجاد شده است. جنگ ایدئولوژیكی است كه از تبلیغات ترسانگیزی تغذیه مینماید. واقعیت اینست كه كاپیتالیسم نظامی است كه همیشه محكوم به حاشیهنشینی است، سرقتی اجتماعیستیز است كه همیشه از طریق زورگویی فاشیستی سعی بر حاكم نمودن خویش داشته و یك نظام طراری میباشد. همانگونه كه در اعصار قدیم از طریق تقدیس مدیران مستبد و الهی نمودنشان انسانها بصورت بردههای كوتوله مانند درآورده میشدند، در عصر ما كاپیتالیسم یك هژمونی ایدئولوژیك را داراست كه نتایج مشابهی را ببار میآورد. نوعی بردگی و كوتولگی موضوع بحث است كه این هژمونی از طریق جنگهای سرد و گرم آن را تغذیه مینماید.
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
4ـ سوسیالیسم و كاپیتالیسم
بخش چهارم
اگر توجه شود، در این رویكرد روشی میانبر و یا معتقد به ترقی همانند جامعهی قدیمی و جدید و یا جامعهی بردهدار، فئودال، كاپیتالیست و سوسیالیست را بكار نمیبریم. اصطلاحاتی نظیر پیشرفت، تمامیت یافتن، آزاد شدن اجتماعی و مساوات بر اساس تفاوتها را بنیاد كار قرار میدهیم. مهمتر اینكه، سوسیالیسم را بعنوان یك حالت جامعهای ارزیابی نمینماییم كه در آینده، بعد از انقلاب و یا تكامل تدریجی برقرار خواهد شد. بالذاته چنین نوعی از جامعه در مغایرت با واقعیت حیات میباشد. نوع انسان همیشه اجتماعی است. نمیتوان با تفكیك گذشتهـ اكنونـ آینده از همدیگر از آنها تجربه گرفت یا در درون آن زیست و یا با امید بدان زیست. این سه حالت زمانی مختلط بوده و با همدیگر میتوان از طریق تجربیات گذشته، در زمان حال و به امید آینده زیست. لحظهی اكنون به اندازهای كه گذشته است، آینده نیز میباشد. در اینجا نیاز به یك رویكرد صحیح فلسفی وجود دارد. تفسیر فلسفهی زمان بصورت گذشتهی بینهایت و یا آیندهی بینهایت، چندان معنایی را بیان نمینماید. زمان را تنها میتوان بعنوان تشكل هستی تعریف نمود. یعنی تشكل هر هستیای، زمان آن است. زمان از نوع دیگری هم وجود ندارد. در اینصورت، زمان جامعه، تشكل آن است. مادامی كه جامعه نیز یك حالت تشكل مستمر را دارد، گذشتهـ اكنونـآینده نیز مستور و پنهان در آن وضعیت میباشد. بنابراین تصور یك جامعه در حالت پیشرفتی با فواصل طولانی و بر خطی مستقیم خطا بوده و راهگشای ارزیابیهای اجتماعیای خواهد شد كه بیرون آمدن از زیر بار آن غیرممكن میباشد.
نزدیكترین واقعیت حیات به حقیقت، زندگی كردن مستمرِ مالامال از واقعیت اجتماعی، زیستن با تمامی اندوختهی گذشتهی آن، زیستن همراه با هیجان تشكل لحظهای كه میگذرد و زیستن با امید بیكران به آینده میباشد. تلقی تحقق چنین نوعی از حیات همچون مسئلهی بنیادین تئوری و پراكتیك سوسیالیستی بسیار ارزشمند میباشد. این تحقق هم به معنی بیان حقیقت اجتماعی و هم زیستن صحیح از طریق آن میباشد. بجای اینكه سوسیالیسم را تنها بعنوان پروژه و برنامهای جهت آینده ببینیم، باید آن را به مثابه شیوهای اخلاقی و سیاسی از حیات كه هر لحظه آزاد مینماید، ناظر برابری و عدالت بوده و ارزش زیبایی شناسانه دارد، بصورت حقیقت درآوریم. سوسیالیسم یك شیوهی حیات آگاهانه است كه حقیقت را بیان مینماید. باید به شیوهای همانند فرزانگان و مؤمنانی كه در تاریخ نمونههایشان به فراوانی دیده میشود، همچون فرزانگان و مؤمنان این زمان زندگی كرد. فردگرایی كه بیانگر فرومایگی اخلاقی لیبرالیسم است، آزادی نبوده بلكه پستترین نوع بردگی است كه حیات آن بر اساس آگاهی متقلبانه شكل داده شده است. سوسیالیسم به مثابه آنتیلیبرالیسم، ایدئولوژی زیستن آزادی در عمل و اخلاق جمعی است.
نباید در نگرش اجتماعی خویش كاپیتالیسم را اغراقآمیز نماییم، بویژه ادعای اینكه عصر ما عصری است كه امپریالیزم و كاپیتالیسم بصورت مطلق بر آن حاكم بوده و شكل حیات روزانهی آن است، بخشیدن معنایی به كاپیتالیسم است كه مستحق آن نیست؛ صحیح نیست و اشتباهی است كه بیش از حد تحت تأثیر تبلیغات ایجاد شده است. جنگ ایدئولوژیكی است كه از تبلیغات ترسانگیزی تغذیه مینماید. واقعیت اینست كه كاپیتالیسم نظامی است كه همیشه محكوم به حاشیهنشینی است، سرقتی اجتماعیستیز است كه همیشه از طریق زورگویی فاشیستی سعی بر حاكم نمودن خویش داشته و یك نظام طراری میباشد. همانگونه كه در اعصار قدیم از طریق تقدیس مدیران مستبد و الهی نمودنشان انسانها بصورت بردههای كوتوله مانند درآورده میشدند، در عصر ما كاپیتالیسم یك هژمونی ایدئولوژیك را داراست كه نتایج مشابهی را ببار میآورد. نوعی بردگی و كوتولگی موضوع بحث است كه این هژمونی از طریق جنگهای سرد و گرم آن را تغذیه مینماید.
تلقی سوسیالیسم بعنوان جامعهای كه همیشه از طریق انقلابها و جنگها میتوان به آن رسید نیز اشتباه میباشد. بدون شك هنگامی كه شرایط ایجاد شوند، جنگها نیز جهت تحولات انقلابی مصداق دارند. اما سوسیالیسم تنها به معنی انقلاب نیست؛ بلكه مشاركت دموكراتیك در جامعه و حیات آگاهانه و عملی در برابر كاپیتالیسم میباشد. گفتن اینكه «انقلاب صورت خواهد گرفت، سپس حیات سوسیالیستی ایجاد میشود»، فریفتن خویش و نشستن به انتظاراتی بیهوده است. به میزانی كه از طریق آگاهی درسهای گذشته را فراگرفته و اكنونی گردد، به همان میزان میتوان با قدرت و آگاهی به استقبال آینده رفته و در آن زیست. بدون شك در تمامی این مراحل، رهبران استراتژیك و تاكتیكی لازم هستند. اما تلقی سوسیالیسم بعنوان حالت عملیای كه از طریق چنین اصطلاحات نظامی مدیریت میشود، راهگشای خطاهای بزرگی میگردد. رئال سوسیالیسم از یك نظر اینچنین مدیریت شد. هنگامی كه خسته شدند نیز از نا افتاده و بر جای ماندند! بیشتر از هر زمانی نیاز به جنبشها، احزاب و بلوكهای سوسیالیستی وجود دارد كه عموما در چارچوب پارادایم مدرنیتهی دموكراتیك جامعهی تاریخی را اساس كار قرار داده، از طریق مدیریتهای حافظ محیطزیست، اقتصادی و كنفدرال دموكراتیك در برابر جامعهی مصرفی كه كاپیتالیسم از طریق اندوستریالیسم و دولتـ ملت آن را به محاصره درآورده و در برابر تخریب محیطزیستی كه كاپیتالیسم پیوندهای جامعه را با آن بریده، خویش را تجهیز نمودهاند. لزوم وضع نظریهی سوسیالیستی در چارچوب چنین پیشطرحی و اجرای عملی آن همچنان اهمیت خویش را حفظ مینماید. این در حالیست كه این یك جنبش آگاهی و سازمانی پیشاهنگی نیست كه تنها در برابر هژمونی كاپیتالیستی توسعه یافته باشد، بلكه جنبش اجتماعی شدن حقیقی است كه در طول تاریخ با همان ماهیت اما وجوه ایدئولوژیكـ سیاسی ادامه داده شده است. جامعهی حقیقی، سرشت این جنبش میباشد، خود كاركرد اجتماعی شدن است. در بناگوش تمامی نظامهای تمدن اما بصورت متضاد با آن و به همان اندازه هم بصورت نظاممند در جریان میباشد. اینكه چندان درك نگردیده است، در ارتباط با توان تبلیغات ایدئولوژیكی طرف مقابلش میباشد. حقیقتهای اجتماعی، خود سوسیالیسم بوده و هرچه جامعه تداوم مییابد بعنوان شیوهی صحیح حیات همیشه تداوم خواهد داشت. تاریخ از این نظر تنها تاریخ مبارزهی طبقاتی نیست، بلكه مبارزهی در راه آزادی و مساوات جامعه و محافظت از آن در برابر قدرت و دولت هژمونیك میباشد. سوسیالیسم تاریخ این مبارزهی اجتماعی است كه به تدریج علمی میگردد.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمایت فعالان بینالمللی حقوق زنان از کمپین «نه به اعدام، آری به حیات آزاد»
روز دوشنبە گروهی از زنان کورد و اینترناسیونالیست در آلمان تجمعی برگزار کردند. در این تجمع یکی از حاضرین به نمایندگی از شورای زنان ایزدی به کمپین کژار درود فرستاد و گفت که "نه به قتلعام زندانیان و بله به زندگی آزاد."
همچنین فعالان زنان به ایتالیایی، انگلیسی و ترکی پیامهای مشابهی دادند. آنها بنری در دست داشتند که روی آن جمله ای از رهبر آپو با این مضمون نوشته شده بود "تشکلیابی زنان، یکی ازبزرگترین آرزوهای من است."
مریم فتحی، عضو شورای رهبری کژار در اروپا یکی ازشرکت کنندگان در این تجمع بود.
کمپین "نه به اعدام، آری به حیات آزاد" در هفتەهای گذشته از سوی جامعه زنان آزادی شرق کوردستان به همراه جمعی از فعالان سیاسی، مدنی و محیط زیستی علیه اعدام راە اندازی شده است.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
روز دوشنبە گروهی از زنان کورد و اینترناسیونالیست در آلمان تجمعی برگزار کردند. در این تجمع یکی از حاضرین به نمایندگی از شورای زنان ایزدی به کمپین کژار درود فرستاد و گفت که "نه به قتلعام زندانیان و بله به زندگی آزاد."
همچنین فعالان زنان به ایتالیایی، انگلیسی و ترکی پیامهای مشابهی دادند. آنها بنری در دست داشتند که روی آن جمله ای از رهبر آپو با این مضمون نوشته شده بود "تشکلیابی زنان، یکی ازبزرگترین آرزوهای من است."
مریم فتحی، عضو شورای رهبری کژار در اروپا یکی ازشرکت کنندگان در این تجمع بود.
کمپین "نه به اعدام، آری به حیات آزاد" در هفتەهای گذشته از سوی جامعه زنان آزادی شرق کوردستان به همراه جمعی از فعالان سیاسی، مدنی و محیط زیستی علیه اعدام راە اندازی شده است.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
هر سو بپاش
باشد جوانه هاکه سر کشد از خاک دیر و زود
از رنگ و از سرود
تا گُل به بار آید
در قحطسالی این بوم
ای دلپذیر
نقاش...
رنگی دگر بپاش!
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
باشد جوانه هاکه سر کشد از خاک دیر و زود
از رنگ و از سرود
تا گُل به بار آید
در قحطسالی این بوم
ای دلپذیر
نقاش...
رنگی دگر بپاش!
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
تاگەکان: بایکۆتی هەڵبژاردن, کەژارلەگەڵ بایکۆت کردنی هەڵبژاردنی سەرۆککۆماری ئێرانین26 حوزهیران, 2024
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
هەڵبژاردنی سەرۆککۆماری ئێران لە کاتێکدا بەرێوە دەچێت کە کۆماری ئیسلامی ئێران دەرەتانێکی دیمۆکراتیکی بۆ هەڵبژارتن نەهێشتۆوەتەو ئێرادەی گشتی کۆمەڵگە لە بەر چاو نەگیراوە، بە تایبەتی کۆمەلگەی ژنان، پێکهاتە کەلتووری- ئائینی و مەزهەبیەکانیتر لە ئێران دا بە نەبو ئەژمار دەکرێن. ئەمە خوی لە خوی دا نیشان دەدات کە رژێمی خوێنمژ و دژە ژن و دژە کۆمەڵگە چەندە لە پێوەرو پرەنسیپە هاوچەرخ و دیمۆکراتیکەکان بە دور و نامۆیە.
لە روانگەی ئەم رژێمە تەنیا لە کاتی رەوایەتی دان بە رژێمەکەی بە رێگەی هەڵبژارتن ژنانی دەکەیێتەوە بیر. وەگەرنا ئەو رژێمە هیچ حەسابێک بۆ ئێرادەی ژنان و گەنجان و پێکهاتەکانی تری ئێران نەکردووە و ناکات.
ماوەی سێ ساڵە شۆڕشی «ژن ژیان ئازادی» لە بەرانبەر ئەو سەرکوتکاری، بێ عەداڵەتی، بێ مافی، نا دیمۆکراتی و نامرۆڤی رژێم ڕاپەڕین. بەڵام جارێکی تر وەکو پیشەی هەمیشەیی رژێم بە ریگەی دام و دەزگای سەرکوتکارەکانی بە شێوەیەکی وەحشییانە پەلاماری گەلانی راپەڕیووی دا و بە هەزاران ژن و گەنجی کۆمەڵکوژ و بە هەزارانی بریندار کرد و لە گرتوخانەکان دا بەندیانیی کردووە. رژیم ئێسلامی ئێران تەنانەت بە هونەرمەند، مامۆستا، وەرزشکار، دەرهێنەر، پیشەوەر رەحمی نەکرد و پەلاماری ئەوانیشی دا و هەر یەکەیانی بە شێوەیەک لە شێوەکان سزا دا.
چالاکوانانی ماڤی مرۆڤ، مافی ژنان، ژینگە پارێزان، منداڵپاریزان و چالاکوانانی بواری هونەری کردە ئامانجی سەرکوتکاریەکانی و ئێستاش کە رژێم بە هۆی سیاسەتە دژە کۆمەڵگە و نەتەوەیەکان تەنگەتاو بووە دەیهەوێ جارێکی تر بۆ مانەوەی دەسەڵاتداریەتی و سیاسەتی ملهۆرانەی بە پێشاندانی چەند کەسایەتیەکی سووتاوی رژێم کۆمەڵگەی ژنان و بە گشتی کۆمەڵگەی ئێران چەواشە و بە لارێدا ببات. رژێمی داگیرکەری ئێران ئێدی رەوایەتی هزری- سیاسی خۆی لە نێو کۆڵگەی ئیران و بە تایبەت ژنان و گەنجاندا لە دەست داوە و ئەو گەلەی کە دەنگی ئازادیخوازانەی بە گۆی هەموو دونیا گەیشتووە فرێوی فرت و فێڵەکانی رژێمی داگیرکەری ئێران ناخۆات و دەنگی خۆی بۆ درێژکردنەوەی تەمەنی ئەو رژێمە دیکتاتۆرە بە کار ناهێنی.
وەک کۆمەڵگەی ژنانی ئازادی رۆژهەڵاتی کوردستان”کەژار” لەو باوەرەداین ژنان رۆژهەڵاتی کوردستان و ئێران ئەو ئاڵایەی بۆ ئازادی و دادپەروەری کۆمەڵایەتی بەرزیان کردووەتەوە بە خۆ رێکخستنکردن و پتەوکردنی ریزەکانیان ئاڵای ئازادی زیاتر بشەکێننەوە و هاوشان لە گەڵ چین و توێژەکانی تری کۆمەڵگە برەو بە خۆڕاگری و بەرخۆدانی خۆیان بدەن و دەنگی خۆیان بخەنە پاڵ دەنگی بەرخوەدانی ژنانی بەرخودێری زیندانەکانی رژێم لەوانە”گوڵرۆخ ئیریایی، سپیدە قەلیان، زەینەب جەلالیان، وریشە مورادی، و پەخشان عەزیزی و …. هتد و ئەو هەڵبژارتنە فۆرماڵیتەی رژێمی ئێران بە شێوەیەکی رێکخستن کراو و چالاک بایکۆت بکەن.
لەو بڕوایەداین کە ژنان لە رۆژهەڵاتی کوردستان ، ئێران خاوەن ئەزمون و وزەن کە دەتوانن بە بەشداربوونی خۆیان لە بایکۆتکردنی هەڵبژارتنی سەرۆککۆماری ئێراندا، رژێمی ئێران روبەروی بەرپرسیارێتی کۆمەڵایەتی و مێژوویی خوی بکەنەوە. رژیمی داگیرکەری ئیرانیش پێویستە بزانێ کە بەو هەڵبژارتنە فۆرمالیتە و نمایشیە ناتوانێت خۆی لە کێشەکانی کۆمەڵگای ئێران و کێشە دەرەکیەکان قوتار بکات.
کوردیناسیونی کۆمەڵگای ژنانی ئازادی رۆژهەڵاتی کوردستان”کەژار”
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
لە روانگەی ئەم رژێمە تەنیا لە کاتی رەوایەتی دان بە رژێمەکەی بە رێگەی هەڵبژارتن ژنانی دەکەیێتەوە بیر. وەگەرنا ئەو رژێمە هیچ حەسابێک بۆ ئێرادەی ژنان و گەنجان و پێکهاتەکانی تری ئێران نەکردووە و ناکات.
ماوەی سێ ساڵە شۆڕشی «ژن ژیان ئازادی» لە بەرانبەر ئەو سەرکوتکاری، بێ عەداڵەتی، بێ مافی، نا دیمۆکراتی و نامرۆڤی رژێم ڕاپەڕین. بەڵام جارێکی تر وەکو پیشەی هەمیشەیی رژێم بە ریگەی دام و دەزگای سەرکوتکارەکانی بە شێوەیەکی وەحشییانە پەلاماری گەلانی راپەڕیووی دا و بە هەزاران ژن و گەنجی کۆمەڵکوژ و بە هەزارانی بریندار کرد و لە گرتوخانەکان دا بەندیانیی کردووە. رژیم ئێسلامی ئێران تەنانەت بە هونەرمەند، مامۆستا، وەرزشکار، دەرهێنەر، پیشەوەر رەحمی نەکرد و پەلاماری ئەوانیشی دا و هەر یەکەیانی بە شێوەیەک لە شێوەکان سزا دا.
چالاکوانانی ماڤی مرۆڤ، مافی ژنان، ژینگە پارێزان، منداڵپاریزان و چالاکوانانی بواری هونەری کردە ئامانجی سەرکوتکاریەکانی و ئێستاش کە رژێم بە هۆی سیاسەتە دژە کۆمەڵگە و نەتەوەیەکان تەنگەتاو بووە دەیهەوێ جارێکی تر بۆ مانەوەی دەسەڵاتداریەتی و سیاسەتی ملهۆرانەی بە پێشاندانی چەند کەسایەتیەکی سووتاوی رژێم کۆمەڵگەی ژنان و بە گشتی کۆمەڵگەی ئێران چەواشە و بە لارێدا ببات. رژێمی داگیرکەری ئێران ئێدی رەوایەتی هزری- سیاسی خۆی لە نێو کۆڵگەی ئیران و بە تایبەت ژنان و گەنجاندا لە دەست داوە و ئەو گەلەی کە دەنگی ئازادیخوازانەی بە گۆی هەموو دونیا گەیشتووە فرێوی فرت و فێڵەکانی رژێمی داگیرکەری ئێران ناخۆات و دەنگی خۆی بۆ درێژکردنەوەی تەمەنی ئەو رژێمە دیکتاتۆرە بە کار ناهێنی.
وەک کۆمەڵگەی ژنانی ئازادی رۆژهەڵاتی کوردستان”کەژار” لەو باوەرەداین ژنان رۆژهەڵاتی کوردستان و ئێران ئەو ئاڵایەی بۆ ئازادی و دادپەروەری کۆمەڵایەتی بەرزیان کردووەتەوە بە خۆ رێکخستنکردن و پتەوکردنی ریزەکانیان ئاڵای ئازادی زیاتر بشەکێننەوە و هاوشان لە گەڵ چین و توێژەکانی تری کۆمەڵگە برەو بە خۆڕاگری و بەرخۆدانی خۆیان بدەن و دەنگی خۆیان بخەنە پاڵ دەنگی بەرخوەدانی ژنانی بەرخودێری زیندانەکانی رژێم لەوانە”گوڵرۆخ ئیریایی، سپیدە قەلیان، زەینەب جەلالیان، وریشە مورادی، و پەخشان عەزیزی و …. هتد و ئەو هەڵبژارتنە فۆرماڵیتەی رژێمی ئێران بە شێوەیەکی رێکخستن کراو و چالاک بایکۆت بکەن.
لەو بڕوایەداین کە ژنان لە رۆژهەڵاتی کوردستان ، ئێران خاوەن ئەزمون و وزەن کە دەتوانن بە بەشداربوونی خۆیان لە بایکۆتکردنی هەڵبژارتنی سەرۆککۆماری ئێراندا، رژێمی ئێران روبەروی بەرپرسیارێتی کۆمەڵایەتی و مێژوویی خوی بکەنەوە. رژیمی داگیرکەری ئیرانیش پێویستە بزانێ کە بەو هەڵبژارتنە فۆرمالیتە و نمایشیە ناتوانێت خۆی لە کێشەکانی کۆمەڵگای ئێران و کێشە دەرەکیەکان قوتار بکات.
کوردیناسیونی کۆمەڵگای ژنانی ئازادی رۆژهەڵاتی کوردستان”کەژار”
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح آمده با هزار و یک عشق و نوید
بگشا تو به روی زندگی ، سطر جدید
با رقص و سرور شاخه ساران جوان
هم نغمه شویم و بر کنیم درس امید
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
بگشا تو به روی زندگی ، سطر جدید
با رقص و سرور شاخه ساران جوان
هم نغمه شویم و بر کنیم درس امید
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#کتاب
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
5ـ زندگی مشترك آزاد
بخش اول
بدون درك روابط میان مرد و زن، نمیتوان هیچ مسئلهی اجتماعی را نه به اندازهی كافی درك نمود و نه تحلیل كرد. در بنیان مسائل اجتماعی، پُرسمانی بودن موجود در روابط زن و مرد نهفته است. نهاد تأهل كه در جامعهی هیرارشیك و جامعهی تمدن بصورت یكجانبه بر زن تحمیل میشود، مردسالاری را بصورت چند جانبه برساخته و از این طریق یك نهاد وابستگی و بردگیای را بنیان مینهد كه در طبیعت شاید هم هیچ نوع جانداری بخود ندیده و تنها مخصوص جامعهی انسانی است. اولین وضعیت اجتماعی، طبقاتی و ملی سركوبگرـ سركوب شونده همیشه بر این اساس رشد مینماید. در بنیان همه نوع منازعه و جنگی نیز این واقعیت نهفته است. چیزی كه تاریخ تمدن و مدرنیتهی كاپیتالیستی به مثابه آخرین مرحلهی آن بیش از همهچیز بر آن سرپوش نهاده و بصورت باژگون و منفی بازتاب میدهد، واقعیت مرتبط با وضعیت بردگی زنان است كه بر این بنیاد استوار میباشد. زن كه نامش در جامعهی تمدن با ابلیس همسان گشته است، در جامعهشناسی مدرنیتهی كاپیتالیستی، مطیعترین شخصیت كنفورمیسم ، كارگر خانگی بدون دستمزد آن و مادر كودكزا میباشد.
اولین گام جامعهشناسی واقعیتها باید درك تمامی مضمون و شكل سطح بردگیای میبود كه با دست و عقل مرد زورگو و استثمارگر در طول هزاران سال حیات زنان با آن سرشته شده است. زیرا شكلپذیری بردگی و استثماری در این حوزهها، پروتوتیپ تمامی اشكال بردگی و استثمارهای اجتماعی میباشد. عكس این امر نیز مصداق دارد. مبارزه در راه آزادی و برابری در مقابل بردگی و استثماری كه حیات زنان با آن سرشته شده است و سطح دستاوردهای این مبارزه، بنیاد تمامی مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه در مقابل بردگی و استثمار در تمامی حوزههای حیات میباشد. دلیل اساسی اینكه مبارزهی آزادیخواهانه و برابری طلبانهای كه در طول تاریخ تمدن و در برابر مدرنیتهی كاپیتالیستی قادر نگشتهاند منجر به توسعهای بر بنیانی صحیح گشته و راه بر یك پیروزی قوی بگشایند نیز عدم درك كافی نهادها و ذهنیتهای بردگی و استثماری است كه در جریان حیات ذهن زن با آن سرشته شده و آنگونه شكلدهی شده است، همچنین عدم توان مبارزه در برابر اینها میباشد. میگویند «ماهی ز سر گنده گردد، نی ز دُم»؛ هنگامی كه بنیاد صحیح و سالم نباشد، ساختمانی كه بنا نهاده شود با یك لرزش فرومیریزد. واقعیتی كه در تاریخ و روزگار ما در جریان است نیز مملو از مثالهای بیشماری از این امر میباشد.
بنابراین به هنگام درك مسائل اجتماعی، تفكر بر روی پدیدهی زن، سرچشمه قرار دادن حیات زنان در تلاشهای مساواتطلبانه و آزادیخواهانه هم باید روش اساسی تحقیق بوده و هم بنیاد تلاشهای علمی، اخلاقی و زیباییشناسانه باشد. یك روش تحقیقی فاقد واقعیت زنان، مبارزهی آزادیخواهانه و برابری طلبانهای كه زن را در مركز خویش قرار ندهد، قادر به وصال به حقیقت و برقراری برابری و آزادی نمیباشد.
قبل از هرچیز جهت حیات صحیح بنیاد كار بر تعریف زن و نقش آن در حیات اجتماعی میباشد. این قضاوت را از نظر خصوصیات بیولوژیك و موقعیت اجتماعی او بیان نمیكنیم. اصطلاح زن به مثابه موجودیت حائز اهمیت است. به میزانی كه زن تعریف گردد، امكان تعریف مرد نیز بوجود میآید. نمیتوان با آغاز به كار از مرد، تعریف صحیحی از زن و حیات ارائه دهیم. موجودیت طبیعی زن، موقعیت مركزیتری دارد. از نظر بیولوژیك نیز این امر بدینگونه میباشد. نباید این مسئله كه جامعهی مردسالار تا حد ممكن موقعیت زنان را تنزل داده و كمرنگ نموده، مانع از درك واقعیت زن از طرف ما گردد. طبیعت حیات بیشتر در پیوند با زن میباشد. اینكه زن تا حد ممكن از حیات اجتماعی بیرون رانده شده است، نمیتواند نشانی بر غلط بودن این واقعیت باشد، بلكه عكس آن را تصدیق مینماید. مرد با نیروی زورگویانه و نابودكنندهاش با حمله به زن در واقع بر حیات یورش میبرد. اینكه مرد بعنوان حاكم اجتماعی با حیات دشمنی ورزیده و نابود كنندهی آن میباشد، از نزدیك در ارتباط با واقعیت اجتماعیای است كه در درون آن میزید.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
5ـ زندگی مشترك آزاد
بخش اول
بدون درك روابط میان مرد و زن، نمیتوان هیچ مسئلهی اجتماعی را نه به اندازهی كافی درك نمود و نه تحلیل كرد. در بنیان مسائل اجتماعی، پُرسمانی بودن موجود در روابط زن و مرد نهفته است. نهاد تأهل كه در جامعهی هیرارشیك و جامعهی تمدن بصورت یكجانبه بر زن تحمیل میشود، مردسالاری را بصورت چند جانبه برساخته و از این طریق یك نهاد وابستگی و بردگیای را بنیان مینهد كه در طبیعت شاید هم هیچ نوع جانداری بخود ندیده و تنها مخصوص جامعهی انسانی است. اولین وضعیت اجتماعی، طبقاتی و ملی سركوبگرـ سركوب شونده همیشه بر این اساس رشد مینماید. در بنیان همه نوع منازعه و جنگی نیز این واقعیت نهفته است. چیزی كه تاریخ تمدن و مدرنیتهی كاپیتالیستی به مثابه آخرین مرحلهی آن بیش از همهچیز بر آن سرپوش نهاده و بصورت باژگون و منفی بازتاب میدهد، واقعیت مرتبط با وضعیت بردگی زنان است كه بر این بنیاد استوار میباشد. زن كه نامش در جامعهی تمدن با ابلیس همسان گشته است، در جامعهشناسی مدرنیتهی كاپیتالیستی، مطیعترین شخصیت كنفورمیسم ، كارگر خانگی بدون دستمزد آن و مادر كودكزا میباشد.
اولین گام جامعهشناسی واقعیتها باید درك تمامی مضمون و شكل سطح بردگیای میبود كه با دست و عقل مرد زورگو و استثمارگر در طول هزاران سال حیات زنان با آن سرشته شده است. زیرا شكلپذیری بردگی و استثماری در این حوزهها، پروتوتیپ تمامی اشكال بردگی و استثمارهای اجتماعی میباشد. عكس این امر نیز مصداق دارد. مبارزه در راه آزادی و برابری در مقابل بردگی و استثماری كه حیات زنان با آن سرشته شده است و سطح دستاوردهای این مبارزه، بنیاد تمامی مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه در مقابل بردگی و استثمار در تمامی حوزههای حیات میباشد. دلیل اساسی اینكه مبارزهی آزادیخواهانه و برابری طلبانهای كه در طول تاریخ تمدن و در برابر مدرنیتهی كاپیتالیستی قادر نگشتهاند منجر به توسعهای بر بنیانی صحیح گشته و راه بر یك پیروزی قوی بگشایند نیز عدم درك كافی نهادها و ذهنیتهای بردگی و استثماری است كه در جریان حیات ذهن زن با آن سرشته شده و آنگونه شكلدهی شده است، همچنین عدم توان مبارزه در برابر اینها میباشد. میگویند «ماهی ز سر گنده گردد، نی ز دُم»؛ هنگامی كه بنیاد صحیح و سالم نباشد، ساختمانی كه بنا نهاده شود با یك لرزش فرومیریزد. واقعیتی كه در تاریخ و روزگار ما در جریان است نیز مملو از مثالهای بیشماری از این امر میباشد.
بنابراین به هنگام درك مسائل اجتماعی، تفكر بر روی پدیدهی زن، سرچشمه قرار دادن حیات زنان در تلاشهای مساواتطلبانه و آزادیخواهانه هم باید روش اساسی تحقیق بوده و هم بنیاد تلاشهای علمی، اخلاقی و زیباییشناسانه باشد. یك روش تحقیقی فاقد واقعیت زنان، مبارزهی آزادیخواهانه و برابری طلبانهای كه زن را در مركز خویش قرار ندهد، قادر به وصال به حقیقت و برقراری برابری و آزادی نمیباشد.
قبل از هرچیز جهت حیات صحیح بنیاد كار بر تعریف زن و نقش آن در حیات اجتماعی میباشد. این قضاوت را از نظر خصوصیات بیولوژیك و موقعیت اجتماعی او بیان نمیكنیم. اصطلاح زن به مثابه موجودیت حائز اهمیت است. به میزانی كه زن تعریف گردد، امكان تعریف مرد نیز بوجود میآید. نمیتوان با آغاز به كار از مرد، تعریف صحیحی از زن و حیات ارائه دهیم. موجودیت طبیعی زن، موقعیت مركزیتری دارد. از نظر بیولوژیك نیز این امر بدینگونه میباشد. نباید این مسئله كه جامعهی مردسالار تا حد ممكن موقعیت زنان را تنزل داده و كمرنگ نموده، مانع از درك واقعیت زن از طرف ما گردد. طبیعت حیات بیشتر در پیوند با زن میباشد. اینكه زن تا حد ممكن از حیات اجتماعی بیرون رانده شده است، نمیتواند نشانی بر غلط بودن این واقعیت باشد، بلكه عكس آن را تصدیق مینماید. مرد با نیروی زورگویانه و نابودكنندهاش با حمله به زن در واقع بر حیات یورش میبرد. اینكه مرد بعنوان حاكم اجتماعی با حیات دشمنی ورزیده و نابود كنندهی آن میباشد، از نزدیك در ارتباط با واقعیت اجتماعیای است كه در درون آن میزید.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
صدایت می زنم
گوش بده قلبم صدایت می زند
شب گرداگردم حصار کشیده است
و من به تو نگاه می کنم
از پنجره های دلم
به ستاره هایت نگاه می کنم
چرا که هر ستاره، آفتابیست
من آفتاب را باور دارم
من دریا را باور دارم
و چشم های تو سرچشمه دریاهاست...
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
گوش بده قلبم صدایت می زند
شب گرداگردم حصار کشیده است
و من به تو نگاه می کنم
از پنجره های دلم
به ستاره هایت نگاه می کنم
چرا که هر ستاره، آفتابیست
من آفتاب را باور دارم
من دریا را باور دارم
و چشم های تو سرچشمه دریاهاست...
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
بۆکان
چۆڵبوونی ناوەندەکانی دەنگدان لە شاری بۆکان
[٨ی پووشپەڕی ١۴٠٣]
#کۆمەڵگەی_ژنانی_ئازادی_رۆژهەڵاتی_کوردستان
🆔 @kjarOffIcialChannel
چۆڵبوونی ناوەندەکانی دەنگدان لە شاری بۆکان
[٨ی پووشپەڕی ١۴٠٣]
#کۆمەڵگەی_ژنانی_ئازادی_رۆژهەڵاتی_کوردستان
🆔 @kjarOffIcialChannel
مادران دادخواه کوردستان نمایش انتخابات را تحریم کردند
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
ئازادی رێبهر ئاپۆ كلیلی ئازادی ههموو كۆمهڵگایه
28 حوزهیران, 2024
#کۆمەڵگەی_ژنانی_ئازادی_رۆژهەڵاتی_کوردستان
🆔 @kjarOffIcialChannel
28 حوزهیران, 2024
#کۆمەڵگەی_ژنانی_ئازادی_رۆژهەڵاتی_کوردستان
🆔 @kjarOffIcialChannel
روكهن نهغهده
بهر له ههر شتێك سهری رێز له بهرامبهر بهرخۆدانی رێبهر ئاپو و ههموو زیندانیانی سیاسی دادهنوێنم. له ئیمرالی ههتا یهكایهكی زیندانهكانی فاشیستی تورك و ههروهها زیندانهكانی داگیركهری ئێران ههڤاڵ زهینهب جهلالیان و جوانه سنه، پهخشان ئهزیزی، گۆڵرۆخ ئیرایی و ههموو ئهو ژنه زیندانیانهی كه له بهندهكانی زیندانی ئهوین و زیندهنهكانیتر به تاوانی تێكۆشان بۆ ئازادی گیراوون. بهتایبهت هاوڕێ رێگهش كه دهوڵهتی فاشیست و سێدارهی بهناو ئسلامی سزای سێدارهی به سهردا سهپاندوویهتی بهرێز و خۆشهویستی سڵاو دهكهین. وهكو قهڵای بهرخۆدان و ئازادی، روحی گهنجی ئهو ههڤاڵهمان شكهست به ههموو ئهشكنجه و هێرش و سێداره دههێنێت. روحی بهرخۆدان له دورگهی ئیمڕاڵی له زیندانهكانی داگیركار و فاشیستی تورك ههتا زیندانهكانی دهولهتی داگیركاری و فاشیستی ئێران به شێوازێك گهردوونی به هێزه، دهتوانین بڵێن كه ئهم تێكۆشان و ئیمان به ئازادی سهردهكهوێت.
رێبهر ئاپۆ لهو كاتهی كه جیهانی دهسهڵاتی پیاو دهناسێت، تێدهگات كه ژیان زیندانێكی كراوهیه و پێویسته ئازاد بكرێت. بڕیار دهدات كه شهڕ و تێكۆشان بكات. بهڵام چاكیش دهزانێت كه تێكۆشان بۆ ئهم ژیانهش چهنده زهحمهت و چ جوره قوربانیهك گهرهكه؟!! كاتێك دهستی پێ دهكات، سهرتا هێزی تێكۆشان دروست دهكات، لهوه باش تێدهگات كه ئهگهر هێز نهبێت ناتوانێت جیهانێك كه زهنیهتی پیاوسالاری داگیری كردووه رزگار بكات و ئازادی مسۆگهر بكرێت. له بهرێكخستن كردنی كادری پێشهنگ، فكرێك پێشهنگ، ئایدئولوژیك پێشهنگ، فهلسهفهێك پێشهنگ، زانسته كۆمهڵایهتییك پێشهنگ، پارتیهك پێشهنگ و كۆمهڵگهیك پێشهنگ دهست پێدهكات. هێزی چهكداری، سیاسی، پاریتی ژن، هیزی پاراستنی ژن، شهڕی گهلی شۆڕشگێڕی، بهرێكخستن كردنی كۆمهڵگه و ههموو دهمو دهزگاێك كه وهكو “سازی” به شێوازی ماكانێزم كار بكهن دادهمهزرێنێت. ههنگاوی سێهمێش به پێنج بهرگ مانیفهستی كۆمهڵگای دهموكراتیك ههوڵدهدات كۆمهڵگاێك خۆسهر كه خاوهن ئیرادهی خۆبهرێووه بردن بێت ئاوابكات.
لهو رۆژهوه سهدها كادری پێشهنگ كه به فكر و زكر و چالاكی بناخهی شۆڕشێك كه رێبهر ئاپۆ دهستی پێكردیان پهروهرده كرد. ههزاران كادری فیدای گهیاند كه ههتا رۆژی ئهمڕۆ به بێ دوو دڵی له بهرامبهر فاشیزمی پیاوسالاری شهڕ و تێكۆشان دهكهن و له سهر هێڵی رێبهر ئاپۆ و ئهو كادرانهی كه بناخهی شۆڕش بوون ههنگاو دهنێن. كۆمهڵگهێك پێك هێنا كه به روحی ئهم شۆڕشگێڕ و پێشهنگانه وهكو مهمهت تونج، فهرهاد وهكیلی، مام رهشۆ، مهمهد یلدرم و ههزارانی تر هێڵی وڵاتپارێزیان دهستنیشان كرد. ژنی ئازاد كه به ئیرادهی پۆلادین له ههموو گڕۆپانی شۆڕش هاوێنی سهركهوتن و سۆرن له سهر سهرخستنی ئازادی، زیندوو كرد.
كهواته ئهگهر داوای ئازادی رێبهر ئاپۆ و ههموو زیندانیانی سیاسی و تهواوی ئهو مرۆڤانهی كه له زینداندان بكهین، سهرتا پێویسته ئهو ئازمونه بكهینه بناخهی تێكۆشانمان. خۆ برێكخستن كردن و یهكێتی، یهكێك له مهرجه بنهڕهتیهكانی پێكۆشان بۆ ئازادیه، ئهگهر تهنیا دروشم بدرێت و كۆمهڵێك خهبات و چالاكی بۆ ئازادی رێبهر ئاپۆ و زیندانیان سیاسی بكرێت، ئهوه زۆر لاواز دهبێت و كاریگێریش نابێت. شكاندنی گوشهگیری و ئازادی زیندانیان به چهند گروپی بچوك و چهند چالاكیهك كه كاریگێری لاوازه به هیچ شێوهیهك نابێت چاوروانی سهرخستنی بین. شهپولهكان به گوڕ ههموو شتێك تێك دهشكێنێت، بهڵام ئاوی بچوك و كهم هیچ شتێك نابات له گهل خۆی. ههر بۆیه پێویسته له ناو كوردستان و رۆژههڵاتی ناوڕاست، له ئاورپا و تهواو جیهان دهست بدهینه دسهتی یهك تاكو بهندهكانی دهوری مرۆڤایی بشكێنین. رێبهر ئاپۆ دهڵێت”ئازادی بۆ كویلهكان نیه، بۆ ئهو كوێلهیانهیه كه ههوڵ دهدان ئازاد بن”، ئهگهر قبوڵ كهین كه كویلهین و لهناو سیستمێك كه ههموو ههنگاوهكان دهسهڵات خۆی دیار دهكات و بێدهنگی ههڵدهبژێرین، بهو واتایه دێت كه كوێلهیاتیمان قبوڵ كردووه و هیچ پیوهندیهكی به ئازادیش نیه. له وڵاتێك، یاخۆد له جیهانێك كه پیاوسالاری زاڵ بێت و فاشیزمێك بهرێوه بچێت، بهردهوام شهڕ و كوشتن ههبێت، چینایهتی، داگێركاری، توندوتیژی، كوشتنی ژن و منداڵان، دهسترێژی، لهناو بردنی ژینگه و هتد… ههبێت چون دهتوانین باس له ژیان بكهین؟ له چالاكیهكان به دروشمی ئازادی بۆ زیندانی سیاسی و ئازادی رێبهر ئاپو دهڵێین، ئهویش پێویسته و زۆر زۆر زهروره.
بهر له ههر شتێك سهری رێز له بهرامبهر بهرخۆدانی رێبهر ئاپو و ههموو زیندانیانی سیاسی دادهنوێنم. له ئیمرالی ههتا یهكایهكی زیندانهكانی فاشیستی تورك و ههروهها زیندانهكانی داگیركهری ئێران ههڤاڵ زهینهب جهلالیان و جوانه سنه، پهخشان ئهزیزی، گۆڵرۆخ ئیرایی و ههموو ئهو ژنه زیندانیانهی كه له بهندهكانی زیندانی ئهوین و زیندهنهكانیتر به تاوانی تێكۆشان بۆ ئازادی گیراوون. بهتایبهت هاوڕێ رێگهش كه دهوڵهتی فاشیست و سێدارهی بهناو ئسلامی سزای سێدارهی به سهردا سهپاندوویهتی بهرێز و خۆشهویستی سڵاو دهكهین. وهكو قهڵای بهرخۆدان و ئازادی، روحی گهنجی ئهو ههڤاڵهمان شكهست به ههموو ئهشكنجه و هێرش و سێداره دههێنێت. روحی بهرخۆدان له دورگهی ئیمڕاڵی له زیندانهكانی داگیركار و فاشیستی تورك ههتا زیندانهكانی دهولهتی داگیركاری و فاشیستی ئێران به شێوازێك گهردوونی به هێزه، دهتوانین بڵێن كه ئهم تێكۆشان و ئیمان به ئازادی سهردهكهوێت.
رێبهر ئاپۆ لهو كاتهی كه جیهانی دهسهڵاتی پیاو دهناسێت، تێدهگات كه ژیان زیندانێكی كراوهیه و پێویسته ئازاد بكرێت. بڕیار دهدات كه شهڕ و تێكۆشان بكات. بهڵام چاكیش دهزانێت كه تێكۆشان بۆ ئهم ژیانهش چهنده زهحمهت و چ جوره قوربانیهك گهرهكه؟!! كاتێك دهستی پێ دهكات، سهرتا هێزی تێكۆشان دروست دهكات، لهوه باش تێدهگات كه ئهگهر هێز نهبێت ناتوانێت جیهانێك كه زهنیهتی پیاوسالاری داگیری كردووه رزگار بكات و ئازادی مسۆگهر بكرێت. له بهرێكخستن كردنی كادری پێشهنگ، فكرێك پێشهنگ، ئایدئولوژیك پێشهنگ، فهلسهفهێك پێشهنگ، زانسته كۆمهڵایهتییك پێشهنگ، پارتیهك پێشهنگ و كۆمهڵگهیك پێشهنگ دهست پێدهكات. هێزی چهكداری، سیاسی، پاریتی ژن، هیزی پاراستنی ژن، شهڕی گهلی شۆڕشگێڕی، بهرێكخستن كردنی كۆمهڵگه و ههموو دهمو دهزگاێك كه وهكو “سازی” به شێوازی ماكانێزم كار بكهن دادهمهزرێنێت. ههنگاوی سێهمێش به پێنج بهرگ مانیفهستی كۆمهڵگای دهموكراتیك ههوڵدهدات كۆمهڵگاێك خۆسهر كه خاوهن ئیرادهی خۆبهرێووه بردن بێت ئاوابكات.
لهو رۆژهوه سهدها كادری پێشهنگ كه به فكر و زكر و چالاكی بناخهی شۆڕشێك كه رێبهر ئاپۆ دهستی پێكردیان پهروهرده كرد. ههزاران كادری فیدای گهیاند كه ههتا رۆژی ئهمڕۆ به بێ دوو دڵی له بهرامبهر فاشیزمی پیاوسالاری شهڕ و تێكۆشان دهكهن و له سهر هێڵی رێبهر ئاپۆ و ئهو كادرانهی كه بناخهی شۆڕش بوون ههنگاو دهنێن. كۆمهڵگهێك پێك هێنا كه به روحی ئهم شۆڕشگێڕ و پێشهنگانه وهكو مهمهت تونج، فهرهاد وهكیلی، مام رهشۆ، مهمهد یلدرم و ههزارانی تر هێڵی وڵاتپارێزیان دهستنیشان كرد. ژنی ئازاد كه به ئیرادهی پۆلادین له ههموو گڕۆپانی شۆڕش هاوێنی سهركهوتن و سۆرن له سهر سهرخستنی ئازادی، زیندوو كرد.
كهواته ئهگهر داوای ئازادی رێبهر ئاپۆ و ههموو زیندانیانی سیاسی و تهواوی ئهو مرۆڤانهی كه له زینداندان بكهین، سهرتا پێویسته ئهو ئازمونه بكهینه بناخهی تێكۆشانمان. خۆ برێكخستن كردن و یهكێتی، یهكێك له مهرجه بنهڕهتیهكانی پێكۆشان بۆ ئازادیه، ئهگهر تهنیا دروشم بدرێت و كۆمهڵێك خهبات و چالاكی بۆ ئازادی رێبهر ئاپۆ و زیندانیان سیاسی بكرێت، ئهوه زۆر لاواز دهبێت و كاریگێریش نابێت. شكاندنی گوشهگیری و ئازادی زیندانیان به چهند گروپی بچوك و چهند چالاكیهك كه كاریگێری لاوازه به هیچ شێوهیهك نابێت چاوروانی سهرخستنی بین. شهپولهكان به گوڕ ههموو شتێك تێك دهشكێنێت، بهڵام ئاوی بچوك و كهم هیچ شتێك نابات له گهل خۆی. ههر بۆیه پێویسته له ناو كوردستان و رۆژههڵاتی ناوڕاست، له ئاورپا و تهواو جیهان دهست بدهینه دسهتی یهك تاكو بهندهكانی دهوری مرۆڤایی بشكێنین. رێبهر ئاپۆ دهڵێت”ئازادی بۆ كویلهكان نیه، بۆ ئهو كوێلهیانهیه كه ههوڵ دهدان ئازاد بن”، ئهگهر قبوڵ كهین كه كویلهین و لهناو سیستمێك كه ههموو ههنگاوهكان دهسهڵات خۆی دیار دهكات و بێدهنگی ههڵدهبژێرین، بهو واتایه دێت كه كوێلهیاتیمان قبوڵ كردووه و هیچ پیوهندیهكی به ئازادیش نیه. له وڵاتێك، یاخۆد له جیهانێك كه پیاوسالاری زاڵ بێت و فاشیزمێك بهرێوه بچێت، بهردهوام شهڕ و كوشتن ههبێت، چینایهتی، داگێركاری، توندوتیژی، كوشتنی ژن و منداڵان، دهسترێژی، لهناو بردنی ژینگه و هتد… ههبێت چون دهتوانین باس له ژیان بكهین؟ له چالاكیهكان به دروشمی ئازادی بۆ زیندانی سیاسی و ئازادی رێبهر ئاپو دهڵێین، ئهویش پێویسته و زۆر زۆر زهروره.
بهڵام كاتێك چالاكی بۆ ئازادی جهستهی رێبهر ئاپۆ و ههموو زیندنیانی سیاسی بهرێوه دهبهین، پیویسته ئهوهمان له بیر بێت كه داوای ئازادی خۆمان دهكهین. كار و خهبات بۆ ئازادی خۆمان بكهین، ئازادی فكر، روح، جهسته، سیاسهت، ئهخلاق، كلتور، به گشتی داوای ئازادی خۆمان بكهین.
كاتێك چالاكیهك دهكرێت به سهرلێدان و بانگهوازی و ههزار كار و خهبات پێك دێت، ههر كهس پێویسته خۆی بهرپرسیاری ئازادی خۆی و كۆمهڵگهكهی و ژیان بزانێت و له بهرامبهر ئهو سیستم و دهسهڵاته خاوهن ههڵوێستی ڕادیكال بێت. ههر تاكێك پێویسته چاو له ژیانی خۆی بكات، له چ رهوشێكدایه، چون دهژیت و چ دهژیت. ئهوهی دهكات ئایا ژیانه؟ ئایا واتای ههیه؟ ئایا چێژ لهوهی كه ههیه وهردهگرێت؟ ئایا دهورو رێزی لێ دهگرن؟ ئایا به كهس یان كۆمهڵگایك یان بنهماڵهێك خۆشهویست ناو دهبان؟ بۆچی دهڵێن ئازادی جهستهی رێبهر ئاپو؟ لهبهر ئهوهی رێبهر ئاپو به فكر و ههست و روح ئازادی خۆی به دهست هێنا. سهرتا به ئاواكردنی ئاستێك له كهسایهتی خۆی و پێشخستنی ئاستی تێكۆشان له كۆمهڵگا، بۆ به كهسێك خۆشهویست و گهوره و رێزی ههر كهسێك به دهست دههێنێت.
دورگهی ئمراڵیش شهڕی جیهانی بهرێوه دهچێت، لهبهر ئهوهی ناتوانن رێگری له تێكۆشان و شهڕی ئازادی ئهو بگرن، به بڕینی دهنگی، رێگا نادهن كه چاوپێكهوتن دروست بێت، به هیچ شێوازێك ناخوازن كهس ئاگای لێ بێت. لهبهر ئهوهی لێ دهترسن، ههموو راستی ئهوانی ههڵوهشاند و دهمامكهكانی خستیه خوارهووه. پێویستی رێبهر ئاپو به ئێمه نیه، پێویستی ئێمه به رێبهر ئاپو ههیه، چونكه فكر و فهلسهفهی ئهو دهتوانێت ئازادمان بكات. تهنیا به روشهنای ئهو ئایدولوژی و فكره دهتوانین راستی خۆمان ببینین و هوشیار بین. ههر بۆیه ئازادی جهستهی رێبهر ئاپو بۆ چارهسهری ههموو كۆمهڵگا و مرۆڤایی گرێ كورێكه، تهواوی تهمنی خۆی بۆ ئازادی ژن، گهنج، منداڵ، پیر و ژینگه تهرخاندكرد، به بێ بهرامبهر تێكۆشانیدا و هێشتاش لهو تهمهنی خۆی به بێ ڕاوهستان تێكۆشان دهدات و له بهرامبهر ئهقڵیهتی ژیان كوژ، شهڕ و تێكۆشان و بهرخودان بهردهوام دهكات. چون دهبێت ئێمه ئهركی خۆمان پێك بهێنین؟ وهكو ئهوهی كه بۆ ههندێكی تر تێكۆشان دهكهین و منهت له سهر یهكیش دهكهین. لهو قوناغه مان و نهمانهدا به چالاكی نورمال هیچ شتێك سهرناكهوێت، به دانیشتن و چاوهڕوان بوونیش هیچ كهس ئازادیمان پێنادهت. پێچهوانه لهناو دهچین.
ههموومان دهزاینن كه له زیندانهكان ههزاران كهس به ناوی زیندانی سیاسی ههن، ئهوان بهو شهرت و مهرجانهی كه له زینداندا ههیه، ههموو جوره بهرخودانی دهكهن و شهڕی ئازادی دهدهن. لهههمان كاتیشدا له ئمانگرتندان، ئهو چالاكیانه زۆر بهنرخ و گهورهن، ئهوانیش تهنیا بۆ ئازادی خۆیان تێكۆشان ناكهن، بهڵكو بۆ ئازادی تهوای مرۆڤایی و كۆمهڵگا شهڕ و تێكۆشان دهكهن. به كورتی زیندانیان سیاسی بۆ ئێمه شهڕ و تێكۆشان و بهرخۆدان دهكهن، ئهدی ئێمه چ دهكهین بۆ ئازادی خۆمان و كۆمهڵگهكهمان؟ دهبێت بڕاستی له ویژدان و ههستی بهرپرسیارهتی خۆمان بپرسین؟! ههر چهند ڕۆژێك له زیندانهكانی دهوڵهتی داگێركهر و فاشیتی تورك تهرمی شههیدێك دێته دهرێ و به شێوازێك ئاسای گوێ له ئهنجامهكهی دهگرین. له زیندانهكانی محافزهكاری دژه تهرمی مرۆڤهكانی كه له سێداره دراوون دێنه دهرێ، تا ئێستا پێویست بوو دهوڵهتی توركیا و ئێران بۆ ئهو تاوانانه بمانروخاندا كه بهداخهوه ههڵوێستێك كه كاریگێری توندی لێ بكهوێـتمان نیشان نهداوه. باشه مهكانیزمی پارستن و خۆپاراستن چیه؟ چون ببین به هێزی پاراستنی خۆمان و ئهو مرۆڤانهی كه بۆ ئێمه گیانیان فیدا دهكهن؟ ئهوان بۆ ئێمه ههتا دواین ههناسهیان بهرخۆدانی دهكهن و بهو روحه ئازاده دوژمن دهشكێنن. ئهدی ئێمه چ دهكهین؟. به شكایهت و چاوهڕوانی له پێكهینانی دادپهروهری له دهولهت تهنیا كات دهكوژین و تهمهنمان به سهر دهچێت و دهسهڵاتیش بهردهوام دهبێت. بهتایبهت ئهو دایك و باوكانه كه تهمهنی سهروی 80 ساڵیانه، فاشیزمی تورك دهخاته زیندان. ئهشكهنجهیان دهكات. باشه ئایا ئهمه بهو واتایا نایت كه لێیان دهترسێت؟ له بهر ئهوهی دایك و باوكی قارهمانانه و توڵهیان لێ دهكاتهوه؟
كاتێك چالاكیهك دهكرێت به سهرلێدان و بانگهوازی و ههزار كار و خهبات پێك دێت، ههر كهس پێویسته خۆی بهرپرسیاری ئازادی خۆی و كۆمهڵگهكهی و ژیان بزانێت و له بهرامبهر ئهو سیستم و دهسهڵاته خاوهن ههڵوێستی ڕادیكال بێت. ههر تاكێك پێویسته چاو له ژیانی خۆی بكات، له چ رهوشێكدایه، چون دهژیت و چ دهژیت. ئهوهی دهكات ئایا ژیانه؟ ئایا واتای ههیه؟ ئایا چێژ لهوهی كه ههیه وهردهگرێت؟ ئایا دهورو رێزی لێ دهگرن؟ ئایا به كهس یان كۆمهڵگایك یان بنهماڵهێك خۆشهویست ناو دهبان؟ بۆچی دهڵێن ئازادی جهستهی رێبهر ئاپو؟ لهبهر ئهوهی رێبهر ئاپو به فكر و ههست و روح ئازادی خۆی به دهست هێنا. سهرتا به ئاواكردنی ئاستێك له كهسایهتی خۆی و پێشخستنی ئاستی تێكۆشان له كۆمهڵگا، بۆ به كهسێك خۆشهویست و گهوره و رێزی ههر كهسێك به دهست دههێنێت.
دورگهی ئمراڵیش شهڕی جیهانی بهرێوه دهچێت، لهبهر ئهوهی ناتوانن رێگری له تێكۆشان و شهڕی ئازادی ئهو بگرن، به بڕینی دهنگی، رێگا نادهن كه چاوپێكهوتن دروست بێت، به هیچ شێوازێك ناخوازن كهس ئاگای لێ بێت. لهبهر ئهوهی لێ دهترسن، ههموو راستی ئهوانی ههڵوهشاند و دهمامكهكانی خستیه خوارهووه. پێویستی رێبهر ئاپو به ئێمه نیه، پێویستی ئێمه به رێبهر ئاپو ههیه، چونكه فكر و فهلسهفهی ئهو دهتوانێت ئازادمان بكات. تهنیا به روشهنای ئهو ئایدولوژی و فكره دهتوانین راستی خۆمان ببینین و هوشیار بین. ههر بۆیه ئازادی جهستهی رێبهر ئاپو بۆ چارهسهری ههموو كۆمهڵگا و مرۆڤایی گرێ كورێكه، تهواوی تهمنی خۆی بۆ ئازادی ژن، گهنج، منداڵ، پیر و ژینگه تهرخاندكرد، به بێ بهرامبهر تێكۆشانیدا و هێشتاش لهو تهمهنی خۆی به بێ ڕاوهستان تێكۆشان دهدات و له بهرامبهر ئهقڵیهتی ژیان كوژ، شهڕ و تێكۆشان و بهرخودان بهردهوام دهكات. چون دهبێت ئێمه ئهركی خۆمان پێك بهێنین؟ وهكو ئهوهی كه بۆ ههندێكی تر تێكۆشان دهكهین و منهت له سهر یهكیش دهكهین. لهو قوناغه مان و نهمانهدا به چالاكی نورمال هیچ شتێك سهرناكهوێت، به دانیشتن و چاوهڕوان بوونیش هیچ كهس ئازادیمان پێنادهت. پێچهوانه لهناو دهچین.
ههموومان دهزاینن كه له زیندانهكان ههزاران كهس به ناوی زیندانی سیاسی ههن، ئهوان بهو شهرت و مهرجانهی كه له زینداندا ههیه، ههموو جوره بهرخودانی دهكهن و شهڕی ئازادی دهدهن. لهههمان كاتیشدا له ئمانگرتندان، ئهو چالاكیانه زۆر بهنرخ و گهورهن، ئهوانیش تهنیا بۆ ئازادی خۆیان تێكۆشان ناكهن، بهڵكو بۆ ئازادی تهوای مرۆڤایی و كۆمهڵگا شهڕ و تێكۆشان دهكهن. به كورتی زیندانیان سیاسی بۆ ئێمه شهڕ و تێكۆشان و بهرخۆدان دهكهن، ئهدی ئێمه چ دهكهین بۆ ئازادی خۆمان و كۆمهڵگهكهمان؟ دهبێت بڕاستی له ویژدان و ههستی بهرپرسیارهتی خۆمان بپرسین؟! ههر چهند ڕۆژێك له زیندانهكانی دهوڵهتی داگێركهر و فاشیتی تورك تهرمی شههیدێك دێته دهرێ و به شێوازێك ئاسای گوێ له ئهنجامهكهی دهگرین. له زیندانهكانی محافزهكاری دژه تهرمی مرۆڤهكانی كه له سێداره دراوون دێنه دهرێ، تا ئێستا پێویست بوو دهوڵهتی توركیا و ئێران بۆ ئهو تاوانانه بمانروخاندا كه بهداخهوه ههڵوێستێك كه كاریگێری توندی لێ بكهوێـتمان نیشان نهداوه. باشه مهكانیزمی پارستن و خۆپاراستن چیه؟ چون ببین به هێزی پاراستنی خۆمان و ئهو مرۆڤانهی كه بۆ ئێمه گیانیان فیدا دهكهن؟ ئهوان بۆ ئێمه ههتا دواین ههناسهیان بهرخۆدانی دهكهن و بهو روحه ئازاده دوژمن دهشكێنن. ئهدی ئێمه چ دهكهین؟. به شكایهت و چاوهڕوانی له پێكهینانی دادپهروهری له دهولهت تهنیا كات دهكوژین و تهمهنمان به سهر دهچێت و دهسهڵاتیش بهردهوام دهبێت. بهتایبهت ئهو دایك و باوكانه كه تهمهنی سهروی 80 ساڵیانه، فاشیزمی تورك دهخاته زیندان. ئهشكهنجهیان دهكات. باشه ئایا ئهمه بهو واتایا نایت كه لێیان دهترسێت؟ له بهر ئهوهی دایك و باوكی قارهمانانه و توڵهیان لێ دهكاتهوه؟
خهبات ههیه چالاكی ههن، ههتا ئاستێك بهرێخكخستنیش ههیه، بهڵام لاوازه، بۆ ئازادی و سهرخستنی ئازادی بهش ناكات. شهڕی گهریلا گهورهترین پاڵپشته بۆ ههموو مرۆڤایی، شهڕی ژنانی گهریلاش هیوا و مسۆگهر كردنی ئهم تێكۆشانهیه. ئهگهر ئهمڕۆ تهڤگهری ئاپویی له بهرامبهر جیهانی زۆڵمكار سهركهوتن به دهست دههێنێت، كهواتا پێویسته ههر كهس خۆی به رێكخستن بكات و گهریلا ئاسا له بهرامبهر دژمنی ژن و مرۆڤایی، ههنگاوی رادیكال و گهوره بنێت. بێجگه لهوه هیچ چارهێكی ترمان نیه. هێزی هیچ چهكێك تا ئێستا نهیتوانی چاوی مرۆڤی ئازادیخواز بترسێنێت، دهوڵهتی فاشیست و داگیركهری ئێران به حوكمی سێداره و ههتا ههتایی تا ئێستا ههوڵیدا تاكو شۆڕشگێڕان بترسێنێت. بهڵام بهخۆدانی شیرین و هاوڕێانی، زهینهب جهلالیان، وریشه مورادی و پهخشان ئهزیزی، سپیده قولیان و ئیدریس و ههموو ئهو ژن و گهنجانهی كه هێڵی بهرخۆدان له زیندانهكانی رژیمی سێداره دهگێننه ئیمراڵی و ههوو زیندانهكانی توركیه. ئهوهی كه لهناو ئهو زیندانانه بهرێوه دهچێت تهنیا بهرخۆدان نیه بهڵكو شهڕی ئازادیه و سهرخستنیه. ئهگهر له زیندان هیوای تێكۆشانی ئازادی و بهخۆدان تا ئاسمانهكان بهرزه، بۆچی له دهرهوه ئهم وره و هیوایه نیه؟ كه واتا زیندانی دهرهوه زۆر تهنگتر و خراپتره له گرتوخانهكانی داخراوه. بۆ ئازادی و ڕزگاری له زیندانی كراوه پێویسته چالاكی ملیونی پێك بهێنرێت و وهكو ئهتومێك هێزێك لهناو بردنی سیستمی شكهنجه و گوشهگیری و سێداره دروست كهین.
#کۆمەڵگەی_ژنانی_ئازادی_رۆژهەڵاتی_کوردستان
🆔 @kjarOffIcialChannel
#کۆمەڵگەی_ژنانی_ئازادی_رۆژهەڵاتی_کوردستان
🆔 @kjarOffIcialChannel
به هوای تو هر صبح
بهار دسته دسته
در من جوانه می زند
غنچه باز می کند
و زیبایی اش را
به رخ تمام فصل های دلم می کشد
روزهایت را
به هوای بهاری صبح هایم
پیوند بزن که
دنیا از اینجا زیبا می شود
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
بهار دسته دسته
در من جوانه می زند
غنچه باز می کند
و زیبایی اش را
به رخ تمام فصل های دلم می کشد
روزهایت را
به هوای بهاری صبح هایم
پیوند بزن که
دنیا از اینجا زیبا می شود
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
نارضایتی کارگران کارخانه کیش چوب از عدم دریافت سه ماه حقوق
سه ماه حقوق و بیمه بیش از ۱۲۰ کارگر قرارداد مستقیم کارخانه کیش چوب واقع در جزیره کیش در استان هرمزگان پرداخت نشده است. شرکت کیش چوب کمبود نقدینگی را عامل تاخیر ذکر کرده است.
کارگران که اغلب آنها بدور از خانواده هایشان در جزیره کیش زندگی می کنند از لحاظ معیشنی و درمانی دچار مشقت شده و به تنگنا افتاده اند
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
سه ماه حقوق و بیمه بیش از ۱۲۰ کارگر قرارداد مستقیم کارخانه کیش چوب واقع در جزیره کیش در استان هرمزگان پرداخت نشده است. شرکت کیش چوب کمبود نقدینگی را عامل تاخیر ذکر کرده است.
کارگران که اغلب آنها بدور از خانواده هایشان در جزیره کیش زندگی می کنند از لحاظ معیشنی و درمانی دچار مشقت شده و به تنگنا افتاده اند
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel