#کتاب
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
2ـ قدرت و مدیریت دموكراتیك
بخش دوم
در مقاطع تكوین تجمعهای قبیلهای و عشیرهای بسوی ملیت و یا خلق، مسئلهی خودمدیری بصورت دموكراسی (در زبان یونانی به معنی «حكمرانی خلق بر خویش» است) شكل ملموسی مییابد. دموكراسی را باید از طریق دو خصوصیت مهم آن تعریف نمود: اولی، دربرگیرندهی مخالفت آن با نهادینهشدن قدرت و درآمدن آن به سطح دولت بصورت فراتر از خلق میباشد. دومی نیز خومدیری بازمانده از جامعهی سنتی را مشاركتیتر نموده و با فرهنگ بحث و جلسه نهادینه كرده و با تشكیل پروتوتیپ پارلمان آن را تحكیم میبخشد. خودمدیری بعنوان «خودمدیریتی دموكراتیك» مشاركت تمامی واحدهای اجتماعی مربوطه را تحقق بخشیده و آن را نهادینه مینماید. در این موضوع نیز با مشاهدهی نمونهی تاریخی آن بصورت جالب و از طریق اسناد نوشتاری آن را در دموكراسی آتن مییابیم. دموكراسی آتن به سبب اینكه قادر به گذار از بردگی نگشت، تماما دموكراسی محسوب نمیشود، اما به سبب عدم قبول تشكیل دولتی همانند نمونهی اسپارت نیز دولت محسوب نمیگردد. این نمونهی جالب گذار از دموكراسی به دولت، در مورد دموكراسی حقیقی درسهای بسیاری را در بر دارد كه حتی برای روزگار نیز مصداق دارند. از جمله ارزشهایی كه از دموكراسی آتن برای روزگار كنونی ما به ارث باقی مانده میتوان به این موارد اشاره نمود: دموكراسی بلاواسطه، تعیین مدیریت از طریق انتخابات سالانه و نداشتن هیچ امتیاز برتری برای انتخاب شوندگان، پدیدهی مدیریت تحت امر دموكراسی، فرهنگ جلسهای كه شهروندان در مباحث سیاسی مشاركت داده و به تبع آن آموزششان میداد. بدون شك موارد بیشماری كه سایر تجمعها در آن بسر برده ولی به صورت نوشتاری درنیامدهاند نیز، فرهنگ دموكراسی مشابهی میباشند.
آزمونهای تاریخی كه بطور خلاصه سعی بر ارائهی نمونههای آن نمودیم، رواج پدیدهی خودمدیری و دموكراسی و تفاوت آن را نشان میدهد. مدیریت مذكور خویش را بعنوان شكل مدیریتی میشناساند كه قدرتی نشده، بدین ترتیب راهگشای مسئلهی اجتماعی نگشته و به ظهور فشار و استثمار فرصت نمیدهد. روشن نمودن همیشگی این خصوصیات اساسی دموكراسی و یا خودمدیریتی دموكراتیك در برابر فاسد نمودنهای مدیریت قدرتگرا و دست برنداشتن از آنها حائز اهمیت بزرگی است. درآوردن دموكراسی بصورت جلای مشروعیتبخش جهت قدرت و یا دولت، بزرگترین بدی در حق آن محسوب خواهد گردید. به هیچ وجه نباید دموكراسیها را با قدرتها و دولتها همسان دانست. همسان دانستنی اینچنین، هم سبب خواهد شد تا به هیچ وجهی نتوان جهت مسائل اجتماعی راهحلی یافت و هم به معنی تلنبار نمودن آن مسائل خواهد بود. دموكراسیهایی كه آگاهی سیاسی و هُشیاری اخلاقی جوامع را همیشه سرزنده نگه میدارند، حوزهی حقیقی چارهیابی برای مسائل نشأت گرفته از قدرت و دولت میباشد. نوع دیگری از رژیمها را نمیشناسیم كه به اندازهی دموكراسیها استعداد حل مسئلهی اجتماعی را بدون متوسل شدن به جنگ نشان دهند. دموكراسیها تنها هنگامی كه سرزندگی جامعه از طرف قدرت و دولت با تهدیدی مرگبار روبرو گردانده شود، با شور و شوق به جنگ پرداخته و به آسانی دچار شكست نمیشوند.
در عصر مدرنیتهی كاپیتالیستی بزرگترین تهدید جهت دموكراسیها و مدیریتهای اتونوم از طرف قدرتهای دولتـ ملتگرا متوجه آنهاست. بیشتر دولتـ ملتهایی كه دموكراسی را برای خویش همچون جلایی بكار میبرند، با ایجاد قاطعترین مركزگرایی، حق خودمدیری جامعه را تماما از میان برمیدارند. هژمونی ایدئولوژیك لیبرال سعی دارد تا این خصوصیت دموكراسیستیز خویش را همچون خصوصیت «عصر دموكراسی» قبولانده و نفی دموكراسی از طرف دولتـ ملت را پیروزی رژیم دموكراتیك عنوان مینماید. مسئلهی اساسی دموكراسیها در برابر مدرنیتهی كاپیتالیستی این است كه تفاوت خویش را نشان داده و از خصوصیت مشاركتی مستمر خویش دست برندارند. تا زمانی كه هژمونی قدرت و دولت تحمیل نشود، هیچ مسئلهی اجتماعی وجود ندارد كه دموكراسیها قادر به حل آن نباشند.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
2ـ قدرت و مدیریت دموكراتیك
بخش دوم
در مقاطع تكوین تجمعهای قبیلهای و عشیرهای بسوی ملیت و یا خلق، مسئلهی خودمدیری بصورت دموكراسی (در زبان یونانی به معنی «حكمرانی خلق بر خویش» است) شكل ملموسی مییابد. دموكراسی را باید از طریق دو خصوصیت مهم آن تعریف نمود: اولی، دربرگیرندهی مخالفت آن با نهادینهشدن قدرت و درآمدن آن به سطح دولت بصورت فراتر از خلق میباشد. دومی نیز خومدیری بازمانده از جامعهی سنتی را مشاركتیتر نموده و با فرهنگ بحث و جلسه نهادینه كرده و با تشكیل پروتوتیپ پارلمان آن را تحكیم میبخشد. خودمدیری بعنوان «خودمدیریتی دموكراتیك» مشاركت تمامی واحدهای اجتماعی مربوطه را تحقق بخشیده و آن را نهادینه مینماید. در این موضوع نیز با مشاهدهی نمونهی تاریخی آن بصورت جالب و از طریق اسناد نوشتاری آن را در دموكراسی آتن مییابیم. دموكراسی آتن به سبب اینكه قادر به گذار از بردگی نگشت، تماما دموكراسی محسوب نمیشود، اما به سبب عدم قبول تشكیل دولتی همانند نمونهی اسپارت نیز دولت محسوب نمیگردد. این نمونهی جالب گذار از دموكراسی به دولت، در مورد دموكراسی حقیقی درسهای بسیاری را در بر دارد كه حتی برای روزگار نیز مصداق دارند. از جمله ارزشهایی كه از دموكراسی آتن برای روزگار كنونی ما به ارث باقی مانده میتوان به این موارد اشاره نمود: دموكراسی بلاواسطه، تعیین مدیریت از طریق انتخابات سالانه و نداشتن هیچ امتیاز برتری برای انتخاب شوندگان، پدیدهی مدیریت تحت امر دموكراسی، فرهنگ جلسهای كه شهروندان در مباحث سیاسی مشاركت داده و به تبع آن آموزششان میداد. بدون شك موارد بیشماری كه سایر تجمعها در آن بسر برده ولی به صورت نوشتاری درنیامدهاند نیز، فرهنگ دموكراسی مشابهی میباشند.
آزمونهای تاریخی كه بطور خلاصه سعی بر ارائهی نمونههای آن نمودیم، رواج پدیدهی خودمدیری و دموكراسی و تفاوت آن را نشان میدهد. مدیریت مذكور خویش را بعنوان شكل مدیریتی میشناساند كه قدرتی نشده، بدین ترتیب راهگشای مسئلهی اجتماعی نگشته و به ظهور فشار و استثمار فرصت نمیدهد. روشن نمودن همیشگی این خصوصیات اساسی دموكراسی و یا خودمدیریتی دموكراتیك در برابر فاسد نمودنهای مدیریت قدرتگرا و دست برنداشتن از آنها حائز اهمیت بزرگی است. درآوردن دموكراسی بصورت جلای مشروعیتبخش جهت قدرت و یا دولت، بزرگترین بدی در حق آن محسوب خواهد گردید. به هیچ وجه نباید دموكراسیها را با قدرتها و دولتها همسان دانست. همسان دانستنی اینچنین، هم سبب خواهد شد تا به هیچ وجهی نتوان جهت مسائل اجتماعی راهحلی یافت و هم به معنی تلنبار نمودن آن مسائل خواهد بود. دموكراسیهایی كه آگاهی سیاسی و هُشیاری اخلاقی جوامع را همیشه سرزنده نگه میدارند، حوزهی حقیقی چارهیابی برای مسائل نشأت گرفته از قدرت و دولت میباشد. نوع دیگری از رژیمها را نمیشناسیم كه به اندازهی دموكراسیها استعداد حل مسئلهی اجتماعی را بدون متوسل شدن به جنگ نشان دهند. دموكراسیها تنها هنگامی كه سرزندگی جامعه از طرف قدرت و دولت با تهدیدی مرگبار روبرو گردانده شود، با شور و شوق به جنگ پرداخته و به آسانی دچار شكست نمیشوند.
در عصر مدرنیتهی كاپیتالیستی بزرگترین تهدید جهت دموكراسیها و مدیریتهای اتونوم از طرف قدرتهای دولتـ ملتگرا متوجه آنهاست. بیشتر دولتـ ملتهایی كه دموكراسی را برای خویش همچون جلایی بكار میبرند، با ایجاد قاطعترین مركزگرایی، حق خودمدیری جامعه را تماما از میان برمیدارند. هژمونی ایدئولوژیك لیبرال سعی دارد تا این خصوصیت دموكراسیستیز خویش را همچون خصوصیت «عصر دموكراسی» قبولانده و نفی دموكراسی از طرف دولتـ ملت را پیروزی رژیم دموكراتیك عنوان مینماید. مسئلهی اساسی دموكراسیها در برابر مدرنیتهی كاپیتالیستی این است كه تفاوت خویش را نشان داده و از خصوصیت مشاركتی مستمر خویش دست برندارند. تا زمانی كه هژمونی قدرت و دولت تحمیل نشود، هیچ مسئلهی اجتماعی وجود ندارد كه دموكراسیها قادر به حل آن نباشند.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
صبح خورشید آمد
دفتر مشق شبم را خط زد
میروم دفتر پاکنویسی بخرم
زندگی را باید
از سرِ سطر نوشت .
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
دفتر مشق شبم را خط زد
میروم دفتر پاکنویسی بخرم
زندگی را باید
از سرِ سطر نوشت .
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
بیش از ۳۹۰ روز بلاتکلیفی و تداوم بازداشت نسیم غلامی سیمیاری در زندان اوین
#نسیم_غلامی_سیمیاری که به بغی متهم است، علیرغم گذشت بیش از ۳۹۰ روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان #اوین بسر میبرد.
وی با گذشت ۳۹۲ روز از زمان دستگیری، سه بار در دادسرای اوین از بابت اتهاماتی از جمله اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و بغی مورد تفهیم اتهام قرار گرفته است. اما تاکنون جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات او برگزار نشده و کماکان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بسر میبرد
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#نسیم_غلامی_سیمیاری که به بغی متهم است، علیرغم گذشت بیش از ۳۹۰ روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان #اوین بسر میبرد.
وی با گذشت ۳۹۲ روز از زمان دستگیری، سه بار در دادسرای اوین از بابت اتهاماتی از جمله اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و بغی مورد تفهیم اتهام قرار گرفته است. اما تاکنون جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات او برگزار نشده و کماکان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بسر میبرد
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
رشت؛ ارجاع پرونده یازده فعال حقوق زنان به شعبه اجرای احکام
فروغ سمیع نیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیاه، نگین رضایی، آزاده چاوشیان، زهرا دادرس، متین یزدانی، زهره دادرس، هومن طاهری و جلوه جواهری که در پرونده ای مشترک به بیش از ۶۰ سال و ۶ ماه حبس محکوم شده اند، اکنون در انتظار دریافت ابلاغیه برای اجرای احکام حبس صادره هستند.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
فروغ سمیع نیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیاه، نگین رضایی، آزاده چاوشیان، زهرا دادرس، متین یزدانی، زهره دادرس، هومن طاهری و جلوه جواهری که در پرونده ای مشترک به بیش از ۶۰ سال و ۶ ماه حبس محکوم شده اند، اکنون در انتظار دریافت ابلاغیه برای اجرای احکام حبس صادره هستند.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
زهی شکوه قامت بلند عشق
که استوار ماند در هجوم هر گزند
نگاه کن
هنوز آن بلنددور
آن سپیده آن شکوفه زار انفجار نور
کهربای آرزوست
سپیدهای که جان آدمی هماره در هوای اوست
به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن
سزد اگر هزار بار
بیفتی از نشیب راه و باز
رو نهی بدان فراز
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
که استوار ماند در هجوم هر گزند
نگاه کن
هنوز آن بلنددور
آن سپیده آن شکوفه زار انفجار نور
کهربای آرزوست
سپیدهای که جان آدمی هماره در هوای اوست
به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن
سزد اگر هزار بار
بیفتی از نشیب راه و باز
رو نهی بدان فراز
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
مرگ مشکوک بهاره للهی
کاریکاتور از مانا نیستانی
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
کاریکاتور از مانا نیستانی
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
مصاحبه عضو کوردیناسیون کژار دنیز دریا با روزنامه آلمانی یونگه ولت
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#کتاب
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
2ـ قدرت و مدیریت دموكراتیك
بخش سوم
در این شرایط قدرت چارهیابی دموكراسی رادیكال و كنفدرالیسم دموكراتیك آشكار شده است. سرزمین كردستان كه برای طلوع تمدن گهوارگی نموده است، این بار جهت طلوع كنفدرالیسم دموكراتیك و دموكراسی رادیكال و واقعی گهوارگی مینماید. مطابق یك قانون طبیعت، هر چیز بر روی ریشههایش مجددا سربرمیآورد. چنان پیداست كه دموكراسی نیز بر روی ریشههایش كه در انقلاب نئولیتیك پنهان است، تولد كامل و پیروزمند خویش را رقم خواهد زد. پیداست این امكان وجود دارد كه این گهوارهای كه هنوز هم ضربهی تمامی تمدن هژمونیك مركزی را میخورد، نوزاد دموكراسی را نیز پرورش دهد. ممكن است این سرزمین و این كوهستانها كه نیروی خودمدیری و استعدادِ جامعهی سیاسی و اخلاقی بودن را مدتهاست از دست داده، باری دیگر شاهد برخاستن «كورتی»ها از گهواره و آغاز به راه رفتنشان شود. در فرهنگ خاورمیانه همه چیز همانند مثال ظرفهای مرتبط میباشد. حقیقت اجتماعیای كه در یك حوزهی آن پیروزی خویش را اثبات نموده باشد، خصوصیت اشاعهی سریع در سایر حوزهها را نشان میدهد. اسلام تنها در طول مدت كوتاه سی سال، بصورت یك نظام جهانی درآمد. مسئلهی كوچك فلسطین سالهاست كه انگار منطقه را به اسارت درآورده است. دموكراسی واقعی، خودمدیریتی دموكراتیك، كنفدرالیسم دموكراتیك و مدرنیتهی دموكراتیك بعنوان بیان نظاممند تمامی این پدیدهها كه در طلوع كردستان و مهد تمدن بزرگ شده و به سطح گام برداشتن رسیده است، بعنوان آلترناتیو قوی آغاز به ایفای نقشی قوی در برابر مدرنیتهی كاپیتالیستی نموده است. مدرنیتهی دموكراتیك در مقابل این نظامی كه هر روز ورشكستگیاش را با درسهای عبرتآموز اثبات مینماید، همانند ستارهای رو به اوج میباشد.
مسئلهی اساسی كه باید در روابط میان قدرت، دولت و خودمدیریتی دموكراتیك تحلیل نمود این مسئله است كه تفاوتهای میانشان را چگونه حفظ كرده و تنظیم خواهند نمود، از یك نظر نیز این است كه چگونه خواهند توانست مسئلهی صلح اجتماعی را حل نمایند؟ از نمونههای تاریخی و روزانه میبینیم كه رویكرد نابود نمودن كامل همدیگر تنها راهگشای تبدیل قدرت دولتی به جانور اجتماعی (لویاتان) و عمیق گشتن مرحلهی كائوتیك و بدینگونه استمرار یافتن آن شده است. هر آزمون چارهجویی با این گستره، جامعه را هرچه بیشتر به خفقان و استهلاك میكشاند. چیزی كه از بنبست باقی مانده، انسانیت مورچهای گشتهای است كه در میان قالبهای مصرفی قرار داده شده و بصورت مطلق از طرف دولت هدایت میشود. این واقعیت از طریق حملهی همهجانبهای صورت گرفته است كه مدرنیتهی كاپیتالیست در برابر جامعه انجام میدهد. نقطه ضعفهای انقلابیگری اتوپیكی كه از قدرتگرایی گذار ننموده سبب قویتر گشتن هرچه بیشتر مدرنیتهی كاپیتالیستی گشته است.
رهیافت خود مدیریتی دموكراتیك، از طریق دو روش میتواند از پس این ساختارهای هیولا گشته برآید: روش انقلابی و روش رفرمیست. آزمون تاریخی روش انقلابی متكی بر سرنگونی كامل ساختارهای مدرنیتهی كاپیتالیستی و بویژه قدرت دولتـ ملتگرا، مدل دولتـ ملتِ قدرتگرا را هرچه قوی نموده و موفق به ساختاربندی دموكراتیك، آزادیخواهانه و مساواتطلبانهی جامعه نگشته است. دموكراسی رفرمخواه نیز از مستحیل شدن در درون مدرنیتهی حاكم رهایی نیافته است. درسی كه باید گرفت این است كه در هر روشی كه مورد استفاده قرار گیرد، مورد اساسی این است كه گزینههای نهادین و عقلی را كه نظام مدرنیتهی دموكراتیك را توسعه دهند بصورت مستمر مطرح كرده و اجرا نمود. احتمال قوی این است كه هر دو نظام مدرنیته با درك این امر كه شاید هم صدها سال ناچار از زندگی در كنار هم بوده، با توسعهی راههایی بر اساس قوانین اساسی دموكراتیك هم در سطح جزئی دولتـ ملت و هم در نظام فراملتی جهانشمول، از رابطه و چالشهای بین خویش گذار نمایند. چنین رویدادی میتواند گذشتهی منفی را بسوی آینده مثبت سوق دهد.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
2ـ قدرت و مدیریت دموكراتیك
بخش سوم
در این شرایط قدرت چارهیابی دموكراسی رادیكال و كنفدرالیسم دموكراتیك آشكار شده است. سرزمین كردستان كه برای طلوع تمدن گهوارگی نموده است، این بار جهت طلوع كنفدرالیسم دموكراتیك و دموكراسی رادیكال و واقعی گهوارگی مینماید. مطابق یك قانون طبیعت، هر چیز بر روی ریشههایش مجددا سربرمیآورد. چنان پیداست كه دموكراسی نیز بر روی ریشههایش كه در انقلاب نئولیتیك پنهان است، تولد كامل و پیروزمند خویش را رقم خواهد زد. پیداست این امكان وجود دارد كه این گهوارهای كه هنوز هم ضربهی تمامی تمدن هژمونیك مركزی را میخورد، نوزاد دموكراسی را نیز پرورش دهد. ممكن است این سرزمین و این كوهستانها كه نیروی خودمدیری و استعدادِ جامعهی سیاسی و اخلاقی بودن را مدتهاست از دست داده، باری دیگر شاهد برخاستن «كورتی»ها از گهواره و آغاز به راه رفتنشان شود. در فرهنگ خاورمیانه همه چیز همانند مثال ظرفهای مرتبط میباشد. حقیقت اجتماعیای كه در یك حوزهی آن پیروزی خویش را اثبات نموده باشد، خصوصیت اشاعهی سریع در سایر حوزهها را نشان میدهد. اسلام تنها در طول مدت كوتاه سی سال، بصورت یك نظام جهانی درآمد. مسئلهی كوچك فلسطین سالهاست كه انگار منطقه را به اسارت درآورده است. دموكراسی واقعی، خودمدیریتی دموكراتیك، كنفدرالیسم دموكراتیك و مدرنیتهی دموكراتیك بعنوان بیان نظاممند تمامی این پدیدهها كه در طلوع كردستان و مهد تمدن بزرگ شده و به سطح گام برداشتن رسیده است، بعنوان آلترناتیو قوی آغاز به ایفای نقشی قوی در برابر مدرنیتهی كاپیتالیستی نموده است. مدرنیتهی دموكراتیك در مقابل این نظامی كه هر روز ورشكستگیاش را با درسهای عبرتآموز اثبات مینماید، همانند ستارهای رو به اوج میباشد.
مسئلهی اساسی كه باید در روابط میان قدرت، دولت و خودمدیریتی دموكراتیك تحلیل نمود این مسئله است كه تفاوتهای میانشان را چگونه حفظ كرده و تنظیم خواهند نمود، از یك نظر نیز این است كه چگونه خواهند توانست مسئلهی صلح اجتماعی را حل نمایند؟ از نمونههای تاریخی و روزانه میبینیم كه رویكرد نابود نمودن كامل همدیگر تنها راهگشای تبدیل قدرت دولتی به جانور اجتماعی (لویاتان) و عمیق گشتن مرحلهی كائوتیك و بدینگونه استمرار یافتن آن شده است. هر آزمون چارهجویی با این گستره، جامعه را هرچه بیشتر به خفقان و استهلاك میكشاند. چیزی كه از بنبست باقی مانده، انسانیت مورچهای گشتهای است كه در میان قالبهای مصرفی قرار داده شده و بصورت مطلق از طرف دولت هدایت میشود. این واقعیت از طریق حملهی همهجانبهای صورت گرفته است كه مدرنیتهی كاپیتالیست در برابر جامعه انجام میدهد. نقطه ضعفهای انقلابیگری اتوپیكی كه از قدرتگرایی گذار ننموده سبب قویتر گشتن هرچه بیشتر مدرنیتهی كاپیتالیستی گشته است.
رهیافت خود مدیریتی دموكراتیك، از طریق دو روش میتواند از پس این ساختارهای هیولا گشته برآید: روش انقلابی و روش رفرمیست. آزمون تاریخی روش انقلابی متكی بر سرنگونی كامل ساختارهای مدرنیتهی كاپیتالیستی و بویژه قدرت دولتـ ملتگرا، مدل دولتـ ملتِ قدرتگرا را هرچه قوی نموده و موفق به ساختاربندی دموكراتیك، آزادیخواهانه و مساواتطلبانهی جامعه نگشته است. دموكراسی رفرمخواه نیز از مستحیل شدن در درون مدرنیتهی حاكم رهایی نیافته است. درسی كه باید گرفت این است كه در هر روشی كه مورد استفاده قرار گیرد، مورد اساسی این است كه گزینههای نهادین و عقلی را كه نظام مدرنیتهی دموكراتیك را توسعه دهند بصورت مستمر مطرح كرده و اجرا نمود. احتمال قوی این است كه هر دو نظام مدرنیته با درك این امر كه شاید هم صدها سال ناچار از زندگی در كنار هم بوده، با توسعهی راههایی بر اساس قوانین اساسی دموكراتیك هم در سطح جزئی دولتـ ملت و هم در نظام فراملتی جهانشمول، از رابطه و چالشهای بین خویش گذار نمایند. چنین رویدادی میتواند گذشتهی منفی را بسوی آینده مثبت سوق دهد.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در کنار مزار جاوید نامفرشته احمدی
فرشته_احمدی شهروند و ساکن مهاباد بود که به روایت منابع حقوق بشری و خانواده، در پنجم آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد. اما مزدوران خامنه ای مدعی شدند کشتهشدن او در جریان اعتراضات نبودهاست.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
فرشته_احمدی شهروند و ساکن مهاباد بود که به روایت منابع حقوق بشری و خانواده، در پنجم آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد. اما مزدوران خامنه ای مدعی شدند کشتهشدن او در جریان اعتراضات نبودهاست.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
سرت را بین دستها مگیر
و به دیوار خیره مشو.
برخیز
و پشت پنجره بیا
بنگر:
شب چون دریای جنوبی زیباست
و موجهایش را
به پنجرهات میکوبد.
بیا، فضا را گوش بده
فضا، جادهی صداست
فضا، پر از صداست
پر از صدای خاک،
آب،
صدای ستارگان
و صدای ما...
پشت پنجره بیا
صدای ما همراه توست.
صدای ما در کنار توست.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
و به دیوار خیره مشو.
برخیز
و پشت پنجره بیا
بنگر:
شب چون دریای جنوبی زیباست
و موجهایش را
به پنجرهات میکوبد.
بیا، فضا را گوش بده
فضا، جادهی صداست
فضا، پر از صداست
پر از صدای خاک،
آب،
صدای ستارگان
و صدای ما...
پشت پنجره بیا
صدای ما همراه توست.
صدای ما در کنار توست.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
تداوم بازداشت و بلاتکلیفی طاهره نوروزی در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز
#طاهره_نوروزی، شهروند #بهائی ساکن شیراز، علیرغم گذشت پنج روز از زمان بازداشت، کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز بسر میبرد.
یک منبع نزدیک به خانواده این شهروند بهائی ضمن تایید این خبر گفت: “طاهره اخیراً تماس تلفنی کوتاهی با خانواده خود داشته و در این تماس عنوان کرده است که کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به #پلاک_۱۰۰ نگهداری میشود.”
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#طاهره_نوروزی، شهروند #بهائی ساکن شیراز، علیرغم گذشت پنج روز از زمان بازداشت، کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز بسر میبرد.
یک منبع نزدیک به خانواده این شهروند بهائی ضمن تایید این خبر گفت: “طاهره اخیراً تماس تلفنی کوتاهی با خانواده خود داشته و در این تماس عنوان کرده است که کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به #پلاک_۱۰۰ نگهداری میشود.”
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#کتاب
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
3ـ ملت دموكراتیك
بخش اول
مبارزاتی كه بین ملتی كه هدفش تشكیل دولت است و دولت هدفمند در پی تشكیل ملت صورت میگیرند، مؤلفهی اساسی واقعیت خونین عصر میباشد. گرد آوردن قدرت و دولت با ملت در یكجا، سرچشمهی اساسی مسائل عصر مدرنیته میباشد. هنگامی كه مسائل عصر مدرنیته را با مسائل برآمده از دولتهای دیكتاتوری و خاندانی مقایسه مینماییم، میبینیم كه بزرگترین تفاوت بین آنها مسائل ناشی از ملتِ دولت میباشند. دولتـ ملت كه یكی از بغرنجترین موضوعات علوم اجتماعی میباشد، همچون عصای سحرآمیزی نشان داده میشود كه تمامی مسائل ضد مدرنیته را چارهیابی میكند. در اصل نیز یك مسئلهی اجتماعی را هزار برابر مینماید. دلیل این نیز شیوع ابزار قدرت تا به مویرگهای جوامع میباشد. خود قدرت، مسئله ایجاد میكند؛ به سبب كاراكتر پتانسیلی سرمایه كه به شكل جبر سازماندهی شده است، بعنوان فشار و استثمار مسئلهی اجتماعی ایجاد میكند. جامعهی ملی هموژن كه مورد هدف دولتـ ملت میباشد، تنها با بریدن ارهمانند تمامی اعضای شهروندان از راه قدرت، شهروندان مساوی (به اصطلاح از نظر حقوقی) متقلبِ مصنوعی و مملو از خشونت برمیسازد. این شهروند از نظر واژهی حقوقی مساوی است اما در هر حوزهی حیات بعنوان فرد و موجود جمعی دچار عدم تساوی بیشینه میباشد.
سازماندهی مدرنیتهی كاپیتالیستی بصورت دولتـ ملت، نقشی سركوبگرتر و استثمارگرتر از سازماندهی آن بعنوان انحصار اقتصادی ایفا مینماید. عدم تشخیص پیوند میان دولتـ ملت و سركوب و استثمار از طرف ماركسیسم و در كل جامعهشناسی و یا ارائهی دولتـ ملت بعنوان یك روبنای بسیار معمولی نقص و تحریفی اساسی میباشد. هنگامی كه تحلیل طبقاتی و سرمایهی مادی بصورت مستقل از دولتـ ملت انجام میشود، یك كار كلیگرایانهی مجرد انجام میشود كه بیش از هرچیز بیات بوده و قادر به یك نتیجهدهی مفید اجتماعی نخواهد بود. در بنیان شكست رئال سوسیالیسم این تجرید نهفته است؛ به عبارت صحیحتر نتایج ناشی از این تجرید نمودن در ناموفق بودن آن ایفای نقش نمودهاند.
ملت از نظر اصطلاحی شكلبندی جامعهای است كه بعد از اشكال تشكلهای قوم، خلق و یا ملیتِ [ایجاد شده در میان] كلان، قبیله و عشایرِ خویشاوند آمده و كاراكتر خویش را بیش از هر چیز با تشابه زبان و فرهنگ بیان مینماید. جوامع ملی در مقایسه با جامعهی قبیلهای و قومی، اجتماعات انسانی هستند كه فراگیرتر و با حجم وسیعتر بوده و به همین دلیل نیز با پیوندهای سست بنیاد با همدیگر مرتبط میباشند. جامعهی ملی عموما یك پدیدهی عصر ماست. با یك تعریف كلیتر میتوان گفت كه اجتماعِ صاحبان یك ذهنیت مشترك میباشد. یعنی پدیدهای است كه از نظر ذهنی وجود دارد؛ بنابراین موجودیتی مجرد و خیالی میباشد. میتوان این را ملت فرهنگی نیز گفت. از نظر جامعهشناختی نیز این تعریف صحیح میباشد. جهت تشكیل ملت، علیرغم وجود بنیادهای طبقاتی، جنسیتی، رنگ، اتنیسیتهای و حتی ریشههای متفاوت ملی، تنها تشكیل یك جهان ذهنیتی و فرهنگی مشترك كه به عمومیترین صورت در جریان باشد كافی است.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
3ـ ملت دموكراتیك
بخش اول
مبارزاتی كه بین ملتی كه هدفش تشكیل دولت است و دولت هدفمند در پی تشكیل ملت صورت میگیرند، مؤلفهی اساسی واقعیت خونین عصر میباشد. گرد آوردن قدرت و دولت با ملت در یكجا، سرچشمهی اساسی مسائل عصر مدرنیته میباشد. هنگامی كه مسائل عصر مدرنیته را با مسائل برآمده از دولتهای دیكتاتوری و خاندانی مقایسه مینماییم، میبینیم كه بزرگترین تفاوت بین آنها مسائل ناشی از ملتِ دولت میباشند. دولتـ ملت كه یكی از بغرنجترین موضوعات علوم اجتماعی میباشد، همچون عصای سحرآمیزی نشان داده میشود كه تمامی مسائل ضد مدرنیته را چارهیابی میكند. در اصل نیز یك مسئلهی اجتماعی را هزار برابر مینماید. دلیل این نیز شیوع ابزار قدرت تا به مویرگهای جوامع میباشد. خود قدرت، مسئله ایجاد میكند؛ به سبب كاراكتر پتانسیلی سرمایه كه به شكل جبر سازماندهی شده است، بعنوان فشار و استثمار مسئلهی اجتماعی ایجاد میكند. جامعهی ملی هموژن كه مورد هدف دولتـ ملت میباشد، تنها با بریدن ارهمانند تمامی اعضای شهروندان از راه قدرت، شهروندان مساوی (به اصطلاح از نظر حقوقی) متقلبِ مصنوعی و مملو از خشونت برمیسازد. این شهروند از نظر واژهی حقوقی مساوی است اما در هر حوزهی حیات بعنوان فرد و موجود جمعی دچار عدم تساوی بیشینه میباشد.
سازماندهی مدرنیتهی كاپیتالیستی بصورت دولتـ ملت، نقشی سركوبگرتر و استثمارگرتر از سازماندهی آن بعنوان انحصار اقتصادی ایفا مینماید. عدم تشخیص پیوند میان دولتـ ملت و سركوب و استثمار از طرف ماركسیسم و در كل جامعهشناسی و یا ارائهی دولتـ ملت بعنوان یك روبنای بسیار معمولی نقص و تحریفی اساسی میباشد. هنگامی كه تحلیل طبقاتی و سرمایهی مادی بصورت مستقل از دولتـ ملت انجام میشود، یك كار كلیگرایانهی مجرد انجام میشود كه بیش از هرچیز بیات بوده و قادر به یك نتیجهدهی مفید اجتماعی نخواهد بود. در بنیان شكست رئال سوسیالیسم این تجرید نهفته است؛ به عبارت صحیحتر نتایج ناشی از این تجرید نمودن در ناموفق بودن آن ایفای نقش نمودهاند.
ملت از نظر اصطلاحی شكلبندی جامعهای است كه بعد از اشكال تشكلهای قوم، خلق و یا ملیتِ [ایجاد شده در میان] كلان، قبیله و عشایرِ خویشاوند آمده و كاراكتر خویش را بیش از هر چیز با تشابه زبان و فرهنگ بیان مینماید. جوامع ملی در مقایسه با جامعهی قبیلهای و قومی، اجتماعات انسانی هستند كه فراگیرتر و با حجم وسیعتر بوده و به همین دلیل نیز با پیوندهای سست بنیاد با همدیگر مرتبط میباشند. جامعهی ملی عموما یك پدیدهی عصر ماست. با یك تعریف كلیتر میتوان گفت كه اجتماعِ صاحبان یك ذهنیت مشترك میباشد. یعنی پدیدهای است كه از نظر ذهنی وجود دارد؛ بنابراین موجودیتی مجرد و خیالی میباشد. میتوان این را ملت فرهنگی نیز گفت. از نظر جامعهشناختی نیز این تعریف صحیح میباشد. جهت تشكیل ملت، علیرغم وجود بنیادهای طبقاتی، جنسیتی، رنگ، اتنیسیتهای و حتی ریشههای متفاوت ملی، تنها تشكیل یك جهان ذهنیتی و فرهنگی مشترك كه به عمومیترین صورت در جریان باشد كافی است.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
گزارشی از آخرین وضعیت وریشه مرادی در زندان اوین
#وریشه_مرادی که به بغی متهم است، علیرغم گذشت ۳۲۰ روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در #زندان_اوین بسر میبرد. این متهم سیاسی دچار مشکلات جسمانی بوده و نیازمند رسیدگی تخصصی پزشکی است. همچنین، او بیش از چهل روز است که به دستور قاضی ابوالقاسم صلواتی، از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده و وکیل خود محروم مانده است.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این متهم سیاسی ضمن تایید این خبر گفت: “خانم مرادی از بیماری های متعددی از جمله درد مفاصل و کمر رنج میبرد و به سختی قادر به راه رفتن است. همچنین او از زمان بازداشت تاکنون با کاهش وزن شدیدی مواجه شده است. وی در سه ماه اخیر به دلیل بیماری دو بار به بیمارستان خارج از زندان اعزام شده است، اما رسیدگی تخصصی صورت نگرفته و تنها پزشکان بیمارستان به معاینه وی اکتفا کرده اند. در صورتی که وریشه نیازمند رسیدگی تخصصی پزشکی اعم از فیزیوتراپی و آزمایشات متعدد است که این رسیدگی ها تاکنون انجام نشده است.”
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#وریشه_مرادی که به بغی متهم است، علیرغم گذشت ۳۲۰ روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در #زندان_اوین بسر میبرد. این متهم سیاسی دچار مشکلات جسمانی بوده و نیازمند رسیدگی تخصصی پزشکی است. همچنین، او بیش از چهل روز است که به دستور قاضی ابوالقاسم صلواتی، از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده و وکیل خود محروم مانده است.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این متهم سیاسی ضمن تایید این خبر گفت: “خانم مرادی از بیماری های متعددی از جمله درد مفاصل و کمر رنج میبرد و به سختی قادر به راه رفتن است. همچنین او از زمان بازداشت تاکنون با کاهش وزن شدیدی مواجه شده است. وی در سه ماه اخیر به دلیل بیماری دو بار به بیمارستان خارج از زندان اعزام شده است، اما رسیدگی تخصصی صورت نگرفته و تنها پزشکان بیمارستان به معاینه وی اکتفا کرده اند. در صورتی که وریشه نیازمند رسیدگی تخصصی پزشکی اعم از فیزیوتراپی و آزمایشات متعدد است که این رسیدگی ها تاکنون انجام نشده است.”
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
پخشان عزیزی، فارغالتحصیل مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و فعال حقوق زنان محبوس در زندان اوین، علیرغم گذشت ۳۱۷ روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بهسر میبرد.
پخشان عزیزی با وجود اینکه بیش از چهار ماه از ارجاع پروندهاش به دادگاه انقلاب میگذرد، تاکنون تنها یک جلسه دادگاه برای رسیدگی به پرونده وی برگزار شده و همچنان در انتظار اعلام زمان جلسه دوم است.
پخشان عزیزی، در تاریخ ۱۳ مردادماه ١۴٠٢ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد، همچنین مدتها از حق دسترسی به وکیل و امکان ملاقات با خانواده خود محروم ماند و نهایتا پس از ۴ ماه بازجویی به بند زنان این زندان انتقال یافت.
این زندانی سیاسی در بهمنماه سال گذشته، در شعبهی پنجم بازپرسی دادسرای امنیت اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود و پروندهی وی که به اتهامات سیاسی تحت بازداشت قرار گرفته است.
پخشان عزیزی پیش از این نیز سابقهی بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. وی در تاریخ بیست و پنجم آبانماه ١٣٨٨ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چهار ماه با قرار وثیقه آزاد شده بود.
پخشان عزیزی با وجود اینکه بیش از چهار ماه از ارجاع پروندهاش به دادگاه انقلاب میگذرد، تاکنون تنها یک جلسه دادگاه برای رسیدگی به پرونده وی برگزار شده و همچنان در انتظار اعلام زمان جلسه دوم است.
پخشان عزیزی، در تاریخ ۱۳ مردادماه ١۴٠٢ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد، همچنین مدتها از حق دسترسی به وکیل و امکان ملاقات با خانواده خود محروم ماند و نهایتا پس از ۴ ماه بازجویی به بند زنان این زندان انتقال یافت.
این زندانی سیاسی در بهمنماه سال گذشته، در شعبهی پنجم بازپرسی دادسرای امنیت اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود و پروندهی وی که به اتهامات سیاسی تحت بازداشت قرار گرفته است.
پخشان عزیزی پیش از این نیز سابقهی بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. وی در تاریخ بیست و پنجم آبانماه ١٣٨٨ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چهار ماه با قرار وثیقه آزاد شده بود.
چه بگویم؟
به جز: ننگات باد!
وقتی-
به جای صدای بازی
بوی کهولتِ کودکان
که دواناند-
پیِ نان!
در شهر، پیچیده؛
سیاست...
احساس ندارد
از شرم بمیرد؛
ما را-
میخواهد.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
به جز: ننگات باد!
وقتی-
به جای صدای بازی
بوی کهولتِ کودکان
که دواناند-
پیِ نان!
در شهر، پیچیده؛
سیاست...
احساس ندارد
از شرم بمیرد؛
ما را-
میخواهد.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳
شوش
راهپیمایی و تجمع اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی شوش مقابل سازمان تامین اجتماعی در شرایط گرمای ۵۰ درجه
در اعتراض به وضعیت بد معیشت و پایین بودن دستمزد ها، در اعتراض به فقر، تورم و گرانی، در اعتراض به غارت و دزدی و فساد
خیلی دروغ شنیدیم ، ما دیگه رأی نمیدیم.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
شوش
راهپیمایی و تجمع اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی شوش مقابل سازمان تامین اجتماعی در شرایط گرمای ۵۰ درجه
در اعتراض به وضعیت بد معیشت و پایین بودن دستمزد ها، در اعتراض به فقر، تورم و گرانی، در اعتراض به غارت و دزدی و فساد
خیلی دروغ شنیدیم ، ما دیگه رأی نمیدیم.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
یك روز،
شاید یك روز،
همراه پرواز پرستوی عاشقی،
واژهی لبخند به سرزمینِ من
بازگردد
امید، كوبهی در را بفشارد ، باران ، سختی ها را بشوید ،
و سپیدی
جای تمامی سیاهیها را پر كند
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
شاید یك روز،
همراه پرواز پرستوی عاشقی،
واژهی لبخند به سرزمینِ من
بازگردد
امید، كوبهی در را بفشارد ، باران ، سختی ها را بشوید ،
و سپیدی
جای تمامی سیاهیها را پر كند
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
گلرخ ایرایی خطاب بە اصلاحطلبان: لباس یکرنگ اصولگراها را به تن کنید و از روبرو شلیک کنید
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در تازەترین نامە خود از زندان با انتقاد از تلاش جناح موسوم بە اصلاحطلبان برای ترغیب مردم بە شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، بە آنها گوشزد کردە است کە "مردم ایران خیانتشان را از روز نخست بەخاطر دارند."
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در تازەترین نامە خود از زندان با انتقاد از تلاش جناح موسوم بە اصلاحطلبان برای ترغیب مردم بە شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، بە آنها گوشزد کردە است کە "مردم ایران خیانتشان را از روز نخست بەخاطر دارند."
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#کتاب
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
3ـ ملت دموكراتیك
بخش سوم
بدون شك زبان برای درآمدن بصورت ملت به اندازهی فرهنگ مهم است اما شرطی اجباری نمیباشد. داشتن زبانهای جداگانه مانعی پیش روی عضویت در یك ملت را ایجاد نمینماید. به اندازهای كه برای هر ملت لزوم وجود یك دولت بیمورد باشد، تحمیل یك زبان و یا گویش نیز برای یك ملت بیمورد میباشد. زبان ملی لازم است اما شرطی غیرقابل اغماض نیست. میتوان زبان و گویشهای متفاوت را برای یك ملت دموكراتیك غنا به حساب آورد، اما دولتـ ملت به شكلی قاطعانه یك زبان را تحمیل مینماید. به آسانی شانس كثرت زبانی و بویژه كثرت زبانی رسمی را نمیدهد. از این نظر سعی میكند از امتیازهای داشتن موقعیت ملت حاکم بهره ببرد.
در شرایطی كه اجازه داده نشده ملت دموكراتیك بوجود آید و گرایش دولتـ ملت نیز قادر به حل مسائل نشده، میتوان از ملت حقوقی به مثابه نوعی سازش و نگرش بحث نمود. مقصود از رهیافت شهروندی بر مبنای قانون اساسی كه از آن بحث میشود، درواقع تشكیل ملت حقوقی است. شهروندی حقوقی مطابق قانون اساسی، مبتنی بر تفاوت نژادی، اتنیسیته و ملیتی نمیباشد، چنین خصوصیاتی، حقوقی ویژه با خود به همراه نمیآورند. ملت حقوقی، یك كاتاگوری است كه بدینگونه ایجاد شده است. بویژه ملل اروپا به تدریج از ملتهای ملیتی به ملتهای حقوقی تكامل مییابند. در ملل دموكراتیك مدیریت اتونوم و در ملت حقوقی، حقها اساس كار میباشند. اما در دولتـ ملت، حكمرانی قدرت تعیینكننده میباشد. خطرناكترین نوع ملت، ملت متكی بر ذهنیت و نهادینه شدن «ملتـارتش» میباشد. مدل مذكور علیرغم اینكه ظاهرا بصورت نمایندگی ملت قوی دیده شود نیز، ماهیتا ذهنیتی را در خود میپروراند كه حیات در آن به دشوارترین شكل بوده، همیشه وظایف را تحمیل نموده و تا به فاشیسم پیش میرود. ملت اقتصادی، یك كاتاگوری نزدیك به دولتـ ملت میباشد. این نگرش ملتی موجود در كشورهای ایالات متحدهی آمریكا، ژاپن و حتی آلمان كه نقش سرآمد را به اقتصاد میدهند، در دوران گذشته در اروپا دارای رواج بیشتری بود. در پی آن برآمدند تا كاتاگوری ملت سوسیالیست را بیازمایند اما نمیتوان گفت چندان موفق عمل نمودند. این نمونهی ملتی است كه نسبتا در كوبا با آن آشنا شدیم. اما این نمونهی ملت نیز شكل رئال سوسیالیستی دولتـ ملت میباشد. شكلی است كه در آن بجای دولتـ ملتی كه كفهی كاپیتالیسم خصوصی در آن قوی بود، دولتـ ملتی با كفهی سنگین كاپیتالیسم دولتی در آن جایگزین شده است.
هنگامی كه از تئوری ملت سخن به میان میرود، موردی كه باید از آن انتقاد به عمل آید، مسئلهی تقدیس نمودن ملت و الوهیت بخشیدن بدان میباشد. مدرنیتهی كاپیتالیستی بجای دین و خدای سنتی، دولتـ ملت را به مثابه الوهیت خویش برساخته است. این امر بسیار مهم میباشد. اگر ایدئولوژی ملیگرایی را بعنوان دین دولتـ ملت تفسیر نماییم، خودِ دولتـ ملت را نیز میتوانیم بعنوان خدای این دین درك نماییم. در عصر مدرنیته خودِ دولت به شكلی برساخته شده است كه جوهرهی تمامی اصطلاحات الوهیتی قرون وسطی و حتی قرون اولیه را در خویش بگیرد. پدیدهای كه «دولت لائیك» نامیده میشود، تماما و یا ماهیتا برساختن و یا ملموس گشتن الوهیتهای قرون اولیه و وسطی بعنوان دولت میباشد. به هیچ وجه نباید در این موضوع دچار اشتباه گشت. هنگامی كه جلای دولتـ ملت لائیك و یا مدرن را میزداییم، در زیر آن دولت خدایی قرون وسطی و یا اولیه هویدا میگردد. مابین دولت و الوهیت یك پیوند بسیار تنگاتنگ وجود دارد. به همان شكل بین پادشاهانی كه در قرون اولیه و وسطی رو به ترقی نهادند و اصطلاح خدا نیز رابطهای بسیار تنگاتنگ وجود دارد. هنگامی كه پادشاه بعنوان شخص پس از قرون وسطی قدرتش را از دست داده و پادشاهی نهادینه گشته و به دولت ملی متحول شد، شاهـ خدا نیز جایش را به خدای دولتـ ملت سپرد. بنابراین در بنیاد تقدیس نمودن نهادهای دولتـ ملت به همراه تقدیس نمودن اصطلاحات تقدیس یافتهی وطن، ملت و بازار، هژمونی ایدئولوژیك مدرنیتهی كاپیتالیستی وجود دارد كه كسب سود بیشینه را ممكن میگرداند. هژمونی ایدئولوژیك، به تناسب دینینمودن این اصطلاحاتِ مرتبط با ملت، سود بیشینه را مشروعیت بخشیده و بدین ترتیب آن را مصداق میبخشد.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
3ـ ملت دموكراتیك
بخش سوم
بدون شك زبان برای درآمدن بصورت ملت به اندازهی فرهنگ مهم است اما شرطی اجباری نمیباشد. داشتن زبانهای جداگانه مانعی پیش روی عضویت در یك ملت را ایجاد نمینماید. به اندازهای كه برای هر ملت لزوم وجود یك دولت بیمورد باشد، تحمیل یك زبان و یا گویش نیز برای یك ملت بیمورد میباشد. زبان ملی لازم است اما شرطی غیرقابل اغماض نیست. میتوان زبان و گویشهای متفاوت را برای یك ملت دموكراتیك غنا به حساب آورد، اما دولتـ ملت به شكلی قاطعانه یك زبان را تحمیل مینماید. به آسانی شانس كثرت زبانی و بویژه كثرت زبانی رسمی را نمیدهد. از این نظر سعی میكند از امتیازهای داشتن موقعیت ملت حاکم بهره ببرد.
در شرایطی كه اجازه داده نشده ملت دموكراتیك بوجود آید و گرایش دولتـ ملت نیز قادر به حل مسائل نشده، میتوان از ملت حقوقی به مثابه نوعی سازش و نگرش بحث نمود. مقصود از رهیافت شهروندی بر مبنای قانون اساسی كه از آن بحث میشود، درواقع تشكیل ملت حقوقی است. شهروندی حقوقی مطابق قانون اساسی، مبتنی بر تفاوت نژادی، اتنیسیته و ملیتی نمیباشد، چنین خصوصیاتی، حقوقی ویژه با خود به همراه نمیآورند. ملت حقوقی، یك كاتاگوری است كه بدینگونه ایجاد شده است. بویژه ملل اروپا به تدریج از ملتهای ملیتی به ملتهای حقوقی تكامل مییابند. در ملل دموكراتیك مدیریت اتونوم و در ملت حقوقی، حقها اساس كار میباشند. اما در دولتـ ملت، حكمرانی قدرت تعیینكننده میباشد. خطرناكترین نوع ملت، ملت متكی بر ذهنیت و نهادینه شدن «ملتـارتش» میباشد. مدل مذكور علیرغم اینكه ظاهرا بصورت نمایندگی ملت قوی دیده شود نیز، ماهیتا ذهنیتی را در خود میپروراند كه حیات در آن به دشوارترین شكل بوده، همیشه وظایف را تحمیل نموده و تا به فاشیسم پیش میرود. ملت اقتصادی، یك كاتاگوری نزدیك به دولتـ ملت میباشد. این نگرش ملتی موجود در كشورهای ایالات متحدهی آمریكا، ژاپن و حتی آلمان كه نقش سرآمد را به اقتصاد میدهند، در دوران گذشته در اروپا دارای رواج بیشتری بود. در پی آن برآمدند تا كاتاگوری ملت سوسیالیست را بیازمایند اما نمیتوان گفت چندان موفق عمل نمودند. این نمونهی ملتی است كه نسبتا در كوبا با آن آشنا شدیم. اما این نمونهی ملت نیز شكل رئال سوسیالیستی دولتـ ملت میباشد. شكلی است كه در آن بجای دولتـ ملتی كه كفهی كاپیتالیسم خصوصی در آن قوی بود، دولتـ ملتی با كفهی سنگین كاپیتالیسم دولتی در آن جایگزین شده است.
هنگامی كه از تئوری ملت سخن به میان میرود، موردی كه باید از آن انتقاد به عمل آید، مسئلهی تقدیس نمودن ملت و الوهیت بخشیدن بدان میباشد. مدرنیتهی كاپیتالیستی بجای دین و خدای سنتی، دولتـ ملت را به مثابه الوهیت خویش برساخته است. این امر بسیار مهم میباشد. اگر ایدئولوژی ملیگرایی را بعنوان دین دولتـ ملت تفسیر نماییم، خودِ دولتـ ملت را نیز میتوانیم بعنوان خدای این دین درك نماییم. در عصر مدرنیته خودِ دولت به شكلی برساخته شده است كه جوهرهی تمامی اصطلاحات الوهیتی قرون وسطی و حتی قرون اولیه را در خویش بگیرد. پدیدهای كه «دولت لائیك» نامیده میشود، تماما و یا ماهیتا برساختن و یا ملموس گشتن الوهیتهای قرون اولیه و وسطی بعنوان دولت میباشد. به هیچ وجه نباید در این موضوع دچار اشتباه گشت. هنگامی كه جلای دولتـ ملت لائیك و یا مدرن را میزداییم، در زیر آن دولت خدایی قرون وسطی و یا اولیه هویدا میگردد. مابین دولت و الوهیت یك پیوند بسیار تنگاتنگ وجود دارد. به همان شكل بین پادشاهانی كه در قرون اولیه و وسطی رو به ترقی نهادند و اصطلاح خدا نیز رابطهای بسیار تنگاتنگ وجود دارد. هنگامی كه پادشاه بعنوان شخص پس از قرون وسطی قدرتش را از دست داده و پادشاهی نهادینه گشته و به دولت ملی متحول شد، شاهـ خدا نیز جایش را به خدای دولتـ ملت سپرد. بنابراین در بنیاد تقدیس نمودن نهادهای دولتـ ملت به همراه تقدیس نمودن اصطلاحات تقدیس یافتهی وطن، ملت و بازار، هژمونی ایدئولوژیك مدرنیتهی كاپیتالیستی وجود دارد كه كسب سود بیشینه را ممكن میگرداند. هژمونی ایدئولوژیك، به تناسب دینینمودن این اصطلاحاتِ مرتبط با ملت، سود بیشینه را مشروعیت بخشیده و بدین ترتیب آن را مصداق میبخشد.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اتحاد و همبستگی زنان کورد آذری ترک بلوچ افغانستان
کمپین نه به اعدام
زن زندگی آزادی✌️✌️✌️✌️✌️
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
کمپین نه به اعدام
زن زندگی آزادی✌️✌️✌️✌️✌️
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel