Telegram Web Link
#کتاب

برگرفته از کتاب "مسئله‌ی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"

3ـ تمدن
اصطلاح تمدن بیشتر جامعه‌ای را تعریف می‌نماید كه در مقطع طبقه، شهر و دولت می‌باشد. برپایی شهر و تكوین طبقاتی و دولتی كاتاگوری‌های اساسی جامعه‌ی متمدن می‌باشند. این جامعه، جامعه‌ای است كه در آن طبقات ایجاد شده، دولت تشكیل شده و برپایی شهرها در آن رواج یافته است. پدیده‌های طبقاتی شدن موجود در جامعه‌ی كلان و قبیله‌ی مساوات‌گرا با وضعیت توسعه‌ی ملموس و تاریخی‌اش، برپایی شهری كه بالاتر از جامعه‌ی زراعی‌ـ روستایی تشكیل شده و تكوین دولتی كه در بطن جامعه‌ی هیرارشیك وجود دارد، كاراكتر تمدن را تشكیل می‌دهند. جامعه‌ی متمدن، علاوه بر مناسبات همزیستی طبیعت‌ـ جامعه، با توسعه‌ی یكجانبه‌ی رابطه‌ی حكمرانی در طبیعت اجتماعی و رسیدن آن به صورت چالشی ملموس می‌گردد كه به تدریج شدت می‌یابد. در جامعه پدیده‌های ساختاری، معناها، اخلاق و عواطف زیبایی‌شناسانه را توسعه می‌دهد. بسیار جای بحث است كه تمدن از نظر جامعه یك پیشرفت مثبت می‌باشد و یا منفی؟ به نظر آنانی كه تاریخ را از زاویه‌ی قشر فرادست و استعمارگر برمی‌سازند، تمدن یك پیشرفت بزرگ تاریخی بوده و حتی خود تاریخ می‌باشد. لیكن از نظر آنانی كه خویش را بعنوان اقشاری تعریف می‌كنند كه تحت فشار و استثمار زندگی می‌كنند، به عنوان فلاكتی بزرگ و از دست رفتن اتوپیای بهشت ارزیابی می‌گردد. مورد صحیح نیز این است. در جامعه‌ای كه عمیقا دچار این چالش است، به اقتضای طبیعت اجتماعی اندیشه، اخلاق و عواطف زیبایی‌شناسانه متفاوت می‌گردند. تشكیل جهان‌های نهادی و معنایی از هم گسیخته و چالش‌دار، اقتضای تمدن می‌باشد. جنگ‌ها بیشتر از هرچیز بیانگر این واقعیت هستند. وجود اعمال اجتماعی نظیر جنگ كه در آن نابودی فیزیكی بصورت شدید در جریان است، تنها می‌تواند بیان جامعه‌ای باشد كه عمیقا دچار تجزیه گردیده است. از هم گسیختگی معنایی نیز بیانگر جنگ ایدئولوژیك می‌باشد كه این نیز جنگ هژمونیكی است كه به اندازه‌ی جنگ فیزیكی‌ای مؤثر می‌باشد كه بصورت شدید در جامعه‌ی متمدن جریان دارد. جناح‌های چالش‌دار جامعه‌ی متمدن، تفاوت‌هایش را از طرفی با جنگ‌های ایدئولوژیك، فیزیكی و نهادی مطرح نموده و از طرف دیگر از ابراز وجود خویش بعنوان تمامیت ساختار و معناهایی امتناع نمی‌ورزند كه فرادست و مستمر می‌باشند. ادعا دارند كه جامعه‌ی واقعی از آن‌ها تشكیل شده و جامعه خویش را بدین صورت هستی می‌بخشد. عصر تمدن هرچه خویش را در داخل بصورت مقاطع و نهادها و معانی متفاوت نشان دهد، واقعیت اساسی‌اش اینگونه باقی می‌ماند.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻گفت‌وگو با مریم فتحی عضو شورای رهبری جامعه آزاد شرق کوردستان، کژار، در اروپا درباره اعلام کمپین «نه به اعدام، آری به حیات آزاد» از سوی کژار و شماری از فعالان زن و کنشگران اجتماع
🆔@kjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از من تا من
تو گسترده‌ای

با تو برخوردم
به راز پرستش پیوستم‌
از تو به راه افتادم
به جلوهٔ رنج رسیدم

و با این همه‌، ای شفاف
و با این همه، ای شگرف
مرا راهی از تو به در نیست‌

زمین باران را صدا می‌زند
من آزادی را


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
بند زنان زندان اوین؛ تداوم محرومیت و محدودیت اعمالی بر پنج زن زندانی عقیدتی

آتنا فرقدانی، نرگس منصوری، وریشه مرادی، سپیده قلیان و نرگس محمدی، پنج زندانی زن محبوس در زندان اوین با محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی از قبیل عدم امکان برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده خود مواجه هستند.

#آتنافرقدانی، #نرگس_منصوری، #وریشه_مرادی، #سپیده_قلیان و #نرگس_محمدی، از جمله زندانیانی هستند که به دستور مسئولان مربوطه، امکان برقراری تماس تلفنی و یا ملاقات با خانواده از آنها سلب شده است.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
نقش زنان در کنگره هفتم پژاک

رُزرین کمانگر، مسئول کمیته روابط خارجی کژار

منبع: مجله آلترناتیو، شماره ۲۸


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
نقش زنان در کنگره هفتم پژاک

رُزرین کمانگر، مسئول کمیته روابط خارجی کژار

منبع: مجله آلترناتیو، شماره ۲۸


با گذاری بر تاریخ نام بسیاری از زنان مبارز در كردستان بە گوش میخورد. زنانی كە در بسیاری از عرصەهای حیات نقش پیشاهنگی رو بر عهدە داشتند چە در گذشتەهای دور و چە در نزدیك حضور زنان را شاهد هستیم. البتە كە در انتقاداتی كە لازمە شاید و باید بە این مسئلە بسیار رسیدگی نشدە است، اما علی‌رغم همەی سركوبها، سنگسارها و تحریم‌های بسیاری كه از سوی نظام مردسالار صورت گرفتە، این فرهنگ و حیات مسالمت آمیز که برگرفتە از دوران نوسنگی بودە تا امروز هم آمدە و بدون شك نقش زنان در این دوران بە دور از مردسالاری بسیار بارز و ملموس هست. در این مقالە هم سعی خواهد شد كە با تكیە بر خوانشی صحیح از تاریخ و اهمیت این خوانش و انعكاس در مبارزات آزادیخواهانە خلق كورد بە نقش زنان در حزب حیات آزاد كردستان پرداختە شود.

مبارزات زنان كرد دارای جنبەهای فرهنگی ـ تاریخیست

مبارزات زنان در جنبش آپویی به پنجاە سال قبل برمی‌گردد. پنجاە سال مبارزەایی مداوم و سیستماتیك با ارائەی تعاریف نو از مبارزە، مجادلە و حیات و با خوانش صحیح از تاریخ و شناخت درست از جامعە و اهداف آن ممكن و میسر است. در طول پنجاە سال اخیر گامهای رو بە جلوی جنبش آپویی محكم‌تر و با صلابت‌تر از گذشتە شد. رهبر آپو در تمامی دفاعیاتش از اهمیت رویدادهای تاریخی، شیوەی حیات در دوران نوسنگی، مقاومت علیە نظام مردسالاری در عین حال می‌توان گفت به ساختن حیاتی نو و صحیح می پردازد. بە عبارتی می‌توان گفت كە هم بە ریشەی مشكل و مسئلە پرداختە و هم آلترناتیو ارائە می‌دهد. البتە كە پارادایم جنبش آپویی مبتنی بر اكولوژی، دموكراسی و آزادیخواهی زنان است. پارادایمی كە بر روند مبارزات خلق كرد هم تأثیر بسیار فراوانی گذاشت و هم موجب پویایی هر چە بیشتر این مبارزات گردید. باید دانست از ابتدای شکل‌گیری جنبش آپویی زنان حضور داشتند. یعنی البتە كە تنها در سالهای تشكیل جنبش هم محدود نماند.

در طول سالهای اخیر فعالیت‌های زنان گستردەتر و وسیع‌تر از قبل گردید. تعریف جامعە از فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، نظامی تغییر پیدا كرد. یعنی در اصل می‌توان گفت كە شیوەی مبارزەی جنبش آپویی بە پیشاهنگی زنان این دیدگاە رو تغییر داد. از سالهای 90 بە ویژە 99 پس از توطئەی بین المللی علیە رهبر عبدالله اوجالان ما شاهد قیامها و خیزش‌‌های گستردەی خلق شرق كردستان و ایران بودیم و این نشان دهندەی این است كە جامعەی همیشە هوشیار ایران در بزنگاه‌های تاریخی، مواضع بسیار رادیكال را اتخاذ كردە است. یكی از آن موضع‌گیری مهم خلق در محكومیت بە توطئەی بین المللی بود كە در سال 1999 ما شاهد آن بودیم. از آنجا در شهرهای مختلف شرق كردستان ملحق شدن به جنبش آپویی صورت گرفت. در واقع با شناخت و زمینەسازی‌ای که صورت میگیرد در سال 2004 پژاك بە صورت رسمی تأسیس و اعلام میگردد. رفقای بسیاری كە در این کنگره حضور دارند در كنفرانس های اول تشكیل حزب هم حضور داشتند و بسیاری از رفقایی که شهید شدند ضمن گرامی داشت یاد و خاطره‌شان و جهت صیانت از مبارزاتشان راهشان را بدون شك ادامە خواهیم داد.

پژاك حزبی است كە هم فعالیت سیاسی، نظامی و هم فرهنگی، اجتماعی و مطبوعاتی و سازماندهی دارد. حضور زنان در تمامی این فعالیت‌ها و عرصەها باعث شد كە روند مبارزاتی خلق كورد دموكراتیك‌تر شود. یعنی حضور پررنگ و پیشاهنگی زنان ملموس‌تر شد. حضور زنان در این حزب بر شیوەی مبارزاتی در جامعە تأثیرگذاشت. پژاک از لحاظ پارادایمی و جهانبینی و همچنین ایدیولوژیك، نقش زن را هم به عنوان پیشاهنگ و هم بەعنوان تغییر و عاملیت زنان مهم می‌داند و در مبارزات و بە اهمیت پیشاهنگ زنان در مبارزات می‌پردازد، همین خوانش و همین جهانبینی و پارادایم بر كل فعالیت‌های حزب حیات آزاد كردستان “پژاك” تأثیر گذاشت. در واقع اگر خوانش و دیدگاه بە دور از ذهنیت مردسالار باشد، تمام فعالیت‌ها و مبارزات دموکراتیک‌تر خواهد شد و همه‌ی اقشار جامعه را در بر می‌گیرد. در سایر بخش‌های كردستان این را بە وضوح مشاهده نمودیم و در شرق كردستان هم بە پیشاهنگی زنان در حزب حیات كردستان “پژاك” این نوع فعالیت‌ها بە طور كامل مشاهدە می‌شود. این پارادایم درشاخەهای مختلف، مثلا در شاخەی نظامی تأثیر بسیاری گذاشت، در شاخەی سیاسی، فعالیت های مطبوعاتی و فرهنگی بەطور كل تأثیرات فراوانی را داشت.

تعریف زنان از جنگ و فعالیت‌های نظامی در جنبش آپویی بسیار متفاوت است. زنان در جنبش آپویی درحال حاضر ارتش مختص بە خودشان را دارند. در شرق كردستان هم بە همین شیوە است. یعنی زنان در”یە رە كە” ارتش مختص بە خودشان را با پیشاهنگی”هەپەژە” دارند.
فرمانده‌هان بسیاری را در سطح فرماندهی ارتش زنان داشتیم یکی از آن فرمانده‌هان رفیق”آرین آرێ” كە هفدە سال از زندگی خودش را وفق مبارزات آزادیخواهی زنان شرق كردستان و ایران كرد.

یعنی زنان نە تنها دیگر پشت جبهه و قربانیان جنگ نیستند، بلكە بلعكس میتوانند ارتش مخصوص بە خودشان را داشتە باشند، چون ارتش‌های جهان، ارتش‌های هستند كە بر ذهنیت مردسالار تكیە بستە و مسائل وجدانی و اخلاقی در آنها وجود ندارد. اما بسیار مهم هست كە ارتش زنان و پیشاهنگی زنان در حوزەی نظامی بر اصول اخلاق و وجدانی متکی باشد.

در عین حال ما شاهدیم كە در زندان‌ها قهرمانان بسیاری راە مبارزە را روشن كردند و رهنمود مقاومت و پرچم شعار”مقاومت زندگیست”را بالا نگە داشتند. چون كسانی همچون شیرین علم‌هولی داشتیم. برای یك گریلای آزادیخواە، برای یك مبارز آپویی هر عرصە، بە عرصەی مبارزاتی بدل می‌شود. خب در زندان هم زنان نقش بسیاری داشتند. شهید شیرین علم‌هولی و شهید فرزاد كمانگر و دیگر رفقا زندان رو به سنگر مبارزە مبدل كردند. زینب جلالیان هم اكنون پانزدە سال است كە با تكیە بر این فكر و فلسفە در شرق كردستان و ایران بە نمونەایی از مقاومت مبدل شدە است. در مطبوعات، در فعالیت‌های سازماندهی جامعە و همیشە حضور پررنگ زنان رو مشاهدە می نمائیم.

زنان در پژاك كاملا بصورت خودویژە خود را سازماندهی می‌كنند

در واقع مسئلەی مهم گذار از ذهنیت مردسالار است. زنان در پژاك و البتە خود پژاك بەطور كل معتقد هستند كە سطح آزادی زنان در جامعە بر اصل یا سنجش آزادی و پیشرفت دموكراسی است. حال به جامعە‌ای بنگرید که در آن زنان آزاد نباشند، آیا می‌توان از آزادی در آن جامعە بحث کرد قطعا خیر. برای آزادی باید مبارزه کرد. وظیفەی خود پژاك هم ارتقاء این مبارزات بە دور از ذهنیت مردسالار، بدون ذهنیت جنسیتگرایی و ذهنیت مرد محور است. هر یك از اعضاء پژاك بەطور كل و علی‌الخصوص زنان بە شكل فعال با این ذهنیت ناشی از جنسیتگرایی اجتماعی مبارزە می‌كنند و در مناسبات و روابط ما بین زنان و مردان اصل آزادی و برابری را مبنا قرار می‌دهند. در اصل زنان پایبند جامعەی دموكراتیك، اكولوژیك و مبتنی بر آزادی زن را مبنای تمام فعالیت‌هایشان قرار می‌دهند و اطرافیان را بر این اساس آگاهی می‌بخشند. شاید برای هر كس این آزادی و برابری جای سوأل باشد كە بە چە شیوەایی است. در كنگرە بە این موضوع اشارە شد كە تعداد زنان و مردان بسیار مهم است. سیستم ریاست مشترك بسیار مهم است. اگر هجدە نفر برای مجلس حزب بعنوان نمونە انتخاب می‌شود نه نفرشان از زنان و ریاست مشترك شامل یک زن و یک مرد می‌باشد. همین سیستم نشان دهنده‌ی این است که ما خواهان برقراری برابری هستیم و در وهلەی اول این رو در درون حزب بە اجرا درمی‌آوریم. به شیوەی فعالیت زنان در پژاك بپردازیم نخست این که كاملا بەصورت خودویژە بە سازماندهی خودش می‌پردازد و در عین حال نقش پیشاهنگی را در عملی سازی تمام برنامەها حزب را برعهدە دارد. زنان در پژاك مسئول پیشبرد صحیح خط مشی آزادی زن هستند.

در همەی عرصەها چە در شرق كوردستان و چە در ایران در راستای گسترش دموكراسی و گذار از ذهنیت مردسالار بە سازماندهی زنان می پردازد. در عین حال شاخەی زنان در پژاك جامعەی زنان شرق كوردستان را كە یك سیستم كنفدرال و چترآساست بە رسمیت میشناسد، پروژەها و برنامەریزی‌ها و در عین حال تقسیمات كاری را با جامعەی زنان آزاد شرق كوردستان كژار در میان می‌گذارد و همزمان در مدیریت آن جای می‌گیرد. بدون شك مشاركت یكسان و برابر زنان و مردان در تمامی عرصەها می‌توان گفت كە بە نوعی امری الزامی است.

سیستم ریاست مشترك در درون حزب در طول این چند سالە موجب طاقت بسیار زیادی شد. یعنی چە؟ شما نگاە كنید اگر ذهنیت، مردسالار باشد كە البته در جهان ما شاهد آن بودەایم و هستیم، مرد را در محور اصلی و زنان را در حاشیە قرار می‌دهد. یعنی زنان همیشە تحت سایە قرار می گیرند و این باعث می‌شود كە پیشاهنگی و تعادل فكر همچون هویت خود زنان و تعاریفی همچون مدیریتشان كم رنگتر شود و به دور از معنای واقعی خواهد بود. اما در پژاك ما شاهد این نیستیم، در پژاك از یكسانی مرد و زن، از اتخاذ تصمیم بەطور یكسان صحبت می‌كنیم. هم تعداد اعضای مجلس و هم ریاست مشترك یكسان است و این در عاملیت زنانە بودن و در خود سیستم هم كاملا مشهود است. در واقع برای گذار از ذهنیت مردسالار و ایجاد حیات آزاد در جامعه، ابتدا باید در حزبمان آن را ایجاد می‌کردیم. باید مبارزات بسیاری صورت گیرد، آگاهی سازی شود و آموزش بر این مبنا صورت گیرد، یعنی كاملا با تكیە بر این پایگاە و دیدگاە و همچین ژنولوژی می‌توانیم بە این مسئلەی زنان بپردازیم. بنابراین حضور زنان و پیشاهنگی آنها در پژاك فقط بە درون حزب محدود نمی‌شود، برای برساخت چنین حیاتی آزاد در جامعە، در کنگره تصمیمات صورت گرفت.
از شعار زن، زندگی، آزادی كە شعار جنبش آپوییست و تحلیل زیادی در این خصوص صورت گرفت تا جنبەهای عملی قضیە در جامعە هم در یك راستا و آن هم آزادی زنان و آزادی جامعە است

در کنگره که به مدت سە روز طول کشید مباحث زیادی از جانب زنان حاضر در کنگره صورت گرفت. از اهداف بحث شد، از كمبودها سخن بە میان آمد، بدون شك تغیر و تحولات منطقە، وضعیت ایران و همچنین انقلاب زن، زندگی، آزادی مورد بررسی قرار گرفت، هر یك از زنان در كنگرە از فعالیت‌های چند سال گذشتە صحبت كردند و از اینكە در آیندە چە چشم اندازی را خواهیم داشت مورد بررسی قرار دادند. یعنی در خود كنگرە به حضور زنان در انقلاب زن، زندگی، آزادی و پیشاهنگی و اتحاد آنها حول محور زن اشارە شد. هر آنچە مورد بررسی قرار می‌گرفت، دقیقا این را نشان می‌داد كە ما با تكیە بر چنین پایگاهی می‌توانیم جامعەی آزاد را پایه‌گذاری کنیم و فعالیت خودمان رو گسترش دهیم. نقش پیشاهنگی زنان در خود كنگرە هم، كاملا معلوم و بارز بود و این نشان دهندەی این است كە مبارزات در طول سالهای مختلف تفاوت بسیاری رو بە وجود آوردە و این هم بە یومن مبارزات رفقای شهیدمان در طول این چند سال گذشتە است. مبارزات زنان در پژاك در طول این سالها دستاوردهای زیادی را بە وجود آورد و تنها وظیفەی ما در حال حاضر گستردەتر كردن سطح فعالیتها است.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻گفت‌وگو با زینب بایزدی فعال سیاسی دربارە کمپین نە بە اعدام، آری بە حیات آ
🆔@kjarOfficalChannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻اخیرا کمپینی علیه اعدام از سوی جامعه زنان آزادی شرق کوردستان، کژار و جنبش آزادیخواه زنان کوردستان، به همراه جمعی از فعالان سیاسی، مدنی، محیط زیستی و زنان، اعلام شده است. نام این کمپین "نه به اعدام، آری به حیات آزاد" است.

در بیانیه‌ای که در رابطه با این کمپین منتشر شده، آمده است: مجازات اعدام تحت هر شرایطی، نقض کرامت انسانی است.

گفت‌وگو با عالیە رحیمی عضو کژار در اروپا


🆔@kjarOfficalChannel
من جرات کردم و نوشتم: آفتاب
آفتاب قلب مرا به باران معرفی کرد
من جرات کردم و نوشتم: آسمان
آسمان،آفتاب را در قلب دریا ریخت
من جرات کردم و نوشتم :درخت
درخت پنجره را در چشمان آزادی آبی کرد
من جرات کردم و نوشتم:پرنده
پرنده ستاره ی شادی را در چشم رهایی رویاند
من جرات کردم ونوشتم:کتاب
کتاب پروانه ها را به پرواز در آورد
من جرات کردم و نوشتم:پرواز
پرواز نام آبادی را روشن کرد
من جرات کردم و نوشتم:خیابان
خیابان تا انتهای روح من آزادی را آواز خواند



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
#کتاب

برگرفته از کتاب "مسئله‌ی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"

4ـ قدرت
اصطلاح قدرت، در صدر اصطلاحاتی است كه در درك واقعیت اجتماعی بیشترین دشواری را ایجاد نموده و راهگشای مقولات چالش‌دار و اشتباه‌آمیز گشته و بعنوان مضمون و شكل تعریف‌ناپذیر می‌گردد؛ بر تعریف حاكمیتی كه در سرشت آن است نیز بازتاب یافته، در برابر تعریفی واقع‌گرایانه مقاومت نموده و خویش را آشكار نمی‌نماید. خویش را چنان عمومی كرده و بر خویش صورت مطلق می‌بخشد كه انگار پدیده‌ای خنثی اما غیرقابل چشم‌پوشی و الهی می‌باشد. صحیح‌ترین مورد این است كه قدرت اجتماعی را بصورت استثمار اقتصادی و امكان (پتانسیل) نیرویی تعریف نماییم كه تمركز یافته است. امكان استثمار و نیروی اندوخته‌شده‌ای می‌باشد كه در تمامی كانون‌های ساختاری و ذهنی جامعه‌ی قدرتی انگار به یك كاراكتر ژنتیك (همانند DNA ) دست یافته و نیروهای اجتماعی كه مكانیزم‌های قدرت مذكور را به دست گرفته‌اند از طریق دولت تاریخی محسوس، اقشار ممتاز و طبقات استثماری را تشكیل می‌دهند. درك همیشگی قدرت بصورت فرصت حفظ كردن پتانسیل تشكل‌های طبقاتی و دولتی، حائز اهمیت فراوانی است. هنگامی كه پتانسیل قدرت صورت محسوس كسب می‌نماید، یك نوع خاص از طبقه‌ی استثمار اجتماعی (برده‌داری، فئودالی، بورژوازی و غیره) را تشكیل می‌دهند كه دولت و یا اقشار ممتاز حاكمش بر آن اتكا می‌ورزند. می‌توان قدرت را هم بعنوان پتانسیل قدرت فیزیكی و هم پتانسیل قدرت انتلكتوئل نیز تلقی نمود. دیگر فاكتور مهم در تحمیل خویش بر جامعه بعنوان اجباری، مطلق و ضرورت همیشگی، همسان نشان دادن خویش با نیاز به مدیریت طبیعی اجتماعی می‌باشد. قدرت به سبب اینكه خویش را با پدیده‌ی مدیریت همسان نشان می‌دهد، غیرقابل چشم‌پوشی می‌نماید. هنگامی كه قدرت از رهبریت جامعه‌ی طبیعی متمایز گردد، دیده خواهد شد كه بعنوان یك غده‌ی سرطانی به بدنه‌ی اجتماعی نفوذ كرده است.
تشخیص تفاوت میان قدرت و دولت نیز حائز اهمیت است. در حالیكه قدرت در جامعه گسترده‌تر بوده و در تمامی منافذ نفوذ كرده است، دولت بیانگر هویت قدرتی محدودتر و قاعده‌مندِ ملموس می‌باشد. دولت یك شكل قدرتی است كه تحت كنترل بیشتر قرار گرفته، مقرراتی برایش وضع شده، به تدریج حقوقی شده و اهتمام به خرج می‌دهد كه مشروعیت كسب نماید. می‌توان قدرت را بعنوان یك وضعیت حكمرانی عمومی ارزیابی نموده و بی‌قدرتی را نیز بعنوان یك وضعیت بردگی عمومی مورد قضاوت قرار داد. اشكال متفاوت قدرت و بردگی در ارتباط با خصایص عمومی دولت بوده و از آن بهره می‌برند. می‌توان این‌ها را بعنوان نقطه مقابل آزادی نیز مورد قضاوت قرار داد. به میزانی كه در جامعه پتانسیل قدرت وجود داشته باشد، محرومیت از آزادی وجود خواهد داشت. به میزانی كه قدرت كاهش داده شود، آزادی توسعه می‌یابد. باید توجه بسیاری به طلبی نمود كه در جامعه نسبت به قدرت وجود دارد. به میزان شیوع این طلب، خودكامگان كوچك اجتماعی بوجود می‌آیند. این نیز به از میان برداشته شدن كامل دموكراسی منجر می‌شود. هنگامی كه استبداد ـ به مثابه یك بیماری قدرت‌ـ همانند نمونه‌ی هیتلر خارج از كنترل خارج باقی می‌ماند، به راحتی بصورت دیوآسا ظاهر می‌شود. در تاریخ دیده شده كه استبداد ـ كه در اشكال مدیریت خودمدار ایجاد شده و بعنوان غده‌های فاشیسم اجتماعی به حیات ادامه می‌دهدـ در مقاطع قدرت كاپیتالیستی به سرعت بزرگ شده و در تمامی منافذ اجتماعی نفوذ كرده و بعنوان مدیریت نیروی توتالیتر اجتماع صورت ملموس كسب می‌نمایند. شكل‌پذیری قدرت به شیوه‌ی دولت‌ـ ملت در پیوند با رژیم كاپیتالیستی‌ـ فاشیستی بوده و بیانگر صورت پیشین آن می‌باشد.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
حضور مادران دادخواه بوکان بر مزار فرزندانشان


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
زبان
به کام-
نخواهم گرفت؛
مُدام
که با ترکشِ انهدام
ما را-
نشانه!
رفته ای.
                  
 

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پست اینستاگرامی مادر #آرش_فروزنده_جمالی

او به محل کارش رفته است.
او می‌گوید جان عزیز است، اما نه به اندازه آزادی.

نوشته‌ای از فرزندش را می‌خواند : «جان‌های آزاده ما، بدن‌هایمان را به خیابان می‌کشند، بدن‌های ما را می‌کشند و آزادی جان می‌گیرد.»
و «تو مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح دادی»

۱۹ اسفند ماه، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمی‌دانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۱جان سپرد

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
گوهر عشقی در واکنش به مرگ ابراهیم رئیسی و دیگر مقامات جمهوری اسلامی در رسانه‌های اجتماعی نوشت:«سرنوشت حکّام جبّار تاریخ،می تواند درس عبرت همگان شود.» مادر ستار بهشتی، بلاگر جان‌باخته در بازداشت پلیس فتا در سال ۱۳۹۱، در ادامه افزود: «بارِ کج به منزل نمی رسد.حکّام جبّار تاریخ حتی اگر عمر هزار ساله داشته باشند،دستِ آخر فراموشی و چند مشت خاکِ سرد جایگاه آنان است.» گوهر عشقی همچنین با اشاره به شادیهای مردمی پس از کشته‌شدن سران حکومت نوشت:«شادی این مردمِ ستمدیده از نبودنِ شما، به همه اهلِ عالَم نشان می‌دهد ظلم و ستم در اعماق تاریخ دفن خواهد شد و از خونخواران و مستبدان چیزی جز نامِ بد و ننگ باقی نخواهد ماند.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
#کتاب

برگرفته از کتاب "مسئله‌ی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"


5ـ مدیریت
تعریف صحیح اصطلاح مدیریت، از نظر رفع نمودن موارد منفی و كج‌بینی‌های ناشی از اصطلاح قدرت حائز اهمیت می‌باشد. مدیریت نیز همانند فرهنگ پدیده‌ای است كه در جامعه دارای استمرار می‌باشد. بصورت عمومی‌تر می‌توان گفت در سطح كیهانی و بویژه در كیهان بیولوژیك مترادف با تمركز عصبی و توسعه‌ی مغزی است. مدیریت بیانگر نظام‌مندی موجود در كیهان و حالت خروج آن از كائوس می‌باشد. اگر طبیعت معنایی دارای هوش منعطف موجود در جامعه توسعه یافته باشد، پیشرفته بودن قوه‌ی مدیریتی را با خویش به همراه می‌آورد. می‌توان مغز اجتماعی را مدیریت عنوان نمود. در این وضعیت تحلیل اصطلاحات خود مدیری و مدیریت بیگانه حائز اهمیت است. خود مدیری، تنظیم كردن و نظارت بر قوه‌ی موجود در طبیعت اجتماعی خویش و بدین‌ترتیب استمرار‌پذیر نمودن جامعه و تغذیه و محافظت از آن را تحت ضمانت درآورده، اما مدیریت بیگانه نیز خویش را به مثابه قدرت «طبیعی نموده» و جامعه‌ی مزبور را فریب داده (از بین بردن مغزش)، بدین ترتیب برای خویش بصورت مستعمره درآورده و بر آن حكومت می‌نماید. بنابراین مدیریت برای یك جامعه اهمیتی حیاتی دارد. جامعه‌ای كه از خود مدیری محروم گردانده شده باشد، هم قادر نخواهد بود از مستعمره شدن رهایی یافته و هم در نتیجه‌ی طبیعی این امر از طریق آسیمیلاسیون و نسل‌كشی ناگزیرا در دوران بعد نابود خواهد شد.
مدیریت‌هایی كه با ماهیت جامعه بیگانه هستند، نماینده‌ی زورگوترین و استثمارگرترین شكل قدرت می‌باشند. بنابراین حیاتی‌ترین، اخلاقی‌ترین، علمی‌ترین و زیباترین وظیفه برای یك جامعه، دست یافتن به نیروی خودمدیری می‌باشد. جامعه‌ای كه موفق به انجام این وظیفه نشود، همانگونه كه توسعه‌ی اخلاقی، علمی و زیبایی آن میسر نخواهد بود، نهادینه شدن و توسعه‌ی سیاسی و اقتصادی آن نیز از بین می‌رود. مورد مهم این است كه از طرفی از متحول شدن قوه‌ی مدیریت به شكل قدرت ممانعت نموده و از طرف دیگر تا آخرین حد در برابر بی‌مدیریتی مقاومت نماید. به اندازه‌ای كه قدرتی ننمودن مدیریت مهم است، گرفتن امتیازات مدیریتی قدرت از دست آن نیز حائز اهمیت فراوانی است. به میزانی كه قدرت ضد اجتماعی باشد، مدیریت نیز به همان میزان قوه‌ی اجتماعی است. بدون قوه‌ی اجتماعی، توسعه‌ی اخلاقی، زیبایی‌شناسانه و علمی بوجود نمی‌آید. بدین ترتیب هنگامی كه از منظر محدود توسعه‌ی فرهنگی صورت نگیرد، از منظر وسیع نیز توسعه‌ی اقتصادی و سیاسی نیز بوجود نمی‌آید. چیزی كه در این وضعیت پیش خواهد آمد، استعمارگری، آسیمیلاسیون و نابودی نسل‌كشانه می‌باشد.
به میزانی كه مدیریت قدرتی در جامعه آنتی‌دموكراتیك باشد، خودمدیری نیز به همان میزان با مدیریت دموكراتیك در پیوند می‌باشد. به همان اندازه كه مدیریت‌های قدرتی خالص بیانگر مخالفت با دموكراسی و دور گرداندن جامعه از مدیریت باشند؛ مدیریت‌های خودی نیز به میزانی كه جامعه را در مدیریت مشاركت دهند، بیانگر توسعه‌ی دموكراسی خواهند بود. در این وضعیت می‌توان دموكراسی را بعنوان نوعی خودمدیری تعریف نمود كه جامعه در آن مشاركت نموده باشد. به سبب اینكه مدیریت‌های خودی همیشه با جامعه در پیوند هستند، نمی‌توان آن‌ها را فاقد مشاركت تصور نمود؛ باتوجه به این امر در سرشت‌شان دموكراسی وجود دارد. به سبب اینكه دموكراسی‌ها اصطلاحاتی هستند كه بیشتر برای ماكرو جوامعی نظیر خلق و ملت در نظر گرفته می‌شوند، مدیریت‌های خودی بیانگر قوه‌ای هستند كه از كوچك‌ترین جامعه‌ی كلانی گرفته تا وسیع‌ترین جوامع ملی توسعه یافته و دارای استمرار می‌باشند. عدم توان حل اغتشاش قدرت و مدیریت و تحریف آن در صدر مهم‌ترین بحران و یا مسائلی قرار دارند كه علوم اجتماعی بدان دچار می‌باشند. این نیز همراه با خود تمامی آنالیزهای ساختاری و ذهنی و رویكردهای تاریخی را در درون كائوس فرو برده و بر طول عمر بحران می‌افزاید. نتیجه بلعیدن تمامی جامعه و محیط‌زیست از طرف قدرت و تهی نمودن دموكراسی از مضمونش و درآوردنش بصورت قالبی توخالی و كاهش دادن آن به حالت آداب و تشریفاتی می‌باشد كه خویش را بصورت بی‌معنا تكرار می‌نماید. تا زمانی كه علوم جامعه‌شناسانه اصطلاحات قدرت و مدیریت دموكراتیك را در كانون توجه خویش قرار نداده و در همین رابطه رهیافت را در تاریخ و سایر علوم اشاعه ندهد، گذار از بحران موجود در حوزه‌ی اجتماعی و بنابراین بحران اجتماعی بعنوان حیث ساختاری و معنایی ممكن نخواهد بود.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel
2024/09/27 09:23:45
Back to Top
HTML Embed Code: