گوهر عشقی در واکنش به مرگ ابراهیم رئیسی و دیگر مقامات جمهوری اسلامی در رسانههای اجتماعی نوشت:«سرنوشت حکّام جبّار تاریخ،می تواند درس عبرت همگان شود.» مادر ستار بهشتی، بلاگر جانباخته در بازداشت پلیس فتا در سال ۱۳۹۱، در ادامه افزود: «بارِ کج به منزل نمی رسد.حکّام جبّار تاریخ حتی اگر عمر هزار ساله داشته باشند،دستِ آخر فراموشی و چند مشت خاکِ سرد جایگاه آنان است.» گوهر عشقی همچنین با اشاره به شادیهای مردمی پس از کشتهشدن سران حکومت نوشت:«شادی این مردمِ ستمدیده از نبودنِ شما، به همه اهلِ عالَم نشان میدهد ظلم و ستم در اعماق تاریخ دفن خواهد شد و از خونخواران و مستبدان چیزی جز نامِ بد و ننگ باقی نخواهد ماند.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#کتاب
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
5ـ مدیریت
تعریف صحیح اصطلاح مدیریت، از نظر رفع نمودن موارد منفی و كجبینیهای ناشی از اصطلاح قدرت حائز اهمیت میباشد. مدیریت نیز همانند فرهنگ پدیدهای است كه در جامعه دارای استمرار میباشد. بصورت عمومیتر میتوان گفت در سطح كیهانی و بویژه در كیهان بیولوژیك مترادف با تمركز عصبی و توسعهی مغزی است. مدیریت بیانگر نظاممندی موجود در كیهان و حالت خروج آن از كائوس میباشد. اگر طبیعت معنایی دارای هوش منعطف موجود در جامعه توسعه یافته باشد، پیشرفته بودن قوهی مدیریتی را با خویش به همراه میآورد. میتوان مغز اجتماعی را مدیریت عنوان نمود. در این وضعیت تحلیل اصطلاحات خود مدیری و مدیریت بیگانه حائز اهمیت است. خود مدیری، تنظیم كردن و نظارت بر قوهی موجود در طبیعت اجتماعی خویش و بدینترتیب استمرارپذیر نمودن جامعه و تغذیه و محافظت از آن را تحت ضمانت درآورده، اما مدیریت بیگانه نیز خویش را به مثابه قدرت «طبیعی نموده» و جامعهی مزبور را فریب داده (از بین بردن مغزش)، بدین ترتیب برای خویش بصورت مستعمره درآورده و بر آن حكومت مینماید. بنابراین مدیریت برای یك جامعه اهمیتی حیاتی دارد. جامعهای كه از خود مدیری محروم گردانده شده باشد، هم قادر نخواهد بود از مستعمره شدن رهایی یافته و هم در نتیجهی طبیعی این امر از طریق آسیمیلاسیون و نسلكشی ناگزیرا در دوران بعد نابود خواهد شد.
مدیریتهایی كه با ماهیت جامعه بیگانه هستند، نمایندهی زورگوترین و استثمارگرترین شكل قدرت میباشند. بنابراین حیاتیترین، اخلاقیترین، علمیترین و زیباترین وظیفه برای یك جامعه، دست یافتن به نیروی خودمدیری میباشد. جامعهای كه موفق به انجام این وظیفه نشود، همانگونه كه توسعهی اخلاقی، علمی و زیبایی آن میسر نخواهد بود، نهادینه شدن و توسعهی سیاسی و اقتصادی آن نیز از بین میرود. مورد مهم این است كه از طرفی از متحول شدن قوهی مدیریت به شكل قدرت ممانعت نموده و از طرف دیگر تا آخرین حد در برابر بیمدیریتی مقاومت نماید. به اندازهای كه قدرتی ننمودن مدیریت مهم است، گرفتن امتیازات مدیریتی قدرت از دست آن نیز حائز اهمیت فراوانی است. به میزانی كه قدرت ضد اجتماعی باشد، مدیریت نیز به همان میزان قوهی اجتماعی است. بدون قوهی اجتماعی، توسعهی اخلاقی، زیباییشناسانه و علمی بوجود نمیآید. بدین ترتیب هنگامی كه از منظر محدود توسعهی فرهنگی صورت نگیرد، از منظر وسیع نیز توسعهی اقتصادی و سیاسی نیز بوجود نمیآید. چیزی كه در این وضعیت پیش خواهد آمد، استعمارگری، آسیمیلاسیون و نابودی نسلكشانه میباشد.
به میزانی كه مدیریت قدرتی در جامعه آنتیدموكراتیك باشد، خودمدیری نیز به همان میزان با مدیریت دموكراتیك در پیوند میباشد. به همان اندازه كه مدیریتهای قدرتی خالص بیانگر مخالفت با دموكراسی و دور گرداندن جامعه از مدیریت باشند؛ مدیریتهای خودی نیز به میزانی كه جامعه را در مدیریت مشاركت دهند، بیانگر توسعهی دموكراسی خواهند بود. در این وضعیت میتوان دموكراسی را بعنوان نوعی خودمدیری تعریف نمود كه جامعه در آن مشاركت نموده باشد. به سبب اینكه مدیریتهای خودی همیشه با جامعه در پیوند هستند، نمیتوان آنها را فاقد مشاركت تصور نمود؛ باتوجه به این امر در سرشتشان دموكراسی وجود دارد. به سبب اینكه دموكراسیها اصطلاحاتی هستند كه بیشتر برای ماكرو جوامعی نظیر خلق و ملت در نظر گرفته میشوند، مدیریتهای خودی بیانگر قوهای هستند كه از كوچكترین جامعهی كلانی گرفته تا وسیعترین جوامع ملی توسعه یافته و دارای استمرار میباشند. عدم توان حل اغتشاش قدرت و مدیریت و تحریف آن در صدر مهمترین بحران و یا مسائلی قرار دارند كه علوم اجتماعی بدان دچار میباشند. این نیز همراه با خود تمامی آنالیزهای ساختاری و ذهنی و رویكردهای تاریخی را در درون كائوس فرو برده و بر طول عمر بحران میافزاید. نتیجه بلعیدن تمامی جامعه و محیطزیست از طرف قدرت و تهی نمودن دموكراسی از مضمونش و درآوردنش بصورت قالبی توخالی و كاهش دادن آن به حالت آداب و تشریفاتی میباشد كه خویش را بصورت بیمعنا تكرار مینماید. تا زمانی كه علوم جامعهشناسانه اصطلاحات قدرت و مدیریت دموكراتیك را در كانون توجه خویش قرار نداده و در همین رابطه رهیافت را در تاریخ و سایر علوم اشاعه ندهد، گذار از بحران موجود در حوزهی اجتماعی و بنابراین بحران اجتماعی بعنوان حیث ساختاری و معنایی ممكن نخواهد بود.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
برگرفته از کتاب "مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک"
5ـ مدیریت
تعریف صحیح اصطلاح مدیریت، از نظر رفع نمودن موارد منفی و كجبینیهای ناشی از اصطلاح قدرت حائز اهمیت میباشد. مدیریت نیز همانند فرهنگ پدیدهای است كه در جامعه دارای استمرار میباشد. بصورت عمومیتر میتوان گفت در سطح كیهانی و بویژه در كیهان بیولوژیك مترادف با تمركز عصبی و توسعهی مغزی است. مدیریت بیانگر نظاممندی موجود در كیهان و حالت خروج آن از كائوس میباشد. اگر طبیعت معنایی دارای هوش منعطف موجود در جامعه توسعه یافته باشد، پیشرفته بودن قوهی مدیریتی را با خویش به همراه میآورد. میتوان مغز اجتماعی را مدیریت عنوان نمود. در این وضعیت تحلیل اصطلاحات خود مدیری و مدیریت بیگانه حائز اهمیت است. خود مدیری، تنظیم كردن و نظارت بر قوهی موجود در طبیعت اجتماعی خویش و بدینترتیب استمرارپذیر نمودن جامعه و تغذیه و محافظت از آن را تحت ضمانت درآورده، اما مدیریت بیگانه نیز خویش را به مثابه قدرت «طبیعی نموده» و جامعهی مزبور را فریب داده (از بین بردن مغزش)، بدین ترتیب برای خویش بصورت مستعمره درآورده و بر آن حكومت مینماید. بنابراین مدیریت برای یك جامعه اهمیتی حیاتی دارد. جامعهای كه از خود مدیری محروم گردانده شده باشد، هم قادر نخواهد بود از مستعمره شدن رهایی یافته و هم در نتیجهی طبیعی این امر از طریق آسیمیلاسیون و نسلكشی ناگزیرا در دوران بعد نابود خواهد شد.
مدیریتهایی كه با ماهیت جامعه بیگانه هستند، نمایندهی زورگوترین و استثمارگرترین شكل قدرت میباشند. بنابراین حیاتیترین، اخلاقیترین، علمیترین و زیباترین وظیفه برای یك جامعه، دست یافتن به نیروی خودمدیری میباشد. جامعهای كه موفق به انجام این وظیفه نشود، همانگونه كه توسعهی اخلاقی، علمی و زیبایی آن میسر نخواهد بود، نهادینه شدن و توسعهی سیاسی و اقتصادی آن نیز از بین میرود. مورد مهم این است كه از طرفی از متحول شدن قوهی مدیریت به شكل قدرت ممانعت نموده و از طرف دیگر تا آخرین حد در برابر بیمدیریتی مقاومت نماید. به اندازهای كه قدرتی ننمودن مدیریت مهم است، گرفتن امتیازات مدیریتی قدرت از دست آن نیز حائز اهمیت فراوانی است. به میزانی كه قدرت ضد اجتماعی باشد، مدیریت نیز به همان میزان قوهی اجتماعی است. بدون قوهی اجتماعی، توسعهی اخلاقی، زیباییشناسانه و علمی بوجود نمیآید. بدین ترتیب هنگامی كه از منظر محدود توسعهی فرهنگی صورت نگیرد، از منظر وسیع نیز توسعهی اقتصادی و سیاسی نیز بوجود نمیآید. چیزی كه در این وضعیت پیش خواهد آمد، استعمارگری، آسیمیلاسیون و نابودی نسلكشانه میباشد.
به میزانی كه مدیریت قدرتی در جامعه آنتیدموكراتیك باشد، خودمدیری نیز به همان میزان با مدیریت دموكراتیك در پیوند میباشد. به همان اندازه كه مدیریتهای قدرتی خالص بیانگر مخالفت با دموكراسی و دور گرداندن جامعه از مدیریت باشند؛ مدیریتهای خودی نیز به میزانی كه جامعه را در مدیریت مشاركت دهند، بیانگر توسعهی دموكراسی خواهند بود. در این وضعیت میتوان دموكراسی را بعنوان نوعی خودمدیری تعریف نمود كه جامعه در آن مشاركت نموده باشد. به سبب اینكه مدیریتهای خودی همیشه با جامعه در پیوند هستند، نمیتوان آنها را فاقد مشاركت تصور نمود؛ باتوجه به این امر در سرشتشان دموكراسی وجود دارد. به سبب اینكه دموكراسیها اصطلاحاتی هستند كه بیشتر برای ماكرو جوامعی نظیر خلق و ملت در نظر گرفته میشوند، مدیریتهای خودی بیانگر قوهای هستند كه از كوچكترین جامعهی كلانی گرفته تا وسیعترین جوامع ملی توسعه یافته و دارای استمرار میباشند. عدم توان حل اغتشاش قدرت و مدیریت و تحریف آن در صدر مهمترین بحران و یا مسائلی قرار دارند كه علوم اجتماعی بدان دچار میباشند. این نیز همراه با خود تمامی آنالیزهای ساختاری و ذهنی و رویكردهای تاریخی را در درون كائوس فرو برده و بر طول عمر بحران میافزاید. نتیجه بلعیدن تمامی جامعه و محیطزیست از طرف قدرت و تهی نمودن دموكراسی از مضمونش و درآوردنش بصورت قالبی توخالی و كاهش دادن آن به حالت آداب و تشریفاتی میباشد كه خویش را بصورت بیمعنا تكرار مینماید. تا زمانی كه علوم جامعهشناسانه اصطلاحات قدرت و مدیریت دموكراتیك را در كانون توجه خویش قرار نداده و در همین رابطه رهیافت را در تاریخ و سایر علوم اشاعه ندهد، گذار از بحران موجود در حوزهی اجتماعی و بنابراین بحران اجتماعی بعنوان حیث ساختاری و معنایی ممكن نخواهد بود.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
فراخوان-قیام علیه شکنجه و اعدام
قیام علیه سرکوب زنان
https://www.tribunezamaneh.com/archives/379214
🆔@ kjarOfficialChannel
قیام علیه سرکوب زنان
https://www.tribunezamaneh.com/archives/379214
🆔@ kjarOfficialChannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهربانیات را با گل ها در میان بگذار
با سنگ ها
با رودی که میرود
مهربانیات را با جنگ در میان بگذار
صدای تو چشمهای خواهد شد
و انسان را با انسان
آشتی خواهد داد...
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
با سنگ ها
با رودی که میرود
مهربانیات را با جنگ در میان بگذار
صدای تو چشمهای خواهد شد
و انسان را با انسان
آشتی خواهد داد...
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
برگزاری چهارمین کنگره جامعه ی زنان آزاد شرق کوردستان کژار در کوهستان های آزاد کوردستان
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel