خورشید ساده ترین یادآور است
که ما هم میتوانیم دوباره از تاریکی بیرون آییم
ما هم میتوانیم دوباره بدرخشیم ...



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

درخواست خواهر محمود محرابی زندانی محکوم شده به اعدام از مردم ایران: «صدای محمود و محمودخان باشیم»


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

لیلا میرغفاری زندانی سیاسی سابق و فعال حقوق زنان و فعال مدنی اعلام کرد
که به اداره اطلاعات سپاه پاسداران احضار و مورد بازجویی قرار گرفته است. این زندانی سیاسی همچنین نوشت که بازجویان به وی گفته‌اند «در صورت ادامه‌ی فعالیت در فضای مجازی بازداشت خواهد شد.»
لیلا میرغفاری در ادامه دلایل احضار خود را به این نهاد امنیتی، در رابطه با انتشار مطالبی در خصوص «نیکا شاکرمی از جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی، توهین به خامنه‌ای و زمین‌خواری کاظم صدیقی، امام جمعه تهران که اواخر سال گذشته در پی افشاگری یاشار سلطانی، روزنامه‌نگار مشخص شد که باغی به مساحت چهارهزارو ٢٠٠ متر که ارزش آن حدود هزار میلیارد تومان برآورد شده است، به صورت کاملاً غیرقانونی به وی منتقل شده است» اعلام کرد و گفت: پس از بازجویی و تهدید بازجویان به بازداشت در صورت ادامه‌ی فعالیت در فضای مجازی، پس از چندین ساعت آزاد شدم.   
این فعال مدنی در مهرماه ١٣٩٨ نیز توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

بەڵگە فیلمی"نهێنی نیان دەرتاڵەکان" دەبێتە سەلمێنەری ڕامان و بیرکردنەوەکانی ڕێبەری گەلی کورد دەربارەی مێژوو جوگرافیا

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

واقعيت كردها موجوديت و فرهنگ قومي خويش را كه در طول قرون وسطي توسعه داده بود به تناسب بزرگي در اين دوران از دست داد. روند قهقرايي و به عبارت صحيح‌تر رو به عقب بود. داشتن نظام كاپيتاليستي، اندوستري و دولت‌ـ ملتِ منطبق بر ماهيت خويش بعنوان شيوه‌ي موجود بودن مدرنيته نه‌تنها وجود نداشت، بلكه به دست نابودي تحت اين سه‌پايه‌ي سه‌گانه‌ از طرف خود نيروهاي هژمونيك و نهادهاي شعبه‌اي و عامليِ آن سپرده شدند. در دوران نزديك به اواسط سده‌ي بيستم، براي كردها مبحث اساسي بجاي اينكه موضوعات آزادي، دموكراسي و مساوات باشد، پيرامون دوگانه‌ي «هستيم يا نيستيم؟» در حال جريان بود.
نيروهاي هژمونيك مدرنيته‌ي كاپيتاليستي، اهميت ويژه‌اي را جهت نشان دادن دولت‌ـ ملت‌هاي منطقه‌اي بعنوان مسئولان اقداماتي نشان مي‌دهند كه بر روي خلق‌ها و ملت‌هاي منطقه اجرا گشته و تا سطح نسل‌كشي پيش مي‌رفتند؛ اما واقعيت متفاوت‌تر مي‌باشد. اين خود سرمايه‌ي هژمونيك و انحصارات ايدئولوژيك بودند كه اقشار ممتاز دولت‌ـ ملت‌گرا را تشكيل داده، هم تجهيزات ايدئولوژيك و هم تجهيزات نظامي و اقتصادي آنان را تأمين نمودند. بعنوان مثال نيروي فاشيست‌هاي سفيد لائيك ترك كه مسئول اقدامات نسل‌كشي رخ داده در آناطولي و مزوبوتاميا شناخته مي‌شوند، هم از نظر ايدئولوژيك و هم در چارچوب تجهيز مادي از اول تا به آخر با پشتيباني نيروهاي هژمونيك (انگلستان، فرانسه، آلمان و ايالات متحده) تشكيل گرديد. ممكن نبود بدون پشتيباني آنان موجوديت يابند. نه اسلام و نه مسيحيت و يا موسويت به مثابه فرهنگ داراي ظرفيتي نيستند كه قادر به توليد عمل نسل‌كشي باشد. اين عناصر مدرنيته‌ي كاپيتاليستي هستند كه ظرفيت مزبور را حمل نموده و در بر مي‌گيرند. اما ظاهرا بعنوان كاتاگوري عمومي عرب‌ها، ترك‌ها، يهوديان و كردها را بعنوان مسئولان نسل‌كشي‌ها قلمداد مي‌كنند. سعي دارند امروزه نيز اقداماتي مشابه را از طريق ايدئولوژي‌هاي ملي‌گرايي صورت دهند كه تحت نام اسلام‌گرايي ايجاد گشته‌اند. اين در حاليست كه سهم سنتي انگلستان و سهم امروزين ايالات متحده در بنيان اين جريانات ايدئولوژيك و سازماني تعيين‌كننده مي‌باشد. بدون پشتيباني نيروهاي هژمونيك، كانون‌هايي كه نيروي اسلامي ناميده مي‌شوند، حتي قادر به نفس كشيدن هم نيستند. فاشيسم سبز ترك كه بايد بعنوان مسئول اقدامات نسل‌كشانه‌ي تجديد ساختار يافته‌اي قلمداد گردد كه امروزه بر روي واقعيت كردها جريان دارد، سر تا پا با مركزيت لندن‌ـ واشنگتن‌ـ برلين ايجاد گشته است. بدون پشتيباني اين مراكز، فاشيسم سبز ترك قادر نيست حتي يك گام هم بردارد. در اينجا دين سنتيِ اسلام مسئول قلمداد مي‌گردد، در حاليكه همانگونه كه فاشيسم سفيد ترك پيوند بسيار اندكي با هويت تركي جامعه‌شناختي دارد، فاشيسم سبز ترك نيز ارتباط بسيار اندكي با اسلام سنتي و جامعه‌شناختي دارد. موجوديت و اَشكالش قطعا در پيوند با مدرنيته‌ي كاپيتاليستي و نيروهاي هژمونيك آن تشكيل شده است. تداوم‌شان نيز از طريق پشتيباني تنگاتنگ‌شان ميسر مي‌گردد. مثلا تشكل‌هاي قدرتيِ داراي گرايش اسلامي در تركيه نيز همانند تمامي خاورميانه، همچون مدل‌هاي لائيست در مراكز نيروي هژمونيك برساخته شده و بسيار بيشتر از آنان مورد پشتيباني واقع گشته و شرايط تداوم آنان را فراهم مي‌آورند.
واقعيت كردي، بصورت متفاوت‌تر از موجوديت‌هاي اجتماعي برجسته‌يِ متكي بر سنت اسلامي، در تحول خويش به حالت جامعه‌ي ملي موفقيت كسب نكرده و قادر به استفاده از امكانات درآمدن بصورت فُرم دولت‌ـ ملتي همانند آنان نگشته است. برعكس، براي اينكه به حالت جامعه‌ي ملي درنيايند، از طرف دولت‌ـ ملت‌هاي حاكم رژيم‌هاي سركوبگر و غارتگري بصورت نظام‌مند و مستمر بر آنان حاكم گردانده شدند كه تا حد نسل‌كشي پيش مي‌روند. اين نظام‌هاي نسل‌كش و غارتگر بدون پشتيباني نيروهاي هژمونيك قابل تداوم نيستند. عدم توان درآمدن بصورت جامعه‌ي ملي سبب شده تا طبيعتا تحت تأثير فرهنگ قبيله‌اي و عشيره‌اي بازمانده از دوران نئوليتيك و تأثيرات منفعت‌پرستانه، كوركننده و هيرارشيك فرهنگ‌هاي مذهبي و طريقتيِ بازمانده از اعصار اوليه و قرون وسطي، از ديناميزم‌هاي داخلي محروم باقي بماند. همانند يك جسد تشريحي اجتماعي نگه داشته مي‌شود. اقدامات بي حد و مرز نابودگر و غارتگر نيروهاي هژمونيك و دولت‌ـ ملت‌هايي كه بدان محكوم شده‌اند، بر روي آنان اجرا مي‌گردد. اين واقعيت است كه در پس مباحث هستي‌ـ نيستي نهفته بوده و در تحليل آخر واقعيت مذكور تماما از طرف عناصر مدرنيته‌ي كاپيتاليستي و نهادهاي مزدورِ شعبه‌اي و عامل آن برساخته شده و وجودشان ميسر گرديده‌اند.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

كوردستانیان و ئازادیخوازان لە شاری کۆڵنی ئەڵمانیا، لە چواردەیەمین ساڵڕۆژی لەسێدارەدانی شەهیدانی ٩ مەی (گوڵان)، شیرین عەلەم‌هولی، فەرزاد کەمانگەر، عەلی حەیدەریان و فەرهاد وەکیلی چالاکییەک بەڕێوە دەبەن.

چالاکییەک ڕۆژی پێنجشەممە ٢٠ی بانەمەڕ (٩ی مەی) بە دەستپێشخەریی کۆمیتەکانی کۆمەڵگەی ژنانی ئازادی ڕۆژهەڵاتی کوردستان، کەژار و پارتی ژیانی ئازادی کوردستان، پەژاک لە کۆڵن بەڕێوە دەچێت.

کات و شوێنی چالاکییەکە: بەرامبەر وێستگەی شەمەندەفەری شاری کۆڵن، کاتژمێر ١٦:٠٠


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel

داڵگەیل ئاشتی کوردستان وە بوونەی شەهیدەیل ١٩ گوڵان لە داخویانێگ سەروار دووارەوە کردن قەوڵ و پەیمان وەگەرد ئاماج شەهیدەیل ڕێ ئازادی کوردستان، داوا لە حزبەیل کورد کردنە دەس لە قانجازەیل حزبی هەڵگرن و ئەڕا چارەسەری مەسئەلەی کورد وەگەرد یەک یەکگردێ بن.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel

زیلان ڤەژین هاوسەرۆکی پێشووی پەژاک، لە وتارێکدا سەبارەت بە شەهیدانی مانگی گوڵان و شۆڕشی ژن ژیان ئازادی دەڵێت: میراتی شەهیدانی مانگی گوڵان دەبێتە سەرکەوتنی شۆڕشی ژن، ژیان، ئازادی.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel

تو طلوع كردی ونسیم بهاری بازآمد.

شعر شكوفه كرد،

و كبوتر شادى بال زنان بازگشت،

تنهايى و خستگى بر خاک ریخت.

با توام! و آينه‌هاى خالى،

از تصویرهاى مهر و امید سرشار مى‌شوند ...


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

احضار زهرا زارع سراجی از سوی پلیس امنیت

یک منبع نزدیک به خانم زارع سراجی  به گزارشگر رادیو فرهنگ گوتبرگ اطلاع داده است که حکم بازداشت زهرا زارع‌ سراجی زندانی سیاسی سابق در شهر ساری صادر گردیده و وی پس از بازداشت توسط پلیس  امنیت بهشر می بایست به ساری منتقل گردد .

حکم بازداشت خانم زارع سراجی، جهت انتشار پست های اینستاگرامی وی در خصوص جاوید نام نیکا شاکرمی،  توهین به رهبری و انتشار  بیانه و حمایت از سوی ایشون و دیگر فعالین سیاسی در خصوص زندانیان محکوم به اعدام می باشد.
این شخص مطلع در ادامه افزود: بر خلاف مقررات و قوانین جمهوری اسلامی بدون احضار و تذکر مستقیما حکم بازداشت  و برای خانم زارع سراجی صادر شده است.
زهرا زارع‌ سراجی در موج دستگیری فعالان، هم‌زمان با خیزش سراسری در واکنش به قتل مهسا امینی بازداشت شد. او همزمان با تظاهرات سراسری دی ۹۶ نیز بازداشت و به تحمل دوسال زندان محکوم شده بود


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

بخوان به نام ژینا، بخوان به نام نیکا

نگاهی به خاکسپاری نیکا

همخوانی ترانه لری "دایه دایه وقته جنگه" بر سر مزار نیکا شاکرمی


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

زنان فاقد گواهينامه موتور نمی توانند از دوچرخه های برقی استفاده کنند ..


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

آکاردئون نوازیِ این دخترِ جوان و هنرمند به یادِ نیکا شاکرمی...


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

در چهاردهمین سالگرد شهادت رفقا شیرین علم هولی،فرهاد وكیلی،علی حیدریان،فرزاد كمانگر ضمن گرامیداشت یاد و خاطره‌ی همه‌ی شهدای راه‌ آزادی، بیان می داریم که ادامه دهنده‌ی راه آنان خواهیم بود.
شهید شیرین علم هولی روح آزاد الهه گان زاگرس -توروس را بار دیگر زنده ساخت و با چنین روحیه‌ای در برابر تهدیدهای چند جانبه ی ذهنیت مردسالار، مقاومت و مبارزه نمود. در اصل می توان گفت زنانی که بر مبنای چنین فکر و اندیشه و فرهنگی آموزش می دیدند،روحیه‌ی عظیم مبارزه در آنان ایجاد میگردد. رفیق شیرین علم هولی نیز با شناخت از تاریخ زنان قهرمان و مبارز، سعی کرد شخصیتی مبارز و مقاوم از خویش بسازد و در این راه نیز موفق گردید. او در زندان های رژیم دیکتاتور ایران، توانست شعار «ژن ژیان آزادی» را سرلوحه‌ی مبارزات خویش قرار دهد و به مانع بزرگی در برابر تمام برنامه‌ و سیاست‌های غیر انسانی رژیم دیکتاتور ایران مبدل گردد.البته که این مقاومت نیز سایر بندهای زندان نیز فرا گرفت. شهدا فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان در کنار شیرین علم هولی، با تکیه بر فلسفه‌ی «ژن ژیان آزادی»، طناب دار را به آتش کشیدند و شعله‌های این آتش، در دل همه‌ی زنان و مردان مبارز روز به روز فروزان تر از قبل می گشت.
با گذشت یک سال و نیم از انقلاب « ژن ژیان آزادی»، بار دیگر باید گفت شهدایی همچون شیرین علم هولی و آزادیخواهان دیگر، زمینه‌های گسترش مبارزه را فراهم آوردند. فرهنگ و انقلاب و جامعه‌، سه واژه‌ی از هم ناگسستنی اند. زنان و مردان مبارز بسیاری در شرق کوردستان و ایران، فریاد « ژن ژیان آزادی» برآوردند و بدون هیچ ترس و دلهره‌ای، در برابر حملات رژیم ایران، قد علم کرده و مبارزه کردند. انقلاب ذهنیتی در جریان است و خلق ها مصممتر از هر زمان دیگری، برای دستیابی به آزادی مبارزه می کنند. شیرین علم هولی، نمونه‌ی یک زن مبارز است که با قهرمانی و فداکاری مثال نزدنی، لحظه به لحظه‌ی زندگی اش مملو از مبارزه بود. او می خواست که شخصیت زنی آزاد از خویش بسازد و همواره امید در دل می پروراند و می دانست که مبارزات او و آزادیخواهان دیگر روز به روز گسترده تر خواهد شد. او زندان را به سنگر و محل مقاومت مبدل کرد. شعار « ژن ژیان آزادی» را بر دیوار زندان نوشت و با شناختی که از جامعه‌ی هشیار و آگاه ایران داشت، می دانست که روزی این شعار، بر سر زبان ها جاری می گردد. انقلاب « ژن ژیان آزادی»، صدای مشترک از دردهای مشترک بود. علاوه بر شیرین علم هولی و شهدای دیگر در زندان، مقاومت ١٦ ساله‌ی زینب جلالیان را شاهد هستیم، او نیز با مقاومت خود در زندان، بار دیگر نشان داد که مقاومت زندگی می آفریند. رفیق مان وریشه مرادی و دیگر زندانیان سیاسی همچون سپیده، پخشان و گلرخ و …، در طول این مدت، با فشارهای بسیاری روبرو بودند. علاوه بر این مساله‌ی اعدام همچنان در راس سیاست‌های رژیم فاشیست ایران قرار دارد.
اما با گذشت یک سال و نیم از انقلاب «ژن ژیان آزادی» سازماندهی بیشتری را میان زنان، جوانان، معلمین  هنرمندان، خانواده ی شهدا و … شاهد هستیم و این دقیقا بدان معناست که سیاست « تفرقه بینداز و حکومت کن» از سوی حاکمیت، دیگر را به جایی نمیبرد و معنایی ندارد. انقلاب «ژن ژیان آزادی»، نشان داد که سازماندهی  و اتحاد از لازمه‌های تداوم حیات آزاد یک جامعه است.
در حال حاضر ما از پیروزی سخن می گوییم. پیروزی مبارزه‌ی زنان و ایجاد امید برای تغییر دو فاکتور بسیار مهم برای تدوام انقلاب است، ژینا امینی، شلیر رسولی، حدیث و نیکاها و …نیز ادامه‌ دهنده‌ی راه شهدایی همچون شیرین علمهولی هستند. زیرا که عشق به‌ زندگی آزاد شیرین علم هولی را تبدیل به‌ یك جنگجویی آزاد كرد. اعدام نتوانست راه بر مبارزه‌ی او و رفقای دیگر را بگیرد. در انقلاب «ژن ژیان آزادی» نیز به همین شیووه‌بود. رژیم به بدترین شیوه‌ی ممکن به زنان و جوانان و سایر اقشار جامعه حمله برد، اما نتوانست آنان را از مبارزه بازدارد. مبارزات مستمر زنان با تکیه بر چنین روحیه‌ای قطعا به پیروزی خواهد رسید. کژار در طول سال ها مبارزه‌اش، آزادی زنان را مبنای تمام فعالیت هایش را قرار داده است و بدون شک معتقد است که مبارزه‌ی نسل های مختلف، همچون حلقه‌های زنجیر به همدیگر، گره خورده و رژیم نمی تواند این حلقه ها را از همدیگر جدا سازد

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

چنان که ابر گره خورده با گریستنش
چنان که گل، همه عمرش مسخّر شادی است

چنان که هستیِ آتش اسیرِ سوختن است
تمامِ پویه ی انسان به سوی آزادی است



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

جرم تو سنگین است
زیرا خودنویست را
از آفتاب پر کرده‌ای
و نام خورشید را
بر لوح شب نوشته ای

✍جلال ملکشاه


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

از نامه‌های معلم اعدامی؛ اسطوره ی آزادگی و مقاومت، #فرزاد_کمانگر؛

تختی که من روی آن می‌خوابیدم همان تختی بود که "عمران" جوان بلوچ قبل از اعدام رویش نوشته بود «دلم برای کویر تنگ شده، چشم‌بندمان هم همان چشم‌بندی بود که اعضای کمپین یک میلیون "فریاد خاموش" به چشم داشتند.

مگر میشود معلم بود، اما الفبای امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه، ختم به اوین و مرگ شود؟

مگر می‌توان معلم بود و راه دریا را به ماهیان کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟ حالا چه فرقی می‌کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز، چه فرقی می‌کند.

اما یادتان باشد که به شعر، به آواز، به لیلاهایتان، به رویاهایتان پشت نکنید؛ به فرزندانتان یاد بدهید برای سرزمینشان، برای امروز و فرداها، فرزندی ازجنس «شعر و باران» باشند؛ به دست باد و آفتاب می سپارمتان تا فردایی نه چندان دور ...

نسل ما معنای مقاومت و زندگی را تا حد زیادی مدیون #فرزاد_کمانگر ست.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

بازداشت یک زن جوان توسط مزدوران در تهران

ماموران امنیتی یک زن جوان را به بهانه عدم رعایت حجاب اجباری در تهران بازداشت و او را به داخل خودروی ون پلیس پرت کردند.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

بدون شك قطب‌هاي مقاومت همانگونه كه در سطح جهاني در پديده‌ي اجتماعي ديده مي‌شود، در واقعيت كردي نيز از روز بوجود آمدن تا به روزگار ما هميشه وجود داشته‌اند. حتي در اولين تشكل‌هاي قبيله‌اي و عشيره‌اي نيز مقوله‌ي تعيين‌كننده، واكنش‌هاي حفاظت در برابر تهديدات اجتماعات مخالف و شرايط طبيعي؛ انديشه‌ي ابتدايي حفاظت و شكل سازماندهي آن مي‌باشد. تفاسير داروينيستي در اين مورد بيانگر حقايق نبوده و در آن تحريف ايجاد مي‌نمايند. جنبه‌ي تعيين‌كننده‌ي تشكل‌هاي قبيله‌اي و عشيره‌اي، پيوند خوني و خويشاوندي نيست، بلكه حفاظت در برابر تهديدات، تغذيه مفيدتر و توليد نسل مي‌باشد. ساختار مقاومت‌گر، توليدگر و تكثيرگر موجود در فرهنگ قبيله و عشيره در واقعيت كردي، به قطع اين فرضيه را اثبات مي‌نمايد. همان مورد در پيوند با شيوه‌ي مقاومت، توليد و تكثير سالم جامعه جهت صورت خالص فرهنگ‌هاي مذهبي و طريقتي‌اي صدق مي‌نمايد كه بعدها تشكيل شدند. نقش تشكيل مذاهب و طريقت‌ها جهت حفظ جامعه، تداوم موجوديتش و آزاد نگه داشتن آن در برابر كانون‌هاي داخلي و خارجي قدرت، نفوذ مخرب شهر و طبقاتي شدن حائز اهميت مي‌باشد. چون بدينگونه است، يا خواسته‌اند آن‌ها را نابود نمايند و يا با جاي دادن عناصر مزدور در درون‌شان، سعي كرده‌اند آن‌ها را از نقش مقاومت‌گر و هستي‌‌بخش و آزادي‌بخش دور نمايند.
جنبش‌هاي آزادي‌خواه و مساوات‌طلب مدرن و دموكراتيك كه در برابر مدرنيته‌ي كاپيتاليستي بوجود آمده‌اند، سعي كرده‌اند سنت تاريخي را تداوم بخشند. شرايط مختص به خويشِ واقعيت كردي، فرصت نداده‌ تا يك جامعه‌ي ملي مدرن به دست عناصر مدرنيته‌ي كاپيتاليستي تشكيل يابد. تلاش‌هاي ضعيف عناصر خرده‌بورژوا و فئودال در اين مورد بي‌نتيجه باقي مانده‌اند. خرده دولت‌ـ ملت ساختگي كردي كه در اين اواخر بدان متوسل شده‌اند، اگر تشكل‌هاي جامعه‌ي مليِ دموكراتيك وسيعي پيرامون آن ايجاد نشود، قادر نخواهد بود نتيجه‌اي جدي فراتر از دعوت به پاكسازي و مصيبت‌هاي بزرگ از طريق نسل‌كشي ببار آوَرَد. فعاليت برساخت جامعه‌ي سوسياليست دموكراتيك كه نمود آن در PKK ديده مي‌شود، واقعيت كردها را با يك نگرش متفاوت مدرنيته آشنا نموده و سخن و عمل لازمه جهت اثبات اين امر به نمايش مي‌گذارد كه مي‌توان از طريق تئوري و پراكتيك مدرنيته‌ي دموكراتيك موجوديت خويش را حفظ كرده، تماميت بخشيده و آزاد نمود.
مدرنيته‌ي دموكراتيك به مثابه آلترناتيو تنها اتوپيايي در ارتباط با آينده و يا يك متولوژي اجتماعي مرتبط با گذشته نمي‌باشد؛ بلكه گزينه‌اي است كه به موازات سرشت واقعيت اجتماعي توسعه مي‌يابد. مدرنيته‌ي دموكراتيك در تطابق با مقاطع زماني تغيير شكل داده و واقعيتي است كه هميشه وجود داشته و در طول تاريخ تمدن نيز داراي يك تاريخ متقابلِ مخصوص به خويش بوده است. نمايندگي تمامي انسانيتِ تاريخ جهاني كه خارج از نيروهاي زورگو و استثمارگر باقي مانده‌اند را انجام داده، به عبارت صحيح‌تر بيانگر نظام آن مي‌باشد. واقعيت پروتوكرد اگرچه به مثابه نمونه‌ي اصيلش نقش گهواره‌گي تمدن را بازي كرده، اما فرهنگي است كه همانند مادري كه دچار بي‌مهري اولادش گشته، بيشترين ضربات را از نيروهاي تمدن متحمل گشته و اين نيروها در پي نابودي آن برآمده‌اند. بنابراين تنها از طريق تمدني خارج از تمدن طبقاتي سنتي يعني از طريق تمدن جامعه‌گراي دموكراتيك مي‌تواند موجوديت خويش را تحقق بخشد. اگر قرار است تاريخ كُردها بصورت بامعنا نوشته شود، تنها در اين چارچوب مي‌تواند باشد. بيان امروزين اين امر، مدرنيته‌ي دموكراتيك است. كردها تنها تحت روشنايي تاريخ تمدن دموكراتيك مي‌توانند بازمانده‌ي تكه‌هاي موجوديت خويش (تكه‌هاي اونتولوژيك) را بصورت روشن‌تر ببينند؛ با آغاز از اين‌ها و از طريق بازساخت خويش از طريق ملت دموكراتيك، صنعت اكولوژيك و اقتصاد بازار اجتماعيِ مدرنيته‌ي دموكراتيك مي‌توانند خويش را موجوديت بخشند.
منطقه‌ي توروس‌ـ زاگرس در طول تاريخ علاوه بر اينكه جهت پيشرفت انسان هموساپينس، همچنين انقلاب‌هاي زراعي نئوليتيك و تمدن شهري در جامعه‌ي انساني در منطقه‌ي مابين آفريقا (قاره‌ي محل بوجود آمدن نوع انسان) و اورآسيا (بخش جغرافيك محل ايجاد جامعه‌ي متمدن) گهواره‌گي نموده، اين‌ها را تا تاريخ اخير، تا دوران انقلاب صنعتي غرب اروپا پرورش داده و حمل نموده است. اكنون نيز درون عميق‌ترين بحراني كه ريشه‌اش در مدرنيته‌ي كاپيتاليستي نهفته، موقعيتش با نابودي رودررو گشته و همانند يك گورستان محل زيارت مي‌باشد. تاريخ باري ديگر كردها را در همان جغرافيا و بنام انسانيت جهت حفظ موجوديت‌هاي اجتماعي و درآوردن بصورت انسان آزاد مجبور به صورت دادن انقلاب كرده و دعوت به برساخت مدرنيته‌ي دموكراتيك مي‌نمايد.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel