آفرین نجفی زاده، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت به منع موقت از تحصیل محکوم شد

بنا به خبر دریافتی آفرین نجفی زاده ، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت با حکم کمیته انضباطی تجدیدنظر این دانشگاه به یک نیمسال محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شد.
خانم نجفی زاده ضمن انتشار این خبر نوشت: با حکم کمیته انضباطی تجدیدنظر دانشگاه علم و صنعت، به یک نیمسال محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شدم. این پرونده یک روز بعد از شرکت در نشست خبری روز دانشجو و نوشته شدن گزارش روزنامه‌های شرق، اعتماد، امتداد، انصاف و… در چهاردهم آذر ١۴٠١ تشکیل شد.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

💢هەپەگە: گەریلای تێکۆشانی ئازادیی کوردستان ڤیان هەڵۆ شەهید بوو

ناوەندی ڕاگەیاندن و چاپەمەنیی هێزەکانی پاراستنی گەل، هەپەگە، ڕایگەیاند کە گەریلای ئازادی ڤیان هەڵۆ (ئیلهام ساعد‌مووچشی) پەیوەستی کاروانی شەهیدان بووە.

لە ڕاگەیەندراوەکەی هەپەگەدا کە ئەمڕۆ هەینی ١٤ی بانەمەڕ (٣ی مەی) بڵاو کراوەتەوە، هاتووە: "هاوڕێمان ڤیان هەڵۆ لە ٢١ی ئاپریلی ٢٠٢٤ لە قەندیل شەهید بوو.شەهید ڤیان بە کەسایەتیی ڕاستبێژ و ئازادیخوازانەیەوە هەمیشە لە یاد دەمێنێتەوە"

هەپەگە ڕایگەیاندووە: "هاوڕێمان ڤیان کە ناوەکەی هاوواتایی بەرخۆدان و تێکۆشانی ئازادی بوو، ئەو ئەرک و بەرپرسیارێتییەی دەخرایە ئەستۆ، بە سەرکەوتنێکی مەزنەوە بەجێ دەگەیاند و بەم تایبەتمەندیانەیەوە بووە جێگەی نموونەی هەموو ژنانی گەنج."

هەپەگە سەرەخۆشیی لە بنەماڵەی ئەو شەهیدە تێکۆشەرە و هەموو گەلی کورد کردووە و جەختی کردۆتەوە کە "شەهید ڤیان لە خەیاڵی کوردستانی ئازاد دا بە زیندوویی دەمێنێتەوە."

بەپێی ڕاگەیەندراوەکەی هەپەگە ناسنامەی گەریلای شەهید ڤیان هەڵۆ بەمشێوەیە:

ئیلهام ساعدمووچشی، ناسراو بە ڤیان هەڵۆ، لەدایکبووی شاری کامیاران

سکینه پروانه در زندان اوین دست به اعتصاب زد

خبرها حاکی از این است که سکینه پروانه ، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین امروز جمعه چهاردهم اردیبهشت ماه، برای همدردی با خانواده هایی که فرزندانشان را در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، از دست داده اند، در سالروز تولد  علی مظفری نوجوان هفده ساله جانباخته در شهرستان  قوچان، دست به اعتصاب زد.



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

✅ کتاب «کورد آزاد هویت نوین خاورمیانه»

عبدالله اوجالان
کتاب «کورد آزاد هویت نوین خاورمیانه» نوشته رهبر خلق‌کورد، عبدالله اوجالان در سال ۲۰۰۳ به فارسی ترجمه و چاپ شد. از موضوعات کلیدی این اثر: ۱- توطئه بین‌المللی. ۲- تمدن هلن ، رابطه آن با کوردها. ۳- توطئه آتن و حقوق. ۴-پاسخ به توطئه، دستیابی به راه‌حل در بحران. ۵-برخوردهای سیاسی- فلسفی در ایجاد جو توطئه. ۶- تفکر شرقی و آنتی اسکندریسم است.


🌍https://kjar.online/fa/2024/01/27/کتاب-کورد-آزاد-هویت-نوین-خاورمیانه/


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel

🔻لەگەڵ نزیکبوونەوە لە ساڵیادی لەسێدارەدانی شیرین عەلەمهولی و هاوڕێیانی لە ١٩ی بانەمەڕی ساڵی ١٣٨٩ کۆمەڵگەی ژنانی ئازادی ڕۆژهەڵاتی کوردستان، کەژار، لە بەرلین بە سازدانی ڕێوڕەسمێک یادیان بەرز ڕادەگرێت.

رێورەسمەکە کاتژمێر شەشی سەر لەئێوارەی ڕۆژی ١٩ی مەی لە شاری بەرلینی پایتەختی ئەڵمانیا بەڕێوەدەچێت.

کۆمیتەی کەژار لە بەرلین لە راگەیەندراوێکدا بانگهێشتی ئازادیخوازان دەکات بۆ بەشداربوون لە رێورەسمی یادکردنەوەی فەرزاد کەمانگەر، شیرین عەلەمهولی، عەلی حەیدەریان و فەرهاد وەکیلی.

هەروەها کەژار وەبیری دەهێنێتەوە، لە ١٩ی گوڵانی ساڵی ١٣٨٩ی هەتاوی، ئەو زیندانییە سیاسیانە لە زیندانی ئەڤینی تاران لە سێدارە دران. شیرین عەلەمهولی لەو کاتەدا لەسەر دیوارێکی زیندانی ئەڤین نووسیبووی ژن ژیان ئازادی.

کەژار دەشڵێت، بە ڕۆحی بەرخودانی شیرین و هاوڕێکانی، سەرهەڵدانەکانی ئەمڕۆ بە هەمان دروشم بە پێشەنگایەتیی ژنان ئەنجام دەدرێن.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel

می فرستم من سلامی روشن و جاوید،
ای همیشه روشنی، ای هرگزی طالع،
تاج زردشت، ای گل خورشید.



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

#آرش_صادقی، فعال حقوق بشر، با انتشار این تصویر نوشت: «دیگر نیازی به تلاش برای اثبات مستند ها و سناریوها نیست.آنچه حقیقی است همین متنی است که در نزدیکی مزار نیکا نصب شده بود :

آنکس که تو را کشت
تو را کشت مرا زاد»



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

فرجام سخن اينكه، دشواري‌هاي موجود در تعريف واقعيت كردها، از خود واقعيت مذكور نشأت مي‌گيرد. كردها نه‌تنها يك واقعيت اجتماعي هستند كه مسائل بسيار دشواري دارند، بلكه در تعريف آن‌ها بعنوان موجوديت نيز دشواري‌هايي مطرح مي‌شوند. فاكتور اساسي كه در پس بحث‌پذير گشتن موجوديت‌شان در تاريخ و عموما هم در دوران مدرنيته‌ي كاپيتاليستي وجود دارد، اين است كه نظام فشار و استثماري اجرايي بر روي آن‌ها خصوصياتي دارد كه تا حد نسل‌كشي پيش مي‌رود. خود هويت كردي نه‌تنها بصورت آزادانه تشكل نيافته است، بلكه در عين حال كاملا از هم گسيخته شده و سعي گرديده تا از حالت مستعمره نيز آنسوتر برده شده و انگار به جسدهاي تشريحي اجتماعي تجزيه شده و نابود گردانده شود. اما بازهم به هيچ نحوي از انحا قادر به نابودي آن نگشته‌اند. مقوله‌اي كه در اين امر نقش اساسي ايفا نموده است، ساختار مساعد جغرافيك و حفظ هميشگي خصوصيات اجتماعي قبيله‌گرا و طريقت‌گرا به درازاي تاريخ مي‌باشد. هنگامي كه خواسته‌اند تا بصورت جامعه‌اي سياسي، قدرتي و دولتي درآيند، با محاصره‌هاي دشوار و جنگ‌هاي نابودگر رو در رو گشته و فرصت نداده‌اند تا پيشرفت‌هاي كاتاگوريكي از اين دست را به خويش ببينند. به هنگام رو در رو شدن با چنين اوضاعي، ناچار مي‌گردند تا به صورت واحدهاي اجتماعي كوچك تقسيم شده و به كوهستان‌ها پناه ببرند. اين واحدهاي كوچك از عصر نئوليتيك بدينسو قادر نگشته‌اند از فُرم جامعه‌ي قبيله‌اي فراتر روند كه از دوران نئوليتيك بدينسو تشكيل شده‌اند. تقسيم شدنش به واحدهاي كوچك، در ارتباط با عقب‌ماندگي اجتماعي نبوده، بلكه در پيوند با نيروهاي تمدني (شهر، طبقه، دولت) پيرامون آن و ضمايم داخلي‌شان مي‌باشد. واقعيت موجود در قبيله‌گرايي و عشيره‌گرايي كردها و اصرار بر واقعيت مذكور از ديناميزم‌هاي دروني آن سرچشمه مي‌گيرد. موقعيت استراتژيك جغرافياي كردنشين در تشكيل و تداوم نظام تمدن مركزي تعيين‌كننده مي‌باشد. موقعيت جغرافياي واقعيت اجتماعي كردها و پروسه‌ي منازعه‌آميزي كه با تمدن دارد، آن را ناچار نموده تا در حالت اجتماعات قبيله‌اي و عشيره‌اي كوهستاني موجوديت خويش را حفظ نمايند. همان موارد جهت واقعيات اجتماعي عربي و تركي نيز مصداق دارند. بيابان‌هاي عربستان و آسياي ميانه و نظام‌هاي تمدني پيرامون آن، اعراب و اتراك را ناچار نموده تا در طول تاريخ خصوصيات قبيله‌اي و عشيره‌اي نيرومندي را در ميان خويش حفظ نمايند.
مرحله‌ي تكوين طبقاتي و شهرنشيني در ميان واقعيت كردها، راهگشاي تحولات مهم اجتماعي گشته است. در اين مرحله‌ي تحول كه خويش را به شكل ايدئولوژي و نهادهاي ديني بازتاب مي‌دهد، كردها با اشكال جامعه‌اي فراتر از جامعه‌ي قبيله‌اي و عشيره‌اي آشنا گشته‌اند. ايدئولوژي ديني كه راه بر دو تأثيري دو جانبه گشوده است، طبقه‌ي فرادست قبيله و عشيره را ناچار نموده تا به دولت تبديل شده و طبقات فرودست را نيز ناچار نموده تا به اجتماعات طريقتي مبدل گردند. مي‌توان طريقت‌ها را در حالت خالص خويش بصورت نوعي از اجتماعات خوددفاعي در برابر هيرارشي ديني تعريف نمود كه به قدرت رسيده و دولتي گشته‌اند. مي‌توان اين دوگانگي را بصورت رايج در سنت زرتشتي‌اي كه در قرون اوليه در اجتماعاتِ داراي اصالت كردي در جريان بود و در سنت اسلامي قرون وسطي مشاهده نمود. آيين زرتشتي بعنوان نمونه‌ي برگزيده‌ي جامعه‌ي اخلاقي و سياسي كه در تاريخ بوجود آمد، براي كردها حائز اهميت مي‌باشد. اين دوگانگي در كنفدراسيون ماد و امپراطوري پارس بعنوان تداوم آن، بصورت قوي حيات پذيرفته است. ثابت شده كه در تغيير قدرت بين مادها و پارس‌ها، «مغ»ها بسيار مؤثر عمل نموده و مبارزه‌اي قوي را انجام داده‌اند. در اسلام قرون وسطي چنين دوگانگي ومبارزاتي بصورت روشن‌تر بوده و قابل رؤيت‌تر مي‌باشند. از دوران ظهور اسلام به بعد، دوگانه‌اي به شكل اسلام دولتي و اسلام قبيله‌اي ايجاد گشته و يا در مقابل دولتي شدن هيرارشي فرادست قبيله، شورش‌هاي طبقات فرودست به شكل درگيري‌هاي بي‌شمار مذهبي و طريقتي بازتاب يافته است.

مي‌دانيم كه اين پروسه‌ي مبارزاتي كه در تمامي اجتماعات اسلامي قابل مشاهده مي‌باشد، در واقعيت اجتماعي كردها نيز بصورت هميشگي و متمركز وجود داشته است. در ميان پروتو كردهاي قرون اوليه، جامعه‌ي عشيره و قبيله حالت سرآمد داشته و هويت كردي در مقطع تمدن اسلامي هم از نظر اسمي و هم از حيث پديده‌اي بهتر قابل تعريف بود. اما همان دوران يك تجزيه‌ي عميق را نيز با خود به همراه داشته است. هويت كردي به تناسب مهمي خصوصيات قبيله‌اي و عشيره‌اي را حفظ نموده و در ميان هويت كردي شهرنشين و طبقاتي شده نيز تمايز شديدي به شكل كرد دولتي و در مقابل آن هويت كردي طريقتي و مذهبيِ در حال دفاع به وجود آمد. تاريخ اجتماعي قرون وسطي اساسا متكي بر اين تمايز و تشكيل حيث پديده‌اي سه‌گانه مي‌باشد. روايت‌ها به هر شيوه‌ي اظهار كه باشند، پديده‌هاي مادي موجود در بنيان آن به شكل عشيره، طريقت و مذهب مي‌باشند. تمامي واحدهايي كه درگيري‌هاي قومي و طبقاتي بدان متكي هستند، در چارچوب اين كاتاگوري سه‌گانه جاي مي‌گيرند. تفكيك‌هايي اينچنين جهت تمامي جوامع خاورميانه مصداق داشته و حتي خصوصيات جهاني كسب نموده است. وضعيت در مورد واقعيت كردها متفاوت‌تر نيست. خسران‌ها و دستاوردها در مقابل يكديگر بوده و علي‌رغم تمامي موجوديت نابودگر و آسيميلاسيونيستيِ گزينه‌ي قدرتي، اقشار تحت فشار و استثمار گشته‌ي عشاير، مذاهب و طريقت‌ها، به شدت به موجوديت اجتماعي خويش متوسل گشته و از حيات آزاد دفاع مي‌نمايند.
انتقال يافتن نظام تمدن مركزي به غرب اروپا، تحولاتي ريشه‌اي را در جامعه‌ي خاورميانه با خود به همراه آورد. نظام تمدني كه بالذاته و هميشه با بحران‌هاي دوره‌اي موجوديت خويش را ادامه مي‌دهد، در اين مقطع نوينِ مدرنيته‌ي كاپيتاليستي بصورتي ژرف وارد مرحله‌ي فروپاشي گرديده است. هژموني غربي ـ كه همگام با سده‌ي 19 بر روي منطقه توسعه يافت‌ـ با تحولي كه همراه با نهادهاي شعبه‌اي و عامل وابسته به خويش انجام داد، فروپاشي را تسريع بخشيد. گرايش سود بيشينه‌ي كاپيتاليسم، تنها از طريق خرده دولت‌ـ ملت‌هايي مي‌توانست تداوم يابد كه متمركزترين نماد دسپوتيسم مي‌باشند. اين نظام نويني كه انقلاب صنعتي در آن روي نداده و از انقلاب سياسي نيز بسيار بدور بود، در واقعيت كردي نيز همانند عموم جامعه بصورت ناگزير راهگشاي دوگانه‌ي هستي‌ـ نيستي گشت. ايستادن بر سر پا هم بعنوان دولت و هم بعنوان جامعه،‌ حالتي بسيار قابل بحث به خويش گرفته بود. مي‌توان اين مباحث را در امپراطوري‌هاي عثماني و ايران مشاهده نمود. حاكمان عرب، فارس و ترك كه در دوره‌ي تمدن اسلامي در موقعيتي پيروزمندتر بودند، حفظ دولت خويش را بعنوان مسئله‌ي اساسي شمرده و اجتماعات و مليت‌هاي ستمديده نيز با مسئله‌ي حفظ موجوديت اجتماعي خويش رو در رو باقي ماندند. كردها به سبب موقعيت ژئواستراتژيك جغرافيا و ساختار پراكنده‌ي جامعه‌ي خويش، در اين دوران با بيشترين اقدامات فشارآور و استثمار سنتي نظام روبرو گرديدند. روش تأسيس رژيم‌هاي شعبه‌اي و عاملي كه نيروهاي هژمونيك مدرنيته‌ي كاپيتاليستي و بويژه امپراطوري انگليس توسعه دادند، بصورت شديدتر از شكلي كه در عموم جهان وجود اجرا نموده بود، در منطقه و بويژه در آناطولي و مزوبوتاميا راهگشاي مصيبتي كامل بر روي اجتماعات و اقوامي گشت كه خارج از قدرت باقي مانده‌اند. خلق‌هاي مسيحي كه محكوم موقعيتي گشته بودند كه با استيلا از طريق ايدئولوژي‌هاي سنتي امت شكل گرفته بود، دچار بزرگ‌ترين مصيبت يعني نسل‌كشي گشته و همراه با فرهنگ هزاران ساله‌ي خويش پاكسازي گشتند. اجتماعات مسلماني كه اين فشار و استثمار سنتي بر آنان اجرا گرديد نيز سهم خويش را از اين مصيبت‌ها دريافت نمودند. ارمني‌ها، هلن‌ها و سورياني‌هاي مسيحي و به همان ميزان نيز و به شكلي متفاوت بدويان و فلاحان عرب، تركمن‌ها، عجم‌ها، بربرها و كردهاي عموما مسلمان نيز دچار اين مصيبت بزرگي شدند كه از طرف نهادهاي شعبه‌اي و عامل منطقه‌اي رقم زده شد كه مدرنيته‌ي كاپيتاليستي پشتبان آنان بود.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

ناامیدان را بگو امیدواری در ره است
سبز میمانیم زمستان را بهاری در ره است
میشود چون سرو قامت بر رخ طوفان کشید
ایستاده قامتان را افتخاری در ره است.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

سینا یوسفی:وکیل دادگستری اعلام کرد که رویا ذاکری، زن مخالف حجاب اجباری که دوران حبس خود را در زندان مرکزی تبریز سپری می‌کرد، از ۱۱ فروردین با تصمیم مقامات امنیتی به بیمارستان اعصاب و روان رازی منتقل شده است


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

5 مه روزجهانی مادران سوگوار است، روز مادرانی که فرزند خود را از دست داده‌اند. در این روز یاد کنیم از مادران دادخواه که فرزندان‌شان به‌دست نیروهای جمهوری اسلامی کشته شده‌اند و جمهوری اسلامی حتی حق برگزاری مراسم سوگواری و یادبود عزیزان‌شان را از آنها سلب کرده‌ است.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

دوێنێ دایکانی ئاشتی رۆژهەڵاتی کوردستان، سەردانی بنەماڵەی سەربەرزی شەهید ئیلهام ساعد مووچشی ناسراو بە ڤیان هەڵۆیان کرد

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel

خورشید ساده ترین یادآور است
که ما هم میتوانیم دوباره از تاریکی بیرون آییم
ما هم میتوانیم دوباره بدرخشیم ...



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

درخواست خواهر محمود محرابی زندانی محکوم شده به اعدام از مردم ایران: «صدای محمود و محمودخان باشیم»


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

لیلا میرغفاری زندانی سیاسی سابق و فعال حقوق زنان و فعال مدنی اعلام کرد
که به اداره اطلاعات سپاه پاسداران احضار و مورد بازجویی قرار گرفته است. این زندانی سیاسی همچنین نوشت که بازجویان به وی گفته‌اند «در صورت ادامه‌ی فعالیت در فضای مجازی بازداشت خواهد شد.»
لیلا میرغفاری در ادامه دلایل احضار خود را به این نهاد امنیتی، در رابطه با انتشار مطالبی در خصوص «نیکا شاکرمی از جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی، توهین به خامنه‌ای و زمین‌خواری کاظم صدیقی، امام جمعه تهران که اواخر سال گذشته در پی افشاگری یاشار سلطانی، روزنامه‌نگار مشخص شد که باغی به مساحت چهارهزارو ٢٠٠ متر که ارزش آن حدود هزار میلیارد تومان برآورد شده است، به صورت کاملاً غیرقانونی به وی منتقل شده است» اعلام کرد و گفت: پس از بازجویی و تهدید بازجویان به بازداشت در صورت ادامه‌ی فعالیت در فضای مجازی، پس از چندین ساعت آزاد شدم.   
این فعال مدنی در مهرماه ١٣٩٨ نیز توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

بەڵگە فیلمی"نهێنی نیان دەرتاڵەکان" دەبێتە سەلمێنەری ڕامان و بیرکردنەوەکانی ڕێبەری گەلی کورد دەربارەی مێژوو جوگرافیا

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

واقعيت كردها موجوديت و فرهنگ قومي خويش را كه در طول قرون وسطي توسعه داده بود به تناسب بزرگي در اين دوران از دست داد. روند قهقرايي و به عبارت صحيح‌تر رو به عقب بود. داشتن نظام كاپيتاليستي، اندوستري و دولت‌ـ ملتِ منطبق بر ماهيت خويش بعنوان شيوه‌ي موجود بودن مدرنيته نه‌تنها وجود نداشت، بلكه به دست نابودي تحت اين سه‌پايه‌ي سه‌گانه‌ از طرف خود نيروهاي هژمونيك و نهادهاي شعبه‌اي و عامليِ آن سپرده شدند. در دوران نزديك به اواسط سده‌ي بيستم، براي كردها مبحث اساسي بجاي اينكه موضوعات آزادي، دموكراسي و مساوات باشد، پيرامون دوگانه‌ي «هستيم يا نيستيم؟» در حال جريان بود.
نيروهاي هژمونيك مدرنيته‌ي كاپيتاليستي، اهميت ويژه‌اي را جهت نشان دادن دولت‌ـ ملت‌هاي منطقه‌اي بعنوان مسئولان اقداماتي نشان مي‌دهند كه بر روي خلق‌ها و ملت‌هاي منطقه اجرا گشته و تا سطح نسل‌كشي پيش مي‌رفتند؛ اما واقعيت متفاوت‌تر مي‌باشد. اين خود سرمايه‌ي هژمونيك و انحصارات ايدئولوژيك بودند كه اقشار ممتاز دولت‌ـ ملت‌گرا را تشكيل داده، هم تجهيزات ايدئولوژيك و هم تجهيزات نظامي و اقتصادي آنان را تأمين نمودند. بعنوان مثال نيروي فاشيست‌هاي سفيد لائيك ترك كه مسئول اقدامات نسل‌كشي رخ داده در آناطولي و مزوبوتاميا شناخته مي‌شوند، هم از نظر ايدئولوژيك و هم در چارچوب تجهيز مادي از اول تا به آخر با پشتيباني نيروهاي هژمونيك (انگلستان، فرانسه، آلمان و ايالات متحده) تشكيل گرديد. ممكن نبود بدون پشتيباني آنان موجوديت يابند. نه اسلام و نه مسيحيت و يا موسويت به مثابه فرهنگ داراي ظرفيتي نيستند كه قادر به توليد عمل نسل‌كشي باشد. اين عناصر مدرنيته‌ي كاپيتاليستي هستند كه ظرفيت مزبور را حمل نموده و در بر مي‌گيرند. اما ظاهرا بعنوان كاتاگوري عمومي عرب‌ها، ترك‌ها، يهوديان و كردها را بعنوان مسئولان نسل‌كشي‌ها قلمداد مي‌كنند. سعي دارند امروزه نيز اقداماتي مشابه را از طريق ايدئولوژي‌هاي ملي‌گرايي صورت دهند كه تحت نام اسلام‌گرايي ايجاد گشته‌اند. اين در حاليست كه سهم سنتي انگلستان و سهم امروزين ايالات متحده در بنيان اين جريانات ايدئولوژيك و سازماني تعيين‌كننده مي‌باشد. بدون پشتيباني نيروهاي هژمونيك، كانون‌هايي كه نيروي اسلامي ناميده مي‌شوند، حتي قادر به نفس كشيدن هم نيستند. فاشيسم سبز ترك كه بايد بعنوان مسئول اقدامات نسل‌كشانه‌ي تجديد ساختار يافته‌اي قلمداد گردد كه امروزه بر روي واقعيت كردها جريان دارد، سر تا پا با مركزيت لندن‌ـ واشنگتن‌ـ برلين ايجاد گشته است. بدون پشتيباني اين مراكز، فاشيسم سبز ترك قادر نيست حتي يك گام هم بردارد. در اينجا دين سنتيِ اسلام مسئول قلمداد مي‌گردد، در حاليكه همانگونه كه فاشيسم سفيد ترك پيوند بسيار اندكي با هويت تركي جامعه‌شناختي دارد، فاشيسم سبز ترك نيز ارتباط بسيار اندكي با اسلام سنتي و جامعه‌شناختي دارد. موجوديت و اَشكالش قطعا در پيوند با مدرنيته‌ي كاپيتاليستي و نيروهاي هژمونيك آن تشكيل شده است. تداوم‌شان نيز از طريق پشتيباني تنگاتنگ‌شان ميسر مي‌گردد. مثلا تشكل‌هاي قدرتيِ داراي گرايش اسلامي در تركيه نيز همانند تمامي خاورميانه، همچون مدل‌هاي لائيست در مراكز نيروي هژمونيك برساخته شده و بسيار بيشتر از آنان مورد پشتيباني واقع گشته و شرايط تداوم آنان را فراهم مي‌آورند.
واقعيت كردي، بصورت متفاوت‌تر از موجوديت‌هاي اجتماعي برجسته‌يِ متكي بر سنت اسلامي، در تحول خويش به حالت جامعه‌ي ملي موفقيت كسب نكرده و قادر به استفاده از امكانات درآمدن بصورت فُرم دولت‌ـ ملتي همانند آنان نگشته است. برعكس، براي اينكه به حالت جامعه‌ي ملي درنيايند، از طرف دولت‌ـ ملت‌هاي حاكم رژيم‌هاي سركوبگر و غارتگري بصورت نظام‌مند و مستمر بر آنان حاكم گردانده شدند كه تا حد نسل‌كشي پيش مي‌روند. اين نظام‌هاي نسل‌كش و غارتگر بدون پشتيباني نيروهاي هژمونيك قابل تداوم نيستند. عدم توان درآمدن بصورت جامعه‌ي ملي سبب شده تا طبيعتا تحت تأثير فرهنگ قبيله‌اي و عشيره‌اي بازمانده از دوران نئوليتيك و تأثيرات منفعت‌پرستانه، كوركننده و هيرارشيك فرهنگ‌هاي مذهبي و طريقتيِ بازمانده از اعصار اوليه و قرون وسطي، از ديناميزم‌هاي داخلي محروم باقي بماند. همانند يك جسد تشريحي اجتماعي نگه داشته مي‌شود. اقدامات بي حد و مرز نابودگر و غارتگر نيروهاي هژمونيك و دولت‌ـ ملت‌هايي كه بدان محكوم شده‌اند، بر روي آنان اجرا مي‌گردد. اين واقعيت است كه در پس مباحث هستي‌ـ نيستي نهفته بوده و در تحليل آخر واقعيت مذكور تماما از طرف عناصر مدرنيته‌ي كاپيتاليستي و نهادهاي مزدورِ شعبه‌اي و عامل آن برساخته شده و وجودشان ميسر گرديده‌اند.


#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel