حضور خانواده های جانباختگان راه آزادی (عرفان خزایی  یلدااقافضلی  شهریارمحمدی و  مهدی ببرنژاد) بر مزار قهرمان  سپهراعظمی در روز تولدش



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

بورژوازي ملي كه مي‌خواهند بر واقعيت اجتماعي كردها تزريق نمايند، محروم از ديناميزم‌هاي داخلي است؛ ساختگي بوده و تحميلي خارجي مي‌باشد. به چنان مرحله‌اي رسيده كه نيروهاي مجري نسل‌كشي هنگامي كه بسيار در تنگنا قرار مي‌گيرند اقدام به ايجاد يك بخش روشنفكر و بورژواي تقلبي و ساختگي و مزدور كرد مي‌نمايند. با اين تصور كه ايجاد يك نظام جديد «افواج حميديه» و «محافظان روستا» امكان‌پذير است، مي‌خواهند از طريق اين طبقه‌ي تقلبي روشنفكر و بورژوا در مقابل رانت، آن را اجرا كرده و ادامه دهند. امور «محافظان روستا» و «معترفان» را از طريق نوعي بازتاب‌شان در حوزه‌ي روشنفكري، سياسي و عرصه‌ي مدرن اجتماعي كامل مي‌نمايند. چون ديناميزهاي دروني واقعيت اجتماعي كردها به تناسبي مهم شكسته شده، اين عناصر ساختگي و تقلبي شهامت مي‌يابند. بايد در مقابل اين وضعيت با دقت و برخوردهايي استادانه نقاب اين‌ها را كنار زده و چهره‌ي واقعي‌شان را آشكار نمود.
محاسبات هژموني جديد تنها منحصر به به حركت درآوردن عناصر سنتي اسلامي و ساختگي جديد نيست. اين هژموني تمامي روش‌هايي كه فاشيسم سفيد ترك از آن استفاده نمود را نيز همچنان بكار مي‌بَرَد. هژموني‌گرايي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي را از طريق روش‌هايي كه تا آسيميلاسيون و نسل‌كشي مي‌رسند، از طريق استدلال به اصطلاح حقوق بشر و حقوق فردي كردي (بايد نيك دانسته شود كه بدون وجود حقوق عمومي، حقوق فردي امكان نداشته و اگر امكان داشته باشند نيز معنايي نخواهند داشت)، جلايي بر آن كشيده و ادامه مي‌دهند. وطن، ملت و هويت اجتماعي كردها به رسميت شناخته نمي‌شود. سخن «يك زبان»، «يك وطن»، «يك ملت»، «يك جامعه»، «يك پرچم» را بطور تمام و كمال ادامه مي‌دهند. همچنانكه كردها هيچ موقعيت قانوني و تضمين شده از طريق قانون اساسي ندارند، حتي طلب اين‌ها نيز جرم محسوب مي‌گردد. حتي در سطح سخن نيز طلب حقوق اقتصادي، حق آموزش و بهداشت و حقوق تعريف خويش از طريق هويتي ملي و اجتماعي كه مي‌خواهد، موضوع جرم محسوب مي‌گردند. حقوق سياسي هم كه نمي‌تواند موضوع بحث باشند. هژموني نوين تنها به ادامه‌ي تمام و كمال همه‌ي اين غصب قاطعانه‌ي حقوق بسنده نكرده، تحت نام «مبارزه در برابر تروريسم» با ارتش‌هاي نظامي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، رواني و ديپلماتيك‌اش كه شمارشان به ميليون‌ها مي‌رسند، موجوديت كردها و ادعاي حيات آزادشان را با حلقه‌هايي همچون هفت ديوار تحت محاصره گرفته و پاكسازي آن‌ها از طريق بسيج نمودن تمامي امكانات دولت خويش و دولت‌هاي متفق را بعنوان وظيفه‌ي اساسي در پيش روي خويش قرار داده است. مي‌خواهند قتل‌عام و آسيميلاسيوني كه سنت اتحاد و ترقي‌گراي حزب جمهوري‌خواه خلق CHP در تمامي طول سده‌ي 20 در برابر دموكراسي، سوسياليسم و موجوديت‌هاي فرهنگي انجام داد را در سده‌ي 21 از راه حزب عدالت و توسعه AKP و با جلاهايي متفاوت كامل نمايند.
در برابر اين عناصر منفي، قاطع و از خودبيگانه‌ي تشكل‌هاي معاصر اجتماعي موجود در واقعيت كردها كه متناسب با ريشه‌هاي تاريخي منسوبان به طبقه‌ي فوقاني است، رويدادهاي موجود در بُعد طبقه‌ي فرودست نيز بصورت منفي تأثير پذيرفته‌اند. عدم تشكيل طبقات لازمه‌ي مدرن (بغير از استثناهاي فردي) كه بايد نمايندگي ـ اگرچه حداقلي‌ـ فرهنگ ملي و اجتماعي را برعهده مي‌گرفتند، از خود بيگانه گشتن آناني كه طبقات مذكور را تشكيل داده و درآمدن بصورت ضميمه‌ي واقعيت ملي حاكم، به مصداق مثل «ماهي ز سر گنده گردد» راهگشاي تخريباتي عميق بر روي طبقات كرمانج و كارگر گرديده است. يك واقعيت اجتماعي مجروح و مملو از پوسيدگي‌ها.... . به اندازه‌اي كه اين واقعيت نوين و معاصر باشد، جراحات و پوسيدگي‌ها نيز به همان ميزان عميق و وسيع مي‌باشند. نه‌تنها براي خود طبقه و حوزه‌هاي اجتماعي نمي‌سازد، حتي قادر نگشته بصورت خودبخود نيز بصورت طبقه و واقعيات اجتماعي درآيد. از نيرو و تلاش لازمه جهت اين عمل خود بخود نيز محروم باقي مانده است. نه‌تنها طبقه‌ي نوين و فرهنگ اجتماعي را ايجاد نمي‌كند، بلكه از نوع سنتي آن نيز محروم مي‌باشد. واقعيت اجتماعي كرد در طبقات پايين تنها در بُعد مارژينال در جريان مي‌باشد. چون از نيروي ذوب نمودن خويش در ميان ملت حاكم و نيروهاي جامعه نيز محروم مي‌باشد، همانند اجساد تشريحي و تكه‌پاره‌هاي اجساد مي‌باشد. زيرا ذوب شدن در ميان فرهنگ‌هاي حاكم نيز مقتضي استعداد و توان است، هنگامي كه اين‌ها نباشند، چيزي كه باقي مي‌ماند، عناصر هويت كردي مارژينال است. هويت كردي عشيره‌گرا، دين‌گرا و كرمانج قادر به گذار از حالت مارژينال نبوده و نمي‌تواند صورت طيف‌هاي مدرن و طبقات اجتماعي را كسب نمايد.



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

غمگین نباش
شب به انتها می رود
وُ
تیرگی به کناره
وَ
سرانجام
آزادی،
سرود رهایی را،
خواهد خواند. . .



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

اشتیاق
هنوز در ما شعله‌ور است
گوشِ جان به آوای سرزمین‌مان داریم
و دقایق مقدس آزادی را
با شکنجه‌ی امید
چشم‌به‌راهیم...

و باورت باشد ای یار
که ستاره‌ی دل‌ربای سعادت
برخواهد آمد...
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

صديقه وسمقى بدون روسرى و حجاب اجبارى به بيمارستان فارابى منتقل شده است
حساب کاربرای اینستاگرام خانم صدیقه وسمقی، زندانی عقیدتی-سیاسی، که توسط نزدیکانش اداره می‌شود خبر داد که، ایشان بدون روسری به بیمارستان چشم فارابی تهران منتقل شده است.

دکتر صدیقه وسمقی بیست و هفتم فروردین بدون روسری، همراه با سه مامور(یک زن و دو مرد) برای معاینه چشم‌های‌شان به بیمارستان فارابی اعزام شدند. پزشکان بیمارستان فارابی حدود سه ساعت معاینات و آزمایش‌هایی روی شبکیه، قرنیه و.... انجام دادند. نتایج نهایی به بهداری زندان اوین ارائه گردید. قرار شده است از طریق بهداری زندان اوین نیز به پزشکی قانونی ارسال شود. آنگاه آن‌ها در مورد عدم تحمل کیفر خانم وسمقی اظهار نظر خواهند کرد. این مسئله توسط وکیل خانم وسمقی نیز در حال پیگیری است.



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

استفاده شهرداری تهران از کودکان کار

محمدی، مدیرعامل سازمان پسماند شهرداری در شورای شهر تهران اعلام کرد که دیگر از کودکان در رفتگری استفاده نمی‌کنند اما کودکان رفتگر دقیقا مقابل شورای شهر تهران در حال فعالیت هستند.



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

نەسرین شاکەرەمی، دایکی نیکا شاکرەەمی، یەکێک لە شەهیدانی شۆڕشی ژن، ژیان، ئازادی ڕایگەیاندووە کە ئایدای کچی لە تاران لەلایەن هێزە سەرکوتکارەکانی ڕژیمی ئێرانەوە بە بیانووی ڕەچاونەکردنی حیجابی زۆرەملێ قۆڵبەست کراوە.

دایکی نیکا شاکەرەمی ئەمڕۆ پێنجشەممە ٣٠ی خاکەلێوە (١٨ی ئاپریل) لە پۆستێکدا لەسەر لاپەڕەی ئینستاگرامەکەی نووسیویەتی: "دوێنێ ئایدای کچم لەلایەن پۆلیسی گەشتی ئیرشادی تارانەوە بە تۆمەتی ڕەچاونەکردنی حیجاب قۆڵبەست کراوە و تا ئەم ساتە دەستبەسەرە."

نیکا شاکەرەمی، نەوجەوانێکی تەمەن ١٧ ساڵان بوو کە ڕۆژی ٢٩ی خەرمانانی ساڵی ١٤٠١، لە گەرمەی سەرهەڵدانەکانی شۆڕشی ژن، ژیان، ئازادیدا لەلایەن هێزە ئەمنییەکانی ڕژیمی ئێرانەوە دەستبەسەر کرا و دوای ئەشکەنجەدرانی، گیانی لێ ئەسێندرا. دوای دە ڕۆژ لە بێسەروشوێن‌بوونی نیکا، تەرمەکەی ڕادەستی بنەماڵەکەی کرایەوە.

#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

نمی‌توانم تاریخی را دوست بدارم
که تنها
بوی پیکر و گیسوی سوخته‌ی زن از آن بیاید.




#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

گلگذاری مادر جاویدنام پارسا رضادوست بر مزار فرزند قهرمانش.

پارسا رضادوست شهروند ایرانی بود که پس از  کشته شدن مهسا امینی در جریان اعتراضات سراسری در هشتگرد  توسط نیروهای جمهوری اسلامی به ضرب دو گلوله جنگی کشته شد



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

روایت خانوم  مطهره گونه‌ای، دانشجوی داندانپزشکی تهران، پس از مراجعه به نهاد امنیتی:

«جلسه‌ی بازجویی نبود. معامله بود.
ساکت باش تا مدرکت را بگیری و برایت پرونده نسازند!
می‌خواهیم کمکت کنیم  و بالاخره دولت عوض می‌شود و شاید رفتی وزارت بهداشت!
پاسخ من یک کلمه بود: نه!
دستبوس دوستانی که نگرانم بودند هستم.»

مطهره گونه‌ای از دانشجویانی است که در جریان همراهی با جنبش ‎زن_زندگی_آزادی  تعلیق و تبعید شده بود



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel

4ـ بُعد اقتصادي در واقعيت كردها
تلاش براي درك طبيعت اجتماعي از طريق تفكيك نمودن آن به حوزه‌ها و ابعاد متنوع، يك محصول نگرش علمي مدرنيته است. اين روش در پيوند با ترقي كاپيتاليسم بعنوان يك نظام هژمونيك مي‌باشد. در تبديل اقتصاد سياسي به برگزيده‌ترين حوزه‌ي علم اجتماعي، نفوذ كاپيتاليستي بر روي اقتصاد نقشي مهم را داراست. فعاليت كاپيتاليستي كه ظاهرا چنين خويش را مي‌نماياند كه انگار حوزه‌اي مستقل از سياست و قدرت است، ماهيتا متمركزترين نمود سياست و قدرت و به تبع آن جبر مي‌باشد؛ نمود خشونت و جبر و پديده‌اي است كه آن را مفيدترين سود ناميده و اكثرا در پول محسوس گشته و بيش از همه‌چيز بر جامعه حكم مي‌راند. درآمدن كاپيتاليسم بصورت نظامي كه بيشترين تأثير از خود بيگانه‌ساز را در جامعه داراست، از نزديك با رابطه‌ي پول‌ـ خشونت در ارتباط مي‌باشد. پول، پالايش يافته‌ترين صورت جبر و عصاره‌ي آن مي‌باشد. علي‌رغم اينكه از نظر ايدئولوژيك بصورت مخالف قدرت و دولت ارائه شود نيز، عنصري است كه در بنيان قدرت و دولت وجود دارد. كاپيتاليسم نظامي نيست كه تنها متكي بر محصول مازاد باشد؛ بلكه عصاره‌ي موجود در بنيان تمامي نظام‌ها و به تبع آن ساختارهاي قدرتيِ غارتگر غاصب و مصادره كننده مي‌باشد. توصيف آن تنها از طريق اندوسترياليسم، سودگرايي بيشينه، توليد معاصر و بازار، راه بر خطاهاي بزرگ خواهد گشود. آن عنوان نظامي است كه از پيشرفته‌ترين اشكال روش‌هاي فشار و استثمار بهره برده، بر خويش نقاب زده و از طريق هژموني ايدئولوژيك مشروعيت بخشيده، با شكلي از قدرت كه خشونت را در ابعاد بيشينه بر جامعه تزريق مي‌كند (دولت‌ـ ملت) خويش را سازماندهي كرده و از طريق اندوسترياليسم (يورش تكنولوژيكي) در برابر محيط زيست طبيعي در حال يورش مي‌باشد. نظامي است كه جامعه را در «قفس آهنين» محبوس نموده و به اسارت درآورده است. ايدئولوژي و عمل جبري است كه تا وسيع‌ترين اشكال نسل‌كشي رسانده شده است.
مواردي كه واقعيت كردي در روبرو گشتن با مدرنيته‌ي كاپيتاليستي دچارش گشت، جالب‌ترين اثبات‌هاي اين تعاريف را نشان مي‌دهد. واقعيت كردستان و كرد جهت آنان كه خواهان درك كاپيتاليسم، اين نظام هژمونيك عصر مي‌باشند، همانند لابراتواري كامل است. چهره‌ي حقيقي كاپيتاليسم را نه در لندن و نيويورك بلكه در مسير دياربكرـ اربيل، مهابادـ قامشلو مي‌توان شناخت. تعريف اين مسيرها به همراه پيرامون آن جهت كسب شناختي جالب از اينكه يك كشور و خلق را با تمامي طبيعت اجتماعي به چه وضعيتي دچار كرده‌اند، ما را بسوي شناخت عريان و غيرقابل پوشش صورتي از واقعيت رهنمون خواهد ساخت كه قابل پنهان كردن نبوده و نمي‌تواند به خويش مشروعيت ببخشد. هنگامي كه اين امر متحقق شود با آسيميلاسيون و نسل‌كشي، غارت و بيكاري، تمامي اشكال زورگويي و تمامي اعمال بي‌حد و مرز و نابود كننده‌ي دولت‌ـ ملت؛ همچنين نتايج ناشي از چگونگي خارج ساختن واقعيت كرد از حالت جامعه، محسوب نمودنش بعنوان ملت و وطن و درآمدنش بصورت انسان در راه منافع يك روزه‌ي سرمايه‌داران بروكراتيك و خصوصي مواجه مي‌گرديم.
بنابراين مسائل بُعد معاصر اقتصادي در واقعيت كردها را نمي‌توان تنها بصورت خارج شدن از حالت حيات اقتصادي تفسير نمود. اين شيوه‌ي تفسير بسيار محدود و اغواگرانه خواهد بود. ظاهرا از نظر اقتصادي وجود بيش از هشتاد درصد بيكاري، از ميان رفتن زراعت و دامپروري و غارت منابع غني روزميني و زيرزميني بعنوان نشانه‌هاي اساسي ارائه مي‌گردند. اين‌ها نشانه‌هايي هستند كه صحيح بوده اما بسيار حاوي نقص مي‌باشند. اين‌ها حقيقت پديده‌اي كه اقتصاد ناميده مي‌شوند را بصورت ناكافي بيان مي‌نمايند. در اينجا آشكار نمودن خصوصيت معناكُش و تحريف كننده‌ي اقتصاد سياسي بورژوايي تسهيل مي‌يابد؛ آن نيز انجام پژوهش در مورد واقعيت از طريق تكه تكه نمودنش يعني تبديل آن به جسد تشريحي مي‌باشد: روش «بكش، تكه تكه كن، پژوهش كن»! روشي كه به اندازه‌ي خود نظام وحشي بوده و انسان را وادار به نفي حيات مي‌نمايد! هنگامي كه جامعه موضوع بحث مي‌شود، نه بصورت نظامي كه تماميت‌دار و زنده و داراي اراده و اخلاق بلكه در حالتي ارائه مي‌گردد كه تكه‌تكه گشته، از حالت زنده خارج گردانده شده، به حالت ابژه درآورده شده، از اخلاق و اراده (يعني به معناي واقعي از سياست) محروم گردانده شده و بي‌وجداني و كوربودن را توسعه مي‌دهند و بجاي معنا نيز بي‌معنايي را.



#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان

🆔 @KjarOfficialChannel