Telegram Web Link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

عنوان‌بندی فيلم «شیرین»

@KiarostamiAbbas
درمحکمه‌ونیز.pdf
259.4 KB
گفت‌وگوی امید روحانی با عباس کیارستمی درباره‌ی فیلم «شیرین»

هفته‌نامه‌ی «شهروند امروز»، سال ۳، شماره‌ی ۶۲ (شهریور ۱۳۸۷)
@KiarostamiAbbas
.
برخی از منتقدین اعتقاد دارند که فیلم «شیرین» ریشه در یک اینستالیشن (چیدمان) ویدئویی هفتاد دقیقه‌ای با عنوان «نگاهی به تعزیه» - که کیارستمی آن را در سال ۲۰۰۴ در چند کشور اروپایی اجرا کرد - دارد، اما خود او معتقد است که ریشه‌ی آن به پیش‌تر برمی‌گردد. جایی گفته که #شیرین از فیلم «ده» می‌آید و در چند جا از جمله در گفت‌وگو با امید روحانی، سال‌های ابتدایی فعالیت حرفه‌ای‌اش به‌عنوان گرافیست را سرمنشا شیرین می‌داند:

▪️...️خب اصلا خود این فکر اصلی از کجا آمد؟ به نظر می‌رسد که شما از زمانی که «فیلم تعزیه» را کار کردید، نسبت به واکنش تماشاگران به‌عنوان سهمی از یک تجربه‌ی دیداری، نمایشی، همیشه علاقه‌مند بودی. آیا این فکر از همان فیلم تعزیه می‌آید؟

¤ نه، بسیار قدیمی‌تر است. من خودم به یاد نداشتم، اما نیکزاد نجومی را پس از مدت‌ها دیدم و داشتم داستان فیلمم را برایش تعریف می‌کردم، گفت که تو این کار را قبلا هم کرده‌ای. نمی‌دانستم. یادم نبود. او تعریف کرد که زمانی که ما با هم در شرکت «نگاره» کار می‌کردیم- یعنی سال‌های اواسط دهه‌ی ۱۳۴۰ در اوقات بی‌کاری، فیروز شیروانلو به ما پیشنهاد کرده بود که پوسترهایی را طراحی کنیم و او آن‌ها را با چاپ سیلک اسکرین و در تعداد اندک چاپ کند و همین کار را هم کرد. انتخاب من برای طرح پوسترم بود. «ما به تماشای تماشاگران» این عنوان پوستر من بود. یادم هست که زاویه‌ی طرح این پوستر این بود که پرده‌های قرمز صحنه‌ی تئاتر کنار رفته بود و ما داشتیم از بالا و داخل سن به تماشاگرانی نگاه می‌کردیم که نشسته‌اند و دارند به نمایش نگاه می‌کنند که دیده نمی‌شود، چون زاویه‌ نگاه ما در واقع زاویه‌ نگاه بازیگران و مجریان این نمایش بود. تمام سطح پوستر را تماشاگرانی پوشانده بودند که روی صندلی‌های تئاتر نشسته‌اند و دارند تماشا می‌کنند.

اعتقاد دارم که اکثر ایده‌های امروزی ما ریشه در گذشته، جوانی و نوجوانی دارند و باید از همان جا ریشه‌یابی شوند که از کجا و از کی در ذهن ما انباشته شده‌اند. این‌ها در ذهن هستند و تنها گهگاه، در بهانه‌هایی، فرصت و امکان خروجی پیدا می‌کنند. بنابراین اگر به عقب‌تر نروم و به کاویدن بی‌حاصل ذهن نپردازم، ریشه‌ی فکر فیلم «شیرین»، دست‌کم از این پوستر سال‌های میانه‌ی دهه‌ی ۱۳۴۰ و دوران کارم به‌عنوان گرافیست در «نگاره» می‌آید. یادم هست که شیروانلو در جهت ادبیاتی که تازه آن روزها باب شده بود، نوشته‌ی مرا تصحیح کرد و «تماشاگران» را به «تماشاچیان» بدل کرد که آن روزها توسط تلویزیون ملی ایران باب شده بود.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
با هر بار تماشای «شیرین»، چیز جدیدی کشف می‌کنم که با هیچ فیلم، تجربه‌ و کتابی به دست نمی‌آید و آن شناخت یک‌ذره بیش‌تر از موجود زیبا و پیچیده‌ای به‌نام زن است.

صحبت‌های عباس کیارستمی درباره‌ی فیلم شیرین [دانشگاه سیراکیوز، آوریل ۲۰۱۴، پاسخ‌گویی به سوالات شاگردان درس «سیاست و خاورمیانه»‌ی مهرزاد بروجردی بعد از نمایش فیلم «خانه دوست کجاست»]
موسیقی پایانی فیلم #شیرین
حسین‌سرشار و سولمازنراقی
موسیقی پایانی فیلم «شیرین»
«فروغ عشق»
ساخته‌ی حسین دهلوی
آواز: حسین سرشار و سولماز نراقی
شعر: عطار
@KiarostamiAbbas

شیرین ملازمانش را خطاب می‌کند، اما در نگاه ما، زن‌هایی را خطاب می‌کند که روی پرده می‌بینیم‌شان. همین زن‌هایی که به‌زعم کیارستمی، «هر کدام فیلمِ خودشان را در خیال‌شان می‌پرورانند» و درباره‌ی داستانِ خودشان رویاپردازی می‌کنند. داستانی که جوهره‌اش داستانی است تکراری برای همگان: داستان رنج و محنت و شیدایی؛ عشقی تقدیری و ناکام، که قدرت اشک‌انگیزی‌اش نیز برآمده از همین وجه است. شاهد بودیم که این فرهاد است که تجسم‌بخش وجه عارفانه-فداکارانه‌ی عشق است. او با تراشیدن چهره‌ی شیرین بر کوه، شعری «عرفانی-عاشقانه» و مشهور را بر زبان می‌راند: «فلک جز عشق محرابی ندارد، جهان بی‌خاک عشق آبی ندارد/ کسی کز عشق خالی شد فسرده‌ست، گرش صد جان بود بی‌عشق مرده‌ست/ ز سوز عشق بهتر در جهان چیست، که بی او گل نخندید ابر نگریست.»* و در پی آن، سخن را با شعر عطار پی می‌گیرد که در این‌جا به داستان «خسرو و شیرین» اضافه شده تا تداعی‌کننده‌ی معنای جهان‌شمول آن باشد. شعری که دوباره آن را به‌صورت هم‌سرایی در عنوان‌بندی پایانی فیلم خواهیم شنید: «گم شدم در خود چنان کز خویش ناپیدا شدم، شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم/ سایه‌ای بودم ز اول بر زمین افتاده خوار، راست کان خورشید پیدا گشت ناپیدا شدم/ [...] در ره عشقش قدم در نِه اگر با دانشی، لاجرم در عشق هم نادان و هم دانا شدم/ چون دل عطار بیرون دیدم از هر دو جهان، من ز تاثیر دل او بی‌دل و شیدا شدم.»

*: شعر از نظامی

#شیرین

از کتاب «کیارستمی؛ پشت و روی واقعیت»، نوشته‌ی یوسف اسحاق‌پور، ترجمه‌ی محمدرضا شیخی، انتشارات شورآفرین
KiarostamiAbbas
Shirin.mkv
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم «شیرین»، با کیفیت بالاتر و حجم بیش‌تر
@KiarostamiAbbas
.
پرونده‌ی فیلم «شیرین»

با مطالبی از احمد طالبی‌نژاد، مسعود پورمحمد، تهماسب صلح‌جو، فرزاد پورخوشبخت، امیر پوریا، حسین معززی‌نیا، مهرزاد دانش، شاهین شجری‌کهن، صادق اسدی و چند یادداشت از منتقدان خارجی از جمله جاناتان رُزِنبام
به‌همراه گفت‌وگوی مهرناز سعیدوفا با جاناتان رزنبام
و هم‌چنین گفت‌وگوی نیما حسنی‌نسب با عباس کیارستمی: زندگی و فیلم ‌ساختن ارزش این‌همه رنج را نداشت
:
مجله‌ی فیلم، شماره ۴۳۷ (بهمن ۱۳۹۰)

با تشکر از هوشنگ گلمکانی و ماهنامه‌ی فیلم که این پرونده را در اختیار ما گذاشتند.
2024/09/22 21:17:10
Back to Top
HTML Embed Code: