Telegram Web Link
Forwarded from عکس نگار
به نام خداوند عشق و انسانیت

ئەلۆ! قەرتالێ بی ئەقل و رەش و دین
دلی کوردان ل رۆژئاڤا مەکە خوین!
دەما سا مە وەلات‌پارێزێ شەرتە؛
ژ سەر بڕینێ مە، ئەسلەن مەترسین!

ترجمه:
آهای لاشخور سیاه و بی‌عقل!
دل کوردها را در روژآوا، خون نکن!
وقتی پای میهن‌دوستی و سرزمین مان در میان باشد؛
ما را ز سر بریده، اصلٱ نترسان!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸امروز۱۱ آبان ماه ۱۴۰۳ خورشیدی برابر با یکم/۱ نوامبر روز جهانی کوبانی است. مقاومت دختران تاریخ ساز کوبانی که منجر به پیروزیِ ارادە آزاد زیستن در قرن ۲۱ است
.

🔸حدود ٨۳ سال پیش بود که در خلال جنگ جهانی دوم، به دستور هیتلر، شهر لنینگراد شوروی سابق به محاصره کامل آلمانی‌ها در آمد و دستور مستقیم دیکتاتور این بود که آنقدر محاصره‌ی شهر را محکم و قدرتمند و طولانی ادامه دهند تا این شهر مهم با تمام مردمش از صفحه‌ی روزگار محو شوند، اما تقدیر بگونه‌ای رقم خورد که در نهایت‌ پس از ۸۷۲ روز مقاومت جانانه‌ی مردم، شهر لنینگراد توسط ارتش سرخ شوروی، آزاد شد تا یکی از وحشتناک‌ترین فصل‌های کتاب خاطرات جنگ جهانی در تاریخ روسیه رقم بخورد.

🔸این واقعه‌ی تاریخی را از این جهت طرح کردم که شاید به ادامه‌ی عرایضم ربط داشته باشد و شباهتهایشان را نیز به قضاوت شما خوبان می‌سپارم.

🔸پس از اعلام خلافت خود خوانده‌ی ابوبکر البغدادی در موصل و تشکیل دولت اسلامی عراق و شام "داعش"  در تاریخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۴ به منظور تصرف شهر کوبانی به سمت شمال سوریه یورش بردند، مردان سیاه‌پوشی که با سربریدن انسانهای بی‌دفاع و بی گناه در مقابل دوربین‌های زنده تلویزیونی، تولید وحشت میکردند و با عبور از تمامی خطوط قرمز قوانین و مقررات جاریِ حاکم بر دنیای به ظاهر متمدن امروزی، می‌تاختند و به پیش می‌رفتند تا سرانجام پس از تصرف ۳۵۰ روستای کُردنشین منطقه، وارد شهر کوبانی شدند و متٲسفم که بگویم فرمانده‌ی داعش در این عملیات کسی نبود جز ابوخطاب الکُردی یک کُرد عراقی تا بر همگان ثابت شود که گاهی چاقو دسته‌اش را نیز خواهد بُرید.

🔸اما هنگامی که لشگر چند هزار نفری داعش با پشتیبانی آتش پرحجم توپخانه‌، وارد شهر کوبانی شدند، برخلاف انتظارشان، با مقاومت جانانه‌ی زنان و دخترانی در کوبانی مواجه شدند که در تمام عمرشان، هرگز ندیده بودند، کسانی که منازل خود را سنگربندی نموده و پس از یک سازماندهی منسجم و هدفمند وارد جنگ چریکی در خیابانهای شهر شدند، دختران تک تیرانداز و بلندقامت کُرد، اسلحه‌های قناسه‌‌ی دوربین دارشان را بر دوش گرفته بودند تا تکرار تاریخ را به نفع زنان کُرد، روایت کنند.

🔸زمان در کوچه پس کوچه‌های کوبانی متوقف شده بود و عقربه‌های ساعت به نفع دشمن نمی‌چرخیدند، چون هر روزی که از این درگیری می‌گذشت، چشم و گوش و کاسه‌ی سر داعشیان بود که به آسمان دوخته می‌شدند و گویی که شیرزنان کُرد کوبانی با این کار میخواستند علاوه بر داعش، به حاکمان و سردمداران همسایه‌ی شمالی که هر روز با ذوق و شوق وصف‌ناشدنی از بُرج‌های دیده‌بانی خود بالا می‌آمدند و با دوربین‌های پیشرفته، صحنه‌های نبرد تن به تن در خیابانهای شهر کوبانی را به تماشا می‌نشستند، و برای سقوط این شهر، لحظه شماری میکردند نیز، پیام محکمی مخابره کنند که اینجا رقه و موصل نیست تا زنان ایزدی را دست بسته، در بازار برده‌فروشان بچرخانید و حراج کنید، اینان برای حفظ شرافت و سرزمین‌شان، حرمت قائل اند.
و هر که بخواهد این خطوط قرمز آنها را در نوردد، تاوانش را با جانش خواهد داد.
اینگونه بود که داعش با ذلّت و خواری هر چه تمام‌تر، مجبور به عقب نشینی از کوبانی شد و تا آنسوی رود فرات عقب نشستند.


🔸و در پایان جا دارد که یادی کنیم از کارگردان تُرک تبریزی و نامدار سینمای ایران؛ سرکارخانم تهمینه میلانی که در روز جهانی کوبانی، شعری را براى دختران كوبانى سروده بود که در آن از نجابت و صداقت و شجاعت آنان، سخن فراوان به میان آمده بود و در انتها نیز با تواضع و فروتنی بسیار، بیانات شیرین‌ خود را با جمله‌‌‌ای که اشک نگارنده را نیز درآورد، کامل نموده‌ و میگوید: از اینکه کُرد نیستم خجالت میکشم.

محمد حسین پور


‏ 
@kaniyadil
کورد و‌ چیا؛ هەربژی هەر دو ژی

كوهنوردان قلعه بيگى، با اقتدار و با‌ شعار «ئەم چیانی، چیا گرن»، قلەی برف‌انبار قم را فتح كردند؛
فاتحان: علــــى فـــــروزش، حجت ارزمانــزاده، خوشزاد اسحاقيان و عباس علــــــيزاده.
@kaniyadil
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
دوبیتی/dumalik/دومالک

نزانن!

هەڤال، قارن ژ هەڤ... سا چ؟؛ نزانن
برا، سارن ژ هەڤ... سا چ؟؛ نزانن؛
دانە ئەرباوێ دین هەقێ خوە و هین
تەلەوکارن ژ هەڤ... سا چ؟؛ نزانن!!

Nizanin!

Heval, qar in ji hev... sa çi?; nizanin
Bira, sar in ji hev... sa çi?; nizanin
Dane erbawê dîn heqê xwe û hîn
Telewkar in ji hev... sa çi?; nizanin!!

نمی‌دانند!

دوستان، با هم قهرند... چرا؟؛ نمی‌دانند
رابطه‌ی برادران سرد است... چرا؟؛ نمی‌دانند
حقشان را به ارباب داده‌اند و هنوز
از یکدیگر طلبکارند... چرا؟؛ نمی‌دانند!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
کاروان، بگذر

روی و بوی و خوی خوش، اینجا خریداری ندارد
کاروان! بگذر، کسی در کوی ما کاری ندارد

کاروان! اینجا تمام هفته تعطیل است، بازار
لاجرم، حتی خدا، جز جمعه‌بازاری، ندارد

کاروانا، بگذر از این گریه‌بازار قدیمی
این طرف‌، شادی و آزادی، خریداری ندارد

هر که می‌جویی، ندارد جز بساط بی‌نشاطی
هر که می‌بینی، به جز سیم و زر زاری ندارد

کاروان! بیهوده وقتت را نگیرد این بیابان
گل که هرگز، این زمین حتی علفزاری ندارد

شوره‌زاری که بر آن باران گل‌خندی نبارد
بوته‌‌ هم دارد ولی این بوته جز خاری ندارد

کاروان بگذر، برو جایی که داری آشنایی
این غم‌آباد غریب، از دوستی باری ندارد

آنکە جان خویش را آسان بە نانی می‌فروشد
از فروش کاروان عاشقی، عاری ندارد

شب‌روانش چشم دارند و نمی‌بینند ماهی
ماه، لب دارد ولی لبخند بیداری ندارد

آدم عاقل نخواهد کرد در شهری توقف
که در آن، دلدادەای دیدار با یاری ندارد

شهر ما، باغی است زیبا حبسی آغوش پاییز
باغ ما، جز برگ مرگ از رنگ بسیاری، ندارد

چهل سال پیش، در باغ آفتی افتاد و دیگر
نرگسی‌بانو، به‌جز چشمان بیماری، ندارد

کاروانا بگذر و از ما بگو با صبح دیگر
این طرف، دیگر به‌جز روز و شب تاری ندارد؛

باشدم، خورشید بازآید به این شبها، کە حتی
تیر برقش هم بەغیر از چوبه‌ی داری، ندارد!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
دوبیتی/dumalik/دومالک

وەلات، های بە!

وەلات! های بە کو؛ دیسا دەنگێ شەڕ تێ
ڤێ جارا، خوین ژ چاڤێن تەنگ و تەڕ، تێ
وەلات! گوهدار بە و بفکر، کو هەر شەر
ژ ئالیێ چاڤ و گۆچکێن کۆر و کەڕ تێ!

Welat hay be!

Welat! Hay be, ku dîsa dengê şer tê
Vê cara, xwîn ji çavên teng û ter, tê
Welat! Guhdar be û bifkir, ku her şer
ji alîyê çav û guçkên kor û ker, tê!

میهن! آگاه باش

میهن! آگاه باش که صدای جنگ شنیده می‌شود
این‌بار، از چشم‌های خیس و خسیس، خون خواهد آمد
میهنم! گوش کن و بنگر، که هر جنگی
از سمت چشم و گوش‌های نابینا و ناشنوا، فرامی‌رسد!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/maname49
Audio
شعر کاروان، بگذر
شاعر: ماموستا سپاهی لایین (کاوه زیدان)

دکلمه: حسن بلوچیان

آبان 1403

https://www.tg-me.com/maname49
Forwarded from Sepahilaeen Alireza
دوستان هم‌زبان و هم‌دل
و همراهان اهل قلم و هنر در کانیادل

درود برشما
در ادامە‌ی نشست‌های مجازی شعر و موسیقی کوردی چهارشنبه‌شب‌‌های کانیادل که در بستر "کلاب‌هاوس" برگزار می‌شود به اطلاع می‌رساند؛
این‌هفته نیز افتخار داریم در خدمت همزبانان اهل ذوق و فرهنگ باشیم و حسب تصمیم شورای مرکزی انجمن؛
برای اینکه از مبحث محوری کانیادل که همانا خوانش و نقدوبررسی شعر کوردی است دور نشویم و همچنین فرصت بیشتری در اختیار دیگر هنرمندان قرار گیرد، این هفته به شکل عمومی، در خدمت همه‌ی هنرمندان حاضر در کلاب خواهیم بود و مجال بیشتری نیز به شعرخوانی و گفت وگو پیرامون ادبیات کوردی خواهیم داد.
خواهشمند است ضمن حضور در این نشست مجازی، دوستان و علاقه‌مندان شعر و ادب کوردی را نیز، برای مشارکت به نشانی کلاب کانیادل که ذیلا تقدیم می‌شود، فرابخوانید؛

زمان:
چهارشنبه مورخه ۱۶ آبان‌ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۲۱ الی ۲۳

آدرس:
کلاب‌هاوس کانیادل👇
https://www.clubhouse.com/house/انجمن-فرهنگی-ادبی-کانیادل

انجمن فرهنگی ادبی کانیادل

@kaniyadil
آه باران‌ها

بیدارم و دربند نادان ها
درگیر تکرارِ غلط‌خوان‌ها

شاید نمی‌ارزد که بنویسم
آغوشِ مرگم را به دالان‌ها

یک مزرعه با خوشه‌های زرد
با هر کلاهک رفته در جان‌ها

من از حقیقت دور می‌مانم
تیغ است تا پایانِ شریان‌ها

بیدارم و دربند بیخوابی
لالاییِ فرزندِ زندان‌ها

اللهُ اکبر! من که بیدارم
مفهومِ ترس از این نگهبان‌ها

می چرخد و هربار چشمانم
تیری که افتاده  به مژگان ها

بیخوابم و خوابم نمی‌دانم
محکوم دردم دردِ وجدان‌ها

طوفان باریدن دراین خانه
خوشه، کلاهک، آهِ! باران‌ها

#مارال_احمدی
@kaniyadil
تەنێ دەنگە دمینە...

ل پالیا من نەمینی، کی بمینە؟
کو ژانێن مە ب گوچکێن بایێ گینە؟
تەنێ دەنگە ل ڤێ دونیا دمینە
تو سا من را نەخوینی، کی بخوینە؟

#دوکتور_سادق_فەرهادی

@kaniyadil
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
دوبیتی/dumalik/دومالک

کار

رێیا من گرت و گۆت؛ کوردێ ئەڤیندار
بدە من کارەکی، ئەز ژی بکم کار...
نزانی‌بوو کو ئەم هەرچەند شا نی؛
ل کارێ دل، تەنێ ژانان دکن پار!

kar

rêya min girt û got; kurdê evîndar!
bide min karekî, ez jî bikim kar
nizanî bû, ku em herçend şa nî
li karê dil, tenê janan dikin par!

#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/maname49
بی‌طرفی😢

هم، دشمن بیگانه‌‌ی عالم‌خواریم
هم، زخمی آشنای جهل‌انباریم...
جنگ است ‌میان این دو شر و مابین
ما، از دو طرف هم، دل‌ خونین داریم!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/maname49
احمد عضدی
دار فانی را بدرود گفت😢

زنده‌یاد احمد عضدی، از پیشروان فعالیت‌های پژوهشی و نگارشی در حوزه‌ی فولکلور و زبان کوردی خراسان و نخستین ناشر فرهنگی کوردهای خراسان بود که ضمن سالها کار و انتشار آثاری در حوزه‌ی فرهنگ عامه و تاریخ و...، طی دهه‌های هفتاد و هشتاد خورشیدی، در محافل فرهنگی کورمانج‌های خراسان، حضوری پررنگ و قابل توجه داشت.
اگرچه نسل امروز و فعالان زبان مادری کوردی در خراسان، به دلایلی کمتر با نام و آثار عضدی آشنا هستند، اما کافی است بدانیم که او صاحب ۳۳ عنوان کتاب منتشره در حوزه‌هایی است که به آن اشاره شد.
انجمن فرهنگی،ادبی کانیادل، این سوگ سنگین را به خانواده‌ی بزرگوار استاد زنده‌یاد احمد عضدی و جامعه‌ی فعالان فرهنگی- قلمی کوردهای خراسان به‌ویژه در شمال خراسان و شهرستان مانه و سملقان، تسلیت می‌گوید.
به همین مناسبت، این‌هفته در نشست مجازی کلابهاوس کانیادل، پیرامون کار و آثار زنده‌یاد عضدی، فراخور فرصت سخن گفته می‌شود و صد البته آماده‌ی شنیدن نظرات و بیانات شما یاران نیز در این باره، خواهیم بود.


@kaniyadil
کانیا دل pinned Deleted message
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
چند بیت و یک یادآوری تکراری!

درودم به شما دوستان عزیز همزبان و هم‌میهن، یاران اهل شعر و هنر، به‌ویژه دغدغه‌مندان جامعه و سیاست و آینده‌ی انسان و ایران.
در ایام اخیر و در هر محفلی، موضوع انتخابات آمریکا بحث روز بود و برخی دوستان، در مورد انتخاب این یا آن و اثراتش بر سیاست و معیشت ایرانیان، با شدت و حدت ویژه‌ای اظهار نظر می‌کردند.
امروز که نتیجه‌ی انتخابات با پیروزی ترامپ مشخص شد، به همه خداقوت می‌گویم و امیدوارم نتیجه هر چه هست، خیر و صلاح ایران و جهان و هموطنان کوردمان، در آن باشد.
من البته، کماکان معتقدم که به‌رغم اهمیت جهانی انتخابات آمریکا، آنچه باید و مهم است انتخاب شود و اتفاق بیفتد، اراده‌ی تغییر و تعالی در مغز مردمان خاورمیانه و بالاخص ما ساکنان فلات ایران، است.
در همین حال و هوا، یادم آمد از غزل‌واره‌ای به زبان کوردی که چهار سال پیش‌تر و در عهد رقابت بایدن-ترامپ، نوشته بودم و امروز می‌بینم که فضا، دوباره بر محور تکرار همان حکایت می‌گردد و فقط کافی است جای نام بایدن را به هریس بدهیم تا همه‌چیز، همان باشد که بود.
و غمگینم که فضای ذهن و زبان ما، کماکان بر مدار تکرار و تکرار می‌چرخد و هنوز هم تحول حالمان را منوط به انتخاب دیگران می‌بینیم، نه عزم و انتخاب آگاهانه و مسئولانه‌ی خودمان. بگذریم؛
به امید روزهای روشنتر، آن ابیات را با صدای دوست عزیزم جناب برات قوی‌اندام می‌شنوید.
🌷👇

https://www.tg-me.com/maname49
Çi Baydin çi vay din!
Elîreza Sipahî Layîn
ڤای دن!

نە دوشمەن، نه یاره، چ بایدن، چ ڤای دن!
نه رنده، نه قاره، چ بایدن، چ ڤای دن.

جهان، کار و باره و هەرکەس ژ خوا را؛
فەقەت کار و باره؛ چ بایدن، چ ڤای دن!

ل دنیێ، تو هەر کەس بوینی، دوینی
وه دەردەک دوچاره، چ بایدن، چ ڤای دن

ئەگەر نەنگ و ناڤه، ئەگەر نان و ئاڤه؛
بەشەر بێ‌قەراره، چ بایدن، چ ڤای دن!

نکا ئەم چ نی، خا؟ مه ژه خوه چ خێره؟
مه چ قاره قاره؟ چ بایدن، چ ڤای دن!

چ دانه مه کوردۆ؟ چ دانه من و ته؟
نه رێ دان، نه چاره؛ چ بایدن، چ ڤای دن!

جهان ناڤ و نەنگه، ده رابن درەنگه
وەکی دن جەفەنگه؛ چ بایدن، چ ڤای دن!

خوه ناس که، خوە خاس که، خوه ژه وان خەلاس که:
نه شانسه، نه پاره، چ بایدن، چ ڤای دن!

چما هین خزانی؟ بخوین تا بزانی
کو جوز ته، نەیاره؛ چ بایدن، چ ڤای دن!

ژ بیرا مه ناره کو دەردێ مه واره
وەکی دن، شوئاره؛ چ بایدن، چ ڤای دن!


هەلبەستڤان; #سپاهی_لایین

دەنگ; #بەرات_قەوی‌ئەندام



@Kurmancizan
@palkanwelatame

@kaniyadil

https://www.tg-me.com/maname49
Forwarded from Sepahilaeen Alireza
دوستان هم‌زبان و هم‌دل
و همراهان اهل قلم و هنر در کانیادل

درود برشما
در ادامە‌ی نشست‌های مجازی شعر و موسیقی کوردی چهارشنبه‌شب‌‌های کانیادل که در بستر "کلاب‌هاوس" برگزار می‌شود به اطلاع می‌رساند؛
این‌هفته نیز افتخار داریم در خدمت همزبانان اهل ذوق و فرهنگ باشیم و حسب تصمیم شورای مرکزی انجمن؛
برای اینکه از مبحث محوری کانیادل که همانا خوانش و نقدوبررسی شعر کوردی است دور نشویم و همچنین فرصت بیشتری در اختیار دیگر هنرمندان قرار گیرد، این هفته به شکل عمومی، در خدمت همه‌ی هنرمندان حاضر در کلاب خواهیم بود و مجال بیشتری نیز به شعرخوانی و گفت وگو پیرامون ادبیات کوردی خواهیم داد.
خواهشمند است ضمن حضور در این نشست مجازی، دوستان و علاقه‌مندان شعر و ادب کوردی را نیز، برای مشارکت به نشانی کلاب کانیادل که ذیلا تقدیم می‌شود، فرابخوانید؛

زمان:
چهارشنبه مورخه ۱۶ آبان‌ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۲۱ الی ۲۳

آدرس:
کلاب‌هاوس کانیادل👇
https://www.clubhouse.com/house/انجمن-فرهنگی-ادبی-کانیادل

انجمن فرهنگی ادبی کانیادل

@kaniyadil
در کانیادل، چهارشنبه شانزدهم آبانماه؛

زلال شعر کوردی، دوبارە جاری شد


ساعاتی پیش، تازه‌ترین نشست انجمن فرهنگی و ادبی کانیادل، در فضای مجازی کلاب‌هاوس برگزار و با استقبال اهالی ادب و هنر، به یادگاری امیدبخش و ماندگار بدل شد.
در این نشست که مثل همیشه، با حمایت کانون دانشگاهیان خراسان و اجرای دلنشین دوستان شاعرمان محمد حسین‌پور و مجید رهورد عملی شد، علاوه بر  اعضای انجمن کانیادل، شاهد حضور طیف متنوعی از کوردهای خراسان و ایران و جهان بودیم که هریک فراخور فرصت، شعری خواندند و نکاتی گفتند.
در همنشینی این هفته، به‌طور ویژه از زنده‌یادان احمد عضدی و حیدر جنگ‌جو یاد شد و دکتر اسماعیل حسین‌پور، با اشاره به انتشار منتخبی از اشعار و آثار زنده‌یاد حیدر جنگ‌جو، گفت که به‌زودی و بطور رسمی از این کتاب که نام ژان و ژیان دارد، رونمایی خواهد شد.
ناگفته نماند که این نشست اختصاصا منحصر به خواندن شعر و قصه‌ی کوردی بود و ضمن آن، دوستانی از جمله؛ عزیزالله حیدری، محمد قربانی، تنگزار مارینی، دیار علی‌نیا، آرژین سلیمی، رامیار نادری، دکتر صادق فرهادی، رضا بلالی، آرتین فرخنده، علی رجب‌زاده، سهراب مهابادی، آسو، کاوه، محمود و.... مجریان برنامه و اینجانب، اشعار و نظراتشان را تقدیم شنوندگان و نوشندگان کانیادل کردند.
نشست بعدی کانیادل، انشالله با طرح موضوعاتی تخصصی پیرامون شعر معاصر کوردی و آسیب‌شناسی شعر کوردهای خراسان، دو چهارشنبه بعد از این و با اطلاع‌رسانی پیشاپیش، در خدمت شما و با حضور گرم و گیرای شما برگزار خواهد شد.

ارادتمند و برادرتان؛ سپاهی لایین

@kaniyadil
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
چارینە/ رباعی/ çarîne

ئامادە‌خوران...

هاوار و هەرای ژ هالێ ئامادە‌خوران
کو تێر دبن، ب گەفشا فەکێ بوغوران
ل چێرە‌، دلیزە‌ پەز و غافل کو شڤین
سا شیڤەکێ، ئەو فریتنە پیرەگوران!

Amade xwuran

Hawar û heray, ji halê amadexwuran
ku têr dibin, bi gefşa fekê buxuran
li çêre, dilîze pez û xafil ku şivîn
sa şîvekê, ew firîtine pîreguran!

آمادەخوران

فریاد و فغان، از حال آماده‌خورها
که با ته‌مانده دهان شتر نر، سیر می‌شوند
گله، در حال چرا می‌رقصد و نمی‌داند که چوپان
آنان را، بە بهای شامی بە گرگهای پیر، فروختەاست!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/maname49
2024/11/14 16:08:16
Back to Top
HTML Embed Code: