Telegram Web Link
همسفر در راه ماند
زندگی سخت است لیک در سفر باید بود
صبری باید تا آرامشی زاید
ترک یارتان بر شما تسلیت باد
درگذشت زنده یاد بانو ثمینه ایلایس، همراه و هم دل و همسر دکتر محمد نخشب ( یار دکتر مصدق در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران و بنیان گذار نهضت خداپرستان سوسیالیست) دل آرامی و تسلیت می گوییم.
این تقدیر محتوم برای آنکه دلش زنده از مهر ایران است تحقق زنده نامی است.
سوگ پیش آمده را به خاندان ارجمند نخشب و خانواده های گرامی مرجایی و رافتیان و دیگر دوستان و همراهان دلداری و تسلیت عرض می کنیم.
@JMI_official
واکنش دکتر #آذین_موحد عضو شورای مرکزی #جبهه_ملی_ایران و برنده جایزه "برترین زن ایران در عرصهٔ موسیقی کلاسیک" که چندی پیش برای مجازات حمایت اش از خیزش #زن_زندگی_آزادی حقوق ماهیانه اش به‌عنوان دانشیار و عضو رسمی هیئت علمی گروه موسیقی در دانشگاه تهران قطع گردید، به برخی نشست ها و اجلاس هایی که درحال تشکیل هستند. به راستی یکی از اصلی ترین موانع پیش رو جنبش مردم ایران تلاش سازمان یافته برای مصادره آن است، اتفاقی که پیشتر در انقلاب ضد سلطنتی سال ۵۷ نیز رخ داد و با موفقیت به سرانجام رسید.
@NFIfans
تسلیت خدمت خاندان گرانقدر مغازه‌ای و اهالی محترم شهر همدان
 
با تأسف بسیار و اندوه بی‌کران، درگذشت آقای ناصر مغازه‌ای، حقوقدان فرهیخته و پیرو راه مصدق بزرگ و از اعضای دیرین جبهه ملی ایران را به خانواده ارجمند مغازه‌ای به ویژه فرزندشان آقای بابک مغازه‌ای و همه‌ی اهالی محترم همدان و کلیه آزادی‌خواهان و وطن‌دوستان تسلیت می‌گوییم.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران-بیستم بهمن‌ماه ۱۴۰۱

http://jebhemeliiran.org/?p=3267
ستم و اجحاف نسبت به اساتید دانشگاه را متوقف کنید
 
گلبانگ آزادی‌خواهی نسل جوان ایران‌زمین، به ویژه دانشجویان فرهیخته‌ی این مرز و بوم، در سراسر جهان طنین‌افکن است و حماسه‌ای اشتیاق‌آفرین را در تاریخ میهن و جهان رقم می‌زند. هرچند خردستیزان و خورشید گریزان به سرکوب و تعدّی دست یازیدند و حریم امن دانش و بینش را پاس نداشتند و مزدوران و اوباش مسلّح بی‌شناسنامه را برای سرکوب گسیل داشتند و پس از آن نوبت به انتقام‌جویی رسید و شماری از پویشگران فرهیخته دانشجو را دستگیر یا از دانشگاه اخراج کردند. به این تعدّی آشکارا عاری از مدنیت اکتفا نورزیدند و نوبت به استادان آزاداندیش و دانشمندِ ناوابسته به حاکمیت و مستقل از سرسپردگی به نیروهای امنیتی رسید. استادانی که با همه‌ی ناملایمات از جمله سکانداری نیروهای امنیتی بر دانشگاه و تحمیل مدرسان عاری از سواد و اخلاق به هیأت‌های علمی، از خدمت به دانشجویان مشتاقشان سر بازنزدند و در بحران دانشگاه در خیزش اخیر با نیروهای سرکوب همراه نگشتند و از دانشجویان آزادی‌خواه پشتیبانی کردند و شرف آزادگی را به جیفه‌ی زراندود ولی آلوده‌ی آزادی‌ستانان نفروختند و حقیقت و حُرّیت را به پای مصلحتِ قدرت به مسلخ نبردند.

در این میان باخبر شدیم، دانشیار هنرمند و فرهیخته‌ی هیأت علمی دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران، سرکار خانم دکتر آذین موحد، عضو و نایب رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران، با قطع حقوق، مورد ستم و اجحاف قرار گرفته است و با این فشارها کاربدستان در این توهمند که چنین فردی را از حمایت حقوق دانشجویان معترض باز دارند، زهی گُمانِ باطل.

جبهه ملی ایران ضمن محکوم سازی چنین اقدامات نابخردانه و غیراخلاقی، به حاکمیت زینهار می‌دهد، که چنین ستم‌های فرهنگ‌ستیزانه‌ای نتایج ناگواری برای عرصه دانش در ایران خواهد داشت و صدمات جبران ناپذیری بر دانشگاه وارد می‌سازد که حاکمیت ملزم به پاسخگویی آن خواهد بود.

گر هنرمند از اوباش جفایی بیند
تا دل خویش نیآزارد و درهم نشود
سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین بشکست
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

هیأت رهبری-اجرائی جبهه ملی ایران
تهران-بیستم بهمن‌ماه ۱۴۰۱

http://jebhemeliiran.org/?p=3269
شادروان #علی_اردلان پس از شهریور ۱۳۲۰ فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز، سپس به حزب ایران پیوست و از همان ابتدای تشکیل جبهه ملی ایران به همکاری با آن پرداخت. وی در سال ۱۳۴۱ به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی ایران درآمد و به فعالیت‌های خود تا انحلال جبهه ملی (دوره دوم) ادامه داد. او در آستانه انقلاب جزء هیأت مؤسس جبهه ملی ایران (دوره چهارم) بود و پس از انقلاب و در پی تغییرات در اساسنامه جبهه ملی به عضویت هیأت رهبری انتخاب گردید. دکتر اردلان فارغ‌التحصیل رشته‌های حقوق، علوم اداری و اقتصاد از دانشگاه تهران بود و پس از انقلاب سال ۵۷ نخستین وزیر دارایی ایران گردید. پس از سقوط کابینه مهندس بازرگان وی در انتخابات نخست مجلس شورا به عنوان نامزد جبهه ملی ایران به نمایندگی مردم تویسرکان انتخاب گردید اما وزیر وقت کشور (محمدرضا مهدوی کنی) مانع از صدور اعتبارنامه وی گردید. پس از ماجرای ارتداد جبهه ملی او که حاضر به استعفا از نمایندگی اولین دوره مجلس شورای ملی پس از انقلاب نبود، در سوم شهریور ۱۳۶۰ به زندان افتاد و چون زیر بار مصاحبهٔ تحمیلی نمی‌رفت، پس از چند ماه زندان انفرادی تا اسفند ۱۳۶۲ به مدت سی ماه در زندان ماند. مرحوم اردلان در سال ۱۳۶۹ به همراه تنی چند از فعالین سیاسی نامه ای به رئیس جمهور وقت (هاشمی رفسنجانی) نوشت که به نامه ۹۰ امضایی مشهور شد. واکنش حکومت به این نامه سرکوب نویسندگان بود و در نتیجه ایشان مدت‌ها به زندان افتادند و طی ۳۳۳ روز زندان انفرادی و علی‌رغم شکنجه‌های بسیار، حاضر به اعتراف و امضای توبه‌نامه نشد. با شروع فعالیت مجدد جبهه ملی ایران به رهبری ادیب برومند او نیز مجدداً فعالیت خود را در هیأت اجرایی موقت جبهه ملی به همراه سایر فعالان شورای مرکزی آغاز و به عضویت هیأت رهبری انتخاب گردید.
۲۱ بهمن‌ماه مصادف است با سالروز درگذشت دکتر #علی_اردلان عضو برجسته #حزب_ایران و هیأت رهبری #جبهه_ملی_ایران . یادش گرامی باد.
جبهه ملی ایران pinned «ستم و اجحاف نسبت به اساتید دانشگاه را متوقف کنید   گلبانگ آزادی‌خواهی نسل جوان ایران‌زمین، به ویژه دانشجویان فرهیخته‌ی این مرز و بوم، در سراسر جهان طنین‌افکن است و حماسه‌ای اشتیاق‌آفرین را در تاریخ میهن و جهان رقم می‌زند. هرچند خردستیزان و خورشید گریزان به…»
Payam JMI 218.pdf
258.8 KB
نشریه پیام جبهه ملی ایران / شماره ۲۱۸ / ۲۵ بهمن‌ماه ۱۴۰۱ / @Jebhemelli
نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره۲۱۸ به تاریخ ۲۵بهمن ماه ماه ۱۴۰۱

http://jebhemeliiran.org/?p=3272

@JMI_official
دوم اسپند ماه یادآور درگذشت ناگوار #دکتر_هما_دارابی است.
بی‌درنگ او قربانی خشونت‌های فراگیر حاکمیت استبدادی و جامعه استبدادزده است. او در مخالفت با #پوشش_اجباری پیکار کرد و در نهایت به زندگی خود پایان داد.
او از دوران دانش‌آموزی و به‌‍‌ویژه دانشجویی مبارز راه استقلال و آزادی و حاکمیت ملّی و پوینده راه مصدق بزرگ بود. دارابی عضو حزب ملّت ایران و سپس عضو سازمان دانشجویان دانشکاه تهران و سازمان زنان #جبهه_ملی_ایران شد.
دارابی مانند بسیارانی از هموندان نهضت ملّی و جبهه ملّی ایران به امید استقرار آزادی و استقلال خیزش کردند. چندی از انقلاب نگذشت که او با طرح #حجاب_اجباری و #نابرابری_جنسی متوجه استبداد خشنی شد که همه جامعه را فرا می‌گرفت.
فضای خشونت‌گرایانه‌ای که تمام ارکان جامعه را فرا ‌گرفت. بنابراین او تنها برای #پوشش_اجباری پیکار نکرد؛ بلکه نزدیک به چهل سال در مقابل هر نوع استبداد، اختناق و خفقانی ایستاد.
یادش گرامی.
@NFIfans
دکتر هما دارابی

در جوانی و دوران دانشجویی خود در ایران به سازمان دانشجویان جبهه ملی پیوست و چندی بعد نیز از بنیانگذاران سازمان زنان جبهه ملی شد.
دکتر دارابی از هموندان حزب ملت ایران به شمار می‌رفت و برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت نمود و موفق شد در روانپزشکی و پزشکی اطفال به درجه تخصص نائل آید. پس از چند سال طبابت و تدریس در آمریکا به ایران بازگشت و فعالیت خود در حزب ملت ایران و جبهه ملی را در تشکیلات داخل کشور ادامه داد.
پس از انقلاب به عنوان استاد دانشگاه و پزشک مشغول به کار شد، اما به دلیل عقایدش از تدریس محروم و پرونده طبابتش باطل اعلام گردید.
سرانجام در اسفند ماه ۱۳۷۲ در میدان تجریش تهران و در برابر انظار آتش به تن و جان خویش افکند و از دنیا رفت.
او دلیل این کار را اعتراض به حجاب اجباری و وضعیت زنان در ایران اعلام کرده بود.

🆔 @NFIfans
29 سال پیش در چنین روزی ققنوسی خود را به آتش زد تا با سوزاندن خود، آتش آتشکده جنبش زنان در ایران را زنده نگاه دارد. حرکت او که حقیقتا ناشی از شجاعت غیرقابل وصف اش می بود که زندگی را چیزی جز آزادی و آزادگی نمی دید، امروز گرمابخش جنبش «زن، زندگی، آزادی» است و به همه ما یادآوری می کند که آزادی هزینه دارد، هزینه ای به بزرگی تنهایی و انزوا، خودسوزی و از جان گذشتگی، آن ققنوس کسی نیست جز بانو #هما_دارابی عضو موسس #سازمان_زنان_جبهه_ملی_ایران و یار دیرین بانو #پروانه_فروهر در #حزب_ملت_ایران، دارابی همزمان با ورود به دانشکده پزشکی عضو جبهه ملی ایران و حزب ملت ایران شد و در ۱۶ آذر ۱۳۴۰ در مراسم بزرگداشت کشته‌شدگان ۱۶ آذر سخنرانی کرد. دارابی به همراه پروانه فروهر سازمان زنان جبهه ملی را تشکیل داد و در کنگره اول جبهه ملی در بهمن ۱۳۴۱ شرکت و همراه با پروانه اسکندری به عنوان نماینده زنان برگزیده گردید. #پرستو_فروهر در این ارتباط می گوید «در اولین کنگره جبهه ملی، فکر می‌کنم در سال ۱۳۴۰، او (پروانه فروهر) و هما دارابی اولین زنانی هستند که در تشکیلات جبهه ملی حضور رسمی دارند و این اتفاق، قبل از ۱۳۴۰ است؛ یعنی قبل از مسئله حق رأی زنان و...» دکتر دارابی که در دوران دانشجویی از شاخص ترین مبارزان جنبش دانشجویی در انقلاب ضد سلطنتی سال 57 بود، بارها به زندان افتاد و طعم برخوردهای پلیسی را چشید. شادروان دارابی که فارق التحصیل رشته های پزشکی اطفال و روانشناسی از دانشگاه تهران و ایالات متحده بود، پس از انقلاب مدیریت گروه روانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی را بر عهده گرفت و به عضویت گروه آموزش تخصصی روانپزشکی مجتمع آموزشی و پژوهشی وزارت بهداری درآمد. از دیگر خدمات او همچنین می توان به راه اندازی بخش روان‌شناسی و گفتاردرمانی بیمارستان روانپزشکی «شهید سهامی» اشاره داشت. متاسفانه وی در سال تحصیلی ۱۳۷۰-۱۳۶۹ و با افزایش سخت‌گیری‌ها در بحث پوشش و حجاب برخلاف نص صریح قانون به دلیل بدحجابی و با عنوان «عدم رعایت شئونات» از استادی برکنار گردید و اگرچه با پیگیری های خودش و همسرش دکتر #منوچهر_کیهانی دیوان عدالت اداری ممنوعیت کار وی را لغو کرد اما بانو دارابی دیگر علاقه ای به فعالیت در مطب خود نداشت. روانشاد دارابی به عنوان یک فعال سیاسی و اجتماعی در آخرین اقدام خود و برای آنکه صدای تبعیض و محرومیت زنان در ایران را به گوش مردم داخل و خارج برساند، در اعتراض به #حجاب_اجباری در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۷۲ در میدان تجریش تهران اقدام به خودسوزی کرد و یک روز بعد در تاریخ سوم اسفندماه از این جهان مادی پر کشید. گرامی باد یاد و خاطره آن مبارز راستین راه #مصدق

@NFIfans
تراژدی تخریب بافت‌های تاریخی؛ بافت شیراز

سرزمین ایران با دارا بودن شهرهایی که سده‌ها از شکل‌گیری و سکونت در آن‌ها می‌گذرد، واجد ارزش‌های شهرسازانه، معمارانه‌، فرهنگی و اجتماعی بسیاری است اما علی‌رغم وجود شهرهای تاریخی متعدد و بافت‌های واجد ارزش، به دلایلی که بر هیچ فرهیخته و دلسوزی پوشیده نیست؛ و به دلیل بی قانونی و فساد سیستماتیک دولتی و حکومتی، تاکنون نگرش منسجمی درباره‌ی مشکلات این شهرها اندیشیده نشده است و فعالیت‌هایی که در قالب طرح‌های گوناگون (طرح جامع شهر، طرح تفصیلی، مطالعات بافت تاریخی و غیره) انجام شده‌، دامنه‌ ای، عموما محدود به مطالعات باقی مانده است.
ضعفِ دانش و آگاهی درباره‌ی ارزش‌های فرهنگی و اقتصادی بافت‌های تاریخی و عدم عرضه‌ی خدمات متناسب با ساختار بافت‌های تاریخی توسط مدیریت های شهری وابسته، فساد سیستماتیک، نگرش کاسبکارانه به شهر و فساد سنگین دولتی و مدیریتی توسط مدیدان جمهوری اسلامی در تمام عرصه ها، سبب دوچندان شدن مشکلات معیشتی، مهاجرت و جایگزینی اجتماعی در بافت‌های تاریخی و تغییر ساختار و فضای محله‌های تاریخی شده است. در واقع عدم توجهِ نهادها و ارگان‌های ذی‌ربط به مسئله‌ی توسعه‌ی پایدار بافت‌های تاریخی سبب ایجاد شرایط دشوار معیشتی برای هموطنان ساکن در این مناطق شده است و بهانه‌های در ظاهر موجهی برای تخریب‌ و مداخلات کلان به‌‌دست سوداگران در مدیریت شهری و پیمانکاران نانجیب شان داده است.
 
از سوی دیگر سال‌هاست شاهد از بین رفتن ارزش‌های فرهنگی و تاریخی سرزمین به قصد توسعه‌‌ی اماکن مذهبی هستیم. فراموش نکنیم که در همین ۴۳سال تباهی و سیاهی شاهد تورم کژاندیشه ها و بدکرداری هایی چون زمینخواری، کوه خواری، دره خواری، رودخانه خواری و این اواخر شاهد پدیده گورستان خواری توسط دولت هایی شدیم که با پوزخند گورخوابی برخی شهروندان از شهر رانده شده را می نگریستند!
 
در تداوم این قبیل نگاه قیمومیت گرا و تکرار اقتدارگرایایی های شهری و در طی این طرح های غیرعلمی و نالازم  بود که هزینه‌هایی هنگفت و نامتناسب با سطح نیازهای حقیقی جامعه تعریف شد که امروز آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی آن به‌جد قابل بررسی است. این مواجهه مخرب با بافت تاریخی شهرهای هویت مند را البته پیش از انقلاب نیز، به‌خصوص در مجموعه‌های زیارتگاهی همانند بافت پیرامونی حرم رضوی در شهر مشهد شاهد بوده ایم و اکنون نیز ملت ایران شاهد نتایج همان تخریب‌های گسترده و تداوم نگاه پشتِ خاکریزی نظامیان مدیر شده به مقوله معماری، شهر و اسکان است.
توسعه‌ پایدار در کشورهایی امکان می‌یابد که هم از خلاقیت مدیریتی بهره داشته و هم هنر بازآفرینی میراث را قدر بدانند. عدم‌ توجه مدیران نالایق و بی‌کفایت رژیم اسلامی به این موارد در سرزمین هنی چون ایران با تمدن درخشان و پیشرفته‌ی نظام شهرنشینی که از آبشخور اندیشه‌ی فرهنگیِ غنی سیراب شده است، توسعه‌ی کشور را در مسیر پرسنگلاخ و بی جبرانی قرار داده است.
امروزه بهره‌برداری‌های سیاسی و اقتصادیِ مافیای قدرت و ثروت از جریانات مذهبی و استفاده‌ی ابزاری از اعتقادات مردم بر همگان آشکار شده است و به‌ویژه در این مسئله ما پروژه‌های ناموفقی همچون توسعه‌های نامتوازن امام‌زاده‌ها و بقاع متبرکه در شهرهای تاریخی مشهد، قم، تهران، قزوین و غیره را در پیش رویمان داریم که علاوه بر از بین بردن بخش‌هایی از هویت معماری این سرزمین، باعث جابه‌جایی‌های اجباری و نارضایتی سکنه و اهالی بومی مناطق پیرامون بناهای مذهبی شده است.
در طرح به اصطلاح توسعه‌ی حرم شاهچراغ، ۳۶۰ هکتار از بافت تاریخی شیراز تخریب خواهد شد. بافتی که به‌گفته‌ی کارشناسانِ آگاه، ارزش ثبت جهانی داشته و می‌تواند همپای بافت تاریخی شهر یزد، ارزش افزوده ایجاد کند. اما متاسفانه ولع و سوداگری افراد صاحب‌نفوذ نمی‌گذارد تا منفعت این جریان شامل حال اهالی و ساکنین شود.
ارکان سودجوی قدرت در راستای اجرایی کردن برنامه‌های خود بدون لزوم پایبندی به قوانینِ موجود تمام قوانین را بدون هیچ‌گونه مانعی به بازی گرفته و درهم می‌شکنند. نمونه‌هایی آشکار از این قانون‌شکنی‌ها در بافت تاریخی شیراز عبارتند از: – تفویض اختیار از شورای عالی معماری و شهرسازی به استانداری فارس برای تصمیم‌گیری محدوده‌ی ۵۷ هکتاری بافت تاریخی (در صورتی‌که شورای عالی معماری و شهرسازی پیش‌تر اجرایی نشدن این طرح را مصوب کرده است). – عدم همکاری و اهمال‌کاری وزارت میراث‌فرهنگی و اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان فارس در زمینه‌ی ثبت پلاک‌های ارزشمند در بافت تاریخی. – تخلف وزارت میراث فرهنگی در اختیار تام دادن به رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی (مدیرکل اسبق میراث‌فرهنگی فارس) برای تصمیم‌گیری در طرح توسعه‌ی ۵۷ هکتاری حرم شاهچراغ. – مشارکت  وزارت کشور در تخریب بافت تاریخی شیراز (مصوبات سفر استانی دولت رئیسی در مهرماه ۱۴۰۰).
– تملک اجباری بناهای محدوده‌ی حرم شاهچراغ به قصد تخریب (ارسال نامه‌های غیرقانونی و اخطار به اهالی و ساکنین بافت جهت تخلیه‌ی خانه‌های مسکونی). – طرح کمیسیون ماده‌ی ۵ شهرداری شیراز مبنی بر تخریب بخش قابل توجهی از بافت محلات قدیمی شیراز. – موافقت پژوهشگاه میراث‌فرهنگی با تخریب ۳۵ پلاک تاریخی (در این طرح حداقل ۱۵۰ خانه‌ی تاریخی در طرح توسعه‌ی شاه‌چراغ تخریب خواهد شد).
سازمان مهندسان جبهه‌ ملی ایران  تخریب بافت‌های تاریخی و ارزشمند میهن مان را که به‌معنای تخریب هویت فرهنگی این سرزمین کهن است، محکوم میکند و به سران جمهوری اسلامی و وابستگان آن هشدار می‌دهیم که تداوم روند غیرقانونی تخریب و تملک بافت تاریخی و عدم توجه به خواسته‌ها و مطالبات مردم بهای گرانی را بر جامعه تحمیل خواهد کرد و باید به زودی منتظر بروز فجایع متعددی بود که دامان شما را نیز خواهد گرفت.
ما برطبق ۷۰سال سابقه مبارزه با استعمار، تبعیض و حکام خودکامه، اکنون نیز خواهان حاکمیت قانون و نفی استبداد شما در شهر و روستا و در دانشگاه و کارخانه هستیم!
ما خواستار تدوین و اجرای اصولی طرح‌های بازآفرینی و بهسازی بافت تاریخی شیراز و به تبع آن سایر بافت‌های تاریخی کشور هستیم و هرگونه دخل و تصرف و تخریب این بافت‌های تاریخی را با هر عنوان و بهانه‌ایی محکوم می‌کنیم.
باید آگاه باشید که دیگر نمی‌توان با دروغ‌گویی، سرکوبِ اعتراض مردم و نسبت دادن حافظان ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی به جریانات و گروه‌های خاص، همان تجربه‌های شکست‌خورده‌ی پیشین را تکرار کنید و کشور را بیشتر از این به تباهی بکشانید.
 
سازمان مهندسان جبهه ملی ایران

http://jebhemeliiran.org/?p=3293
2024/09/29 11:18:31
Back to Top
HTML Embed Code: