Forwarded from هواداران جبهه ملی ایران
جهان پهلوان غلامرضا تختی چند ماه پس از کودتای ننگین امرداد ۳۲ - که سرنوشت ایران و منطقه را تغییر داد - در مسابقات جهانی توکیو ۱۹۵۴ با قاب عکس زنده یاد دکتر مصدق که در دادگاه نظامی ساخته استعمار و دربار در حال دفاع از ملت ایران بود، در جمع کشتی گیران حاضر در تصویر، وفاداری خود را به نماد استقلال، آزادی، عدالت و اخلاق و تلاشهای ملت ایران برای بهروزی، این چنین ابراز داشت.
تختی همیشه به دلیل موضع گیری سیاسی تحت اعمال محدودیتها و محرومیتهای سنگین اجتماعی و ورزشی حکومت وقت قرار میگرفت، اما در هیچ شرایطی از مردم رویگردان نشد و مصلحت اندیشی نداشت.
یادش گرامی و مانا
درود بر تمامی ورزشکاران مردمی ایران
🆔 @NFIfans
تختی همیشه به دلیل موضع گیری سیاسی تحت اعمال محدودیتها و محرومیتهای سنگین اجتماعی و ورزشی حکومت وقت قرار میگرفت، اما در هیچ شرایطی از مردم رویگردان نشد و مصلحت اندیشی نداشت.
یادش گرامی و مانا
درود بر تمامی ورزشکاران مردمی ایران
🆔 @NFIfans
Payam JMI 217.pdf
252.3 KB
نشریه پیام جبهه ملی ایران / شماره ۲۱۷ / ۲۳ آبان ۱۴۰۱ / @Jebhemelli
Forwarded from هواداران جبهه ملی ایران
نشریه پیام جبهه ملی، شماره ۲۱۷ منتشر شد.
پیام، نشریه داخلی جبهه ملی ایران
در این شماره بخوانید
تغییر و تحول جبر زمان است، راه عبور از بحران، تاسیس یک کنگره ملی از تمام گروههای جامعه است
دست روی ماشه
به غارت و چپاول ملت ایران پایان دهید
سیستمهای منقضی شده
وکیل ملت یا وکیل الدوله
حق بهرهمندی از وکیل از حقوق اساسی آحاد جامعه است
https://jebhemeliiran.org/?p=3114
🆔 @NFIfans
پیام، نشریه داخلی جبهه ملی ایران
در این شماره بخوانید
تغییر و تحول جبر زمان است، راه عبور از بحران، تاسیس یک کنگره ملی از تمام گروههای جامعه است
دست روی ماشه
به غارت و چپاول ملت ایران پایان دهید
سیستمهای منقضی شده
وکیل ملت یا وکیل الدوله
حق بهرهمندی از وکیل از حقوق اساسی آحاد جامعه است
https://jebhemeliiran.org/?p=3114
🆔 @NFIfans
از اینستاگرام پرستو فروهر:
#زن_زندگی_آزادی
#دادخواهی
دهههاست تنِ پارهپاره قربانیان سرکوبهای حکومتی را به خاک میسپاریم، دهههاست با ذره ذره خون دل، قدم به قدم ایستادگی و ندا به ندا اعتراض، تاریخی میسازیم از همبستگی؛ پیکرهای از دادخواهی. بر شانههای این پیکرهی شریف که بایستیم، آینده پیداست، از آنِ ماست!
شریان باریکی در تن این دادخواهی تلاش هر سالهی ما بازماندگان بوده است برای برگزاری آیین یادبودِ کشتهشدگان. امسال نیز، به رسم این سنتِ هر ساله در سالروزِ قتل سیاسی پروانه و داریوش فروهر در خانه و قتلگاه آنان گردهم میآییم.
پرستو فروهر، آرش فروهر
سه شنبه یکم آذرماه، ۴ تا ۶ بعدازظهر
خیابان سعدی، خیابان هدایت (قاعدی)، کوچه مرادزاده، پلاک ۱۸
https://www.instagram.com/p/ClImaBINlWa/?igshid=MDM4ZDc5MmU=
#زن_زندگی_آزادی
#دادخواهی
دهههاست تنِ پارهپاره قربانیان سرکوبهای حکومتی را به خاک میسپاریم، دهههاست با ذره ذره خون دل، قدم به قدم ایستادگی و ندا به ندا اعتراض، تاریخی میسازیم از همبستگی؛ پیکرهای از دادخواهی. بر شانههای این پیکرهی شریف که بایستیم، آینده پیداست، از آنِ ماست!
شریان باریکی در تن این دادخواهی تلاش هر سالهی ما بازماندگان بوده است برای برگزاری آیین یادبودِ کشتهشدگان. امسال نیز، به رسم این سنتِ هر ساله در سالروزِ قتل سیاسی پروانه و داریوش فروهر در خانه و قتلگاه آنان گردهم میآییم.
پرستو فروهر، آرش فروهر
سه شنبه یکم آذرماه، ۴ تا ۶ بعدازظهر
خیابان سعدی، خیابان هدایت (قاعدی)، کوچه مرادزاده، پلاک ۱۸
https://www.instagram.com/p/ClImaBINlWa/?igshid=MDM4ZDc5MmU=
Forwarded from نگارستان اندیشه
🏷 مراسم یادبود درگذشت استاد پیشکوست تاریخ و چهره ملی و ایران دوست دکتر ناصر تکمیل همایون
📌 روز چهارشنبه دوم آذرماه مصادف است با هشتاد و ششمین سالروز تولد استاد ناصر تکمیل همایون؛ از مدت ها پیش بنا بود در این روز آخرین کتاب استاد به نام «ایرانِ جان: هویت فرهنگی و ملی ایرانیان» که از سوی انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده، رونمایی شود. دریغ و درد که این رویداد با هفتمین روز فقدان او هم زمان شد. دکتر ناصر تکمیل همایون که عمری را به نام «ایران» قلم زد و به برای «ایران» گام برداشت در آخرین اثر خود تلاش کرده تا با نگاهی تاریخی و اجتماعی، شکل گیری و تطور هویت ملی ایرانیان را در اعصار تاریخ بازنمایی کند.
📍این مراسم روز چهارشنبه دوم آذرماه ۱۴۰۱ از ساعت ۱۶:۳۰ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار خواهد شد. در این مراسم فیلمها و عکسهایی از عمر پربار دکتر تکمیل همایون نمایش داده می شود و تعدادی از همراهان او از خاطرات و خصایل نیک وی یاد خواهند کرد.
📌 روز چهارشنبه دوم آذرماه مصادف است با هشتاد و ششمین سالروز تولد استاد ناصر تکمیل همایون؛ از مدت ها پیش بنا بود در این روز آخرین کتاب استاد به نام «ایرانِ جان: هویت فرهنگی و ملی ایرانیان» که از سوی انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده، رونمایی شود. دریغ و درد که این رویداد با هفتمین روز فقدان او هم زمان شد. دکتر ناصر تکمیل همایون که عمری را به نام «ایران» قلم زد و به برای «ایران» گام برداشت در آخرین اثر خود تلاش کرده تا با نگاهی تاریخی و اجتماعی، شکل گیری و تطور هویت ملی ایرانیان را در اعصار تاریخ بازنمایی کند.
📍این مراسم روز چهارشنبه دوم آذرماه ۱۴۰۱ از ساعت ۱۶:۳۰ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار خواهد شد. در این مراسم فیلمها و عکسهایی از عمر پربار دکتر تکمیل همایون نمایش داده می شود و تعدادی از همراهان او از خاطرات و خصایل نیک وی یاد خواهند کرد.
به یاد یاران خونین کفنمان، داریوش و پروانه فروهر
ای قدرتمداران سست بنیان و بیخرد! ای خرده قاهران و جابران! ای آواز دهشتتان را افلاک شنیده و از نهیب بیدادتان تن مردمان لرزیده! اینک با شما سخنی داریم و از شما پرسشی. پرسشی روشن و کوتاه، چون پرسش همان مردمان و فراموششدگان. چون تمام آن پرسشها که پاسخی نگرفتند: به راستی شما چه کسی را نمیکشید؟ مردان را؟ زنان را؟ پیران را؟ جوانان و کودکان را؟
چون به گذشتهی سیاه و اکنونِ سرخ مینگریم، مبهوت میشویم از تکثری که شما از کشتگان و شهیدان ساختهاید. شگفت عادلانی که شمایید! در کشتار چنان عدالت پیشه کردهاید که هیچ مردمی و هیچ خانهای از سوگ و خون، شیون و فریاد و بغض و بیداد بینصیب نماندهاند. به یاران در خون غلتیدهی خود نگاه میکنیم. نامش پروانه بود. زن بود و ایران را دوست داشت. میگفت ۹۰۰ سال تاریخ را در پس خویش میبیند. کشتید. نامش داریوش بود. مرد بود و آزادی را غمگنانه نجوا میکرد. اما کشتید.
شما تنها پیران را میکشید؟ کودکان از شما در امان اند؟ نامش کارون بود. ۹ ساله بود و شبها پیش از خواب آرزو میکرد ستارهها را در دستانش جای دهد. کشتید. محمد مختاری؟ کشتید. محمد جعفر پوینده؟ کشتید.
پروانه و داریوش فروهر دو تن از یاران ما بودند. دو تن؛ «زن» و «مرد». در کنار یکدیگر و دوشادوش، «آزادی و آبادیِ میهن» را آرزو میکردند و بر تقدیر غمآگین این خاکِ سوخته اشک میفشاندند. خانوادهای بودند در خانهای در خیابان هدایت، کوچهی مرادزاده. پدر و مادر بودند، تجسم «زندگی».پس کشتید. شما «زن، زندگی، آزادی» را کشتید و «مرد، میهن، آبادی» را به مسلخ بردید. دشنهی بیدادتان قلب آنان را درید. دست بسته بودند و دهان پوشیده. این چنین خواستید صدای آنان را خاموش کنید، اما شما جورپیشگانِ خونینپنجه ندانستید که صدای آنان تا به امروز طنین افکن است و تا ابد خواهد ماند.
پروانه اسکندری زن بود. به زبان مشترک ملیاش میاندیشید، قلم به دست میگرفت و صدایی رسا داشت. او که برای اندیشهاش مورد طعن چپ و راست بود و محال است تصویر آن تهمتهای گزنده در دانشگاه سیاتل از پیش چشممان لحظهای غایب شود. چه راست گفت که «شما پیام من را نگرفتید». زنی که در هیچ الگوی تحمیل شدهای خلاصه نمیشد؛ آنچه شما و دیگران از «زن» نمیخواستید.
و داریوش فروهر چه شکوهمندانه خطاب به ملت ایران گفت: «ایرانیام، نه آن ایرانیِ نادلبستهای که بگوید حب وطن تا آنجا حدیث شریفی است که مایهی درد و رنج نباشد» و خود بر این کلام استوار ماند. میهن را پاس داشت و هر آنچه درد اسارت و استبداد بود بر جان خرید و از جان کاست تا بایستد و قامت فرود نیاورد، مگر به سختکشیِ بیدادگران.
شما زن و مرد را در زنجیر میخواستید و آن دو چنین نبودند. زنجیر! چه واژهی هولناکی است در خاطر ما! آن سالها نامش را گذاشتند «قتلهای زنجیرهای» و ما روزها را میشمردیم که این زنجیر کی گسسته شود؟ گسسته نشد. اگر دیروز چون فروهرها را میکشتید، پس نوبت به زحمتکشان رسید؛ آیات نجابت و شرافت، ستار بهشتی و محسن محمدپور. کشتید. اگر دیروز کارون حاجی زاده را در کنار پیکر در خون خفتهی پدرش کشتید، امروز کیان پیر فلک را دست در دست پدرش میکشید.
سرمان به دوران میافتد و چشمان خونبارمان سیاه میشوند از آن تکثر و این شباهتها در کشتار. به راستی شما ترسندگان از اندیشه و آزادی چه خوش خیال خون مردمان می ریزید و باز هم به این خونریزیها ادامه میدهید.
شما نمیدانید، اما خواهید دانست. به زودی خواهید دانست؛ که روی دریای خون نمیتوان ایستاد. باید بدانید سرانجام خونریزی و ستمگری، سقوط به ورطه نابودی و افتادن در قعر اقیانوس اضمحلال و قهر و کین ملت ایران است. این سرنوشت محتوم هر ظالمی در ضمیر تاریخ است.
هیأت رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران-اول آذر ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
http://jebhemeliiran.org/?p=3146
ای قدرتمداران سست بنیان و بیخرد! ای خرده قاهران و جابران! ای آواز دهشتتان را افلاک شنیده و از نهیب بیدادتان تن مردمان لرزیده! اینک با شما سخنی داریم و از شما پرسشی. پرسشی روشن و کوتاه، چون پرسش همان مردمان و فراموششدگان. چون تمام آن پرسشها که پاسخی نگرفتند: به راستی شما چه کسی را نمیکشید؟ مردان را؟ زنان را؟ پیران را؟ جوانان و کودکان را؟
چون به گذشتهی سیاه و اکنونِ سرخ مینگریم، مبهوت میشویم از تکثری که شما از کشتگان و شهیدان ساختهاید. شگفت عادلانی که شمایید! در کشتار چنان عدالت پیشه کردهاید که هیچ مردمی و هیچ خانهای از سوگ و خون، شیون و فریاد و بغض و بیداد بینصیب نماندهاند. به یاران در خون غلتیدهی خود نگاه میکنیم. نامش پروانه بود. زن بود و ایران را دوست داشت. میگفت ۹۰۰ سال تاریخ را در پس خویش میبیند. کشتید. نامش داریوش بود. مرد بود و آزادی را غمگنانه نجوا میکرد. اما کشتید.
شما تنها پیران را میکشید؟ کودکان از شما در امان اند؟ نامش کارون بود. ۹ ساله بود و شبها پیش از خواب آرزو میکرد ستارهها را در دستانش جای دهد. کشتید. محمد مختاری؟ کشتید. محمد جعفر پوینده؟ کشتید.
پروانه و داریوش فروهر دو تن از یاران ما بودند. دو تن؛ «زن» و «مرد». در کنار یکدیگر و دوشادوش، «آزادی و آبادیِ میهن» را آرزو میکردند و بر تقدیر غمآگین این خاکِ سوخته اشک میفشاندند. خانوادهای بودند در خانهای در خیابان هدایت، کوچهی مرادزاده. پدر و مادر بودند، تجسم «زندگی».پس کشتید. شما «زن، زندگی، آزادی» را کشتید و «مرد، میهن، آبادی» را به مسلخ بردید. دشنهی بیدادتان قلب آنان را درید. دست بسته بودند و دهان پوشیده. این چنین خواستید صدای آنان را خاموش کنید، اما شما جورپیشگانِ خونینپنجه ندانستید که صدای آنان تا به امروز طنین افکن است و تا ابد خواهد ماند.
پروانه اسکندری زن بود. به زبان مشترک ملیاش میاندیشید، قلم به دست میگرفت و صدایی رسا داشت. او که برای اندیشهاش مورد طعن چپ و راست بود و محال است تصویر آن تهمتهای گزنده در دانشگاه سیاتل از پیش چشممان لحظهای غایب شود. چه راست گفت که «شما پیام من را نگرفتید». زنی که در هیچ الگوی تحمیل شدهای خلاصه نمیشد؛ آنچه شما و دیگران از «زن» نمیخواستید.
و داریوش فروهر چه شکوهمندانه خطاب به ملت ایران گفت: «ایرانیام، نه آن ایرانیِ نادلبستهای که بگوید حب وطن تا آنجا حدیث شریفی است که مایهی درد و رنج نباشد» و خود بر این کلام استوار ماند. میهن را پاس داشت و هر آنچه درد اسارت و استبداد بود بر جان خرید و از جان کاست تا بایستد و قامت فرود نیاورد، مگر به سختکشیِ بیدادگران.
شما زن و مرد را در زنجیر میخواستید و آن دو چنین نبودند. زنجیر! چه واژهی هولناکی است در خاطر ما! آن سالها نامش را گذاشتند «قتلهای زنجیرهای» و ما روزها را میشمردیم که این زنجیر کی گسسته شود؟ گسسته نشد. اگر دیروز چون فروهرها را میکشتید، پس نوبت به زحمتکشان رسید؛ آیات نجابت و شرافت، ستار بهشتی و محسن محمدپور. کشتید. اگر دیروز کارون حاجی زاده را در کنار پیکر در خون خفتهی پدرش کشتید، امروز کیان پیر فلک را دست در دست پدرش میکشید.
سرمان به دوران میافتد و چشمان خونبارمان سیاه میشوند از آن تکثر و این شباهتها در کشتار. به راستی شما ترسندگان از اندیشه و آزادی چه خوش خیال خون مردمان می ریزید و باز هم به این خونریزیها ادامه میدهید.
شما نمیدانید، اما خواهید دانست. به زودی خواهید دانست؛ که روی دریای خون نمیتوان ایستاد. باید بدانید سرانجام خونریزی و ستمگری، سقوط به ورطه نابودی و افتادن در قعر اقیانوس اضمحلال و قهر و کین ملت ایران است. این سرنوشت محتوم هر ظالمی در ضمیر تاریخ است.
هیأت رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران-اول آذر ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
http://jebhemeliiran.org/?p=3146
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
به یاد یاران خونین کفنمان،داریوش و پروانه فروهر
ای قدرتمداران سست بنیان و بی خرد! ای خرده قاهران و جابران! ای آواز دهشتتان را افلاک شن...
پیام دکتر موسویان ریاست شورای مرکزی جبهه ملی ایران به ششمین کنگرهی سازمانهای خارج از کشور کنگرهی ژینا (مهسا) امینی
https://youtu.be/I_Ceelw2y6A
https://youtu.be/I_Ceelw2y6A
YouTube
پیام دکتر موسویان ریاست شورای مرکزی جبهه ملی ایران به کنگره سازمانهای خارج از کشور
پیام دکتر موسویان ریاست شورای مرکزی جبهه ملی ایران به ششمین کنگره سازمانهای خارج از کشورکنگره ژینا(مهسا) امینی
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
با دریغ و تأسف بیپایان درگذشت آقای دکتر محمد عاملی، پزشک فرهیخته و میهندوست، داماد شخصیت بزرگ ملی شادروان دکتر غلامحسین صدیقی را به خانوادههای ارجمند صدیقی و عاملی به ویژه به همسر گرامی ایشان خانم دکتر نیکو صدیقی تسلیت میگوییم.
سازمان پزشکان و پیراپزشکان جبهه ملی ایران
تهران-دهم آذرماه ۱۴۰۱
https://jebhemeliiran.org/?p=3151
با دریغ و تأسف بیپایان درگذشت آقای دکتر محمد عاملی، پزشک فرهیخته و میهندوست، داماد شخصیت بزرگ ملی شادروان دکتر غلامحسین صدیقی را به خانوادههای ارجمند صدیقی و عاملی به ویژه به همسر گرامی ایشان خانم دکتر نیکو صدیقی تسلیت میگوییم.
سازمان پزشکان و پیراپزشکان جبهه ملی ایران
تهران-دهم آذرماه ۱۴۰۱
https://jebhemeliiran.org/?p=3151
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
با دریغ و تاسف بی پایان درگذشت آقای دکتر محمد عاملی،پزشک فرهیخته و میهن دوست،داماد شخص...
Audio
مصاحبه #دکتر_موسویان ریاست هئیت رهبری اجرایی #جبهه_ملی_ایران با رادیو عصر جدید
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
#خبر
🟥◾️دیوارنویسی؛ دانشکده فنی پردیس مرکزی دانشگاه تهران.
۱۴ آذر ۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران
#اعتراضات_دانشجویی
#یازدهمین_هفته_اعتراضات_دانشجویی
3⃣9⃣0⃣8⃣
🆔 @senfi_uni_iran
🟥◾️دیوارنویسی؛ دانشکده فنی پردیس مرکزی دانشگاه تهران.
۱۴ آذر ۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران
#اعتراضات_دانشجویی
#یازدهمین_هفته_اعتراضات_دانشجویی
3⃣9⃣0⃣8⃣
🆔 @senfi_uni_iran
۶۹ سال است که پهنه دانشگاه از خون دانشجویان غیرتمند ایران گلگون است
کودتای ننگین و بیگانه ساخته ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نه تنها استقلال ملّی ایران را به تاراج برد، بلکه موجبات پیدایش یک استبداد سرکوبگر مذهبی را در ۲۵ سال بعد فراهم آورد. وجدان جمعی جامعه ایران هیچگاه این کودتا را برنتابید و جمعی از نیروهای ملی از جانگذشته، بر ضد این تجاوز آشکار ایستادگی کردند و نهضت مقاومت ملّی را بنیاد نهادند. بازار تهران و چندین شهر نسبت به کودتا و دادگاه فرمایشی دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران، در ۱۱ مهر و ۲۱ آبان ۱۳۳۲ اعتصاب و اعتراض کردند. جنبش دانشجویی به عنوان قلب تپنده نهضت ملی، به خروش آمد. ابتدا دانشجویان دانشگاه تبریز در ۲۱ آبان تظاهرات دامنهداری را فراهم کردند. در اوایل آذرماه همان سال دنیس رایت، کاردار موقت سفارت انگلیس، به همراه هیأتی بلندپایه پیروزمندانه به ایران آمد و روز چهاردهم آذر دولت کودتاچی برقراری روابط سیاسی بین ایران و انگلیس را اعلام کرد. نیروهای ملی با برقراری رابطه عادی و صلحآمیز با کشورها مخالفتی نداشتند، آنچه مورد اعتراض آنان بود، سلطه بیگانه بر هستی ایرانزمین بود. میدانستند که اگر استقلال نباشد، آزادی هم نخواهد بود و استبداد بیرحم، ایران را ویران خواهد کرد. دانشگاه تهران که پیش از آن نسبت به برپایی دادگاه دکتر مصدق تظاهرات خود را آغاز کرده بود، تا جایی که دانشجویان فریاد «زندهباد مصدق» و «مرگ بر شاه» را سر میدادند. اینک با آغاز سلطه دگرباره دولت انگلیس بر مناسبات ایران، دانشگاه به خروش آمد. ضمن اینکه ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهوری آمریکا نیز تصمیم خود برای آمدن به ایران را اعلام کرده بود. در آن ایام جنبش دانشجویی نشان داد، نقطه ثقل نهضت ملی ایران است. اما روز ۱۶ آذرثابت کرد که جنبش دانشجویی نقطه عطف تاریخ مبارزات ملت ایران نیز هست. در این تاریخ، کودتاچیان حرمت دانشگاه را شکستند، استقلال دانشگاه را که پیشتر در دولت ملی تصویب شده بود، زیرپا نهادند. نظامیان ابتدا دانشگاه تهران را محاصره کردند و سپس با ورود به دانشگاه، فضای رعبآوری را ایجاد نمودند. پیشازظهر بین چندین دانشکدهی دانشگاه تهران با مأموران فرمانداری نظامی، زدوخورد روی داد، اما در دانشکده فنی نیروهای نظامی وارد سرسرای آن شدند، دانشجویان دانشکده فنی نسبت به حضور نظامیان مسلسل به دست، خشمگین شده و شعار دادند. نظامیان به دانشجویان حمله کرده و دانشجویان را به رگبار بستند و خون گرامی سه تن از دانشجویان یعنی احمد قندچی، مصطفی بزرگنیا و مهدی شریعت رضوی را بر زمین ریختند. بعدها نهتنها قاتلان و عاملان این جنایت بزرگ توسط شاه ایران مورد بازخواست و سرزنش قرار نگرفتند که مورد ستایش و ارتقاء درجه هم واقع گردیدند. وارثین آن تیراندازی جنایتکارانه و بلاگردانانِ بلای ۲۸ مرداد که ملتی به ستوه آمده را گرفتار اینچنین پیآمد شومی کردند، فراموش نکنند که نخستین خونی که زمین دانشگاه را رنگین کرد، پس از کودتای ۲۸ مرداد و در روز ۱۶ آذر بود. عجبا که دانشجوکُشی و جوانکُشی همچنان ادامه یافته است تا خلافتِ دیگر جباران و نسخهبرداران آن روز، ۱۸ تیر ۱۳۷۸ را رقم بزنند و در این روزها تمام دانشگاه های کشور را مورد تاخت وتاز قرار دهند. اکنون کشور ما سرب سوزان است پاسخ، گر بپرسی از عدالت، هر ره دیگر بود مسدود جزء راه رذالت! اکنون استبدادی بهمراتب خشنتر و بیرحمانهتر از نظام گذشته حاکم شده است. نظامی که دانشجوکُشی و جوانکُشی را سرلوحه اعمال خود کرده و کودککُشی را پیشه خود ساخته است. تا جاییکه ۱۰ درصد از کشتهشدگان جنبش اخیر، کودک بودند. دانشگاه به عنوان نقطه ثقل جنبش مدنی اخیر، نه تنها سکوت سالهای گذشته را جبران کرده که اکنون توانسته به عنوان سرسلسله جنبش، خود را متبلور کند. تا جاییکه تا به حال هیچ جنبش دانشجویی در این هشتاد سال، تا این اندازه فراگیر نبوده است. هیچ دانشگاهی در ایران نیست که در مقابل دژخیمان استبداد بیرحم، به پا نخیزد. اکنون در آستانه سالگرد ۱۶ آذر خونین، همان روش استبداد پیشین حاکم است. نیروهای نظامی و امنیتی، بسیجی و لباس شخصی با استفاده از سلاحهای گرم و سرد، با ورود به صحن دانشگاه، استقلال و حریم دانشگاه را میشکنند. دانشجویان را تهدید، اخراج، ممنوعالورود، ضرب و جرح میکنند. دانشجویان را در محوطه دانشگاه، خوابگاه و گاه بیرون دانشگاه میربایند. در درب اصلی دانشگاهها، دانشجویان شریف مرزوبوم را برانداز میکنند. وارد حریم شخصی دانشجویان میشوند. تحقیر و هتاکی میکنند. اخیراً برای تحدید و تهدید دانشجویان در چندین شهر، مسمومیتهای سریالی نیز رواج یافته است. تمامی اینها سرکوب خشنی است که با آن میخواهند صدای دانشگاه را خفه کنند. درحالیکه اعتراض، اعتصاب، تحصن و تجمع از حقوق اولیه دانشجو است.
کودتای ننگین و بیگانه ساخته ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نه تنها استقلال ملّی ایران را به تاراج برد، بلکه موجبات پیدایش یک استبداد سرکوبگر مذهبی را در ۲۵ سال بعد فراهم آورد. وجدان جمعی جامعه ایران هیچگاه این کودتا را برنتابید و جمعی از نیروهای ملی از جانگذشته، بر ضد این تجاوز آشکار ایستادگی کردند و نهضت مقاومت ملّی را بنیاد نهادند. بازار تهران و چندین شهر نسبت به کودتا و دادگاه فرمایشی دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران، در ۱۱ مهر و ۲۱ آبان ۱۳۳۲ اعتصاب و اعتراض کردند. جنبش دانشجویی به عنوان قلب تپنده نهضت ملی، به خروش آمد. ابتدا دانشجویان دانشگاه تبریز در ۲۱ آبان تظاهرات دامنهداری را فراهم کردند. در اوایل آذرماه همان سال دنیس رایت، کاردار موقت سفارت انگلیس، به همراه هیأتی بلندپایه پیروزمندانه به ایران آمد و روز چهاردهم آذر دولت کودتاچی برقراری روابط سیاسی بین ایران و انگلیس را اعلام کرد. نیروهای ملی با برقراری رابطه عادی و صلحآمیز با کشورها مخالفتی نداشتند، آنچه مورد اعتراض آنان بود، سلطه بیگانه بر هستی ایرانزمین بود. میدانستند که اگر استقلال نباشد، آزادی هم نخواهد بود و استبداد بیرحم، ایران را ویران خواهد کرد. دانشگاه تهران که پیش از آن نسبت به برپایی دادگاه دکتر مصدق تظاهرات خود را آغاز کرده بود، تا جایی که دانشجویان فریاد «زندهباد مصدق» و «مرگ بر شاه» را سر میدادند. اینک با آغاز سلطه دگرباره دولت انگلیس بر مناسبات ایران، دانشگاه به خروش آمد. ضمن اینکه ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهوری آمریکا نیز تصمیم خود برای آمدن به ایران را اعلام کرده بود. در آن ایام جنبش دانشجویی نشان داد، نقطه ثقل نهضت ملی ایران است. اما روز ۱۶ آذرثابت کرد که جنبش دانشجویی نقطه عطف تاریخ مبارزات ملت ایران نیز هست. در این تاریخ، کودتاچیان حرمت دانشگاه را شکستند، استقلال دانشگاه را که پیشتر در دولت ملی تصویب شده بود، زیرپا نهادند. نظامیان ابتدا دانشگاه تهران را محاصره کردند و سپس با ورود به دانشگاه، فضای رعبآوری را ایجاد نمودند. پیشازظهر بین چندین دانشکدهی دانشگاه تهران با مأموران فرمانداری نظامی، زدوخورد روی داد، اما در دانشکده فنی نیروهای نظامی وارد سرسرای آن شدند، دانشجویان دانشکده فنی نسبت به حضور نظامیان مسلسل به دست، خشمگین شده و شعار دادند. نظامیان به دانشجویان حمله کرده و دانشجویان را به رگبار بستند و خون گرامی سه تن از دانشجویان یعنی احمد قندچی، مصطفی بزرگنیا و مهدی شریعت رضوی را بر زمین ریختند. بعدها نهتنها قاتلان و عاملان این جنایت بزرگ توسط شاه ایران مورد بازخواست و سرزنش قرار نگرفتند که مورد ستایش و ارتقاء درجه هم واقع گردیدند. وارثین آن تیراندازی جنایتکارانه و بلاگردانانِ بلای ۲۸ مرداد که ملتی به ستوه آمده را گرفتار اینچنین پیآمد شومی کردند، فراموش نکنند که نخستین خونی که زمین دانشگاه را رنگین کرد، پس از کودتای ۲۸ مرداد و در روز ۱۶ آذر بود. عجبا که دانشجوکُشی و جوانکُشی همچنان ادامه یافته است تا خلافتِ دیگر جباران و نسخهبرداران آن روز، ۱۸ تیر ۱۳۷۸ را رقم بزنند و در این روزها تمام دانشگاه های کشور را مورد تاخت وتاز قرار دهند. اکنون کشور ما سرب سوزان است پاسخ، گر بپرسی از عدالت، هر ره دیگر بود مسدود جزء راه رذالت! اکنون استبدادی بهمراتب خشنتر و بیرحمانهتر از نظام گذشته حاکم شده است. نظامی که دانشجوکُشی و جوانکُشی را سرلوحه اعمال خود کرده و کودککُشی را پیشه خود ساخته است. تا جاییکه ۱۰ درصد از کشتهشدگان جنبش اخیر، کودک بودند. دانشگاه به عنوان نقطه ثقل جنبش مدنی اخیر، نه تنها سکوت سالهای گذشته را جبران کرده که اکنون توانسته به عنوان سرسلسله جنبش، خود را متبلور کند. تا جاییکه تا به حال هیچ جنبش دانشجویی در این هشتاد سال، تا این اندازه فراگیر نبوده است. هیچ دانشگاهی در ایران نیست که در مقابل دژخیمان استبداد بیرحم، به پا نخیزد. اکنون در آستانه سالگرد ۱۶ آذر خونین، همان روش استبداد پیشین حاکم است. نیروهای نظامی و امنیتی، بسیجی و لباس شخصی با استفاده از سلاحهای گرم و سرد، با ورود به صحن دانشگاه، استقلال و حریم دانشگاه را میشکنند. دانشجویان را تهدید، اخراج، ممنوعالورود، ضرب و جرح میکنند. دانشجویان را در محوطه دانشگاه، خوابگاه و گاه بیرون دانشگاه میربایند. در درب اصلی دانشگاهها، دانشجویان شریف مرزوبوم را برانداز میکنند. وارد حریم شخصی دانشجویان میشوند. تحقیر و هتاکی میکنند. اخیراً برای تحدید و تهدید دانشجویان در چندین شهر، مسمومیتهای سریالی نیز رواج یافته است. تمامی اینها سرکوب خشنی است که با آن میخواهند صدای دانشگاه را خفه کنند. درحالیکه اعتراض، اعتصاب، تحصن و تجمع از حقوق اولیه دانشجو است.
جبهه ملی ایران ضمن پشتیبانی از مطالبات به حق دانشجویان در سراسر ایران، هرگونه تعدی، تجاوز و تعرض، توقیف دانشجویان را خلاف قانون ومبانی حقوق بشر دانسته و این سرکوبها را نه تنها تداوم روشهای رژیم استبدادی گذشته که به مراتب بیرحمانهتر از ان میداند. دانشجویان بدانند که در ۶۹ سال پیش همکسوتان شما نهتنها در مقابل آن رژیم فاسد و استبدادی، مطالبهگر «آزادی» بودند که اصل «استقلال» را نیز فریاد میکردند. آنان بهنیکی دریافته بودند که بنیاد یک رژیم دموکراتیک بر مبنای حاکمیت دو اصل استقلال و آزادی رقم میخورد. آنان ۶۹ سال پیش در بیانیه خود چنین گفتند: «ما دانشجویان از جانمان میگذریم و از آزادی و استقلال نمیگذریم.» جبهه ملی ایران شعار مرگ بر ستمگر را دارای بنیادهای تاریخی میداند. زیرا تنها راه رهایی ما همانطور که دانشجویان بارها گفتند نه استقرار نظام فردی، تحت هر نام و در هرلباسی است. بلکه یک ساختار جمهوری منبعث از آرای سالم و واقعی ملت است. اما نمیشود از ظلم به دانشگاه و دانشجو گفت، و از ظلمی که به دانشآموزان سرزمینمان میشود یادی نکرد. ما ضمن محکوم کردن سوءاستفادههای ابزاری ایدئولوژیک از دانشآموزان در مانورهای حکومتی، ضرب و جرح و کشتار آنان را تقبیح میکنیم، و از فریاد دادخواهی آنان پشتبانی مینماییم و حضور حقطلبانه آنان در جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را میستاییم.
هیأت رهبری-اجرائی جبهه ملی ایران تهران- ۱۶ آذر ۱۴۰۱ خورشیدی
https://jebhemeliiran.org/?p=3153
هیأت رهبری-اجرائی جبهه ملی ایران تهران- ۱۶ آذر ۱۴۰۱ خورشیدی
https://jebhemeliiran.org/?p=3153
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
۶۹سال است که پهنه دانشگاه از خون دانشجویان غیرتمند ایران گلگون است
کودتای ننگین و بیگانه ساخته ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نه تنها استقلال ملّی ایران را به تاراج برد، بلکه موجبات پی...
به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو، میزگردی با حضور اعضای شورای مرکزی و سازمانهای جبهه ملی ایران و برای بازخوانی وقایع ۱۶ آذر ۱۳۳۲ و تحلیل درخصوص وقایع روز تشکیل شد.
در این میزگرد از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران خانمها الهه امیرانتظام و دکتر آذین موحد و آقایان دکتر محسن فرشاد یکتا، دکتر رضا گلنراقی، دکتر حسین موسیویان و اصغر فنیپور، دکتر علی حاجقاسمعلی و تیرداد بنکدار و نماینده سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران آقای امیر شریفی حضور داشتند.
در این نشست دکتر موسویان علاوه بر صحبت پیرامون دانشگاه و روز دانشجو به صحبت دربارهی وقایع اخیر میهنمان و ضرورت تشکیل کنگرهی ملی توسط تمامی احزاب، سازمانها، اصناف، گروهها و شخصیتهای ملی و ترقیخواه پرداختند.
https://www.youtube.com/watch?v=0O0yTyjCAZw
در این میزگرد از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران خانمها الهه امیرانتظام و دکتر آذین موحد و آقایان دکتر محسن فرشاد یکتا، دکتر رضا گلنراقی، دکتر حسین موسیویان و اصغر فنیپور، دکتر علی حاجقاسمعلی و تیرداد بنکدار و نماینده سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران آقای امیر شریفی حضور داشتند.
در این نشست دکتر موسویان علاوه بر صحبت پیرامون دانشگاه و روز دانشجو به صحبت دربارهی وقایع اخیر میهنمان و ضرورت تشکیل کنگرهی ملی توسط تمامی احزاب، سازمانها، اصناف، گروهها و شخصیتهای ملی و ترقیخواه پرداختند.
https://www.youtube.com/watch?v=0O0yTyjCAZw
YouTube
سخنرانی دکتر موسویان ریاست شورای مرکزی جبهه ملی در نکوداشت روز دانشجو
سخنرانی دکتر موسویان ریاست شورای مرکزی #جبهه_ملی_ایران به مناسبت شصت و نهمین سالگرد شانزده آذر 1332 - روز دانشجو
Forwarded from Melliun
https://soundcloud.com/melliunirantv/nfi-ao
سخنرانی دکتر موسویان ریاست شورای مرکزی جبهه ملی ایران در پیشکنگره سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
سخنرانی دکتر موسویان ریاست شورای مرکزی جبهه ملی ایران در پیشکنگره سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
SoundCloud
NFI .AO
سخنرانی دکتر موسویان ریاست شورای مرکزی جبهه ملی ایران در پیشکنگره سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
بازداشت و حکم اعدام دکتر حمید قرهحسنلو را محکوم میکنیم
در روز ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱ و به دنبال کشته شدن خانم مهسا امینی دختر ۲۲ ساله در بازداشتگاه گشت ارشاد، موجی از اعتراض گسترده نسبت به عملکرد حکومت جمهوری اسلامی، سراسر کشور را فراگرفت که تا کنون ادامه دارد. در جریان این خیزش فراگیر صدها نفر کشته و مجروح شده و هزاران نفر بازداشت گردیده و روانهی زندانها شدند.
آقای دکتر حمید قرهحسنلو، پزشک متخصص رادیولوژی و همسرشان خانم فرزانه قره حسنلو، در نیمه شب ۱۳ آبان ۱۴۰۱، به شکلی خشونتبار و همراه با ضرب و شتم از منزلشان در کرج دستگیر شدهاند. گزارشهای موثّق پزشکی نشان میدهد ایشان در جریان بازداشت، به دلیل ضرب و شتم جسمی دچار شکستگی دنده و پارگی ریه و خونریزی شده و چند اقدام جراحی برای ایشان انجام شده است و با همان وضعیت بیماری و درد به جلسه دادگاهی فراخوانده شدهاند که مخالف اصول انسانی و عدالت و موازین حقوق بشر و تشریفات یک آیین دادرسی منصفانه بوده است. بررسی کارنامه دکتر قرهحسنلو نشان میدهد این پزشک دارای کارنامهای بسیار روشن در اموری چون مدرسهسازی در مناطق محروم، کمک مالی به نیازمندان و همیاری در ساخت خانه برای مستمندان و ارایهٔ خدمات پزشکی رایگان در برخی نهادهاست و اینها گوشهای از اقدامات انسانی این پزشک مردم دوست میباشد. در کنار این خدمات، او از داوطلبان دفاع از میهن عزیز در دوران جنگ عراق با ایران بوده است.
دکتر حمید قرهحسنلو شخصیتی با آن پیشینهی انسانی افتخارآمیز است که متأسفانه شاهد دستگیری و محاکمه ایشان با آن شرایط ظالمانه و عدم دسترسی به وکیل انتخابی و همراه با طرح اتهامات واهی و ناروا هستیم و حکم ناعادلانه اعدام با دادخواستی غیرمستند برای ایشان در دادگاه مقدماتی صادر شده است.
مجموعه این رفتارها نسبت به آقای دکتر قرهحسنلو و همسرشان سبب ناراحتی جدی بخش بزرگی از جامعهٔ پزشکی کشور شده است.
سازمان پزشکان جبهه ملی ایران، ضمن محکوم نمودن این اقدامات ظالمانه نسبت به این پزشک انساندوست و همسرشان و دیگر بازداشتشدگان روزهای اخیر، درخواست فوری دارد که در اسرع وقت مقدمات ورود وکلای انتخابی به پرونده ایشان انجام شود. ما مقامات قضایی را مسئول حفظ جان او که دارای بیماریهای قلبی و گوارشی است می دانیم.
لازم است کلیه اتهامات وارده به ایشان پس از اعادهٔ سلامتی در دادگاهی مبتنی بر آیین دادرسی عادلانه و همراه با وکلای تعیینی بررسی شود و نسبت به احکام اولیهٔ تجدیدنظر قطعی به عمل آید.
سازمان پزشکان و پیراپزشکان جبهه ملی ایران
۲۳ آذرماه ۱۴۰۱ خورشیدی
https://jebhemeliiran.org/?p=3176
در روز ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱ و به دنبال کشته شدن خانم مهسا امینی دختر ۲۲ ساله در بازداشتگاه گشت ارشاد، موجی از اعتراض گسترده نسبت به عملکرد حکومت جمهوری اسلامی، سراسر کشور را فراگرفت که تا کنون ادامه دارد. در جریان این خیزش فراگیر صدها نفر کشته و مجروح شده و هزاران نفر بازداشت گردیده و روانهی زندانها شدند.
آقای دکتر حمید قرهحسنلو، پزشک متخصص رادیولوژی و همسرشان خانم فرزانه قره حسنلو، در نیمه شب ۱۳ آبان ۱۴۰۱، به شکلی خشونتبار و همراه با ضرب و شتم از منزلشان در کرج دستگیر شدهاند. گزارشهای موثّق پزشکی نشان میدهد ایشان در جریان بازداشت، به دلیل ضرب و شتم جسمی دچار شکستگی دنده و پارگی ریه و خونریزی شده و چند اقدام جراحی برای ایشان انجام شده است و با همان وضعیت بیماری و درد به جلسه دادگاهی فراخوانده شدهاند که مخالف اصول انسانی و عدالت و موازین حقوق بشر و تشریفات یک آیین دادرسی منصفانه بوده است. بررسی کارنامه دکتر قرهحسنلو نشان میدهد این پزشک دارای کارنامهای بسیار روشن در اموری چون مدرسهسازی در مناطق محروم، کمک مالی به نیازمندان و همیاری در ساخت خانه برای مستمندان و ارایهٔ خدمات پزشکی رایگان در برخی نهادهاست و اینها گوشهای از اقدامات انسانی این پزشک مردم دوست میباشد. در کنار این خدمات، او از داوطلبان دفاع از میهن عزیز در دوران جنگ عراق با ایران بوده است.
دکتر حمید قرهحسنلو شخصیتی با آن پیشینهی انسانی افتخارآمیز است که متأسفانه شاهد دستگیری و محاکمه ایشان با آن شرایط ظالمانه و عدم دسترسی به وکیل انتخابی و همراه با طرح اتهامات واهی و ناروا هستیم و حکم ناعادلانه اعدام با دادخواستی غیرمستند برای ایشان در دادگاه مقدماتی صادر شده است.
مجموعه این رفتارها نسبت به آقای دکتر قرهحسنلو و همسرشان سبب ناراحتی جدی بخش بزرگی از جامعهٔ پزشکی کشور شده است.
سازمان پزشکان جبهه ملی ایران، ضمن محکوم نمودن این اقدامات ظالمانه نسبت به این پزشک انساندوست و همسرشان و دیگر بازداشتشدگان روزهای اخیر، درخواست فوری دارد که در اسرع وقت مقدمات ورود وکلای انتخابی به پرونده ایشان انجام شود. ما مقامات قضایی را مسئول حفظ جان او که دارای بیماریهای قلبی و گوارشی است می دانیم.
لازم است کلیه اتهامات وارده به ایشان پس از اعادهٔ سلامتی در دادگاهی مبتنی بر آیین دادرسی عادلانه و همراه با وکلای تعیینی بررسی شود و نسبت به احکام اولیهٔ تجدیدنظر قطعی به عمل آید.
سازمان پزشکان و پیراپزشکان جبهه ملی ایران
۲۳ آذرماه ۱۴۰۱ خورشیدی
https://jebhemeliiran.org/?p=3176
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
بازداشت و حکم اعدام دکتر حمید قره حسنلو را محکوم می کنیم
در روز 25 شهریورماه 1401 و به دنبال کشته شدن خانم مهسا امینی دختر 22 ساله در بازداشتگا...