Forwarded from عکس نگار
🔴[ایراد دوم]
🔷دومین ایراد مهم [محمدعلی فروغی] این بود که انتخابات دستوری غیرقانونی دوره سیزدهم مجلس [شورای ملی] را تثبیت نمود و این مجلس مفتضح را قانونی دانست و عموم علاقهمندان به کشور و آزادیخواهان را از خود متنفر و منزجر کرد و اساس زشتی را پایه گذاشت. تفصیل این کار این بود که دوره دوازدهم مجلس در نهم آبان ۱۳۲۰ خاتمه مییافت و طبق مقررات در نهم تیر فرمان انتخابات دوره سيزدهم صادر گردید و از نهم شهریور انتخابات اسماً شروع شد، اما بر هیچ کس پوشیده نبود که از سال ۱۳۰۵ انتخابات آزاد از مملکت رخت بسته بود و جز اراده دیکتاتور و دستگاه فاسد او احدی قادر به تعیین وکیل نبود و اگر کسی هم رأیی داشت نمیخواندند یا عوض میکردند و به اسم دیگری میخواندند و صدر مجالس را هم طبق دستور مینوشتند.
🔶انتخابات دوره سیزدهم هم به همین رویه انجام شده بود و البته و صد البته واجب بود که چون انتخابات به آزادی صورت نگرفته، ابطال شود و واقعاً و حقیقتاً انتخابات آزاد در سراسر کشور انجام گیرد. هرگاه تصور میشد که با حضور قوای خارجی انتخابات آزاد عملی نیست، چه بهتر که انتخابات و تشکیل مجلس به تعویق میافتاد و نبودن مجلس بیشتر به نفع کشور و ملت بود و جلوگیری از خیلی کارها میشد. در موضوع ابطال انتخابات دوره سیزدهم مخالفتی از طرف عامه مردم احساس نمیشد و برعکس همه مایل به این عمل بودند و در حقیقت مثل رفراندمی همه طبقات مردم ابراز تمایل و موافقت با تجدید انتخابات دوره سیزدهم و آزادی کامل انتخابات میکردند.
🔷در این خصوص فروغی عناد و لجاج عجیبی نشان داد و در هر مورد بیانات غیرمنطقی و بیموردی میکرد و در مقابل تظاهرات مردم و نطقها و مقالات جراید دلایل غیر وارد میآورد. مردم بالاجماع به دفتر مخصوص شاهنشاهی نوشتند و شکایت نمودند و جوابی که فروغی به نامه دفتر مخصوص در این باب داد از این قرار بود:
🔶«بنده وارد بحث این مسئله نمیشوم که انتخاباتی که واقع شده کاملاً درست بوده و یا نبوده است زیرا به شرحی که عرض خواهم کرد انتخابات مزبور خواه غلط و خواه صحیح دولت حق ندارد در آن نظر کند و آن را لغو یا تجدید نماید. وقتی طبق قانون انتخابات فرمان انتخابات صادر شد و انجمنهای نظارت تشکیل گردید دیگر دولت حق مداخله ندارد و این حق به انجمنهای نظارت تفویض میشود و اگر دولت بخواهد در این خصوص اقدام به لغو انتخابات انجام شده نماید، نقض قانون کرده است...»
🔷به نظر من این طور استدلال از طرف مرد دانشمند فاضلی مثل فروغی خیلی عجیب و غریب بود و مثل این بود که ایشان اهل این مملکت نیستند و ندیده و نشنیدهاند که از انتخابات چندین دوره اخیر چه صورت فجیعی انجام شده و سلب هر نوع آزادی و دخالتی از طرف مردم شده و هرکس را که دولت دستور داده و به حکام و غیره امر داده از صندوقی درآوردهاند. ... چطور لغو چنین انتخاباتی خلاف و نقض قانون میتواند باشد! این استدلال ... مضحک را احدی قبول نکرد و رویه فروغی اسباب یأس و نفرت و لعنت عمومی شد، خاصه این که همه میگفتند این رفتار پایه انتخابات غلط آینده به طرز رضاشاهی خواهد شد و حکومت دیکتاتوری همیشه عین رویه را روی پایه استدلال کسی مثل فروغی ادامه خواهد داد. بعدها در عمل معلوم شد که این نظر اخیر مردم کاملاً درست بوده و میباشد. با این سماجت و اشتباه بزرگ (همه عامه آن را خیانت به مشروطیت و آزادی خواندند) مجلس دوره سیزدهم را با همان افراد فاسد معلوم الحال در ۲۲ آبان ۱۳۲۰ش افتتاح کردند و این لعنت ابدی هم برای فروغی در تاریخ ایران باقی ماند.»
@jahaneketabpub
🔷دومین ایراد مهم [محمدعلی فروغی] این بود که انتخابات دستوری غیرقانونی دوره سیزدهم مجلس [شورای ملی] را تثبیت نمود و این مجلس مفتضح را قانونی دانست و عموم علاقهمندان به کشور و آزادیخواهان را از خود متنفر و منزجر کرد و اساس زشتی را پایه گذاشت. تفصیل این کار این بود که دوره دوازدهم مجلس در نهم آبان ۱۳۲۰ خاتمه مییافت و طبق مقررات در نهم تیر فرمان انتخابات دوره سيزدهم صادر گردید و از نهم شهریور انتخابات اسماً شروع شد، اما بر هیچ کس پوشیده نبود که از سال ۱۳۰۵ انتخابات آزاد از مملکت رخت بسته بود و جز اراده دیکتاتور و دستگاه فاسد او احدی قادر به تعیین وکیل نبود و اگر کسی هم رأیی داشت نمیخواندند یا عوض میکردند و به اسم دیگری میخواندند و صدر مجالس را هم طبق دستور مینوشتند.
🔶انتخابات دوره سیزدهم هم به همین رویه انجام شده بود و البته و صد البته واجب بود که چون انتخابات به آزادی صورت نگرفته، ابطال شود و واقعاً و حقیقتاً انتخابات آزاد در سراسر کشور انجام گیرد. هرگاه تصور میشد که با حضور قوای خارجی انتخابات آزاد عملی نیست، چه بهتر که انتخابات و تشکیل مجلس به تعویق میافتاد و نبودن مجلس بیشتر به نفع کشور و ملت بود و جلوگیری از خیلی کارها میشد. در موضوع ابطال انتخابات دوره سیزدهم مخالفتی از طرف عامه مردم احساس نمیشد و برعکس همه مایل به این عمل بودند و در حقیقت مثل رفراندمی همه طبقات مردم ابراز تمایل و موافقت با تجدید انتخابات دوره سیزدهم و آزادی کامل انتخابات میکردند.
🔷در این خصوص فروغی عناد و لجاج عجیبی نشان داد و در هر مورد بیانات غیرمنطقی و بیموردی میکرد و در مقابل تظاهرات مردم و نطقها و مقالات جراید دلایل غیر وارد میآورد. مردم بالاجماع به دفتر مخصوص شاهنشاهی نوشتند و شکایت نمودند و جوابی که فروغی به نامه دفتر مخصوص در این باب داد از این قرار بود:
🔶«بنده وارد بحث این مسئله نمیشوم که انتخاباتی که واقع شده کاملاً درست بوده و یا نبوده است زیرا به شرحی که عرض خواهم کرد انتخابات مزبور خواه غلط و خواه صحیح دولت حق ندارد در آن نظر کند و آن را لغو یا تجدید نماید. وقتی طبق قانون انتخابات فرمان انتخابات صادر شد و انجمنهای نظارت تشکیل گردید دیگر دولت حق مداخله ندارد و این حق به انجمنهای نظارت تفویض میشود و اگر دولت بخواهد در این خصوص اقدام به لغو انتخابات انجام شده نماید، نقض قانون کرده است...»
🔷به نظر من این طور استدلال از طرف مرد دانشمند فاضلی مثل فروغی خیلی عجیب و غریب بود و مثل این بود که ایشان اهل این مملکت نیستند و ندیده و نشنیدهاند که از انتخابات چندین دوره اخیر چه صورت فجیعی انجام شده و سلب هر نوع آزادی و دخالتی از طرف مردم شده و هرکس را که دولت دستور داده و به حکام و غیره امر داده از صندوقی درآوردهاند. ... چطور لغو چنین انتخاباتی خلاف و نقض قانون میتواند باشد! این استدلال ... مضحک را احدی قبول نکرد و رویه فروغی اسباب یأس و نفرت و لعنت عمومی شد، خاصه این که همه میگفتند این رفتار پایه انتخابات غلط آینده به طرز رضاشاهی خواهد شد و حکومت دیکتاتوری همیشه عین رویه را روی پایه استدلال کسی مثل فروغی ادامه خواهد داد. بعدها در عمل معلوم شد که این نظر اخیر مردم کاملاً درست بوده و میباشد. با این سماجت و اشتباه بزرگ (همه عامه آن را خیانت به مشروطیت و آزادی خواندند) مجلس دوره سیزدهم را با همان افراد فاسد معلوم الحال در ۲۲ آبان ۱۳۲۰ش افتتاح کردند و این لعنت ابدی هم برای فروغی در تاریخ ایران باقی ماند.»
@jahaneketabpub
Forwarded from عکس نگار
🔴 [ایراد سوم]
🔷 سیمین ایراد وارد به فروغی این بود که چرا طرز انتخاب افراد وزرا را که به اراده و امر شاه سابق بود تغییر نداد. چرا روز اول که پی او فرستادند و اجباراً او را به نخست وزیری منصوب کردند حسبالامر همان وزرای سابق را قبول و بعد از تغییر سلطنت باز هیئت وزراء را تحت نفوذ شاه جدید و عوامل مخصوصی که در کابینه سابق بود به آن صورت انتخاب کرد و مشرف نفیسی عضو شرکت نفت و سرسپرده انگلیسیها و نفتیها را به وزارت مهم دارایی منصوب نمود، که تمام مردم بلا استثنا بر ضد انتخاب او بودند و سه نفر از افسران ارتش را که این طور امتحان بیلیاقتی و بیعلاقگی به کشور را در سوم شهریور [1320] داده بودند علیرغم اراده و میل مردم به وزارت معرفی کرد و اختیار خود را در هیئت وزرا به دست آهی و سهیلی و گلشائیان داد و تحت نفوذ و تلقینات آنها انتصابات دیگر را انجام داد.
🔶 اما من با وجود احترام کاملی که به ذکاءالملک فروغی دارم و سالها در مدرسه سیاسی خدمت ایشان درس خواندهام و همیشه از محضر علمی و فضلی ایشان استفاده کردهام و بعد هم ایشان در وزارت خارجه رئیس مستقیم من بودند و پس از آن هم با ایشان در کابینه مخبرالسلطنه وزیر و سپس در کابینه دیگر که ایشان رئیس الوزرا بودند دو سال وزیر خارجه بودم و همواره در مواقع بیکاری و ایامی که هیچکس نمیتوانست نزد ایشان برود مرتباً با ایشان تماس داشتم و ساعتهای طولانی با یکدیگر درد و دل میکردیم متأسفانه باید اینجا بنویسیم که هر سه ایراد فوقالذکر را کاملاً وارد میدانم و اینطور تجزیه و تحلیل مینمایم که معظمله مرد بسیار نجیب و اصیل و فاضل و پاکدامن و خیرخواه و میهندوست و یکی از دانشمندان و فلاسفه این دوره ایران میباشند، اما باید بدون خجالت و شرمندگی اعتراف کنم که در نتیجه تربیت خانوادگی و طرز زندگی و صدمات و آزارهایی که در این شش سال اخیر بر ایشان وارد و مزاجشان را علیل و آزرده و خسته و فرسوده کرد فاقد شهامت و شجاعت سیاسی و بلندنظری و مالاندیشی و دوربینی برای آینده ملت و مملکت میباشد. در صورتی که در چنین موارد استثنایی تاریخی باید وزیری نترس و بیملاحظه و بیاعتنا به جریانات عادی معمولی و باگذشت و ازخودگذشته و فداکار باشد تا بتواند تصمیمات بزرگ اتخاذ کند و اگر ایشان این صفات را داشتند و هر سه فقره مذکور فوق را انجام داده بودند خدمتی بزرگ به این مردم بدبخت و نسل آینده آن و ترقیات واقعی مملکت کرده بودند و تثبیت هر سه فقره نام برده که به ضرر ملت و کشور تمام شده و میشود قابل عفو و بخشش نبوده و نخواهد بود.»
(«یادداشتهایی از زندگانی باقر کاظمی»، به کوشش داوود کاظمی و منصوره اتحادیه(نظاممافی)، ج4.)
@jahaneketabpub
🔷 سیمین ایراد وارد به فروغی این بود که چرا طرز انتخاب افراد وزرا را که به اراده و امر شاه سابق بود تغییر نداد. چرا روز اول که پی او فرستادند و اجباراً او را به نخست وزیری منصوب کردند حسبالامر همان وزرای سابق را قبول و بعد از تغییر سلطنت باز هیئت وزراء را تحت نفوذ شاه جدید و عوامل مخصوصی که در کابینه سابق بود به آن صورت انتخاب کرد و مشرف نفیسی عضو شرکت نفت و سرسپرده انگلیسیها و نفتیها را به وزارت مهم دارایی منصوب نمود، که تمام مردم بلا استثنا بر ضد انتخاب او بودند و سه نفر از افسران ارتش را که این طور امتحان بیلیاقتی و بیعلاقگی به کشور را در سوم شهریور [1320] داده بودند علیرغم اراده و میل مردم به وزارت معرفی کرد و اختیار خود را در هیئت وزرا به دست آهی و سهیلی و گلشائیان داد و تحت نفوذ و تلقینات آنها انتصابات دیگر را انجام داد.
🔶 اما من با وجود احترام کاملی که به ذکاءالملک فروغی دارم و سالها در مدرسه سیاسی خدمت ایشان درس خواندهام و همیشه از محضر علمی و فضلی ایشان استفاده کردهام و بعد هم ایشان در وزارت خارجه رئیس مستقیم من بودند و پس از آن هم با ایشان در کابینه مخبرالسلطنه وزیر و سپس در کابینه دیگر که ایشان رئیس الوزرا بودند دو سال وزیر خارجه بودم و همواره در مواقع بیکاری و ایامی که هیچکس نمیتوانست نزد ایشان برود مرتباً با ایشان تماس داشتم و ساعتهای طولانی با یکدیگر درد و دل میکردیم متأسفانه باید اینجا بنویسیم که هر سه ایراد فوقالذکر را کاملاً وارد میدانم و اینطور تجزیه و تحلیل مینمایم که معظمله مرد بسیار نجیب و اصیل و فاضل و پاکدامن و خیرخواه و میهندوست و یکی از دانشمندان و فلاسفه این دوره ایران میباشند، اما باید بدون خجالت و شرمندگی اعتراف کنم که در نتیجه تربیت خانوادگی و طرز زندگی و صدمات و آزارهایی که در این شش سال اخیر بر ایشان وارد و مزاجشان را علیل و آزرده و خسته و فرسوده کرد فاقد شهامت و شجاعت سیاسی و بلندنظری و مالاندیشی و دوربینی برای آینده ملت و مملکت میباشد. در صورتی که در چنین موارد استثنایی تاریخی باید وزیری نترس و بیملاحظه و بیاعتنا به جریانات عادی معمولی و باگذشت و ازخودگذشته و فداکار باشد تا بتواند تصمیمات بزرگ اتخاذ کند و اگر ایشان این صفات را داشتند و هر سه فقره مذکور فوق را انجام داده بودند خدمتی بزرگ به این مردم بدبخت و نسل آینده آن و ترقیات واقعی مملکت کرده بودند و تثبیت هر سه فقره نام برده که به ضرر ملت و کشور تمام شده و میشود قابل عفو و بخشش نبوده و نخواهد بود.»
(«یادداشتهایی از زندگانی باقر کاظمی»، به کوشش داوود کاظمی و منصوره اتحادیه(نظاممافی)، ج4.)
@jahaneketabpub
با هرگونه جداییخواهی و تجزیهطلبی در کشورهای خاورمیانه قویاً مخالفیم
در سال ۱۹۱۶ نمایندگان دولتین انگلیس و فرانسه، سایکس و پیکو، خطوط مرزی کشورهای خاورمیانه را ترسیم و این منطقهی حاوی هفتاد درصد از کل منابع انرژی جهان را بر اساس منافع و مقاصد استعماری، بین خود تقسیم نمودند؛ پس از آن با همهی جنگ و جدالها و فراز و نشیبها، به جز مواردی از اشغال سرزمینهای اعراب توسط دولت اسرائیل، جغرافیای منطقه، تقریباً بدون تغییرات عمده باقی مانده است. ولی از حدود چهاردهه پیش زمزمههایی ناموزون مبنی بر ضرورت تجزیه کشورهای این منطقه و تبدیل آنها به کشورهای کوچک و غیرمؤثر و قابلکنترلتر بهگوش میرسد. مبتکر و تشخیص دهندهی این ضرورت ناصحیح «برنارد لوئیس» تئوریسین و نظریهپرداز صهیونیست است که متأسفانه نظریاتش مورد وثوق و قبول طیف گستردهای از سیاستمداران راستگرا و محافظهکار آمریکایی و اسرائیلی و کمپانیهای غارتگر نفتی قرار دارد. و اکنون پس از انقلابات بهار عربی و جنگهای ویرانگر سوریه و عراق و به صحنه آمدن گروه جنایتکار و واپسگرای داعش، شاهد آنیم که حکومت اقلیم خودگردان کردستان عراق به فکر استقلال و ایجاد کشور کردستان افتاده است. داعش نه واجد توان لازم بود و نه برنامهای برای تعرض به خاک ایران داشت و برخلاف برخی از ادعاها هرگز خطری برای تمامیت ارضی ایران تلقی نمیشد. اما پیدایش حکومت کردستان مستقل در همسایگی ایران نمیتواند نگرانکننده نباشد. تجزیهی اقلیم کردستان از دولت فدرال عراق میتواند گام اول برای تجزیههای بعدی و به کرسی نشستن نظریات برنارد لوئیس شناخته شود. هرگونه اقدامی در جهت اعلام استقلال کردستان عراق، نهتنها با قانون اساسی فدرال عراق که اقلیم کردستان هم در زیر آن امضا نهاده در تضاد است، بلکه به دلایل متعدد دیگر، نه به سود اقلیم خودگردان، نه به صلاح عراق و نه به مصلحت سایر کشورهای خاورمیانه است.
به روشنی میتوان پیشبینی کرد که بهمحض پاگرفتن قضیه استقلال، تازه جنگ بین طوایف و نیروهای رقیب کرد در همین اقلیم خودگردان کردستان آغاز خواهد شد. طوایفی که در گذشته نه چندان دور جنگهای خونین و اعدامهای چندصد نفره از نیروهای یکدیگر را در کارنامهی خود دارند. از سوی دیگر دولت مرکزی عراق، همچنان که اعلام نموده، نمیتواند در مورد از دست رفتن تمامیت ارضی خود بیتفاوت بماند و ناگزیر خواهد بود که با تمام قوا بر جداییطلبان بتازد. که این خود با توجه به ارزیابی نیروهای طرفین، آغاز جنگی طولانی و خانمان برانداز خواهد بود. کشورهای ترکیه و سوریه و ایران نیز به دلیل همسایگی با اقلیم کردستان عراق و به مناسبت داشتن مناطق کردنشین نمیتوانند از ماجرا برکنار بمانند. مضافاً بر این، باید در نظر داشت که شورای امنیت سازمان ملل متحد و دولت آمریکا و به طور کلی جامعهی بینالمللی هم با اقدام حزب دموکرات کردستان عراق برای انجام همهپرسی به منظور استقلال اقلیم کردستان عراق مخالفت نمودهاند. صرفنظر از اینها باید در نظر داشت که در این برهه از تاریخ، جامعهی بشری و ساکنان کرهی خاک با مسائل و مشکلات بزرگی دست به گریبانند که حل کردن این معضلات جهانی به همگرایی و تجمع واحدهای سیاسی با یکدیگر و نزدیک شدن به یک سازمان و مرکزیت جهانی قدرتمند نیاز دارد و این تجزیهها و واگراییها در هر کجای جهان که باشد با شکل گرفتن یک چنین مرکزیتی متباین و متضاد است.
جبهه ملی ایران با هرگونه جداییخواهی و تجزیهطلبی در کشورهای منطقه خاورمیانه قویاً مخالف است. و به هیأت حاکمهی جمهوری اسلامی نیز هشدار میدهد که حفظ تمامیت ارضی ایران به تدابیری سنجیده و سیاستهایی صحیح و خردمندانه و بنیادی احتیاج دارد تا بتواند از امکان بروز چنین توطئههایی در سرزمین ما پیشگیری نماید. این پیشگیری فقط با اتکای به زور و توسل به سرکوب و قوهی قهریه میسر نیست. بلکه سرمایهگذاری و محرومیتزدایی از استانهای محروم و بها دادن به شأن وشخصیت اقوام ایرانی و رعایت آزادیهای اساسی و اولیهی ملت ایران را میطلبد؛ که متأسفانه اثری از اجرای چنین سیاستهای امنیتآفرین و اطمینانبخش دیده نشده و نمیشود. و امکانات و منابع کشور بهجای سرمایهگذاری و ایجاد تحول درزندگی مردم مناطق محروم، در مواردی غیرضروری و دور از منافع ملی به هدر داده میشود.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران - دوم مهرماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1326
در سال ۱۹۱۶ نمایندگان دولتین انگلیس و فرانسه، سایکس و پیکو، خطوط مرزی کشورهای خاورمیانه را ترسیم و این منطقهی حاوی هفتاد درصد از کل منابع انرژی جهان را بر اساس منافع و مقاصد استعماری، بین خود تقسیم نمودند؛ پس از آن با همهی جنگ و جدالها و فراز و نشیبها، به جز مواردی از اشغال سرزمینهای اعراب توسط دولت اسرائیل، جغرافیای منطقه، تقریباً بدون تغییرات عمده باقی مانده است. ولی از حدود چهاردهه پیش زمزمههایی ناموزون مبنی بر ضرورت تجزیه کشورهای این منطقه و تبدیل آنها به کشورهای کوچک و غیرمؤثر و قابلکنترلتر بهگوش میرسد. مبتکر و تشخیص دهندهی این ضرورت ناصحیح «برنارد لوئیس» تئوریسین و نظریهپرداز صهیونیست است که متأسفانه نظریاتش مورد وثوق و قبول طیف گستردهای از سیاستمداران راستگرا و محافظهکار آمریکایی و اسرائیلی و کمپانیهای غارتگر نفتی قرار دارد. و اکنون پس از انقلابات بهار عربی و جنگهای ویرانگر سوریه و عراق و به صحنه آمدن گروه جنایتکار و واپسگرای داعش، شاهد آنیم که حکومت اقلیم خودگردان کردستان عراق به فکر استقلال و ایجاد کشور کردستان افتاده است. داعش نه واجد توان لازم بود و نه برنامهای برای تعرض به خاک ایران داشت و برخلاف برخی از ادعاها هرگز خطری برای تمامیت ارضی ایران تلقی نمیشد. اما پیدایش حکومت کردستان مستقل در همسایگی ایران نمیتواند نگرانکننده نباشد. تجزیهی اقلیم کردستان از دولت فدرال عراق میتواند گام اول برای تجزیههای بعدی و به کرسی نشستن نظریات برنارد لوئیس شناخته شود. هرگونه اقدامی در جهت اعلام استقلال کردستان عراق، نهتنها با قانون اساسی فدرال عراق که اقلیم کردستان هم در زیر آن امضا نهاده در تضاد است، بلکه به دلایل متعدد دیگر، نه به سود اقلیم خودگردان، نه به صلاح عراق و نه به مصلحت سایر کشورهای خاورمیانه است.
به روشنی میتوان پیشبینی کرد که بهمحض پاگرفتن قضیه استقلال، تازه جنگ بین طوایف و نیروهای رقیب کرد در همین اقلیم خودگردان کردستان آغاز خواهد شد. طوایفی که در گذشته نه چندان دور جنگهای خونین و اعدامهای چندصد نفره از نیروهای یکدیگر را در کارنامهی خود دارند. از سوی دیگر دولت مرکزی عراق، همچنان که اعلام نموده، نمیتواند در مورد از دست رفتن تمامیت ارضی خود بیتفاوت بماند و ناگزیر خواهد بود که با تمام قوا بر جداییطلبان بتازد. که این خود با توجه به ارزیابی نیروهای طرفین، آغاز جنگی طولانی و خانمان برانداز خواهد بود. کشورهای ترکیه و سوریه و ایران نیز به دلیل همسایگی با اقلیم کردستان عراق و به مناسبت داشتن مناطق کردنشین نمیتوانند از ماجرا برکنار بمانند. مضافاً بر این، باید در نظر داشت که شورای امنیت سازمان ملل متحد و دولت آمریکا و به طور کلی جامعهی بینالمللی هم با اقدام حزب دموکرات کردستان عراق برای انجام همهپرسی به منظور استقلال اقلیم کردستان عراق مخالفت نمودهاند. صرفنظر از اینها باید در نظر داشت که در این برهه از تاریخ، جامعهی بشری و ساکنان کرهی خاک با مسائل و مشکلات بزرگی دست به گریبانند که حل کردن این معضلات جهانی به همگرایی و تجمع واحدهای سیاسی با یکدیگر و نزدیک شدن به یک سازمان و مرکزیت جهانی قدرتمند نیاز دارد و این تجزیهها و واگراییها در هر کجای جهان که باشد با شکل گرفتن یک چنین مرکزیتی متباین و متضاد است.
جبهه ملی ایران با هرگونه جداییخواهی و تجزیهطلبی در کشورهای منطقه خاورمیانه قویاً مخالف است. و به هیأت حاکمهی جمهوری اسلامی نیز هشدار میدهد که حفظ تمامیت ارضی ایران به تدابیری سنجیده و سیاستهایی صحیح و خردمندانه و بنیادی احتیاج دارد تا بتواند از امکان بروز چنین توطئههایی در سرزمین ما پیشگیری نماید. این پیشگیری فقط با اتکای به زور و توسل به سرکوب و قوهی قهریه میسر نیست. بلکه سرمایهگذاری و محرومیتزدایی از استانهای محروم و بها دادن به شأن وشخصیت اقوام ایرانی و رعایت آزادیهای اساسی و اولیهی ملت ایران را میطلبد؛ که متأسفانه اثری از اجرای چنین سیاستهای امنیتآفرین و اطمینانبخش دیده نشده و نمیشود. و امکانات و منابع کشور بهجای سرمایهگذاری و ایجاد تحول درزندگی مردم مناطق محروم، در مواردی غیرضروری و دور از منافع ملی به هدر داده میشود.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران - دوم مهرماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1326
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
با هرگونه جدایی خواهی و تجزیه طلبی در کشورهای خاورمیانه قویا مخالفیم
در سال 1916 نمایندگان دولتین انگلیس وفرانسه ، سایکس وپیکو ، خطوط مرزی کشورهای خاورمیانه را ترسیم وا...
Forwarded from دماوند
حسین موسویان: تبعیض و بی عدالتی ریشه های خطر تجزیه است
@irdamavand
دماوند-مانی تهرانی: در همه پرسی روز بیست و پنجم سپتامبر اکثریت ساکنان کردستان عراق به جدایی این اقلیم از کشور عراق رأی دادند. رفراندومی که دولت مرکزی عراق، ایران، ترکیه و ایالات متحده آمریکا از پیش اعلام کرده بودند که آن را به رسمیت نمی شناسند، زیرا با قواعد حقوق بین الملل سازگاری ندارد و همچنین در فضای پر تنش امروز منطقه خاورمیانه بنزینی تازه بر آتشی کهنه خواهد بود. از سویی امیدواری کردها این است که با ایستادگی بر خواست خود اگر نه استقلال، دستکم امتیازاتی به دست آورند. در طرف مقابل هم دولت مرکزی عراق، ترکیه و ایران اعلام کرده اند که با مسدود کردن شریان اقتصادی کردستان عراق، مصمم هستند تا کردها را از تصمیم خود منصرف کنند. هرچند در این میان موانعی هم وجود دارد. از جمله اینکه ایران از تحریک احساسات قومی کردستان ایران هراس دارد که مبادا زخم کهنه درگیریهای دهه شصت خورشیدی سر باز کند، ترکیه در سالهای گذشته ده میلیارد دلار در کردستان عراق سرمایه گذاری کرده که دست شستن از این دارایی برایش آسان نخواهد بود، ایالات متحده در ماههای اخیر شبه نظامیان کرد سوری را برای نبرد با داعش به سلاحهای سنگین مجهز کرده که معلوم نیست اگر کردهای مسلح سوری به یاری کردستان عراق بیایند چه اتفاقی رخ خواهد داد یا اگر اسرائیل از طریق آسمان محاصره کردستان عراق را بشکند و یا اگر بین کردها با داعش اتحاد تاکتیکی شکل بگیرد و بسیاری اگرهای دیگر که پاسخ آن در روند تحولات آینده نهفته است.
از زاویه ای بنیادی تر حق تعیین سرنوشت کردها و حق حفظ تمامیت ارضی کشورها را با دکتر “حسین موسویان” رئیس هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران در میان گذاشته ام که می خوانید.
http://damavand.news/?p=9060
@irdamavand
دماوند-مانی تهرانی: در همه پرسی روز بیست و پنجم سپتامبر اکثریت ساکنان کردستان عراق به جدایی این اقلیم از کشور عراق رأی دادند. رفراندومی که دولت مرکزی عراق، ایران، ترکیه و ایالات متحده آمریکا از پیش اعلام کرده بودند که آن را به رسمیت نمی شناسند، زیرا با قواعد حقوق بین الملل سازگاری ندارد و همچنین در فضای پر تنش امروز منطقه خاورمیانه بنزینی تازه بر آتشی کهنه خواهد بود. از سویی امیدواری کردها این است که با ایستادگی بر خواست خود اگر نه استقلال، دستکم امتیازاتی به دست آورند. در طرف مقابل هم دولت مرکزی عراق، ترکیه و ایران اعلام کرده اند که با مسدود کردن شریان اقتصادی کردستان عراق، مصمم هستند تا کردها را از تصمیم خود منصرف کنند. هرچند در این میان موانعی هم وجود دارد. از جمله اینکه ایران از تحریک احساسات قومی کردستان ایران هراس دارد که مبادا زخم کهنه درگیریهای دهه شصت خورشیدی سر باز کند، ترکیه در سالهای گذشته ده میلیارد دلار در کردستان عراق سرمایه گذاری کرده که دست شستن از این دارایی برایش آسان نخواهد بود، ایالات متحده در ماههای اخیر شبه نظامیان کرد سوری را برای نبرد با داعش به سلاحهای سنگین مجهز کرده که معلوم نیست اگر کردهای مسلح سوری به یاری کردستان عراق بیایند چه اتفاقی رخ خواهد داد یا اگر اسرائیل از طریق آسمان محاصره کردستان عراق را بشکند و یا اگر بین کردها با داعش اتحاد تاکتیکی شکل بگیرد و بسیاری اگرهای دیگر که پاسخ آن در روند تحولات آینده نهفته است.
از زاویه ای بنیادی تر حق تعیین سرنوشت کردها و حق حفظ تمامیت ارضی کشورها را با دکتر “حسین موسویان” رئیس هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران در میان گذاشته ام که می خوانید.
http://damavand.news/?p=9060
منشور حقوق بشر کوروش پیام الهامبخشی است بر حقانیت حقوق بشر و آزادیهای اساسی امروز
در زمانی که نظام بردهداری و طبقه بردگان جایگاه و نقش تعیین شده در دولتشهرها و امپراتوریهای وقت داشتند و در تعارضات نظامی-سیاسی غالباً سرنوشت جوامع مغلوب به نابودی و یا اسارت جمعی رقم زده میشد و فاتحان، اعمال این خشونتها و برخوردهای غیرانسانی را به عنوان جزئی از مدیریت و اداره صحیح نظام امپراتوری یا دولتشهرها تلقی مینمودند. و فراتر از آن با فخر تمام چنین اعمالی را برای آگاهی آیندگان در کتیبههای خود منقوش میساختند. چنانکه سناخریب، پادشاه آشور درباره حمله خود به کشور عیلام چنین میگوید: «من سی و چهار دژ و شهر عیلام را تسخیر نمودم. اهالی آنها را اسیر کردم و شهرها را آتش زدم و به خاکستر تبدیل نمودم و دود آتش مانند دود یک قربانی بزرگ پهنای آسمان را فرا گرفت.» در همین راستا آشور بانیپال دیگر پادشاه آشور، پس از تسخیر کشور عیلام تنها به غارت و کشتار ساکنان عیلام بسنده نکرده، بلکه با شکافتن مقابر پادشاهان و قهرمانان عیلامی استخوانهای آنان را همراه خدایان عیلام به نینوا پایتخت آشور فرستاد و در کتیبه خود نگاشت: «سرزمین شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با خاک یکسان کردم و در مدت یک ماه و یک روز کشور عیلام را به تمامی عرض آن جاروب نمودم. من این کشور را از عبور حشم و نغمات موسیقی بینصیب ساختم و به ددان، ماران و جانوران صحرا اجازه دادم آن را فرا گیرند.»
در چنین فضایی از خشونت، تخریب، اسارت و بیرحمی، آزادمردی نواندیش بپا میخیزد و نظم و نسقی نوین مبتنی بر ارزشهای انسانی بر سراسر گستره امپراتوری تازه تأسیس خود مستقر میسازد. نظامی بر اساس همزیستی فرهنگی، تساهل و سازگاری نژادی و زبانی و آزادی مذهبی از یک سو و نفی و منع بردگی و بردهداری و آزادی اسرا و بازگرداندن آنها به موطن اصلیشان و همچنین خدایان به جایگاه اولیهشان از سوی دیگر. بیشک این اصول و ارزشهای مندرج در منشور کوروش ارثیه جاودانی است برای بشریت و منشاء الهامبخش ویژه برای مردم ایران بخصوص مدیران اداره عمومی جامعه، مدیرانی که کشورشان به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین حقوق مدنی و سیاسی، و حقوق اقتصادی و اجتماعی ملحق شده است و تعهدات مندرج در آنها در زمره قوانین داخلی کشور در آمده و رعایت آن از سوی قوای سهگانه الزامی میباشد.
اینک بر همه ما ایرانیان است که هفتم آبان، زادروز کوروش بزرگ را به عنوان روز تاریخی و عید ملی ایران تثبیت نماییم. و بجاست که در این روز فرخنده، آزادی تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی و مطبوعاتی صورت گیرد و در پرتو الهام از اصول مندرج در منشور کوروش و پایبندی به حقوق بشر و آزادیهای اساسی اعلامیه جهانی و میثاقین رهگشا و گرهگشای معضلات و مشکلاتی شویم که بر کشور ما سایهافکن شده است و به طور روزافزون سنگینی آنها بیش از پیش پیآمدهای نگرانکنندهای را در رابطه با مسئله نقض فاحش حقوق بشر در میهنمان به ویژه در قبال چالشهای خارجی موجب میگردد.
هیأت رهبری و هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران – سوم آبانماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1333
در زمانی که نظام بردهداری و طبقه بردگان جایگاه و نقش تعیین شده در دولتشهرها و امپراتوریهای وقت داشتند و در تعارضات نظامی-سیاسی غالباً سرنوشت جوامع مغلوب به نابودی و یا اسارت جمعی رقم زده میشد و فاتحان، اعمال این خشونتها و برخوردهای غیرانسانی را به عنوان جزئی از مدیریت و اداره صحیح نظام امپراتوری یا دولتشهرها تلقی مینمودند. و فراتر از آن با فخر تمام چنین اعمالی را برای آگاهی آیندگان در کتیبههای خود منقوش میساختند. چنانکه سناخریب، پادشاه آشور درباره حمله خود به کشور عیلام چنین میگوید: «من سی و چهار دژ و شهر عیلام را تسخیر نمودم. اهالی آنها را اسیر کردم و شهرها را آتش زدم و به خاکستر تبدیل نمودم و دود آتش مانند دود یک قربانی بزرگ پهنای آسمان را فرا گرفت.» در همین راستا آشور بانیپال دیگر پادشاه آشور، پس از تسخیر کشور عیلام تنها به غارت و کشتار ساکنان عیلام بسنده نکرده، بلکه با شکافتن مقابر پادشاهان و قهرمانان عیلامی استخوانهای آنان را همراه خدایان عیلام به نینوا پایتخت آشور فرستاد و در کتیبه خود نگاشت: «سرزمین شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با خاک یکسان کردم و در مدت یک ماه و یک روز کشور عیلام را به تمامی عرض آن جاروب نمودم. من این کشور را از عبور حشم و نغمات موسیقی بینصیب ساختم و به ددان، ماران و جانوران صحرا اجازه دادم آن را فرا گیرند.»
در چنین فضایی از خشونت، تخریب، اسارت و بیرحمی، آزادمردی نواندیش بپا میخیزد و نظم و نسقی نوین مبتنی بر ارزشهای انسانی بر سراسر گستره امپراتوری تازه تأسیس خود مستقر میسازد. نظامی بر اساس همزیستی فرهنگی، تساهل و سازگاری نژادی و زبانی و آزادی مذهبی از یک سو و نفی و منع بردگی و بردهداری و آزادی اسرا و بازگرداندن آنها به موطن اصلیشان و همچنین خدایان به جایگاه اولیهشان از سوی دیگر. بیشک این اصول و ارزشهای مندرج در منشور کوروش ارثیه جاودانی است برای بشریت و منشاء الهامبخش ویژه برای مردم ایران بخصوص مدیران اداره عمومی جامعه، مدیرانی که کشورشان به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین حقوق مدنی و سیاسی، و حقوق اقتصادی و اجتماعی ملحق شده است و تعهدات مندرج در آنها در زمره قوانین داخلی کشور در آمده و رعایت آن از سوی قوای سهگانه الزامی میباشد.
اینک بر همه ما ایرانیان است که هفتم آبان، زادروز کوروش بزرگ را به عنوان روز تاریخی و عید ملی ایران تثبیت نماییم. و بجاست که در این روز فرخنده، آزادی تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی و مطبوعاتی صورت گیرد و در پرتو الهام از اصول مندرج در منشور کوروش و پایبندی به حقوق بشر و آزادیهای اساسی اعلامیه جهانی و میثاقین رهگشا و گرهگشای معضلات و مشکلاتی شویم که بر کشور ما سایهافکن شده است و به طور روزافزون سنگینی آنها بیش از پیش پیآمدهای نگرانکنندهای را در رابطه با مسئله نقض فاحش حقوق بشر در میهنمان به ویژه در قبال چالشهای خارجی موجب میگردد.
هیأت رهبری و هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران – سوم آبانماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1333
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
منشور حقوق بشر کوروش پیام الهام بخشی است بر حقانیت حقوق بشر وآزادی های اساسی امروز
در زمانی که نظام برده داری وطبقه بردگان جایگاه و نقش تعیین شده در دولت شهرها وامپراتوری های وقت داشت...
«درود به شهید بزرگ راه آزادی دکتر حسین فاطمی»
نوزدهم آبان امسال، شصت و سومین سالگرد شهادت سرباز سرافراز جبهه ملی ایران، جاودانیاد دکتر حسین فاطمی است. او سردبیر روزنامه باختر امروز و وزیر امور خارجه دولت ملی دکتر محمد مصدق بود. درباره ارزش اندیشه و کار او همین نکته کفایت میکند که دکتر مصدق در حق او چنین شهادت داده است: «اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول بار این پیشنهاد را نموده سپاسگزاری گردد. و آنکس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است که روزی در خانه آقای نریمان پیشنهاد خود را داد و عدّه نمایندگان جبهه ملی حاضر در آن جلسه، آن را به اتفاق آراء تصویب نمودند. رحمتاللّهعلیه؛ که در تمام مدت همکاری با اینجانب حتی یک ترک اولی از آن بزرگوار دیده نشد.»
دولت انگلستان از آغاز جنبش ملی کردن صنعت نفت با آن مبارزه میکرد و بعد هم بهطور برنامهریزی شده، دست به کار براندازی دولت ملی دکتر مصدق بود. دولت آمریکا در آغاز منافع خود را در دخالت و وساطت بین ایران و انگلیس میدانست اما سرانجام دولت انگلستان، آمریکاییها را متقاعد کرد که ادامه نهضت ملی ایران موجب گسترش نهضتهای ملی در منطقه و همچنین قویتر شدن تودهایها در ایران خواهد شد و از آن پس طرح کودتای انگلیسی آمریکایی مرداد ۱۳۳۲ به تصویب هر دو دولت رسید. برابر مذاکرات بیگانگان با کودتاچیان داخلی در شبانگاه ۲۴ مرداد ۱۳۳۲ افراد گارد سلطنتی دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه و مهندس جهانگیر حقشناس وزیر راه و مهندس احمد زیرکزاده عضو ارشد جبهه ملی و حزب ایران را بازداشت کردند و در ساعت یک صبح روز ۲۵ مرداد با استفاده از تاریکی شب به خانه مصدق رفتند تا فرمان مخفیانه عزل دکتر مصدق را از نخست وزیری به او ابلاغ کنند. دکتر مصدق هوشیارانه با بازداشت کردن مأمور ابلاغ این فرمان یعنی سرهنگ نعمتاللّه نصیری رئیس بعدی ساواک و خلع سلاح نظامیان همراه او، این کودتای بدفرجام را خنثی کرد. با شنیدن این خبر محمدرضاشاه که به حالت انتظار در شمال به سر میبرد بلافاصله از همانجا همراه همسرش ملکه ثریا، اول به بغداد و بعد به رم پایتخت ایتالیا فرار کرد. آن زمان بود که دکتر فاطمی از بازداشت غیرقانونی کودتاچیان آزاد شد و شدیدترین حملهها را به عاملان کودتا و ازجمله شخص شاه کرد و در سرمقاله باختر امروز نوشت: «خائنی که میخواست وطن را به خاک و خون بکشد فرار کرد.»
دکتر حسین فاطمی یکی از بیست نفری بود که در روز ۲۲ مهر ۱۳۲۸ همراه با دکتر مصدق در تحصن اعتراض به نبودن آزادی انتخابات شرکت داشت و هم او بود که در پایان آن تحصن تشکیل سازمانی به نام جبهه ملی ایران را پیشنهاد داد. دکتر حسین فاطمی به دلیل اثرگذاری کمنظیرش در پیشرفت نهضت ملی ایران در روز ۲۶ بهمن ۱۳۳۰ مورد ترور یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام قرار گرفت. هرچند از آن ترور جان بدر برد، ولی تا پایان عمر از زخم گلولههایی که بر پیکرش اصابت کرد در رنج بود. تا روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ تکیه جبهه ملی بر آن بود که شاه باید سلطنت کند نه حکومت، اما با تمکین شاه از بیگانگان در اجرای کودتای نافرجام ۲۵ مرداد و فرارش به خارج از کشور، دیگر مشروعیتی برای ادامه سلطنت او باقی نماند. از همان روز دکتر فاطمی به فکر فراهم کردن مقدماتی برای عبور از آن سلطنت گوش به فرمان بیگانگان افتاد. کودتای ننگین ۲۸ مرداد با طراحی انگلیس و دخالت مستقیم آمریکا و تأیید شوروی و همکاری عدهای ایرانیان وطنفروش به سقوط دولت ملی مصدق انجامید.
دولت کودتا در ششم اسفند ۱۳۳۲ مخفیگاه دکتر فاطمی را کشف و او را دستگیر کرد و در همان روز چاقوکشان وابسته به کودتاچیان به سرکردگی شعبان جعفری در توطئهای که از قبل تدارک دیده بودند در مقابل شهربانی با کارد به او حمله کردند تا شاید نیازی به محاکمه او نداشته باشند ولی پس از آن سوءقصد ناجوانمردانه نیز او زنده ماند و کودتاچیان او را محاکمه و به اعدام محکوم کردند و این شهید بزرگ نهضت ملی در سحرگاه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ در حال بیماری و تب تیرباران شد. او در آخرین ساعت عمر گفت: «من شهادت را در راه وطن میپذیرم تا جوانان ما بیآموزند که در راه دفاع از مملکت باید آماده جانبازی بود.» اما هزاران دریغ و افسوس که اکنون ۳۹ سال پس از انقلابی که ملت ایران به منظور کسب آزادی و استقلال و عدالت به پیروزی رسانید، هنوز مردم ایران آزادی برای تجلیل از بزرگمردی چون دکتر فاطمی را ندارند و کوشندگان راه نهضت ملی ایران همچنان در سایه سنگین استبداد و خودکامگی بهسر میبرند. و آزادیهای اساسی و اولیه ملت ایران نادیده گرفته شده و اعلامیه جهانی حقوق بشر پایمال است.
هیأت اجـرائیه جـبهه ملـی ایـران
تهران - نوزدهم آبانماه ۱۳۹۶
@jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1338
نوزدهم آبان امسال، شصت و سومین سالگرد شهادت سرباز سرافراز جبهه ملی ایران، جاودانیاد دکتر حسین فاطمی است. او سردبیر روزنامه باختر امروز و وزیر امور خارجه دولت ملی دکتر محمد مصدق بود. درباره ارزش اندیشه و کار او همین نکته کفایت میکند که دکتر مصدق در حق او چنین شهادت داده است: «اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول بار این پیشنهاد را نموده سپاسگزاری گردد. و آنکس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است که روزی در خانه آقای نریمان پیشنهاد خود را داد و عدّه نمایندگان جبهه ملی حاضر در آن جلسه، آن را به اتفاق آراء تصویب نمودند. رحمتاللّهعلیه؛ که در تمام مدت همکاری با اینجانب حتی یک ترک اولی از آن بزرگوار دیده نشد.»
دولت انگلستان از آغاز جنبش ملی کردن صنعت نفت با آن مبارزه میکرد و بعد هم بهطور برنامهریزی شده، دست به کار براندازی دولت ملی دکتر مصدق بود. دولت آمریکا در آغاز منافع خود را در دخالت و وساطت بین ایران و انگلیس میدانست اما سرانجام دولت انگلستان، آمریکاییها را متقاعد کرد که ادامه نهضت ملی ایران موجب گسترش نهضتهای ملی در منطقه و همچنین قویتر شدن تودهایها در ایران خواهد شد و از آن پس طرح کودتای انگلیسی آمریکایی مرداد ۱۳۳۲ به تصویب هر دو دولت رسید. برابر مذاکرات بیگانگان با کودتاچیان داخلی در شبانگاه ۲۴ مرداد ۱۳۳۲ افراد گارد سلطنتی دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه و مهندس جهانگیر حقشناس وزیر راه و مهندس احمد زیرکزاده عضو ارشد جبهه ملی و حزب ایران را بازداشت کردند و در ساعت یک صبح روز ۲۵ مرداد با استفاده از تاریکی شب به خانه مصدق رفتند تا فرمان مخفیانه عزل دکتر مصدق را از نخست وزیری به او ابلاغ کنند. دکتر مصدق هوشیارانه با بازداشت کردن مأمور ابلاغ این فرمان یعنی سرهنگ نعمتاللّه نصیری رئیس بعدی ساواک و خلع سلاح نظامیان همراه او، این کودتای بدفرجام را خنثی کرد. با شنیدن این خبر محمدرضاشاه که به حالت انتظار در شمال به سر میبرد بلافاصله از همانجا همراه همسرش ملکه ثریا، اول به بغداد و بعد به رم پایتخت ایتالیا فرار کرد. آن زمان بود که دکتر فاطمی از بازداشت غیرقانونی کودتاچیان آزاد شد و شدیدترین حملهها را به عاملان کودتا و ازجمله شخص شاه کرد و در سرمقاله باختر امروز نوشت: «خائنی که میخواست وطن را به خاک و خون بکشد فرار کرد.»
دکتر حسین فاطمی یکی از بیست نفری بود که در روز ۲۲ مهر ۱۳۲۸ همراه با دکتر مصدق در تحصن اعتراض به نبودن آزادی انتخابات شرکت داشت و هم او بود که در پایان آن تحصن تشکیل سازمانی به نام جبهه ملی ایران را پیشنهاد داد. دکتر حسین فاطمی به دلیل اثرگذاری کمنظیرش در پیشرفت نهضت ملی ایران در روز ۲۶ بهمن ۱۳۳۰ مورد ترور یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام قرار گرفت. هرچند از آن ترور جان بدر برد، ولی تا پایان عمر از زخم گلولههایی که بر پیکرش اصابت کرد در رنج بود. تا روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ تکیه جبهه ملی بر آن بود که شاه باید سلطنت کند نه حکومت، اما با تمکین شاه از بیگانگان در اجرای کودتای نافرجام ۲۵ مرداد و فرارش به خارج از کشور، دیگر مشروعیتی برای ادامه سلطنت او باقی نماند. از همان روز دکتر فاطمی به فکر فراهم کردن مقدماتی برای عبور از آن سلطنت گوش به فرمان بیگانگان افتاد. کودتای ننگین ۲۸ مرداد با طراحی انگلیس و دخالت مستقیم آمریکا و تأیید شوروی و همکاری عدهای ایرانیان وطنفروش به سقوط دولت ملی مصدق انجامید.
دولت کودتا در ششم اسفند ۱۳۳۲ مخفیگاه دکتر فاطمی را کشف و او را دستگیر کرد و در همان روز چاقوکشان وابسته به کودتاچیان به سرکردگی شعبان جعفری در توطئهای که از قبل تدارک دیده بودند در مقابل شهربانی با کارد به او حمله کردند تا شاید نیازی به محاکمه او نداشته باشند ولی پس از آن سوءقصد ناجوانمردانه نیز او زنده ماند و کودتاچیان او را محاکمه و به اعدام محکوم کردند و این شهید بزرگ نهضت ملی در سحرگاه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ در حال بیماری و تب تیرباران شد. او در آخرین ساعت عمر گفت: «من شهادت را در راه وطن میپذیرم تا جوانان ما بیآموزند که در راه دفاع از مملکت باید آماده جانبازی بود.» اما هزاران دریغ و افسوس که اکنون ۳۹ سال پس از انقلابی که ملت ایران به منظور کسب آزادی و استقلال و عدالت به پیروزی رسانید، هنوز مردم ایران آزادی برای تجلیل از بزرگمردی چون دکتر فاطمی را ندارند و کوشندگان راه نهضت ملی ایران همچنان در سایه سنگین استبداد و خودکامگی بهسر میبرند. و آزادیهای اساسی و اولیه ملت ایران نادیده گرفته شده و اعلامیه جهانی حقوق بشر پایمال است.
هیأت اجـرائیه جـبهه ملـی ایـران
تهران - نوزدهم آبانماه ۱۳۹۶
@jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1338
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
درود به شهید بزرگ راه آزادی دکتر حسین فاطمی
نوزدهم آبان امسال ، شصت و سومین سالگرد شهادت سرباز سرافراز جبهه ملی ایران ، جاودان یاد دکتر حسین فاط...
اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که بمملکت شده باید از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود سپاسگزاری کرد و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است که روزی در خانهی جناب آقای نریمان پیشنهاد خود را داد و عده ی نمایندگان جبهه ملی حاضر در جلسه آن را باتفاق آراء تصویب نمودند رحمةاللهعلیه که در تمام مدت همکاری با اینجانب حتی یک ترک اولی هم از آن بزرگوار دیده نشد
دکتر محمد مصدق @jebhemelli
دکتر محمد مصدق @jebhemelli
تسلیت به ملت بزرگ ایران
سانحه وقوع زلزله در مناطق غربی کشور و شهرهای استان کرمانشاه، موجب تأسف و تأثر بسیار است. در اثر این ضایعه اسفناک، عده زیادی از هموطنانمان، عزیزان خود را از دست داده و خانه و کاشانهشان با تخریب روبرو شده است. ما این حادثه هولناک را به همه هممیهنانی که با از دست رفتن اعضای خانواده یا مجروح و مصدوم شدن آنها مواجه گردیدهاند و همچنین به همه ملت بزرگ ایران تسلی میگوییم و از هموطنان عزیز در همهجای ایران در خواست میکنیم که با همه توان و هرگونه امکاناتی که در اختیار دارند به یاری آسیبدیدگان این زلزله بشتابند.
با دریغ و تأسف زیاد باید خاطرنشان کنیم که در سرزمین زلزلهخیز ما چه در گذشته و چه در حال حاضر حاکمیتها هرگز کوشش لازم و نظارت کافی و بایسته را برای مقاومسازی ساختمانها در مقابل زلزله بهعمل نیاوردهاند تا از این مصائب بزرگ جلوگیری گردد.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران-۲۳ آبانماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1341
سانحه وقوع زلزله در مناطق غربی کشور و شهرهای استان کرمانشاه، موجب تأسف و تأثر بسیار است. در اثر این ضایعه اسفناک، عده زیادی از هموطنانمان، عزیزان خود را از دست داده و خانه و کاشانهشان با تخریب روبرو شده است. ما این حادثه هولناک را به همه هممیهنانی که با از دست رفتن اعضای خانواده یا مجروح و مصدوم شدن آنها مواجه گردیدهاند و همچنین به همه ملت بزرگ ایران تسلی میگوییم و از هموطنان عزیز در همهجای ایران در خواست میکنیم که با همه توان و هرگونه امکاناتی که در اختیار دارند به یاری آسیبدیدگان این زلزله بشتابند.
با دریغ و تأسف زیاد باید خاطرنشان کنیم که در سرزمین زلزلهخیز ما چه در گذشته و چه در حال حاضر حاکمیتها هرگز کوشش لازم و نظارت کافی و بایسته را برای مقاومسازی ساختمانها در مقابل زلزله بهعمل نیاوردهاند تا از این مصائب بزرگ جلوگیری گردد.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران-۲۳ آبانماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1341
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
تسلیت به ملت بزرگ ایران
سانحه و قوع زلزله در مناطق غربی کشور و شهرهای استان کرمانشاه، موجب تاسف و تاثر بسیار است. در اثر این...
تسلیت به ملیون ایران
با دریغ و تأسف بسیار آگاه شدیم که آقای مهندس حمید ذوالنّور، عضو پیشین شورای مرکزی جبهه ملی ایران و عضو ثابت قدم و دیرپای حزب ایران به رحمت ایزدی پیوسته است. او از نوجوانی در مسیر نهضت ملی ایران و راه مصدق بزرگ تلاش نمود و تا پایان عمر به این راه یعنی راه آزادی و استقلال ایران وفادار ماند. نام و یاد او از خاطر میهن دوستان و آزادیخواهان ایران هیچگاه فراموش نخواهد شد. ما درگذشت این انسان فرهیخته را به خانواده گرانقدرش و به همه ملیون ایران تسلیت میگوئیم.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران – دوازدهم آذرماه ۱۳۹۶
@jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1344
با دریغ و تأسف بسیار آگاه شدیم که آقای مهندس حمید ذوالنّور، عضو پیشین شورای مرکزی جبهه ملی ایران و عضو ثابت قدم و دیرپای حزب ایران به رحمت ایزدی پیوسته است. او از نوجوانی در مسیر نهضت ملی ایران و راه مصدق بزرگ تلاش نمود و تا پایان عمر به این راه یعنی راه آزادی و استقلال ایران وفادار ماند. نام و یاد او از خاطر میهن دوستان و آزادیخواهان ایران هیچگاه فراموش نخواهد شد. ما درگذشت این انسان فرهیخته را به خانواده گرانقدرش و به همه ملیون ایران تسلیت میگوئیم.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران – دوازدهم آذرماه ۱۳۹۶
@jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1344
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
تسلیت به ملیون ایران
با دریغ و تاسف بسیار آگاه شدیم که آقای مهندس حمید ذوالنور ، عضو پیشین شورای مرکزی جبهه ملی ایران و ع...
۱۶ آذر، روز دانشجو
کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با طراحی و اجرای دولتهای انگلیس و آمریکا به اهداف کوتاهمدت خود یعنی ساقط کردن دولت ملی دکتر محمد مصدق، بازگرداندن محمدرضا شاه از رُم به تهران و ایجاد مقدمات دادن نفت ایران به بیگانگان به سرعت دست یافت. اما به اهداف درازمدت خود که از میان بردن جنبش ملی و مبارزه سیاسی در مسیر رهایی از استبداد داخلی و استعمار خارجی بود، توفیق نیافت. ملت ایران، مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری را ادامه داد. بسیاری از مبارزان سیاسی از جمله دانشجویان و دانش آموزان پس از کودتای ۲۸ مرداد، «نهضت مقاومت ملی ایران» را محور مبارزات سیاسی قرار دادند و به محاکمهی دکتر مصدق و یارانش و فضای ارعاب و تهدید، اعتراض کردند.
از آن جمله هنگامی که دولت کودتا در ۱۴ آذر ۱۳۳۲ تجدید روابط رسمی خود را با انگلستان اعلام کرد، دانشگاه در روزهای ۱۵ و ۱۶ آذر در آستانهی سفر ریچارد نیکسون، معاون رئیس جمهوری امریکا به ایران و طراحی قرارداد کنسرسیوم، صحنهی تظاهرات اعتراضآمیز بود و دانشجویان شعارهای «نفت مال ماست»، سر میدادند. به دستور دولت کودتا، گارد نظامی ویژهیی، دانشگاه تهران را از صبح ۱۶ آذر محاصره کرد تا اعتراضات دانشجویان را در نطفه خفه کنند. از موضع امنیتی، کودتاچیان با فرستادن این نیروها به دانشگاه میخواستند بستر سیاسی جنبش دانشجویی را در دانشگاه یکباره به کلی ویران و خود را از مشکل فعالیتهای دانشجویان به تمامی رها و آسوده سازند. به همین دلیل، نیروهای نظامی با بهانهجویی وارد دانشکدهی فنی شدند و چون دانشجویان معترض فریاد دادخواهی سردادند، دانشجویان بیدفاع را به گلوله بستند و سه دانشجوی فعال سیاسی را به شهادت رساندند.اگرچه از آن پس شانزدهم آذر «روز دانشجو» خوانده شد، به واقع این روز ، روز نفی خشونت، مبارزه برای آزادی و حقطلبی است.
ملت ایران چه دانشجو و چه غیر دانشجو در شانزدهم آذر مثل هر روز دیگر، به بسته بودن فضای سیاسی و سوءمدیریت حاکمیت، معترض است و خواستار آزادی برای طرح خواستههایش است یعنی حق مخالفت صریح و بیپرده با حاکمیتی که منافع ملی را منظور نظر نمیدارد و در عین حال فرصت ابراز مطالبات معقول و مشروع به شهروندان را نمیدهد.البته جنبش دانشجویی امروز، همصدا و همراه با اکثریت جوانان کشور، مطالبه دیگری هم دارد. دانشجویان و دانشآموختگان امروز ایران که بر تعداد ایشان به طور چشمگیری افزوده شده است، به حق، از وضع خفت بار بیکاری، عدم اشتغال و فساد مالی و اداری شاکیاند. در نتیجه مهمترین و محوریترین این مطالبات نسلهای جوانتر ایرانی این خواستهی ساده ولی فوقالعاده است که ما نبودیم و نسل پیش از ما بیست و پنج سال پس از کودتای ۲۸ مرداد فرصتی یافت تا در انقلاب ۱۳۵۷ نظامی سیاسی با قانون اساسی جدیدی تأسیس کند که در مقطع انقلاب مطلوب اکثریت ایرانیان در آن نسل بود. امروز ما نیز میخواهیم در جامعهی خود تأثیرگذار باشیم، آیا نسلی که انقلاب کرد و حاکمیتی که بر موج انقلاب به قدرت رسید، به ما نوآمدگان نیز فرصتی خواهد داد که بدون وحشت و ترس از خشونت براساس شرایط مشابه در انقلاب ۱۳۵۷ دربارهی نظام سیاسی حاضر و حاکمیت فعلی نظر خود را بگوییم؟ پرسش نسل جدید دانشجو در ایران این است! این گوی و این میدان، یک بار دیگر، فشارها برداشته شود تا در فضای باز سیاسی ملت ایران بتواند مکنونات قلبی خود را ابراز نماید.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران – شانزدهم آذرماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1346
کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با طراحی و اجرای دولتهای انگلیس و آمریکا به اهداف کوتاهمدت خود یعنی ساقط کردن دولت ملی دکتر محمد مصدق، بازگرداندن محمدرضا شاه از رُم به تهران و ایجاد مقدمات دادن نفت ایران به بیگانگان به سرعت دست یافت. اما به اهداف درازمدت خود که از میان بردن جنبش ملی و مبارزه سیاسی در مسیر رهایی از استبداد داخلی و استعمار خارجی بود، توفیق نیافت. ملت ایران، مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری را ادامه داد. بسیاری از مبارزان سیاسی از جمله دانشجویان و دانش آموزان پس از کودتای ۲۸ مرداد، «نهضت مقاومت ملی ایران» را محور مبارزات سیاسی قرار دادند و به محاکمهی دکتر مصدق و یارانش و فضای ارعاب و تهدید، اعتراض کردند.
از آن جمله هنگامی که دولت کودتا در ۱۴ آذر ۱۳۳۲ تجدید روابط رسمی خود را با انگلستان اعلام کرد، دانشگاه در روزهای ۱۵ و ۱۶ آذر در آستانهی سفر ریچارد نیکسون، معاون رئیس جمهوری امریکا به ایران و طراحی قرارداد کنسرسیوم، صحنهی تظاهرات اعتراضآمیز بود و دانشجویان شعارهای «نفت مال ماست»، سر میدادند. به دستور دولت کودتا، گارد نظامی ویژهیی، دانشگاه تهران را از صبح ۱۶ آذر محاصره کرد تا اعتراضات دانشجویان را در نطفه خفه کنند. از موضع امنیتی، کودتاچیان با فرستادن این نیروها به دانشگاه میخواستند بستر سیاسی جنبش دانشجویی را در دانشگاه یکباره به کلی ویران و خود را از مشکل فعالیتهای دانشجویان به تمامی رها و آسوده سازند. به همین دلیل، نیروهای نظامی با بهانهجویی وارد دانشکدهی فنی شدند و چون دانشجویان معترض فریاد دادخواهی سردادند، دانشجویان بیدفاع را به گلوله بستند و سه دانشجوی فعال سیاسی را به شهادت رساندند.اگرچه از آن پس شانزدهم آذر «روز دانشجو» خوانده شد، به واقع این روز ، روز نفی خشونت، مبارزه برای آزادی و حقطلبی است.
ملت ایران چه دانشجو و چه غیر دانشجو در شانزدهم آذر مثل هر روز دیگر، به بسته بودن فضای سیاسی و سوءمدیریت حاکمیت، معترض است و خواستار آزادی برای طرح خواستههایش است یعنی حق مخالفت صریح و بیپرده با حاکمیتی که منافع ملی را منظور نظر نمیدارد و در عین حال فرصت ابراز مطالبات معقول و مشروع به شهروندان را نمیدهد.البته جنبش دانشجویی امروز، همصدا و همراه با اکثریت جوانان کشور، مطالبه دیگری هم دارد. دانشجویان و دانشآموختگان امروز ایران که بر تعداد ایشان به طور چشمگیری افزوده شده است، به حق، از وضع خفت بار بیکاری، عدم اشتغال و فساد مالی و اداری شاکیاند. در نتیجه مهمترین و محوریترین این مطالبات نسلهای جوانتر ایرانی این خواستهی ساده ولی فوقالعاده است که ما نبودیم و نسل پیش از ما بیست و پنج سال پس از کودتای ۲۸ مرداد فرصتی یافت تا در انقلاب ۱۳۵۷ نظامی سیاسی با قانون اساسی جدیدی تأسیس کند که در مقطع انقلاب مطلوب اکثریت ایرانیان در آن نسل بود. امروز ما نیز میخواهیم در جامعهی خود تأثیرگذار باشیم، آیا نسلی که انقلاب کرد و حاکمیتی که بر موج انقلاب به قدرت رسید، به ما نوآمدگان نیز فرصتی خواهد داد که بدون وحشت و ترس از خشونت براساس شرایط مشابه در انقلاب ۱۳۵۷ دربارهی نظام سیاسی حاضر و حاکمیت فعلی نظر خود را بگوییم؟ پرسش نسل جدید دانشجو در ایران این است! این گوی و این میدان، یک بار دیگر، فشارها برداشته شود تا در فضای باز سیاسی ملت ایران بتواند مکنونات قلبی خود را ابراز نماید.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران – شانزدهم آذرماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1346
«بیانیه ۳ تن از اعضای هیأت رهبری جبهه ملی ایران به مناسبت ۱۶ آذر»
به نام خداوند جان و خرد
بیگمان در جهان امروز، دوران دانشجویی یکی از مهمترین برهههای رشد و تحول شخصیت اجتماعی جوانان یک کشور و آمادهسازی آنان برای ورود به جامعه و پذیرش مسئولیتهای شغلی تخصصی و نیز اجتماعی است و آموختن مشارکت سیاسی و فعالیت برای تأثیرگذاری در سرنوشت سیاسی کشور میتواند به گونهای مدنی و مبتنی بر حقوق شهروندی به دور از بیتفاوتی اجتماعی و یا حرکتهای خشونت آمیز، در این فضا به بار نشیند.
۱۶ آذرماه، به عنوان روز دانشجو برای تاریخ ما نماد حرکتی مدنی از سوی دانشجویان در پیکار با استبداد و سلطهپذیری از سوی بیگانگان است. دریغا که بعد از گذشت بیش از نیم قرن از این حادثه هنوز شرایط مساعدی برای دانشجویان کشور جهت فعالیتهای سیاسی و مدنی بدون هراس از نهادهای امنیتی و قضایی وجود ندارد و پروندههای ملی که باید به ستم و بیداِد رفته بر دانشجویان و دانشگاهیان بپردازد، گشوده مانده است. از اخراج و محرومیت و تهدید استادان و دانشجویان دگراندیش تا پروندهی ۱۸ تیرماه ۷۸ و حوادث پسا ۸۸ در دانشگاهها.
همپنین آذرماه یادآور پاییز ۷۷ است، که فرزندان ملی و آزادیخواه و فرهیخته ملت ایران چون داریوش و پروانه فروهر و نیز نویسندگانی چون محمد مختاری و محمدجعفر پوینده به دست گروهی تمامیتخواه به شهادت رسیدند و دریغا که پروندهی پیگیری آنان باز و نافرجام ماند. اما برگزاری یادبود برای آنان به منزله اقدام علیه امنیت ملی تلقی گردید و پس از سالها امسال آن هم تنها با سکوت، سکوتی که به هزار زبان در سخن بود، اجازهی برگزاری یادبود، به یادگار فرهیختهی آن دو مبارز مصدقی میهندوست و آزادمنش، داده شد، البته در حالی که اتهامهایی واهی نیز بر او روا داشته گرديد؛ بر کسی که پرچم دادخواهی این بیداد را بر دوش گرفته است و شجاعانه در برابر فشار برای خاموشی و فراموشی فریاد حقطلبیاش را به گوش ملت ایران میرساند.
و این در شرایطی است، که همچنان بسیاری از پویندگان راه آزادی و منافع ملی یا چون کورش زعیم هموند جبهه ملی ایران در بندند و یا چون علیرضا رجایی دچار بیماریهای سنگین در اثر فشارهای ناروا و غیرقانونی گردیدهاند، در حالی که پشت گرمان به پشتیبانی قدرتهای ناپاسخگو که در زمان آنان سرمایههای ملی به تاراج رفته است و بسیاری از هممیهنان به زندان به جرم شک در صحت انتخاباتشان گرفتار شدند، امروز مدعی آزادیخواهی گردیدهاند.
جبهه ملی ایران ضمن اعتراض به زندانی شدن و در زندان ماندن فعالان سیاسی مدنی چون کورش زعیم و ایجاد مشکلات قضایی برای بانو پرستو فروهر به ریاست جمهور وعدههای انتخاباتیاش را مبنی بر تلاش برای ایجاد فضایی آزاد برای منتقدان، دگراندیشان و بویژه دانشجویان یادآوری میكند و از او میخواهد که به سوگندش در برابر ملت ایران وفادار باشد و بدون مجامله و واهمه برای حمایت از حقوق شهروندی آحاد ملت قاطعانه اقدام کند و به زیرمجموعههایش بابت نقض این موارد هشدار دهد و بکوشد تا فضایی پرنشاط بر دانشگاهها و نیز در جامعه و در بین اهل دانش و فرهنگ با عدم مداخلههای غیرقانونی امنیتی، پرتو افکند.
دکتر داوود هرمیداس باوند، دکتر علی رشیدی، حسین شاه حسینی
https://www.tg-me.com/jebhemelli
به نام خداوند جان و خرد
بیگمان در جهان امروز، دوران دانشجویی یکی از مهمترین برهههای رشد و تحول شخصیت اجتماعی جوانان یک کشور و آمادهسازی آنان برای ورود به جامعه و پذیرش مسئولیتهای شغلی تخصصی و نیز اجتماعی است و آموختن مشارکت سیاسی و فعالیت برای تأثیرگذاری در سرنوشت سیاسی کشور میتواند به گونهای مدنی و مبتنی بر حقوق شهروندی به دور از بیتفاوتی اجتماعی و یا حرکتهای خشونت آمیز، در این فضا به بار نشیند.
۱۶ آذرماه، به عنوان روز دانشجو برای تاریخ ما نماد حرکتی مدنی از سوی دانشجویان در پیکار با استبداد و سلطهپذیری از سوی بیگانگان است. دریغا که بعد از گذشت بیش از نیم قرن از این حادثه هنوز شرایط مساعدی برای دانشجویان کشور جهت فعالیتهای سیاسی و مدنی بدون هراس از نهادهای امنیتی و قضایی وجود ندارد و پروندههای ملی که باید به ستم و بیداِد رفته بر دانشجویان و دانشگاهیان بپردازد، گشوده مانده است. از اخراج و محرومیت و تهدید استادان و دانشجویان دگراندیش تا پروندهی ۱۸ تیرماه ۷۸ و حوادث پسا ۸۸ در دانشگاهها.
همپنین آذرماه یادآور پاییز ۷۷ است، که فرزندان ملی و آزادیخواه و فرهیخته ملت ایران چون داریوش و پروانه فروهر و نیز نویسندگانی چون محمد مختاری و محمدجعفر پوینده به دست گروهی تمامیتخواه به شهادت رسیدند و دریغا که پروندهی پیگیری آنان باز و نافرجام ماند. اما برگزاری یادبود برای آنان به منزله اقدام علیه امنیت ملی تلقی گردید و پس از سالها امسال آن هم تنها با سکوت، سکوتی که به هزار زبان در سخن بود، اجازهی برگزاری یادبود، به یادگار فرهیختهی آن دو مبارز مصدقی میهندوست و آزادمنش، داده شد، البته در حالی که اتهامهایی واهی نیز بر او روا داشته گرديد؛ بر کسی که پرچم دادخواهی این بیداد را بر دوش گرفته است و شجاعانه در برابر فشار برای خاموشی و فراموشی فریاد حقطلبیاش را به گوش ملت ایران میرساند.
و این در شرایطی است، که همچنان بسیاری از پویندگان راه آزادی و منافع ملی یا چون کورش زعیم هموند جبهه ملی ایران در بندند و یا چون علیرضا رجایی دچار بیماریهای سنگین در اثر فشارهای ناروا و غیرقانونی گردیدهاند، در حالی که پشت گرمان به پشتیبانی قدرتهای ناپاسخگو که در زمان آنان سرمایههای ملی به تاراج رفته است و بسیاری از هممیهنان به زندان به جرم شک در صحت انتخاباتشان گرفتار شدند، امروز مدعی آزادیخواهی گردیدهاند.
جبهه ملی ایران ضمن اعتراض به زندانی شدن و در زندان ماندن فعالان سیاسی مدنی چون کورش زعیم و ایجاد مشکلات قضایی برای بانو پرستو فروهر به ریاست جمهور وعدههای انتخاباتیاش را مبنی بر تلاش برای ایجاد فضایی آزاد برای منتقدان، دگراندیشان و بویژه دانشجویان یادآوری میكند و از او میخواهد که به سوگندش در برابر ملت ایران وفادار باشد و بدون مجامله و واهمه برای حمایت از حقوق شهروندی آحاد ملت قاطعانه اقدام کند و به زیرمجموعههایش بابت نقض این موارد هشدار دهد و بکوشد تا فضایی پرنشاط بر دانشگاهها و نیز در جامعه و در بین اهل دانش و فرهنگ با عدم مداخلههای غیرقانونی امنیتی، پرتو افکند.
دکتر داوود هرمیداس باوند، دکتر علی رشیدی، حسین شاه حسینی
https://www.tg-me.com/jebhemelli
Telegram
جبهه ملی ایران
صفحه رسمی جبهه ملی ایران
بازگشت همه به سوی اوست
با اندوه و تأسف بسیار درگذشت رادمرد میهندوست آقای حسین شاهحسینی عضو شورای مرکزی و هیأت رهبری جبهه ملی ایران را به اطلاع هموطنان عزیز، مردم حقشناس ایران میرسانیم. او در تمام طول عمر اثرگذار خود در مسیر نهضت ملی ایران و راه مصدق بزرگ گام برداشت. و در این راه مشقات بسیاری را متحمل گردید.
مراسم تشییع آن روانشاد روز سهشنبه پنجم دیماه ۹۶ ساعت ۸:۳۰ صبح از مقابل منزل ایشان واقع در خیابان شریعتی بالاتر از تقاطع خیابان مطهری کوچه کاکوتی و مجلس ترحیم در روز جمعه هشتم دیماه ۹۶ از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰ در مسجد جامع شهرک غرب واقع در میدان صنعت روبروی مجتمع میلاد نور برگزار خواهد شد.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران – چهارم دیماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1360
با اندوه و تأسف بسیار درگذشت رادمرد میهندوست آقای حسین شاهحسینی عضو شورای مرکزی و هیأت رهبری جبهه ملی ایران را به اطلاع هموطنان عزیز، مردم حقشناس ایران میرسانیم. او در تمام طول عمر اثرگذار خود در مسیر نهضت ملی ایران و راه مصدق بزرگ گام برداشت. و در این راه مشقات بسیاری را متحمل گردید.
مراسم تشییع آن روانشاد روز سهشنبه پنجم دیماه ۹۶ ساعت ۸:۳۰ صبح از مقابل منزل ایشان واقع در خیابان شریعتی بالاتر از تقاطع خیابان مطهری کوچه کاکوتی و مجلس ترحیم در روز جمعه هشتم دیماه ۹۶ از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰ در مسجد جامع شهرک غرب واقع در میدان صنعت روبروی مجتمع میلاد نور برگزار خواهد شد.
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران – چهارم دیماه ۱۳۹۶
@Jebhemelli
http://jebhemeliiran.org/?p=1360
تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران
حسین شاه حسینی عضو هیات رهبری جبهه ملی ایران درگذشت
بازگشت همه به سوی اوست
با اندوه وتاسف بسیار درگذشت راد مرد میهن دوست آقای حسین شاه حسینی عضو شورا...
با اندوه وتاسف بسیار درگذشت راد مرد میهن دوست آقای حسین شاه حسینی عضو شورا...
به نام خداوند جان و خرد
دريغا كه حسين شاهحسينی عضو ارشد هيأت رهبری جبههی ملی ايران و رادمرد تاريخ معاصر ايران كه هفتاد سال بر بنياد آرمانهای نهضت ملی ايران و دكتر محمد مصدق برای آزادی و منافع ملی ايران با جان و دل كوشيد و جز اخلاقمدارانه و ميهندوستانه در راه اعتلای ايران در عرصهی سياست نپوييد. او در راه اهداف ملی خود از تحمل زندان و شكنجه در حكومتهای مختلف نهراسيد و از آنچه بدان باور داشت پا وامكشيد و برای ملتش تمام اين رنجها را كه آثارش تا پايان عمر پربارش با او بود به جان خريد و ابرو در هم نكشيد. هرچند در دل فردی باورمند بود اما هرگز از دين و ايمان نردبان نام و نان نساخت. نام و ياد او در تاريخ معاصر ايران با نام راه مصدق پيوندی درخشان و ناگسستنی دارد.
يادش و راهش پايا و پويا بادا.
دكتر داوود هرميداس باوند
سخنگو و عضو هیأت رهبری جبههی ملی ايران
@Jebhemelli
دريغا كه حسين شاهحسينی عضو ارشد هيأت رهبری جبههی ملی ايران و رادمرد تاريخ معاصر ايران كه هفتاد سال بر بنياد آرمانهای نهضت ملی ايران و دكتر محمد مصدق برای آزادی و منافع ملی ايران با جان و دل كوشيد و جز اخلاقمدارانه و ميهندوستانه در راه اعتلای ايران در عرصهی سياست نپوييد. او در راه اهداف ملی خود از تحمل زندان و شكنجه در حكومتهای مختلف نهراسيد و از آنچه بدان باور داشت پا وامكشيد و برای ملتش تمام اين رنجها را كه آثارش تا پايان عمر پربارش با او بود به جان خريد و ابرو در هم نكشيد. هرچند در دل فردی باورمند بود اما هرگز از دين و ايمان نردبان نام و نان نساخت. نام و ياد او در تاريخ معاصر ايران با نام راه مصدق پيوندی درخشان و ناگسستنی دارد.
يادش و راهش پايا و پويا بادا.
دكتر داوود هرميداس باوند
سخنگو و عضو هیأت رهبری جبههی ملی ايران
@Jebhemelli
Forwarded from دماوند
حسین موسویان: حسین شاه حسینی با دخالت مذهب در سیاست مخالف بود
@irdamavand
دماوند/مانی تهرانی: یکشنبه سوم دیماه خبر آمد که حسین شاه حسینی -معاون مهدی بازرگان در دولت موقت، اولین مسئول ورزش کشور در بعد از انقلاب و نایب رئیس جبهه ملی ایران- در سن ₉₀ سالگی درگذشت. واکنشها اما متفاوت بود؛ زیرا مانند بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی در ماهها و سالهای ابتدایی، شاه حسینی نیز هویت دو پهلویی دارد. از سویی شاگرد محمد نخشب بوده و به نیروهای ملی-مذهبی متصل بوده و از سوی دیگر مرید تام و تمام محمد مصدق بوده و همه عمر خود را برای مبارزه ملی گرایانه صرف کرده. نیک و بد این چهره ملی را با دکتر “حسین موسویان” عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران در میان گذاشته ایم که می خوانید: http://damavand.news/?p=11235
@irdamavand
دماوند/مانی تهرانی: یکشنبه سوم دیماه خبر آمد که حسین شاه حسینی -معاون مهدی بازرگان در دولت موقت، اولین مسئول ورزش کشور در بعد از انقلاب و نایب رئیس جبهه ملی ایران- در سن ₉₀ سالگی درگذشت. واکنشها اما متفاوت بود؛ زیرا مانند بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی در ماهها و سالهای ابتدایی، شاه حسینی نیز هویت دو پهلویی دارد. از سویی شاگرد محمد نخشب بوده و به نیروهای ملی-مذهبی متصل بوده و از سوی دیگر مرید تام و تمام محمد مصدق بوده و همه عمر خود را برای مبارزه ملی گرایانه صرف کرده. نیک و بد این چهره ملی را با دکتر “حسین موسویان” عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران در میان گذاشته ایم که می خوانید: http://damavand.news/?p=11235
روزنامه اطلاعات - پنجشنبه 7 دی 1396 - آگهی مراسم ترحیم شادروان شاه حسینی @Jebhemelli
Ettelaat 13961007-15.jpg
679.8 KB
روزنامه اطلاعات - پنجشنبه 7 دی 1396 - آگهی مراسم ترحیم شادروان شاه حسینی @Jebhemelli
جبهه ملی ایران pinned «بازگشت همه به سوی اوست با اندوه و تأسف بسیار درگذشت رادمرد میهندوست آقای حسین شاهحسینی عضو شورای مرکزی و هیأت رهبری جبهه ملی ایران را به اطلاع هموطنان عزیز، مردم حقشناس ایران میرسانیم. او در تمام طول عمر اثرگذار خود در مسیر نهضت ملی ایران و راه مصدق بزرگ…»