یاد و نام جانباختگان راه آزادی را گرامی میداریم
دوسال از جان باختن دختر ۲۲ ساله ملت ایران، خانم مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد گذشت. با کشته شدن این دختر جوان، خیزش اعتراضی عظیمی در سراسر کشور نمودار شد که ماهها ادامه یافته و هنوز امواج آن فرو ننشسته است. طی این اعتراضات مردمی، صدها نفر کشته شده و صدها نفر مجروح گشته و برخی با شلیک شدن گلولههای ساچمهای به چشمانشان، بینایی خود را از دست داده و هزاران نفر بازداشت و به زندانها فرستاده شدند.
این حرکت اعتراضی مردم ایران، بدون شک، یکی از برجستهترین قیامهای ملت ایران در دوران معاصر است که جامعه جهانی را به نحو بیسابقهای تحت تأثیر قرار داد. تمام این اعتراضات ملت ایران به ویژه بانوان و جوانان این سرزمین به این شکل آغاز شد که حکومت، یک دختر ۲۲ ساله را به بهانه بیرون بودن چند تار مو از زیر روسری بازداشت کرد و به گونهای مظلومانه به قتل رساند. در پی این رویداد تلخ شعار اصلی معترضان که در جهان انعکاس یافت، فریاد «زن، زندگی، آزادی» بود. منظور از «زن» در این شعار سه کلمهای، حمایت از کرامت زن و حمایت از برابری زن و مرد بر طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر، دفاع از حق انتخاب پوشش متعارف برای زنان به عنوان یکی از اولیهترین حقوق انسانی آنان است. در کلمه «زندگی»، ملت ایران خواهان یک زندگی معمولی یعنی حق داشتن یک مسکن در این سرزمین پهناور، حق داشتن تأمین اجتماعی، آموزش و درمان و شغل مناسب بود و آن را فریاد میکرد و از کلمه «آزادی» ملت، حق آزادی انتخاب، حق داشتن تشکل و تجمع و حق داشتن مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی آزاد را طلب میکرد.
این شعارها و این خواستهها در حقیقت همان اهداف همیشگی وطنخواهان و ملیون ایران بوده و هستند و از دهها سال پیش به عنوان آرمان آزادیخواهان و میهندوستان این مرز و بوم همیشه مطرح شدهاند. آزادی و استقلال که به طور قطع اولین گام جهت نیل به عدالت و رفاه اجتماعی هستند، همراه با جدایی دین از حکومت و حاکمیت ملی برخاسته از رای آزاد ملت ایران، احترام به کرامت انسانی و برابری حقوق زن و مرد همواره از اهداف اصلی ملیون ایران بودهاند.
خیزشی که با کشته شدن مهسا امینی در جامعه ایران به وقوع پیوست، در حقیقت انفجار مطالبات و اعتراضات انباشته شده ملت ایران بود که به طور ناگهانی با آن حرکت جنایتکارانه عوامل حکومت آشکار گردید.
مکنونات قلبی ملت ایران، اعتراض به سیاستهای خارجی غلط و دور از منافع ملی، اعتراض به بحران اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی، از بین رفتن تولید داخلی، فسادهای با ارقام نجومی وابستگان به مراکز قدرت و به هدر دادن منابع ملی کشور در پی اهداف ایدئولوژیک و دخالتهای نابجا در کشورهای منطقه است. بحرانی که موجب تورم و گرانی لجام گسیخته، فقر و بیکاری گسترده و تنگنای معیشتی وحشتناک این ملت گردیده است.
سیاستهای داخلی سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی، بستن فضای سیاسی جامعه، نادیده گرفتن آزادیهای اساسی و اولیه ملت ایران مانند آزادی احزاب و تشکلهای مدنی، آزادی تظاهرات و تجمعات، آزادی مطبوعات و رسانههای عمومی، آزادی انتخابات که سرمنشاء استقرار حاکمیت ملی است، همواره مورد اعتراض شدید ملت ایران بوده و میباشد.
جبهه ملی ایران در دومین سالگرد در گذشت خانم مهسا امینی، یاد و نام او و سایر جانباختگان در خیزشی که به نام او آغاز گردید را گرامی میدارد و به قدرتمداران حاکم هشدار میدهد که از مطالبات بر حق ملت ایران روی برنتابند و یقین بدانند که ملت بزرگ ایران سر انجام در تحقق آزادی و استقلال و استقرار حاکمیت ملی پیروز خواهد گردید.
هیأت رهبری-اجرائی جبهه ملی ایران
تهران- ۲۵ شهریور ۱۴۰۳
https://jebhemeliiran.org/?p=3741
دوسال از جان باختن دختر ۲۲ ساله ملت ایران، خانم مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد گذشت. با کشته شدن این دختر جوان، خیزش اعتراضی عظیمی در سراسر کشور نمودار شد که ماهها ادامه یافته و هنوز امواج آن فرو ننشسته است. طی این اعتراضات مردمی، صدها نفر کشته شده و صدها نفر مجروح گشته و برخی با شلیک شدن گلولههای ساچمهای به چشمانشان، بینایی خود را از دست داده و هزاران نفر بازداشت و به زندانها فرستاده شدند.
این حرکت اعتراضی مردم ایران، بدون شک، یکی از برجستهترین قیامهای ملت ایران در دوران معاصر است که جامعه جهانی را به نحو بیسابقهای تحت تأثیر قرار داد. تمام این اعتراضات ملت ایران به ویژه بانوان و جوانان این سرزمین به این شکل آغاز شد که حکومت، یک دختر ۲۲ ساله را به بهانه بیرون بودن چند تار مو از زیر روسری بازداشت کرد و به گونهای مظلومانه به قتل رساند. در پی این رویداد تلخ شعار اصلی معترضان که در جهان انعکاس یافت، فریاد «زن، زندگی، آزادی» بود. منظور از «زن» در این شعار سه کلمهای، حمایت از کرامت زن و حمایت از برابری زن و مرد بر طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر، دفاع از حق انتخاب پوشش متعارف برای زنان به عنوان یکی از اولیهترین حقوق انسانی آنان است. در کلمه «زندگی»، ملت ایران خواهان یک زندگی معمولی یعنی حق داشتن یک مسکن در این سرزمین پهناور، حق داشتن تأمین اجتماعی، آموزش و درمان و شغل مناسب بود و آن را فریاد میکرد و از کلمه «آزادی» ملت، حق آزادی انتخاب، حق داشتن تشکل و تجمع و حق داشتن مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی آزاد را طلب میکرد.
این شعارها و این خواستهها در حقیقت همان اهداف همیشگی وطنخواهان و ملیون ایران بوده و هستند و از دهها سال پیش به عنوان آرمان آزادیخواهان و میهندوستان این مرز و بوم همیشه مطرح شدهاند. آزادی و استقلال که به طور قطع اولین گام جهت نیل به عدالت و رفاه اجتماعی هستند، همراه با جدایی دین از حکومت و حاکمیت ملی برخاسته از رای آزاد ملت ایران، احترام به کرامت انسانی و برابری حقوق زن و مرد همواره از اهداف اصلی ملیون ایران بودهاند.
خیزشی که با کشته شدن مهسا امینی در جامعه ایران به وقوع پیوست، در حقیقت انفجار مطالبات و اعتراضات انباشته شده ملت ایران بود که به طور ناگهانی با آن حرکت جنایتکارانه عوامل حکومت آشکار گردید.
مکنونات قلبی ملت ایران، اعتراض به سیاستهای خارجی غلط و دور از منافع ملی، اعتراض به بحران اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی، از بین رفتن تولید داخلی، فسادهای با ارقام نجومی وابستگان به مراکز قدرت و به هدر دادن منابع ملی کشور در پی اهداف ایدئولوژیک و دخالتهای نابجا در کشورهای منطقه است. بحرانی که موجب تورم و گرانی لجام گسیخته، فقر و بیکاری گسترده و تنگنای معیشتی وحشتناک این ملت گردیده است.
سیاستهای داخلی سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی، بستن فضای سیاسی جامعه، نادیده گرفتن آزادیهای اساسی و اولیه ملت ایران مانند آزادی احزاب و تشکلهای مدنی، آزادی تظاهرات و تجمعات، آزادی مطبوعات و رسانههای عمومی، آزادی انتخابات که سرمنشاء استقرار حاکمیت ملی است، همواره مورد اعتراض شدید ملت ایران بوده و میباشد.
جبهه ملی ایران در دومین سالگرد در گذشت خانم مهسا امینی، یاد و نام او و سایر جانباختگان در خیزشی که به نام او آغاز گردید را گرامی میدارد و به قدرتمداران حاکم هشدار میدهد که از مطالبات بر حق ملت ایران روی برنتابند و یقین بدانند که ملت بزرگ ایران سر انجام در تحقق آزادی و استقلال و استقرار حاکمیت ملی پیروز خواهد گردید.
هیأت رهبری-اجرائی جبهه ملی ایران
تهران- ۲۵ شهریور ۱۴۰۳
https://jebhemeliiran.org/?p=3741
Forwarded from حزب جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران
حزب جمهوری خواه سوسیال دموکرات و لاییک ایران و سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور برگزار می کند:
بررسی دستاوردهای جنبش زن زندگی ازادی
فرهنگ قاسمی : رییس نهاد راهبردی و سخنگوی #حزب_سوسیال_دموکرات_و_لاییک_ایران
حسین موسویان : رییس هیئت رهبری- اجرایی #جبهه_ملی_ایران
همایون مهمنش : عضو هیئت اجرایی #سازمانهای_جبهه_ملی_ایران_در_خارج_از_کشور
https://us02web.zoom.us/j/85385591746?pwd=NFpOVWxUWmRVV3ZnMjdneGhOL2owUT09
بررسی دستاوردهای جنبش زن زندگی ازادی
فرهنگ قاسمی : رییس نهاد راهبردی و سخنگوی #حزب_سوسیال_دموکرات_و_لاییک_ایران
حسین موسویان : رییس هیئت رهبری- اجرایی #جبهه_ملی_ایران
همایون مهمنش : عضو هیئت اجرایی #سازمانهای_جبهه_ملی_ایران_در_خارج_از_کشور
https://us02web.zoom.us/j/85385591746?pwd=NFpOVWxUWmRVV3ZnMjdneGhOL2owUT09
تسلیت به جامعه کارگری شرافتمند ایران
در ساعاتی پیش، وقوع انفجار در معدن ذغال سنگ طبس، جان بیش از پنجاه تن از کارگران شرافتمند ایران را گرفت.
قشر شریف و زحمتکش کارگر که در شرایط بسیار دشوار اقتصادی، با بحران شدید معیشتی، گرانی و تورم روزافزون و نارساییهای بسیاری دست به گریبان است، اکنون قربانی ندانمکاری و مدیریت ناتوان کشور و بیتوجهی مسئولان نالایق و عدم رعایت استانداردهای شناخته شده و فقدان شرایط مناسب کار در معدن میشود.
این اولینبار نیست که کارگران عزیز ایران، به علت استفاده نشدن از تجهیزات لازم برای ایمن بودن محیط کار در معدن و بهطور کلی به علت سوءمدیریت کلان در کشور، جان خود را از دست میدهند و خانوادههای آنان بیسرپرست و بیپناه باقی میمانند.
جبهه ملی ایران این ضایعه جانگداز را به خانوادههای کارگران جانباخته و جامعه کارگری شریف و ملت بزرگ ایران تسلیت میگوید.
هیأت رهبری-اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – اول مهرماه ۱۴۰۳
در ساعاتی پیش، وقوع انفجار در معدن ذغال سنگ طبس، جان بیش از پنجاه تن از کارگران شرافتمند ایران را گرفت.
قشر شریف و زحمتکش کارگر که در شرایط بسیار دشوار اقتصادی، با بحران شدید معیشتی، گرانی و تورم روزافزون و نارساییهای بسیاری دست به گریبان است، اکنون قربانی ندانمکاری و مدیریت ناتوان کشور و بیتوجهی مسئولان نالایق و عدم رعایت استانداردهای شناخته شده و فقدان شرایط مناسب کار در معدن میشود.
این اولینبار نیست که کارگران عزیز ایران، به علت استفاده نشدن از تجهیزات لازم برای ایمن بودن محیط کار در معدن و بهطور کلی به علت سوءمدیریت کلان در کشور، جان خود را از دست میدهند و خانوادههای آنان بیسرپرست و بیپناه باقی میمانند.
جبهه ملی ایران این ضایعه جانگداز را به خانوادههای کارگران جانباخته و جامعه کارگری شریف و ملت بزرگ ایران تسلیت میگوید.
هیأت رهبری-اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – اول مهرماه ۱۴۰۳
سازمان مهندسان جبهه ملی ایران انفجار معدن طبس را فاجعه بشری میداند.
بنام آزادی ملّت ایران
رخداد تلخ و غمبار انفجار در معدن زغال سنگ شهرستان طبس در واپسین روز شهریورماه و از دست رفتن جانهای عزیز تعداد زیادی از کارگران شریف هموطن باعث غم و افسوس ژرف ما در سازمان مهندسان جبهه ملی ایران شده است. این نخستین حادثه از این دست حوادث تحت مدیریت ناکارآمد مسئولان هیأت حاکمه نبوده و بیشک با ادامه روند موجود، آخرین آن نیز نخواهد بود. شوربختانه در سالهای اخیر شاهد فقدان مدیریت کارآمد، با کاهش روزافزون و طرد مدیران کارآزموده و در نتیجه آن، با کمتر شدن دیدگاه تخصصی مرتبط با مباحث ایمنی و بهداشت محیطهای کارگاهی و صنعتی (HSE)، هر روز شاهد حوادث ناشی از کار، در نقاط گوناگون کشور عزیزمان هستیم که منجر به جان باختن تعداد زیادی از کارگران شرافتمند میهنمان میشود. آنچه در این میان و بالاخص در حادثه معدن طبس و موارد مشابه آن درسایر معادن کشور کاملا آشکار است، واگذاری ثروت ملی ایرانیان به ثمن بخس به بخشِ به اصطلاح خصوصی اما در نهان، کاملا وابسته به نزدیکان ناکارآمد و نالایق هیأت حاکمه و آقازادههای نظام موسوم به اسلامی است که فساد و ناکارآمدی آنان در مدیریت وبهرهبرداری درست و ایمن از این معادن موجب از میان رفتن سرمایههای انسانی و سرزمینی کشورمان میشود.
چپاول معادن کشور توسط این گروه از شرکتهای ناکارآمد وابسته و همچنین عدم رعایت مسائل ایمنی توسط اینان از قبیل کنترل و نظارت بر گازهای خطرناک با سیستمهای هشدار دهنده خودکار برای اندازهگیری و کنترل مداوم گازهای قابل اشتعال، آموزشهای مداوم به کارگران، استفاده از تجهیزات ایمنی بهروز، بازرسی دورهای منظم توسط تیمهای متخصص و مستقل برای بررسی سیستمهای تهویه و همچنین ایمنی و بررسی دقیق و پیوسته زیرساختهای معادن از لحاظ مقاومت سازهای، باعث بروز حوادثی چنین تلخ میشود. جای بیان دارد که در سایه عدم تحمل تشکیل هرگونه سندیکاهای مستقل کارگری و برخورد های امنیتی با فعالان حقوق کارگران، به شکل روز افزون موجب بدتر شدن شرایط کاری برای کارگران رنجدیده هموطن شده است.
سازمان مهندسان جبهه ملّی ایران ضمن تقدیم دلآرامی به خانوادههای جانباختگان و بازماندگان آنان، به مسئولان هيأت حاکمه هشدار میدهد که با احترام به حقوق ملت و قوانین مربوطه، ضمن عمل به وظایف ذاتی خود در بکارگیری مدیران، کارگزاران و پیمانکاران متخصص در طی روندهای شفاف و قانونی، از بروز حوادثی این چنین تلخ و جانکاه جلوگیری به عمل آورند.
سازمان مهندسان جبهه ملّی ایران
تهران – پنجم مهرماه ۱۴۰۳
https://jebhemeliiran.org/?p=3746
بنام آزادی ملّت ایران
رخداد تلخ و غمبار انفجار در معدن زغال سنگ شهرستان طبس در واپسین روز شهریورماه و از دست رفتن جانهای عزیز تعداد زیادی از کارگران شریف هموطن باعث غم و افسوس ژرف ما در سازمان مهندسان جبهه ملی ایران شده است. این نخستین حادثه از این دست حوادث تحت مدیریت ناکارآمد مسئولان هیأت حاکمه نبوده و بیشک با ادامه روند موجود، آخرین آن نیز نخواهد بود. شوربختانه در سالهای اخیر شاهد فقدان مدیریت کارآمد، با کاهش روزافزون و طرد مدیران کارآزموده و در نتیجه آن، با کمتر شدن دیدگاه تخصصی مرتبط با مباحث ایمنی و بهداشت محیطهای کارگاهی و صنعتی (HSE)، هر روز شاهد حوادث ناشی از کار، در نقاط گوناگون کشور عزیزمان هستیم که منجر به جان باختن تعداد زیادی از کارگران شرافتمند میهنمان میشود. آنچه در این میان و بالاخص در حادثه معدن طبس و موارد مشابه آن درسایر معادن کشور کاملا آشکار است، واگذاری ثروت ملی ایرانیان به ثمن بخس به بخشِ به اصطلاح خصوصی اما در نهان، کاملا وابسته به نزدیکان ناکارآمد و نالایق هیأت حاکمه و آقازادههای نظام موسوم به اسلامی است که فساد و ناکارآمدی آنان در مدیریت وبهرهبرداری درست و ایمن از این معادن موجب از میان رفتن سرمایههای انسانی و سرزمینی کشورمان میشود.
چپاول معادن کشور توسط این گروه از شرکتهای ناکارآمد وابسته و همچنین عدم رعایت مسائل ایمنی توسط اینان از قبیل کنترل و نظارت بر گازهای خطرناک با سیستمهای هشدار دهنده خودکار برای اندازهگیری و کنترل مداوم گازهای قابل اشتعال، آموزشهای مداوم به کارگران، استفاده از تجهیزات ایمنی بهروز، بازرسی دورهای منظم توسط تیمهای متخصص و مستقل برای بررسی سیستمهای تهویه و همچنین ایمنی و بررسی دقیق و پیوسته زیرساختهای معادن از لحاظ مقاومت سازهای، باعث بروز حوادثی چنین تلخ میشود. جای بیان دارد که در سایه عدم تحمل تشکیل هرگونه سندیکاهای مستقل کارگری و برخورد های امنیتی با فعالان حقوق کارگران، به شکل روز افزون موجب بدتر شدن شرایط کاری برای کارگران رنجدیده هموطن شده است.
سازمان مهندسان جبهه ملّی ایران ضمن تقدیم دلآرامی به خانوادههای جانباختگان و بازماندگان آنان، به مسئولان هيأت حاکمه هشدار میدهد که با احترام به حقوق ملت و قوانین مربوطه، ضمن عمل به وظایف ذاتی خود در بکارگیری مدیران، کارگزاران و پیمانکاران متخصص در طی روندهای شفاف و قانونی، از بروز حوادثی این چنین تلخ و جانکاه جلوگیری به عمل آورند.
سازمان مهندسان جبهه ملّی ایران
تهران – پنجم مهرماه ۱۴۰۳
https://jebhemeliiran.org/?p=3746
پیام تسلیت به ملت صبور و نجیب ایران
چرا حداقل یک روز عزای ملی اعلام نشد؟
بار دیگر دهها تن از هموطنان بیپناه ما، این بار در اعماق تاریک و نمور معدنی در طبس، قربانی ناکارامدی و بیتدبیری مسئولان گشتند. فاجعهای که هر وجدان بیداری را به درد میآورد.
مام وطن هر روز عزای فرزندانش را با عزایی دیگر به پایان مىبرد و گویى این چرخه هولناک را پایانى نیست.
یک روز آتش سوزی سینما رکس، روزی دیگر فروریختن ساختمان پلاسکو و مرگ جانسوز آتشنشانان، یک روز غرق شدن کشتى سانچى و مرگ ملوانانش، روز دیگر فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی و مسافرانش، یک روز ریزش ساختمان متروپل و …
پس از آن نیز چهرهی شوم کشتار همچنان خود را در مرگ هموطنان ما در اثر تصادف در جادههای حادثهآفرین و ارابههای بیکیفیت، وقوع فجایع قهری مانند سیل، زلزله، و فرونشست زمین در اثر جهالت مدیران در ادارهی شهرها و منابع طبیعى متبلور مىسازد.
این هفته اما میهن در سوگ طبس و معدنچیانش فرو رفته است. معادنی که حتی از ابتداییترین اصول ایمنی برخوردار نیستند. معادن زغال سنگ طبس به دلیل تحریمها، که البته برای حاکمان نعمت است، از داشتن سنسورهای هشداردهنده ساطع شدن گاز متان محروماند. به همین دلیل به راحتی جان نزدیک به پنجاه انسان شریف، که نان را به بهای جان درمیآوردند، از دست رفت.
هر یک تن از آنها فرزند، پدر و یا همسر کسی بوده که اکنون زندگی بر سرش آوار شد. کارگران بیپناهی که با سختترین شرایط، صدها متر زیر زمین، باحداقل دریافتی و گاهاً مدتها دور از خانواده چرخ اقتصاد کشور را به چرخش درمیآوردند.
دریغا که پس از این فاجعه انسانی، که قلب هر انسان باشرفی را به درد آورده، شاهدیم که نتیجه پیگیری مسئولان در بیان یک جمله توسط وزیر مربوطه خلاصه میشود: فقط یک سانحه بود؛ مستمریشان پرداخت میگردد! چه میزان مستمری، آنهم معوقه، میتواند ذرهای از آلام به سوگ نشستگان این حادثه را بکاهد؟
آقایان، تا به کی این ملت باید قربانی نادانی و بیتدبیری حاکمیت شده و شاهد توهین به شعور خود گردد؟
مرگ هر انسان نشانگر مرگ انسانیت است. درحالیکه برای بسیاری ریزش حتی یک برگ از درختی صحنهای ناخوشایند است، آیا مرگ روزانه انسانهای بیگناه، که حق حیات و امید به تداوم آن دارند، برای حاکمیتهای خودکامه دیگر امری عادی شده که چنین بیتفاوت و مسخ شده از کنار آن عبور میکنند؟
سازمان زنان جبهه ملی ایران ضمن عرض تسلیت به خانوادههای جانباختگان معدن طبس، همدلی و همدردی عمیق خود را با آنان اعلام مینماید. این سازمان انتظار داشته که در یک اقدام ضروری انسانی حداقل یک روز عزای عمومی از سوی حاکمیت اعلام میگردید. دریغا که همسران و فرزندان داغدار این عزیزان جانباخته حتی از این اقدام نمادین نیز محروم ماندند. امید است با تشکیل یک کمیته حقیقتیاب لاقل گزارش فنی دقیقی از علل وقوع این حادثه منتشر شود تا بتوان مدعی توجه حداقلی به آلام این دردمندان شده و تلاش نمود که برای یکبار هم که شده به علاج واقعه قبل از وقوع آن اندیشید.
سازمان زنان جبهه ملی ایران
چهارم مهر ماه ۱۴۰۳
https://jebhemeliiran.org/?p=3750
چرا حداقل یک روز عزای ملی اعلام نشد؟
بار دیگر دهها تن از هموطنان بیپناه ما، این بار در اعماق تاریک و نمور معدنی در طبس، قربانی ناکارامدی و بیتدبیری مسئولان گشتند. فاجعهای که هر وجدان بیداری را به درد میآورد.
مام وطن هر روز عزای فرزندانش را با عزایی دیگر به پایان مىبرد و گویى این چرخه هولناک را پایانى نیست.
یک روز آتش سوزی سینما رکس، روزی دیگر فروریختن ساختمان پلاسکو و مرگ جانسوز آتشنشانان، یک روز غرق شدن کشتى سانچى و مرگ ملوانانش، روز دیگر فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی و مسافرانش، یک روز ریزش ساختمان متروپل و …
پس از آن نیز چهرهی شوم کشتار همچنان خود را در مرگ هموطنان ما در اثر تصادف در جادههای حادثهآفرین و ارابههای بیکیفیت، وقوع فجایع قهری مانند سیل، زلزله، و فرونشست زمین در اثر جهالت مدیران در ادارهی شهرها و منابع طبیعى متبلور مىسازد.
این هفته اما میهن در سوگ طبس و معدنچیانش فرو رفته است. معادنی که حتی از ابتداییترین اصول ایمنی برخوردار نیستند. معادن زغال سنگ طبس به دلیل تحریمها، که البته برای حاکمان نعمت است، از داشتن سنسورهای هشداردهنده ساطع شدن گاز متان محروماند. به همین دلیل به راحتی جان نزدیک به پنجاه انسان شریف، که نان را به بهای جان درمیآوردند، از دست رفت.
هر یک تن از آنها فرزند، پدر و یا همسر کسی بوده که اکنون زندگی بر سرش آوار شد. کارگران بیپناهی که با سختترین شرایط، صدها متر زیر زمین، باحداقل دریافتی و گاهاً مدتها دور از خانواده چرخ اقتصاد کشور را به چرخش درمیآوردند.
دریغا که پس از این فاجعه انسانی، که قلب هر انسان باشرفی را به درد آورده، شاهدیم که نتیجه پیگیری مسئولان در بیان یک جمله توسط وزیر مربوطه خلاصه میشود: فقط یک سانحه بود؛ مستمریشان پرداخت میگردد! چه میزان مستمری، آنهم معوقه، میتواند ذرهای از آلام به سوگ نشستگان این حادثه را بکاهد؟
آقایان، تا به کی این ملت باید قربانی نادانی و بیتدبیری حاکمیت شده و شاهد توهین به شعور خود گردد؟
مرگ هر انسان نشانگر مرگ انسانیت است. درحالیکه برای بسیاری ریزش حتی یک برگ از درختی صحنهای ناخوشایند است، آیا مرگ روزانه انسانهای بیگناه، که حق حیات و امید به تداوم آن دارند، برای حاکمیتهای خودکامه دیگر امری عادی شده که چنین بیتفاوت و مسخ شده از کنار آن عبور میکنند؟
سازمان زنان جبهه ملی ایران ضمن عرض تسلیت به خانوادههای جانباختگان معدن طبس، همدلی و همدردی عمیق خود را با آنان اعلام مینماید. این سازمان انتظار داشته که در یک اقدام ضروری انسانی حداقل یک روز عزای عمومی از سوی حاکمیت اعلام میگردید. دریغا که همسران و فرزندان داغدار این عزیزان جانباخته حتی از این اقدام نمادین نیز محروم ماندند. امید است با تشکیل یک کمیته حقیقتیاب لاقل گزارش فنی دقیقی از علل وقوع این حادثه منتشر شود تا بتوان مدعی توجه حداقلی به آلام این دردمندان شده و تلاش نمود که برای یکبار هم که شده به علاج واقعه قبل از وقوع آن اندیشید.
سازمان زنان جبهه ملی ایران
چهارم مهر ماه ۱۴۰۳
https://jebhemeliiran.org/?p=3750
نفرین بر جنگ و ویرانی، زنده باد صلح و آزادی
هموطنان عزیز!
حکومت جمهوری اسلامی با در پیش گرفتن روابط بینالمللی نادرست و سیاست خارجی متضاد با منافع ملی ایران، کشور را دچار تحریمهای کمرشکن و انزوای اقتصادی و سیاسی نموده و از امکان بهرهگیری از ظرفیتهای مفید موجود در جامعه جهانی در یک روابط متعارف محروم کرده است. در نتیجه این تحریمهای ویرانگر و فساد گسترده بسیاری از وابستگان به مراکز قدرت و حیف و میل کردنها و به هدر دادن منابع مالی کشور در مسیرهای ناصحیح، بحرانهای اقتصادی کنونی پدیدار شدهاند که زندگی ملّت ایران را متزلزل و معیشت معمولی آنان را با تنگناهای شدید روبرو کرده است. تنها حکومت است که میتواند با استفاده از تمام ابزارها و امکانات دولتی، تجمعات نمایشی برگزار کند و با استفاده از رسانههای عمومی که منحصراً در اختیار خود دارد، این تجمعات را بزرگنمایی کرده و میکوشد تا خود را دارای پایگاه مردمی وانمود نماید. اما هیچ گروه سیاسی و جمعیت مدنی حق دعوت مردم به تجمع را ندارد. هر نوع اعتراض از طرف ملت ایران، به شدت از طرف حکومت سرکوب میشود. در دوسال پیش، جهان شاهد بود که کشته شدن در خیابان، زندان و شکنجه و حتی اعدام، پاسخ حکومت به معترضان در این سرزمین است. احزاب و جمعیتهای ملّی و مردمی از داشتن مکان مشخص و در اختیار داشتن رسانه همگانی و ارتباط با هموطنان محرومند. انتخابات که اساس و پایه برقراری حاکمیت مردم است به گونهای فریبکارانه مهندسی شده و تحت نظارت و برنامهریزی حکومت برگزار میشود که نتیجهاش تنها بر صندلی نشاندن گماشتگان گوش به فرمان حکومت است. نسل جوان متولد شده و پرورشیافته پس از انقلاب، به علت اختناق حاکم بر جامعه، از تاریخ کشور خود، به ویژه از تاریخ معاصر و واقعیات مربوط به علل ظهور انقلاب ۱۳۵۷ بیاطلاع نگهداشته شده و فقط زیر بمباران تبلیغات شبانهروزی رسانههای وابسته به بیگانگان و مطالب خلاف واقع آنان قرار میگیرد. در چنین ورطه هولناکی از استبداد، فساد، ناکارآمدی و بحرانهای مختلف و فزاینده، اکنون سایه مخوف جنگ نیز بر سر ملت ایران سنگینی مینماید. ملتی که خاطرات جنگ هشتساله با عراق و صدمات وخسارات جانی و مالی ناشی از آن را فراموش نکرده و آن رویدادهای تلخ را هنوز در پیش چشم دارد. جنگ کنونی منطقه ریشه در اعماق تاریخ دارد. قرنها از آغاز این منازعات میگذرد و تنها راه منطقی و انسانی برای پایان دادن به آن، طرح تشکیل دو کشور در کنار هم است. اما صرفنظر از سوابق تاریخی مذکور، دوره جدید و جاری جنگ، از هفتم اکتبر 2023 مطابق با پانزدهم مهرماه سال گذشته و با حمله ناگهانی نیروهای حماس از سرزمین غزه به خاک اسرائیل، آغاز شد. این حرکت پر رمز و راز و تأملبرانگیز، مستمسک لازم را در اختیار جناح جنگطلب و فاشیست اسرائیل که دچار مشکلات داخلی نیز بود، قرار داد تا به عنوان دفاع از خود و آزاد کردن گروگانها، با حمله گسترده به غزه، مرتکب جنایات جنگی شود و آن سرزمین را ویران و هزاران نفر را به قتل رسانده و صدها هزار نفر را آواره کند، تا جایی که دیوان دادگستری لاهه، اسرائیل را به نسلکشی محکوم نماید. پس از آن بود که با دخالت نیروهای حزبالله لبنان در حمایت از حماس و حمله اسرائیل به لبنان، بر دامنه جنگ اضافه شد و سپس کشته شدن رهبران حماس و حزبالله توسط اسرائیل، ابعاد تازهای را بر این جنگ ویرانگر افزود. در روز سه شنبه دهم مهر ماه ۱۴۰۳ جمهوری اسلامی نیز آنگونه که رسما اعلام شد، به عنوان حمایت از حزبالله لبنان و گرفتن انتقام از ترور اسماعیل هنیه در تهران و کشته شدن سیدحسن نصرالله و عباس نیلفروشان در بیروت، نزدیک به ۲۰۰ موشک بالستیک به سوی اسرائیل پرتاب نمود. اکنون چند روز است که ملت ایران در شرایط ناگوار نگرانی و اضطراب از عکسالعمل اسرائیل و اینکه چه وضعیتی برای زیربناهای اقتصادی، نظامی و تاسیسات اتمی ایران پیدا خواهد شد به سر میبرد. پرسش از هيأت حاکمه جمهوری اسلامی این است، چرا میخواهید ولع سیریناپذیر جنگطلبی و کشورگشائی رژیم حاکم بر اسرائیل را هر چه بیشتر تحریک کنید؟ چرا میخواهید انظار جهانیان را به تماشای تولیدات نوظهور کمپانیهای اسلحهسازی به این منطقه بکشانید؟ چرا با اینکه مشروعیت اسرائیل را قبول ندارید، نه تنها به موجودیت آن اعتبار میدهید بلکه به سفاکی و جباریت آن مشروعیت میبخشید؟ ورود در دام جنگ، دستآویزی است که حکومت اسرائیل در صدد پیدا کردن آن بود.
هموطنان عزیز!
حکومت جمهوری اسلامی با در پیش گرفتن روابط بینالمللی نادرست و سیاست خارجی متضاد با منافع ملی ایران، کشور را دچار تحریمهای کمرشکن و انزوای اقتصادی و سیاسی نموده و از امکان بهرهگیری از ظرفیتهای مفید موجود در جامعه جهانی در یک روابط متعارف محروم کرده است. در نتیجه این تحریمهای ویرانگر و فساد گسترده بسیاری از وابستگان به مراکز قدرت و حیف و میل کردنها و به هدر دادن منابع مالی کشور در مسیرهای ناصحیح، بحرانهای اقتصادی کنونی پدیدار شدهاند که زندگی ملّت ایران را متزلزل و معیشت معمولی آنان را با تنگناهای شدید روبرو کرده است. تنها حکومت است که میتواند با استفاده از تمام ابزارها و امکانات دولتی، تجمعات نمایشی برگزار کند و با استفاده از رسانههای عمومی که منحصراً در اختیار خود دارد، این تجمعات را بزرگنمایی کرده و میکوشد تا خود را دارای پایگاه مردمی وانمود نماید. اما هیچ گروه سیاسی و جمعیت مدنی حق دعوت مردم به تجمع را ندارد. هر نوع اعتراض از طرف ملت ایران، به شدت از طرف حکومت سرکوب میشود. در دوسال پیش، جهان شاهد بود که کشته شدن در خیابان، زندان و شکنجه و حتی اعدام، پاسخ حکومت به معترضان در این سرزمین است. احزاب و جمعیتهای ملّی و مردمی از داشتن مکان مشخص و در اختیار داشتن رسانه همگانی و ارتباط با هموطنان محرومند. انتخابات که اساس و پایه برقراری حاکمیت مردم است به گونهای فریبکارانه مهندسی شده و تحت نظارت و برنامهریزی حکومت برگزار میشود که نتیجهاش تنها بر صندلی نشاندن گماشتگان گوش به فرمان حکومت است. نسل جوان متولد شده و پرورشیافته پس از انقلاب، به علت اختناق حاکم بر جامعه، از تاریخ کشور خود، به ویژه از تاریخ معاصر و واقعیات مربوط به علل ظهور انقلاب ۱۳۵۷ بیاطلاع نگهداشته شده و فقط زیر بمباران تبلیغات شبانهروزی رسانههای وابسته به بیگانگان و مطالب خلاف واقع آنان قرار میگیرد. در چنین ورطه هولناکی از استبداد، فساد، ناکارآمدی و بحرانهای مختلف و فزاینده، اکنون سایه مخوف جنگ نیز بر سر ملت ایران سنگینی مینماید. ملتی که خاطرات جنگ هشتساله با عراق و صدمات وخسارات جانی و مالی ناشی از آن را فراموش نکرده و آن رویدادهای تلخ را هنوز در پیش چشم دارد. جنگ کنونی منطقه ریشه در اعماق تاریخ دارد. قرنها از آغاز این منازعات میگذرد و تنها راه منطقی و انسانی برای پایان دادن به آن، طرح تشکیل دو کشور در کنار هم است. اما صرفنظر از سوابق تاریخی مذکور، دوره جدید و جاری جنگ، از هفتم اکتبر 2023 مطابق با پانزدهم مهرماه سال گذشته و با حمله ناگهانی نیروهای حماس از سرزمین غزه به خاک اسرائیل، آغاز شد. این حرکت پر رمز و راز و تأملبرانگیز، مستمسک لازم را در اختیار جناح جنگطلب و فاشیست اسرائیل که دچار مشکلات داخلی نیز بود، قرار داد تا به عنوان دفاع از خود و آزاد کردن گروگانها، با حمله گسترده به غزه، مرتکب جنایات جنگی شود و آن سرزمین را ویران و هزاران نفر را به قتل رسانده و صدها هزار نفر را آواره کند، تا جایی که دیوان دادگستری لاهه، اسرائیل را به نسلکشی محکوم نماید. پس از آن بود که با دخالت نیروهای حزبالله لبنان در حمایت از حماس و حمله اسرائیل به لبنان، بر دامنه جنگ اضافه شد و سپس کشته شدن رهبران حماس و حزبالله توسط اسرائیل، ابعاد تازهای را بر این جنگ ویرانگر افزود. در روز سه شنبه دهم مهر ماه ۱۴۰۳ جمهوری اسلامی نیز آنگونه که رسما اعلام شد، به عنوان حمایت از حزبالله لبنان و گرفتن انتقام از ترور اسماعیل هنیه در تهران و کشته شدن سیدحسن نصرالله و عباس نیلفروشان در بیروت، نزدیک به ۲۰۰ موشک بالستیک به سوی اسرائیل پرتاب نمود. اکنون چند روز است که ملت ایران در شرایط ناگوار نگرانی و اضطراب از عکسالعمل اسرائیل و اینکه چه وضعیتی برای زیربناهای اقتصادی، نظامی و تاسیسات اتمی ایران پیدا خواهد شد به سر میبرد. پرسش از هيأت حاکمه جمهوری اسلامی این است، چرا میخواهید ولع سیریناپذیر جنگطلبی و کشورگشائی رژیم حاکم بر اسرائیل را هر چه بیشتر تحریک کنید؟ چرا میخواهید انظار جهانیان را به تماشای تولیدات نوظهور کمپانیهای اسلحهسازی به این منطقه بکشانید؟ چرا با اینکه مشروعیت اسرائیل را قبول ندارید، نه تنها به موجودیت آن اعتبار میدهید بلکه به سفاکی و جباریت آن مشروعیت میبخشید؟ ورود در دام جنگ، دستآویزی است که حکومت اسرائیل در صدد پیدا کردن آن بود.
هیات حاکمه جمهوری اسلامی باید بداند که ممکن است نتایج ابتدایی این جنگ را تخمین بزند، ولی پایان آن را چگونه مدیریت خواهد کرد؟ سرنوشت کشور را به کجا خواهد برد؟ فاجعهبارتر از همه این که رفتار و عملکرد جمهوری اسلامی در نزدیک به نیمقرن حکومت خود آنچنان سخیف و مصیبتبار بوده که اکنون نخستوزیر آدمکش و فاشیست اسرائیل به خود اجازه میدهد مدعی نجات ایران بشودو از باقیمانده رژیم سلطنتی سابق برای این نجات حمایت نماید. همان رژیمی که مسبب انقلاب و تمام سیاهروزیهای کنونی ملت ایران بوده است. جبهه ملّی ایران ضمن محکوم نمودن نسل کشی ددمنشانه اسرائیل در غزه، به قدرتمداران حکومت جمهوری اسلامی هشدار میدهد که از ورود به جنگ با اسرائیل خودداری کنند و در جهت فرونشاندن تنش در منطقه حرکت نمایند. تداوم ورود در بحرانها و مداخله در امور نظامی و سیاسی کشورهای منطقه در راستای منافع ملی ایران نبوده و ممکن است لطمات جبرانناپذیری برای کیان ملی ایران به بار آورد.
هيأت رهبری اجرائی جبهه ملّی ایران
تهران – نوزدهم مهرماه ۱۴۰۳
https://jebhemeliiran.org/?p=3756
هيأت رهبری اجرائی جبهه ملّی ایران
تهران – نوزدهم مهرماه ۱۴۰۳
https://jebhemeliiran.org/?p=3756
Forwarded from خبرگزاری خبرآنلاین
آذین موحد، استاد اخراج شده دانشگاه تهران در #خبرآنلاین:
▫️زمانی که اعتراضات سال ۱۴۰۱ منجر به فضای سرکوب و پرونده سازی علیه دانشجویان شد و دانشجویان را در کمیتههای انضباطی تهدید و ارعاب میکردند و از ثبت نام و حضور در کلاس منعشان میکردند، من بارها همراه با دانشجویان پشت در کمیته انضباطی میرفتم و تنهایشان نمیگذاشتم.
▫️هفته پیش تلفنی اطلاع دادند که حکم بدوی مبنی بر شش ماه انفصال موقت که در تاریخ ۱۳ آبان سال ۱۴۰۲ صادر شده بود و مدتها در انتظار صدور رای قطعی بود، بالاخره تایید شده و حکم قطعی مبنی بر انفصال شش ماه به اجرا گذاشته خواهد شد که معنایش این است که بنده تا فروردین ۱۴۰۴ به دانشگاه بازنخواهم گشت.
▫️دانشگاه تهران در طول یکسال گذشته دوبار سعی کرد مرا سرکلاس برگرداند ولی هیچ توجهی به پرونده کذبی که حراست دانشگاه علیه من در کمیته تخلفات انتظامی هیئت علمی باز کرده بود، نمیکردند، بعنی مایل نبودند توجه کنند، ترجیح میدادند مسئله را کتمان کنند، میگفتند همینطوری برو سر کلاس.
▫️تعلیق به معنی عدم حضور در کلاس درس است نه به معنای قطع حقوق. دانشگاه تهران در زمان ریاست قبلی تخلف کرد و بر خلاف آیین نامه حقوق مرا قطع کرد. پس از قطع حقوق چون متوجه شدند اینگونه فشارها بر من اثری ندارد پرونده شکایت علیه من باز کردند و چندین بار برای تفهیم اتهام و توضیحات و ارعاب، بنده را بردند و آوردند...
▫️هرگاه امکانات دانشگاه محدودیت ایجاد میکرد من در خانه پذیرای دانشجویان بودهام. امروز هم کماکان با نبودن من در دانشگاه، دانشجویان زیادی به منزلم میآیند و درس میگیرند.
khabaronline.ir/xmLf4
@KhabarOnline_ir | khabaronline.ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli
Forwarded from جبهه ملی ایران
راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli