🕊



دوباره آمدی
ای سیل‌غم، نمی دانم
دگر ز کلبه ی
ویران من چه میخواهی...؟




#ملک_الشعرا_بهار

🕊

جانی که داشتم من


شد محو عشق جانان...



#عطار

🕊


محنت هجران و درد دوری و اندوه عشق


در دل تنگم نمی‌گنجد بسیاری که هست



#اوحدی_مراغه_ای

🕊

جان باختن آسانَست اندر نظرت لیکن


این لاشه نمی بینم شایسته قربانت...



#سعدی

🕊


تو را هر کس به سوی خویش خواند


تو را من جز به سوی تو نخوانم ...



#مولانا

🕊

من تو را
برای شعر برنمی گزینم
شعر مرا برای تو برگزیده است
در هشیاری به سراغت نمی آیم
هر بار از سوزش انگشتانم
در می یابم که باز
نام تورا نوشته ام...


#حسین_منزوی

🕊


گویند که در سینه ،غم عشق نهان کن


در پنبه چه سان آتش سوزنده بپوشم



#فروغی_بسطامی

🕊

در انتظار تو بنشستم و سرآمد عمر


دگر چه داری از این بیش ،انتظار از من



#شهریار

🕊


گفتی ز ناز ،بیش مرنجان مرا ، برو


آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست



#مولانا

🕊

می خواستم
که سیر ببینم تو را نشد
ای چشم بی قرار
چه جای خجالت است...



#حسین_دهلوی

🕊


دردم به جان رسيد و
طبيبم پديد نيست
دارو فروش خسته دلان را
دکان کجاست؟



#خواجوی_کرمانی

🕊

وای بر مرغ گرفتاری که چون من سالها


مانده در دام بلا تا در هوای دانه سوخت



#مشفق_کاشانی

🕊


قلم از عشق چه فهمید به جز دغدغه ای


که من از فاصله نالیدم و او باز نوشت



#حمیدرضا_یگانه

🕊

عین مرگ است اگر از دل من پر بکشد


او که در دنج ترین جای دلم مأوا داشت



#هما_کشتگر

🕊



طمع وصل تو
می‌دارم و اندیشه‌ی هجر
دیگر از هر چه
جهانم نه امیدست و نه بیم...




#سعدی

🕊


بِه از این چه شادمانی
که تو جانی و جهانی
چه غم است عاشقان را که
جهان بقا ندارد ...




#مولانا

🕊


عشق تو هرشب برانگیزد ز جانم رستخیز


چون تو بگریزی و بگذاری به تنهایی مرا



#سنایی

🕊

شاید عشق چیزی نباشد


جز قدردانی از خوشی...



#آنوره_دوبالزاک

🕊



ما عبث دل را
به زیر آسمان می‌جسته‌ايم
اين سپند شوخ در
بيرون محفل بوده است...



#صائب_تبریزی

🕊

موجم و جرأت پیش آمدنم نیست


مگر ،به دل سنگ تو از من نرسد آزاری



#فاضل_نظری