🕊


تمام این تابستان را
صرف گردآوری کلمه خواهم کرد
که وقتی پاییز رسید
طولانی‌ترین قصیده‌ی عاشقانه را
برایت بنویسم...



#شیرکو_بیکس

🕊


نغمهٔ تار نفس
بی‌مژدهٔ وصلی نبود
نبض دل تا می‌تپید آواز پای
یار داشت...



#بیدل

🕊



جانا، دلم ز درد فراق تو
کم نسوخت
آخر چه شد، که هیچ دلت
بر دلم نسوخت؟




#اوحدی

🕊


شب می‌تپد
پروای چه داری
مرا در شب بازوانت سفر ده
انگشتان شبانه‌ات را می‌فشارم
تو مثل ماه برکه‌ای
و من غریق مست شب...



#سهراب_سپهری

🕊


گفته‌ای باد صبا
با تو بگوید، خبرم
این خبر پیش کسی گو،که
شبش را سحری است...




#سلمان_ساوجی

🕊


آن صبر که در حوصله ی غیر نگنجد


در ماست که خارج بُوَد از طاقت ایوب



#حاجب_شیرازی

🕊


نگاه کن که غم درون دیده‌ام


چگونه قطره قطره آب می‌شود...



#فروغ_فرخزاد

🕊

دلگیر نیستم،که دل از دست داده‌ام


دلجویی حبیب،به صد دل برابرست...



#صائب_تبریزی

🕊


دستانت را به من بده


که قلبم آنجا بسته است...



#لویی_آراگون

🕊



و اکنون
بدهکار قلبی هستم که
زبانش از بیان
واژہ های دلتنگی ،قاصر بود...




#شیوا_میثاقی

🕊

به دل و دو ديده و جان


همه جا نهفته هستی...



#اميرخسرو_دهلوی

🕊


چه کنم با غم خویش؟
که گهی بغض دلم می ترکد
دل تنگم  زِ عطش می سوزد
شانه ای می خواهم که
گذارم سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...



#هوشنگ_ابتهاج

🕊


آراسته ظاهریم و باطن نه چنان


القصه چنان که می‌نمائیم نِه‌ایم...



#شیخ_بهایی

🕊

در هجر بی‌قرارم و در وصل مضطرب


یاران علاج نیست مِن ناشکیب را ...



#واقف_لاهوری

🕊


وعده وصل ابد دادی و دندان به جگر


پا فشردم همه تا عمر به پایان آمد...



#شهریار

🕊


هزار دل شکند تا یکی بدست آرد


فلک طبیعت شاگرد شیشه گر دارد...



#صائب_تبريزی

🕊

این دل من چه پر غم است


وان دل تو چه فارغ است



#مولانا

🕊


هرچه گویم عشق را شرح و بیان


چون به عشق آیم،خجل گردم از آن...



#مولانا

🕊


ما بودیم و
اندوهی مدام
که گاه در پسِ تبسمی کوتاه
از یادمان می رفت...



#سیدعلی_صالحی

🕊

تا بر تو نظر کرٖدم رسوای جهان گشتم


آری همه رسوایی اول ز نظر خیزد...



#عطار