🕊

از من جز این دو دیده‌ی اشک آلود


آخر بگو،چه مانده که بستانی...



#فروغ_فرخزاد

🕊


ز بس نامردمی از چشم نرم دوستان دیدم


اگر بر گل گذارم پا ز زخم خار میترسم



#صائب_تبریزی

🕊


چه دارم در این دنیا؟ جز قلبی از درد


که به شوق دوست داشتنت می‌تپد...



#معصومه_صابر

‌🕊

کمم در چشم خلق


امّا برای خویش بسیارم...



#بیدل_دهلوی

🕊



تا نهادم پای در
وحشت‌سرای روزگار
عمر من در فکر آزادی
چو زندانی گذشت...




#صائب_تبریزی

🕊


‍
من در جستجوی
قطعه‌ای از آسمان
پهناور هستم که از تراکم
اندیشه های پَست تهی باشد ...




#فروغ_فرخزاد

🕊

در آتشم من و جز دیده کس نمی‌بینم


که بی‌مضایقه آبی بر آتشم ریزد...



#اوحدی

🕊



سخت است
همزيستی دائم با کسانی که
دغدغه‌ هايت را نمی‌ فهمند
امّا عزيزان تواَند...




#گابریل_گارسیا_مارکز

🕊


من صلیب سرنوشتم را بر فراز


تپه‌های قتلگاه خویش بوسیدم...



#فروغ_فرخزاد

🕊

دل رمیدهٔ ما را به چشم خود مسپار


سیاه‌مست چه داند نگاهبانی چیست؟



#صائب_تبریزی

🕊



ما دو موجیم که به تقدیر
و به دلتنگی هم مجبوریم
این یکی مانده به ساحل تنها
آن یکی خسته به دریا تا چند...؟




#ليلا_مقربی

🕊



او دردهایم را
در آغوش گرفته بود
بعد‌ها آغوشی
پر از درد در من جا گذاشت...




#تورگوت  

🕊

از حباب آموز همت را که با صد احتیاج


خالی از دریا برون آرد سبوی خویش را



#صائب

🕊



به آنچه که پشت سر
گذاشته ای نیندیش
زندگی هنوز
ادامه دارد...




#پائولو_کوئیلو

🕊



گفتمش روزی
خیالش از دلم بیرون کنم
دل بگفت او با من است
من با خیالش میروم...




#راحم_تبریزی

🕊

کسی ز دوست چو نزدیک‌تر به ما نبود


عجب که دور از او صدهزار فرسنگیم



#محفوظ‌اصفهانی

🕊



در میان سکوت قلبم
میان سکوت‌های طولانی کلماتم
می‌شنوی؟ نام خویش را می‌شنوی؟
سکوت من پر از آواز نام توست...




#معصومه_صابر

🕊


‌ممنونم بابت رایحه‌ای که


در من پنهان است، از عشق تو



#پابلو_نروادا

🕊


نوشتن از
صبح بخیر هایت
حسی عاشقانه است
صبح بخیرهایت کهنه شراب
من است تو تکرار کن...



#لیلا_صابری_منش

🕊


یک دم دلم ز درد تو خالی نمی‌شود


من دل ندیده‌ام که چنین مبتلا بُوَد…



#اوحدی