🕊

کاش میﺷﺪ
ﯾﮏ صبح ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﺧﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﻣﺎﻥ
ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ:
ﺑﺎ ﺩﺳﺖ پر ﺁﻣﺪﻩﺍم ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ
ﺑﺎ ﻗﻠﺐﻫﺎﯾﯽ ﺁﮐﻨﺪﻩ ﺍﺯ
ﻋﺸﻖﻫﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦها ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ
ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺮﻭﻡ...


#سيدعلى_صالحى

🕊


در همه عمر به جز عشق نکردم کاری


آه اگر حاصل این کار، ندامت باشد...



#فروغی

🕊


چشم وا کردم و طوفان قیامت دیدم


زندگی روز جزایی‌ست که من میدانم



#بیدل_دهلوی

🕊

دوست گر با ما بسازد دولتی باشد عظیم


ور نسازد،می‌بباید ساختن با خوی دوست



#سعدی

🕊


می‌جویمت آنچنان که مهجور وصال


مشتاق توام چنان که مخمور به مِی



#وحشی_بافقی

🕊


دستم را بگیر ،همین دست
برایت ترانه عاشقانه نوشته
همین دست سوخته
در حسرت لمس دست های تو
پاک کرده اشک هایی را
که در نبودت به گونه دویدند....



#یغما_گلرویی

🕊

در چشم من نیاید خوبان جمله عالم


بنگر خیال خوبش مژگان من گرفته...



#مولانا

🕊


خاک راه از اشک ما گِل گشت و ما


پای در گِل دست بر دل مانده‌ایم...



#عطار

🕊


تو ای پیری مگر بار نفس برداری از دوشم


گران شد زندگانی بر دل از یاد جوانی‌ها



#بیدل_دهلوی

🕊

دریاب اگر اهل دلی
پیش‌تر از صبح
چون غنچه‌‌ی نشکفته
نسیم سحری را ...



#صائب_تبریزی

🕊


چون عاقبت کار جهان نیستی است


انگار که نیستی،چو هستی خوش باش



#خیام

🕊


دوران روزگار به ما بگذرد بسی


گاهی شود بهار و دگر گه خزان شود



#سعدی

🕊

تدبیر نیست جز سپر انداختن که خصم


سنگی به دست دارد و ما آبگینه‌ای...



#سعدی

🕊


گویند بکوش تا بیابی


می‌کوشم و بخت یاورم نیست...



#سعدی

🕊


من دريافته‌ام كه
دوست داشته شدن هيچ نيست
و اما دوست داشتن همه چيز است
آنكس خوشبخت است که
بتواند عشق بورزد ...



#هرمان_هریس

🕊

گفتمش روی تو صد رَه ز قمر خوبترست


گفت خاموش که آن فتنه دور قمرست



#خواجوی_کرمانی

🕊


چه جای رنجِش اگر از ازل قرار این بود


که سهم رنج جهان را به عاشقان بدهند



#حسین_منزوی

🕊


صائب امشب نوبت افسانه‌ی مژگان اوست


چشم اگر داری به فکر گریه‌ی مستانه باش



#صائب‌

🕊

گر دست نمی‌رسد به خورشید


از دور همی‌کنم تمنّا...



#مولانا