Telegram Web Link
🕊

اگرچه حُسن فروشان به جلوه آمده‌اند


کسی به حُسن و ملاحت به یار ما نرسد



#حافظ
🕊


لرزد دلم ز قامت خم همچو برگ بید


دیوار پی گسسته پناه کسی مباد...



#صائب_تبریزی
🕊


همه، چیز خاطره، گفتگوها، بوسه ها
هم آغوشی پیکرهای دلداده
همه چیز می گذرد ولی
تماس ارواحی که یکدیگر را لمس کرده
و در میان انبوه اشکال زودگذر
یکدیگر را شناخته اند
هرگز زدوده نمی شود...


#رومن_رولان
🕊

اندوه عشق بر در غمخانه ی دلم


قفلی زد و کلید به دست فغان سپرد



#طالب_آملی
🕊


آهسته ،آرام، دستت را
بر من بگذار و همچون
روزگارت مرا سخت
مفشار که در میان انگشتانت
در هم می شکنم
بیش از این نزدیک میا
بیش از این دور مرو...



#غاده_السمان
🕊


لفظ و معنی را
به تیغ از یکدگر نتوان برید
کیست صائب تا کند
جانان و جان از هم جدا...؟



#صائب_تبریزی
🕊

چنان گرفته ترا این وجود پیچکی‌ام که


گویی از تو جدا نه،که با تو من یکی‌ام



#حسین_منزوی
🕊


سر بگذار بر درد بازوان من
دست نگاهم را بگیر
مرا دچار حادثه‌ای کن
که با عشق نسبت دارد
من عجیب از روزگار رنجیده ام ...



#نیکی_فیروزکوهی
🕊


آمدم گم کنم دل خود را


گم شدم در دلی که با من نیست...



#معصومه_صابر
🕊

تا عیان شد رخ زیبای تو از چنبر زلف


صبح امید من از شام غریبان سر زد



#فروغی_بسطامی
🕊


پایان نمی پذیرد شور حزین سرمست


حُسن ابتدا ندارد، عشق انتها ندارد...



#حزین_لاهیجی
🕊


پای تا زانو فتادیم
در گِل مرداب عشق
حاصل عمرم به
طوفانی و ،حیرانی گذشت...



#راحم_تبریزی
🕊

صبر دیدیم در مقابل‌ شوق


آتش و پنبه بود و سنگ و سبوی...



#سعدی
🕊


در فال غریبانه‌ی خود گشتم و دیدم


جزخط سیاهی ته فنجان‌خبری‌نیست



#امید_صباغ‌نو
🕊


و گفت اگر دوزخ را به
من بخشند
هرگز هیچ عاشق را نسوزم
از بهر آنکه عشق
خود، او را صد بار سوخته است...



#عطارنیشابوری
🕊

تو مگر سایه‌ٔ لطفی به سرِ وقت من آری


که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم



#سعدی
🕊


تمامی مرگ ها
تنها دو دسته اند
مردی نفس نمی کشد
و زنی که حرف نمی زند...



#مسعود_عرفانیان
🕊


هراس یعنی من باشم
و تو باشی
ولی حرفی برای گفتن نباشد
می ترسم
روزی سراغ آینه بروم
و کسی آن جا نباشد ...



#نیکی_فیروزکوهی
🕊

قیامتی است به دل


از نبودنت در صبح...



#هما_کشتگر
2024/10/01 07:25:58
Back to Top
HTML Embed Code: