Forwarded from 🌿 کانال شاهین سپنتا
🌿 به فرخندگی جشن شب چله، گروه فرهنگی ایرانشهر و گروه ادبی هنگام در کنار خوان یلدا جشنی گستردند. شاهنامهخوانی، سخنرانی، سعدیخوانی، فالکوزه، حافظخوانی، موسیقی، و پذیرایی سنتی با آش رشته از بخشهای این جشن بود.
@drshahinsepanta
@drshahinsepanta
Forwarded from آذری ها |Azariha
❇️ صفحۀ نخست روزنامۀ ایران، شمارۀ پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی:
چلهنشینی دولت در شبِ میلاد مهر
رئیسجمهور:
روشنایی و نور در پس یلداهاست
چله با اجاق سنت گرم میشود
🆔️ @Ir_Azariha
چلهنشینی دولت در شبِ میلاد مهر
رئیسجمهور:
روشنایی و نور در پس یلداهاست
چله با اجاق سنت گرم میشود
🆔️ @Ir_Azariha
Forwarded from 🌿 کانال شاهین سپنتا
🦋 برگرفته از برگه شاهینسپنتا در شبکه بلواسکای، بازتابدهنده دیدگاههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی.
@shahinsepanta
@shahinsepanta
Forwarded from انجمن نجوم دانشگاه علم و صنعت
✨ امروز یک دیماه 1403، ساعت 12:50 بعد از ظهر انقلاب زمستانی رخ میدهد!✨
انقلاب زمستانی در نجوم لحظهای است که خورشید از دید ناظر زمینی در بیشترین فاصله زاویهای با صفحه استوا در آن سوی نیمکره شمالی-جنوبی ناظر قرار دارد و به عبارتی به جنوبیترین میل خود در سفر سالیانهاش در آسمان زمین میرسد.
انقلاب زمستانی آغاز زمستان است و همچنین این روز کوتاهترین روز سال میباشد و پس از آن طول روزها بلندتر میشود.
جالب است بدانید این رویداد فقط برای ساکنان نیمکرۀ شمالی زمین رخ میدهد.
در نیمکرۀ جنوبی شرایط دقیقاً برعکس با نیمکره شمالی میباشد و با انقلاب زمستانی در نیم کره شمالی و آغاز زمستان ساکنان نیمکرۀ جنوبی آغاز فصل تابستان را تجربه میکنند.
🎆 به مناسب فرا رسیدن شب یلدا، طولانیترین شب سال و جشن باستانی ایرانیان، انجمن علمی نجوم علم و صنعت به همه اعضای عزیز تبریک عرض میکند. امید است این شب طولانی و پر خاطره، یادآور دور هم بودن و پیوند عمیق خانوادهها و دوستان باشد.
یلدایتان مبارک و پر ستاره! ✨❤️
━••●●●••━
@IUST_SSC
instagram.com/iust_ssc
✨انجمن نجوم دانشگاه علم و صنعت
انقلاب زمستانی در نجوم لحظهای است که خورشید از دید ناظر زمینی در بیشترین فاصله زاویهای با صفحه استوا در آن سوی نیمکره شمالی-جنوبی ناظر قرار دارد و به عبارتی به جنوبیترین میل خود در سفر سالیانهاش در آسمان زمین میرسد.
انقلاب زمستانی آغاز زمستان است و همچنین این روز کوتاهترین روز سال میباشد و پس از آن طول روزها بلندتر میشود.
جالب است بدانید این رویداد فقط برای ساکنان نیمکرۀ شمالی زمین رخ میدهد.
در نیمکرۀ جنوبی شرایط دقیقاً برعکس با نیمکره شمالی میباشد و با انقلاب زمستانی در نیم کره شمالی و آغاز زمستان ساکنان نیمکرۀ جنوبی آغاز فصل تابستان را تجربه میکنند.
🎆 به مناسب فرا رسیدن شب یلدا، طولانیترین شب سال و جشن باستانی ایرانیان، انجمن علمی نجوم علم و صنعت به همه اعضای عزیز تبریک عرض میکند. امید است این شب طولانی و پر خاطره، یادآور دور هم بودن و پیوند عمیق خانوادهها و دوستان باشد.
یلدایتان مبارک و پر ستاره! ✨❤️
━••●●●••━
@IUST_SSC
instagram.com/iust_ssc
✨انجمن نجوم دانشگاه علم و صنعت
Forwarded from اتچ بات
✅ جشن خرمروز، یکم دیماه فرخنده باد.
✍ شاهین سپنتا
👈 واژه «ددوش» در زبان اوستایی، در پهلوی «داتار» و در فارسی امروز «دادار» یا «دی»، صفت اهورامزدا و به معنی «آفریدگار» است.
👈 در گاهشماری ایرانی روزهای ۸ و ۱۵ و ۲۳ هرماه و دهمین ماه سال نامزد به «دی» هستند.
👈 چهار جشن اصلی که در دیماه برگزار میشوند، عبارتند از:
1⃣ جشن خرمروز
2⃣ جشن دیگان یکم
3⃣ جشن دیگان دوم
4⃣ جشن دیگان سوم
🌞 جشن خرمروز: نخستین جشن که در روز اورمزد (دادار/دی) یا یکمین روز از دیماه (خورماه) یعنی نخستین روز پس از جشن چله یا یلدا برگزار میشود، «دیدادار جشن» یا «جشن خرمروز» یا «خور روز» (روز خورشید)، و یا «نود روز» (۹۰ روز تا نوروز) نام دارد.
🌼 جشن دیگان یکم: روز هشتم از دیماه یا روز «دی به آذر»، نخستین جشن دیگان برگزار میشود که ابوریحان بیرونی در کتاب «قانون مسعودی» از این جشن با عنوان «عید دی الاول» نام برده است و «کوشیار» از آن با نام «دیجشن» نام برده است.
🌻 جشن دیگان دوم: در روز پانزدهم از دیماه یا روز «دی به مهر» جشن دیگان دوم (دیبگان/بتیکان) برگزار میشود که نامزد به «جشن دی دوم» نیز هست.
☀️ جشن دیگان سوم: در روز بیست و سوم از دیماه یا روز «دی به دین»، سومین جشن دیگان برگزار میشود.
@JASHNHA2
✍ شاهین سپنتا
👈 واژه «ددوش» در زبان اوستایی، در پهلوی «داتار» و در فارسی امروز «دادار» یا «دی»، صفت اهورامزدا و به معنی «آفریدگار» است.
👈 در گاهشماری ایرانی روزهای ۸ و ۱۵ و ۲۳ هرماه و دهمین ماه سال نامزد به «دی» هستند.
👈 چهار جشن اصلی که در دیماه برگزار میشوند، عبارتند از:
1⃣ جشن خرمروز
2⃣ جشن دیگان یکم
3⃣ جشن دیگان دوم
4⃣ جشن دیگان سوم
🌞 جشن خرمروز: نخستین جشن که در روز اورمزد (دادار/دی) یا یکمین روز از دیماه (خورماه) یعنی نخستین روز پس از جشن چله یا یلدا برگزار میشود، «دیدادار جشن» یا «جشن خرمروز» یا «خور روز» (روز خورشید)، و یا «نود روز» (۹۰ روز تا نوروز) نام دارد.
🌼 جشن دیگان یکم: روز هشتم از دیماه یا روز «دی به آذر»، نخستین جشن دیگان برگزار میشود که ابوریحان بیرونی در کتاب «قانون مسعودی» از این جشن با عنوان «عید دی الاول» نام برده است و «کوشیار» از آن با نام «دیجشن» نام برده است.
🌻 جشن دیگان دوم: در روز پانزدهم از دیماه یا روز «دی به مهر» جشن دیگان دوم (دیبگان/بتیکان) برگزار میشود که نامزد به «جشن دی دوم» نیز هست.
☀️ جشن دیگان سوم: در روز بیست و سوم از دیماه یا روز «دی به دین»، سومین جشن دیگان برگزار میشود.
@JASHNHA2
Telegram
Forwarded from سیامک رستمی (س. رستمی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌞🌻جشن شب چله ۱۴۰۳ در کنار فرزندان ایران در آموزشگاه صنیع الملک کاشان. با سپاس از آقای عباس رسولزاده بیدگلی.
@jashnha2
@jashnha2
Forwarded from صدای قفقاز
⭕️ بازخوانی سرود "آباد باشی ای ایران" پس از ۵۰ سال
🔹 سرودهای از عباس یمینی شریف، نویسنده و شاعر برجسته ادبیات کودک و آفریننده آثاری همچون «ما گلهای خندانیم» و «من یار مهربانم» و «آباد باشی ای ایران» و دهها ترانه دیگر که در حافظه تاریخی همه ما ایرانیان ثبت است.
🔸@farsighafghaz
🔹 سرودهای از عباس یمینی شریف، نویسنده و شاعر برجسته ادبیات کودک و آفریننده آثاری همچون «ما گلهای خندانیم» و «من یار مهربانم» و «آباد باشی ای ایران» و دهها ترانه دیگر که در حافظه تاریخی همه ما ایرانیان ثبت است.
🔸@farsighafghaz
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 یلدا و نشانهشناسی
✍️ مقصود فراستخواه، استاد دانشگاه
ما نیز مردمی هستیم. وقتی از تاریخمان کم میآوردیم به اسطورهها پناه میبردیم. تاریخ، اگر بسامان نیز بود باز اساطیرِ کهن در ژرفترین اعماقِ ذهنِ اجتماعی ما نفَس میکشیدند، میزیستند و بالا و پایین میشدند. این ماییم؛ ملّتی با خاطراتِ ازلی و دیرین. رؤیاهایمان را در داستانهایمان پناه میدادیم و نسل به نسل، با قصهها منتقل میکردیم. از سینهها تا سینهها؛ بار نارضایتیهای تاریخی خود را در شعر و استعاره برمیکشیدیم؛ در سیمرغ و زال، در کمان آرش و در خونِ سیاوش و در دیر مغان. آرزوها و آمال فروخوردۀ خویش در روشنی مهر و ماه و میترا باز میجستیم و در گرمای نفَسهایمان مراقبت میکردیم. زندگی اینجا جاری بود؛ همیشه همی همچنان.
ما یلدا داشتیم تا در درازترین شبِ یک فصلِ سرد، باز به یاد نفَسی متنفّس در سحرگاهان دورهم بنشینیم، نیمههای گمشدۀ خویش در یکدیگر بجوییم و با داستانهای بلندمان، از آیندۀ فرزندان خود محافظت کنیم. بزمهای شبانۀ یلدایی تا شور پایکوبی در جشنِ سده؛ به شمار چهل میشود و ما در ناخودآگاه جمعی خویش چلّه داشتیم؛ چلّۀ کوچک و چلّۀ بزرگ! و این یعنی خندیدن به مشکلات، زیستن با دشواریها و صبور بودن و مقاومت کردن، و افتادن، و باز برخاستن و رفتن و برشمردن ایام؛ شمارشی در کاملترین شمار که چهل بود. این یعنی تصمیم به امیدواری در مواجهه با اسبابِ نومیدی بسیار، یعنی دوست داشتن زندگی با همه دشواریها و نشیب و فرازها، یعنی شجاعت بودن در این سرزمین، یعنی رقص در میانۀ میدان. و چنین بود یلدا و چنین بود سده. یلدا هر سال یک بار و برای همیشه در گوشهایمان نجوا میکند که پشت هر وضعِ سترونی، امکان باروری و نوزایی هست و در نومیدی بسی امید است، و پایان شب سیه، سپید است.
چرا یک جامعه با همه صعوبتِ ایام خویش، اصرار به ماندن دارد؛ برای اینکه در سطح هستیشناختی و انسانشناختی این فرهنگ، چیزی هست که تا حدِّ زیاد در برابر تغییرات در طول زمان بزرگ، طی دورانهای مختلف مقاومت میکند. از عهد قدیم تا دوران جدید این لایههای عمیق معنایی با ما ایرانیان هستند در "رنگینکمانِ خوشنقش تنوعاتِ قومی و زبانی و آیینیمان". در عمیقترین ساختارهای معرفتی ما، نشانهشناسی هست. سنتهای دیرینِ ایرانی حاوی نوعی پدیدارشناسی کائنات بود. تجربۀ زیست در این سرزمین، به تفسیر و تأویل طبیعت و تاریخ خود چنگ میزد: از خورشید و ماه، معنای نور و روشنی میگرفت. از شب، تاریکی گذران میفهمید. از دشت و دمن، رویش و زندگی میآموخت و ایهام غزلی را به فال نیک میگرفت! ما از باغ و راغ و مرغزار، داد و دهش و بخشایش و ثمربخشی میفهمیدیم، آن سوی شب تار، به صبحدمی باور داشتیم، از نظمِ کائنات با همه بینظمیهایش، به اصالتِ درستی و نیکی و به ترازو و به عدل و داد ایمان میآوردیم، نوروز، یادوارۀ مکرر رویشهای نابهنگام در این سرزمین بود و تبسمهای ملیحمان به فصل سرد را با خود حمل میکرد و حاوی روحِ جمعی بود، و صلای آشنایی داشت و یادوارۀ «مبادلۀ لطف» بود برای محافظت از سرمایۀ اجتماعی پیوند و همدلی خویش در برابر گزند روزگار.
ما به اهتزازِ خاکِ سرد باور داشتیم و شکوفایی نابهنگام را میفهمیدیم. اهریمن، معنایی بود که ما از شرارت نهفته در عالم گرفته بودیم تا همواره نگران تاراج فضیلتهایمان باشیم. چنین بود سنتهای ایرانی ما از حُکمای خسروانی تا اشراق و عرفان؛ که مثنویاش با وجود مرور ایام دراز، هنوز همنشین حلقههای جوانان ماست و حافظش از آن سوی سدههای دور با عمیقترین نیات و احساساتمان آشناست.
🔴 بُنمایه:
روزنامۀ ایران، شمارۀ ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
🔴 یلدا و نشانهشناسی
✍️ مقصود فراستخواه، استاد دانشگاه
ما نیز مردمی هستیم. وقتی از تاریخمان کم میآوردیم به اسطورهها پناه میبردیم. تاریخ، اگر بسامان نیز بود باز اساطیرِ کهن در ژرفترین اعماقِ ذهنِ اجتماعی ما نفَس میکشیدند، میزیستند و بالا و پایین میشدند. این ماییم؛ ملّتی با خاطراتِ ازلی و دیرین. رؤیاهایمان را در داستانهایمان پناه میدادیم و نسل به نسل، با قصهها منتقل میکردیم. از سینهها تا سینهها؛ بار نارضایتیهای تاریخی خود را در شعر و استعاره برمیکشیدیم؛ در سیمرغ و زال، در کمان آرش و در خونِ سیاوش و در دیر مغان. آرزوها و آمال فروخوردۀ خویش در روشنی مهر و ماه و میترا باز میجستیم و در گرمای نفَسهایمان مراقبت میکردیم. زندگی اینجا جاری بود؛ همیشه همی همچنان.
ما یلدا داشتیم تا در درازترین شبِ یک فصلِ سرد، باز به یاد نفَسی متنفّس در سحرگاهان دورهم بنشینیم، نیمههای گمشدۀ خویش در یکدیگر بجوییم و با داستانهای بلندمان، از آیندۀ فرزندان خود محافظت کنیم. بزمهای شبانۀ یلدایی تا شور پایکوبی در جشنِ سده؛ به شمار چهل میشود و ما در ناخودآگاه جمعی خویش چلّه داشتیم؛ چلّۀ کوچک و چلّۀ بزرگ! و این یعنی خندیدن به مشکلات، زیستن با دشواریها و صبور بودن و مقاومت کردن، و افتادن، و باز برخاستن و رفتن و برشمردن ایام؛ شمارشی در کاملترین شمار که چهل بود. این یعنی تصمیم به امیدواری در مواجهه با اسبابِ نومیدی بسیار، یعنی دوست داشتن زندگی با همه دشواریها و نشیب و فرازها، یعنی شجاعت بودن در این سرزمین، یعنی رقص در میانۀ میدان. و چنین بود یلدا و چنین بود سده. یلدا هر سال یک بار و برای همیشه در گوشهایمان نجوا میکند که پشت هر وضعِ سترونی، امکان باروری و نوزایی هست و در نومیدی بسی امید است، و پایان شب سیه، سپید است.
چرا یک جامعه با همه صعوبتِ ایام خویش، اصرار به ماندن دارد؛ برای اینکه در سطح هستیشناختی و انسانشناختی این فرهنگ، چیزی هست که تا حدِّ زیاد در برابر تغییرات در طول زمان بزرگ، طی دورانهای مختلف مقاومت میکند. از عهد قدیم تا دوران جدید این لایههای عمیق معنایی با ما ایرانیان هستند در "رنگینکمانِ خوشنقش تنوعاتِ قومی و زبانی و آیینیمان". در عمیقترین ساختارهای معرفتی ما، نشانهشناسی هست. سنتهای دیرینِ ایرانی حاوی نوعی پدیدارشناسی کائنات بود. تجربۀ زیست در این سرزمین، به تفسیر و تأویل طبیعت و تاریخ خود چنگ میزد: از خورشید و ماه، معنای نور و روشنی میگرفت. از شب، تاریکی گذران میفهمید. از دشت و دمن، رویش و زندگی میآموخت و ایهام غزلی را به فال نیک میگرفت! ما از باغ و راغ و مرغزار، داد و دهش و بخشایش و ثمربخشی میفهمیدیم، آن سوی شب تار، به صبحدمی باور داشتیم، از نظمِ کائنات با همه بینظمیهایش، به اصالتِ درستی و نیکی و به ترازو و به عدل و داد ایمان میآوردیم، نوروز، یادوارۀ مکرر رویشهای نابهنگام در این سرزمین بود و تبسمهای ملیحمان به فصل سرد را با خود حمل میکرد و حاوی روحِ جمعی بود، و صلای آشنایی داشت و یادوارۀ «مبادلۀ لطف» بود برای محافظت از سرمایۀ اجتماعی پیوند و همدلی خویش در برابر گزند روزگار.
ما به اهتزازِ خاکِ سرد باور داشتیم و شکوفایی نابهنگام را میفهمیدیم. اهریمن، معنایی بود که ما از شرارت نهفته در عالم گرفته بودیم تا همواره نگران تاراج فضیلتهایمان باشیم. چنین بود سنتهای ایرانی ما از حُکمای خسروانی تا اشراق و عرفان؛ که مثنویاش با وجود مرور ایام دراز، هنوز همنشین حلقههای جوانان ماست و حافظش از آن سوی سدههای دور با عمیقترین نیات و احساساتمان آشناست.
🔴 بُنمایه:
روزنامۀ ایران، شمارۀ ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
Forwarded from ایراندل | IranDel
🎙 سخنرانی جواد رنجبر درخشیلر، شاهنامهپژوه به بهانۀ شب چلّه
پنهان بودن معنای شب یلدا در بیتِ «شبِ اورمَزد آمد از ماهِ دی / زِ گفتن بیاسای و بردار می» از حکیم فردوسی توسی
توجه به جایگاه شبِ چلّه و شب یلدا در اساطیر، تاریخ و فرهنگِ ایران
توجه به ضرورت برگزاری آیینهایی چون شب چله و نقش آن در وحدت و یکپارچگی ملی
و ...
آدینه، سیام آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
تهران، مجتمع فرهنگی و هنری پیامبر اعظم
@IranDel_Channel
💢
🎙 سخنرانی جواد رنجبر درخشیلر، شاهنامهپژوه به بهانۀ شب چلّه
پنهان بودن معنای شب یلدا در بیتِ «شبِ اورمَزد آمد از ماهِ دی / زِ گفتن بیاسای و بردار می» از حکیم فردوسی توسی
توجه به جایگاه شبِ چلّه و شب یلدا در اساطیر، تاریخ و فرهنگِ ایران
توجه به ضرورت برگزاری آیینهایی چون شب چله و نقش آن در وحدت و یکپارچگی ملی
و ...
آدینه، سیام آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
تهران، مجتمع فرهنگی و هنری پیامبر اعظم
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
Forwarded from ایراندل | IranDel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 شب چله، شبِ ایران و ایرانی
شبِ اورمزد آمد از ماه دی
زِ گفتن بیاسای و بردار می
حکیم فردوسی توسی
شب یلدا به شادی؛
و چلهنشینیتان به خوشی و فرخندگی
🔴 قطعه موسیقی پیوست:
قطعۀ خزان
از ساختههای زندهیاد استاد پرویز مشکاتیان؛
نوازندۀ سنتور ملینا فرجی
پیشکش به مخاطبان وزینِ کانال ایراندل، در آخرین شبِ فصلِ خزان و با امید و آرزوی طلوع خورشیدِ خرّمروزِ یکم دی ماه در ایرانزمین
۱۴۰۳/۰۹/۳۰
@IranDel_Channel
💢
شبِ اورمزد آمد از ماه دی
زِ گفتن بیاسای و بردار می
حکیم فردوسی توسی
شب یلدا به شادی؛
و چلهنشینیتان به خوشی و فرخندگی
🔴 قطعه موسیقی پیوست:
قطعۀ خزان
از ساختههای زندهیاد استاد پرویز مشکاتیان؛
نوازندۀ سنتور ملینا فرجی
پیشکش به مخاطبان وزینِ کانال ایراندل، در آخرین شبِ فصلِ خزان و با امید و آرزوی طلوع خورشیدِ خرّمروزِ یکم دی ماه در ایرانزمین
۱۴۰۳/۰۹/۳۰
@IranDel_Channel
💢
Forwarded from ایراندل | IranDel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شاهنامهخوانیِ بانوی تبریزی در شبِ یلدا
داستانِ زال و روداوه،
گفتار اندر رفتن زال به نزد روداوه
براساسِ شاهنامه فردوسی با تصحیح استاد جلال خالقی مطلق
شاهنامهخوان: فاطمه تمجیدی
@IranDel_Channel
💢
داستانِ زال و روداوه،
گفتار اندر رفتن زال به نزد روداوه
براساسِ شاهنامه فردوسی با تصحیح استاد جلال خالقی مطلق
شاهنامهخوان: فاطمه تمجیدی
@IranDel_Channel
💢
Forwarded from 🌿 کانال شاهین سپنتا
چنین گفت پیغمبر راستگوی
که جز رادی و راستی ره مپوی
به فرمان زرتشت آزاد زی
همیشه گشادهرخ و شاد زی
به گفتار زرتشت اندیشه کن
به گیتی ره راستی پیشه کن
🌿 شاهین سپنتا
@shahinsepanta
که جز رادی و راستی ره مپوی
به فرمان زرتشت آزاد زی
همیشه گشادهرخ و شاد زی
به گفتار زرتشت اندیشه کن
به گیتی ره راستی پیشه کن
🌿 شاهین سپنتا
@shahinsepanta