شاهنشاه:
واضحه که قلب من شکسته، آنجا همه زندگی من است
۳۷ سال زحمت کشیدم ، عرق ریختم و اشک ریختم تا کشورم را به آنجایی که بود رساندم، و چه‌ها که میتوانست بشود!(که نگذاشتند)
حال نگاه کنید چه شده...!

تاوان قلب شکسته ات چقدر سخت بود
ملتی که یک شبه امت شد ، تاوان داد
با ایرانت چه کردند؟
گازش را دادند به ترکیه
برقش را دادند به عراق و افغانستان
خاکش را دادند به امارات
خزرش را دادند به چینی‌ها
چابهارش را دادند به هندی‌ها
ناموسش را در مشهد دادند به عراقی‌ها
و سهم مردم نمک‌نشناست ،فساد گرسنگی آوارگی فحشا بدبختی و فلاکت شد!

🔥 @Iranban2577

از میهنش رانده شده و کشورهای دوست حاضر نبودند اورا بپذيرند. در پاناما از فردای خود بی‌خبر بود. میدانست بزودی از دنیا می‌رود. اما بخاطر جنون خمینی در کودک همسری و افزایش بی‌‌رویه جمعیت، نگران تغذیه نسل‌های آینده مردم سرزمینش بود

آریامهر و مردمی عاری از مهر

🔥 @Iranban2577

"حقیقت و واقعیت تاریخ برای همیشه پنهان نخواهد بود و آشکار خواهد شد...اگر مردم تاریخ را بخوانند می بینند که شرایط قبل از دوران پدرم و زمانی که من به پادشاهی رسیدم چگونه بود و زمانی که من کشورم را ترک کردم چگونه بود."

🖊 شاهنشاه آریامهر

ویدئو مربوط به همدان در اواخر دوره‌ی قاجار

🔥 @Iranban2577

بجای آن تمدن بزرگ که من برای مملکتم خواسته بودم؛ امروز ایران بجانب وحشت بزرگ میرود، و آنچه من در پایان این راه میبینم، متاسفانه واقعیتی بازهم وحشت‌انگیزتر است، یعنی تبدیل ایران به ایرانستان

مصاحبه مطبوعاتی 1379 jun 12

🔥 @Iranban2577

مرا متهم کرده اند که می خواستم ایرانیان را علیرغم
خواست خودشان خوشبخت کنم.
واقعیت این است که من می خواستم ایرانیان را
علیرغم خواست دشمنانشان و علیرغم ائتلاف عوامل ویرانگر
به رفاه و خوشبختی برسانم
نه علیرغم میل و ارده خودشان.
برای جلوگیری از توفیق من غارتگران بین المللی
با مرتجع ترین عوامل مذهبی و با آدمکشان حرفه ای
ائتلاف کردند
و بدین ترتیب بود که اتحاد نامقدس و شوم سرخ و سیاه
برای نابودی ایران پا گرفت

🖊 محمدرضاشاه پهلوی
📚 پاسخ به تاریخ

پ.ن: کشوری که میرفت ژاپن خاورمیانه شود، از قرن بیستم رسید به قرن یک هجری عربی!

🔥 @Iranban2577

پادشاه اندك اندك نیروی خود را از دست می داد و بعلت اشتباهات عمل جراحی تب او بار دیگر رو به شدت می رفت.

آنقدر به او خون و آنتی بیوتیک تزریق شده بود که یك رگ سالم دربدنش نمانده بود. او اشتهایش را از دست داده بود. من و بچه ها سعی داشتیم سرگرمش کنیم و من کوشش می کردم او را به غذا خوردن تشویق کنم، اما دیگر غذا از گلویش پایین نمی رفت.

روز چهارم مرداد پادشاه به اغما رفت
فرحناز در کنار پدرش بود، رضا پایین تخت ایستاده بود و من در سوی دیگر با بقیه پزشکان.

پادشاه دو نفس کوتاه و سپس نفسی عمیق کشید و آنگاه خاموش شد، همه چیز تمام شد. لحظه ای دراز همه حیران در بهت فرو رفتیم

آنگاه والاحضرت اشرف به من گفت: « چشمانش را ببند » من چشمان او را بستم و بعد کیسه محتوی خاك ایران و دعاهایی را که زیر بالش او گذاشته بودیم، برداشتم. آنگاه دکتر لیوساپیرنیا حلقه ازدواجمان را از انگشت او بیرون آورد و به من داد و من این حلقه را از آن روز به بعد در کنار حلقه خودم بر انگشت دارم. ما را از اطاق خارج کردند و بعدا هرکدام به نوبت توانستیم برای بوسیدن پادشاه به بالین او برویم. هنگامی که لبانم را بر پیشانیش گذاشتم، لحظه ای احساس کردم که او همچنان زنده است.خبر مرگ او افرادی را که اغلب آنها ایرانی بودند و در راهرو انتظار می کشیدند،در غمی خاموش فروبرده بود. همه ما اندوه مشترکی داشتیم. من به آنها گفتم:« اعليحضرت مارا ترك گفت و دیگر در میان ما نیست، اما نباید شهامت خود را از دست بدهیم و لازم است در راهی که او برگزیده بود، به مبارزه ادامه دهیم. »

🖊 شهبانو فرح پهلوی
📚 کهن دیارا

🔥 @Iranban2577

مراسم تشیع جنازه در هفت مرداد ماه ۱۳۵۹ یعنی دو روز پس از درگذشت پادشاه انجام گرفت. پیکر او به کاخ عابدین منتقل شده بود.در آغاز مراسم سرود شاهنشاهی نواخته شد. ما همگی از شنیدن این سرود منقلب شدیم، زیرا این نخستین باری بود که پس از ترك ایران، آن را می شنیدیم.

سپس ملتزمینی که پیکر پادشاه را همراهی می کردند، از قصر عابدین در گرمایی سوزان به سوی مسجد الرفاعي رفتند و همسر من در آنجا به طور موقت بخاك سپرده شد. پیکر پادشاه را بر عراده توپی که توسط چند اسب حرکت می کرد، قرار دادند و پرچم شاهنشاهی را روی تابوت کشیدند. در طول راه جمعیتی عظیم جمع شده بودند و فریاد «لا اله الا الله» از همه سو به گوش می رسید. در مسجد الرفاعی، پیکر پادشاه به يك مقبره زیرزمینی تنگی منتقل شد

جهان سادات در خاطرات خود نوشته است: « هرگز تشییع جنازه ملی چنین باشکوه ندیده بودم.
انور شخصا به جزئیات اجرای این مراسم نظارت کرده بود .صدها نفر از دانشجویان آکادمی نظامی مصر، با لباس های رسمی سفید، زرد و سیاه، با نواختن موسیقی در این مراسم شرکت کردند. پشت سر آنها ، سربازان با تاجهای گل سرخ و زنبق راه می رفتند و در کنار آنها سواره نظام در حرکت بود. سپس نوبت به مردانی می رسید که نشانهای نظامی شاه را بر روی بالشهای مخمل سیاه در جلوی تابوتی که با پرچم ایران پوشیده شده بود و بر روی عراده ای هشت اسبه مستقر بود، حمل می کردند و ما آن را بدرقه می کردیم. در این روز تابستانی هوای قاهره بسیار گرم بود. پنج کیلومتر فاصله بین کاخ عابدین و مسجد الرفاعی را که قرار بود شاه در آن به خاك سپرده شود، پیاده طی کردیم.
به توصیه انور، من در کنار فرح راه می رفتم و این تنها باری بود که دریك تشییع جنازه شرکت می کردم. انور به من گفت:«فرح را همراهی کن، ما باید او را در این روز سخت رغم انگیز یاری دهیم. »بنابراین من همراه فرزاندانش در کنار اوماندم.« پشت سرما، تاجایی که چشم می دید، جمعیتی انبوه برای ادای احترام به خیابان آمده بودند

مردم روی بالکن ها و بر پشت بامها برای دیدن مراسم، تجمع کرده بودند. صدای بلند موسیقی شنیده می شد و تعداد دسته های گل بیش از حد تصور بود. این #باشکوه‌ترین تشیع جنازه ای بود که تا آنزمان در مصر دیده بودیم و آخرین فرصت برای این که به دنیا بفهمانیم که شاه سزاوار احترامی فراتر از آنچه بود که بر او روا داشتند.
#لااقل_مصر_به_يك_دوست_پشت_نکرده_بود.»

🖊 شهبانو فرح پهلوی
📚 کهن دیارا

🔥 @Iranban2577

هرچند آن روز، نگرانی‌ها و هشدارهایت را ندیدند و نشنیدند؛ اما راهی را که نشان دادی، جوانان امروز می‌‌بینند و در پیش گرفته‌اند.

@OfficialRezaPahlavi

شاه در آخرین روزها بسیار ضعیف و ناتوان شده بودند و پیش از آنکه به فکر بیماری خودشان باشند به فکر کشور و ملت ایران بودند و با ناراحتی بسیار میگفتند:
"ما می‌خواستیم ایران را به سوی تمدن بزرگ ببریم تا از دوران عقب‌ماندگی نجات یابد، ولی رژیم فعلی مطمئنا ایران را به انهدام و نابودی خواهد کشید.

این انقلاب ملت ایران نبود بلکه در آتیه خواهید دید که این خودکشی بود که به هنگام رفاه بیشتر صورت گرفت.

از اینکه دچار چنین سرنوشتی شده‌ام خیلی ناراحت هستم، تمام زحمات پدرم و من و ملت ایران طی ۵۷ سال به باد رفت و ایران دچار 'وحشت بزرگ' خواهد شد و این رشته سر دراز دارد. مردم بعدها خواهند فهمید چه بر سرشان آمده ولی آنوقت خیلی دیر است."
اعلی حضرت این جملات را میگفت... و دو روز بعد درگذشت!

📚 خاطرات امیر اصلان افشار

🔥 @Iranban2577

یادتون نره با چشماي گريون ايران رو ترك كرد. اواره شد، تو تيمارستان بستري شد بجاي بيمارستان، ميخواستن برش گردونن تا اعدامش كنن، عجب دنيا جاي قشنگيه. ٤٠ سال نگذشت هممون آواره ايم. اشك و خونمون يكي شده، كاسه چه كنم دست گرفتيم، چقدر سخت گيره روزگار به ملت نمك نشناس

🔥 @Iranban2577

شاه دو جسم دارد؛ یکی جسمِ طبیعی و یکی جسمِ سیاسی. جسم طبیعیِ او (اگر به آن فی‌نفسه بنگریم) جسمی میرا است که موضوعِ تمامِ ضعف‌هایی است که از طبیعت و یا حوادث ناشی می‌شود، از کم‌عقلیِ نوزادان یا کهن‌سالان گرفته تا هر عیب و نقصی که می‌تواند بر بدن طبیعیِ همه‌ی مردم عارض شود.

در مقابلِ آن، جسمِ سیاسی، آن جسمی است که انسان‌ها نمی‌توانند ببینند یا لمس کنند. این جسم از سیاست و حکومت تشکیل شده و برای رهبریِ مردم و مدیریتِ خیر و رفاهِ عمومی است و این جسم کاملاً از خردسالی و پیری و سایر نقائص طبیعی و ضعف‌ها که موضوع جسم طبیعی است، آزاد است؛ و به این دلیل، آنچه شاه در جسم سیاسی خود انجام می‌دهد، نمی‌تواند به واسطه‌ی هر ضعف و ناتوانی‌ای در جسم طبیعیِ او، بی‌اعتبار و یا فسخ شود.
جسمِ شاه می‌رود، اما نهاد می‌ماند.

🖊 ادموند پلودن، ۱۵۷۱

🔥 @Iranban2577

ما همه رفتنی هستیم مهم کشور و آن چیزیست که سعی در ساختنش داشتیم.
من همیشه فردی با روحيات معنوی بودم و بنابراین هر اتفاقی که برایم می‌افتد خواست خدا تقدیر و هرآنچه مینامیدش میدانم. با این حال این باعث نمیشود به آنچه در کشورم اتفاق می‌افتد فکر نکنم و از درون نگریم.

🖊 آریامهر

🔥 @Iranban2577

جسم خسته تو را، روزی به خاک #آلاشت باز خواهیم گرداند⚘️❤️

🔥 @Iranban2577

انور سادات:
او خواهان یک تشیع جنازه ساده بود، ولی ما با تمام توانمان به این مرد ادای احترام خواهیم کرد”

همه‌ی دنیا به شاه پشت کرد، ولی سادات و ملت مصر کنار شاهمون ایستادند تا ما بیش از این شرمنده تاریخ نباشیم!

بی‌شک زادروز انورسادات، رو باید بعنوان روز رفیق و رفاقت تو تقویم ملی اضافه کرد


🔥 @Iranban2577

اصفهان سال ۱۳۵۳

#حس_خوب قبل از طاعون ۵۷

🔥 @Iranban2577

کاش میشد زمان را به عقب برگرداند

🔥 @Iranban2577

افتتاحیه المپیک☝

غرب داره به چوخ میره

🔥 @Iranban2577

کاروان دولت شاهنشاهی ایران در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ

🔥 @Iranban2577