Telegram Web Link
علت عظمت حضرت اباالفضل علیه‌السلام


شبِ تاسوعاست، تعلّق کاملی از جهات مختلف به حضرت اباالفضل‌العباس دارد، امشب و فردا اگر در مجالس عزاداری بروید اکثراً روضه‌ی حضرت اباالفضل ‌العباس را می‌خوانند و به عزاداری درباره‌ی آن حضرت می‌پردازند، کمتر توجه به این معنا می‌شود که حضرت عباس، قمر بنی‌هاشم چه امتیازاتی داشته که در همه‌جا در کنار سیدالشهداء قرار گرفته است،

اگر کربلا مشرف بشوید می‌بینید قبر مطّهر آن حضرت در کنار حضرت سیدالشهداء است، در زیارت‌ها همه‌جا بعد از زیارت حضرت سیدالشهداء، زیارت حضرت اباالفضل است، در تولّد آن حضرت (ولو این‌که فاصله‌ی زیادی از نظر زمانی بین تولد حضرت سیدالشهداء و حضرت اباالفضل‌العباس بوده ولی) طبیعتِ تاریخ برای ما طوری تنظیم کرده که تولّد حضرت، پشت سر تولّد حضرت سیدالشهداء در سوم و چهارم شعبان است، با این‌که ایشان پسر فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللّه‌علیها نیست، مقام عصمتی که ما برای چهارده‌معصوم عرض کرده‌ایم، آن مقام را ندارد و با آن‌که از اصحاب کساء نیست، در عین حال آن‌چنان به رشد روحی‌اش در زیر سایه‌ی یک کلمه پرداخته و به این‌جا رسیده که گفته می‌شود: «حسین و اباالفضل».

در روایت دارد که هر چه روز عاشورا بلا بر حسین‌بن‌علی بیشتر فشار می‌آورد، رنگ سیدالشهداء برافروخته‌تر و خوشحال‌تر می‌شد، ولی وقتی که حضرت اباالفضل شهید شدند، «بانَ الانکسارُ فِی وجهِ الحُسین» (مقتل ابی مخنف/۸۱-۸۳)، همه متوجه شدند که شکستگی در صورت سیدالشهداء پیدا شد و خودش هم وقتی از بالین حضرت اباالفضل بلند شد دست‌ها را به کمر گرفت، در مقابل دشمن صدا زد: «الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَ قَلَّتْ حِیلَتی» (مفاتیح الجنان/ص۴۳۵)، الان کمرم شکست…

این برای چه بود؟ این عظمت که در چشم سیدالشهداء و در چشم همه‌ی اصحاب، در خصوص حضرت اباالفضل بود برای چه بود؟ یک مقدار امشب روی این مسأله فکر کنیم، چون عاشوراء و عزاداری سیدالشهداء یک دانشگاهی است یا بگوییم یک مدرسه‌ای است، یک حوزه‌ای است که باید از این دانشگاه و این مدرسه و این حوزه درس زندگی گرفت. نمی‌شود انسان با همین مقدار عزاداری، روضه‌خوانی، چند شعر خواندن و اشکی گرفتن (که بهترین کار است و از کارهای بسیار خوب است) بگذرد و از خودش سؤال نکند که چرا اباالفضل این مقام را پیدا کرد؟ فرزندان علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام باز هم بودند، از مادر اباالفضل علیه‌السلام چهار پسر دیگر هم بود و لذا به حضرت ام‌البنین، ام‌البنین گفته‌اند، یعنی: مادرِ پسرها، ولی آن‌ها این عظمت را نداشتند، شاید در کربلا سه امام وجود داشت: حضرت باقر، حضرت سجاد و حضرت ابی‌عبدالله‌الحسین، ولی سرپرست همه‌ی این جمعیتی که در کربلا بود حضرت اباالفضل‌العباس بود.

چرا باید ما این مقدار در مقابل حضرت اباالفضل کرنش کنیم و آن قدر خدای تعالی بخواهد حضرت اباالفضل را آقا کند که اگر یک ارمنی، یک مسیحی در سر کوه اللّه اکبر درگز (وقتی ما مشهد بودیم این جریان معروف شد)، آن‌جا می‌گوید: یا اباالفضل! معجزه‌وار ماشینش سر گردنه متوقف بشود و مردم تعجب کنند که چرا این در دره نیفتاد. چرا باید حضرت اباالفضل علیه‌ الصلوة والسلام، باب‌الحوائج باشد؟ باب‌الحوائج می‌دانید یعنی چه؟ یعنی هر کس هر حاجتی دارد، درِ خانه‌ی حضرت ابالفضل باید برود و بعضی از بزرگان معتقد بودند که اگر انسان وارد کربلا شد، اول زیارت حضرت اباالفضل برود و از ایشان حوائجش را بخواهد تا ایشان به حضرت سیدالشهداء عرضه کند و حاجتش برآورده شود. چرا؟ این چراهایی هست که باید ان‌شاءالله بتوانیم امشب حلّش کنیم. بفهمیم که چرا؟

...

از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه در شب ٩ محرم ١۴٢٧

@imam_zaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد...
🔹چشم حرامی با حرم روبرو شد....

🔹 بیا برگرد خیمه......
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#محرم
#شب_تاسوعا
#حضرت_عباس

@imam_zaman
سلام مولای محزون ما ، مهدی جان

جان عالم به فدای شال عزا و رخت ماتمتان ...

ای کاش بخاطر لب های خشکیده ی عموعباس در میان علقمه ...
بخاطر نگاه حسرت بارش به مشکی که پاره شد ...
بخاطر رخسار ماه نشانش که به خون آغشته گردید ...

ای کاش بخاطر انتقام دست های بریده و فرق شکافته اش می آمدید ...

@imam_zaman
🏴درس بندگی را از حضرت ابالفضل علیه‌السّلام بیاموزیم (١)


هر کدام از ما تصمیم بگیریم از همین الان درِ خانه‌ی حضرت ابالفضل العباس علیه‌السّلام برویم و بگوییم: آقا، ما هم آمده‌ایم و تسلیم شده‌ایم. می‌خواهیم برای شما ولی و فرمانبردار شویم. ما را از باتلاق دنیا بیرون بکشید.

به ابالفضل علیه‌السّلام قسم که آقا با شما هم همین کار را می‌کند.

اگر طالب معرفت امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام هستی، چشمت را به جمال زیبای ابالفضل علیه‌السّلام بینداز.
«وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ»(کهف/٢٨) چشمت را بخاطر زینت دنیا نبند.

حضرت ابالفضل علیه‌السّلام زیباتر است یا زینت دنیا؟ حضرت ابالفضل علیه‌السّلام زیباتر است یا حساب بانکی‌ و ماشین و خانه‌ات؟

«وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ» چشمت را به روی این بزرگواران که آیات الهی هستند، نبند. بخاطر زینت دنیا پشت نکن.

«یغْرَقُ مَنْ تَرَکهَا» هرکس اینها را ترک کند غرق می‌شود، «يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَهَا» و هر کس سوار این کشتی شود نجات می‌یابد و در امان است.


▪️استاد حاج آقا زعفری‌زاده

@imam_zaman
🔲 فرارسیدن تاسوعای حسینی را به پیشگاه مقدس قطب عالم امکان حضرت بقیّة الله الاعظم ارواحنا له الفداه و همه محبین و دلدادگان مکتب سرخ حسینی تسلیت و تعزیت عرض مینمائیم .
🏴درس حضرت ابوالفضل علیه السلام

حضرت ابالفضل علیه السلام استاد بزرگ دانشگاه محرم است.

آقا ابالفضل علیه السلام اگر رفت جانش را داد، برای دفاع از امام زمانش بود، وقتی دید امام زمانش تنهاست، دستش را داد، چشمش‌را داد،

اینها همه برای ما درس است، که اشک ‌خالی نریزیم! وقتی می فرماید: "وَٱللّهُ أنْ قَطَعْتِمُوا یَمِینِی" به خدا قسم اگر‌دست راست مرا قطع کردید، هرگز دست از دینم بر نمی دارم!

درس بگیریم، غیرت و همت ابالفضلی پیدا کنیم. از مجلس امام حسین علیه السلام که بیرون می‌رویم بگوییم دیگر نمی‌گذارم امام زمانم تنها باشد.

▪️استاد اخلاق حاج آقا زعفری‌زاده حفظه الله تعالی



@imam_Zaman
بفرمایید روضه


😭تمام بدنش درد می کرد


زیارتی است به نام زیارت ناحیه مقدّسه. در این زیارت، روضه خوانی زیاد است. امام زمان علیه السلام رسماً روضه خوانی کرده است؛ روضه خوان امام حسین علیه السلام شده است. من یک سطرش را می‌ خوانم. اهل علم! شما گریه کنید تا اشک شما، دیگران را به راه گریه بر سید الشهداء علیه السلام هدایت کند.

می‌گوید:
«یا جدّاه! قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبِینُک وَ اخْتَلَفَتْ بِالانْبِسَاطِ وَ الِانْقِبَاضِ شِمَالُک وَ یمِینُک»
یا جدّاه! آن نَفَس‌ های آخر عمرت را می‌ کشیدی. به حال جان دادن بودی. عرق مرگ بر پیشانی ‌ات نشسته است.
یا اباعبدالله! این بدنت را هی جمع می ‌کردی، هی پهن می‌ کردی. هی از طرف راست به چپ می‌ غلتیدی، هی از چپ به راست. فهمیدید یعنی چه؟ یعنی یا جدّاه! تمام بدنت درد می‌ کرد. سَرَت درد می‌ کرد. دست‌ هایت درد می‌ کرد. وای وای وای! یا اباعبدالله!


شانه امام حسین علیه السلام درد می ‌کرد. شمشیر، شانه ‌اش را شکافته بود.
پهلوی امام حسین علیه السلام درد می ‌کرد. نیزه، پهلویش را سوراخ کرده بود.
سر امام حسین علیه السلام درد می‌ کرد. سنگ‌ ها، سرش را مجروح کرده بود.


دل امام حسین علیه السلام درد می ‌کرد. تیر سه شعبه، دلش را سوراخ کرده بود.
تمام بدن درد می کرد. گاهی خودش را جمع می‌ کرد، گاهی پهن می کرد. واویلا!
عبارتِ کشنده، این عبارت است: «تَطَؤُک‏ الْخُیولُ‏ بِحَوَافِرِهَا، وَ تَعْلُوک الطُّغَاةُ بِبَوَاتِرِهَا.»


می‌گوید: یا جداه! تو مشغول جان دادن بودی، لشکر سواره بر بدنت تاختند. بدنت را زیر سُم اسب‌ها ...
بارالها! به آن لحظات سیدالشهدا علیه السلام فرج امام زمانمان را برسان.

«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

@imam_zaman
.......🖤🖤

« اَعظَمَ اللهُ اُجُورَنا بمُصابنا
بالحُسَين (عليه السلام )
وَ جَعَلَنا وَ اِياکُم مِنَ الطالبينَ بثاره
مع وَليهِ الاِمام المَهدي مِن آلِ
مُحَمَدٍ عليهمُ السَلامُ.»


سلام مولای سوگوارمان ، مهدی جان

شهادت جد غریبتان ، امام حسین علیه السلام ، بر قلب صبور و مهربان شما تسلیت باد .

امروز شما داغدارترینید ...
سوگوارترینید ...
امروز شما صاحب عزایید ... صاحب عزای اصلی تمام روضه ها ...

منت بگذارید نام ما ، منتظران تنها را نیز در سیاهه ی عزاداران اباعبدالله بنویسید ...

▪️آجرک الله یا صاحب الزمان ▪️

               .....🖤🖤.....
@imam_zaman
▪️گريه حضرت بقيّة الله (عليه السلام) بر حضرت سيّدالشّهداء (عليه السلام) براى چيست؟



خداوند ائمه (عليهم السلام) را براى هدايت مردم فرستاده، علاوه بر اينكه مردم نپذيرفتند بلكه آنها را با اين وضع شهيد كردند و قرآن مى فرمايد: «ما يَأْتِـيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ» و بايد گفت: «يا حَسْرَةً عَلى العِـبادِ ما يَأْتِـيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ» صد و بيست و چهار هزار پيامبر فداى ائمّه ما هستند و مردم با ائمّه اين طور رفتار كردند.

معرفت عام اين است كه يكى براى دردى كه امام حسين (عليه السلام) از ضربه شمشيرى كه خورد گريه مى كند،
امّا معرفت خاص اين است كه براى اينكه مردم به قرآن بى توجّه هستند، به ائمّه اطهار (عليهم السلام) اين طور بى توجّه هستند گريه بايد كرد.

در بعد از ظهور همه اش احترام و خضوع و خشوع در مقابل معصومين (عليهم السلام) و امام زمان (عليه السلام) است و زمان سرور و فرج اين بزرگواران است با اينكه در شهادت ظاهرى و مصيبت ظاهرى ايشان فرقى نمى كند ولى چون مردم امام را ديگر مى شناسند اينها تخفيف پيدا مى كند يعنى اصل مصيبت كه نافهمى مردم است كنار مى رود.

جمله اوّل امام زمان (عليه السلام) در ظهور «الا يا اهل العالم انّ جدّى الحسين قتلوه عطشانا» است زيرا تا آن وقت مردم درك ندارند و امام (عليه السلام) آن وقت به اين مسأله مهم توجّه مى دهد.

گريه امام زمان (عليه السلام) براى گودى قتلگاه مگر چقدر است كه ايشان اين همه محزون باشند، براى مردم است كه توجّه به امامها ندارند و لذا در چهار عيد بايد گريه و ندبه كرد.

مصيبت حضرت ابى عبدالله الحسين (عليه السلام) از همه شديدتر است زيرا بيشترين اهانت به ايشان شد براى چيزهاى جزئى نبايد گريه كرد كه رفتنى است براى اوج اهانت به ائمّه اطهار (عليهم السلام) بايد گريه كرد «ان كنت باكيا لشى ء فابك للحسين (عليه السلام)».

🔰 حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه

@imam_zaman
◾️درس بندگی را از حضرت ابالفضل علیه‌السّلام بیاموزیم (٢)


این مکتب، انسان را از کجا به کجا می‌رساند. از فرش به عرش، از ملک به ملکوت. از اوج پستی و رذالت شستشو می‌دهد و تو را در مسیری قرار می‌دهد که بروی و برسی به آن هدف والا که بندگی است.

این درس را از حضرت ابالفضل علیه‌السّلام بگیرید. که در زیارتنامه می‌خوانیم: «السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ». شما را به اینجا می‌رساند، به آن مقصد.

خودش استاد است. این ترم، خودتان را سر کلاس استاد حضرت ابالفضل علیه‌السّلام برسانید که پایان‌نامه‌ی بندگی را امضا کنند و به دستتان بدهند.

حالا ما هنوز اول راه هستیم، می‌خواهیم توبه کنیم. ما را می‌پذیرند؟
بله.
راهش چیست؟
بیا مثل من بشو بگو: «يا نَفْسُ هُونِي».
ای نفس! در برابر خواسته‌ی امامت ذلیل بشو. سبقت نگیر، مقدم نشو، عقت نیفت.

«وَ اللاَّزِمُ لَكُمْ لاَحِقٌ» کسی که مثل سلمان فارسی پا به پا قدم بر می‌دارد، جایگاهش در کنار مولا امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام است.


▪️استاد حاج آقا زعفری‌زاده

@imam_zaman
▪️امشب اولین مجلس روضه خوانی در کربلای معلّی تشکیل شد



از امروز عصر، مجلس روضه‌ خوانی درست شد. الآن یک مجلس در کربلاست، فاطمه زهرا علیهاالسلام نشسته است، پیغمبر صلّی الله علیه و آله نشسته است، امیرالمومنین و امام حسن علیهماالسلام نشسته ‌اند. روضه‌ خوان، بدن بی ‌سرِ امام حسین علیه السلام است، و مستمع، پیغمبر و علی و حسن و مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیهم اجمعین است.

برای آنها روضه می‌ خواند و گریه می ‌کند:
«یا جدّاه! قتلوا والله رجالنا، ذبحوا والله أطفالنا، سبوا والله نساءنا»
یا جداه! بلند شو نگاه کن، ببین تمام جوان‌ هایم را کشتند، عباسم را غرق به خون کردند، علی اکبرم را قطعه قطعه کردند، این بچه ‌های کوچکم را سر بریدند. مادر بلند شو، ببین، خواهرانم را اسیر کردند.

اول امشب در گودی قتلگاه، امام حسین علیه السلام روضه ‌خوان است، مستمع پدر و مادر و برادر و جدش هستند. امشب خیمه‌های حسین علیه السلام تاریک است. خیمه ‌ها تاریک! بچه ‌ها بی ‌یاور، در به در، روی خاک ‌ها، یک خیمه نیم سوخته، یک بیمار، یک زن داغ‌ دیده پرستار.

ماتم لب تشنگان دیشب کجا امشب کجا
سوز آه بی ‌کسان دیشب کجا امشب کجا
دیشب اندر مهد ناز و امشب اندر خاک و خون
اصغر شیرین زبان دیشب کجا امشب کجا
دیشب اندر خیمه‌گاه و امشب اندر قتلگاه
اکبر رعنا جوان، دیشب کجا امشب کجا
یا اباعبدالله!

یک مجلس روضه هم فردا تشکیل شد. آن مجلس روضه هم کنار گودال قتلگاه است و خواهر داغ دیده ‌اش روضه ‌خوان است، این بچه‌ های پدر کشته، این زن ‌های بی ‌یاور، دور بدن امام حسین علیه السلام. خواهر روضه می‌ خواند. با‌قی زن‌ ها به سینه می ‌زنند، به سر می ‌زنند.

یک نگاه به بدن کرد، صدا زد: حسینم! آیا تو برادر من هستی؟ آیا پسر مادر من هستی؟ وای جانم قربان آن گلوی تیر خورده‌ات. وای وای وای! دل‌ ها را کباب کردی. برادرم حسینم! ای کاش این نیزه ‌ای که به گلوی تو خورده است، این نیزه به گلوی من می ‌آمد.

یک وقت دیدند، بی بی خم شد، لب‌ها را به رگ‌ های بریده گذاشت. ارباب مقاتل نوشته ‌اند: بی‌بی زینب علیهاالسلام یک غوغایی راه انداخت، دوست و دشمن را به گریه انداخت. عمر سعد نگاه می ‌کرد و گریه می‌ کرد. این لامذهب ‌های قسیّ ‌القلب نگاه می‌ کردند که این خواهر چه کار می‌ کند! گاهی بدن را بلند می‌ کند، گاهی روضه می ‌خواند. سکینه جلو آمد، «عمتی! هذا نعش من؟» عمه جان! این، نعش کدام غریب است که تو این‌طور اشک می ‌ریزی؟ هیچ اثری نمایان نبود، بین شمشیر شکسته‌ ها و نیزه شکسته‌ ها و سنگ و چوب پنهان بود.

صدا زد: نور چشمان عمه! این نعشِ بابایت حسین است که سر ندارد، لباس ندارد.


☑️«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

@imam_zaman
سلام مولای داغدارم ، مهدی جان

این روزهای پراندوه ... بر شما که هرلحظه روضه ی مجسم می بینید ، چه می رود؟

من و پدر و مادرم به فدای چشمان خون فشان و قلب صبورتان ...




@imam_zaman
2024/09/28 17:23:06
Back to Top
HTML Embed Code: