Telegram Web Link
دکتر عباس زریاب خویی
۲۰ امرداد ۱۲۹۸ زادروز دکتر عباس زریاب خویی است. یادش گرامی.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/39115

عباس زریاب خویی در ۲۰ مرداد ۱۲۹۸ هجری خورشیدی در شهر خوی به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دوره اول دبیرستان را در خوی گذراند و چون امکان ادامه تحصیل در خوی وجود نداشت نزد یکی از روحانیون شهر به نام شیخ عبدالحسین اعلمی به یادگیری صرف و نحو عربی، اصول و دیگر علوم حوزوی پرداخت. در سال ۱۳۱۶ به قم رفت و درمدرسه فیضیه با مرحوم آیت الله جعفر اشراقی هم اطاق شد و قریب شش سال نزد علمای طراز اول حوزه علمیه قم به تحصیل مشغول بود.. در سال ۱۳۲۲ فوت پدر باعث شد تا زریاب به شهر خوی بازگردد و مدتی به تدریس در دبیرستان بپردازد.

در شهریور ۱۳۲۴ به تهران آمد و به نوشتن مقاله در نشریه‌های علمی و ادبی پرداخت تا اینکه به کار در کتابخانه مجلس شورای ملی مشغول شد. هم‌زمان دوره لیسانس را در دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران گذراند.

در سال ۱۳۳۴ بورس مطالعاتی هومبولت در آلمان در اختیار عباس زریاب خویی قرار گرفت و در سال ۱۳۳۹ از دانشگاه یوهانس گوتنبرگ شهر ماینز در رشته‌های تاریخ و فلسفه درجه دکتری گرفت.

دکتر عباس زریاب خویی در سال ۱۳۳۹ به تهران بازگشت در سال ۱۳۴۱ به دعوت والتر هنینگ که آن زمان کرسی استادی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا داشت به برکلی رفت و به مدت دو سال در آن دانشگاه به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول بود. با اینکه هنینگ پست دائمی در دانشگاه برکلی برای زریاب در نظر گرفته بود ولی او ترجیح داد که به ایران بازگردد و دانسته‌ها و تجربه‌های خود را در اختیار دانشجویان ایرانی بگذارد
هنگامی که بنیاد دایرةالمعارف اسلامی و مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و دایرةالمعارف تشیع تأسیس شد، بر همه اهل علم و معرفت معلوم بود که هر دایرةالمعارفی در این زمینه‌ها بدون همکاری پرثمر زریاب ناقص خواهد بود و او نیز با دل و جان با این سازمانها به همکاری پرداخت.دکتر عباس زریاب خویی در ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ در تهران درگذشت.
از تألیفات وی میتوانیم به « بزم آورد، شصت مقاله درباره تاریخ و فرهنگ و فلسفه»،« آیینه جام» و « تاریخ ساسانیان» اشاره کنیم و از ترجمه ها نیز می توان به « تاریخ فلسفه ویل دورانت» و « تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان از تئودر نولدکه » اشاره نمود.

http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/11910-1392-12-14-06-20-32.html

__
 کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
شادروان عنایت‌الله رضا: نام درياي شمال ايران «كاسپي» است
«خزر» نام درستی برای دریای شمال ایران نیست

http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/103-name-darya-shomal.html

@iranboom_ir
گفتگو با یک پژوهشگر (عنایت الله رضا) دربارۀ کتابش

http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/4094-goftego-ba-yek-pajoheshgar-darbare-ketabash.html

@iranboom_ir
چکیده کتاب:
"نامِ دریای شمال ایران"
دکتر عنایت الله رضا
استاد و عضو فقید شورای عالی علمی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/41465

🔹دریای شمال ایران؛درکشورهای اروپا و آمریکا و بعضی کشورهای آسیا و آفریقا آن را دریای «کاسپی» مینامند. در کشورهای عربی پیش از این «بحرالخزر» و از دو سه سده پیش «بحرالقزوین» میخوانند. در ایران از حدود 80 سال قبل آن را «دریای مازندران» نامیدند.
از متون کهن ایرانی(متون زردشتی، شاهنامۀ فردوسی، غرر ثعالبی و...) و انیرانی( مانند جغرافیای منسوب به موسی خورنی ارمنی) چنین برمی آید که مازندران و البرزکوه مورد نظر فردوسی و نوشته های دینی باستان در نزدیکی هند واقع بوده است. با این وصف، نظر همۀ مؤلفان نخستین سده های اسلامی پیرامون مازندران یکسان نبوده است، چنانچه بعضی مؤلفان مازندران را با شام و یمن یکی دانسته اند. بنابراین یکی دانستن مازندران اساطیری با طبرستان یا در محدودۀ مازندران کنونی فاقد اعتبار تاریخی است، بلکه تا سدۀ5 هجری اشاره ای به مازندران در محدودۀ تپوران یا طبرستان در هیچیک از متون جغرافیایی و تاریخی دیده نشده است. از سدۀ 5هجری اندک اندک نام مازندران در اراضی شمال ایران پدیدار گشت و رفته رفته نام طبرستان رنگ باخت چنان که یاقوت حموی در قرن7، طبرستان را سرزمینی در مازندران نامید.او در معجم البلدان مینویسد: « ... نمیدانم این سرزمین(طبرستان) از چه زمانی مازندران نام گرفته است، زیرا این نام را در کتابهای پیشینیان نیافتم، بلکه این نامی است که در افواه عامه رواج دارد و این هردو نام (طبرستان و مازندران) یکی است». او در ادامه مینویسد که این سرزمین در مجاورت گیلان و دیلم، میان ری و قومس و "دریای دیلم و گیل" واقع است. جالب آنکه ابن اسفندیار و سیدظهیرالدین مرعشی هم به نوساخته بودن نام مازندران برای سرزمین طبرستان تصریح کرده اند.
🔸در حدود سال 1316 شمسی نام مازندران بر این دریا نهاده شد در حالی که هیچگاه نتواست در میان ملل مجاور جایی برای خود باز کند، چنانچه در سفر حیدرعلی¬یف رئیس¬جمهور جمهوری نوپای آذربایجان به ایران، زمانی که گزارشگری نظر او را پیرامون دریای مازندران خواست، پاسخ شنید که :«دریایی بدین نام نمیشناسم!»؛ البته ترکها نیز درین باره متحدالقول نیستند، چنانچه به ترکی آن دریا را «خزردنیزی» میخوانند اما به روسی « kaspiskoe more» یعنی #دریای_کاسپی مینویسند.
🔹با مروری بر تاریخ مهاجرت و جابجایی اقوام در اطراف این دریا، به قطع میتوان گفت که نام«خزر» به عنوان نام اصلی دریای شمال ایران فاقد دلیل و مدرک است. این نام همانند بسیاری نامها مورد قبول جغرافی-نویسان و مؤلفان جهان نبوده است.اکنون در جهان تنها در ترکیه، ایران، افغانستان و بعضی جمهوریهای آسیای مرکزی این دریا را خزر مینامند. در آسیای مرکزی و شرق اروپا نیز همۀ اقوام ترکی زبان نام خزر را برای دریای شمال ایران به کار نمیگیرند. به عنوان نمونه در جمهوریهای قزاقستان و باشقیرستان این دریا را کاسپی kaspi dinyeze, kaspii tenizi  مینامند.
نام هیرکانیا که زمانی شهرت داشت، رفته رفته از میان رفت و جای خود را به کاسپی داد. اکنون اکثریت بزرگی از مردم جهان دریای شمال ایران را «کاسپی» میخوانند. عربها نیز که واضع نام خزر براین دریا بودند، رفته رفته به پیروی از اکثریت غالب نام  «دریای قزوین» (کاسپین در زبانهای انگلیسی و فرانسوی) بکار میبرند.
🔸خزران که قومی کوچنده بودند تنها سه قرن و بنابر قول دنلپ مؤلف تاریخ خزر، تاریخی 200 ساله داشتند؛ در نامۀ یوسف شاه خزران به حصدای بن شفروت نمایندۀ سلطان اموی اسپانیا در سال 960م از فاجعۀ درگیری خزران با امپراتوری روم شرقی سخن رفته که موجب ظهور نیروی جدیدی با نام روس در برابر خزران گردیده است. حملۀ روسها به دریای شمال ایران در سال 913 و 943 م نشان داد که خزران در سدۀ 10 م (4 ق) قدرت مقابله با نیروهای روس را از دست داده بودند. در نتیجه سویاتوسلاو فرمانروای روسها ضربه های سنگینی بر خزران وارد آورد و به موجودیت خزران به عنوان دولتی قدرتمند و مستقل پایان داد.
🔹حال آنکه دریای شمال ایران در عهد هخامنشیان با دونام هیرکان و کاسپی شناخته بوده است.خزر نامی گذرا بود چنانچه به غیر از دریای شمال ایران دریاهای پونتوس(دریای سیاه) و مئوتیس(دریای آزوف) هم در آثار بعضی مؤلفان خزر نامیده شده اند. اما دریای شمال ایران نام کهن خویش هیرکانیا و کاسپی را از دست نداد. نام هیرکانیا تا نیمۀ نخست سدۀ 18م/ 12ق بر نقشه¬ها باقی بود و از آن پس رفته رفته کاستی گرفت.
کاسپی نامی ایرانی است و کاسها از هزارۀ دوم پیش از میلاد تا روزگار ساسانیان در سرزمین ایران، جنوب و غرب دریای شمال ایران سکنی داشتند. اکنون آیا بهتر نیست به پیروی از اکثریت قاطع مردم جهان نام مشهور و پذیرفته شدۀ دریای_کاسپی را استفاده کنیم؟

@iranboom_ir
حقوق تاریخی ایران در دریای مازندران
دکتر هوشنگ طالع
برپایه‌ی دو قرارداد 1921( مودت ) و 1940( تجارت و بحر پیمایی) میان دولت شاهنشاهی ‌ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ، نیمی (50 درصد ) از دریای ‌مازندران ( کاسپیان ) در مالکیت ملت و دولت ایران قرار دارد.
از آن‌جا که هیچ‌گونه تحدید حدود میان ایران و اتحاد شوروی در دریای ‌مازندران( کاسپیان ) به عمل نیامده است ، مالکیت مساوی دو طرف در این دریا به‌ گونه‌ی مشاع می‌باشد.
بر پایه‌ی اصول شناخته شده‌ی بین‌المللی ، مالکیت بر یک پهنه ( خاکی یا آبی ) درحکم مالکیت برفضای بالا و ژرفای آن پهنه نیز می‌باشد.
در دو قرارداد مزبور، جز درمورد آب‌های ساحلی دو طرف ( بند 4 ماده 12 قرارداد 1940 ) استثنا یا محدودیت دیگری  به‌ چشم نمی‌خورد. از این رو ، مالکیت ملت و دولت ایران بر نیمی از این دریا ، ‌فضای بالا و بستر و زیر بستر را نیز در بر می‌گیرد.
با فروپاشی اتحاد شوروی درسال 1370 خورشیدی (1990 میلادی ) 15 واحد سیاسی برپهنه‌ی آن سر برآوردند که 4 واحد حاصل از تجزیه یعنی جمهوری‌‌های فدراسیون روسیه ، قزاقستان ، ترکمنستان و آذربایجان ( اران ) دارای مرز آبی با دریای مازندران ( کاسپیان ) می‌باشند.
همه‌ی واحدهای‌سیاسی ایجاد شده در فراگشت فروپاشی اتحاد شوروی و از جمله 4 جمهوری‌های یاد شده برپایه‌ی  قرادادهای‌های مینسک ( پایتخت‌ روسیه‌سفید/ بلاروس) و آلمآتی ( پایتخت وقت قزاقستان ) اعلام کردند که به‌عنوان میراث‌خواران اتحاد شوروی ، همه‌ی معاهدات و تعهدات اتحاد مزبور را به رسـمیت شناخته و محترم می‌دارند‌ ( این قراردادها به ثبت سازمان‌ملل‌متحد نیز رسیده است.
بدین‌سان 4 کشور مزبور تنها مالک میراث اتحاد شوروی یا نیمی از دریاي مازندران ( کاسپیان ) می‌باشند و نیمی از آن برپایه‌ی دو قرارداد 1921 و 1940 متعلق به ملت و دولت ایران است. کوتاه سخن آن که :
یکم ـ رژيم حقوقي درياي مازندران (كاسپيان)، بر پايه‏ي قرارداد‎هايي 1921 و 1940 ميان ايران و اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي استوار است.
دوم ـ بر پايه‎ي قرارداد‎هاي مزبور، دو طرف داراي حاكميت و مالكيت متساوي (50 ـ 50 ) بر اين دريا هستند.
سوم ـ از آن جا كه هيچ گونه تحديد حدود، ميان ايران و اتحاد جماهير شوروي در درياي مازندران به عمل نيامده است، مالكيت و حاكميت متساوي دو طرف، به گونه‎ي مشاع مي‎باشد.
چهارم ـ بر پايه‎ي اصول شناخته شده ملي و بين‎المللي، مالكيت و حاكميت بر يك پهنه (اعم از آبي يا خاكي)، در حكم مالكيت و حاكميت بر فضاي بالا و ژرفاي آن پهنه مي‎باشد، مگر آن كه استثناء يا محدوديت‎هايي اعلام شده باشد.
در دو قرارداد مزبور، جز در مورد آب‌‏هاي ساحلي دو طرف (بند 4 ماده 12 قرارداد‎ 1940)، استثناء و يا محدوديت‎ ديگري به چشم نمي‎خورد. از اين رو، مالكيت و حاكميت ملت و دولت ايران بر نيمي از درياي مازندران، فضاي بالا و بستر و زير بستر اين دريا را نيز در بر مي‎گيرد.
پنجم ـ در سال 1370 (1991 ميلادي)، اتحاد شوروي فرو پاشيد. در اين فرآيند، 15 واحد سياسي بر پهنه‎ي اتحاد مزبور سر برآوردند كه چهار واحد آن، يعني فدراسيون روسيه و جمهوري‎هاي قزاقستان، تركمنستان و آذربايجان ( اران) در كنار درياي مازندران قرار دارند.
ششم ـ همه‎ي واحد‎هاي ايجاد شده بر پهنه‎ي اتحاد شوروي، از جمله جمهوري‎هاي فدراسيون روسيه، قزاقستان،تركمنستان و آذربايجان (اران)،بر پايه‎ي توافق‎هاي مينسك (پاي‎تخت روسيه سفيد / بلاروس) و آلما آتي (پاي‎تخت پيشين قزاقستان)، اعلام كردند كه به عنوان ميراث خواران اتحـاد شوروي، همه‎ي معاهدات و تعهدات اتحاد مزبـور را به رسميت شناخته و محترم مي‎دارند.
هفتم ـ بدين سان ميراث خواران اتحاد شوروي، پيش از هر گفت‌وگو با ايران، مي‎بايست نخست بر سر تقسيم ماترك اتحاد شوروي كه عبارت است از 50 درصد درياي مازندران، به چانه‎زني، گفتگو و تفاهم يا نزاع و ستيزه‎، ميان خود برخيزند.
هشتم ـ توافق چهار واحد سياسي فدراسيون روسيه،قزاقستان، تركمنستان،آذربايجان (اران) بر سر مرده‌ريگ اتحاد شوروي در درياي مازندران كه نيمي از آن را در بر مي‎گيرد، راه را براي گفتگو بر سر تعيين رژيم نوين حقوقي درياي مازندران،با دولت ايران مي‎گشايد.
نهم ـ تجزيه‎ي احتمالي هر يك از واحد‎هاي سياسي مزبور (اران، فدراسيون روسيه،قزاقستان و تركمنستان) و سر برآوردن واحد‎هاي سياسي نوين در كرانه‎ي درياي مازندران، اثري بر حق السهم ايران در اين دريا ندارد. واحد‎هاي حاصل از تجزيه، تنها دارايي و بدهي‎هاي واحد اصلي را به ارث مي‎برند.
بدين‎سان،حقوق تاريخي و قانوني ملت ايران بر پايه‎ي قرارداد‎هاي موجود ميان ايران و اتحاد شوروي،روشن و مسجل و مسلم است.
هيچ‎كس و هيچ مقام نمي‎تواند و اجازه ندارد كه از سوي ملت ايران، قراردادي را امضاء كند كه كوچك‎ترين خدشه بر منافع ملت ايران در دريای مازندران وارد كند

http://iranboom.ir/didehban/maaz.html

@iranboom_ir
مرزهای ایران - سروده بیگی ( سینا ) لنگرودی
@iranboom_ir

هرآن را که  دانش بوُد  هم خرد
ز روی  خرد ره  به دانش برد

بداند که این  گفته  افسانه  نیست
که افسانه  بیگانه  با فرهی ست :

چوایزد که می کرده هستی  پدید
یکی  خاکی  از دُر و گوهر گزید

بگفتا که این خاک ملک گزین
سر است از زمین بهشت برین

 و  بر  پهنه ی پاک جاوید آن
وطن ساخته ام  بهر  آزادگان

نهادم برآن نام  « ایران زمین »
که تا ملک جان باشد آن بر زمین

همه مرز آن  تافته از گوهر است
درو دشت آن  آسمان را سر است

ز یک سوی کشد  مرز آن  تا  فرات
 که دارد « میان رود » زآبش حیات

ز خاور رسد  تا  به  پامیر و سند
ز سیحون  کشد  دامنش   تا خجند

سرش را  به دامن  کشد  شهر کش
که خوارزم  و سغدند کنارش وخش

و قفقاز آن سو در آغوش  اوست
لب  می فروشش  همه  نوش اوست

تنش را  بشوید  به  دریای  پارس
اگرچه به عادت کند  تازی پارس

بگفتا  که : این ملک  جان من است
بوُد خصم آن  هرکه  اهریمن است

هرآن کس که گردد به راهش شهید
دهم پس بهشتش  مقامش مزید

و گفتا : که ایران « دل» این جهان (*)
بُود تا ابد سربلند  جاودان
              20/10/91
بیگی ( سینا ) لنگرودی

****

 (*)« همه عالم  تن است و ایران دل »
« نیست  گوینده  زین  کلام  خجل »

« چون که  ایران  دل زمین  باشد »
« دل ز تن  به بُود  یقین باشد »
حکیم نظامی

از دفتر: « ایران وطنم » - انتشارات سمرقند

https://www.tg-me.com/iranboom_ir/17072
حقوق اساس ملت ايران در دريای مازندران در خطر است!

از شكست تركمانچاي آبروي ما برفت!
لعنت صد نسل بر نسلي كه سهل انگار بود.

          هم ميهنان! مدتهاست، پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، بحث و گفتگو وحتي تنظيم قراردادهاي دوجانبه و بعضاً سه جانبه درباره‌ي درياي مازندران‌ (خزر) از سوي دولت‌هاي جداشده از پيكره‌ي اتحاد جماهير شوروي سابق انجام مي‌گيرد، كه اين‌گونه اقدامات نه تنها معارض با حقوق اساسي و قطعي ملت ايران است، بلكه آشكارا در تعارض با اصول حقوق بين‌الملل است كه نمي‌تواند در اين راستا دور از مخاطرات هول انگيز باشد.
مسئولان نظام در قبال اين حق‌كشي‌ها و تجاوزهاي آشكار بر حقوق ملت ايران و حقوق بين‌الملل، تاكنون مهر سكوت بر لب زده‌اند و به‌جاي دفاع از حق قانوني 50درصدي مالكيت ايران بر آب‌هاي درياي مازندران، خود پيشنهاد سهم 20درصدي را داده‌اند كه اين نيز مورد موافقت ديگر كشورها قرارنگرفته‌است! از اين‌رو بر آنيم با آگاهي رساني گسترده بر موارد زير پافشاري كنيم:
1-   حقوق تاريخي و اساسي ملت ايران در درياي مازندران، داراي مباني هزاران ساله در تاريخ و شكل‌گيري جامعه‌ي ايراني است كه بايد به‌هنگام خود به‌مانند تمامي حقوق تاريخي ملت ايران مورد مطالبه و بازگشت قرارگيرد.
2-   طبق نص صريح معاهدات منعقده ميان دولت ايران و اتحاد جماهير شوروي سابق (قرارداد هشتم اسفندماه 1299 هجري شمسي برابر با 26 فوريه‌ي 1921 و قرارداد 1940 )، دو دولت، به‌طور "متساوي" و با "حقوق مشاعي مشترك" از رودخانه‌‌ي اترك و ساير رودخانه‌ها و آب‌هاي ساحلي (جز ده مايل سهم اختصاصي هر يك از طرفين)، ‌بهره‌مند خواهندشد.
طبق اصول و موازين حقوق بين‌الملل و به‌ويژه با توجه به كنوانسيون حقوق درياها و مقررات و رويه‌هاي ديگر بين‌المللي، رژيم حقوقي درياچه‌ها و درياهاي بسته‌ همان است كه طبق قراردادهاي ميان دولت‌هاي ساحلي مربوطه منعقدگرديده‌است. درمورد درياي مازندران قراردادهاي 1921 و 1940 تعيين‌كننده‌ي اين رژيم حقوقي، ‌يعني سهم برابر ايران و شوروي سابق، "پنجاه • پنجاه" است. قراردادهاي مزبور طبق اصول و موازين بين‌المللي، قراردادهايي ثبت‌شده و تعريف‌شده‌اند و چنين قراردادهايي در موارد مشابه مورد قبول رسمي و صدور احكام دادگاه بين‌المللي لاهه بوده‌است.
3-   بنا بر قبول اصل "جايگزيني دولت‌ و يا دولت‌ها" به جاي دولت قبلي، آن دولت و يا دولت‌هاي جداشده از دولت قبلي ناگزير از پذيرش تعهدات دولت طرف قراردادها هستند.
دولت‌هاي نوبنياد از دولت اتحاد جماهير شوروي سابق نيز بر اصول فوق از حقوق بين‌الملل (اصل جايگزيني دول) گردن نهادند و طبق بيانيه مورخ 21 دسامبر 1991، در شهر آلماتي، تمامي دولت‌هاي نوبنياد مزبور (دولت‌هاي مستقل مشترك‌المنافع) قبول و اجراي تعهدات ناشي از قراردادهاي شوروي سابق را تضمين كردند.
4-   به شرح فوق رژيم حقوقي درياي مازندران مشخص است، كه عبارت است از اصل تقسيم "پنجاه • پنجاه" يا حقوق متساوي و مالكيت مشاع ميان ايران و اتحاد جماهير شوروي سابق، و دولت‌هاي چهارگانه‌ در كناره‌ي درياي مازندران برخاسته از دامان اتحاد جماهير شوروري سابق بخواهند رژيم حقوقي در ميان خود را تعيين كنند و آن عبارت است از تقسيم سهم پنجاه درصدي اتحاد جماهير شوروي سابق در ميان آنها.

از اين رو هرگونه تخلف و توجيه و قبول طرح و نظريه‌اي كه بر اصل مزبور خدشه واردآورد، تجاوز آشكار بر حقوق ملت ايران و چونان سرسپردن به متجاوز بر حقوق آبي و ارضي ملت ايران مي‌باشد كه در خور پيگرد است.

http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/78-maaz5.html

@iranboom_ir
مباد كه تجربه‌ي تلخ بحرين تكرار شود...

(برگرفته از ماهنامه‌‌ي خواندني)

كار بر سرمالكيت اوقيانوس يخ بسته‌ي شمالي بالاگرفته است. چهار كشور روسيه، دانمارك، كانادا و آمريكا، خواهان سهم فزون‌تري از منافع نفت و گاز زير اين اوقيانوس هستند. روس‌ها با فرستادن يك زيردريايي كوچك و قراردادن پرچم كشور خود بر كف اين اوقيانوس، در پي محكم كردن ادعاي مالكيت خود هستند. در اين راستا، دولت كانادا، گرم در راه برپايي پايگاه نظامي در قطب شمال برداشته است و... در اين دنيا كه ملت‌هاي بيدار و زنده بر سر هر وجب از خاك خود و يا ادعا بر خاك، آماده‌ي هرگونه تلاش و كوشش تا پاي جنگ هستند، بسيار شگفت آور است كه دولت ايران با وجود 2 قرارداد با اعتبار 1921(دوستي) و 1940(بحرپيمايي) ميان ايران و دولت شوروي درباره‌ي مالكيت و حاكميت ايران بر 50 درصد از درياي مازندران، دودل شده است. كار اين دودلي را به جايي رسانيده‌اند كه به جاي كاربرد نام راستين اين دريا، يعني درياي مازندران يا درياي كاسپين، اصرار و ابرام به كاربرد نام مجعول "درياي خزر" را دارند. بر پايه‌ي اسناد انكار ناپذير، پنجاه درصد از دراي مازندران(به گونه‌ي مشاع)، دريد مالكيت و حاكميت ملت ايران قرار دارد. هرگونه چشم پوشي از اين حق ملت ايران، ضربه زدن به منافع ملي و در حكم تجزيه‌ي ايران است. كاري كه به دليل تغيير در حدود و ثغور كشور، نياز به تصويب مجلس شوراي اسلامي دارد. از يادنبريم كه هنگام امضاي قرارداد 1940، سفير كبير دولت اتحاد جماهير شوروي در تهران كه قرارداد را به نمايندگي از سوي دولت خود امضاء كرد. از وزير امور خارجه ايران "توقيرا" در خواست نمود كه اين دريا را به نام درياي "ايران و شوروي"(نه شوروي و ايران) بنامند كه مورد موافقت وزير امور خارجه‌ي دولت ايران قرار گرفت. كاري را نكنيم كه درسال 1349 درباره‌ي بحرين كردند و لعنت ابدي اين ملت را براي خود خريدند. نكته شايان توجه ديگر، بي توجهي به پيشينه‌ي تاريخي درياي مازندران است. برخلاف آن چه براي روشن سازي حق مردم ايران بر خليج فارس، از ديرباز تاكنون، انجام شده، براي نشان دادن اين واقعيت كه در آن روزگاراني كه حتا نامي از دولت‌ها و ملت‌هايي كه اكنون از درياي مازندران سهم خواهي مي كنند در ميان نبوده، كوششي به عمل نيامده است. براي پي بردن به اين امر كافي است پژوهش‌گران، عنوان Caspian Sea را به موتور جست و جو گرپايگاه اينترنتي گوگل بدهند تا به شمار شگفت انگيزي نقشه و نوشته تاريخي دست يابند كه همگي آن‌ها نشان دهنده‌ي آن است كه از سپيده دم تاريخ‌نگاري (و سپس نقشه كشي)، اين پهنه‌ي آبي به نام كاسپين ها كه تيره‌اي از اقوام كهن بوده‌اند ناميده مي شده است.
جست و جو در موتورهاي اينترنتي، صدها سند و نقشه را كه نشان دهنده‌ي ايراني بودن درياي مازندران از دوران كهن است، در اختيار ما مي گذارد.

http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/99-tajrobe-bahrein.html

__
لطفا به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید.
https://www.tg-me.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
رژیم حقوقی و قراردادهای بین المللی دریای مازندران
به کوشش: یوسف مسعودی
https://www.facebook.com/sokhananetarikhi/photos/a.1618159728245538.1073741843.116863998375126/1961207223940785/?type=3

@iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۱  امرداد، روز دریای مازندران
۲۱ امردادماه ۱۳۸۵ کنوانسیون حفاظت از محیط زیست دریای مازندران برای 5 کشور ساحلی لازم الاجرا و به عنوان روز دریای مازندران نام گذاری شد

http://isna.ir/photo/95050112500
امروز ٢١ امرداد روز ملى درياى مازندران
اكوسيستم باستانى و بى مانند
يك گونه فوك و گونه هاى ماهيهاى خاويارى، آزاد، مارماهى،كيلكا و ... منحصر به اين دريا هستند و همگى در معرض انقراض هميشگی

http://www.iranboom.ir/didehban/maaz.html

@iranboom_ir
سهم ایران در دریای مازندران.

دیده‌بان مازندران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz.html

@iranboom_ir
استاد دینانی : سهروردی، مظلوم ترین حکیم تاریخ است

دینانی، مظلوم‌ترین حکیم تاریخ ایران را سهروردی دانست و گفت: بسیار تاسف می‌خورم که در هشت قرن گذشته حکیم شهید سهروردی همچنان مغفول مانده است و تاسف می‌خورم که شخصیت بزرگی همچون حاجی سبزواری از سهروردی که در حلب به شهادت رسیده با عنوان «شیخ مقتول» یاد می‌کند.

این استاد دانشگاه ضمن تجلیل از پروفسور «هانری کربن» گفت: هانری کربن حق بزرگی بر گردن ما دارد چرا که کتاب‌های سهروردی را در اروپا منتشر کرده است.

دینانی ضمن ابراز تاسف از مهجوریت شیخ اشراق گفت: هیچ فیلسوفی در 14 قرن اخیر این ادعا را نکرده است که سهروردی می‌گوید: من احیا کننده حکمت خسروانی هستم. کیخسرو مردی الهی و حکیم بوده و پادشاه مستبد نبوده است. ما از تاریخ باستان خود اطلاع نداریم و همه پادشاهان را فاجر و منفور می‌پنداریم.

نویسنده کتاب ساحت سخن اصل حکمت را متعلق به ایران دانست و افزود: اصل حکمت متعلق به ایران و بخشی از هندوچین بوده و در غرب به هیچ وجه خبری از حکمت نبوده است و تنها شهر آتن از حکمت برخوردار بود.

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7117-sohrevardi-hakim-mazlom.html
___

 کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
یادداشتی از دکتر حکمت الله ملاصالحی؛ لکه‌های سیاه پاشیده بر دامن میراثیان

شرایط رقت‌بار و غم‌انگیزی که اینک مواریث مدنی و معنوی و مآثر تاریخی و محوطه‌های باستانی ما با آن دست درگریبان است و در معرض تخریب‌های گسترده پی به پی نابود می‌شوند در حافظه انسان ماجرای شاه افسانه‌ای یونان را تداعی می‌کند که به خاطر افزون‌طلبی‌ها و ثروت‌اندوزی‌های بی‌مهمیز و مهار شاهانه‌اش و تخریب‌های گسترده‌ای که به هنگام ساختن کاخ‌های شاهانه‌اش به جنگل‌های مقدس الهه دیمترا وارد آورده بود قهر و خشم الهه بر سرش فرود آمد و به بیماری جوع دچارش کرد وقتی دیگر چیزی برای خوردن و آشامیدن نیافت آنقدر از پیکر خویش خورد و آشامید تا آنکه مرگ درکامش گرفت و بمرد. چنین است قصه میراث‌خواران و متجاوزان به ناموس میراث و ملت و میهن خویش.

لکه‌هایی سیاه ننگ و آلوده‌ای را که در طول تاریخ بر دامن میراث و دامن میراثیان کشور پاشیدند و رفتند با آب زمزم و درحوض کوثر هم تطهیرشدنی و زدودنی نیست. سنگینی کابوس شوم این حضورها و تخریب‌ها همیشه بر شانه میراث و جامعه میراثیان میهن ما احساس می‌شود.

زخم‌های عمیق التیام‌ناپذیر و آسیب‌ها و تخریب‌ها و خسارت‌های جبران ناشدنی واردآمده در سالهای پیشین بر پیکر مواریث مدنی و معنوی و محوطه‌های باستانی و مآثر تاریخی و فرهنگی کشور متأسفانه و ناباورانه عمیق‌تر شده و آسیب‌ها و تخریب‌ها وسعت بیشتر نیز یافته‌اند. تجاوز و تخریب و تطاول محوطه‌های باستانی و آسیب رساندن و نابودکردن حجم عظیمی از کنده‌نگاره‌های بی‌بدیل کشور و برکندن و سرقت کتیبه‌ها و کاشی‌ها از پیشانی بنا‌ها و پیکر بافت‌های تاریخی شهر‌ها و روستاهای میهن ما، بویژه پایتخت-شهر تهران، از جمله مظاهر و مصادیق غم‌انگیز و تأسف‌بار یک انحطاط عظیم و آشکار فرهنگی و اجتماعیست که جامعه معاصر ما با آن دست درگریبان است و پرشتاب و بی‌مهار به‌سوی یک قهقرای عظیم فرهنگی می‌تازد. متأسفانه در برهه‌ها و مقاطع بی‌خبری و غفلت‌زدگی و برزخ بی‌تاریخی زمینه برای هر اتفاق خطرناک و مهلکی مستعد و فراهم است.

صفت «برزخ بی‌تاریخی» یک مفهوم نظری و انتزاعی و استعاره‌ای از یک واقعیت اجتماعی یا رویداد تاریخی و پدیده فرهنگی نیست. واقعیتیست عینی و ملموس و محسوس که بار‌ها در مقاطع مختلف تاریخی آن را زیسته و آزموده‌ایم. فلسفه‌های تاریخ و علوم تاریخی و انسان‌شناختی و باستان‌شناختی در وصف و تعریف و معرفی چنین دوره‌ها و مقاطع تاریخی و فرهنگی از مفاهیم و تعابیر متفاوتی استفاده برده‌اند. مفاهیمی به مانند دوره‌های گسست و ظلمت و فترت و رکود و خلاء و افول یا انحطاط فرهنگی یا دوره کمیت‌زدگی و سیطره کمیت و سروری فرمالیسیم و حجم گرایی و تعابیر دیگر از این نوع هرکدام بار معنایی ویژه خود را بر شانه می‌کشند و مهرهای تأییدی هستند بر موقعیت‌ها و شرایط خاص و تاحدی نامتعارف تاریخی و فرهنگی و مدنی و معنوی.

http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/16513-lake-siah-pashide-bar-daman-mirasian.html

@iranboom_ir
دیده‌بان دریای مازندران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz.html


کسی برای دریای مازندران گریه نمی‌کند...
۲۱ امردادماه روزیست که همه موضوعات زیست‌محیطی به کناری می‌رود و بحث دریای مازندران داغ می‌شود؛ بزرگترین دریاچه دنیا که وسعتش موجب شده آن را دریا بنامند و برای خودش روز جهانی داشته باشد.
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/13541-kasi-baraye-darya-mazandaran-gerye.html


بررسی بحران زیست‌محیطی خزر-۱ / پس‌روی چشمگیر دریا از ساحل گلستان/فسیل‌های زنده خزر درخطر انقراض
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/16448-khabar-950214-015.html


مادر دریای مازندران می‌میرد؟!
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/13841-1393-06-18-08-54-07.html


گونه‌های نادر دریای مازندران در مسیر انقراض - ریه‌های آلوده دریای مازندران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/13540-gone-nader-darya-mazandaran.html


چرا از آمارهای فاجعه دریای مازندران تب نمی‌کنیم!؟
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/15873-dahomin-hama-darya-maaz-940705.html


حیات فوک خزری نیازمند تعامل کشورهای حاشیه دریای مازندران / شکار و آلودگی ها، تنها پستاندار دریای مازندران را تهدید می کند
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/14375-1393-08-05-04-04-47.html


زخم درشت آلودگی بر چهرۀ زیبای دریای مازندران (خزر)
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/5650-zakhm-dorosht-alodegi-bar-chehre-ziba-darya-mazandaran.html


زباله؛ ارمغان گردشگری برای دریای مازندران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/4499-zobale-armaghan-gardeshgari-maaz.html

جریان فاضلاب در کام بزرگ‌ترین دریاچه جهان
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/13901-1393-06-22-09-02-20.html


تهدیدات زیست‌محیطی دریای مازندران و ضرورت همکاری‌ منطقه‌ای
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/11048-tahdidat-zist-mohiti-darya-mazandaran.html


افزایش نمک دریای مازندران با آب شیرین‌کن‌ها
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/10698-1392-08-10-15-04-48.html


خطر در بیخ گوش زیست بوم (اکوسیستم) دریای مازندران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/10801-1392-08-21-10-07-40.html


گزارش معاون دریایی سازمان محیط زیست درباره اکو سیستم دریای مازندران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/10704-1392-08-10-15-20-46.html


آلودگی‌ها، خزر را تهدید می‌کند
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5311-alodegi-khaar-ra-tahdid.html


کاهش آبدهی رودخانه‌های حوزه دریای مازندران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/6072----------90-89.html


اما و اگرهای طرح انتقال آب دریای مازندران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/4656-ama-agar-tarhenteghal-aab-maaz.html

فعالیت‌های نفتی همسایگان در خزر در سایه ضعف دیپلماسی
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/1141-zistboom-mazandaran.html


آلودگی شمال دریای مازندران بالاست
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/688-alodeghi-darya-maaz.html


کاهش 1.2 متری تراز آب دریای مازندران در شهریور 94
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/16506-khabar-950228-009.html


آیا سازمان محیط زیست زیر بار احداث پالایشگاه در "میانکاله" رفته است؟!
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5006-aya-sazeman-mohit-zist-palayeshgah-miankale.html


حرکت لکه‌های نفتی در دریای مازندران از جمهوری اران به سمت ایران
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/4010-harakat-lake-nafti-baku-iran.html


مرگ دسته‌جمعی ماهیان در دریای خزر
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/1762-marg-daste-jamei-mahi-maaz.html


نگرانی از بالا آمدن آب خزر
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/1209-negarani-az-bala-aamadan-maaz.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir/23933
___
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
سنگ‌هایی در مسیر ثبت جهانی «هگمتانه»!
https://www.isna.ir/news/1403051510174/

تخریب شبستان داخلی مسجد کازرونی اصفهان
https://www.isna.ir/news/1403051912596/

اشیای موزه‌ای چگونه مستند می شوند؟/مقایسه موزه ملی و ملک
https://www.mehrnews.com/news/6180538/

کشف ۲۸ قلم شیء تاریخی مربوط به دوره‌های اشکانی و ساسانی
https://www.mehrnews.com/news/6185974/

انسان‌ها ۴۰۰ هزار سال پیش به شکار حیوانات بزرگ تمایل داشتند
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1514226

باستان‌شناسان چرا سراغ «نقش رستم» رفته‌اند؟
https://www.isna.ir/news/1403051711638/

گودال‌هایی که در جای جای دارابگرد حفر می‌شوند
https://www.yjc.ir/fa/news/8796268/

مرمت شلخته چهارتاقی تاریخی
https://www.isna.ir/news/1403051610692/

یادگار ۲۰ سال حصر
https://www.isna.ir/news/1403051912458/


@iranboom_ir
darya-mazandaran.pdf
138.7 KB
کتاب الکترونیکی «حقوق تاریخی ایران در دریای مازندران (کاسپین)»

نویسنده: دکتر هوشنگ طالع و عبدالله مراد علی بیگی

انتشارات آرمانخواه

http://www.iranboom.ir/didehban/maaz.html

@iranboom_ir
بر پایه دو قرارداد 1921 (مودت) و 1940 (بحرپیمایی و تجارت) میان ایران و شوروی:
50 درصد از دریای مازندران در مالکیت ملت ایران است
پذیرس سهم کم‌تر از 50 در صد در دریای مازندران در حکم تجزیه‌ی ایران است

@iranboom_ir
️تبعيد ده ساله دکتر مصدق

۲۰ اَمُرداد 1335 معلوم شد كه اقامت دكتر محمد مصدق در روستاي احمد آباد كرج (ناحیه ساوجبلاغ)، تبعيد ـ تبعيد غيرقانوني ـ خواهد بود و وي در آنجا تحت نظر ماموران انتظامی (ژاندارمری) خواهد بود و بدون اجازه مقامات دولتی حق خروج از اين روستا را نخواهد داشت.

دكتر مصدق سیزدهم امرداد(7 روز پيش از اين)در آستانه سپري شدن دوران سه ساله محكوميتش به زندان،كه وی و ساير روشنفكران و وطندوستان آن را یک ظلم عِیان خوانده اند از زندان به روستاي احمد آباد منتقل شده بود. دکتر مصدق ۱۶ روز پيش از اتمام سه سال زندان به احمد آباد منتقل شده بود،زیراکه مقامات وقت نمی خواستند که پس از پایان دوران محکومیت و آزادشدن از زندان،دوباره اورا بگیرند و تبعید کنند که واکنش داخلی و جهانی داشت،زندانی را می شود به هر نقطه منتقل کرد ولی تبعید یک فرد آزاد نیاز به محاکمه و حکم قاضی دارد.
مصدق بدون اين كه از سوی يک مرجع قضایی محكوم به تبعيد شده باشد تا پايان عُمر (اسفند ماه ۱۳۴۵) به مدت ۱۰ سال و ۷ ماه در اين روستا درتبعيد غيرقانونی و حَصر بود آرامگاه مصدق در احمدآباد قرار دارد.
تاربرگ امروز در تاریخ / دکتر کیهایی زاده
@iranboom_ir
کتاب《جزایر بحرین》
بررسی حقوقی و دیپلماتیک مناقشه ایران و انگلیس

نوشته: شادروان فریدون آدمیت
برگردان: علیرضا پلاسید
‌‌
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
2024/09/22 14:21:30
Back to Top
HTML Embed Code: