ابوالحسن نجفی (۷ تیر ۱۳۰۸ در نجف – ۲ بهمن ۱۳۹۴ درتهران)، زبانشناس و مترجم ایرانی بود. او عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و دبیری مجلهٔ ادبیات تطبیقی را بر عهده داشت. عمده فعالیتهای ادبی و علمی او در حوزهٔ ترجمهٔ متون ادبی، ویرایش، زبانشناسی و وزن شعر فارسی است. نجفی یکی از دقیقترین دایرهها را برای طبقهبندی وزن شعر فارسی تدوین کرده که به «دایرهٔ نجفی» معروف است.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
برخی از آثار تألیفی استاد عبارتند از: مبانی زبانشناسی و کاربرد آن در زبان فارسی، وظیفۀ ادبیات، غلط ننویسیم (فرهنگ دشواریهای زبان فارسی) و فرهنگ فارسی عامیانه. وی همچنین ترجمههای متعددی دارد که برخی از آنهاست: شازدهکوچولو (آنتوان دو سنت اگزوپری)، شیطان و خدا (ژان پل سارتر)، گوشهنشینان آلتونا (ژان پل سارتر)، ضدخاطرات (آندره مالرو)، خانوادۀ تیبو (روژه مارتن دوگار)، بیست و یک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه، بچههای کوچک قرن (کریستیان روشفور)، شنبه و یکشنبه در کنار دریا (روبر مرل)، کالیگولا (آلبر کامو)، ادبیات چیست؟ (ژان پل سارتر)، استاد تاران (آرتور آدامُف)، همان طور که بودهایم (آرتور آدامُف)، پرندگان میروند در پرو میمیرند (رومن گاری)، ژان پل سارتر (هِنری پیر)، دربارۀ نمایش (ژان پل سارتر)، نژاد و تاریخ (کلود لوی استروس)، نویسندگان معاصر فرانسه (برگزیدۀ داستانهای کوتاه)، وعدهگاه شیر بلفور (ژیل پرو)، عیش و نیستی (تیری مونیه) و گمگشته (ژیل پرو).
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/16003-abolhasan-najafi-dar-gozasht-9411.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
برخی از آثار تألیفی استاد عبارتند از: مبانی زبانشناسی و کاربرد آن در زبان فارسی، وظیفۀ ادبیات، غلط ننویسیم (فرهنگ دشواریهای زبان فارسی) و فرهنگ فارسی عامیانه. وی همچنین ترجمههای متعددی دارد که برخی از آنهاست: شازدهکوچولو (آنتوان دو سنت اگزوپری)، شیطان و خدا (ژان پل سارتر)، گوشهنشینان آلتونا (ژان پل سارتر)، ضدخاطرات (آندره مالرو)، خانوادۀ تیبو (روژه مارتن دوگار)، بیست و یک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه، بچههای کوچک قرن (کریستیان روشفور)، شنبه و یکشنبه در کنار دریا (روبر مرل)، کالیگولا (آلبر کامو)، ادبیات چیست؟ (ژان پل سارتر)، استاد تاران (آرتور آدامُف)، همان طور که بودهایم (آرتور آدامُف)، پرندگان میروند در پرو میمیرند (رومن گاری)، ژان پل سارتر (هِنری پیر)، دربارۀ نمایش (ژان پل سارتر)، نژاد و تاریخ (کلود لوی استروس)، نویسندگان معاصر فرانسه (برگزیدۀ داستانهای کوتاه)، وعدهگاه شیر بلفور (ژیل پرو)، عیش و نیستی (تیری مونیه) و گمگشته (ژیل پرو).
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/16003-abolhasan-najafi-dar-gozasht-9411.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
آب برای همه
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 64، سال نهم، آذر و دی 1389، رویه 34
مهندس احمد آل یاسین
در قطعنامه هزاره سازمان ملل در سال 2000 در نیویورک و با حضور 150 نفر رؤسای کشورهای جهان آمده است که آن تعداد از مردم جهان که از دسترسی به آب آشامیدنی محرومند باید تا سال 2015 به نصف برسد.
نشست جهانی آب در سال 2002 ژوهانسبورگ هدف جدیدتری را عنوان کرد به این عبارت که آن تعداد از مردم جهان محروم از دسترسی به حداقل بهداشت تا سال 2015 باید به نصف کاهش پیدا کند.
تصمیمات کلیدی حوزه مدیریت یکپارچه منابع آب مربوط میشود به تعیین گروهها، طبقات و صنوف بهرهبردار برای بهرهمند شدن از آب و اینکه چه کسانی برای تأمین، انتقال و تخصیص آب تصمیم میگیرند و به چه کسانی آب تحویل میشود، چگونه، از کجا، به چه وسیله و در چه هنگام؟
چالشهای مدیریت یکپارچه منابع آب، به طور عمده با نوع اسکان و استقرار طبقات مردم تفاوت میکند، طیف انواع اسکان از کپر نشینها تا تک خانههای پراکنده روستاهای دور افتاده، خانههای روستاهای آبادتر تا خانهها و ویلاهای شهرهای کوچک، شهرهای متراکم و شلوغ و کلان شهرها تغییر میکند. بیش از 50 درصد جمعیت و اقتصاد جهان در شهرها متمرکز است و امروز بیش از 400 شهر جهان هر یک با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر چالش ویژهای را پیش رو قرار میدهد.
در سطح جهان برای منابع آب متقاضیان بیشماری برای آب آشامیدنی، آب بهداشتی، آب برای تولیدات غذایی، آب برای انرژی و مصارف صنعتی و همچنین آب برای مقاصد طبیعی و زیست محیطی وجود دارد. منابع آب جهان محدود و با توزیع نابرابر و غیر یکنواخت همراه است. این موضوع مدیریت منابع آب را بخصوص برای مدیران و تصمیم گیران که با چالش مدیریت و توسعه منابع آب در ارتباط با توسعه پایدار از یک طرف و فشارهای توسعه اقتصادی، افزایش جمعیت و تغییر اقلیم از طرف دیگر روبهرو هستند، دشوارتر میکند.
در ایران هم برای منابع محدود آب متقاضیان زیادی برای آب آشامیدنی، آب بهداشتی، تولید موادغذایی، تولید انرژی و مصارف صنعتی و همچنین برای مقاصد طبیعی و زیست محیطی وجود دارد و مدیریت یکپارچه آب در ایران با رعایت موازین و اصول حفظ توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست کشور، از مدیریتهای بسیار دشوار، احساس و بحثبرانگیز است که باید با دقت، موشکافی، باریکبینی طراحی، نقد و اجرا شود و در طول بهرهبرداری و ارائه خدمات و تسهیلات پیاپی مورد بازبینی، فرابینی و اصلاح قرار گیرد.
به این مناسبت چهار سازوکار (مکانیسم) متفاوت که از طریق آنها مدیریت یکپارچه آب و توسعه میتواند نقش مؤثری در رشد پایدار و کاهش فقر ایفا کند، به شرح زیر تعریف میشود:
اول، وجود منابع آب همراه با تاسیسات زیربنایی مثل سدهای مخزنی، شبکه انتقال بین حوضهای که تامینکننده نیازهای محلی، ناحیهای و ملی بوده و کمدرآمدها و ثروتمندان، به کفایت بهرهمند شوند.
دوم، تعیین منابع آب کمدرآمدها که از اهمیت زیادی برخوردار است، این منابع برای بهبود کیفیت و کمیت به سرمایهگذاری در حوضههای دورافتاده نیاز دارد تا آب مورد نیاز طبقه فقیر که معمولاً در مناطق کمتر آباد ساکن هستند تامین شود.
سوم، خدمات گسترده تامین آب و آبرسانی برای بهبود درجه کارایی و بهرهوری تاسیسات آبرسانی و توزیع جامعه بهرهبرداران شهری و صنعتی و شبکههای آبیاری، به طوری که نیاز همگان از جمله طبقه محروم تامین شود.
چهارم، خدمات تامین آب گروههای کمدرآمد، شامل آب آشامیدنی و تامین بهداشت به کمک وضع تعرفههای منصفانه توأم با یارانههای دولتی
تحقق چهار سازوکار فوقالذکر نقش مهمی در دستیابی به هدفهای هزاره ایفا میکند. در بیشتر کشورهای در حال توسعه استراتژیهای کاهش فقر آب شامل هر 4 اقدام فوق میباشد.
حق دسترسی به آب برای طبقات محروم به معنای تحویل آب مجانی نیست، بلکه باید بهای آن قابل تحمل بوده، آب سالم و به اندازه کافی دست یافتنی باشد.
با قبول حق دسترسی به آب یا حقابه (Water Right)، همانطور که آب یک کالای اقتصادی است، یک کالای اجتماعی و فرهنگی هم میباشد.
هر پرداختی برای خدمات آب باید بر پایه اصول عدالت و برابری استوار باشد و این اطمینان وجود داشته باشد که کلیه خدمات مربوطه چه از طریق بخش خصوصی یا بخش دولتی برای همگان، بهویژه طبقه محروم قابل تحمل و قابل پرداخت باشد.
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/14625-aab-baraye-hame.html
____
به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 64، سال نهم، آذر و دی 1389، رویه 34
مهندس احمد آل یاسین
در قطعنامه هزاره سازمان ملل در سال 2000 در نیویورک و با حضور 150 نفر رؤسای کشورهای جهان آمده است که آن تعداد از مردم جهان که از دسترسی به آب آشامیدنی محرومند باید تا سال 2015 به نصف برسد.
نشست جهانی آب در سال 2002 ژوهانسبورگ هدف جدیدتری را عنوان کرد به این عبارت که آن تعداد از مردم جهان محروم از دسترسی به حداقل بهداشت تا سال 2015 باید به نصف کاهش پیدا کند.
تصمیمات کلیدی حوزه مدیریت یکپارچه منابع آب مربوط میشود به تعیین گروهها، طبقات و صنوف بهرهبردار برای بهرهمند شدن از آب و اینکه چه کسانی برای تأمین، انتقال و تخصیص آب تصمیم میگیرند و به چه کسانی آب تحویل میشود، چگونه، از کجا، به چه وسیله و در چه هنگام؟
چالشهای مدیریت یکپارچه منابع آب، به طور عمده با نوع اسکان و استقرار طبقات مردم تفاوت میکند، طیف انواع اسکان از کپر نشینها تا تک خانههای پراکنده روستاهای دور افتاده، خانههای روستاهای آبادتر تا خانهها و ویلاهای شهرهای کوچک، شهرهای متراکم و شلوغ و کلان شهرها تغییر میکند. بیش از 50 درصد جمعیت و اقتصاد جهان در شهرها متمرکز است و امروز بیش از 400 شهر جهان هر یک با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر چالش ویژهای را پیش رو قرار میدهد.
در سطح جهان برای منابع آب متقاضیان بیشماری برای آب آشامیدنی، آب بهداشتی، آب برای تولیدات غذایی، آب برای انرژی و مصارف صنعتی و همچنین آب برای مقاصد طبیعی و زیست محیطی وجود دارد. منابع آب جهان محدود و با توزیع نابرابر و غیر یکنواخت همراه است. این موضوع مدیریت منابع آب را بخصوص برای مدیران و تصمیم گیران که با چالش مدیریت و توسعه منابع آب در ارتباط با توسعه پایدار از یک طرف و فشارهای توسعه اقتصادی، افزایش جمعیت و تغییر اقلیم از طرف دیگر روبهرو هستند، دشوارتر میکند.
در ایران هم برای منابع محدود آب متقاضیان زیادی برای آب آشامیدنی، آب بهداشتی، تولید موادغذایی، تولید انرژی و مصارف صنعتی و همچنین برای مقاصد طبیعی و زیست محیطی وجود دارد و مدیریت یکپارچه آب در ایران با رعایت موازین و اصول حفظ توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست کشور، از مدیریتهای بسیار دشوار، احساس و بحثبرانگیز است که باید با دقت، موشکافی، باریکبینی طراحی، نقد و اجرا شود و در طول بهرهبرداری و ارائه خدمات و تسهیلات پیاپی مورد بازبینی، فرابینی و اصلاح قرار گیرد.
به این مناسبت چهار سازوکار (مکانیسم) متفاوت که از طریق آنها مدیریت یکپارچه آب و توسعه میتواند نقش مؤثری در رشد پایدار و کاهش فقر ایفا کند، به شرح زیر تعریف میشود:
اول، وجود منابع آب همراه با تاسیسات زیربنایی مثل سدهای مخزنی، شبکه انتقال بین حوضهای که تامینکننده نیازهای محلی، ناحیهای و ملی بوده و کمدرآمدها و ثروتمندان، به کفایت بهرهمند شوند.
دوم، تعیین منابع آب کمدرآمدها که از اهمیت زیادی برخوردار است، این منابع برای بهبود کیفیت و کمیت به سرمایهگذاری در حوضههای دورافتاده نیاز دارد تا آب مورد نیاز طبقه فقیر که معمولاً در مناطق کمتر آباد ساکن هستند تامین شود.
سوم، خدمات گسترده تامین آب و آبرسانی برای بهبود درجه کارایی و بهرهوری تاسیسات آبرسانی و توزیع جامعه بهرهبرداران شهری و صنعتی و شبکههای آبیاری، به طوری که نیاز همگان از جمله طبقه محروم تامین شود.
چهارم، خدمات تامین آب گروههای کمدرآمد، شامل آب آشامیدنی و تامین بهداشت به کمک وضع تعرفههای منصفانه توأم با یارانههای دولتی
تحقق چهار سازوکار فوقالذکر نقش مهمی در دستیابی به هدفهای هزاره ایفا میکند. در بیشتر کشورهای در حال توسعه استراتژیهای کاهش فقر آب شامل هر 4 اقدام فوق میباشد.
حق دسترسی به آب برای طبقات محروم به معنای تحویل آب مجانی نیست، بلکه باید بهای آن قابل تحمل بوده، آب سالم و به اندازه کافی دست یافتنی باشد.
با قبول حق دسترسی به آب یا حقابه (Water Right)، همانطور که آب یک کالای اقتصادی است، یک کالای اجتماعی و فرهنگی هم میباشد.
هر پرداختی برای خدمات آب باید بر پایه اصول عدالت و برابری استوار باشد و این اطمینان وجود داشته باشد که کلیه خدمات مربوطه چه از طریق بخش خصوصی یا بخش دولتی برای همگان، بهویژه طبقه محروم قابل تحمل و قابل پرداخت باشد.
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/14625-aab-baraye-hame.html
____
به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
استاد منوچهر مرتضوی (۶ تیر ماه ۱۳۰۸ - ۹ تیرماه ۱۳۸۹)
رسولان ضمیر راز گو
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7851-rasolan-zamir-raz-goo.html
@iranboom_ir
رسولان ضمیر راز گو
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7851-rasolan-zamir-raz-goo.html
@iranboom_ir
استاد منوچهر مرتضوی (۶ تیر ماه ۱۳۰۸ - ۹ تیرماه ۱۳۸۹)
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/41112
استاد منوچهر مرتضوی، ششم تیر ماه ۱۳۰۸ شمسی در محله ششگلان تبریز دیده به جهان گشود. وی پس از گرفتن دکترای زبان و ادبیات فارسی دست به تحقیق و مطالعه در ادبیات ایران زد.
استاد منوچهر مرتضوی روز چهارشنبه، نهم تیرماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۱ صبح به علت بیماری و کهولت سن در ۸۱ سالگی در منزل شخصی اش در تبریز از دنیا رفت.
یادش گرامی و روانش شاد باد.
@iranboom_ir
استاد منوچهر مرتضوی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2518-ostad-manochehr-mortazavi.html
روانشاد منوچهر مرتضوی؛ بنیادگذار بازشناسی هویت ایرانی اسلامی آذربایجان
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2520-motazavi-bonyad-gozar-baz
یادنامه حافظ شناس بزرگ دکترمنوچهرمرتضوی درتبریز تدوین شد
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/4121-yadname-dr-mrotazavi-dar-tabriz.html
به کوشش توفیق سبحانی - یادنامهٔ منوچهر مرتضوی منتشر میشود
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/7583-yadname-dr-manochehr-mortazavi.html
با یاد دکتر منوچهر مرتضوی - مردی که به غربت نباخت
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7666-manochehr-mortazavi-mardi-ke-be-hjorbat-nabakht.html
زبان دیرین آذربایجان
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/3777-zaban-dirin-azarbaijan.html
زبان آذربایجان - دکتر منوچهر مرتضوی
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/2677-zaban-azarbaijan-mortazavi.html
رسولان ضمیر راز گو
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7851-rasolan-zamir-raz-goo.html
بزرگداشت شادروان دکتر منوچهر مرتضوی در شهر کتاب برگزار شد
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/7526-bozorgdasht-dr-mortazavi-bargozar-shod.html
بزرگداشت زنده یاد دکتر منوچهر مرتضوی در شهر کتاب
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/7547-bozorgdasht-dr-mortazavi-shahr-ketab.html
@iranboom_ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/41112
استاد منوچهر مرتضوی، ششم تیر ماه ۱۳۰۸ شمسی در محله ششگلان تبریز دیده به جهان گشود. وی پس از گرفتن دکترای زبان و ادبیات فارسی دست به تحقیق و مطالعه در ادبیات ایران زد.
استاد منوچهر مرتضوی روز چهارشنبه، نهم تیرماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۱ صبح به علت بیماری و کهولت سن در ۸۱ سالگی در منزل شخصی اش در تبریز از دنیا رفت.
یادش گرامی و روانش شاد باد.
@iranboom_ir
استاد منوچهر مرتضوی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2518-ostad-manochehr-mortazavi.html
روانشاد منوچهر مرتضوی؛ بنیادگذار بازشناسی هویت ایرانی اسلامی آذربایجان
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2520-motazavi-bonyad-gozar-baz
یادنامه حافظ شناس بزرگ دکترمنوچهرمرتضوی درتبریز تدوین شد
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/4121-yadname-dr-mrotazavi-dar-tabriz.html
به کوشش توفیق سبحانی - یادنامهٔ منوچهر مرتضوی منتشر میشود
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/7583-yadname-dr-manochehr-mortazavi.html
با یاد دکتر منوچهر مرتضوی - مردی که به غربت نباخت
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7666-manochehr-mortazavi-mardi-ke-be-hjorbat-nabakht.html
زبان دیرین آذربایجان
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/3777-zaban-dirin-azarbaijan.html
زبان آذربایجان - دکتر منوچهر مرتضوی
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/2677-zaban-azarbaijan-mortazavi.html
رسولان ضمیر راز گو
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7851-rasolan-zamir-raz-goo.html
بزرگداشت شادروان دکتر منوچهر مرتضوی در شهر کتاب برگزار شد
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/roidad-haye-farhangi/7526-bozorgdasht-dr-mortazavi-bargozar-shod.html
بزرگداشت زنده یاد دکتر منوچهر مرتضوی در شهر کتاب
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/7547-bozorgdasht-dr-mortazavi-shahr-ketab.html
@iranboom_ir
Telegram
ایران بوم
استاد منوچهر مرتضوی (۶ تیر ماه ۱۳۰۸ - ۹ تیرماه ۱۳۸۹)
رسولان ضمیر راز گو
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7851-rasolan-zamir-raz-goo.html
@iranboom_ir
رسولان ضمیر راز گو
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7851-rasolan-zamir-raz-goo.html
@iranboom_ir
امیرهمایون خرم (۹ تیر ۱۳۰۹ بوشهر- ۲۸ دی ۱۳۹۱ تهران)، نوازندهٔ ویولن، موسیقیدان و آهنگساز برجسته موسیقی ایرانی بود. او یکی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی ایران بود.
یادش گرامی
@iranboom_ir
یادش گرامی
@iranboom_ir
به یاد استاد خرم، به مناسبت سالروز زادروز شادروان همایون خرم
امیرهمایون خرم در نهم تیرماه سال ۱۳۰۹ در شهر بوشهر به دنیا آمد.
وی نوازنده ویولن، موسیقی دان و آهنگساز موسیقی ایرانی و یکی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی ایران بود.
از آنجا که مادرش از شیفتگان موسیقی اصیل ایرانی بود و از بین مقامهای موسیقی ایرانی، به دستگاه همایون علاقهای وافر داشت، نام همایون را برای فرزند خود انتخاب کرد.
خرم در سن 10 سالگی به مکتب استاد صبا راه یافت و چند سال بعد به عنوان نوازندهٔ 14 ساله، در رادیو به تنهایی به اجرا پرداخت. بعدها در بسیاری از برنامههای موسیقی رادیو، خصوصاً در برنامه گلها، به عنوان آهنگساز، تکنواز ویولن و رهبر ارکستر آثاری ارزشمند ارائه داد.
ساز همایون خرم سازی پر صلابت، سنگین و عاری از هر نوع خودنمایی بود.
قدر مسلم اینکه بخش گستردهای از آثار خرم حافظه موسیقایی حداقل سه نسل از ایرانیان را در سیطره خود دارد. دشوار میشود ایرانی را یافت که نتواند ترانه "امشب در سر شوری دارم " را زمزمه کند. گر چه باید تأکید کرد که اعتبار خرم هرگز در ترانههای ساده و همه پسندش خلاصه نمیشد و نمیشود. کارهای ارکستری او که غالباً جملهبندیهایی مرکب و پیچیده توأم با ضرب آهنگهای بسیار متنوع دارند نمونههای گاه سمفونی گونه ایی از موسیقی ایرانی به دست میدهند که کمتر آهنگسازی یارای برابری با آنها را داشته است. خرم با تواناترین و حرفه ایترین خوانندگان دوران دو دهه طلایی موسیقی ایران همکاری نزدیک داشته است.
حسین قوامی، الهه، مرضیه، گلوریا روحانی، دلکش، شجریان، گلپا و ایرج از آن جملهاند.
با این حال نباید از یاد برد که " پروین زهرایی منفرد" تا چندین سال خواننده انحصاری آثار خرم محسوب میشد. سنگینی و بی پیرایگی صدای پروین قرینه سنگینی و بی پیرایگی ساز و نغمه خرم بود. علیرغم آن که برخی از کارهای خرم با صدای خوانندگان دیگر بازخوانی شده است، مشکل میتوان گفت که درخشش و ظرافت بازخوانیها به پای اجراهای گذشته میرسد. طی بیش از سه دهه تدریس، جوانان بسیاری از محضر درس خرم بهرمند شدند که امروز امانتدار مکتب استاد خود هستند. اما خرم در مصاحبهای با علی دهباشی در نشریه بخارا از مانی فرضی، پژمان پورزند و بابک شهرکی به عنوان زبده ترین شاگردان خود نام میبرد.
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
امیرهمایون خرم در نهم تیرماه سال ۱۳۰۹ در شهر بوشهر به دنیا آمد.
وی نوازنده ویولن، موسیقی دان و آهنگساز موسیقی ایرانی و یکی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی ایران بود.
از آنجا که مادرش از شیفتگان موسیقی اصیل ایرانی بود و از بین مقامهای موسیقی ایرانی، به دستگاه همایون علاقهای وافر داشت، نام همایون را برای فرزند خود انتخاب کرد.
خرم در سن 10 سالگی به مکتب استاد صبا راه یافت و چند سال بعد به عنوان نوازندهٔ 14 ساله، در رادیو به تنهایی به اجرا پرداخت. بعدها در بسیاری از برنامههای موسیقی رادیو، خصوصاً در برنامه گلها، به عنوان آهنگساز، تکنواز ویولن و رهبر ارکستر آثاری ارزشمند ارائه داد.
ساز همایون خرم سازی پر صلابت، سنگین و عاری از هر نوع خودنمایی بود.
قدر مسلم اینکه بخش گستردهای از آثار خرم حافظه موسیقایی حداقل سه نسل از ایرانیان را در سیطره خود دارد. دشوار میشود ایرانی را یافت که نتواند ترانه "امشب در سر شوری دارم " را زمزمه کند. گر چه باید تأکید کرد که اعتبار خرم هرگز در ترانههای ساده و همه پسندش خلاصه نمیشد و نمیشود. کارهای ارکستری او که غالباً جملهبندیهایی مرکب و پیچیده توأم با ضرب آهنگهای بسیار متنوع دارند نمونههای گاه سمفونی گونه ایی از موسیقی ایرانی به دست میدهند که کمتر آهنگسازی یارای برابری با آنها را داشته است. خرم با تواناترین و حرفه ایترین خوانندگان دوران دو دهه طلایی موسیقی ایران همکاری نزدیک داشته است.
حسین قوامی، الهه، مرضیه، گلوریا روحانی، دلکش، شجریان، گلپا و ایرج از آن جملهاند.
با این حال نباید از یاد برد که " پروین زهرایی منفرد" تا چندین سال خواننده انحصاری آثار خرم محسوب میشد. سنگینی و بی پیرایگی صدای پروین قرینه سنگینی و بی پیرایگی ساز و نغمه خرم بود. علیرغم آن که برخی از کارهای خرم با صدای خوانندگان دیگر بازخوانی شده است، مشکل میتوان گفت که درخشش و ظرافت بازخوانیها به پای اجراهای گذشته میرسد. طی بیش از سه دهه تدریس، جوانان بسیاری از محضر درس خرم بهرمند شدند که امروز امانتدار مکتب استاد خود هستند. اما خرم در مصاحبهای با علی دهباشی در نشریه بخارا از مانی فرضی، پژمان پورزند و بابک شهرکی به عنوان زبده ترین شاگردان خود نام میبرد.
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
فرونشست زمین در دشتهای ایران افزایشی شد
در اکثر دشتهای ایران که که در آنها کشاورزی به طور گسترده انجام میشود و وابسته به منابع آب زیرزمینی است پدیده فرونشست با شدت متفاوت در حال پیشرفت است.
در برخی استانها مثل استان یزد نرخ فرونشست کاهش پیدا کرده و در استانهایی مثل خراسان رضوی، تهران، قزوین، کرمان، فارس و اصفهان همچنان فرونشست با نرخ بالا مشاهده میشود.
tn.ai/3113469
@iranboom_ir
در اکثر دشتهای ایران که که در آنها کشاورزی به طور گسترده انجام میشود و وابسته به منابع آب زیرزمینی است پدیده فرونشست با شدت متفاوت در حال پیشرفت است.
در برخی استانها مثل استان یزد نرخ فرونشست کاهش پیدا کرده و در استانهایی مثل خراسان رضوی، تهران، قزوین، کرمان، فارس و اصفهان همچنان فرونشست با نرخ بالا مشاهده میشود.
tn.ai/3113469
@iranboom_ir
همایون خرم - سروده بانو هما ارژنگی
ای همایون فال و خرم روزگار
پا نهادی عاقبت در کوی یار
پر گشودی از حضیض خاکدان
چون هما تا منزل افلاکیان
سینه ات آتشگهی جانسوز بود
کز لهیب عشق هرمش می فزود
نغمه ها، در سیم ها، جاری چو رود
شرح حال آن دل دیوانه بود
چون به سیم ساز مضطر می زدی،
بر رگ جانش چو نشتر می زدی،
خشک چوبش از تو معنا میگرفت
ناله اش راه ثریا میگرفت
آتشی در سینه صاحب دلان
شعله گون،سر می زدی تا اسمان
گاه با گلها،تو تنها می شدی*
یا چنان اشکی،هویدا می شدی *
گاه دنبال پری واری غریب *
رهسپار چشمه ساران فریب
گاه نالیدی ز رسوایی دل *
از غم عشق و شکیبایی دل
گاه از شادی به بزم اختران *
ماه و پروین را شدی همداستان
اینک ان مهتاب ها، یار تو اند
ماه و پروین ها، هوادار تو اند
چون که رستی از پلیدی های خاک،
پر گشودی بر جهانی تابناک،
روزگارت از من و ما خوشتر است
از هنر، گنجینه ات پر گوهر است
ان که شیرین از هنر شد کام او
تا ابد جاوید ماند نام او
دهم بهمن ۱۳۹۱
#هما_ارژنگی
نام چند اثر استاد #همایون_خرم که در متن شعر به آنها اشاره شده است:
تنها با گلها
اشک من هویدا شد
تو ای پری کجایی
رسوای زمانه
بزم ستارگان
@iranboom_ir
ای همایون فال و خرم روزگار
پا نهادی عاقبت در کوی یار
پر گشودی از حضیض خاکدان
چون هما تا منزل افلاکیان
سینه ات آتشگهی جانسوز بود
کز لهیب عشق هرمش می فزود
نغمه ها، در سیم ها، جاری چو رود
شرح حال آن دل دیوانه بود
چون به سیم ساز مضطر می زدی،
بر رگ جانش چو نشتر می زدی،
خشک چوبش از تو معنا میگرفت
ناله اش راه ثریا میگرفت
آتشی در سینه صاحب دلان
شعله گون،سر می زدی تا اسمان
گاه با گلها،تو تنها می شدی*
یا چنان اشکی،هویدا می شدی *
گاه دنبال پری واری غریب *
رهسپار چشمه ساران فریب
گاه نالیدی ز رسوایی دل *
از غم عشق و شکیبایی دل
گاه از شادی به بزم اختران *
ماه و پروین را شدی همداستان
اینک ان مهتاب ها، یار تو اند
ماه و پروین ها، هوادار تو اند
چون که رستی از پلیدی های خاک،
پر گشودی بر جهانی تابناک،
روزگارت از من و ما خوشتر است
از هنر، گنجینه ات پر گوهر است
ان که شیرین از هنر شد کام او
تا ابد جاوید ماند نام او
دهم بهمن ۱۳۹۱
#هما_ارژنگی
نام چند اثر استاد #همایون_خرم که در متن شعر به آنها اشاره شده است:
تنها با گلها
اشک من هویدا شد
تو ای پری کجایی
رسوای زمانه
بزم ستارگان
@iranboom_ir
شادروان همایون خرم، آخرین یادگار «ابوالحسن صبا»
همایون خرم به طوری در موسسات یاد شده سرگرم کار و فعالیت بود که فکر نمیکرد مجددا روزی سر و کارش با رادیو بیافتد؛ تا این که شبی در منزل یکی از دوستان خود به طور اتفاقی با «امیناله رشیدی»، خواننده آن زمان رادیو و علیمحمد خادم میثاق برخورد میکند و خادم میثاق پس از شنیدن ویلن خرم بلافاصله از وی دعوت میکند که برای نواختن ساز در برنامه وی به رادیو برود و هرچه همایون از رفتن امتناع میکند، بالاخره خادم میثاق وی را متقاعد مینماید و خرم دعوت او را میپذیرد.
به رادیو باز میگردد و طی حکمی که برای وی صادر میشود از سال 1333 در برنامههای موسیقی رادیو شرکت میکند. وی در ارکستر خادم میثاق ضمن نوزندگی ویلن، آهنگهایی را نیز میسازد که مورد دوستداران موسیقی واقع میشود. آهنگهایی چون:«غروب عشق»،«گل من»،«نیمههای شب» و نیز قطعه محلی و معروف «زردملیجه» را که تنظیم آن از ابوالحسن صبا بود، با ویلن اجرا میکند که یکی از بهترین کارهای وی به شمار میرود.
همایون خرم از آن سال به بعد به طور مداوم با رادیو همکاری داشت تا این که برنامه «گلها» به همت بزرگ مرد ادب و هنر ایران«داود پیرنیا» به وجود آمد و بنا به دعوت ایشان، همکاری خود را با «گلها» آغاز کرد و یکی از ارکان اولیه برنامههای همیشه ماندنی و بیهمتای«گلها» گردید.
همایون خرم از آن زمان به بعد مدتها رهبری ارکستر شماره 6 رادیو و بعد ارکستر شماره دو رادیو را به عهده داشت(توضیح این که ارکستر شماره 2رادیو با هشت خواننده کار میکرد که اجرای ارکستر با 4 خواننده به رهبری«حبیب اله بدیعی» و اجرای ارکستر با 4 خواننده دیگر به رهبری همایون خرم بود). همایون خرم مدتی هم عضو شورای موسیقی رادیو میشود و پس از آن سرپرست ارکستر «سازهای ملی» نیز میشود.
در این زمان، سرپرستی موسیقی برنامه موسیقی برنامه سوم رادیو که به طریقه استریوفونیک پخش میشد به وی واگذار میشود و در این برنامه خوانندگانی چون: «حسین قوامی»،«محمودی خوانساری»،«محمدرضا شجریان»،«اکبر گلپایگانی»،«عبدالوهاب شهیدی» شرکت داشتند و خرم موفق میشود حدود 80 برنامه تهیه و اجرا نماید که سخت مورد توجه صاحبدلانی که به موسیقی ایرانی علاقهمند بودند قرار گرفت.
خرم بیش از بیست و پنج سال با رادیو همکاری داشت که چندین سال به عنوان «تکنواز ویلن» روزهای جمعه برنامه داشت و ضمنا در برنامه «تکنوازان» همراه با هنرمندانی چون:«جلیل شهناز»،«فرهنگ شریف»،«منصور صارمی»،«رضا ورزنده»،«مجید نجاحی»و«فضل اله توکل» همراه با«امیرناصر افتتاح» و «جهانگیر ملک» همکاری و برنامه داشت. برنامه دیگری نیز به نام:«شاعران قصه میگویند» روزهای جمعه از رادیو پخش میشد که بیشتر برنامههای آن توسط وی ساخته و اجرا میشد و آرم مخصوص و جالبی داشت که از ساختههای خود او بود.
اگر بخواهیم تعداد کل برنامههای موسیقی ایرانی اعم از برنامه موسیقی ایرانی «نیم ساعته»، موسیقی ایرانی«ربع ساعته»، برنامههای مختلف«گلها» و موسیقی ایرانی«FM» و ساز تنها «تکنوازان» را که همایون خرم در رادیو اجرا کرده است برشمریم جمعا شاید به بیش از چهارصد برنامه برسد.
همایون خرم،از میان انبوه آهنگهای ساخته شده خود به ترانههای: «رسوای زمانه منم»، «تو ای پری کجایی»، «مینای شکسته»، «بگذر از کوی ما»، «اشک من هویدا شد»، «طاقتم ده»، «ساغرم شکست ای ساقی»، «بعد از تو هم در بستر غم»، «غوغای ستارگان»، «امشب در سر شوری دارم»، «یکنفس ای پیک سحری»، «شباهنگ»، «دل پریشانم»، «آمدی که با دلم گفت وگو کنی»، «گمشده»، «خسته دلان» و «راز دل»را بیشتر از همه میپسندد.
همایون خرم متاهل و دارای چهار فرزند به نامهای: رضا، علی، امیرمحسن و هاله بود که ایشان هم مانند پدرشان به موسیقی ایرانی علاقه خاصی دارند.
پینوشت: زندگینامه استاد همایون خرم بر گرفته از کتاب «مردان موسیقی و نوین ایران» تالیف : «حبیبالله نصیریفر» است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11491-homayon-khoram-saba.html
@iranboom_ir
همایون خرم به طوری در موسسات یاد شده سرگرم کار و فعالیت بود که فکر نمیکرد مجددا روزی سر و کارش با رادیو بیافتد؛ تا این که شبی در منزل یکی از دوستان خود به طور اتفاقی با «امیناله رشیدی»، خواننده آن زمان رادیو و علیمحمد خادم میثاق برخورد میکند و خادم میثاق پس از شنیدن ویلن خرم بلافاصله از وی دعوت میکند که برای نواختن ساز در برنامه وی به رادیو برود و هرچه همایون از رفتن امتناع میکند، بالاخره خادم میثاق وی را متقاعد مینماید و خرم دعوت او را میپذیرد.
به رادیو باز میگردد و طی حکمی که برای وی صادر میشود از سال 1333 در برنامههای موسیقی رادیو شرکت میکند. وی در ارکستر خادم میثاق ضمن نوزندگی ویلن، آهنگهایی را نیز میسازد که مورد دوستداران موسیقی واقع میشود. آهنگهایی چون:«غروب عشق»،«گل من»،«نیمههای شب» و نیز قطعه محلی و معروف «زردملیجه» را که تنظیم آن از ابوالحسن صبا بود، با ویلن اجرا میکند که یکی از بهترین کارهای وی به شمار میرود.
همایون خرم از آن سال به بعد به طور مداوم با رادیو همکاری داشت تا این که برنامه «گلها» به همت بزرگ مرد ادب و هنر ایران«داود پیرنیا» به وجود آمد و بنا به دعوت ایشان، همکاری خود را با «گلها» آغاز کرد و یکی از ارکان اولیه برنامههای همیشه ماندنی و بیهمتای«گلها» گردید.
همایون خرم از آن زمان به بعد مدتها رهبری ارکستر شماره 6 رادیو و بعد ارکستر شماره دو رادیو را به عهده داشت(توضیح این که ارکستر شماره 2رادیو با هشت خواننده کار میکرد که اجرای ارکستر با 4 خواننده به رهبری«حبیب اله بدیعی» و اجرای ارکستر با 4 خواننده دیگر به رهبری همایون خرم بود). همایون خرم مدتی هم عضو شورای موسیقی رادیو میشود و پس از آن سرپرست ارکستر «سازهای ملی» نیز میشود.
در این زمان، سرپرستی موسیقی برنامه موسیقی برنامه سوم رادیو که به طریقه استریوفونیک پخش میشد به وی واگذار میشود و در این برنامه خوانندگانی چون: «حسین قوامی»،«محمودی خوانساری»،«محمدرضا شجریان»،«اکبر گلپایگانی»،«عبدالوهاب شهیدی» شرکت داشتند و خرم موفق میشود حدود 80 برنامه تهیه و اجرا نماید که سخت مورد توجه صاحبدلانی که به موسیقی ایرانی علاقهمند بودند قرار گرفت.
خرم بیش از بیست و پنج سال با رادیو همکاری داشت که چندین سال به عنوان «تکنواز ویلن» روزهای جمعه برنامه داشت و ضمنا در برنامه «تکنوازان» همراه با هنرمندانی چون:«جلیل شهناز»،«فرهنگ شریف»،«منصور صارمی»،«رضا ورزنده»،«مجید نجاحی»و«فضل اله توکل» همراه با«امیرناصر افتتاح» و «جهانگیر ملک» همکاری و برنامه داشت. برنامه دیگری نیز به نام:«شاعران قصه میگویند» روزهای جمعه از رادیو پخش میشد که بیشتر برنامههای آن توسط وی ساخته و اجرا میشد و آرم مخصوص و جالبی داشت که از ساختههای خود او بود.
اگر بخواهیم تعداد کل برنامههای موسیقی ایرانی اعم از برنامه موسیقی ایرانی «نیم ساعته»، موسیقی ایرانی«ربع ساعته»، برنامههای مختلف«گلها» و موسیقی ایرانی«FM» و ساز تنها «تکنوازان» را که همایون خرم در رادیو اجرا کرده است برشمریم جمعا شاید به بیش از چهارصد برنامه برسد.
همایون خرم،از میان انبوه آهنگهای ساخته شده خود به ترانههای: «رسوای زمانه منم»، «تو ای پری کجایی»، «مینای شکسته»، «بگذر از کوی ما»، «اشک من هویدا شد»، «طاقتم ده»، «ساغرم شکست ای ساقی»، «بعد از تو هم در بستر غم»، «غوغای ستارگان»، «امشب در سر شوری دارم»، «یکنفس ای پیک سحری»، «شباهنگ»، «دل پریشانم»، «آمدی که با دلم گفت وگو کنی»، «گمشده»، «خسته دلان» و «راز دل»را بیشتر از همه میپسندد.
همایون خرم متاهل و دارای چهار فرزند به نامهای: رضا، علی، امیرمحسن و هاله بود که ایشان هم مانند پدرشان به موسیقی ایرانی علاقه خاصی دارند.
پینوشت: زندگینامه استاد همایون خرم بر گرفته از کتاب «مردان موسیقی و نوین ایران» تالیف : «حبیبالله نصیریفر» است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11491-homayon-khoram-saba.html
@iranboom_ir
www.iranboom.ir
برای اولین سالمرگ همایون خرم، آخرین یادگار «ابوالحسن صبا»
شادروان همایون خرم، آخرین یادگار «ابوالحسن صبا»
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11491-homayon-khoram-saba.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11491-homayon-khoram-saba.html
@iranboom_ir
استاد منوچهر مرتضوی (۶ تیر ماه ۱۳۰۸ - ۹ تیرماه ۱۳۸۹)
استاد منوچهر مرتضوی، ششم تیر ماه ۱۳۰۸ شمسی در محله ششگلان تبریز دیده به جهان گشود. وی پس از گرفتن دکترای زبان و ادبیات فارسی دست به تحقیق و مطالعه در ادبیات ایران زد.
علاوه بر آن که کتاب ”مکتب حافظ“ او درزمره کتاب های جریان ساز عرصه حافظ شناسی کشور است وی به عنوان فردوسی شناس برجسته ای نیز شناخته می شود. استاد مرتضوی از آخرین بازمانده های شاگردان استاد فروزانفر، سعید نفیسی و ملک الشعرا بهار بود که با تربیت چهره های ادبی و دانشگاهی زیادی، نام خود را در عرصه ادبیات معاصر ایران زمین جاودانه کرد.
وی درسالهای 1356 تا 1357 رئیس دانشگاه تبریز بود که در اعتراض به سرکوب دانشجویان، استعفا کرد و پس از این اقدام وی، استادان دیگر دانشگاههای ایران نیز استعفای دسته جمعی خود را تحویل مسوولان آن دوران دادند. از آثاری که به قلم این استاد زبان و ادبیات فارسی به رشته تحریر درآمده می توان به کتابهای ”فردوسی و شاهنامه“، و مجموعه اشعار ”چراغ نیمه مرده“ اشاره کرد.
انتشارات توس دو کتاب فردوسی و شاهنامه و مکتب حافظ از این چهره شناخته ادبیات فارسی را منتشر کرده؛ همچنین مجموعه مقالاتی نیز از این استاد درباره مثنوی معنوی به زودی زیر چاپ میرود. مرتضوی در یادداشتی که بر چاپ سوم فردوسی و شاهنامه نگاشته، از عشق و علاقه شدید خود به حماسه ملی ایران سخن گفته و این اثر سترگ را از دیگر حماسههای بزرگ جهان برتر و والاتر برشمرده و آورده است: عظمت جوهری و قبول و استقبال خاطر عوام و خواص، تاثیر حماسه ملی ایران را به جایی رسانید که از عرصه شعر و ادب و فرهنگ عمومی تجاوز کرد و در پهنه ناپیداکردن عرفان و حکمت نیز اثر بخشید. دکتر مرتضوی در بخشی دیگر از این پیشگفتار مینویسد:
کتاب حاضر کوششی است برای اثبات این نظر که شاهنامه فردوسی نهتنها یک حماسه بزرگ یا بزرگترین حماسه ایرانی یا یک اثر بزرگ و شایان ستایش ادبی و حماسی و ملی بلکه بزرگترین حماسه ملی دو جهان محسوب میشود و میتوان یقین داشت زبان و ادب اساطیر ایران و هویت فرهنگی و ملی ایرانی بقا و استمرار خود را در یک هزاره پرآشوب تا حد زیادی مدیون فردوسی و شاهنامه است.
استاد منوچهر مرتضوی روز چهارشنبه، نهم تیرماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۱ صبح به علت بیماری و کهولت سن در ۸۱ سالگی در منزل شخصی اش در تبریز از دنیا رفت.
@iranboom_ir
استاد منوچهر مرتضوی، ششم تیر ماه ۱۳۰۸ شمسی در محله ششگلان تبریز دیده به جهان گشود. وی پس از گرفتن دکترای زبان و ادبیات فارسی دست به تحقیق و مطالعه در ادبیات ایران زد.
علاوه بر آن که کتاب ”مکتب حافظ“ او درزمره کتاب های جریان ساز عرصه حافظ شناسی کشور است وی به عنوان فردوسی شناس برجسته ای نیز شناخته می شود. استاد مرتضوی از آخرین بازمانده های شاگردان استاد فروزانفر، سعید نفیسی و ملک الشعرا بهار بود که با تربیت چهره های ادبی و دانشگاهی زیادی، نام خود را در عرصه ادبیات معاصر ایران زمین جاودانه کرد.
وی درسالهای 1356 تا 1357 رئیس دانشگاه تبریز بود که در اعتراض به سرکوب دانشجویان، استعفا کرد و پس از این اقدام وی، استادان دیگر دانشگاههای ایران نیز استعفای دسته جمعی خود را تحویل مسوولان آن دوران دادند. از آثاری که به قلم این استاد زبان و ادبیات فارسی به رشته تحریر درآمده می توان به کتابهای ”فردوسی و شاهنامه“، و مجموعه اشعار ”چراغ نیمه مرده“ اشاره کرد.
انتشارات توس دو کتاب فردوسی و شاهنامه و مکتب حافظ از این چهره شناخته ادبیات فارسی را منتشر کرده؛ همچنین مجموعه مقالاتی نیز از این استاد درباره مثنوی معنوی به زودی زیر چاپ میرود. مرتضوی در یادداشتی که بر چاپ سوم فردوسی و شاهنامه نگاشته، از عشق و علاقه شدید خود به حماسه ملی ایران سخن گفته و این اثر سترگ را از دیگر حماسههای بزرگ جهان برتر و والاتر برشمرده و آورده است: عظمت جوهری و قبول و استقبال خاطر عوام و خواص، تاثیر حماسه ملی ایران را به جایی رسانید که از عرصه شعر و ادب و فرهنگ عمومی تجاوز کرد و در پهنه ناپیداکردن عرفان و حکمت نیز اثر بخشید. دکتر مرتضوی در بخشی دیگر از این پیشگفتار مینویسد:
کتاب حاضر کوششی است برای اثبات این نظر که شاهنامه فردوسی نهتنها یک حماسه بزرگ یا بزرگترین حماسه ایرانی یا یک اثر بزرگ و شایان ستایش ادبی و حماسی و ملی بلکه بزرگترین حماسه ملی دو جهان محسوب میشود و میتوان یقین داشت زبان و ادب اساطیر ایران و هویت فرهنگی و ملی ایرانی بقا و استمرار خود را در یک هزاره پرآشوب تا حد زیادی مدیون فردوسی و شاهنامه است.
استاد منوچهر مرتضوی روز چهارشنبه، نهم تیرماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۱ صبح به علت بیماری و کهولت سن در ۸۱ سالگی در منزل شخصی اش در تبریز از دنیا رفت.
@iranboom_ir
۱۰ تیرماه، روز بزرگداشت صائب تبریزی، گرامی باد.
@iranboom_ir
میرزا محمدعلی صائب تبریزی از شاعران نامدار عهد صفویه در حدود سال ۱۰۰۰ هـ.ق در اصفهان متولد شد.
صائب خود شاگرد حكیم شفایى بود. كلیات اشعارش شامل: قصیده و غزل و مثنوى است، اما آنچه از شعرش مایه شهرت وى شده، غزل است كه قسمت اصلى و اكثر دیوانش را پدید آورده است. از آثار وى می توان به «دیوان» شعر، كه تعدا ابیات آن را از بیست هزار تا سیصد هزار برآورد كرده اند، منتخباتى از «دیوانش» تحت عناوین: «مرآت الجمال»، «آرایش نگار»، «میخانه» و «واجب الحفظ»، مثنوى «قندهارنامه»، كه به امر شاه عباس ثانى در فتح قندهار سرود، «سفینه بیاض»، منتخبى از اشعار شعراى عصر اول شعر تا زمان خویش اشاره کرد.
***
«نگاه کج» نتوانند سوی « ایران » کنند
ز بیم تیغ کجش، خسروان ملک ستان !
سر به سر سجده شکرست ز پل « زرین رود »
که مقام طرب « خسرو ایران » شده است
شکستگی نرسد خامه ترا صائب !
که سرخ کرد ز گفتار ، روی ایران را
دگربار از جلوس شاه دوران
دو چندان شد نشاط اهل ایران
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/43700
@iranboom_ir
میرزا محمدعلی صائب تبریزی از شاعران نامدار عهد صفویه در حدود سال ۱۰۰۰ هـ.ق در اصفهان متولد شد.
صائب خود شاگرد حكیم شفایى بود. كلیات اشعارش شامل: قصیده و غزل و مثنوى است، اما آنچه از شعرش مایه شهرت وى شده، غزل است كه قسمت اصلى و اكثر دیوانش را پدید آورده است. از آثار وى می توان به «دیوان» شعر، كه تعدا ابیات آن را از بیست هزار تا سیصد هزار برآورد كرده اند، منتخباتى از «دیوانش» تحت عناوین: «مرآت الجمال»، «آرایش نگار»، «میخانه» و «واجب الحفظ»، مثنوى «قندهارنامه»، كه به امر شاه عباس ثانى در فتح قندهار سرود، «سفینه بیاض»، منتخبى از اشعار شعراى عصر اول شعر تا زمان خویش اشاره کرد.
***
«نگاه کج» نتوانند سوی « ایران » کنند
ز بیم تیغ کجش، خسروان ملک ستان !
سر به سر سجده شکرست ز پل « زرین رود »
که مقام طرب « خسرو ایران » شده است
شکستگی نرسد خامه ترا صائب !
که سرخ کرد ز گفتار ، روی ایران را
دگربار از جلوس شاه دوران
دو چندان شد نشاط اهل ایران
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/43700
Telegram
ایران بوم
۱۰ تیرماه، روز بزرگداشت صائب تبریزی، گرامی باد.
@iranboom_ir
@iranboom_ir
خوشا روزى که منزل در سواد اصفهان سازم
ز وصف زنده رودش خامه را رطب اللسان سازم
نسيم آسا به گرد سر بگردم چار باغش را
به هر شاخى که بنشيند دل من آشيان سازم
شود روشن دو چشمم از سواد سرمه خيز او
ز مژگانْ زنده رودِ گريهی شادى روان سازم
ز شکر بشکنم خسرو صفت بازار شيرين را
به ملک اصفهان، شبديز را آتش عنان سازم
صلاى آب حيوان مى زند تيغ جوانمردش
چرا چون خضر کم همت به عمر جاودان سازم
به مژگان خواب مخمل مى دهد جا جسم زارم را
چرا آرامگاه خويش از تيغ و سنان سازم
به اين گرمى که من رو از غريبى در وطن دارم
اگر بر سنگ بگذارم قدم ريگ روان سازم
ميان آب و آتش طرح صلح انداختم اما
نمى دانم ترا بر خويشتن چون مهربان سازم
بلند افتاده صائب آنقدر طبع خدادادم
که شمع طور را خاموش از تيغ زبان سازم
«صائب تبریزی»
@iranboom_ir
ز وصف زنده رودش خامه را رطب اللسان سازم
نسيم آسا به گرد سر بگردم چار باغش را
به هر شاخى که بنشيند دل من آشيان سازم
شود روشن دو چشمم از سواد سرمه خيز او
ز مژگانْ زنده رودِ گريهی شادى روان سازم
ز شکر بشکنم خسرو صفت بازار شيرين را
به ملک اصفهان، شبديز را آتش عنان سازم
صلاى آب حيوان مى زند تيغ جوانمردش
چرا چون خضر کم همت به عمر جاودان سازم
به مژگان خواب مخمل مى دهد جا جسم زارم را
چرا آرامگاه خويش از تيغ و سنان سازم
به اين گرمى که من رو از غريبى در وطن دارم
اگر بر سنگ بگذارم قدم ريگ روان سازم
ميان آب و آتش طرح صلح انداختم اما
نمى دانم ترا بر خويشتن چون مهربان سازم
بلند افتاده صائب آنقدر طبع خدادادم
که شمع طور را خاموش از تيغ زبان سازم
«صائب تبریزی»
@iranboom_ir
دهم تیرماه، سالروز آسمانی شدن زندهیاد استاد لایق شیرعلی، شاعر ملی تاجیکستان است.
روانش در مینو
آرامگاه استاد لایق شیرعلی
عکسبردار: شادروان نادره بدیعی
@iranboom_ir
روانش در مینو
آرامگاه استاد لایق شیرعلی
عکسبردار: شادروان نادره بدیعی
@iranboom_ir
اندیشهٔ فرهنگی لایق شیرعلی
دکتر هوشنگ طالع
لایق شیرعلی، یکی از بزرگترین شاعران ملیگرای زبان و ادب فارسی، روز دهم تیرماه سال ۱۳۷۹ خورشیدی در شهر دوشنبه (پایتخت تاجیکستان)، درگذشت. بسیاری بر این باورند که لایق شیرعلی، در این زمینه از شعر معاصر فارسی، پهلو به پهلوی شاعرانی چون میرزاده عشقی، عارف، بهار، مهدی حمیدی، اخوان ثالث، نادر نادرپور، فریدون مشیری، توران بهرامی، و... (از ایران)، خلیلالله خلیلی، بیرنگ کوهدامنی و... (از افغانستان)، میزند. اما، آن چه در این میان بهکار لایق شیرعلی، ارزش والایی میدهد، عبارت است از:
نخست آنکه، او در اوج حاکمیت نظام بلشویکی، آن هم از دل یک جمهوری کوچک آسیایی صدای ملیگرایی سر میدهد و آنهم به زبان فارسی. از یاد نبریم که حاکمان شوروی با به کارگیری سیاست «تبر تقسیم»(1) به گفتهی تاجیکان، با ایجاد مرزبندیهای دروغین در سرزمینهای خوارزم و فرارود، در پی زدودن زبان فارسی و در نتیجه مسخ شخصیت تاریخی فارسیزبانان و ایرانیتباران مناطق مزبور بودند. باید گفت که در این زمینه موفقیتهایی را هم به دست آوردند و قلب «ایرانویج» یعنی سرزمینهای سمرقند و بخارا را به زیر یوغ ازبکان درآوردند.
دوم آنکه، لایق شیرعلی از مفاهیم تنگنظرانه فراتر رفته و به «زلال» وحدتخواهی و یگانگیجویی و بازگشت به اصل، رسیده است. آنهم در نظامی که اساس سلطهی خود را بر تجزیه و زدودن یادمانهای ملی، خاطرهی ملی و جعل و تحریف تاریخ گذارده بود.
این دو ویژگی، به شعر لایق شیرعلی نسبت به شاعران ملیگرای ایران، افغانستان و... جلوهی دیگری میدهد. از اینرو شعر لایق، پژواک فریاد مردمی است که پس از گذر سدهها، هنوز روزگار وصل را فراموش نکردهاند. لایق با درک ژرف از این خواست تودهها میسراید:
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟
ما در این دنیا که از یک مادریم!
لایق شیرعلی، پردههای ضخیمی را که حاکمان شوروی بر روی حقایق تاریخ ملتهای اسیر کشیده بودند، میدرد و به سرچشمهی حقیت تاریخ راه مییابد. او - با افسوس و آه - از سرفرازیهای از دسترفته در اثر پراکندگیهای تحمیلشده بر مردمان ایران بزرگ، از خود و ما میپرسد:
ما، کیانیم؟ از کیانیم، ای دریغ!
تاجداران، گدای افسریم.
در اینجا، باید نکتهای را دربارهی شعر شاعران تاجیک - چه در سرزمین تاجیکستان، چه در ازبکستان و یا در جمهوری قرقیزستان و... - به یاد داشته باشیم. حاکمان شوروی، برای بلندتر کردن دیوار جدایی و یا ژرفتر کردن گودال تجزیه، «خط» مردمان خوارزم و فرارود و همچنین منطقهی آران را تغییر دادند. از سوی دیگر، آنان کوشیدند تا با دستکاری در «آوانگاریِ» خط جدیدی که بر تاجیکان تحمیل کرده بودند، میان زبان آن مردمان و دیگر فارسیزبانان فاصله افکنند. از اینروست که در برخی اشعار شاعران تاجیک، قافیهها از نظر ما سست مینماید. این امر، زاییدهی آوانگاری در خط کریل است، نه دلیل ضعف شاعر.
امروز، سخت جای «لایق» در میان مردم ما خالی است. امروز کدامین شاعر - در پهنهی سرزمینهای ایرانی - رسالت وی را به دوش خواهد کشید؟ این سخنان، پس از «لایق» از زبان کدام شاعر فارسیگوی باید به گوش برسد: «... اگر ما میدانستیم که خاک اجداد ما، یعنی فرارودیان و ایرانیانِ امروز، از یک سلسله است به حرف آنهایی که ایران، افغانستان و تاجیکستان را ممالک همجوار میگویند، باور نمیکردیم».
لایق شیرعلی، در سال 1320 خورشیدی (1941 میلادی) در روستای «مزار شریف» از توابع شهرستان پنجکند در جمهوری تاجیکستان به جهان آمد. وی تحصیلات عالی را در سال 1342 (1963 میلادی) در دانشگاه دوشنبه به پایان برد. از سال 1345 (1966)، چند مجموعه از اشعار وی به چاپ رسید که از آن میان میتوان «سرسبز»، «الهام»، «خاک وطن»، «ریزههای باران»، «ورق سنگ»، «خانهی چشم» و «مرد راه» را نام برد.
مجموعهی «مرد راه» که در سال 1351 خورشیدی (1972 میلادی) منتشر شد، از این نظر که با الهام از شاهنامه، آن هم در سالهای اقتدار نظام بلشویکی سروده شده، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
شعر زیر نمونهای گویا از اندیشهی فرهنگی شادروان لایق شیرعلی است.
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟ / ما، در این دنیا که از یک مادریم
روز و شب بیدار شمس خاوران / ما ز خوابآلودگان خاوریم
حضرت «اقبال»، بر ما بد مگیر / ما اگر در خواب سکته، اندریم
خیز از خواب گران گفتی، (2) ولی / در سمرقند آنچنان بیمنبریم
در بخارایی که درگاه دری است / با دری گفتن، بیرون از دریم
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11287-andishe-farhangi-layegh-shir-ali.html
https://www.tg-me.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
دکتر هوشنگ طالع
لایق شیرعلی، یکی از بزرگترین شاعران ملیگرای زبان و ادب فارسی، روز دهم تیرماه سال ۱۳۷۹ خورشیدی در شهر دوشنبه (پایتخت تاجیکستان)، درگذشت. بسیاری بر این باورند که لایق شیرعلی، در این زمینه از شعر معاصر فارسی، پهلو به پهلوی شاعرانی چون میرزاده عشقی، عارف، بهار، مهدی حمیدی، اخوان ثالث، نادر نادرپور، فریدون مشیری، توران بهرامی، و... (از ایران)، خلیلالله خلیلی، بیرنگ کوهدامنی و... (از افغانستان)، میزند. اما، آن چه در این میان بهکار لایق شیرعلی، ارزش والایی میدهد، عبارت است از:
نخست آنکه، او در اوج حاکمیت نظام بلشویکی، آن هم از دل یک جمهوری کوچک آسیایی صدای ملیگرایی سر میدهد و آنهم به زبان فارسی. از یاد نبریم که حاکمان شوروی با به کارگیری سیاست «تبر تقسیم»(1) به گفتهی تاجیکان، با ایجاد مرزبندیهای دروغین در سرزمینهای خوارزم و فرارود، در پی زدودن زبان فارسی و در نتیجه مسخ شخصیت تاریخی فارسیزبانان و ایرانیتباران مناطق مزبور بودند. باید گفت که در این زمینه موفقیتهایی را هم به دست آوردند و قلب «ایرانویج» یعنی سرزمینهای سمرقند و بخارا را به زیر یوغ ازبکان درآوردند.
دوم آنکه، لایق شیرعلی از مفاهیم تنگنظرانه فراتر رفته و به «زلال» وحدتخواهی و یگانگیجویی و بازگشت به اصل، رسیده است. آنهم در نظامی که اساس سلطهی خود را بر تجزیه و زدودن یادمانهای ملی، خاطرهی ملی و جعل و تحریف تاریخ گذارده بود.
این دو ویژگی، به شعر لایق شیرعلی نسبت به شاعران ملیگرای ایران، افغانستان و... جلوهی دیگری میدهد. از اینرو شعر لایق، پژواک فریاد مردمی است که پس از گذر سدهها، هنوز روزگار وصل را فراموش نکردهاند. لایق با درک ژرف از این خواست تودهها میسراید:
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟
ما در این دنیا که از یک مادریم!
لایق شیرعلی، پردههای ضخیمی را که حاکمان شوروی بر روی حقایق تاریخ ملتهای اسیر کشیده بودند، میدرد و به سرچشمهی حقیت تاریخ راه مییابد. او - با افسوس و آه - از سرفرازیهای از دسترفته در اثر پراکندگیهای تحمیلشده بر مردمان ایران بزرگ، از خود و ما میپرسد:
ما، کیانیم؟ از کیانیم، ای دریغ!
تاجداران، گدای افسریم.
در اینجا، باید نکتهای را دربارهی شعر شاعران تاجیک - چه در سرزمین تاجیکستان، چه در ازبکستان و یا در جمهوری قرقیزستان و... - به یاد داشته باشیم. حاکمان شوروی، برای بلندتر کردن دیوار جدایی و یا ژرفتر کردن گودال تجزیه، «خط» مردمان خوارزم و فرارود و همچنین منطقهی آران را تغییر دادند. از سوی دیگر، آنان کوشیدند تا با دستکاری در «آوانگاریِ» خط جدیدی که بر تاجیکان تحمیل کرده بودند، میان زبان آن مردمان و دیگر فارسیزبانان فاصله افکنند. از اینروست که در برخی اشعار شاعران تاجیک، قافیهها از نظر ما سست مینماید. این امر، زاییدهی آوانگاری در خط کریل است، نه دلیل ضعف شاعر.
امروز، سخت جای «لایق» در میان مردم ما خالی است. امروز کدامین شاعر - در پهنهی سرزمینهای ایرانی - رسالت وی را به دوش خواهد کشید؟ این سخنان، پس از «لایق» از زبان کدام شاعر فارسیگوی باید به گوش برسد: «... اگر ما میدانستیم که خاک اجداد ما، یعنی فرارودیان و ایرانیانِ امروز، از یک سلسله است به حرف آنهایی که ایران، افغانستان و تاجیکستان را ممالک همجوار میگویند، باور نمیکردیم».
لایق شیرعلی، در سال 1320 خورشیدی (1941 میلادی) در روستای «مزار شریف» از توابع شهرستان پنجکند در جمهوری تاجیکستان به جهان آمد. وی تحصیلات عالی را در سال 1342 (1963 میلادی) در دانشگاه دوشنبه به پایان برد. از سال 1345 (1966)، چند مجموعه از اشعار وی به چاپ رسید که از آن میان میتوان «سرسبز»، «الهام»، «خاک وطن»، «ریزههای باران»، «ورق سنگ»، «خانهی چشم» و «مرد راه» را نام برد.
مجموعهی «مرد راه» که در سال 1351 خورشیدی (1972 میلادی) منتشر شد، از این نظر که با الهام از شاهنامه، آن هم در سالهای اقتدار نظام بلشویکی سروده شده، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
شعر زیر نمونهای گویا از اندیشهی فرهنگی شادروان لایق شیرعلی است.
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟ / ما، در این دنیا که از یک مادریم
روز و شب بیدار شمس خاوران / ما ز خوابآلودگان خاوریم
حضرت «اقبال»، بر ما بد مگیر / ما اگر در خواب سکته، اندریم
خیز از خواب گران گفتی، (2) ولی / در سمرقند آنچنان بیمنبریم
در بخارایی که درگاه دری است / با دری گفتن، بیرون از دریم
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11287-andishe-farhangi-layegh-shir-ali.html
https://www.tg-me.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA