Telegram Web Link
٢۷ خرداد (17 ژوئن) روز جهانی مقابله با بیابان زایی

بيست و هفت سال از روز جهانی مقابله با بیابان زایی كه نخستين بار در سال ١٩٩٤ به منظور آگاهی از علل بیابان‌زایی و راه‌های مقابله با آن برگزار شده است می گذرد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38657


روز جهانی مقابله با بیابان زایی به برگزاری همایش محدود است - شتاب بیابان‌زایی در ایران نفس‌گیر است
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5465-

هشدار نسبت به سیر صعودی پدیده خشکیدگی و کاهش تنوع زیستی - بیابانزایی، رویشگاه‌های زاگرسی را تهدید می‌کند
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/6053-

شیراز و سیوند و گندم و بیابان زایی!
http://www.iranboom.ir/didehban/30vand/435-

سیوند
www.sivand.com

محیط زیست و آن سازمان بی‌خاصیت
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/10351-

به بهانه سالروز مقابله با بیابانزایی؛ دشت بورالان در محاصره شن های روان است - بهشت بیابان شده ایران در نقطه صفر مرزی
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/12891-

27 خرداد روز جهانی بیابان؛ 16 تن در هکتار نرخ فرسایش سالانه خاک در کشور/ ایران در جایگاه بالاترین کشورهای مخرب بوم سازگان های طبیعی
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/12890-

معرفی راهبردهای پژوهش در بیابان
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/852-

خشکسالی و مدیریت ناصحیح در چهل سال اخیر موجب شده است - بیابان زایی به بام ایران رسید
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/10085-

75 میلیون هکتار از اراضی کشور در حال بیابانی شدن است
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/9675-

چرا در برابر تاراج حقابه‌های ایران ساکت نشسته‌اید
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/15799-

دریاچه ارومیه در ایرانبوم
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/10826-

یکه‌تازی سومین چالش جهانی
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/13138-

ظهور پدیده بیابان در چهارمحال و بختیاری - افت شدید آب در 11 دشت
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5458-

تخریب شتابان پردیس‌های تهران نشانه چیست؟!
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/7618-

ترکیه و بحران زیست‌محیطی در حوزه دجله و فرات
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/16691-

پیامدهای بی‌توجهی به آبخیزداری
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/15715-

بیابانی شدن بام ایران؛ سرزمین آب‌ها
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5501-

فاجعه نزديک در محيط زيست ايران
http://mail.iranboom.ir/didehban/zistboom/16273-

چاه‌های غیرمجاز و برداشت بی‌رویه‌ آب، عامل بیابانزایی
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/5634-

مساحت تالاب های خشک شده پنج درصد خاک ایران است
http://iranboom.ir/didehban/zistboom/3235-

حقابه هامون اگر نرسد، تالاب زنده نمی‌شود
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/4831-

دریاچه نمک قم بحرانی تر از دریاچه ارومیه
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/16602-

زنده یاد، زاینده‌رود
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/14228-

بیابان زایی فاجعه بزرگ تخریب محیط زیست گلستان - مسئولان بحران های خشکسالی را باور ندارند
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/12915-

زندگی عشایر را مختل کرد
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/2117-


بیابان زایی و راهكارها
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/28601


https://www.iranboom.ir/didehban/zistboom.html


@iranboom_ir
استاد جلیل شهناز  (۱ خرداد ۱۳۰۰ اصفهان - ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ تهران) موسیقی‌دان و نوازندۀ تار بود.
یادش گرامی باد.
https://www.iranboom.ir/images/stories/gardeshgari/001/jalil-shahnaz-3667.jpg


💢جاودانگی «شهناز» را یادآور شویم

«او آخرین نسل از غول‌های موسیقی بود» این جمله را شهرام ناظری درباره‌اش گفت، درباره‌ی شهنواز تار ایران که سه سال است صدای تارش درنمی‌آید.
چند سال پیش در چنین روزی، یعنی ۲۷ خردادماه سال ۱۳۹۲ جلیل شهناز از دنیا رفت و پس از آن، هر وقت نوای تارش را از این طرف و آن طرف می‌شنویم، قلب‌مان پر از اندوه و دهان‌مان پر از آه حسرت می‌شود.

شهناز متولد سال ۱۳۰۰ بود و نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ۱۳۲۸ آغاز کرد. در سال ۱۳۳۶ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامه‌های گوناگونی مانند «گل‌ها»، ارکستر حسین یاحقی و ... به‌عنوان تک‌نواز و هم‌نواز به فعالیت پرداخت.

🔹استاد محمدرضا شجریان درباره‌ جلیل شهناز گفته است:‌ «ساز شهناز در من زندگی می‌کند و من با ساز شهناز زندگی می‌کنم. من تنها خواننده‌ای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز می‌دانم. ساز این نوازنده‌ی بی‌بدیل، یک ساز آوازی است. برخلاف دیگر نوازنده‌ها که۸۰ درصد سازی می‌زنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. او در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است.»
🔹حسن کسایی - نوازنده نی - نیز درباره‌ شهناز معتقد بود: «شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش می‌دهند و دوست می‌دارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواخته‌اند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز می‌زنند و همه خوب ساز می‌زنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز می‌دانند و اجرا کرده‌اند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایرانی نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العاده‌است. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کرده‌ام و ساز بنده با ساز شهناز گره خورده ‌است.»

@iranboom_ir

در اهمیت نوشتن برای جلیل شهناز پژواک ِ جلیل ِ اکنون - بهرنگ بقایی نوازنده و آهنگساز
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4894-

دل در تسخیر نغمه چهره
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4897-

جلیل شهناز - استادی جلیل و بی‌بدیل
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4898-

هنرمندی تاثیر‌گذار و یگانه
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4899-

جشن‌‌نامه91سالگی استاد جلیل شهناز موسیقیدان و تارنواز شهیر ایران - بر بلندای قله هنر
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4900-

می‌چکد از پنجه شهناز، شور
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4903-michekad-az-panje-shahnaz-shor.html

استاد جلیل شهناز
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/9664-

یادبود جلیل شهناز اهالی موسیقی را گرد هم آورد
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/9680-

آثار استاد جلیل شهناز

- آلبوم «عطرافشان» (همراه با تمبک محمد اسماعیلی). «زبان تار»

- کتاب «گل‌های جاویدان» (پانزده قطعه برای تار و سه تار). نت نگاری: هوشنگ ظریف. انتشارات سرود، تهران، ۱۳۷۹. برخی از آلبوم‌های جلیل شهناز

حضور در برخی شماره‌های مجموعه آلبوم آشنایی با شیوه آواز استاد غلامحسین بنان
غم‌زده (همایون خرم، جلیل شهناز، امیرناصر افتتاح)
پانزده قطعه برگزیده برای تار
تار و ترمه
شور و زندگی
عشق و زندگی
انتظار دل، خلوت گزیده (باصدای استاد محمدرضا شجریان)
نرگس مست (باصدای حسام الدین سراج)
سکوت (باصدای ایرج بسطامی)
گل من (باصدای ایرج)
تمنای وصال (باصدای عبدالحسین مختاباد)
کنسرت اساتید موسیقی ایران (باصدای شهرام ناظری و اجرای گروه اساتید موسیقی ایران)
کرشمه نرگس (باصدای سیامک شجریان، برادر استاد محمدرضا شجریان)
شمع لرزان (اسدالله ملک، جلیل شهناز، منصور صارمی، جهانگیر ملک)
دل شیدا (باصدای شهرام ناظری و اجرای گروه اساتید موسیقی ایران)
دفتر تار
عطرافشان
افتخار آفاق
باغ نوا
رهاورد
زبان تار
آوای جان
آوای شهناز
قطره شبنم (اسدالله ملک، منصور نریمان، مجید نجاحی، جلیل شهناز، فرهنگ شریف، فضل‌الله توکل، جهانگیر ملک)
حماسه ایران (ادیب برومند، جلیل شهناز، پرویز یاحقی، جهانگیر ملک)
چهارباغ (گروه اساتید موسیقی ایران)نوبهار (باصدای علی رستمیان)
دل من (باصدای علی رستمیان)
یاران زنده‌رود (جلال‌الدین تاج اصفهانی)به اصفهان رو (جلال‌الدین تاج اصفهانی)
موج آتش
چهار مضراب
شب مهتاب (باصدای علی رستمیان)
نغمه نوروزی (باصدای علی رستمیان)
راز (جواد معروفی، پرویز یاحقی، جلیل شهناز، جهانگیر ملک، محمد اسماعیلی)
مهر (پرویز یاحقی، جلیل شهناز، امیرناصر افتتاح)
نوید بهاری
شهناز شهنواز
پانزده قطعه برای تار
چهارباغ
در سکوت باغ (همنوازی با حسن کسایی)

@iranboom_ir
ایرنا - بیابان زایی و راهكارهای پدركویرشناسی ایران .

سرعت بیابانی شدن كشور نگران كننده است، شتاب توسعه بیابان به حدی است كه طی چند سال گذشته تعداد زیادی از دشت های ایران و تالاب ها به منشاء ریزگرد تبدیل شده اند كه در این میان گفته پدر كویرشناسی ایران مبنی بر اینكه 'عوامل بیابانزایی نسبت به چند سال گذشته تغییر كرده'، قابل تامل است.

ایران در منطقه ای خشك و نیمه خشك واقع شده است كه این مساله در كنار عدم مدیریت منابع آبی، كشت محصولات آب بر و استفاده بی رویه از آبهای زیر زمینی موجب شد تا شتاب بیابان زایی در كشور سرعت گیرد.

ایران با داشتن 11 اقلیم از 13 اقلیم در جهان و با 8 هزار گونه گیاهی و جانوری جزء 5 كشور اول جهان از لحاظ دارا بودن تنوع زیستی به شمار می رود در حالی كه سرانه ایران از بیابان دو برابر جهان است.

دکتر پرویز كردوانی پدر كویر شناسی ایران معتقد است كه الگوی بیابانی شدن كشور نسبت به چند سال گذشته تغییر كرده و نوع جدیدی از بیابانی شدن شكل گرفته است.

http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom.html

@iranboom_ir
سالروز درگذشت احمد مهدوی دامغانی

احمد مهدوی دامغانی، نویسنده و محقق پیشکسوت، در روز جمعه، ۲۸ خردادماه ۱۴۰۱ در ۹۵ سالگی از دنیا رفت.

احمد مهدوی دامغانی متولد ۱۳ شهریور ۱۳۰۵ مشهد بود. او علوم متداول قدیم و جدید را در شهر مشهد فراگرفت و سپس در تهران اقامت گزید. در سال ۱۳۲۷ از دانشکده معقول و منقول (بعداً الهیات) دانشگاه تهران و در سال ۱۳۳۳ در رشته ادبیات فارسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران لیسانس گرفت.

در سال ۱۳۴۲ از دانشگاه تهران هم درجه دکتری در زبان و ادبیات فارسی گرفت. موضوع رساله دکتری او تصحیح کتاب «کشف‌الحقایق» عزیزالدین نسفی به راهنمایی محمدتقی مدرس رضوی بود.

پس از گذراندن دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی به عنوان استاد دانشگاه تهران به تدریس در دانشکده‌های ادبیات و الهیات دانشگاه تهران پرداخت.

از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه مادرید به تدریس ادبیات عرب و فارسی و فقه اسلامی اشتغال داشت. مهدوی دامغانی چندین سال سردفتر اسناد رسمی در تهران و از سال ۱۳۵۴ رئیس کانون سردفتران اسناد رسمی بود.

احمد مهدوی دامغانی از سال ۱۳۶۶ مقیم آمریکا و در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به تدریس در مقطع دکتری و پست دکتری بوده‌ است. رشته‌های تدریس او در آمریکا شامل معارف اسلامی، ادبیات عرب، ادبیات فارسی، فقه، تفسیر و برخی علوم اسلامی بود.

از آثار مهدوی دامغانی به «از علی آموز اخلاص عمل»، »رساله درباره خضر»، «شاهدخت والاتبار شهربانو»، «در باغ روشنایی» «گزیده حدیقة الحقیقه»، «گزیده‌ای از شعر سعدی به زبان عربی»، «کشف الحقائق نَسَفی _ تحقیق و تحشیه»، «المَجدی فی أنساب الطّالبیّین» (تحقیق)، «نَسمةالسَّحر بذکر من تشیَّع و شعر» (تصحیح،تحقیق)، «دیوان خازن (عبداللّٰه بن احمد خازن)» (تصحیح و تحقیق) و «الوحشیات (ابوتمام)» (تصحیح) می‌توان  اشاره کرد.

«حاصل اوقات» به اهتمام علی محمّد سجّادی، «مقالاتی در حدیث دیگران»، «یاد یاران و قطره‌های باران» به کوشش علی محمّد سجّادی و سعید واعظ، «یاد عزیزان در برگریزان» به همّت علی محمّد سجّادی و سعید واعظ و «در برف پیری» جمع‌آوری علی محمّد سجّادی و سعید واعظ از مجموعه مقالات او هستند.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17660-

چند مقاله از شادروان دکتر احمد مهدوی دامغانی
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/anbar/17662-chand-maghale-dr-ahmad-mahdavi-damghani.html

یادداشت اکبر ایرانی برای بازگشت احمد مهدوی دامغانی به ایران
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17659-ahmad-mahdavi-damghani-akbar-irani.html

مجالس عزاداری تهران - دکتر احمد مهدوی دامغانی
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/17658-majales-azadari-ashora-damghani.html

یادی از دکتر قمر آریان - دکتر احمد مهدوی دامغانی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17657-ghamar-aran-mahdavi-damghani.html

علامه محمد قزوینی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17656-alame-ghazvini-ahmad-mohammadi-damghani.html

زن در داستان های قرآن / احمد مهدوی دامغانی
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/17655-zan-dastanhaye-ghoran.html

کتاب «دکتر احمد مهدوی دامغانی ومیراث ادبی و فرهنگی وی»
www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/17654-ketab-ahmad-mahdavi-damghani-miras.html

تلاش پیگیر پروفسور فضل‌الله رضا و استاد دامغانی در اعتلای فرهنگ، ادبیات و زبان فارسی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7014-fazlollah-reza-damghani-talash-peigir-etalaye-zaban-adabiat-farsi.html

وصیت نامه استاد مهدوی دامغانی | سخنان اشکبار استاد درباره ایران
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17663-

🎥 جسمم در آمریکاست، امیدوارم در مشهد دفن شوم / اشک های دکتر احمد مهدوی دامغانی برای امام رضا (ع) و ایران

🔹استاد احمد مهدوی دامغانی نزدیک به ۳۵ سال می‌شود که به ایران نیامده است، او که بسیار دلتنگ کشور است در برنامه زنده تلویزیونی شوکران با بغض و اشک می گوید: جسمم در آمریکاست اما ۳۵ سال است که هر شب در خواب به ایران می‌آیم امیدوارم پیش از مرگم امام رضا(ع) را زیارت کنم و در مشهد دفن شوم.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38664

پیکر مهدوی دامغانی به ایران منتقل می‌شود
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/17665-

آخرین آرزوی مرحوم مهدوی دامغانی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17664-


🎥 جسمم در آمریکاست، امیدوارم در مشهد دفن شوم / اشک های دکتر احمد مهدوی دامغانی برای امام رضا (ع) و ایران
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38664


@IRANBOOM_IR
ایران برابر شوروی
پژوهش: دکتر هوشنگ طالع

(ارسال با پست یا پیک)

شماره تلفن، تلگرام و واتساپ ناشر: ۰۹۱۲۷۳۳۴۲۶۶

@iranboom_ir
معرفی کتاب: حماسهٔ رادمردان خراسان

برگرفته از مجله خواندنی شماره 66، سال نهم، شماره 66، اردیبهشت و خرداد 1390، رویه 48

فضل‌الله امینی

میرزا شکورزاده از جمله‌ی نویسندگان و مورخان زمانه‌ی ما است. نخستین بار او را به همراه عده‌ی دیگری از فاضلان و ادیبان در پیاده‌روهای روزهای جمعه در کوهپایه‌ی جنگل سوهانک دیدم. آن دوران مصادف با ناآرامی‌های داخلی تاجیکستان بود و میرزا گویندگی بخش‌های تاجیک رادیو مشهد و نیز، مدتی رادیو تهران را می‌کرد. در همان دوران کتاب مهم و سودمند او با عنوان تاجیکان در مسیر تاریخ (انتشارات المهدی، تهران 1373) منتشر شد و به زودی در میان دوست‌داران و خواهندگان از آن استقبال شد. پس از چند سال انتشارات سروش جلد دوم آن کتاب را منتشر کرد که آن نیز با استقبال ایرانیان روبه‌رو شد. کتاب اخیر تاجیکان، آریایی‌ها و فلات ایران نام دارد.

در سفر یکی دو سال پیش به دوشنبه، بار دیگر بخت دیدار وی را بازیافتم. در انفاق نویسندگان تاجیک (کانون نویسندگان تاجیک) دفتری داشت و در آن‌جا می‌نوشت. دفترش کانون شاعران و نویسندگان بود و من در آن‌جا با عده‌ای از نامورترین گویندگان، نویسندگان، و شاعران تاجیک آشنا شدم. در همین سفر نسخه‌ای از کتاب تازه‌ی خود را به من پیشکش کرد:‌ حماسه‌ی رادمردان خراسان و پاسخ به کتابچه‌ی شیطان. کتاب در سال 2008 میلادی در شهر دوشنبه چاپ شده بود. هر سه‌ی این کتاب‌ها به خط نیاکان است (نه سیرلیک، که اگر جز این بود سعادت خواندن آن‌ها به این آسانی میسر نمی‌شد.)

کتاب اخیر در قطع رقعی و در دویست صفحه با ویرایش شهاب‌الدین شجاع توسط انتشارات دیوشتیچ (دیوستیز) منتشر شده است. کتاب اصلا در پاسخ بر نوشته‌های زهرآلود «سمور افغان» تهیه شده که در کتابی به نام سفاری دوم آن‌چه می‌خواسته در توهین و تخفیف بزرگان تاجیک به‌ویژه تاجیکان افغانستان فروگذار نکرده است. این کتاب در سال 1998 میلادی به وسیله‌ی مرکز روابط فرهنگی افغانستان در آلمان نشر یافته. سپس دکتر خلیل‌الله وداد بارش آن را به فارسی ترجمه کرده است. بر مترجم معلوم شده این سمور افغان یک نفر است یا جمعی با هم، مامور به نوشتن آن شده‌اند. به نوشته‌ی شکورزاده عنوان کتاب «سقاوی دوم» برای فارسی‌زبانان خارج از افغانستان مرموز و تا حدی عربت‌انگیز است اما در اصل، تعبیری ریشخندآمیز، اهانت‌بار و اشاره‌ای به دو مرحله از تاریخ افغانستان است:

الف) دوران حکومت نُه ماهه‌ی شهید بزرگوار حبیب‌الله کلکانی و روزگار حکم‌رانی برک کارمل،
ب) حکومت بیش از چهارساله‌ی استاد برهان‌الدین ربانی. میرزا، ضمن شرح معانی سقا، توضیح می‌دهد که شهید حبیب‌الله کلکانی که به تاریخ 17 ژانویه 1929 حکومت امان‌الله خان را با هم‌دستی مردم آزادی‌خواه و مسلمان واژگون نموده به اریکه قدرت تکیه زد. بنا به روایت دروغین دشمنان، گویا فرزند سقا - یعنی آبکش یا آبرسان – از خانواده‌های تاجیکی از منطقه‌ی کلکان واقع در شمال کابل بوده است. سپس ضمن آن‌که سقا بودن را عار و ننگ نمی‌داند، توضیح می‌دهد غرض از کاربرد این قبیل تعبیر یا کوچک‌کردن و خوار ساختن بزرگان تاجیک در نظر پشتون‌ها است. میرزا در صفحه‌های بعدی پاسخ‌نامه‌ی خود به تفصیل مشت سمور افغان را باز می‌کند و به خوبی نشان می‌دهد که میان مرکز روابط فرهنگی آلمان و افغانستان و شوونیست‌های پشتون، رابطه‌ی مودت‌آمیز وجود دارد!

کتاب در دو فصل بزرگ، از زوایای مختلف، به اهمیت و نقش تاجیکان افغانستان – بیشتر خراسان – در حفظ یگانگی این کشور نگریسته و اطلاعات سودمندی درباره‌ی تیره‌های قومی آن در اختیار خواننده می‌گذارد. از خواندن کتاب خوانندگان متوجه اهمیت گویش تاجیکی (فارسی) میان تاجیکان افغانستان می‌شوند. این زبان چون روح و روان در کالبد ساکنان خراسان بزرگ جاری است و خوش‌بختانه هنوز در افغانستان رسم خط نیاکان رسمیت دارد و به آن می‌نویسند. بی‌شک یکی از عوامل حفظ پیوند و یگانگی تاجیکان افغانستان استفاده از همین رسم‌خط است. دراین میان وظیفه‌ی ایران به عنوان کانون زبان و ادب فارسی بسیار سنگین است. ما نباید راسا در تاجیکستان و دیگر مناطق فارسی‌زبان، و دارای خط‌های غیر نیاکان برای برگردانیدن خط جاری اقدام کنیم. مسئولیت اصلی با بزرگان تاجیک است. با شاعران، نویسندگان و ادیبان تاجیک، وظیفه‌ی ما حمایت بی‌قید و شرط از ایشان و خواست ایشان است.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/17457-hamase-radmardan-khorasan.html

@iranboom_ir
یک روز تاریخی، یک امضای تاریخی (۲۹ خرداد ۱۳۳۰)

http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/13311-yek-roz-tarikhi-yek-

@iranboom_ir
یک روز تاریخی، یک امضای تاریخی
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/32322


برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره ۸۲، سال دوازدهم، تیر و امرداد ۱۳۹۳، رویه ۱۱

در ساعات آخر روز ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ خورشیدی دکتر محمد مصدق پیامی خطاب به ملت ایران منتشر کرد که در پایان درباره‌ی خلع ید از شرکت سابق نفت ایران و انگلیس آمده بود: «صبح امروز با تصویب کمیسیون مختلط و هیات دولت، تصمیمات لازمه اتخاذ شد و دستور دادم عملیات اجرایی ادامه داده شود.»

برپایه‌ی بخشنامه‌ای که در 23 اردیبهشت از سوی نخست‌وزیر صادر شده بود، در همه‌ی اداره‌ها و تاسیسات و فروشگاه‌ها نام شرکت ملی نفت ایران، جانشین نام شرکت نفت انگلیس و ایران گردید. از این پس در مکاتبات و مکالمات هر وقت ذکری از شرکت اخیر گیرش می‌آید، صفت «سابق» به آن اضافه شود.

بدین سان روز 29 خرداد با خلع ید از شرکت سابق نفت انگلیس و ایران و برافراشتن پرچم ایران بر فراز همه‌ی ساختمانهای شرکت سابق، امر ملی شدن صنایع نفت در سرتاسر کشور کامل گردید.

به جرات می‌توان گفت که بیشینه‌ی دستآوردهای مادی از سال 1331 تاکنون یعنی در عرض 62 سال، مدیون فداکاری نسل آن روزگاران و راهبری دلیرانه و تسلیم‌ناپذیر دکتر محمد مصدق را در امر مبارزه برای ملی کردن صنایع نفت در سرتاسر کشور می‌باشد.

کشور وامدار مبارزات و از خودگذشتگی نسل آن روزگار و راهبری شجاعانه و خردمندانه‌ی دکتر محمد مصدق است.

http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/13311-yek-roz-tarikhi-yek-emza-tarikhi.html

____

 کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۲۹ خرداد - روز ملی ایرانی، برای كارگر ایرانی

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره ۷۱، اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۱، رویه ۲

كارگر ایرانی، نیاز به «روز ملی» دارد، نه اینكه روزی را كه تنی چند از كارگران شهر شیكاگو در ایالات متحده آمریكا، خواستار حقوق خود شدند، به عنوان روز كارگر ایرانی به وی نیز تحمیل كرد.

راستی را كه چرا تاكنون جامعهٔ كارگری و «خانه كارگر» كه مدعی نمایندگی كارگران است و در هر دورهٔ انتخابات، كسانی به عنوان نامزد خانهٔ كارگر، بر مسندهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی هم تكیه زده‌اند، هرگز به این فكر نیفتاده‌اند كه كارگر ایرانی، نیاز به یك روز ملی دارد؟!

سال گذشته، ماهنامهٔ خواندنی این موضوع را پیش كشید و خواستار پذیرش روز آغاز ساختمان تخت جمشید، به عنوان روز ملی كارگر ایرانی شد؛ اما متاسفانه از سوی وزارت كار و امور اجتماعی، مدعیان نمایندگی كارگران و ... هیچگونه واكنشی نسبت به این پیشنهاد سازنده، نشان داده نشد.

خواندنی در رویهٔ شانزده شمارهٔ پنجاه و هفتم (شهریور و مهرماه ۱۳۸۸) نوشت:

روز كارگر ایرانی
به سنت نادرست برگرفته از غرب (آمریكا) و پرورش یافته در شرق (اتحادیه جماهیر شوروی)، در روز اول ماه مه، آیین‌هایی به عنوان روز جهانی كارگر، در ایران نیز برگزار می‌شود.

در این راستا، امسال آیینی نیز در تبریز برپا گردید. در این مراسم از آقای مهندس تقی توكلی نیز دعوت به حضور شده بود. مهندس تقی توكلی از مردانی است كه به صنایع ایران و به ویژه آذربایجان، خدمات زیادی انجام داده است و روزگاری بار مدیریت ماشین سازی تبریز و ... را به دوش می كشید.

در این آیین، مهندس تقی توكلی به دنبال بیان كوتاهی درباره پیشكسوتان صنعت در ایران و آذربایجان، از كارگران پرسیدند: شما می‌دانید كه روز اول ماه مه، از كجا آمده است و به‌طور كلی، چه ارتباطی با ما ایرانیان دارد. این روز برخاسته از شهر شیكاگو در آمریكاست و سپس رشد داده شده در شهر مسكو در اتحاد شوروی پیشین است.

اگر ما قرار است روزی را به نام روز كارگر ایرانی جشن بگیریم، باید روز آغاز ساختن تخت جمشید را جشن بگیریم زیرا بر پایهٔ هزاران گل‌نوشته‌ای كه از تخت جمشید به دست آمده است، برخلاف جهان آن روزگار كه پایه بر برده‌داری و بهره‌كشی بود، همهٔ كارگران تخت جمشید، مزد دریافت می‌داشتند. دستمزد زنان و مردان یكسان بود و اگر بانویی دارای تخصص بالاتر بود، از مردان بیشتر دستمزد می‌گرفت.

 زنانی كه در ساخت تخت جمشید همیار بودند، دارای مرخصی زایمان بودند و در كنار كارگاه‌های تخت جمشید، شیرخوارگاه و مهدكودك وجود داشت. كارگران، از زن و مرد در برابر بیماری، از كارافتادگی و پیشآمد حوادث كاری، بیمه بودند و ...

ملتی كه دارای چنین پیشینه‌ای در زمینهٔ حمایت از حقوق كارگران، یكسانی دستمزد زنان و مردان، بیمه‌های اجتماعی در 2547 سال پیش بوده است، آیا شایسته است كه دست دریوزگی به سوی شرق و غرب برای روز كارگر دراز كند.

پیشنهاد امروز ما این است که روز ۲۹ خرداد روز خلع ید از شرکت نفت غاصب را روز ملی کارگران ایرانی اعلام کنیم.

http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/5320-29khordad-roz-kargar-irani.html

@iranboom_ir
روزهای افتخار (بزرگ‌داشت سال‌روز خلعِ ‌یَد)

دکتر عبدالرضا هوشنگ‌مهدوی

امروز درست ۵۹ سال از روز خلع‌ید، یعنی روز کوتاه کردن دست استعمار از منابع ثروت ملی ما می‌گذرد. در چنین روزی‌ شادروان دکتر مصدق، نخست‌وزیر وقت، در گفتاری رادیویی فرمودند: «در تاریخ ملت به ندرت روزهای درخشان و پرمسؤولیت و افتخار پیدا می‌شود. ایام عادی و گذرا برای همه‌ی ملل یکسان است، ولی آن ملتی که شرافت‌مندانه وظیفه‌اش را در برابر وطن و پرچم و تاریخ مملکتش ادا کند بیشتر از دیگران قدرت اخلاقی و عظمت روحی از خود نشان داده است. امروز یکی از ایامی است که شما هم‌وطنان می‌توانید صفحه‌ی جدید و مقدسی در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از پنجاه سال که از استقلال و آزادی سیاسی ما نامی بیش باقی نمانده بود دوره‌ی نوینی را در برابر نسل معاصر و نسل آینده به وجود آورید». و آن روزها واقعاً روزهای پرافتخاری ‌بود.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/10776-rozha-ye-eftekhar.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۱۱ سال پیش در ۲۹ خرداد ۱۳۹۲، بهمن سرکاراتی ـ استاد زبان‌های باستانی در دانشگاه تبریز، عضو پیوسته‌ و معاون علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ـ درگذشت.

@iranboom_ir
دکتر سرکاراتی، کسی که هیچ‌گاه از خواندن کتاب خسته نشد و کتاب یار همیشگی او بود
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/43661

هفت سال از درگذشت زنده‌یاد بهمن سرکاراتی می‌گذرد. کسی که هیچ‌گاه از خواندن کتاب خسته نشد و کتاب یار همیشگی او بود. پژوهش وی در اسطوره، شاهنامه و اوستاشناسی زبانزد استادان داخل و خارج از ایران است. خاطرات وی را با همسرش (مهری باقری) در این گزارش بخوانید.

دکتر بهمن سرکاراتی، در سال ۱۳۱۶ در شهر تبریز به دنیا آمد. وی دارای مدرک دکتری در رشته‌ زبان‌شناسی و فرهنگ و زبان‌های باستانی و استاد زبان‌های باستانی دانشگاه تبریز، عضو پیوسته فرهنگستان زبان وادب فارسی و معاون علمی سابق این فرهنگستان بوده است. سرکاراتی در سال ۱۳۷۰ به عضویت پیوسته‌ فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد و از آن زمان، علاوه بر عضویت پیوسته، در مقطعی مدیریت گروه زبان‌های ایرانی و همچنین معاونت علمی و پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی را نیز عهده‌دار بود.

وی تألیفات و ترجمه‌های متعددی در حوزه‌های زبان‌شناسی و زبان‌های باستانی دارد که از میان آن‌ها می‌توان به «اوستا و هنر نو؛ کارنامه‌ی شاهان در روایات سنتی ایران» (ترجمه‌)، «دین ایرانی بر پایه‌ی متن‌های معتبر یونانی» (ترجمه‌)؛ «اسطوره‌ی بازگشت جاودانی» (ترجمه‌)؛ «سایه‌های شکارشده» (شامل ۲۰ مقاله‌)؛ «مقدمه‌ای بر فلسفه‌ای از تاریخ» (ترجمه)، «بررسی جامع زبان فارسی باستان و آثار بازمانده‌ی آن»، «بررسی سه فرگرد وندیداد»، «اصطلاحات خویشاوندی در زبان‌های ایرانی» و «بررسی فروردین یشت: سرود اوستایی در ستایش فروهرها (ترجمه) اشاره کرد. از سرکاراتی همچنین بیش از ۳۵ مقاله در موضوعات مختلف ادبی، زبانی و تاریخی به جای مانده است.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/12975-1393-04-03-08-38-54.html
🔴 در چنین روزی (۲۹ خرداد ۱۳۳۲)

طرح برانداري دكتر مصدق نخست وزير، براي تصويب نهايي در اختيار رئيس سازمان سيا ، سازمان اينتليجنس سرويس ، وزارت امور خارجه آمريكا و وزارت امور خارجه انگلستان قرار  گرفت

@iranboom_ir
۲۹ خرداد، روز پر افتخار خلع ید - دکتر پرويز داورپناه

" فرا رسیدن ۲۹ خرداد روز تاریخی خلع ید از شرکت سابق نفت را که کارگران رنجدیده معادن نفت درآن نقش بسزایی داشته اند و افتخار جاوید برای همه ی کارگران ایرانی به وجود آورده اند را به عموم هموطنان عزیز به خصوص کارگرانی که در راه آزادی و استقلال ایران و تجدید پیروزیهای نهضت ملی کوشش می کنند تبریک عرض می کنم"  دکتر محمد مصدق، خرداد ماه ۱۳۴۳

از نظر مصدق تامین استقلال کشور و رفع کامل نفوذ بیگانگان از هر مصلحت و سود آنی دیگری برتر و حیاتی تر بود. دکتر مصدق در مجلس شورایملی در تشریح قانون ملی شدن صنعت نفت چنین گفت :

«در پیشنهاد ملی شدن نفت در سراسر ایران نمایندگان جبهه ملی به جنبه سیاسی آن بیش از جنبه مالی اهمیت داده اند و علت این بوده است که به علم الیقین تمام ملت ایران و بخصوص نمایندگان محترم مجلس و کمیسیون نفت میدانند که سرچشمه ی تمام بدبختی های این ملت ستمدیده ، همان وجود شرکت نفت است و بس و شاهد گویای آن وقایع و اتفاقات ، بدبختی های پنجاه ساله اخیر ملت ایران و بخصوص وقایع دو ساله اخیر این کشور و قتل ها و سوء قصدهای متعدد میباشد

دنباله نوشتار:
http://iranboom.ir/drmosadegh/1182-khal-yad-29khordad.html

@iranboom_ir
معرفی کتاب فردوسی و شاهنامه در قفقاز

دکتر آزاده احسانی چمبلی
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/38364

نویسنده این کتاب ارزشمند دکتر «ولی صمد» از اهالی تاجیکستان گرامی است و تحصیلاتش را در ادبیات فارسی تاجیکی به پایان برده و پایان‌نامه‌اش را زیر عنوان «مسأله‌ی اساسی روابط ادبی مردم تاجیک و آذربایجان، در سدة نوزده» نوشته است.

کتاب فردوسی و شاهنامه در قفقاز در زمرة مهمترین و بزرگترین پژوهش‌های ایشان جای دارد، وی در این کتاب به بررسی پژوهش‌های انجام شده دربارة فردوسی و شاهنامه در حوزة قفقاز پرداخته و پژوهش‌گران بنام آذربایجانی(ارانی)، گرجی، ارمنی و ترکمن را – که روشن بین بوده و به چشم خرد شاهنامه را دیده و ارزش والای آن را دریافته بودند – معرفی می‌نماید. این کتاب که به کوشش یکی دیگر از دانشمندان بنام تاجیک پروفسور رحیم مسلمانیان قبادیانی به خط فارسی برگردانده شده است دارای هفت بخش می‌باشد که عبارتند از: 1- فردوسی در قفقاز 2- فردوسی در جمهوری آذربایجان(1) 3- فردوسی در گرجستان 4- فردوسی در ارمنستان 5- فردوسی در ترکمنستان 6- فردوسی در کشمکش 7- فردوسی در جمهوری آذربایجان(2) و با دو پیوست (چرنشیفسکی و فردوسی، در حاشیه‌ی یوسف و زلیخا) و سه بخش پایانی (کتاب‌ها و ضرب‌المثل‌ها، ترکیبات تو صیفی و نفوذ عربی «واژگان تازی») کتاب به پایان می‌رسد.

در اینجا بندی چند از این نامة ارجمند را برای آشنایی بیشتر خوانندگان با دیدگاههای پژوهشگران قفقازی دربارة فردوسی و شاهنامه می‌آوریم:
«گمانی در این نیست که رستم گُرد؛ پشت و پناه و جانسپار ایران بوده و جان خود را سپر ایران ساخته است و لذا هراس دشمنان بی‌مورد نخواهد بود، چرا که از این می‌ترسند مبادا از میان مردم جمهوری آذربایجان، رستم‌هایی زاده شود و پرچم استقلالِ ایران بزرگ را برافرازند.»
(بخش فردوسی در آذربایجان، رویه 17)

«اهل ادب [جمهوری] آذربایجان که زبان فارسی را همچون زبان مادری خود نغز می‌دانستند و برای برخی‌ها نیز زبان مادری بود، در دریای گرانسنگِ شاهنامه و فردوسی به کمال رسیده بودند و بر پایة خرد نیک، و کمالات خویش، به ترجمة داستانهای شاهنامه پرداختند.»
(بخش فردوسی در جمهوری آذربایجان، رویه 19)

«از سفرنامة یک جهانگرد روحانی برناردی (سدة هفده میلادی)، که از تفلیس به روم می‌رفته، چنین پیداست که گرجی‌ها، به جای کتابهای مقدس دینی، داستان بیژن و منیژه، رستم نامه و داستان بهرام گور را بیشتر می‌خوانده‌اند.»
(بخش فردوسی در گرجستان، رویه 79)

«شعر شاعر مشهور ارمنی گ.ساریان:
عصرهای بیشماری بازآیند و روند
باز آثار تو هر جا می‌دهد ساز بلند
تا جهان باقی‌ست در هر خانه، در هر انجمن
عاشقان را شعر فردوسی است یار و کارمند.»
(بخش فردوسی در ارمنستان، رویه 91)

«در سال 1934، جشن هزارة فردوسی در ترکمنستان، خیلی با شکوه برگزار شد. در سال 1935، انتشارات دولتی ترکمنستان، در عشق آباد، چند داستان از شاهنامه را با خط فارسی، در تیراژ زیادی منتشر کرد که در مدت کمی نایاب شد. در پیش گفتار این کتاب، درباره‌ی جایگاه مقام فردوسی و شاهنامه در فرهنگ جهانی و اهمیت این امر برای مردم ترکمن سخنانی آمده است. بنا به نوشتة روزنامة «ازویستیا» (چاپ مسکو)، دانشمندان ترکمن، نادرترین و کم‌یاب‌ترین دست نویس شاهنامه را پیدا کرده‌اند. این نسخه، که قدیم‌ترین و کاملترین نسخه محسوب می‌شود، در سال 1932 در مرو به دست آمده است.»
(بخش فردوسی در ترکمنستان، رویه 94)

کتاب‌نامه:
فردوسی و شاهنامه در قفقاز، نوشته ولی صمد، برگردان رحیم مسلمانیان قبادیانی، ویرایش فاروق صفی‌زاده، تهران، 1378.

http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/1357-morefi-ketab-shahnameh-dar-ghafghaz.html

@iranboom_ir
توران شهریاری، شاعر چشم از جهان فروبست
(۱۳ آبان ۱۳۱۰؛ کرمان – ۳۰ خرداد ۱۴۰۳؛ تهران)

شادروان #توران_شهریاری ، شاعر پرآوازه #زرتشتی، پسین چهارشنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ درگذشت.

#توران #شهریاری فرزند روانشادان گوهر و شهریار، متولد سیزدهم آبان ماه ۱۳۱۰ در شهر کرمان بود و در روز چهارشنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ در تهران درگذشت.

وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبستان شهریاری و دبیرستان بهمنیار کرمان سپری کرد سپس، راهی تهران شد و در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۴ فارغ التحصیل شد و در سال ۱۳۴۲ به عنوان پنجمین زن ایرانی موفق به دریافت پروانه وکالت شد. در ادامه نیز مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه ملی (بهشتی) سپری کرد. وی همچنین در زمینه وکالت نیز سابقه درخشانی داشت.

گوهر نخستین کتاب این شاعر است که در سال ۱۳۴۵ منتشر شد، نگار زن، دیگر کتاب این شاعر برجسته است که در سال ۱۳۵۲ از سوی سازمان بین المللی زنان منتشر شد. در سال ۱۳۷۹ نیز دیوان توران در بیش از ۵۰۰ صفحه منتشر شد که شامل قصاید، قطعات، مثنوی ها، غزلیات، دوبیتی ها، آفرین بادها، سوگنامه ها  چکامه های وی بود.

در مورد مضامین اشعار توران بهرامی باید گفت که بیشتر آنها دارای موضوع های اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و ملی هستند. وی اشعار زیادی را با موضوع ایران و فرهنگ ایران باستان سروده است. دکتر باستانی پاریزی، در مقدمه دیوان توران، اینگونه می نویسد:

«شعر خانم شهریاری در عین استحکام و کمال بسیار روان و درخور فهم همه طبقات سروده شده و علاوه بر جنبه‌های ادبی، حاوی مسائل روز و سرگذشت‌های اجتماعی نیز هست. مثنوی‌های کوتاه و داستان‌های کوچک ذکر شده در دیوان او حاوی نکاتی آموزشی است که ضمناً تأثیر ادبیات گذشته ایران را نشان می‌دهد… و سرانجام اینکه خانم توران شهریاری یکی از شعرای سخن‌سنج و آگاه و توانای معاصر است که سبک خود را دارد و اشعارش پیام موزون دارد و بر دل می‌نشیند.»

http://iranboom.ir/aks-ha/gonagon/8902/8/neshast-mehregan-141-9.jpg

وضعیت اجتماعی زن در ایران باستان
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/10975-vazeiat-ejtemaei-zan-iran-bastan.html

زبان پارسی - سرودهٔ توران شهریاری (بهرامی)
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13803-zaban-farsi-tooran-ir.html

فرّ ایران
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13716-fare-iran.html

کوروش بزرگ - سروده‌ی بانو توران شهریاری
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/1494-korosh-bozorg-shhriari.html

مصدق و ملی شدن صنعت نفت ایران
http://www.iranboom.ir/drmosadegh/13719-mosadegh-melli-shodan-sanaat-naft.html

غروب ستاره‌ای تابان (احمد شاه مسعود)
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13872-ahmad-shah-masoud-ghorob-setare.html

سـعدی، آنـقدر بزرگی که نگنجی به سخن
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14985-sadi-anghadr-bozorgi.html

ای وطن- سرودهٔ توران شهریاری (بهرامی) / به‌مناسبت هفته دفاع مقدس
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14019-ei-vatan-defa-moghadas.html

سرود نوروز - سرودهٔ توران شهریاری
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/12015-sorod-noroz.html

به فرزند سینا؛ پور سینا
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13717-por-sina.html

عشق وطن
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13799-eshgh-vatan.html

نبرد آریو برزن
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12922-nabard-ario-barzan.html

به انگیزۀ اسفندگان روز زن و مادر در ایران باستان
http://iranboom.ir/jashnha/esfandgan/10943-esfandgan-toran-shahriari.html

نجات پاسارگاد
http://www.iranboom.ir/didehban/30vand/11949-1393-06-16-03-21-58.html

صدام، آیینه عبرت- سرودهٔ توران شهریاری (بهرامی)
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14018-saddam-aeine-ebrat.html



https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۳۱ خرداد ۱۳۶۹ زلزله ای به شدت 7.3 در مقیاس امواج درونی زمین ( ریشتر ) ، استان های گیلان و زنجان را لرزاند

#زلزله #زمین_لرزه
شهریار عدل (زاده ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ - درگذشت ۳۱ خرداد ۱۳۹۴) باستان‌شناس، کارشناس تاریخ هنر و معماری ایرانی و کارشناس پرونده‌های ثبت میراث جهانی در ایران بود.

« #شهریار_عدل » مردی که #تخت‌جمشید را جهانی کرد...
#شهرام_زارع:، باستان‌شناس و سردبیر مجله باستان‌پژوهی که برخلاف سنش دوستی عمیق و طولانی با «شهریار عدل» داشت، در یادداشت خود تلاش کرده به معرفی دقیق پروفسور «شهریار عدل» بپردازد و این معرفی را به هشت قسمت مختلف تقسیم کرده است و نخست آن که چگونه از درگذشت این ایران‌شناس آگاه شد ...
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/15186-shahriar-adl-mardi-takhtjamshid.html

#دکتر_شهریار_عدل
https://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/15149-

«شهریار عدل» در قطعه نام‌آوران
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/15335-

پرستش‌گاه‌های جدید و نخستین دیوار دفاعی در بم
http://www.iranboom.ir/tarikh/bastan-shenasi/8864-

کجای ایران چنین خیابانی دارد؟
http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/15232-


@iranboom_ir
نابودی صنایع دستی ایران به سه روش

کاوه مرادی

صنايع دستی از يک سو هنري است که با توجه به تقاضا و کاربرد آن جنبه صنعتي پيدا کرده و از سوي ديگر صنعتي است که ذوق سازنده يا هنرمند را در کنار خود پذيرا شده است. صنايع دستي ايران نه در طول حيات يک قوم يا يک قبيله بلکه در طول تاريخ به وجود آمده و علاوه بر نقشي که در حفظ و صدور فرهنگ مردم از زمان هاي گذشته داشته، روشي نيز براي کسب درآمد بوده است.

هنر صنايع دستي و صنعت موجود در کنار اين هنرها که غالباً همچون جسم و روح به هم پيوسته و وابسته است، نوشته هايي است که احوال، تحولات فکري و تکنيکي ايجاد شده در مردم را درگذشت زمان بازگو مي کند اما صنايع دستي در کشور ما در زمان حاضر به صورت کالايي فاخر درآمده و کاربردي نيست. پيش از اين، صنايع دستي ايران به سمت موزه ها رفته و تنها سالي يک بار از هنر دست هنرمندان ايراني با برگزاري همايش ياد مي شود.

صنايع دستي ايران به سه روش کلي، بومي و صنعتي در معرض نابودي قرار دارد. نابودي کلي يک هنر دستي زماني اتفاق مي افتد که فن و تکنولوژي توليد يک صنعت هنري به طور کامل نابود شود و ذهن مردم از دانسته ها و تعريف ها در مورد آن خالي شده باشد.

نابودي بومي يا منطقه يي زماني رخ مي دهد که هنر صنعتي خاص يک منطقه با همان کيفيت يا با کيفيت متفاوت (چه پايين تر، چه بالاتر) در منطقه يي ديگر توليد شود. گاهي نوع عادات، فرهنگ ها و اعتقادات و حتي ماده اوليه آنچنان تاثيري در يک مجموعه ايجاد مي کند که حتي اگر يک فرهنگ يا يک يادگاري جديد ساخته شده باشد ولي اصالت اوليه ديگر به چشم نمي خورد و بايد حتي با حفظ هنر جديد و متفاوت براي احياي هنر قديمي تر تلاش کرد.

بهترين نمونه از نابودي صنعتي، نابودي صنعت فرش ايران است. از آنجايي که بسياري از محصولات ما در مقياس صنعتي و براي مصارف صنعتي توليد مي شود، نابودي اين روند نه تنها بر اعتبار محصول و افتخار حاصل از آن براي خود و سرزمين مان تاثير مي گذارد بلکه ما را از فايده هاي مادي آن هم محروم مي کند. به طوري که در حال حاضر درآمد فروش صنايع دستي ايران همراه با فرش حدود 625 ميليون دلار است در حالي که صنايع دستي کشورهايي مانند چين، مالزي و سنگاپور با استفاده و الگوبرداري از توانايي هايي که در ايران وجود دارد در رتبه هاي بسيار بالاتر اقتصادي قرار دارند. شايد تلاش هايي که براي رفع خطرات تهديدکننده صنايع دستي ايران صورت مي گيرد با تدوين برنامه هايي به دوگونه بلندمدت و کوتاه مدت موثر باشد. پرداختن به يک معضل در اين زمينه مستلزم شناخت کافي از آن مقوله، دريافت و در نظر گرفتن نيروهاي اثرگذار بر آن و تفکيک نيروهاي خرابگر و سازنده است، به همين دليل تهيه گزارشي کارشناسي و نتيجه گيري با توجه به مطالعات مورد نياز و زماني که مي طلبد، بعد از دوره يي نه چندان کوتاه عملي خواهد شد.

اما شعله هاي خرابي به سرعت در مسير از بين بردن اين تمدن است. شايد تامل و درنگ تا به دست آوردن يک نتيجه کلي براي يک مورد و سپس اقدام به انجام يک حرکت، صدمات جبران ناپذيري در پي داشته باشد که همان از بين رفتن يکي از هنر هاي اصيل و سنتي خاص اين مرز و بوم است.

نبود يک تعريف جامع و همه فهم براي صنايع دستي، نبود دسته بندي براي تمام هنر هاي حال و گذشته اين سرزمين، ناشناس بودن هنرمندان صاحب سبک و نبود شناسنامه به صورت جمع آوري پيشينه و شيوه تهيه و فن ايجاد يک هنر صنعتي از مشکلات موجود است که با برنامه ريزي بلندمدت مي توان براي رفع اين مشکلات کوشيد.

نزديک به 45 سال است که در سيستم اداري ايران، بخش صنايع دستي وجود دارد، اما اين سازمان نتوانسته در حفظ و احياي اين هنر دستي با قدمت چند هزار ساله کاري انجام دهد. بسياري از هنرمندان صنايع دستي به علت نبود هيچ گونه حمايت از طرف دولت و بازار کم رونق صنايع دستي ايران به شغل و حرفه جديدي روي مي آورند که مي توان اين نبود حمايت را يکي از دلايل نابودي هنر هاي دستي ايران دانست. به همين دليل، امروزه حدود 50 رشته از مجموع رشته هاي صنايع دستي ايران از بين رفته اند و اگر اقدامات سريع و کارشناسي در اين زمينه صورت نگيرد، سرنوشت مشابهي نيز در انتظار ساير رشته ها خواهد بود. شناخت مردم ايران از مجموع 255 رشته صنايع دستي، به حدي کم است که فقط با حدود 10 رشته صنايع دستي آن هم با جنبه تزييني آشنايي دارند، که هيچ کاربرد موثري در زندگي روزمره شان نيز ندارد.

http://www.iranboom.ir/didehban/sanaye-dasti/70

@iranboom_ir
2024/07/01 02:17:49
Back to Top
HTML Embed Code: