به یاد دکترمحمدیوسف کیانی، پژوهشگر ایرانی
در خردادماه ۱۳۹۷ ( ۱۳۱۷ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۷) دکتر محمدیوسف کیانی ، باستان شناس و هنرشناس ایرانی که زندگی خود را در راه شناساندن فرهنگ ایران گذراند ، از میان ما رفت.
احمد شهابی در یادداشتی، از دوره های زندگی فرهنگی و کوشش های دکتر کیانی سخن گفته است.
از آثار دکتر کیانی کتاب های زیر را می توان نام برد:
استان سمنان، تهران ، انتشارات صانعی، ۱۹۸۴
پایتخت های ایران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۵
تاریخ هنر معماری ایران در دورۀ اسلامی ، انتشارات سمت، ۱۳۷۴
معماری ایران (دورۀ اسلامی) ، انتشارات سمت ، ۱۳۷۹
تزئینات وابسته به معماری ایران، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۴
سفال ایرانی، تهران، نخست وزیری، ۱۳۵۷
شهرهای ایران (۴ دفتر)، تهران، نشر جهاد دانشگاهی
عاقبت خاک گل کوزه گران خواهیم شد، ۱۳۷۹
کاروانسراهای ایران (۳ دفتر)، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ۱۳۶۲ و ۱۳۶۹ و ۱۳۷۵
دنباله نوشتار:
http://iranchehr.com/?p=10119
@iranboom_ir
در خردادماه ۱۳۹۷ ( ۱۳۱۷ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۷) دکتر محمدیوسف کیانی ، باستان شناس و هنرشناس ایرانی که زندگی خود را در راه شناساندن فرهنگ ایران گذراند ، از میان ما رفت.
احمد شهابی در یادداشتی، از دوره های زندگی فرهنگی و کوشش های دکتر کیانی سخن گفته است.
از آثار دکتر کیانی کتاب های زیر را می توان نام برد:
استان سمنان، تهران ، انتشارات صانعی، ۱۹۸۴
پایتخت های ایران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۵
تاریخ هنر معماری ایران در دورۀ اسلامی ، انتشارات سمت، ۱۳۷۴
معماری ایران (دورۀ اسلامی) ، انتشارات سمت ، ۱۳۷۹
تزئینات وابسته به معماری ایران، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۴
سفال ایرانی، تهران، نخست وزیری، ۱۳۵۷
شهرهای ایران (۴ دفتر)، تهران، نشر جهاد دانشگاهی
عاقبت خاک گل کوزه گران خواهیم شد، ۱۳۷۹
کاروانسراهای ایران (۳ دفتر)، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ۱۳۶۲ و ۱۳۶۹ و ۱۳۷۵
دنباله نوشتار:
http://iranchehr.com/?p=10119
@iranboom_ir
معرفی کتاب «کاوش رصدخانهٔ مراغه و نگاهی به پیشینهٔ دانش ستارهشناسی در ایران»
نوشتۀ: دکتر پرویز ورجاوند
۵۳۰ صفحه
مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر
معرفی از سرفراز غزنی
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/10525-ketab-kavosh-rasadkhane-maraghe.html
@iranboom_ir
نوشتۀ: دکتر پرویز ورجاوند
۵۳۰ صفحه
مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر
معرفی از سرفراز غزنی
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/10525-ketab-kavosh-rasadkhane-maraghe.html
@iranboom_ir
کتاب ایران و قفقاز - اران و شروان
نویسنده: دکتر پرویز ورجاوند
ناشر: قطره
این کتاب مجموعه نوشتهها و مقالاتی است درباره تاریخ و فرهنگ منطقهی آسیای مرکزی و قفقاز ، به ویژه سرزمین «اران» و «شروان» که با هدف بازشناسی و معرفی پیوندهای دیرین و همبستگیهای تاریخی و فرهنگی آن با سرزمین مادر (ایران) تدوین شده است.
گفتنی است این منطقه از آغاز تاریخ تا زمان تجزیه در قرن نوزدهم، پارهای از کشور عزیزمان، ایران بوده است.
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/1661-iran-ghafghaz.html
@iranboom_ir
نویسنده: دکتر پرویز ورجاوند
ناشر: قطره
این کتاب مجموعه نوشتهها و مقالاتی است درباره تاریخ و فرهنگ منطقهی آسیای مرکزی و قفقاز ، به ویژه سرزمین «اران» و «شروان» که با هدف بازشناسی و معرفی پیوندهای دیرین و همبستگیهای تاریخی و فرهنگی آن با سرزمین مادر (ایران) تدوین شده است.
گفتنی است این منطقه از آغاز تاریخ تا زمان تجزیه در قرن نوزدهم، پارهای از کشور عزیزمان، ایران بوده است.
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/1661-iran-ghafghaz.html
@iranboom_ir
10 ژوئن، برابر با ۲۰ خرداد روز جهانی صنایع دستی است
"با صنایع دستی فرهنگمان را صادر میکنیم "
www.isna.ir/news/96032010660
به بهانه ۲۰ خرداد، روز صنایع دستی از "هویتمان" فاصله نگیریم...
http://www.isna.ir/news/95031711821/
@iranboom_ir
"با صنایع دستی فرهنگمان را صادر میکنیم "
www.isna.ir/news/96032010660
به بهانه ۲۰ خرداد، روز صنایع دستی از "هویتمان" فاصله نگیریم...
http://www.isna.ir/news/95031711821/
@iranboom_ir
۲۰ خرداد (10 ژوئن) روز جهانی صنایع دستی گرامی باد
http://www.iranboom.ir/didehban/sanaye-dasti.html
@iranboom_ir
#صنایع_دستی
http://www.iranboom.ir/didehban/sanaye-dasti.html
@iranboom_ir
#صنایع_دستی
#ما_و_افغانستان - نوشتۀ شادروان دکتر پرویزِ ورجاوند
به نام ِ خداوند ِ جان و خرد
این نوشتار در مجلهیِ اطلاعاتِ سیاسی – اقتصادی، شمارهیِ 179و180، اَمرداد و شهریورِ1381، رویههای 82 تا 89 بازتاب داده شد، با آنکه ۱۸ سال از چاپِ آن میگذرد بسیاری از گوشههایِ نگرشِ استاد ورجاوند در رویکردِ سیاستهایِ منطقهای و حُسنِ همجواری هنوز تازگی دارد.
فرهنگِ ملی، توسعهیِ پایدار، سیاستِ همه جانبه، اقتصادِ پویا و پیشرفته همواره در گفتار و نوشتارِ زندهیاد ورجاوند موج میزد.
دغدغهیِ سرنوشت و سربلندیِ مامِ میهنِ ورجاوند با دورنگریِ اندیشه و شناختِ دانشورانه و منطقی جایجایِ ایرانِ بزرگ و حساسیت به هر شهر و روستا و ساختمانهایِ دارایِ هویتِ فرهنگی و پرارج دانستنِ سراسرِ ایران آرمان و جانِ سخنِ آن پیر فرزانه بود.
راهش پررهرو یادش همواره گرامی.
در پیِ حضورِ نیروهایِ آمریکا و 14 کشورِ غربی در #افغانستان و سقوطِ طالبان، سپس استقرارِ دولتِ موقّتِ کرزای در پیِ تصمیماتِ نشستِ بُن و بالاخره تشکیلِ لویهجرگه و انتخابِ دولت دو سالهیِ دورانِ انتقالی به ریاستِ کرزای، هنوز شاهد آنیم که با وجودِ آرامشِ نسبی در افغانستان و تلاشهایِ گوناگون برایِ توان بخشیدن به دولتِ مرکزی، شرایط در افغانستان به گونهای است که در فاصلههایِ کوتاه، انفجارها یا اقدامهایِ تروریستی بر ضدِ مقامهایِ دولتی از وزیر گرفته تا شخصِ کرزای صورت میگیرد. هنوز با وجود جستجوهایِ هوایی و بهره گرفتن از نیروهایِ زمینی، شمارِ فراوانی از نیروهایِ القاعده و مسئولانِ رده بالایِ طالبان دستگیر نشدهاند و همچنان پیامها و فیلمهایِ ویدیوییِ آنها از شبکههایی چون«الجزیره» دایر بر اینکه به فعّالیتهایِ تروریستیِ خود ادامه خواهند داد، پخش میشود. شک نیست که آنها هنوز از یاریهایِ گروههایِ صاحبِ قدرت و به اعتباری سازمانِ امنیّتِ ارتشِ پاکستان بهرهمندند. بسیاری از خبرگزاریها و روزنامهها گزارش میدهند که گروههایِ تروریستیِ القاعده و طالبان از خاکِ پاکستان و جریانهایِ پشتیبانِ خود در آن کشور بهره میجویند. هنوز شاهد آنیم که دولتِ افغانستان بر مناطقِ شرق و جنوبِ کشور تسلّط لازم را ندارد و چهرههایی چون گلآقا در قندهار هنوز خود را در وضعی میبینند که بتوانند در برابرِ دولتِ مرکزی موضع بگیرند؛ تا جاییکه گفته میشود یکی از دلایلِ روان نشدنِ آبِ هیرمند به سویِ ایران، به گروکشیهایِ این چهرههایِ صاحبِ قدرت مربوط میگردد. در سایهیِ چنین شرایطی، بعید مینماید که اگر از جهتِ اقتصادی، تعهّدهایِ صورت گرفته تحقّق نیابد و کمکهایِ مؤثّر در اختیارِ دولتِ آقایِ کرزای گذاشته نشود، آرامشِ نسبی در افغانستان، حتّی با وجودِ نیروهایِ نظامیِ خارجی، دوام آورد و بارِ دیگر با آشفتگیها در بخشهایِ مختلف مواجه نشویم.
دولتِ انتقالیِ افغانستان زمانی میتواند کارِ ساماندهی را با قدرت به پیش ببرد که بتواند حدّاقلِ امکاناتِ زندگی را برایِ مردم فراهم کند؛ سرپناهی برایشان فراهم سازد؛ حقوقِ کارمندانِ دولت و نیروهایِ انتظامی و نظامی را هرچند ناچیز، به موقع بپردازد؛ آرام آرام ویرانهها را آباد کند؛ از نظرِ آموزش و پرورش و بهداشت بتواند به نیازهایِ نخستینِ جامعه پاسخ گوید: شرایطِ نسبتا مناسب برایِ شروعِ فعّالیتهایِ تولیدی فراهم کند؛ به روستاهایِ ویران شده و همهچیز از دستداده حیاتِ تازه ببخشد؛ شبکههایِ آبیاری را مرمّت و امکانِ کشت و کار را فراهم کند. در این زمینهیِ اخیر، سازمانهایِ جهانی باید کارِ مینروبی را جدّی بگیرند و بر پایهیِ یک برنامهیِ گسترده و زمانبندی شده، کشتزارها و مرتعها را برایِ حضور و کارِ بیخطرِ کشاورزان و دامداران، آماده کنند. در وضعِ موجود روزی نیست که شماری از مردمِ رنجدیدهیِ آن سرزمینِ سوخته و ویرانشده بر اثرِ برخورد با مینها جانِ خود را از دست ندهند یا معلول نشوند.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/7653-ma-afghanestan-dr-varjavand.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
به نام ِ خداوند ِ جان و خرد
این نوشتار در مجلهیِ اطلاعاتِ سیاسی – اقتصادی، شمارهیِ 179و180، اَمرداد و شهریورِ1381، رویههای 82 تا 89 بازتاب داده شد، با آنکه ۱۸ سال از چاپِ آن میگذرد بسیاری از گوشههایِ نگرشِ استاد ورجاوند در رویکردِ سیاستهایِ منطقهای و حُسنِ همجواری هنوز تازگی دارد.
فرهنگِ ملی، توسعهیِ پایدار، سیاستِ همه جانبه، اقتصادِ پویا و پیشرفته همواره در گفتار و نوشتارِ زندهیاد ورجاوند موج میزد.
دغدغهیِ سرنوشت و سربلندیِ مامِ میهنِ ورجاوند با دورنگریِ اندیشه و شناختِ دانشورانه و منطقی جایجایِ ایرانِ بزرگ و حساسیت به هر شهر و روستا و ساختمانهایِ دارایِ هویتِ فرهنگی و پرارج دانستنِ سراسرِ ایران آرمان و جانِ سخنِ آن پیر فرزانه بود.
راهش پررهرو یادش همواره گرامی.
در پیِ حضورِ نیروهایِ آمریکا و 14 کشورِ غربی در #افغانستان و سقوطِ طالبان، سپس استقرارِ دولتِ موقّتِ کرزای در پیِ تصمیماتِ نشستِ بُن و بالاخره تشکیلِ لویهجرگه و انتخابِ دولت دو سالهیِ دورانِ انتقالی به ریاستِ کرزای، هنوز شاهد آنیم که با وجودِ آرامشِ نسبی در افغانستان و تلاشهایِ گوناگون برایِ توان بخشیدن به دولتِ مرکزی، شرایط در افغانستان به گونهای است که در فاصلههایِ کوتاه، انفجارها یا اقدامهایِ تروریستی بر ضدِ مقامهایِ دولتی از وزیر گرفته تا شخصِ کرزای صورت میگیرد. هنوز با وجود جستجوهایِ هوایی و بهره گرفتن از نیروهایِ زمینی، شمارِ فراوانی از نیروهایِ القاعده و مسئولانِ رده بالایِ طالبان دستگیر نشدهاند و همچنان پیامها و فیلمهایِ ویدیوییِ آنها از شبکههایی چون«الجزیره» دایر بر اینکه به فعّالیتهایِ تروریستیِ خود ادامه خواهند داد، پخش میشود. شک نیست که آنها هنوز از یاریهایِ گروههایِ صاحبِ قدرت و به اعتباری سازمانِ امنیّتِ ارتشِ پاکستان بهرهمندند. بسیاری از خبرگزاریها و روزنامهها گزارش میدهند که گروههایِ تروریستیِ القاعده و طالبان از خاکِ پاکستان و جریانهایِ پشتیبانِ خود در آن کشور بهره میجویند. هنوز شاهد آنیم که دولتِ افغانستان بر مناطقِ شرق و جنوبِ کشور تسلّط لازم را ندارد و چهرههایی چون گلآقا در قندهار هنوز خود را در وضعی میبینند که بتوانند در برابرِ دولتِ مرکزی موضع بگیرند؛ تا جاییکه گفته میشود یکی از دلایلِ روان نشدنِ آبِ هیرمند به سویِ ایران، به گروکشیهایِ این چهرههایِ صاحبِ قدرت مربوط میگردد. در سایهیِ چنین شرایطی، بعید مینماید که اگر از جهتِ اقتصادی، تعهّدهایِ صورت گرفته تحقّق نیابد و کمکهایِ مؤثّر در اختیارِ دولتِ آقایِ کرزای گذاشته نشود، آرامشِ نسبی در افغانستان، حتّی با وجودِ نیروهایِ نظامیِ خارجی، دوام آورد و بارِ دیگر با آشفتگیها در بخشهایِ مختلف مواجه نشویم.
دولتِ انتقالیِ افغانستان زمانی میتواند کارِ ساماندهی را با قدرت به پیش ببرد که بتواند حدّاقلِ امکاناتِ زندگی را برایِ مردم فراهم کند؛ سرپناهی برایشان فراهم سازد؛ حقوقِ کارمندانِ دولت و نیروهایِ انتظامی و نظامی را هرچند ناچیز، به موقع بپردازد؛ آرام آرام ویرانهها را آباد کند؛ از نظرِ آموزش و پرورش و بهداشت بتواند به نیازهایِ نخستینِ جامعه پاسخ گوید: شرایطِ نسبتا مناسب برایِ شروعِ فعّالیتهایِ تولیدی فراهم کند؛ به روستاهایِ ویران شده و همهچیز از دستداده حیاتِ تازه ببخشد؛ شبکههایِ آبیاری را مرمّت و امکانِ کشت و کار را فراهم کند. در این زمینهیِ اخیر، سازمانهایِ جهانی باید کارِ مینروبی را جدّی بگیرند و بر پایهیِ یک برنامهیِ گسترده و زمانبندی شده، کشتزارها و مرتعها را برایِ حضور و کارِ بیخطرِ کشاورزان و دامداران، آماده کنند. در وضعِ موجود روزی نیست که شماری از مردمِ رنجدیدهیِ آن سرزمینِ سوخته و ویرانشده بر اثرِ برخورد با مینها جانِ خود را از دست ندهند یا معلول نشوند.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/7653-ma-afghanestan-dr-varjavand.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
فرهنگ و نقش آن
همچنین «هویت فرهنگی موجبات توانایی و زنده بودن ملتهای مستقل را فراهم میسازد». چنانکه با آگاهی و کنجکاوی به تاریخ استعمار در سرزمینهای مستعمره و کشورهای به ظاهر مستقل ولی زیر سلطه بنگریم، میتوان سیاستهای زیرکانهای را بازشناخت که بوسیله کارگزاران استعمار و هیأتهای حاکمه وابسته به سلطهگران در راستای قطع رابطه میان ملتها و تاریخ و فرهنگ آنها به نیت تبدیل آن مردم به ملتهایی بیهویت و بیریشه به مورد اجراء گزارده شده است.
iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/9988-
فرهنگ و استعمار و گفتهای چند درباره واژهٔ فرهنگ
گردانندگان حیلهگر کشورهای استعماری و سلطه گران، به منظور القاء خواستههای خود در جهت هرچه ضعیفتر ساختن تواناییهای فرهنگی و آگاهیهای تاریخی و سیاسی مردم سرزمینهای زیر سلطه و دنبالهرو ساختن آنها، در کنار انجام یک رشته پژوهشهای همه جانبه دربارۀ شناخت ابعاد گوناگون فرهنگ جامعه و نقطه ضعفها و قوتها، ساز و کار (مکانیزم)ها و ساختار آن، جامعه را به گونههای مختلف زیر فشار تبلیغاتی قرار دادند تا ارزشهای تمدن آنها را به عنوان بالاترین نمودهای فرهنگ بشری پذیرا شود.
iranboom.ir/iranshahr/jostar/9985-
دیدگاه علمی و جهان فرهنگ مشرق زمین و غرب
مغربزمینیها سالها است بر آنند تا با توسل به شگردهای مختلف، موقعیت ممتاز خود را در جهان به عنوان یک حق مسلم توجیه کنند و پیشرفتهای کسب شده را یک پدیده و جریان طبیعی متکی بر نحوه اندیشه فرهنگی خود قلمداد کنند. آنها در این زمینه بر آنند تا با زیرکی به دنیای بیرون از غرب بقبولانند که عقب افتادگی کشورهای جهان سوم یک پدیده طبیعی در ارتباط با نحوۀ بینش و تفکر آنها است. برای توجیه علمی قضیه آنها چنین میگویند که: «مردم شرق اهل مکاشفه و شهودند و بنابر این در فهم مطالب استقراء و اندیشۀ منظم نیستند، و در مقابل، غربیان اهل استقراء و منطقند و میکوشند که مطالب را با نظم و ترتیب و از روی روش دریابند».1 یا اینکه میگویند: «در شرق سعی میکنند که با سیر و سلوک یا کشف و شهود به حقیقت برسند، اما در غرب به تعقل و استدلال متوسل میشوند و تجارب دنیای خارج در آنجا برحسب روشی کاملا استقرائی ارزش پیدا میکند».
iranboom.ir/iranshahr/jostar/10271-
چرا از حرکت علمی و شناخت ناشناخته ها باز ماندیم؟
از آغاز دوران قاجاریه به روشنی میتوان شاهد رکود و حالت ایستائی حرکت علمی ایران بود. در کنار درگیریهای خارجی چون جنگ ایران و روس و ضربههائی که بر پیکر استقلال و تمامیت ارضی این سرزمین وارد گشت، به جز برخی تلاشهای فردی چون اقدامات قائم قام و امیر کبیر، کل سیستم حکومتی و نهاد آموزش و پرورش ایران بیخبر از پیشرفتهای علمی در جهان، هیچگونه عنایتی در جهت تلاش های علمی و حمایت از پژوهشگران و علماء و صنعتگران به عمل نیاورد. دلیل وجود چنین فضائی را باید در چگونگی ساخت حکومت و طرز تفکر گروههای تشکیل دهنده آن دانست. نکتهای اساسی که تجزیه و تحلیل آن خود به کتابی جداگانه نیاز دارد.
iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/10442-
نهضت ملی و بازگشت به خویشتن
دكتر محمد مصدقدهها سال پس از امیرکبیر و در پی سالیان درازسلطه استعمارگران وسرسپردگان آنها دراین مرز وبوم، نهضتی پایه گرفت که نهتنها ایران بلکه بخشی وسیع ازمشرق زمین را تحت تاثیر شدید خود قرار داد.
این نهضت واکنشی بود علیه سلطهگران و قیامی بود درجهت «تکیه بر خویشتن خویش». ملت ایران در این خیزش خود را باز مییافت و در جستجوی آن بود تا هویت خویش را با تکیه برتاریخ و فرهنگ دیرپایش در سطح جهان مطرح سازد. رهبری این جنبش را روشنفکری آگاه و آشنا با فرهنگ ملت خویش و متفاوت با گروه کثیری ازدانش اندوختگان درغرب برعهده داشت.
iranboom.ir/drmosadegh/7346-
امیر کبیر و تکیه بر ملت
کوتاه سخن آنکه امیرکبیر با وجود زمان به نسبت کوتاهی که در اختیار داشت، بدون آنکه به مظاهر فرهنگ غرب گرایش کند، دگر گونیها و تحولات چشمگیری را سبب گردید که با جنبههای مثبت و پویای فرهنگ ملت، تفاهم داشت و از اینرو با استقبال جامعه مواجه گشت. امیر برای اینکه ملت و دولت را به هم پیوند دهد و پشتیبانی خودخواستۀ مردم را جانشین ترس و وحشت و نفرت از حکومت سازد دست به یک رشته اقدامات اساسی در زمینه استقرار عدالت اجتماعی زد و با تشویق مردم به کار وتولید، موجبات به گردش درآوردن چرخ های اقتصاد کشور و در نتیجه کاستن از فقری که اکثریت جامعه را زیر فشار قرار داده بود فراهم ساخت. او در حالیکه آگاهانه لبۀ تیز تیغ حمله را متوجه قطع نفوذ همه جانبه استعمارگران روس و انگلیس ساخته بود، با سرسختی و جرأت فراوان به کوتاه ساختن دست ناپاکان و سودجویان قدرتمند و سرسپردگان خارجی و آنهایی که جامعه را از حرکت آگاهانه و سازنده باز میداشتند پرداخت
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/9632-
@iranboom_i
همچنین «هویت فرهنگی موجبات توانایی و زنده بودن ملتهای مستقل را فراهم میسازد». چنانکه با آگاهی و کنجکاوی به تاریخ استعمار در سرزمینهای مستعمره و کشورهای به ظاهر مستقل ولی زیر سلطه بنگریم، میتوان سیاستهای زیرکانهای را بازشناخت که بوسیله کارگزاران استعمار و هیأتهای حاکمه وابسته به سلطهگران در راستای قطع رابطه میان ملتها و تاریخ و فرهنگ آنها به نیت تبدیل آن مردم به ملتهایی بیهویت و بیریشه به مورد اجراء گزارده شده است.
iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/9988-
فرهنگ و استعمار و گفتهای چند درباره واژهٔ فرهنگ
گردانندگان حیلهگر کشورهای استعماری و سلطه گران، به منظور القاء خواستههای خود در جهت هرچه ضعیفتر ساختن تواناییهای فرهنگی و آگاهیهای تاریخی و سیاسی مردم سرزمینهای زیر سلطه و دنبالهرو ساختن آنها، در کنار انجام یک رشته پژوهشهای همه جانبه دربارۀ شناخت ابعاد گوناگون فرهنگ جامعه و نقطه ضعفها و قوتها، ساز و کار (مکانیزم)ها و ساختار آن، جامعه را به گونههای مختلف زیر فشار تبلیغاتی قرار دادند تا ارزشهای تمدن آنها را به عنوان بالاترین نمودهای فرهنگ بشری پذیرا شود.
iranboom.ir/iranshahr/jostar/9985-
دیدگاه علمی و جهان فرهنگ مشرق زمین و غرب
مغربزمینیها سالها است بر آنند تا با توسل به شگردهای مختلف، موقعیت ممتاز خود را در جهان به عنوان یک حق مسلم توجیه کنند و پیشرفتهای کسب شده را یک پدیده و جریان طبیعی متکی بر نحوه اندیشه فرهنگی خود قلمداد کنند. آنها در این زمینه بر آنند تا با زیرکی به دنیای بیرون از غرب بقبولانند که عقب افتادگی کشورهای جهان سوم یک پدیده طبیعی در ارتباط با نحوۀ بینش و تفکر آنها است. برای توجیه علمی قضیه آنها چنین میگویند که: «مردم شرق اهل مکاشفه و شهودند و بنابر این در فهم مطالب استقراء و اندیشۀ منظم نیستند، و در مقابل، غربیان اهل استقراء و منطقند و میکوشند که مطالب را با نظم و ترتیب و از روی روش دریابند».1 یا اینکه میگویند: «در شرق سعی میکنند که با سیر و سلوک یا کشف و شهود به حقیقت برسند، اما در غرب به تعقل و استدلال متوسل میشوند و تجارب دنیای خارج در آنجا برحسب روشی کاملا استقرائی ارزش پیدا میکند».
iranboom.ir/iranshahr/jostar/10271-
چرا از حرکت علمی و شناخت ناشناخته ها باز ماندیم؟
از آغاز دوران قاجاریه به روشنی میتوان شاهد رکود و حالت ایستائی حرکت علمی ایران بود. در کنار درگیریهای خارجی چون جنگ ایران و روس و ضربههائی که بر پیکر استقلال و تمامیت ارضی این سرزمین وارد گشت، به جز برخی تلاشهای فردی چون اقدامات قائم قام و امیر کبیر، کل سیستم حکومتی و نهاد آموزش و پرورش ایران بیخبر از پیشرفتهای علمی در جهان، هیچگونه عنایتی در جهت تلاش های علمی و حمایت از پژوهشگران و علماء و صنعتگران به عمل نیاورد. دلیل وجود چنین فضائی را باید در چگونگی ساخت حکومت و طرز تفکر گروههای تشکیل دهنده آن دانست. نکتهای اساسی که تجزیه و تحلیل آن خود به کتابی جداگانه نیاز دارد.
iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/10442-
نهضت ملی و بازگشت به خویشتن
دكتر محمد مصدقدهها سال پس از امیرکبیر و در پی سالیان درازسلطه استعمارگران وسرسپردگان آنها دراین مرز وبوم، نهضتی پایه گرفت که نهتنها ایران بلکه بخشی وسیع ازمشرق زمین را تحت تاثیر شدید خود قرار داد.
این نهضت واکنشی بود علیه سلطهگران و قیامی بود درجهت «تکیه بر خویشتن خویش». ملت ایران در این خیزش خود را باز مییافت و در جستجوی آن بود تا هویت خویش را با تکیه برتاریخ و فرهنگ دیرپایش در سطح جهان مطرح سازد. رهبری این جنبش را روشنفکری آگاه و آشنا با فرهنگ ملت خویش و متفاوت با گروه کثیری ازدانش اندوختگان درغرب برعهده داشت.
iranboom.ir/drmosadegh/7346-
امیر کبیر و تکیه بر ملت
کوتاه سخن آنکه امیرکبیر با وجود زمان به نسبت کوتاهی که در اختیار داشت، بدون آنکه به مظاهر فرهنگ غرب گرایش کند، دگر گونیها و تحولات چشمگیری را سبب گردید که با جنبههای مثبت و پویای فرهنگ ملت، تفاهم داشت و از اینرو با استقبال جامعه مواجه گشت. امیر برای اینکه ملت و دولت را به هم پیوند دهد و پشتیبانی خودخواستۀ مردم را جانشین ترس و وحشت و نفرت از حکومت سازد دست به یک رشته اقدامات اساسی در زمینه استقرار عدالت اجتماعی زد و با تشویق مردم به کار وتولید، موجبات به گردش درآوردن چرخ های اقتصاد کشور و در نتیجه کاستن از فقری که اکثریت جامعه را زیر فشار قرار داده بود فراهم ساخت. او در حالیکه آگاهانه لبۀ تیز تیغ حمله را متوجه قطع نفوذ همه جانبه استعمارگران روس و انگلیس ساخته بود، با سرسختی و جرأت فراوان به کوتاه ساختن دست ناپاکان و سودجویان قدرتمند و سرسپردگان خارجی و آنهایی که جامعه را از حرکت آگاهانه و سازنده باز میداشتند پرداخت
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/9632-
@iranboom_i
۲۱ خرداد ، سالروز پَرکشیدنِ خواننده ایران حبیب محبّیان.
◽️روحششاد و یادش گِرامی
@iranboom_ir
زندگینامه حبیب محبیان
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/16595-habib-mohebian-950321.html
@iranboom_ir
◽️روحششاد و یادش گِرامی
@iranboom_ir
زندگینامه حبیب محبیان
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/16595-habib-mohebian-950321.html
@iranboom_ir
محمدحسن گنجی، (زادهٔ ۲۱ خرداد ۱۲۹۱ در بیرجند-درگذشتهٔ ۲۹ تیر ۱۳۹۱ در تهران)، استاد سرشناس جغرافیا در دانشگاه تهران بود. وی بنیانگذار دانش جغرافیای نوین و هواشناسی در ایران و یکی از مفاخر فرهنگی است.
@iranboom_ir
@iranboom_ir
محمدحسن گنجی، (زادهٔ ۲۱ خرداد ۱۲۹۱ در بیرجند-درگذشتهٔ ۲۹ تیر ۱۳۹۱ در تهران)، استاد سرشناس جغرافیا در دانشگاه تهران بود. وی بنیانگذار دانش جغرافیای نوین و هواشناسی در ایران و یکی از مفاخر فرهنگی است.
یادش گرامی باد
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/32253
پرفسور محمد حسن گنجی؛ پدر علم جغرافیای ایران
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6307-dr-mohammad-hasan-ganji-dargozasht.html
دکتر محمدحسن گنجی به روایت دکتر محقق - میراثدار جغرافیا
http://iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/6650-dr-ganji-miras-dar-gjoghrafia.html
در سوگِ استاد دکتر محمدحسن گنجی - یک قرن عشق به ایران
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6354-ganji-yek-omr-eshgh-be-iran.html
گنجی که در خاک آرمید و ماندگار شد
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6361-1391-05-01-09-14-23.html
سخنرانی دکتر احمد اقتداری در مراسم تشییع پیکر استاد محمد حسن گنجی
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6419-sokhanrani-ahmad-eghtedari-ganji.html
سخنرانی عباس سعیدی در مراسم دکتر محمد حسن گنجی
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6420-abbas-saeidi-dr-ganji.html
کهنسالترین دانشمند هواشناس جهان
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6276-kohansaltarin-daneshman-hava-shenas-dar-gozasht.html
دکتر محمد حسن گنجی
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6353-dr-mohammad-hasan-ganji-raft.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/23590
یادش گرامی باد
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/32253
پرفسور محمد حسن گنجی؛ پدر علم جغرافیای ایران
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6307-dr-mohammad-hasan-ganji-dargozasht.html
دکتر محمدحسن گنجی به روایت دکتر محقق - میراثدار جغرافیا
http://iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/6650-dr-ganji-miras-dar-gjoghrafia.html
در سوگِ استاد دکتر محمدحسن گنجی - یک قرن عشق به ایران
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6354-ganji-yek-omr-eshgh-be-iran.html
گنجی که در خاک آرمید و ماندگار شد
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6361-1391-05-01-09-14-23.html
سخنرانی دکتر احمد اقتداری در مراسم تشییع پیکر استاد محمد حسن گنجی
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6419-sokhanrani-ahmad-eghtedari-ganji.html
سخنرانی عباس سعیدی در مراسم دکتر محمد حسن گنجی
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6420-abbas-saeidi-dr-ganji.html
کهنسالترین دانشمند هواشناس جهان
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6276-kohansaltarin-daneshman-hava-shenas-dar-gozasht.html
دکتر محمد حسن گنجی
http://iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/6353-dr-mohammad-hasan-ganji-raft.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/23590
Telegram
ایران بوم
محمدحسن گنجی، (زادهٔ ۲۱ خرداد ۱۲۹۱ در بیرجند-درگذشتهٔ ۲۹ تیر ۱۳۹۱ در تهران)، استاد سرشناس جغرافیا در دانشگاه تهران بود. وی بنیانگذار دانش جغرافیای نوین و هواشناسی در ایران و یکی از مفاخر فرهنگی است.
@iranboom_ir
@iranboom_ir
چغامیش، نخستین جایگاه نوشتار در ایران
ندا سیجانی
در پناه کوه زاگرس و حاشیه شمالی شوش تپههای میان رودخانه دز و کارون از یک تپه بزرگ و نسبتا مرتفع و چند تپه کوچک تشکیل شدهاند. این تپهها روزگاری پوشیده از کوزه شکستههای فراوانی بود که پس از نخستین مطالعه و بررسی روشن شد که عهد پیش از خط باقی ماندهاند.
این منطقه در جلگهای که آبادیهای شاهآباد در شمال، شلگهی در غرب، کهنک در شمال شرقی و دولتی و جلیعه در جنوب آن واقعاند و در میان دشتی وسیع و در 40 کیلومتری جنوبشرقی دزفول قرار دارد.
چغامیش شهری از دوران پیش از اختراع خط است و قدمت آن به حدود 34 قرن پیش از میلاد میرسد. چغامیش را باید نخستین مرکز ایران دانست که خط و کتاب، اول بار در آن جا ظاهر شده است. امتیاز حفاری این تپه را هیات مشترک باستانشناسان اعزامی از دانشگاه کالیفرنیا و موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو به سرپرستی پروفسور پینهاوس دولوگاز به نام موسسه اورینال از ایران درخواست کرد. پس از وی دکتر هلن کانتور در سالهای 1961 تا 1976 میلادی کاوش کرد. این دانشمندان 4 بار و به تناوب در تپههای چغامیش به کاوشهای باستانشناسی پرداختند. در میان اشیای مکشوفه، قدیمیترین و جالبترین سند دریانوردی را که به نوشته آنها ریشه فرهگی آن 6 هزار سال قبل از میلاد برمیگردد کشف کرده و به جهانیان عرضه داشتهاند. این مهر گلین، یک کشتی را با سرنشینان نشان میدهد. در این کشتی یک سردار پیروز ایرانی، بازگشته از جنگ، نشسته و اسیران زانوزده در جلوی او دیده میشوند همچنین در این مهر یک گاو نر و یک پرچم هلالی شکل هم دیده میشوند. نقشهای برجسته پاسارگار نمایانگر توانمندی دریایی ایرانیان و فرمانروایی ایشان بر هفت دریاست. اما در ارتباط با سند دریایی ایرانیان که در چغامیش اثر مهرهای استوانهای است. این مهرها قطعات سنگی بودند که روی آنها تصاویری حک شده بود که با این وسیله روی ظروف و غیره علامتگذاری میکردند. یکی از این مهرها پادشاهی را نشان میدهد که از جنگ برمیگردد که در قایقی نشسته و عدهای اسیر دست بسته در جلوی پاهای او افتادهاند.
در یک دست فرمانده، گرز و در دست دیگرش ریسمانی است که با آن اسیران را نگاه داشته است. در این ککشتی تصویر دریانوردی به چشم میخورد که یکی از آنها روی دماغه کشتی نشسته و شیئی شبیه علامت یا پرچمی را در دست دارد.
به اعتقاد پروفسور دلوگاز این تصویر نمایشگر یک جنگ دریایی است که به احتمال زیاد در رودخانههای داخلی روی داده، چند لوح گلی نیز با اشکالی از نقطه و خط فشرده کشف شده و عقیده من بر این است که اینها تنها سیستم اعداد بود که به احتمال قوی برای مقاصد حسابداری به کار میرفته است. اما مشاهده گاو لوح روی این نقش گلی که یکی از جاشوها به مراقبت از آن میپردازد حاکی از آن است که فرمانده کشتی از راه دوری برمیگردد و نیز رسم همراه بردن حیوانات زنده در کشتیها از زمانهای گذشته میان دریانوردان ایرانی خلیجفارس معمول بوده است. در میان چیزهای فراوان و مختلف دوران پیشاز خط آن چه از همه پرمعناتر بود و ما را بهتر به چگونگی آن دوران آگاه کرد اثر مهرهای استوانهای روی گل نرم بود. صحنهها و موضوعهایی که صدها اثر مهر یافته شده در چغامیش را نشان میدهند بسیار تنوع دارد. در این نقشها جانور، آدم و دیو هر کدام به فعالیتی سرگرم هستند و سادهترین این طرحها که تنها جانوران و گیاهان را نشان داده از هر پیشرفته حکاکی روی سنگ حکایت میکند.
حالتهای اصلی جانوران با برجستگیهای دقیق تجسم یافته است. اگر هنرمندان به طور کلی از واقعیت الهام میگرفتهاند اسیر اوهام نمیشدهاند. موجودات غیر واقعی مانند بز کوهی دو سر یا شیری که مانند آدم زانو زده آزادان با دنیای واقعی در آمیخته است.
در آنها صحنههای فعالیت انسانی با واقعبینی ترسیم شده است.
از جمله در آنها مردانی دیده میشود که بز و گوسفندی را راهنمایی میکنند، قسمتهای خالی صحنه عموما با ظرفهایی پر شده که ظاهر شبانان و ماستبندان به کار میبردهاند، روی دو قطعه گل که اثر یک مهر منعکس است 2 زن دیده میشود، یک سمت راست نشسته نخ میریسد و دیگری مشکی دو دهانه را میزند.
بخش بزرگی از مهرهای چغامیش موضوعهای نظامی را نشان میدهد. روی دیگر نمونههایی از جنگها دیده شده است. روی یک اثر مهر چهره بزرگ تیراندای دیده میشود که تجهیزات وی جزو به جزو پیداست. این صحنه که تا به امروز در هیچ کجا مانند ندارد گروهی مرد را نشان میدهد که با گامهای فشرده راه میروند، گویا یک واحد نظامی آزموده و با انضباط است.
چغامیش به شماره 487 در سال 1344 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است و نام یکی از بخشهای سه گانه شهرستان دزفول به مرکزیت شهرک دولتی است
http://iranboom.ir/tarikh/bastan-shenasi/3244-choghamish-nokhostin-jayegah-khat.html
@iranboom_ir
ندا سیجانی
در پناه کوه زاگرس و حاشیه شمالی شوش تپههای میان رودخانه دز و کارون از یک تپه بزرگ و نسبتا مرتفع و چند تپه کوچک تشکیل شدهاند. این تپهها روزگاری پوشیده از کوزه شکستههای فراوانی بود که پس از نخستین مطالعه و بررسی روشن شد که عهد پیش از خط باقی ماندهاند.
این منطقه در جلگهای که آبادیهای شاهآباد در شمال، شلگهی در غرب، کهنک در شمال شرقی و دولتی و جلیعه در جنوب آن واقعاند و در میان دشتی وسیع و در 40 کیلومتری جنوبشرقی دزفول قرار دارد.
چغامیش شهری از دوران پیش از اختراع خط است و قدمت آن به حدود 34 قرن پیش از میلاد میرسد. چغامیش را باید نخستین مرکز ایران دانست که خط و کتاب، اول بار در آن جا ظاهر شده است. امتیاز حفاری این تپه را هیات مشترک باستانشناسان اعزامی از دانشگاه کالیفرنیا و موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو به سرپرستی پروفسور پینهاوس دولوگاز به نام موسسه اورینال از ایران درخواست کرد. پس از وی دکتر هلن کانتور در سالهای 1961 تا 1976 میلادی کاوش کرد. این دانشمندان 4 بار و به تناوب در تپههای چغامیش به کاوشهای باستانشناسی پرداختند. در میان اشیای مکشوفه، قدیمیترین و جالبترین سند دریانوردی را که به نوشته آنها ریشه فرهگی آن 6 هزار سال قبل از میلاد برمیگردد کشف کرده و به جهانیان عرضه داشتهاند. این مهر گلین، یک کشتی را با سرنشینان نشان میدهد. در این کشتی یک سردار پیروز ایرانی، بازگشته از جنگ، نشسته و اسیران زانوزده در جلوی او دیده میشوند همچنین در این مهر یک گاو نر و یک پرچم هلالی شکل هم دیده میشوند. نقشهای برجسته پاسارگار نمایانگر توانمندی دریایی ایرانیان و فرمانروایی ایشان بر هفت دریاست. اما در ارتباط با سند دریایی ایرانیان که در چغامیش اثر مهرهای استوانهای است. این مهرها قطعات سنگی بودند که روی آنها تصاویری حک شده بود که با این وسیله روی ظروف و غیره علامتگذاری میکردند. یکی از این مهرها پادشاهی را نشان میدهد که از جنگ برمیگردد که در قایقی نشسته و عدهای اسیر دست بسته در جلوی پاهای او افتادهاند.
در یک دست فرمانده، گرز و در دست دیگرش ریسمانی است که با آن اسیران را نگاه داشته است. در این ککشتی تصویر دریانوردی به چشم میخورد که یکی از آنها روی دماغه کشتی نشسته و شیئی شبیه علامت یا پرچمی را در دست دارد.
به اعتقاد پروفسور دلوگاز این تصویر نمایشگر یک جنگ دریایی است که به احتمال زیاد در رودخانههای داخلی روی داده، چند لوح گلی نیز با اشکالی از نقطه و خط فشرده کشف شده و عقیده من بر این است که اینها تنها سیستم اعداد بود که به احتمال قوی برای مقاصد حسابداری به کار میرفته است. اما مشاهده گاو لوح روی این نقش گلی که یکی از جاشوها به مراقبت از آن میپردازد حاکی از آن است که فرمانده کشتی از راه دوری برمیگردد و نیز رسم همراه بردن حیوانات زنده در کشتیها از زمانهای گذشته میان دریانوردان ایرانی خلیجفارس معمول بوده است. در میان چیزهای فراوان و مختلف دوران پیشاز خط آن چه از همه پرمعناتر بود و ما را بهتر به چگونگی آن دوران آگاه کرد اثر مهرهای استوانهای روی گل نرم بود. صحنهها و موضوعهایی که صدها اثر مهر یافته شده در چغامیش را نشان میدهند بسیار تنوع دارد. در این نقشها جانور، آدم و دیو هر کدام به فعالیتی سرگرم هستند و سادهترین این طرحها که تنها جانوران و گیاهان را نشان داده از هر پیشرفته حکاکی روی سنگ حکایت میکند.
حالتهای اصلی جانوران با برجستگیهای دقیق تجسم یافته است. اگر هنرمندان به طور کلی از واقعیت الهام میگرفتهاند اسیر اوهام نمیشدهاند. موجودات غیر واقعی مانند بز کوهی دو سر یا شیری که مانند آدم زانو زده آزادان با دنیای واقعی در آمیخته است.
در آنها صحنههای فعالیت انسانی با واقعبینی ترسیم شده است.
از جمله در آنها مردانی دیده میشود که بز و گوسفندی را راهنمایی میکنند، قسمتهای خالی صحنه عموما با ظرفهایی پر شده که ظاهر شبانان و ماستبندان به کار میبردهاند، روی دو قطعه گل که اثر یک مهر منعکس است 2 زن دیده میشود، یک سمت راست نشسته نخ میریسد و دیگری مشکی دو دهانه را میزند.
بخش بزرگی از مهرهای چغامیش موضوعهای نظامی را نشان میدهد. روی دیگر نمونههایی از جنگها دیده شده است. روی یک اثر مهر چهره بزرگ تیراندای دیده میشود که تجهیزات وی جزو به جزو پیداست. این صحنه که تا به امروز در هیچ کجا مانند ندارد گروهی مرد را نشان میدهد که با گامهای فشرده راه میروند، گویا یک واحد نظامی آزموده و با انضباط است.
چغامیش به شماره 487 در سال 1344 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است و نام یکی از بخشهای سه گانه شهرستان دزفول به مرکزیت شهرک دولتی است
http://iranboom.ir/tarikh/bastan-shenasi/3244-choghamish-nokhostin-jayegah-khat.html
@iranboom_ir
هفت کشور
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 85، سال سیزدهم، بهمن و اسفندماه 1393، رویه 35
دکتر هوشنگ طالع
ایرانیان کهن، جهان را به هفت کشور یا اقلیم بخش میکردند. هفت کشور یا اقلیم، خشکیهای شناخته شدهی جهان در روزگار کهن از دید ایرانیان بوده است که امروز نیز همان میباشد.
در مهریشت ـ کردهی چهارم ـ بند 15 میخوانیم:
مهر توانا بر « اَرزهی»، «سَوَهی»، «فرَدَذَفشو»، «ویَدذَفشو»، «وُاوروبَرشتی»، « وُاوروَجرشتی» و بر این کشور «خونیرث» درخشان ـ پناه گاه بیگزند و آرام گاه ستوران ـ بنگرد.
همچنین در ویسپرد ـ کردهی دهم ـ بند یک آمده است:
[زوت:]
خواستار ستایشم کشورهای اَرَزهی، سَوَهی، فردَذفَشو، ویدَذَفشو، وُاورو برشتی، وَ اوروجَرشتی و این کشور خونیرث را از سوی دیگر، در یسنههات 57 ـ کرده 12 ـ بند 31، میخوانیم:
آن که سر [کوب] دیوان را رزم افزاری برنده، تیز و خوب زنش در دست گرفته، سهبار در هر روز و شب بدین کشور، «خونیرث» درخشان آید.
در مهر یشت ـ کرده هفدهم ـ بند 67 آمده است:
آن که با گردونهی بلند چرخ به شیوهی مینوی از کشور اَرِزَهی به سوی کشور خونیرث شتابد. (از خاور دور به سوی ایران)
در همان جا ـ کرده سی و یکم ـ بند 133:
پس از کشتن دیوان، پس از برانداختن مهر دروجان، مهر فراخ چراگاه، سواره از فراز «اَرزَهی»، «سَوَهی»، «فرَدَذَنشو»، «ویَدذفَشو»، «وُاوروبَرشتی»، «وُاوروجَرشتی» و این کشور درخشان «خونیرث» بگذرد.
در رشن یشت ـ بند 15 میخوانیم:
ای رشن اشون
اگر تو در این کشور درخشان خونیرث هم باشی، ما تو را به یاری همیخوانیم:
در فرگرد نوزدهم وندیداد (پیش داد) بند 31 میخوانیم:
کشورهای اَرَزهی و سَوَهی را میستاییم.
کشورهای فَرَدذفشود و یَدِذفشو را میستاییم.
در زبان اوستایی «کَرشوَر» میباشد و در زبان پهلوی، کشور. البته نه به معنای امروزین آن؛ بلکه به معنای اقلیم است. هفت کشور یا اقلیم، خشکیهای شناخته شده برای ایرانیان کهن بود که امروزنیز همچنان است و خونیرث با می (روشن/ درخشان) را در میانهی جهان میدانستند:
《شکل 1》
هرگاه این نقشهی جهان کهن ایرانیان را به روی نقشهی جهان امروز منتقل کنیم، به این نقشه میرسیم:
《شکل 2》
یا به گونهای دقیقتر:
《شکل 3》
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/14917-haft-keshvar.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 85، سال سیزدهم، بهمن و اسفندماه 1393، رویه 35
دکتر هوشنگ طالع
ایرانیان کهن، جهان را به هفت کشور یا اقلیم بخش میکردند. هفت کشور یا اقلیم، خشکیهای شناخته شدهی جهان در روزگار کهن از دید ایرانیان بوده است که امروز نیز همان میباشد.
در مهریشت ـ کردهی چهارم ـ بند 15 میخوانیم:
مهر توانا بر « اَرزهی»، «سَوَهی»، «فرَدَذَفشو»، «ویَدذَفشو»، «وُاوروبَرشتی»، « وُاوروَجرشتی» و بر این کشور «خونیرث» درخشان ـ پناه گاه بیگزند و آرام گاه ستوران ـ بنگرد.
همچنین در ویسپرد ـ کردهی دهم ـ بند یک آمده است:
[زوت:]
خواستار ستایشم کشورهای اَرَزهی، سَوَهی، فردَذفَشو، ویدَذَفشو، وُاورو برشتی، وَ اوروجَرشتی و این کشور خونیرث را از سوی دیگر، در یسنههات 57 ـ کرده 12 ـ بند 31، میخوانیم:
آن که سر [کوب] دیوان را رزم افزاری برنده، تیز و خوب زنش در دست گرفته، سهبار در هر روز و شب بدین کشور، «خونیرث» درخشان آید.
در مهر یشت ـ کرده هفدهم ـ بند 67 آمده است:
آن که با گردونهی بلند چرخ به شیوهی مینوی از کشور اَرِزَهی به سوی کشور خونیرث شتابد. (از خاور دور به سوی ایران)
در همان جا ـ کرده سی و یکم ـ بند 133:
پس از کشتن دیوان، پس از برانداختن مهر دروجان، مهر فراخ چراگاه، سواره از فراز «اَرزَهی»، «سَوَهی»، «فرَدَذَنشو»، «ویَدذفَشو»، «وُاوروبَرشتی»، «وُاوروجَرشتی» و این کشور درخشان «خونیرث» بگذرد.
در رشن یشت ـ بند 15 میخوانیم:
ای رشن اشون
اگر تو در این کشور درخشان خونیرث هم باشی، ما تو را به یاری همیخوانیم:
در فرگرد نوزدهم وندیداد (پیش داد) بند 31 میخوانیم:
کشورهای اَرَزهی و سَوَهی را میستاییم.
کشورهای فَرَدذفشود و یَدِذفشو را میستاییم.
در زبان اوستایی «کَرشوَر» میباشد و در زبان پهلوی، کشور. البته نه به معنای امروزین آن؛ بلکه به معنای اقلیم است. هفت کشور یا اقلیم، خشکیهای شناخته شده برای ایرانیان کهن بود که امروزنیز همچنان است و خونیرث با می (روشن/ درخشان) را در میانهی جهان میدانستند:
《شکل 1》
هرگاه این نقشهی جهان کهن ایرانیان را به روی نقشهی جهان امروز منتقل کنیم، به این نقشه میرسیم:
《شکل 2》
یا به گونهای دقیقتر:
《شکل 3》
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/14917-haft-keshvar.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:
اسناد تاریخی خاندان غفاری (جلد هشتم)
جلد هشتم اسناد تاریخی خاندان غفاری که در واقع سومین جلد از اسناد مربوط به غلامحسینخان غفاری (صاحباختیار) در دورهٔ احمدشاه و پهلوی است، دربردارندۀ اسناد زیادی از وزارتخانههایی مثل وزارت جنگ، وزارت خارجه، وزارت داخله و وزارت دربار است که خطاب به صاحباختیار به عنوان رئیس دفتر احمدشاه نوشته شدهاند.
چند صفحه هم شرح حال غلامحسینخان غفاری در میان این اسناد وجود دارد که غلامحسینخان به درخواست دکتر قاسم غنی نوشته است.
[اسناد تاریخی خاندان غفاری: دورۀ احمدشاه و دورۀ پهلوی (جلد هشتم)، به کوشش نرگس پدرام، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از بیست و سوم خرداد تا نهم تیر، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
@iranboom_ir
اسناد تاریخی خاندان غفاری (جلد هشتم)
جلد هشتم اسناد تاریخی خاندان غفاری که در واقع سومین جلد از اسناد مربوط به غلامحسینخان غفاری (صاحباختیار) در دورهٔ احمدشاه و پهلوی است، دربردارندۀ اسناد زیادی از وزارتخانههایی مثل وزارت جنگ، وزارت خارجه، وزارت داخله و وزارت دربار است که خطاب به صاحباختیار به عنوان رئیس دفتر احمدشاه نوشته شدهاند.
چند صفحه هم شرح حال غلامحسینخان غفاری در میان این اسناد وجود دارد که غلامحسینخان به درخواست دکتر قاسم غنی نوشته است.
[اسناد تاریخی خاندان غفاری: دورۀ احمدشاه و دورۀ پهلوی (جلد هشتم)، به کوشش نرگس پدرام، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]
علاقهمندان میتوانند از بیست و سوم خرداد تا نهم تیر، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
@iranboom_ir
پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی - دکتر پرویز ورجاوند
پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی / تکیه بر خویشتن - حفظ هویت فرهنگی، چرا؟ / فرهنگ و نقش آن / فرهنگ و استعمار و گفتهای چند درباره واژهٔ فرهنگ / دیدگاه علمی و جهان فرهنگ مشرق زمین و غرب / چرا از حرکت علمی و شناخت ناشناخته ها باز ماندیم؟ / نهضت ملی و بازگشت به خویشتن / امیر کبیر و تکیه بر ملت
https://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/11885-pishraft-tose-bar-bonyad-hoviat-farhangi-varjavand.html
@iranboom_ir
پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی / تکیه بر خویشتن - حفظ هویت فرهنگی، چرا؟ / فرهنگ و نقش آن / فرهنگ و استعمار و گفتهای چند درباره واژهٔ فرهنگ / دیدگاه علمی و جهان فرهنگ مشرق زمین و غرب / چرا از حرکت علمی و شناخت ناشناخته ها باز ماندیم؟ / نهضت ملی و بازگشت به خویشتن / امیر کبیر و تکیه بر ملت
https://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/11885-pishraft-tose-bar-bonyad-hoviat-farhangi-varjavand.html
@iranboom_ir
معرفی دکتر حسن رضائی باغبیدی
دکتر حسن رضائی باغبیدی در سال 1345 خورشیدی در تهران متولد شد. وی دارای دکترا در فرهنگ و زبانهای باستانی است. ایشان دانشیار و مدیر گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران است. دکتر حسن رضایی باغ بیدی عضو شورای عالی علمی و مدیر بخشهای ایرانشناسی و زبانشناسی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی می باشد.
حسن رضایی باغ بیدی برندة جایزة بیست و سومین دورة کتاب سال ایران برای ترجمه کتاب "راهنمای زبانهای ایرانی " است.
1. سوابق اجرایی و علمی
• استادیار و معاون گروه گویششناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1375 تا 1383.
• دانشیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از 1383 تا 1389.
• استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از 1389.
• مدیر گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از 1383 تا 1386.
• عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی از 1380.
• مدیر بخشهای ایرانشناسی (از 1378 تا 1390) و زبانشناسی (از 1381 تا 1390) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
• مشاور گروه ادبیات فارسی بنیاد دائرةالمعارف اسلامی در حوزه زبانشناسی و گویششناسی از 1380.
• سردبیر مجلۀ گویششناسی (فرهنگستان زبان و ادب فارسی) از 1382 تا 1383.
• عضو شورای پژوهشی سازمان میراث فرهنگی کشور از 1381 تا 1382.
• عضو شورای برنامهریزی گروه تاریخ (در دفتر برنامهریزی و تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش) از 1384.
• مجری و سرویراستار چهار جلد نخست اثری ملی با نام تاریخ جامع ایران از 1380.
• عضو شورای مشاوران نامۀ پارسی (مجلۀ شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی) از 1381 تا 1387.
• عضو هیأت تحریریۀ فصلنامۀ رودکی Рудаки (فصلنامۀ ادبی ـ فرهنگی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان) از 1383.
• مدیر و سرویراستار مجموعۀ Ancient Iranian Studies Series (مجموعۀ پژوهشهای ایران باستان).
• عضو هیأت تحریریۀ نامۀ ایران باستان (مجلۀ بینالمللی مطالعات ایرانی) از 1383.
• عضو هیأت تحریریۀ نامۀ پژوهشگاه (مجلۀ پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری) از 1385.
• عضو هیأت تحریریۀ مجلۀ ادبپژوهی (مجلۀ دانشگاه گیلان) از 1385.
• عضو هیأت تحریریۀ Journal of Persianate Studies (انتشارات Brill) از 2008.
• سرپرست بخش ریشهشناسی در گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1388.
• سردبیر مجلۀ آینۀ میراث از 1388.
• مدیر گروه زبانها و گویشهای ایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1389.
• عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1386 تا 1389.
• عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1389.
2. تدریس در دانشگاههای خارجی
• استاد مدعو در دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا (ژاپن) از 1 آوریل 2007 (12 فروردین 1386) تا 30 سپتامبر 2007 (8 مهر 1386).
• استاد مدعو در دانشگاه اوساکا (ژاپن) از 1 اکتبر 2007 (9 مهر 1386) تا 1 آوریل 2009 (12 فروردین 1388).
3. عضویت در مجامع بینالمللی
• عضو انجمن بینالمللی مطالعات سنسکریت (International Association of Sanskrit Studies) و عضو کمیتۀ مشورتی آن انجمن.
4. جایزه
• برندۀ جایزۀ بیست و سومین دورۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (بهمن 1384).
• برندۀ جایزۀ بیست و چهارمین دورۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (بهمن 1385).
• برندۀ جایزۀ دوازدهمین دورۀ کتاب فصل جمهوری اسلامی ایران (تیر 1389).
5. مقالات ارائه شده در مجامع علمی داخلی و خارجی
• «نقش جادۀ ابریشم در انتقال مانویت به شرق»، دومین اجلاس بینالمللی جادۀ ابریشم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 2-3 اردیبهشت 1376.
• «واژهگزینی در عصر ساسانی و تأثیر آن در فارسی دری»، نخستین هماندیشی مسائل واژهگزینی و اصطلاحشناسی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 8-10 اسفند 1378.
• «بازنگری واژههای اهورایی و اهریمنی در اوستا»، پنجمین کنفرانس زبانشناسی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 21-23 اسفند 1379.
• «بررسی و طبقهبندی گویشهای کولیان ایران»، نخستین هماندیشی گویششناسی ایران، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 9-11 اردیبهشت 1380.
• «ترجمۀ متون مقدس»، اولین همایش ملی آموزش زبان انگلیسی و رشتههای وابسته، تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، 10-11 شهریور 1380.
• «زمان آینده در زبانها و گویشهای ایرانی غربی»، نخستین همایش ملی ایرانشناسی، تهران، بنیاد ایرانشناسی، 27-30 خرداد 1381.
• «شواهدی از زبان کرمانی باستان»، نخستین همایش گویششناسی کرمان، کرمان، 14-15 اسفند 1381.
• «واژهگزینی در زبان سنسکریت: تجربهای سه هزار ساله»، دومین هماندیشی مسائل واژهگزینی و اصطلاحشناسی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 16-18 اردیبهشت 1382.
دنباله نوشتار:
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3808-dr-hasan-rezaei-baghbidi.html
@iranboom_ir
دکتر حسن رضائی باغبیدی در سال 1345 خورشیدی در تهران متولد شد. وی دارای دکترا در فرهنگ و زبانهای باستانی است. ایشان دانشیار و مدیر گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران است. دکتر حسن رضایی باغ بیدی عضو شورای عالی علمی و مدیر بخشهای ایرانشناسی و زبانشناسی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی می باشد.
حسن رضایی باغ بیدی برندة جایزة بیست و سومین دورة کتاب سال ایران برای ترجمه کتاب "راهنمای زبانهای ایرانی " است.
1. سوابق اجرایی و علمی
• استادیار و معاون گروه گویششناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1375 تا 1383.
• دانشیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از 1383 تا 1389.
• استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از 1389.
• مدیر گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از 1383 تا 1386.
• عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی از 1380.
• مدیر بخشهای ایرانشناسی (از 1378 تا 1390) و زبانشناسی (از 1381 تا 1390) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
• مشاور گروه ادبیات فارسی بنیاد دائرةالمعارف اسلامی در حوزه زبانشناسی و گویششناسی از 1380.
• سردبیر مجلۀ گویششناسی (فرهنگستان زبان و ادب فارسی) از 1382 تا 1383.
• عضو شورای پژوهشی سازمان میراث فرهنگی کشور از 1381 تا 1382.
• عضو شورای برنامهریزی گروه تاریخ (در دفتر برنامهریزی و تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش) از 1384.
• مجری و سرویراستار چهار جلد نخست اثری ملی با نام تاریخ جامع ایران از 1380.
• عضو شورای مشاوران نامۀ پارسی (مجلۀ شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی) از 1381 تا 1387.
• عضو هیأت تحریریۀ فصلنامۀ رودکی Рудаки (فصلنامۀ ادبی ـ فرهنگی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان) از 1383.
• مدیر و سرویراستار مجموعۀ Ancient Iranian Studies Series (مجموعۀ پژوهشهای ایران باستان).
• عضو هیأت تحریریۀ نامۀ ایران باستان (مجلۀ بینالمللی مطالعات ایرانی) از 1383.
• عضو هیأت تحریریۀ نامۀ پژوهشگاه (مجلۀ پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری) از 1385.
• عضو هیأت تحریریۀ مجلۀ ادبپژوهی (مجلۀ دانشگاه گیلان) از 1385.
• عضو هیأت تحریریۀ Journal of Persianate Studies (انتشارات Brill) از 2008.
• سرپرست بخش ریشهشناسی در گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1388.
• سردبیر مجلۀ آینۀ میراث از 1388.
• مدیر گروه زبانها و گویشهای ایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1389.
• عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1386 تا 1389.
• عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی از 1389.
2. تدریس در دانشگاههای خارجی
• استاد مدعو در دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا (ژاپن) از 1 آوریل 2007 (12 فروردین 1386) تا 30 سپتامبر 2007 (8 مهر 1386).
• استاد مدعو در دانشگاه اوساکا (ژاپن) از 1 اکتبر 2007 (9 مهر 1386) تا 1 آوریل 2009 (12 فروردین 1388).
3. عضویت در مجامع بینالمللی
• عضو انجمن بینالمللی مطالعات سنسکریت (International Association of Sanskrit Studies) و عضو کمیتۀ مشورتی آن انجمن.
4. جایزه
• برندۀ جایزۀ بیست و سومین دورۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (بهمن 1384).
• برندۀ جایزۀ بیست و چهارمین دورۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (بهمن 1385).
• برندۀ جایزۀ دوازدهمین دورۀ کتاب فصل جمهوری اسلامی ایران (تیر 1389).
5. مقالات ارائه شده در مجامع علمی داخلی و خارجی
• «نقش جادۀ ابریشم در انتقال مانویت به شرق»، دومین اجلاس بینالمللی جادۀ ابریشم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 2-3 اردیبهشت 1376.
• «واژهگزینی در عصر ساسانی و تأثیر آن در فارسی دری»، نخستین هماندیشی مسائل واژهگزینی و اصطلاحشناسی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 8-10 اسفند 1378.
• «بازنگری واژههای اهورایی و اهریمنی در اوستا»، پنجمین کنفرانس زبانشناسی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 21-23 اسفند 1379.
• «بررسی و طبقهبندی گویشهای کولیان ایران»، نخستین هماندیشی گویششناسی ایران، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 9-11 اردیبهشت 1380.
• «ترجمۀ متون مقدس»، اولین همایش ملی آموزش زبان انگلیسی و رشتههای وابسته، تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، 10-11 شهریور 1380.
• «زمان آینده در زبانها و گویشهای ایرانی غربی»، نخستین همایش ملی ایرانشناسی، تهران، بنیاد ایرانشناسی، 27-30 خرداد 1381.
• «شواهدی از زبان کرمانی باستان»، نخستین همایش گویششناسی کرمان، کرمان، 14-15 اسفند 1381.
• «واژهگزینی در زبان سنسکریت: تجربهای سه هزار ساله»، دومین هماندیشی مسائل واژهگزینی و اصطلاحشناسی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 16-18 اردیبهشت 1382.
دنباله نوشتار:
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/3808-dr-hasan-rezaei-baghbidi.html
@iranboom_ir
سیاست ایرانشناسی - نوشته شادروان حمید عنایت
گفتگو از سیاست ایرانشناسى شاید در نظر نخست غریب بنماید چون ایرانشناسى دست کم تا چندى پیش چنان در بند مباحث فنى باستانشناسی و زبانشناسى و کتابشناسى بود که اظهار اینکه مطالب آن با سیاست یعنی با مسائل مورد ابتلاى جامعه و حکومت مىتواند ارتباطى داشته باشد چه بسا در نظر جمعى حکایت از نوعى شعبدهبازى فکرى و گزافهگوئى مىکرد. ولی واقع امر این است که ایرانشناسى چه در مرحله تکوینى خود که درانحصار شرقشناسى اروپائى بوده و چه امروز که دانشمندان ایرانى با شوق و همتى تازه در خط آن افتادهاند به صور گوناگون و آگاهانه یا ناآگاهانه باسیاست ارتباط داشته است. آنچه در گذشته به ایرانشناسى جنبه سیاسى مىداد پیوستگیش به تاریخ استعمار بود چنانکه شرح آن خواهد آمد و آنچه امروزه ایرانشناسى را به عرصه مناقشات سیاسى مىکشاند از یکسو فزونى آگاهى و بیدارى قومى و از سوى دیگر گسترش روزافزون دامنه نفوذ و نظارت دولتهاست که کم و بیش سراسر پهنه زندگى اجتماعى را فراگرفته و یکى از مشخصات اساسى عصر ماست. ولى درباره رابطه سیاست و ایرانشناسى گذشته از انگیزههاى ملى و غیرملى آن از دیدگاه دیگرى نیز میتوان سخن گفت و آن تاثیرى است که ایرانشناسى مىتواند یا باید در تحولات سیاسى جامعه ایرانى داشته باشد.
چون ایرانشناسى به معناى مجموعهاى از مطالعات منظم و علمى مربوط به وجوه گوناگون تمدن و فرهنگ و تاریخ ایران را اروپائیان بنیاد کردند، یکى از عقایدى که درباره علت وجودى آن از دیرباز رواج داشته آن است که ایرانشناسى همچون شاخههاى دیگر شرقشناسى غربى جزئى از تمهیدات استعمار براى تسلط بر شرق بوده است؛ یعنى دولتهاى استعمارگر به همان اندازه که به کارشناسان نظامى و اقتصادى نیازمند بودهاند دانشمندانى نیز لازم داشتهاند که از فرهنگ و زبان و سرشت و خوى مردم سرزمینهاى تابع ومورد نظرشان خوب آگاه باشند تا کار اداره و بهرهبردارى از این سرزمینها را آسان کنند. نظیر اینگونه داورى درباره شرقشناسى بهطور عام از جنگ جهانى دوم به این طرف از جانب روشنفکران بیشتر کشورهاى آسیا و آفریقا که سابقا مستعمره دولتهاى غربى بودهاند نیز ابراز شده است.
ونسان مونتى محقق فرانسوى در مقالهاى به عنوان «پیراستن تاریخ از استعمار»که در سال 1963 منتشر شد برجستهترین نمونه چنین داوریها را از نوشتههاى محققان ترک و هندى و آفریقائى فراهم آورده است. مونتى در این مقاله مىنویسد که روشنفکران آسیائى و آفریقائى پس از جنگ جهانى دوم بر سر آن شدهاند که تاریخ ملتهاى خود را از دیدگاهى متفاوت از آنچه محققان اروپائى اختیار کردهاند دوباره بنویسند و از کوششهاى ایشان سهم کتب تازه در تاریخنویسى آفریقا و آسیا پدید آمده که یکى مارکسیستى و دیگرى ناسیونالیستى است و سومى روشى مستقل از این دو مبتنى بر اصول علمى تاریخنویسى را پیروى مىکند. انتشار کتاب «آسیا و سلطه باختر» نوشته «ک.م.پانیکار» استاد پیشین دانشگاه علیگر هند در سال 1953م (که سال گذشته ترجمه آن به پارسى درآمد) سرآغاز این مرحله نو در تاریخنویسی است.
هفده سال پیش نیز کنفرانسى با شرکت تاریخنویسان آسیائى وآفریقائى و اروپائى در دانشگاه لندن درباره ضرورت بازنگرى دانشمندان آسیائى و آفریقائى در تاریخ ملتهاى خود برگزار شد که من گزارش مباحث آن را به فارسى برگرداندم که در مجله سخن چاپ شد و در آن گزارش به جاى خالى نمایندهاى از ایران در کنفرانس اشاره کردم. یکى از نتایج آن کنفرانس بازنمودن تعصبات ملى برخى از شرقشناسان و تاکید ضرورت پرهیزاز تکرار آنها و نیز دشوارى کار شرقشناسان اروپائى در فهم روح و معنى تمدن شرق بود.
درحالىکه چنین بحثهائى در نقد شرقشناسى و واکنشهاى سیاسى ناشى از آن از مدتها پیش در کشورهاى مختلف آسیائى صورت گرفته و کم و بیش معیارهائى براى شیوه تحقیقات تازه در تاریخ و فرهنگ این کشورها به دست داده است در کشور ما فقط یکى دو سالى است که سخنانى جسته گریخته در این باب گفته مىشود. این کوتاهى ما در بررسى علمى وانتقادى ایرانشناسى غرب علل بسیار دارد که بحث درباره آنها را به فرصتى دیگر باید واگذاشت.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/14747-siasat-iranshenasi.html
@iranboom_ir
گفتگو از سیاست ایرانشناسى شاید در نظر نخست غریب بنماید چون ایرانشناسى دست کم تا چندى پیش چنان در بند مباحث فنى باستانشناسی و زبانشناسى و کتابشناسى بود که اظهار اینکه مطالب آن با سیاست یعنی با مسائل مورد ابتلاى جامعه و حکومت مىتواند ارتباطى داشته باشد چه بسا در نظر جمعى حکایت از نوعى شعبدهبازى فکرى و گزافهگوئى مىکرد. ولی واقع امر این است که ایرانشناسى چه در مرحله تکوینى خود که درانحصار شرقشناسى اروپائى بوده و چه امروز که دانشمندان ایرانى با شوق و همتى تازه در خط آن افتادهاند به صور گوناگون و آگاهانه یا ناآگاهانه باسیاست ارتباط داشته است. آنچه در گذشته به ایرانشناسى جنبه سیاسى مىداد پیوستگیش به تاریخ استعمار بود چنانکه شرح آن خواهد آمد و آنچه امروزه ایرانشناسى را به عرصه مناقشات سیاسى مىکشاند از یکسو فزونى آگاهى و بیدارى قومى و از سوى دیگر گسترش روزافزون دامنه نفوذ و نظارت دولتهاست که کم و بیش سراسر پهنه زندگى اجتماعى را فراگرفته و یکى از مشخصات اساسى عصر ماست. ولى درباره رابطه سیاست و ایرانشناسى گذشته از انگیزههاى ملى و غیرملى آن از دیدگاه دیگرى نیز میتوان سخن گفت و آن تاثیرى است که ایرانشناسى مىتواند یا باید در تحولات سیاسى جامعه ایرانى داشته باشد.
چون ایرانشناسى به معناى مجموعهاى از مطالعات منظم و علمى مربوط به وجوه گوناگون تمدن و فرهنگ و تاریخ ایران را اروپائیان بنیاد کردند، یکى از عقایدى که درباره علت وجودى آن از دیرباز رواج داشته آن است که ایرانشناسى همچون شاخههاى دیگر شرقشناسى غربى جزئى از تمهیدات استعمار براى تسلط بر شرق بوده است؛ یعنى دولتهاى استعمارگر به همان اندازه که به کارشناسان نظامى و اقتصادى نیازمند بودهاند دانشمندانى نیز لازم داشتهاند که از فرهنگ و زبان و سرشت و خوى مردم سرزمینهاى تابع ومورد نظرشان خوب آگاه باشند تا کار اداره و بهرهبردارى از این سرزمینها را آسان کنند. نظیر اینگونه داورى درباره شرقشناسى بهطور عام از جنگ جهانى دوم به این طرف از جانب روشنفکران بیشتر کشورهاى آسیا و آفریقا که سابقا مستعمره دولتهاى غربى بودهاند نیز ابراز شده است.
ونسان مونتى محقق فرانسوى در مقالهاى به عنوان «پیراستن تاریخ از استعمار»که در سال 1963 منتشر شد برجستهترین نمونه چنین داوریها را از نوشتههاى محققان ترک و هندى و آفریقائى فراهم آورده است. مونتى در این مقاله مىنویسد که روشنفکران آسیائى و آفریقائى پس از جنگ جهانى دوم بر سر آن شدهاند که تاریخ ملتهاى خود را از دیدگاهى متفاوت از آنچه محققان اروپائى اختیار کردهاند دوباره بنویسند و از کوششهاى ایشان سهم کتب تازه در تاریخنویسى آفریقا و آسیا پدید آمده که یکى مارکسیستى و دیگرى ناسیونالیستى است و سومى روشى مستقل از این دو مبتنى بر اصول علمى تاریخنویسى را پیروى مىکند. انتشار کتاب «آسیا و سلطه باختر» نوشته «ک.م.پانیکار» استاد پیشین دانشگاه علیگر هند در سال 1953م (که سال گذشته ترجمه آن به پارسى درآمد) سرآغاز این مرحله نو در تاریخنویسی است.
هفده سال پیش نیز کنفرانسى با شرکت تاریخنویسان آسیائى وآفریقائى و اروپائى در دانشگاه لندن درباره ضرورت بازنگرى دانشمندان آسیائى و آفریقائى در تاریخ ملتهاى خود برگزار شد که من گزارش مباحث آن را به فارسى برگرداندم که در مجله سخن چاپ شد و در آن گزارش به جاى خالى نمایندهاى از ایران در کنفرانس اشاره کردم. یکى از نتایج آن کنفرانس بازنمودن تعصبات ملى برخى از شرقشناسان و تاکید ضرورت پرهیزاز تکرار آنها و نیز دشوارى کار شرقشناسان اروپائى در فهم روح و معنى تمدن شرق بود.
درحالىکه چنین بحثهائى در نقد شرقشناسى و واکنشهاى سیاسى ناشى از آن از مدتها پیش در کشورهاى مختلف آسیائى صورت گرفته و کم و بیش معیارهائى براى شیوه تحقیقات تازه در تاریخ و فرهنگ این کشورها به دست داده است در کشور ما فقط یکى دو سالى است که سخنانى جسته گریخته در این باب گفته مىشود. این کوتاهى ما در بررسى علمى وانتقادى ایرانشناسى غرب علل بسیار دارد که بحث درباره آنها را به فرصتى دیگر باید واگذاشت.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/14747-siasat-iranshenasi.html
@iranboom_ir
واژههای مصوب فرهنگستان: زیرموشی بهجای موسپد، برونخط بهجای آفلاین
یکی از فعالیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ساختن معادل برای واژههای بیگانهای است که به زبان فارسی وارد میشوند.
«دکوراتیو»(decorative): «آرایشی» (عمومی، ویژگی آنچه زینتی باشد مترادف تزیینی)
«دکور»(decor): «آرایه» (عمومی، مجموعه اشیا و اثاث و لوازمی که برای آرایش محلی به کار میرود)
«فمیلی ولیو»(family value): «ارزشهای خانوادگی»(روانشناسی، ارزشهای اخلاقی و اجتماعی حاکم بر خانواده که نوعاً شامل انضباط و احترام به بزرگتر و پرهیز از بیبندوباری جنسی است)
«فورم»(form): «برگه» (عمومی، برگهای چاپی برای درج اطلاعات خواستهشده در آن)
«آف-لاین»(off-line): «برون خط» (مخابرات، وضعیت قطع ارتباط از رایانه مرکزی)
«اپتایزر»(appetizer): «اشتهاآو» (گردشگری و جهانگردی، لبچرهای که پیش از غذا با نوشیدنی صرف میشود)
«هایکینگ»(hiking): «پیادهگَردی» (گردشگری و جهانگردی، نوعی پیادهرَوی به قصد گردش و لذت بردن از مناظر در مسیرهای روستایی یا مناطق کوهستانی)
«ام ام اس»(MMS): «پیام چندرسانه ای» (مهندسی مخابرات، نوعی پیام کوتاه که علاوه بر نوشتار، صوت و تصویر و ویدئو را هم در بر میگیرد)
«فایننس»(finance): «تامین مالی» (اقتصاد، فراهم آوردن منابع مالی براساس شرایط مورد توافق متقاضی)
«سولو»(solo): «تنها» (موسیقی، نحوه اجرای موسیقی یا رقصی که بهصورت انفرادی ارائه میشود)
«اتمسفر»(atmosphere): «جوّ» (علم جوّ، پوششی گازی که هر جسم آسمانی را در بر میگیرد)
«برانچ»(brunch): «چاشت»(جهانگردی، وعده غذایی شامل اقلامی از صبحانه و ناهار که بین 9 صبح و 2 بعدازظهر صرف میشود)
«تایمینگ»(timing): «زمان بندی»(گردشگری و جهانگردی، اختصاص زمان کافی برای گردشگران بهطوریکه بتوانند در تمام برنامه های گشت شرکت کنند)
«موس پد»(mouse pad): «زیرموشی»( رایانه و فنّاوری اطلاعات، صفحهای که موشی رایانه بر روی آن حرکت داده شود)
«جی آی اس»(GIS): «سام»(مهندسی نقشه برداری، سامانه اطلاعات مکانی)
«کورس»(course): «مرحله» (گردشگری و جهانگردی، هریک از بخشهای یک وعده غذا)
«مین کورس»: «مرحله اصلی»( گردشگری و جهانگردی، بخش اصلی و مفصلتر یک وعده غذا که معمولاً شامل مقدار قابلملاحظهای گوشت یا ماهی یا پروتئین گیاهی است)
«کتگوری»(category):«مقوله» (زبانشناسی، طبقه یا دستگاهی از واحدهای دستوری یا واژگانی که بتوان آن را در یکی از سطوح ساختمان زبان بازشناخت)
«اسکیل»( scale):«مقیاس» (عمومی، نقشه برداری، رابطه میان اندازه واقعی چیزی با اندازه نقشه و نمودار آن نسبت یک فاصله مشخص بر روی عکس یا نقشه به فاصله متناظر آن بر روی زمین).
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/14271-zaban-farsi-vajeh.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
یکی از فعالیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ساختن معادل برای واژههای بیگانهای است که به زبان فارسی وارد میشوند.
«دکوراتیو»(decorative): «آرایشی» (عمومی، ویژگی آنچه زینتی باشد مترادف تزیینی)
«دکور»(decor): «آرایه» (عمومی، مجموعه اشیا و اثاث و لوازمی که برای آرایش محلی به کار میرود)
«فمیلی ولیو»(family value): «ارزشهای خانوادگی»(روانشناسی، ارزشهای اخلاقی و اجتماعی حاکم بر خانواده که نوعاً شامل انضباط و احترام به بزرگتر و پرهیز از بیبندوباری جنسی است)
«فورم»(form): «برگه» (عمومی، برگهای چاپی برای درج اطلاعات خواستهشده در آن)
«آف-لاین»(off-line): «برون خط» (مخابرات، وضعیت قطع ارتباط از رایانه مرکزی)
«اپتایزر»(appetizer): «اشتهاآو» (گردشگری و جهانگردی، لبچرهای که پیش از غذا با نوشیدنی صرف میشود)
«هایکینگ»(hiking): «پیادهگَردی» (گردشگری و جهانگردی، نوعی پیادهرَوی به قصد گردش و لذت بردن از مناظر در مسیرهای روستایی یا مناطق کوهستانی)
«ام ام اس»(MMS): «پیام چندرسانه ای» (مهندسی مخابرات، نوعی پیام کوتاه که علاوه بر نوشتار، صوت و تصویر و ویدئو را هم در بر میگیرد)
«فایننس»(finance): «تامین مالی» (اقتصاد، فراهم آوردن منابع مالی براساس شرایط مورد توافق متقاضی)
«سولو»(solo): «تنها» (موسیقی، نحوه اجرای موسیقی یا رقصی که بهصورت انفرادی ارائه میشود)
«اتمسفر»(atmosphere): «جوّ» (علم جوّ، پوششی گازی که هر جسم آسمانی را در بر میگیرد)
«برانچ»(brunch): «چاشت»(جهانگردی، وعده غذایی شامل اقلامی از صبحانه و ناهار که بین 9 صبح و 2 بعدازظهر صرف میشود)
«تایمینگ»(timing): «زمان بندی»(گردشگری و جهانگردی، اختصاص زمان کافی برای گردشگران بهطوریکه بتوانند در تمام برنامه های گشت شرکت کنند)
«موس پد»(mouse pad): «زیرموشی»( رایانه و فنّاوری اطلاعات، صفحهای که موشی رایانه بر روی آن حرکت داده شود)
«جی آی اس»(GIS): «سام»(مهندسی نقشه برداری، سامانه اطلاعات مکانی)
«کورس»(course): «مرحله» (گردشگری و جهانگردی، هریک از بخشهای یک وعده غذا)
«مین کورس»: «مرحله اصلی»( گردشگری و جهانگردی، بخش اصلی و مفصلتر یک وعده غذا که معمولاً شامل مقدار قابلملاحظهای گوشت یا ماهی یا پروتئین گیاهی است)
«کتگوری»(category):«مقوله» (زبانشناسی، طبقه یا دستگاهی از واحدهای دستوری یا واژگانی که بتوان آن را در یکی از سطوح ساختمان زبان بازشناخت)
«اسکیل»( scale):«مقیاس» (عمومی، نقشه برداری، رابطه میان اندازه واقعی چیزی با اندازه نقشه و نمودار آن نسبت یک فاصله مشخص بر روی عکس یا نقشه به فاصله متناظر آن بر روی زمین).
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/14271-zaban-farsi-vajeh.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir