در هشتاد و دومین سالگرد سوم شهریور 1320 ، یاد جانفشانی های ارتشیان ایران در برابر نیروهای متفقین را گرامی می داریم .
در این روز شوم ، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از شمال ، و نیروهای آمریکا و انگلستان از جنوب ، با نقض بی طرفی ایران ، وارد خاک ایران شدند . از میان فرماندهان ارتش ایران ، دریاسالار غلامعلی بایندر ، فرمانده ی دلاور نیروی دریایی ایران در برابر اشغالگران پایداری کرد و در شبیخون نیروهای انگلستان به شهادت رسید و همچون یاران شهیدش در جنوب و شمال ایران ، خون خود را پای درخت استقلال و آزادی ایران ریخت .
در زیر بخشی از وصیت نامه ی دریاسالار بایندر را که خطاب به فرزندان ایران نوشته شده است ، بخوانید :
http://iranchehr.com/?p=6402
@iranboom_ir
در این روز شوم ، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از شمال ، و نیروهای آمریکا و انگلستان از جنوب ، با نقض بی طرفی ایران ، وارد خاک ایران شدند . از میان فرماندهان ارتش ایران ، دریاسالار غلامعلی بایندر ، فرمانده ی دلاور نیروی دریایی ایران در برابر اشغالگران پایداری کرد و در شبیخون نیروهای انگلستان به شهادت رسید و همچون یاران شهیدش در جنوب و شمال ایران ، خون خود را پای درخت استقلال و آزادی ایران ریخت .
در زیر بخشی از وصیت نامه ی دریاسالار بایندر را که خطاب به فرزندان ایران نوشته شده است ، بخوانید :
http://iranchehr.com/?p=6402
@iranboom_ir
یادداشت روز - سوم شهریور شوم
دکتر هوشنگ طالع
امروز روز سوم شهریور ماه است. هشتاد سال پیش در چنین روزی ، دو قدرت استعماری روس و انگلیس که سرزمین بزرگ و یگانهٔ ایران را تجزیه کرده بودند، با وجود اعلام بی طرفی از سوی دولت ایران بار دیگرکشور ما را از شمال و جنوب مورد تجاوز نظامی قرار دادند. البته پس از اشغال ایران، سربازان آمریکایی نیز به صف اشغالگران پیوستند.
ساعت 2 بامداد روز سوم شهریور سفیران انگلیس و روس در تهران به در خانهی نخست وزیر رفتند و با تسلیم یاداشتی اعلام کردند که نیروهای نظامی این دو کشور، خاک ایران را مورد تجاوز قرار دادهاند.
متاسفانه در این هنگامهی سخت تاریخ، برخی از نظامیان خیانت کردند و در حالی که افسران و سربازان ایرانی در شمال و جنوب در گیر نبرد برابر متجاوزان بودند، اعلام آتش بس کردند و ارتش را مرخص کردند.
بر اثر اشغال کمابیش پنچسالهی کشور، ایران تا مرز تجزیهی سرزمینی پیش رفت و مردم این سرزمین زیانهای بسیار جانی و مالی را متحمل شدند.
آن روزگار، به عنوان یک نو جوان هشت ساله شاهد این خیانت بزرگ بودم. با صدای همهمه همراه دایی و مادربزرگم از خانهی آنها که روبروی دانشسرا قرار داشت بیرون آمدیم. خیابان (مفتح کنونی) که آن روزگار خاکی بود، مملو از سربازان پادگان عباسآباد که تنها یک زیرپیراهن و زیرشلوار برتن داشتند و بیشتر آنان پا برهنه بودند.
آن کسانی که آن روز این خیانت را مرتکب شدند، در دوران اشغال ایران به مقامهای بالای نظامی و وزارت و استانداری رسیدند و سپس خیانت آنها از سوی هیات فاسد حاکمه به فراموشی سپرده شد.
اما نباید اجازه دهیم که فداکاری کوشندگان و جانبازان و نیز پاسخون شهیدان و همچنین خیانت خیانتکاران به دست فراموشی سپرده شود .
درود به روان شهیدان سوم شهریور ماه 1320
ننگ بر خائنان و فراریان سوم شهریور ماه 1320
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/10053-sevom-shahrivar-shom.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر هوشنگ طالع
امروز روز سوم شهریور ماه است. هشتاد سال پیش در چنین روزی ، دو قدرت استعماری روس و انگلیس که سرزمین بزرگ و یگانهٔ ایران را تجزیه کرده بودند، با وجود اعلام بی طرفی از سوی دولت ایران بار دیگرکشور ما را از شمال و جنوب مورد تجاوز نظامی قرار دادند. البته پس از اشغال ایران، سربازان آمریکایی نیز به صف اشغالگران پیوستند.
ساعت 2 بامداد روز سوم شهریور سفیران انگلیس و روس در تهران به در خانهی نخست وزیر رفتند و با تسلیم یاداشتی اعلام کردند که نیروهای نظامی این دو کشور، خاک ایران را مورد تجاوز قرار دادهاند.
متاسفانه در این هنگامهی سخت تاریخ، برخی از نظامیان خیانت کردند و در حالی که افسران و سربازان ایرانی در شمال و جنوب در گیر نبرد برابر متجاوزان بودند، اعلام آتش بس کردند و ارتش را مرخص کردند.
بر اثر اشغال کمابیش پنچسالهی کشور، ایران تا مرز تجزیهی سرزمینی پیش رفت و مردم این سرزمین زیانهای بسیار جانی و مالی را متحمل شدند.
آن روزگار، به عنوان یک نو جوان هشت ساله شاهد این خیانت بزرگ بودم. با صدای همهمه همراه دایی و مادربزرگم از خانهی آنها که روبروی دانشسرا قرار داشت بیرون آمدیم. خیابان (مفتح کنونی) که آن روزگار خاکی بود، مملو از سربازان پادگان عباسآباد که تنها یک زیرپیراهن و زیرشلوار برتن داشتند و بیشتر آنان پا برهنه بودند.
آن کسانی که آن روز این خیانت را مرتکب شدند، در دوران اشغال ایران به مقامهای بالای نظامی و وزارت و استانداری رسیدند و سپس خیانت آنها از سوی هیات فاسد حاکمه به فراموشی سپرده شد.
اما نباید اجازه دهیم که فداکاری کوشندگان و جانبازان و نیز پاسخون شهیدان و همچنین خیانت خیانتکاران به دست فراموشی سپرده شود .
درود به روان شهیدان سوم شهریور ماه 1320
ننگ بر خائنان و فراریان سوم شهریور ماه 1320
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/10053-sevom-shahrivar-shom.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ناخدا بایندر است این...
چکامه زیر سرودهای است از استاد حسین مسرور، به انگیزهی دلیری و جانبازی دریادار شهید میهن، غلامعلی بایَندُر؛ رادمردی که برابر تجاوز و یورش دشمنان اهریمنی ایران تا آخرین نفس و قطرهی خون، از دریای هموارهایرانیِ پارس، از کرانههای میهن و از شرف ملّت ایرانی پدافند نمود و جان باخت. اهریمنان جهانخوار، سینهی پرامید او و دیگر دلیران نیروی دریایی ایران را به رگبار مسلسل بستند و خونِ آنان را بر آبها و خاکهای میهن ما بریختند. جوشش این خونها بر پهنهی نیاخاک ماست که به سدهها و هزارهها، حماسهی جاودانهی تبار ایرانی را سر داده و میهن ما را از گزند دشمنان و اهریمنان نجات داده است.
شاد باد، شاد باد، شاد باشید ای شهیدان راه یکپارچگی، بزرگی و نیرومندی ملّت ایران، که به جاودان در دل دشتها، کوهها و آبهای میهن، بهخون خود کفن پوشیده و خفتهاید. نام شما و یاد شما افتخار ماست و درس زندگیِ ما.
کیست یاران، خفته در دامان بهمنشیر اینجا
خفته در خاکِ سیه با چکمه و شمشیر اینجا
از چه هر کس پا گذارد میشود دلگیر اینجا
بهمن اینجا، اردشیر اینجا، نژاد شیر اینجا
ناخدا بایندر است این تنِ مشبّک، جامهی گلگون
خون ایرانی است آری گشته با این خاک، معجون
ناخدای ماست پس کو کشتی دریاگذارش
سازمان نوجوانش، نوجوانان دیارش
غرقه کرد اما بهخونِ خویش خصمِ نابکارش
میزند موج خروشان بوسه هر دم بر مزارش
بوسههای ماست این امواج لب بر لب نهاده
بهر دیدار مزارش پشت بر پشت ایستاده
ناخدای ما چرا افتاده اینسان بر کرانه
دست از سکان کشیده، مستِ خوابِ جاودانه
رستم است اینجا شده تیرِ خیانت را نشانه
یا که بهرام است این، گم کرده اینجا تازیانه
گور سربازِ وطن پامال کینِ دشمن است این
شعلهی یزدان، فسرده از دمِ اهریمن است این
زد بهعمرِ چند روزی، پشت پای بینیازی
با مسلسل چون سر زلفِ مسلسل کرد بازی
گفت با پرچم چو کرد آنرا بهخون خود نمازی
ای درفش سرفرازان، بیشبادت سرفرازی
آبت از خون میدهم تا جاودان بالنده باشی
بر سر گُردان ایران، گوهری تابنده باشی
خوش بخواب ای سر که زیر تاج عزّ و افتخاری
شاد باش ای تن که در دامان میهن سوگواری
از نژاد شیرگیران دیارت یادگاری
گر چه اندر گوشهای، بر گوشِ ایران گوشواری
باش تا روزی پرستشگاه ایرانت ببینم
لوحهی جاوید ایوان دلیرانت ببینم
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/10849-nakhoda-bayendor-ast-in.html
___
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
چکامه زیر سرودهای است از استاد حسین مسرور، به انگیزهی دلیری و جانبازی دریادار شهید میهن، غلامعلی بایَندُر؛ رادمردی که برابر تجاوز و یورش دشمنان اهریمنی ایران تا آخرین نفس و قطرهی خون، از دریای هموارهایرانیِ پارس، از کرانههای میهن و از شرف ملّت ایرانی پدافند نمود و جان باخت. اهریمنان جهانخوار، سینهی پرامید او و دیگر دلیران نیروی دریایی ایران را به رگبار مسلسل بستند و خونِ آنان را بر آبها و خاکهای میهن ما بریختند. جوشش این خونها بر پهنهی نیاخاک ماست که به سدهها و هزارهها، حماسهی جاودانهی تبار ایرانی را سر داده و میهن ما را از گزند دشمنان و اهریمنان نجات داده است.
شاد باد، شاد باد، شاد باشید ای شهیدان راه یکپارچگی، بزرگی و نیرومندی ملّت ایران، که به جاودان در دل دشتها، کوهها و آبهای میهن، بهخون خود کفن پوشیده و خفتهاید. نام شما و یاد شما افتخار ماست و درس زندگیِ ما.
کیست یاران، خفته در دامان بهمنشیر اینجا
خفته در خاکِ سیه با چکمه و شمشیر اینجا
از چه هر کس پا گذارد میشود دلگیر اینجا
بهمن اینجا، اردشیر اینجا، نژاد شیر اینجا
ناخدا بایندر است این تنِ مشبّک، جامهی گلگون
خون ایرانی است آری گشته با این خاک، معجون
ناخدای ماست پس کو کشتی دریاگذارش
سازمان نوجوانش، نوجوانان دیارش
غرقه کرد اما بهخونِ خویش خصمِ نابکارش
میزند موج خروشان بوسه هر دم بر مزارش
بوسههای ماست این امواج لب بر لب نهاده
بهر دیدار مزارش پشت بر پشت ایستاده
ناخدای ما چرا افتاده اینسان بر کرانه
دست از سکان کشیده، مستِ خوابِ جاودانه
رستم است اینجا شده تیرِ خیانت را نشانه
یا که بهرام است این، گم کرده اینجا تازیانه
گور سربازِ وطن پامال کینِ دشمن است این
شعلهی یزدان، فسرده از دمِ اهریمن است این
زد بهعمرِ چند روزی، پشت پای بینیازی
با مسلسل چون سر زلفِ مسلسل کرد بازی
گفت با پرچم چو کرد آنرا بهخون خود نمازی
ای درفش سرفرازان، بیشبادت سرفرازی
آبت از خون میدهم تا جاودان بالنده باشی
بر سر گُردان ایران، گوهری تابنده باشی
خوش بخواب ای سر که زیر تاج عزّ و افتخاری
شاد باش ای تن که در دامان میهن سوگواری
از نژاد شیرگیران دیارت یادگاری
گر چه اندر گوشهای، بر گوشِ ایران گوشواری
باش تا روزی پرستشگاه ایرانت ببینم
لوحهی جاوید ایوان دلیرانت ببینم
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/10849-nakhoda-bayendor-ast-in.html
___
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
خون شهیدان سوم شهریور میجوشد
دکتر هوشنگ طالع
به انگیزهی سالگرد یورش نظامی
روس و انگلیس با حمایت آمریکا به ایران
روز دوم شهریور ماه 1320، بخشی از ناوگان دولت بریتانیا به بهانهی بازدید از خرمشهر وارد اروندرود شد و در آبهای قلمرو حکومت عراق برابر آبادان، لنگر انداخت. دریادار بایندر، فرمانده نیروی دریایی ایران، به ناوهای ببر و پلنگ دستور داد تا از ناوگان بریتانیا استقبال کنند. فرمانده ناوگان بریتانیا، نزدیک شدن شب را بهانه کرد و بازید را به روز بعد موکول نمود. اما در نیمه شب دوم شهریور ماه 1320 (24 اوت 1941)، ستونهای ارتش انگلیس که از سوی سربازان مستعمراتی هندی همراهی میشدند، از بندر بصره به سوی ایران به حرکت درآمدند. آنان از اروندرود گذشته و سحرگاه روز سوم شهریور (25 اوت)، خرمشهر و آبادان را مورد حمله قرار دادند. هم زمان، نیروی دریایی انگلیس، ناوگان جنگی ایران را از فاصلهی نزدیک، زیر آتش گرفت. در این نبرد سربازان و ناویان ایران، با وجود غافلگیری، پایداری شایستهای از خود نشان دادند.
هنگامی که ناوگان بریتانیا بدون اعلام قبلی، عملیات جنگی علیه نیروی دریایی ایران را آغاز کرد، به جز افراد اندک، بقیه افراد، در خوابگاهها و خانههای خود بودند. با آغاز تعرض ناجوانمردانه بریتانیا، پرسنل مزبور خود را به یگانهای مربوط رسانیده و به دفاع پرداختند. دریادار بایندر فرمانده نیروی دریایی ایران، هنگامی که عازم محل فرماندهی بود، از سوی نیروهای زرهی انگلستان که از پایگاههای خود در خاک عراق وارد ایران شده بودند به محاصره درآمد و به شهادت رسید. بدینسان، نیروی دریایی نوپای ایران با از دست دادن ناوهای ببر و پلنگ و کمابیش هفتصدتن شهید، از هم پاشید.
لحظاتی پس از آن که دولت شوروی از تجاوز ارتش انگلیس به خاک ایران اطمینان حاصل کرد، دست به تهاجم علیه ایران زد.
در شهریور ماه 1320،تنها چندسال از پایهگذاری ارتش ایران میگذشت. توان ارتش ایران، در حد حفظ آرامش داخلی و درگیریهای احتمالی منطقهای بود، نه جنگ علیه دو قدرت بزرگ روز.
در سال 1319، نیروی زمینی دارای شانزده لشگر و یک تیپ مستقل مکانیزه بود. تیپ مستقل مکانیزه در تهران مستقر بود و تعدادی از لشگرها، در حقیقت بر روی کاغذ وجود داشتند و دارای توان لازم رزمی در حد یک لشگر نبودند :18
از لشگرهای فوق، بعضی که جدیدالتاسیس بودند، در سال 1320، هنوز به پایهی سازمان مصوبهی خود نرسیده و از حیث عده و کادر فرماندهی و اسلحه و وسایل، نواقصی داشتند...
نیروی دریایی ایران، از دو ناو 950 تنی به نامهای ببر و پلنگ و چهار ناوچهی 320 تنی و تعدادی ناو تدارکاتی و پشتیبانی تشکیل میشد. ناوها و ناوچههای مزبور در ایتالیا ساخته شده بودند و در سال 1311، وسیلهی افسران و دانشجویانی که در ایتالیا آموزش دیده بودند، به ایران آورده شدند.
نیروی هوایی ایران، از تعداد هواپیمای دو باله تشکیل میشد. این هواپیماها، ساخت انگلستان بودند و برای تعمیرات هواپیمای مزبور و ساخت بخشی از بدنهی آنها، کارخانهای از انگلستان خریداری شد که در سال 1316 در فرودگاه دوشانتپه (تهران) ، راهاندازی شد.
مجموع پرسنل نیروهای مسلح ایران، کمابیش 90 هزار نفر برآورده میشد.
هنوز چند روز از تعرض نظامی بریتانیا و شوروی علیه ایران نگذشته بود که سرلشگر نخجوان وزیر جنگ، بدون این که به رضاشاه اطلاع دهد، شورای عالی جنگ را تشکیل داد. این شورا که سرلشگر ضرغامی (رییس ستاد) ، سرلشگر ریاضی و سرلشگر یزدانپناه در آن حضور داشتند، دستور ترک مخاصمه را صادر کرده و لشگرهای 1 و 2 مستقر در تهران را مرخص نمود.
رضاشاه، به محض آگاهی از این مساله، آنها را به کاخ سعدآباد احضار و ضمن خلع درجه، دستور زندانی کردن آنان را به جرم خیانت به کشور، صادر نمود. در ضمن، وی سپهبد امیراحمدی را مامور جمعآوری سربازان و مقاومت و حفظ شهر تهران برابر بیگانگان کرد. سپهد امیراحمدی حکومت نظامی اعلام و با تلاش فراوان، توانست عدهای از افسران و سربازان را جمع آوری و نظم و آرامش را در تهران برقرار نماید.
اما، فاجعه بسیار ژرف بود. دستهای خیانتکاری که در گرماگرم جنگ، دستور ترک مخاصمه و مرخص کردن سربازها را صادر کرد، از ماهها پیش در لجستیک نیروها اخلال کرده و در نتیجه، مهمات مربوط به توپخانه و ادوات جنگی با ناهمآهنگی ارسال میشدند
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1281-khon-shahidan-3-shahrivar.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر هوشنگ طالع
به انگیزهی سالگرد یورش نظامی
روس و انگلیس با حمایت آمریکا به ایران
روز دوم شهریور ماه 1320، بخشی از ناوگان دولت بریتانیا به بهانهی بازدید از خرمشهر وارد اروندرود شد و در آبهای قلمرو حکومت عراق برابر آبادان، لنگر انداخت. دریادار بایندر، فرمانده نیروی دریایی ایران، به ناوهای ببر و پلنگ دستور داد تا از ناوگان بریتانیا استقبال کنند. فرمانده ناوگان بریتانیا، نزدیک شدن شب را بهانه کرد و بازید را به روز بعد موکول نمود. اما در نیمه شب دوم شهریور ماه 1320 (24 اوت 1941)، ستونهای ارتش انگلیس که از سوی سربازان مستعمراتی هندی همراهی میشدند، از بندر بصره به سوی ایران به حرکت درآمدند. آنان از اروندرود گذشته و سحرگاه روز سوم شهریور (25 اوت)، خرمشهر و آبادان را مورد حمله قرار دادند. هم زمان، نیروی دریایی انگلیس، ناوگان جنگی ایران را از فاصلهی نزدیک، زیر آتش گرفت. در این نبرد سربازان و ناویان ایران، با وجود غافلگیری، پایداری شایستهای از خود نشان دادند.
هنگامی که ناوگان بریتانیا بدون اعلام قبلی، عملیات جنگی علیه نیروی دریایی ایران را آغاز کرد، به جز افراد اندک، بقیه افراد، در خوابگاهها و خانههای خود بودند. با آغاز تعرض ناجوانمردانه بریتانیا، پرسنل مزبور خود را به یگانهای مربوط رسانیده و به دفاع پرداختند. دریادار بایندر فرمانده نیروی دریایی ایران، هنگامی که عازم محل فرماندهی بود، از سوی نیروهای زرهی انگلستان که از پایگاههای خود در خاک عراق وارد ایران شده بودند به محاصره درآمد و به شهادت رسید. بدینسان، نیروی دریایی نوپای ایران با از دست دادن ناوهای ببر و پلنگ و کمابیش هفتصدتن شهید، از هم پاشید.
لحظاتی پس از آن که دولت شوروی از تجاوز ارتش انگلیس به خاک ایران اطمینان حاصل کرد، دست به تهاجم علیه ایران زد.
در شهریور ماه 1320،تنها چندسال از پایهگذاری ارتش ایران میگذشت. توان ارتش ایران، در حد حفظ آرامش داخلی و درگیریهای احتمالی منطقهای بود، نه جنگ علیه دو قدرت بزرگ روز.
در سال 1319، نیروی زمینی دارای شانزده لشگر و یک تیپ مستقل مکانیزه بود. تیپ مستقل مکانیزه در تهران مستقر بود و تعدادی از لشگرها، در حقیقت بر روی کاغذ وجود داشتند و دارای توان لازم رزمی در حد یک لشگر نبودند :18
از لشگرهای فوق، بعضی که جدیدالتاسیس بودند، در سال 1320، هنوز به پایهی سازمان مصوبهی خود نرسیده و از حیث عده و کادر فرماندهی و اسلحه و وسایل، نواقصی داشتند...
نیروی دریایی ایران، از دو ناو 950 تنی به نامهای ببر و پلنگ و چهار ناوچهی 320 تنی و تعدادی ناو تدارکاتی و پشتیبانی تشکیل میشد. ناوها و ناوچههای مزبور در ایتالیا ساخته شده بودند و در سال 1311، وسیلهی افسران و دانشجویانی که در ایتالیا آموزش دیده بودند، به ایران آورده شدند.
نیروی هوایی ایران، از تعداد هواپیمای دو باله تشکیل میشد. این هواپیماها، ساخت انگلستان بودند و برای تعمیرات هواپیمای مزبور و ساخت بخشی از بدنهی آنها، کارخانهای از انگلستان خریداری شد که در سال 1316 در فرودگاه دوشانتپه (تهران) ، راهاندازی شد.
مجموع پرسنل نیروهای مسلح ایران، کمابیش 90 هزار نفر برآورده میشد.
هنوز چند روز از تعرض نظامی بریتانیا و شوروی علیه ایران نگذشته بود که سرلشگر نخجوان وزیر جنگ، بدون این که به رضاشاه اطلاع دهد، شورای عالی جنگ را تشکیل داد. این شورا که سرلشگر ضرغامی (رییس ستاد) ، سرلشگر ریاضی و سرلشگر یزدانپناه در آن حضور داشتند، دستور ترک مخاصمه را صادر کرده و لشگرهای 1 و 2 مستقر در تهران را مرخص نمود.
رضاشاه، به محض آگاهی از این مساله، آنها را به کاخ سعدآباد احضار و ضمن خلع درجه، دستور زندانی کردن آنان را به جرم خیانت به کشور، صادر نمود. در ضمن، وی سپهبد امیراحمدی را مامور جمعآوری سربازان و مقاومت و حفظ شهر تهران برابر بیگانگان کرد. سپهد امیراحمدی حکومت نظامی اعلام و با تلاش فراوان، توانست عدهای از افسران و سربازان را جمع آوری و نظم و آرامش را در تهران برقرار نماید.
اما، فاجعه بسیار ژرف بود. دستهای خیانتکاری که در گرماگرم جنگ، دستور ترک مخاصمه و مرخص کردن سربازها را صادر کرد، از ماهها پیش در لجستیک نیروها اخلال کرده و در نتیجه، مهمات مربوط به توپخانه و ادوات جنگی با ناهمآهنگی ارسال میشدند
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1281-khon-shahidan-3-shahrivar.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
گزارش اشغال ایران از زبان سپهبد امیراحمدی ، فرماندار نظامی تهران
در نخستین روزهای شهریور 1320 ، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از شمال و نیروهای انگلستان از جنوب ، به کشور ما ، ایران یورش آوردند .
در اینجا بخشی از خاطرات سپهبد امیراحمدی از آن روزهای هول و هراس را می خوانید . اهمیت این بخش از خاطرات این فرمانده از آن جهت است که از برنامه ی نیروهای ارتش شوروی و جاسوسان قفقازی آن در تهران برای برپایی شورش در پایتخت ایران پرده برداشته است . برابر قانون زمان جنگ ، اگر در شهرهای کشور اشغال شده شورش یا بلوایی برپا شود ، نیروهای اشغالگر می توانند و باید ، این شهرها را با گسیل نیروهای نظامی تصرف کنند. کوشش های این فرمانده بزرگ و ارتش و دولت ایران برای برهم زدن این دسیسه از بخش های خواندنی این خاطرات است . .
.
برای خواندن مطلب روی پیوند زیر کلیک کنید:
http://iranchehr.com/?p=9132
@iranboom_ir
در نخستین روزهای شهریور 1320 ، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از شمال و نیروهای انگلستان از جنوب ، به کشور ما ، ایران یورش آوردند .
در اینجا بخشی از خاطرات سپهبد امیراحمدی از آن روزهای هول و هراس را می خوانید . اهمیت این بخش از خاطرات این فرمانده از آن جهت است که از برنامه ی نیروهای ارتش شوروی و جاسوسان قفقازی آن در تهران برای برپایی شورش در پایتخت ایران پرده برداشته است . برابر قانون زمان جنگ ، اگر در شهرهای کشور اشغال شده شورش یا بلوایی برپا شود ، نیروهای اشغالگر می توانند و باید ، این شهرها را با گسیل نیروهای نظامی تصرف کنند. کوشش های این فرمانده بزرگ و ارتش و دولت ایران برای برهم زدن این دسیسه از بخش های خواندنی این خاطرات است . .
.
برای خواندن مطلب روی پیوند زیر کلیک کنید:
http://iranchehr.com/?p=9132
@iranboom_ir
ایرانچهر
غرش توپ های شهریور (خاطرات سپهبد احمد امیراحمدی، فرماندار نظامی تهران از روزهای اشغال ایران)
اشاره : سپهبد احمد اميراحمدي در سال 1267 خورشيدي در اصفهان متولد شد. او از عوامل اصلي کودتاي سوم اسفند سال ۱۲۹۹ و نخستين کسي بود که به دستور رضاشاه به درجه ی سپهبدي رسيد. اميراحمدي در طول حيات خود…
سوم شهریور، روز یورش اهریمنان به ایران
سحرگاه روز سوم شهریور ماه، ارتش سرخ، هم زمان و از چند محور، استانهای آذربایجان، گیلان، مازندران و خراسان را مورد تهاجم قرار داد.
ارتش سرخ، به سختی شهرهای شمالی ایران را بمباران کرد. شدت بمباران در شهرهای تبریز، رشت، رضاییه (ارومیه)، بابلسر، قزوین و...، بیشتر از نقاط دیگر بود.
در این میان، انگلیسها پس از درهم کوبیدن نیروی دریایی ایران و اشغال آبادان و خرمشهر، شهر اهواز را بمباران کرده و به سوی آن شهر پیش روی نمودند. هم زمان با عملیات خوزستان، ستونهای دیگری از ارتش انگلستان از مرز خسروی گذشته و پس از اشغال تاسیسات نفت شاه (نفتشهر)، به سوی کرمانشاه حرکت کرد.
دقایقی پس از آن که ایران مورد حملهی ناگهانی نیروهای شوروی و بریتانیا قرار گرفت، سفیران روس و انگلیس به درِ خانهی «علی منصور» نخستوزیر رفته و ضمن تسلیم دو یادداشت، وی را از یورش نظامی مشترک آگاه کردند.
نیروی دریایی ایران، از دو ناو 950 تنی به نامهای ببر و پلنگ و چهار ناوچهی 320 تنی و تعدادی ناو تدارکاتی و پشتیبانی تشکیل میشد. ناوها و ناوچههای مزبور در ایتالیا ساخته شده بودند و در سال 1311، وسیلهی افسران و دانشجویانی که در ایتالیا آموزش دیده بودند، به ایران آورده شدند . نیروی هوایی ایران، از تعدادی هواپیمای دو باله تشکیل میشد. این هواپیماها، ساخت انگلستان بودند و برای تعمیرات هواپیمای مزبور و ساخت بخشی از بدنهی آنها، کارخانهای از انگلستان خریداری شد که در سال 1316 در فرودگاه دوشانتپه (تهران)، راهاندازی شد.
مجموع پرسنل نیروهای مسلح ایران، کمابیش 90 هزار نفر برآورده میشد. بدین سان، با توجه به آن روز را نداشت .. این واقعیتها، ارتش ایران توان رویارویی هم زمان با دو قدرت بزرگ .
هنوز چند روز از تعرض نظامی بریتانیا و شوروی علیه ایران نگذشته بود که سرلشگرنخجوان وزیر جنگ، بدون این که به رضاشاه اطلاع دهد، شورای عالی جنگ را تشکیل داد. این شورا که سرلشگر ضرغامی (رییس ستاد)، سرلشگر ریاضی و سرلشگر یزدانپناه در آن حضور داشتند، دستور ترک مخاصمه را صادر کرده و لشگرهای 1 و 2 مستقر در تهران را مرخص نمود.
رضاشاه، به محض آگاهی از این مساله، آنها را به کاخ سعدآباد احضار و ضمن خلع درجه، دستور زندانی کردن آنان را به جرم خیانت به کشور، صادر نمود. در ضمن، وی سپهبد امیراحمدی را مامور جمعآوری سربازان و مقاومت و حفظ شهر تهران برابر بیگانگان کرد. سپهد امیراحمدی حکومت نظامی اعلام و با تلاش فراوان، توانست عدهای از افسران و سربازان را جمع آوری و نظم و آرامش را در تهران برقرار نماید.
اما، فاجعه بسیار ژرف بود. دستهای خیانتکاری که در گرماگرم جنگ، دستور ترک مخاصمه و مرخص کردن سربازها را صادر کرد، از ماهها پیش در لجستیک نیروها اخلال کرده و در نتیجه، مهمات مربوط به توپخانه و ادوات جنگی با ناهمآهنگی ارسال میشدند. به طوری که در همان روز نخست، بسیاری از یگانهای توپخانه، امکان آتش نداشتند پیش از اعلام ترک مخاصمه، یگانهای ارتش به خوبی برابر متجاوزان میجنگیدند، به طوری که در چند نقطه، آنان را متوقف کرده و خسارت و تلفات قابل توجهی نیز به نیروهای مهاجم وارد کرده بودند. در این میان باید از پایداری و دلیری فرماندهان و یگانهای زیر نام برد: سرلشگر شاه بختی (فرمانده لشگر خوزستان)، سرلشگر حسن مقدم مراغهای (فرمانده لشگر کردستان و کرمانشاه)، سرلشگر قدر (فرمانده لشگر رشت)، سرهنگ معتضدی (کفیل فرماندهی لشگر گرگان) و...
پس از ترک مقاومت، ارتش انگلیس تاسیسات نفت کرمانشاه را تصرف کرد و به سوی تهران به حرکت درآمد. از سوی دیگر، ارتش سرخ نیز با بهرهگیری از ترک مقاومت از سوی ا رتش ایران، خود را به حومهی قزوین رسانید و در آن جا به نیروهای بریتانیا که از کرمانشاه میآمدند، پیوست.
به دنبال اشغال ایران از سوی اهریمنان روس و انگلیس، آمریکاییها نیز به صف اشغالگران پیوستند. آنها در درازای پنجسال اشغال ایران، فقر وتنگدستی، قحطی و تیرهروزی و بیماری را بر مردم ایران تحمیل کردند. منابع کشور را غارت کردند، تاسیسات زیر بنایی و تاسیسات صنعتی کشور را مورد بهره کشی قرار دادند.
روسها در پی تجزیه آذربایجان و مهاباد و انگلیس ها در پی تجزیه فارس و خوزستان برآمدند که در این راه ناکام ماندند .
ملت ایران، نباید جنایت دو قدرت اهریمنی انگلیس و روس را که در دو جنگ جهانی اول و دوم خاک ایران را مورد تجاوز و اشغال قرار داد، فراموش کنند.
همچنین ملت ایران نباید نقش آمریکا را در یاری به روسیان و انگلیسیها برای اشغال ایران وسپس اشغالگری آنها را فراموش کند.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/15800-3shahrivar-roz-youresh-ahriminan-be-iran-9409.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
سحرگاه روز سوم شهریور ماه، ارتش سرخ، هم زمان و از چند محور، استانهای آذربایجان، گیلان، مازندران و خراسان را مورد تهاجم قرار داد.
ارتش سرخ، به سختی شهرهای شمالی ایران را بمباران کرد. شدت بمباران در شهرهای تبریز، رشت، رضاییه (ارومیه)، بابلسر، قزوین و...، بیشتر از نقاط دیگر بود.
در این میان، انگلیسها پس از درهم کوبیدن نیروی دریایی ایران و اشغال آبادان و خرمشهر، شهر اهواز را بمباران کرده و به سوی آن شهر پیش روی نمودند. هم زمان با عملیات خوزستان، ستونهای دیگری از ارتش انگلستان از مرز خسروی گذشته و پس از اشغال تاسیسات نفت شاه (نفتشهر)، به سوی کرمانشاه حرکت کرد.
دقایقی پس از آن که ایران مورد حملهی ناگهانی نیروهای شوروی و بریتانیا قرار گرفت، سفیران روس و انگلیس به درِ خانهی «علی منصور» نخستوزیر رفته و ضمن تسلیم دو یادداشت، وی را از یورش نظامی مشترک آگاه کردند.
نیروی دریایی ایران، از دو ناو 950 تنی به نامهای ببر و پلنگ و چهار ناوچهی 320 تنی و تعدادی ناو تدارکاتی و پشتیبانی تشکیل میشد. ناوها و ناوچههای مزبور در ایتالیا ساخته شده بودند و در سال 1311، وسیلهی افسران و دانشجویانی که در ایتالیا آموزش دیده بودند، به ایران آورده شدند . نیروی هوایی ایران، از تعدادی هواپیمای دو باله تشکیل میشد. این هواپیماها، ساخت انگلستان بودند و برای تعمیرات هواپیمای مزبور و ساخت بخشی از بدنهی آنها، کارخانهای از انگلستان خریداری شد که در سال 1316 در فرودگاه دوشانتپه (تهران)، راهاندازی شد.
مجموع پرسنل نیروهای مسلح ایران، کمابیش 90 هزار نفر برآورده میشد. بدین سان، با توجه به آن روز را نداشت .. این واقعیتها، ارتش ایران توان رویارویی هم زمان با دو قدرت بزرگ .
هنوز چند روز از تعرض نظامی بریتانیا و شوروی علیه ایران نگذشته بود که سرلشگرنخجوان وزیر جنگ، بدون این که به رضاشاه اطلاع دهد، شورای عالی جنگ را تشکیل داد. این شورا که سرلشگر ضرغامی (رییس ستاد)، سرلشگر ریاضی و سرلشگر یزدانپناه در آن حضور داشتند، دستور ترک مخاصمه را صادر کرده و لشگرهای 1 و 2 مستقر در تهران را مرخص نمود.
رضاشاه، به محض آگاهی از این مساله، آنها را به کاخ سعدآباد احضار و ضمن خلع درجه، دستور زندانی کردن آنان را به جرم خیانت به کشور، صادر نمود. در ضمن، وی سپهبد امیراحمدی را مامور جمعآوری سربازان و مقاومت و حفظ شهر تهران برابر بیگانگان کرد. سپهد امیراحمدی حکومت نظامی اعلام و با تلاش فراوان، توانست عدهای از افسران و سربازان را جمع آوری و نظم و آرامش را در تهران برقرار نماید.
اما، فاجعه بسیار ژرف بود. دستهای خیانتکاری که در گرماگرم جنگ، دستور ترک مخاصمه و مرخص کردن سربازها را صادر کرد، از ماهها پیش در لجستیک نیروها اخلال کرده و در نتیجه، مهمات مربوط به توپخانه و ادوات جنگی با ناهمآهنگی ارسال میشدند. به طوری که در همان روز نخست، بسیاری از یگانهای توپخانه، امکان آتش نداشتند پیش از اعلام ترک مخاصمه، یگانهای ارتش به خوبی برابر متجاوزان میجنگیدند، به طوری که در چند نقطه، آنان را متوقف کرده و خسارت و تلفات قابل توجهی نیز به نیروهای مهاجم وارد کرده بودند. در این میان باید از پایداری و دلیری فرماندهان و یگانهای زیر نام برد: سرلشگر شاه بختی (فرمانده لشگر خوزستان)، سرلشگر حسن مقدم مراغهای (فرمانده لشگر کردستان و کرمانشاه)، سرلشگر قدر (فرمانده لشگر رشت)، سرهنگ معتضدی (کفیل فرماندهی لشگر گرگان) و...
پس از ترک مقاومت، ارتش انگلیس تاسیسات نفت کرمانشاه را تصرف کرد و به سوی تهران به حرکت درآمد. از سوی دیگر، ارتش سرخ نیز با بهرهگیری از ترک مقاومت از سوی ا رتش ایران، خود را به حومهی قزوین رسانید و در آن جا به نیروهای بریتانیا که از کرمانشاه میآمدند، پیوست.
به دنبال اشغال ایران از سوی اهریمنان روس و انگلیس، آمریکاییها نیز به صف اشغالگران پیوستند. آنها در درازای پنجسال اشغال ایران، فقر وتنگدستی، قحطی و تیرهروزی و بیماری را بر مردم ایران تحمیل کردند. منابع کشور را غارت کردند، تاسیسات زیر بنایی و تاسیسات صنعتی کشور را مورد بهره کشی قرار دادند.
روسها در پی تجزیه آذربایجان و مهاباد و انگلیس ها در پی تجزیه فارس و خوزستان برآمدند که در این راه ناکام ماندند .
ملت ایران، نباید جنایت دو قدرت اهریمنی انگلیس و روس را که در دو جنگ جهانی اول و دوم خاک ایران را مورد تجاوز و اشغال قرار داد، فراموش کنند.
همچنین ملت ایران نباید نقش آمریکا را در یاری به روسیان و انگلیسیها برای اشغال ایران وسپس اشغالگری آنها را فراموش کند.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/15800-3shahrivar-roz-youresh-ahriminan-be-iran-9409.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
به روز سوم از شهریور بیست سپاه اهرمن از جای جنبید
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/7244-khon-shahidan-sevom-shahrivar-1320-mijoshad.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/7244-khon-shahidan-sevom-shahrivar-1320-mijoshad.html
@iranboom_ir
ناخدا بایندر است این...
( شهید دریادار غلامعلی بایندر فرمانده نیروی دریایی ایران )
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/10849-nakhoda-bayendor-ast-in.html
@iranboom_ir
( شهید دریادار غلامعلی بایندر فرمانده نیروی دریایی ایران )
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/10849-nakhoda-bayendor-ast-in.html
@iranboom_ir
سوم شهریور خونین - دكتر حسین فاطمی
برگرفته از روزنامه باختر امروز - 2 شهریور 1328
ساعت ۵ صبح روز سوم شهریور ۱۳۲۰ سفرای کبار انگلیس و روس به منزل منصورالملک که آن وقت رئیسالوزرا بود رفتند و خبر دادند که ایران از دو طرف- از شمال و جنوب مورد حمله و تعرض قرار گرفته و ارتش دولتهای متبوعشان به طرف تهران پیش میآیند
دنیا حساسترین دقایق جنگ را طی میکرد. سپاهیان خوردکننده هیتلر تقریبا تمام اروپای غربی را زیر تصرف خود داشت و هواپیماهای بمبانداز او شب و روز لندن را به آتش میکشیدند. ملتهای بزرگ بر سر مرگ و زندگیشان مبارزه میکردند و صف آرایی ایشان روز به روز شدیدتر و قویتر میشد
یک طرف قشون آلمان در کنار مانش و جبهه دیگر در فلاتهای «اوکراین» خیمه زده بود. معامله «مولوتوف» و «ریبن تروپ» سر نگرفت و روی تقسیم ممالک آسیایی و اروپایی نتوانستند با هم کنار بیایند و این همان چیزی بود که چرچیل - قهرمان نبرد با مؤلف کتاب «نبرد من» - ماهها انتظارش را میکشید. سال و ماهی هنوز از معاهده آلمان و شوروی نگذشته بود که در یکی از شبهای تابستانی ۱۹۴۱ سرفرماندهی ارتش آلمان در میان بهت و سکوت عجیب دنیا حمله به روسیه را اعلام داشت. هیتلر خیال میکرد در ظرف چهار هفته پرچم صلیب شکسته را میتواند بر بالای کاخ کرملین به اهتزاز در آورد و حال آنکه در همین دشتهای وسیع و پشت دروازههای مسکو بود که آرزوها و آمال ناپلئون، امپراطور مغرور فرانسه با شکست و نومیدی مواجه شد.
وقتی کشورهای قوی با یکدیگر جنگ و نزاع دارند هرگز روی احساسات بشردوستی و عواطف انسانیت و این قبیل حرفهای کهنه و متروک صفآرایی نمیکنند و ملیونها جوان را به میدان جنگ برای قربانی شدن نمیفرستند؛ جنگ اول و دوم -هر دو- جنبه اقتصادی داشت، سیاست و حمایت از لهستان یا صربستان بهانهای بیش نبود، دول قوی دنبال بازار فروش محصولات و مصنوعات خود بودند و چون میدیدند در آسیا، ژاپن و در اروپا، آلمان قدعلم کرده و به سرعت مشتریها را از دست آنها میگیرد به علاوه جاهطلبی و نخوت فوقالعاده موسولینی و هیتلر به هیچ چیز و هیچ کس اکتفا نمیکند. بسیاری از ممالک کوچک و بزرگ را که اصلا آماده و حاضر برای پیکار نبودند به میدان جنگ کشیدند و نیروی عظیم و سنگین نازی این کشورها را یکی پس از دیگری تصرف میکرد چنانکه امپراطوری فرانسه را در ظرف سه، چهار هفته به آسانی یک لقمه لذیذ بلعید
آلمانها به کسی اطلاع نمیدادند که فردا از در جنگ بیرون میآیند و این تبسمهای مزورانه دیپلماسی را به خشونت و تندی تبدیل میکنند، عینا همینطور رقبای ایشان نیز برخلاف تمام قراردادها و مقررات بینالمللی به کشور بیطرف ایران حمله کردند
روسها از چند ناحیه شمال و انگلیسها از چهار، پنج نقطه جنوب، شهرها و مردم غیرنظامی را که اصلا ملجا و پناهی نداشتند به باد بمبهای انفجاری و آتشزا گرفتند و یکبار دیگر به دنیا نشان دادند که هرکس ضعیف و بیفکر و ناتوان شد حق ادامه حیات و زندگی برای او قائل نیستند و اجازهاش نمیدهند که بیاعتنا به اوضاع جهان در خواب خرگوشی عمیق فرو برود
آن روز ملت ایران مقاومت نکرد زیرا صلاح این بود که با دوستان قدیم و همسایگان قوی خود از در آشتی درآید، اینها آمدند و نشستند و یک قرارداد سه جانبی با ما امضا کردند و با اینکه تحت فشار و منگنه آن قرارداد به تصویب رسید و منافع روشن و مسلم ایران را ندیده گرفتند، تازه آخر جنگ هم که فرا رسید خانه ما را پس از آن همه ویرانی و قحطی و گرسنگی تخلیه نکردند و مدتها مردم محروم و بدبخت را زیر چکمه سالداتهای روسی باقی نگهداشتند
نتیجه تمام جانفشانیها و فداکاریهای ملت ما این شد که لقب «پل پیروزی» را به ایران دادند و سران متفقین در اعلامیههای رسمی خودشان همه جا به مساعی و مجاهدات کشور ما اشاره نموده وعده دادند که چنین و چنان خواهند کرد. الآن قریب چهار سال از روز تسلیم آلمان میگذرد و زندگانی ملت ایران از همه وقت خرابتر، پریشانتر و فلاکت بارتر است
زندگی اقتصادی ما را اشغال متفقین به روزی انداخت که معلوم نیست تا نیم قرن دیگر بتوانیم کمر راست کنیم
خون دریاسالار «بایندر» و خون صدها نفر نظامی و غیرنظامی دیگر که در فجر شوم سوم شهریور ناحق به زمین ریخت و افتخار قربانی وطن را پیدا کردند، همچنین روح بزرگ هزارها نفر مردم آذربایجان که در غائله و فتنهانگیزی پیشهوری و غلام یحیی شهید راه آزادی شدند و بالاخره نظاره این اوضاع دردناک و ماتمخیز ما را ملزم میکند که از سوم شهریور خونین با تأسف یاد کنیم و پس از تحمل این همه ماتم و مصیبت از همسایگان و متفقین ایران اجرای تعهدات و اجرای مواعیدشان را جدا بخواهیم.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/3038-sevom-shahrivar-khonin.html
@iranboom_ir
برگرفته از روزنامه باختر امروز - 2 شهریور 1328
ساعت ۵ صبح روز سوم شهریور ۱۳۲۰ سفرای کبار انگلیس و روس به منزل منصورالملک که آن وقت رئیسالوزرا بود رفتند و خبر دادند که ایران از دو طرف- از شمال و جنوب مورد حمله و تعرض قرار گرفته و ارتش دولتهای متبوعشان به طرف تهران پیش میآیند
دنیا حساسترین دقایق جنگ را طی میکرد. سپاهیان خوردکننده هیتلر تقریبا تمام اروپای غربی را زیر تصرف خود داشت و هواپیماهای بمبانداز او شب و روز لندن را به آتش میکشیدند. ملتهای بزرگ بر سر مرگ و زندگیشان مبارزه میکردند و صف آرایی ایشان روز به روز شدیدتر و قویتر میشد
یک طرف قشون آلمان در کنار مانش و جبهه دیگر در فلاتهای «اوکراین» خیمه زده بود. معامله «مولوتوف» و «ریبن تروپ» سر نگرفت و روی تقسیم ممالک آسیایی و اروپایی نتوانستند با هم کنار بیایند و این همان چیزی بود که چرچیل - قهرمان نبرد با مؤلف کتاب «نبرد من» - ماهها انتظارش را میکشید. سال و ماهی هنوز از معاهده آلمان و شوروی نگذشته بود که در یکی از شبهای تابستانی ۱۹۴۱ سرفرماندهی ارتش آلمان در میان بهت و سکوت عجیب دنیا حمله به روسیه را اعلام داشت. هیتلر خیال میکرد در ظرف چهار هفته پرچم صلیب شکسته را میتواند بر بالای کاخ کرملین به اهتزاز در آورد و حال آنکه در همین دشتهای وسیع و پشت دروازههای مسکو بود که آرزوها و آمال ناپلئون، امپراطور مغرور فرانسه با شکست و نومیدی مواجه شد.
وقتی کشورهای قوی با یکدیگر جنگ و نزاع دارند هرگز روی احساسات بشردوستی و عواطف انسانیت و این قبیل حرفهای کهنه و متروک صفآرایی نمیکنند و ملیونها جوان را به میدان جنگ برای قربانی شدن نمیفرستند؛ جنگ اول و دوم -هر دو- جنبه اقتصادی داشت، سیاست و حمایت از لهستان یا صربستان بهانهای بیش نبود، دول قوی دنبال بازار فروش محصولات و مصنوعات خود بودند و چون میدیدند در آسیا، ژاپن و در اروپا، آلمان قدعلم کرده و به سرعت مشتریها را از دست آنها میگیرد به علاوه جاهطلبی و نخوت فوقالعاده موسولینی و هیتلر به هیچ چیز و هیچ کس اکتفا نمیکند. بسیاری از ممالک کوچک و بزرگ را که اصلا آماده و حاضر برای پیکار نبودند به میدان جنگ کشیدند و نیروی عظیم و سنگین نازی این کشورها را یکی پس از دیگری تصرف میکرد چنانکه امپراطوری فرانسه را در ظرف سه، چهار هفته به آسانی یک لقمه لذیذ بلعید
آلمانها به کسی اطلاع نمیدادند که فردا از در جنگ بیرون میآیند و این تبسمهای مزورانه دیپلماسی را به خشونت و تندی تبدیل میکنند، عینا همینطور رقبای ایشان نیز برخلاف تمام قراردادها و مقررات بینالمللی به کشور بیطرف ایران حمله کردند
روسها از چند ناحیه شمال و انگلیسها از چهار، پنج نقطه جنوب، شهرها و مردم غیرنظامی را که اصلا ملجا و پناهی نداشتند به باد بمبهای انفجاری و آتشزا گرفتند و یکبار دیگر به دنیا نشان دادند که هرکس ضعیف و بیفکر و ناتوان شد حق ادامه حیات و زندگی برای او قائل نیستند و اجازهاش نمیدهند که بیاعتنا به اوضاع جهان در خواب خرگوشی عمیق فرو برود
آن روز ملت ایران مقاومت نکرد زیرا صلاح این بود که با دوستان قدیم و همسایگان قوی خود از در آشتی درآید، اینها آمدند و نشستند و یک قرارداد سه جانبی با ما امضا کردند و با اینکه تحت فشار و منگنه آن قرارداد به تصویب رسید و منافع روشن و مسلم ایران را ندیده گرفتند، تازه آخر جنگ هم که فرا رسید خانه ما را پس از آن همه ویرانی و قحطی و گرسنگی تخلیه نکردند و مدتها مردم محروم و بدبخت را زیر چکمه سالداتهای روسی باقی نگهداشتند
نتیجه تمام جانفشانیها و فداکاریهای ملت ما این شد که لقب «پل پیروزی» را به ایران دادند و سران متفقین در اعلامیههای رسمی خودشان همه جا به مساعی و مجاهدات کشور ما اشاره نموده وعده دادند که چنین و چنان خواهند کرد. الآن قریب چهار سال از روز تسلیم آلمان میگذرد و زندگانی ملت ایران از همه وقت خرابتر، پریشانتر و فلاکت بارتر است
زندگی اقتصادی ما را اشغال متفقین به روزی انداخت که معلوم نیست تا نیم قرن دیگر بتوانیم کمر راست کنیم
خون دریاسالار «بایندر» و خون صدها نفر نظامی و غیرنظامی دیگر که در فجر شوم سوم شهریور ناحق به زمین ریخت و افتخار قربانی وطن را پیدا کردند، همچنین روح بزرگ هزارها نفر مردم آذربایجان که در غائله و فتنهانگیزی پیشهوری و غلام یحیی شهید راه آزادی شدند و بالاخره نظاره این اوضاع دردناک و ماتمخیز ما را ملزم میکند که از سوم شهریور خونین با تأسف یاد کنیم و پس از تحمل این همه ماتم و مصیبت از همسایگان و متفقین ایران اجرای تعهدات و اجرای مواعیدشان را جدا بخواهیم.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/3038-sevom-shahrivar-khonin.html
@iranboom_ir
مزار شهدای گمنام در کنار رود ارس که به تنهائی در مقابل ارتش متجاوز روس ها مقاومت کردند
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/7244-khon-shahidan-sevom-shahrivar-1320-mijoshad.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/7244-khon-shahidan-sevom-shahrivar-1320-mijoshad.html
@iranboom_ir
ایران بوم
مزار شهدای گمنام در کنار رود ارس که به تنهائی در مقابل ارتش متجاوز روس ها مقاومت کردند http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/7244-khon-shahidan-sevom-shahrivar-1320-mijoshad.html @iranboom_ir
قهرمانان وطن در مرز ارس/ سالروز هجوم متفقين به خاک ايران
🔹سه قهرمان وطن كه در سوم شهریور ۱۳٢٠، (در جريان جنگ جهانی دوم و علی رغم دستور به عدم مقاومت) در مقابل هجوم ارتش شوروی (متفقین) به خاک ايران ايستادند و ٤٨ ساعت در برابر آنها برروی پل مرزی ارس مقاومت كردند و سرانجام با آتش توپخانه روسها به شهادت رسیدند.
🔹ژاندارم سرجوخه ملک محمدی، سید محمد راثی هاشمی و عبدالله شهریاری
🔹همزمان انگليسی ها هم از جنوب به خاک ايران يورش آوردند كه منجر به شهادت پرسنل نيروی دریایی از جمله شهیدان بايندر (فرمانده وقت نيروی دریایی) نقدی، کهنمویی و میلانیان شد.
🔹بعدها ٤ ناو جنگی ايران به نام اين ٤ شهید نامگذاری شد.
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/1313-azarbaijan-namad-moghavemat.html
@iranboom_ir
🔹سه قهرمان وطن كه در سوم شهریور ۱۳٢٠، (در جريان جنگ جهانی دوم و علی رغم دستور به عدم مقاومت) در مقابل هجوم ارتش شوروی (متفقین) به خاک ايران ايستادند و ٤٨ ساعت در برابر آنها برروی پل مرزی ارس مقاومت كردند و سرانجام با آتش توپخانه روسها به شهادت رسیدند.
🔹ژاندارم سرجوخه ملک محمدی، سید محمد راثی هاشمی و عبدالله شهریاری
🔹همزمان انگليسی ها هم از جنوب به خاک ايران يورش آوردند كه منجر به شهادت پرسنل نيروی دریایی از جمله شهیدان بايندر (فرمانده وقت نيروی دریایی) نقدی، کهنمویی و میلانیان شد.
🔹بعدها ٤ ناو جنگی ايران به نام اين ٤ شهید نامگذاری شد.
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/1313-azarbaijan-namad-moghavemat.html
@iranboom_ir
حماسه ی پایداری سه سرباز دلاور ایرانی
روزبه پارساپور
مجله خواندنی، شماره ۵۶، تیر و امرداد ۱۳۸۸
@iranboom_ir
روزبه پارساپور
مجله خواندنی، شماره ۵۶، تیر و امرداد ۱۳۸۸
@iranboom_ir
به روز سوم از شهریور بیست سپاه اهرمن از جای جنبید
خون شهیدان سوم شهریور 1320 میجوشد
به انگیزهی هفتاد و ششمین سالگرد یورش نظامی
روس و انگلیس با حمایت آمریکا به ایران
ایران ایران ایران
ای کشور آریان نامت بجاست و مهرت همیشه در دل ماست
بدبخت تر از خائن تو اهریمنی نیست
خوشبخت تر از سرباز تو شهید تو کیست
در آستانه سالروز اندوهبار دیگری از یورش ددمنشانه اهریمن به ایران. این رویداد ناگوار را به ملت ایران دل آرامی عرض نموده و آمرزش و بهشت آشیانی شهیدان سوم شهریور 1320 و همه شهیدان راه آزادی و سربلندی ایران را از درگاه خداوند بزرگ درخواست دارم.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/7244-khon-shahidan-sevom-shahrivar-1320-mijoshad.html
خون شهیدان سوم شهریور میجوشد
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1281-khon-shahidan-3-shahrivar.html
آذربایجان نماد پر افتخار مقاومت
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/1313-azarbaijan-namad-moghavemat.html
مزار شهدای دفاع از تجاوز روسیه در ارس گلباران می شود
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/1314-mazar-shohada-defa-az-tajavoz-rosie.html
سوم شهریور خونین - دكتر حسین فاطمی
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/3038-sevom-shahrivar-khonin.html
روز سوم شهریور را از یاد نبریم
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/3059-roz-sevom-shahrivar-ra-az-yad-nabarim.html
هوشنگ طالع در گفتوگو با تاریخ ایرانی: انگلیسیها نظر موافقی به محمدرضا شاه نداشتند
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/3251-engelisi-ha-nazar-be-mohamadrezashah-nadshtand.html
یادداشت روز - سوم شهریور شوم
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/10053-sevom-shahrivar-shom.html
ناخدا بایندر است این...
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/10849-nakhoda-bayendor-ast-in.html
به روز سوم از شهریور بیست سپاه اهرمن از جای جنبید
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/15392-3shahrivar-20-sepah-ahriman-az-jai-jonbid.html
سوم شهریور، روز یورش اهریمنان به ایران
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/15800-3shahrivar-roz-youresh-ahriminan-be-iran-9409.html
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
خون شهیدان سوم شهریور 1320 میجوشد
به انگیزهی هفتاد و ششمین سالگرد یورش نظامی
روس و انگلیس با حمایت آمریکا به ایران
ایران ایران ایران
ای کشور آریان نامت بجاست و مهرت همیشه در دل ماست
بدبخت تر از خائن تو اهریمنی نیست
خوشبخت تر از سرباز تو شهید تو کیست
در آستانه سالروز اندوهبار دیگری از یورش ددمنشانه اهریمن به ایران. این رویداد ناگوار را به ملت ایران دل آرامی عرض نموده و آمرزش و بهشت آشیانی شهیدان سوم شهریور 1320 و همه شهیدان راه آزادی و سربلندی ایران را از درگاه خداوند بزرگ درخواست دارم.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/7244-khon-shahidan-sevom-shahrivar-1320-mijoshad.html
خون شهیدان سوم شهریور میجوشد
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1281-khon-shahidan-3-shahrivar.html
آذربایجان نماد پر افتخار مقاومت
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/1313-azarbaijan-namad-moghavemat.html
مزار شهدای دفاع از تجاوز روسیه در ارس گلباران می شود
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/1314-mazar-shohada-defa-az-tajavoz-rosie.html
سوم شهریور خونین - دكتر حسین فاطمی
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/3038-sevom-shahrivar-khonin.html
روز سوم شهریور را از یاد نبریم
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/3059-roz-sevom-shahrivar-ra-az-yad-nabarim.html
هوشنگ طالع در گفتوگو با تاریخ ایرانی: انگلیسیها نظر موافقی به محمدرضا شاه نداشتند
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/3251-engelisi-ha-nazar-be-mohamadrezashah-nadshtand.html
یادداشت روز - سوم شهریور شوم
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/10053-sevom-shahrivar-shom.html
ناخدا بایندر است این...
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/10849-nakhoda-bayendor-ast-in.html
به روز سوم از شهریور بیست سپاه اهرمن از جای جنبید
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/15392-3shahrivar-20-sepah-ahriman-az-jai-jonbid.html
سوم شهریور، روز یورش اهریمنان به ایران
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/15800-3shahrivar-roz-youresh-ahriminan-be-iran-9409.html
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
www.iranboom.ir
خون شهیدان سوم شهریور 1320 میجوشد
مهدی اخوان ثالث (م. امید) شاعر نامدار و ایرانگرای معاصر در سال 1307 در مشهد چشم به جهان گشود و در 4 شهریورماه 1369 در تهران درگذشت و در باغ آرامگاه حکیم فردوسی به خاک سپرده شده است
@iranboom_ir
@iranboom_ir
شادروان مهدی اخوان ثالث
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/36313
مهدی اخوان ثالث (م. امید) شاعر نامدار و ایرانگرای معاصر در سال 1307 در مشهد چشم به جهان گشود و در 4 شهریورماه 1369 در تهران درگذشت و در باغ آرامگاه حکیم فردوسی به خاک سپرده شده است.
اشعار ارغنون، انتشارات تهران، (۱۳۳۰)، زمستان، انتشارات زمان، (۱۳۳۵)، آخر شاهنامه، انتشارات زمان، (۱۳۳۸)، از این اوستا، انتشارات مروارید، (۱۳۴۵)، منظومه شکار، انتشارات مروارید، (۱۳۴۵)، پاییز در زندان، انتشارات مروارید، (۱۳۴۸)، عاشقانهها و کبود (۱۳۴۸)، بهترین امید (۱۳۴۸)، برگزیده اشعار (۱۳۴۹)، در حیاط کوچک پاییز در زندان (۱۳۵۵)، دوزخ اما سرد (۱۳۵۷)، زندگی میگوید اما باز باید زیست... (۱۳۵۷)، ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم (۱۳۶۸)، گزینه اشعار (۱۳۶۸).
سایر آثار
آوردهاند که فردوسی (کتاب کودکان، ۱۳۵۴)، درخت پیر و جنگل (۱۳۵۵)، پیر و پسرش (قصهای نه کوتاه برای بچهها)، نقیضه و نقیضه سازان (بحث و تحقیق ادبی)، کتاب مقالات (جلد اول)، بدعتها و بدایع نیما یوشیج (کتابی مفصل در بحث و تحقیق شیوه نو نیمایی در شعر فارسیس ۱۳۵۷)، عطا و لقای نیما یوشیج (۱۳۶۱).
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12855-tora-ei-kohan-boom-bar.html
http://www.iranboom.ir/images/stories/gardeshgari/002/akhavan-sales-9305-sci394.jpg
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/36313
مهدی اخوان ثالث (م. امید) شاعر نامدار و ایرانگرای معاصر در سال 1307 در مشهد چشم به جهان گشود و در 4 شهریورماه 1369 در تهران درگذشت و در باغ آرامگاه حکیم فردوسی به خاک سپرده شده است.
اشعار ارغنون، انتشارات تهران، (۱۳۳۰)، زمستان، انتشارات زمان، (۱۳۳۵)، آخر شاهنامه، انتشارات زمان، (۱۳۳۸)، از این اوستا، انتشارات مروارید، (۱۳۴۵)، منظومه شکار، انتشارات مروارید، (۱۳۴۵)، پاییز در زندان، انتشارات مروارید، (۱۳۴۸)، عاشقانهها و کبود (۱۳۴۸)، بهترین امید (۱۳۴۸)، برگزیده اشعار (۱۳۴۹)، در حیاط کوچک پاییز در زندان (۱۳۵۵)، دوزخ اما سرد (۱۳۵۷)، زندگی میگوید اما باز باید زیست... (۱۳۵۷)، ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم (۱۳۶۸)، گزینه اشعار (۱۳۶۸).
سایر آثار
آوردهاند که فردوسی (کتاب کودکان، ۱۳۵۴)، درخت پیر و جنگل (۱۳۵۵)، پیر و پسرش (قصهای نه کوتاه برای بچهها)، نقیضه و نقیضه سازان (بحث و تحقیق ادبی)، کتاب مقالات (جلد اول)، بدعتها و بدایع نیما یوشیج (کتابی مفصل در بحث و تحقیق شیوه نو نیمایی در شعر فارسیس ۱۳۵۷)، عطا و لقای نیما یوشیج (۱۳۶۱).
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12855-tora-ei-kohan-boom-bar.html
http://www.iranboom.ir/images/stories/gardeshgari/002/akhavan-sales-9305-sci394.jpg
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
Telegram
ایران بوم
مهدی اخوان ثالث (م. امید) شاعر نامدار و ایرانگرای معاصر در سال 1307 در مشهد چشم به جهان گشود و در 4 شهریورماه 1369 در تهران درگذشت و در باغ آرامگاه حکیم فردوسی به خاک سپرده شده است
@iranboom_ir
@iranboom_ir
جشن شهریورگان - شاهین سپنتا
یادآور نبرد کیومرث با اهریمن وآغاز شهریاری بشر بر روی زمین
شهریور ، در اوستا « خشَثرَ وَیریَه » و در پهلوی « شَهرِوَر » و در فارسی « شَهریوَر » یا « شَهریَر » به معنای « شهریاری دلخواه » یا شهریاری آرمانی » یا « توانایی مینُوی آرمانی یا آرمان شهر » ، در گاهان یکی از فروزه های «مزدا اهوره » و در اوستای نو نام یکی از امشاسپندان که در جهان مینوی نماد شهریاری و فّر و فرمان روایی اهورا مزدا و در جهان استومند نگاهبان فلز ها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است و او را مینوی مهربانی و جوانمردی خوانده اند ( اوستا ، دوستخواه ، ص 1015 ). در گاهشماری ایرانی ، ششمین ماه سال و چهارمین روز از هر ماه شهریور نام دارد ، از این روی نیاکان ما در روز شهریور از شهریور ماه ، جشن شهریورگان را برگزار می نمودند. بر بنیان بندهش گل شاه اسپَرغَم ( ریحان ) ویژه شهریور است (بندهش - مهرداد بهار، ص ٨٨ ).نگارنده ، برای آگاهی بیشتر از ریشه های استوره ای و تاریخی این جشن کهن و آیین های دیرینه ی آن که با گذر زمان به فراموشی رفته اند ، در آغاز نگاهی به کتاب بندهش ( / زند آگاهی ) دارد:
در بخش چهارم کتاب « بندهش » که « درباره چگونگی و علت آفرینش آفریدگان برای نبرد » سخن به میان می آید ، می خوانیم که « ... او [هرمز] همه امشاسپندان را به همکاری [ در ] نبرد آفریدگان چنان گمارد و ایستاند که چون اهریمن آمد، هرکس آن دشمن خویش را به نبرد فراز گیرد که فرمان تازه ای در نیابد ... ». سپس در ادامه به نقش هریک از امشاسپندان در این نبرد مینوی پرداخته می شود و درباره شهریور می آید : « چهارم از مینویان شهریور است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/jashnha/74-shahrivar/10928-jashn-shahrivargan-sp-2027436952.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
یادآور نبرد کیومرث با اهریمن وآغاز شهریاری بشر بر روی زمین
شهریور ، در اوستا « خشَثرَ وَیریَه » و در پهلوی « شَهرِوَر » و در فارسی « شَهریوَر » یا « شَهریَر » به معنای « شهریاری دلخواه » یا شهریاری آرمانی » یا « توانایی مینُوی آرمانی یا آرمان شهر » ، در گاهان یکی از فروزه های «مزدا اهوره » و در اوستای نو نام یکی از امشاسپندان که در جهان مینوی نماد شهریاری و فّر و فرمان روایی اهورا مزدا و در جهان استومند نگاهبان فلز ها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است و او را مینوی مهربانی و جوانمردی خوانده اند ( اوستا ، دوستخواه ، ص 1015 ). در گاهشماری ایرانی ، ششمین ماه سال و چهارمین روز از هر ماه شهریور نام دارد ، از این روی نیاکان ما در روز شهریور از شهریور ماه ، جشن شهریورگان را برگزار می نمودند. بر بنیان بندهش گل شاه اسپَرغَم ( ریحان ) ویژه شهریور است (بندهش - مهرداد بهار، ص ٨٨ ).نگارنده ، برای آگاهی بیشتر از ریشه های استوره ای و تاریخی این جشن کهن و آیین های دیرینه ی آن که با گذر زمان به فراموشی رفته اند ، در آغاز نگاهی به کتاب بندهش ( / زند آگاهی ) دارد:
در بخش چهارم کتاب « بندهش » که « درباره چگونگی و علت آفرینش آفریدگان برای نبرد » سخن به میان می آید ، می خوانیم که « ... او [هرمز] همه امشاسپندان را به همکاری [ در ] نبرد آفریدگان چنان گمارد و ایستاند که چون اهریمن آمد، هرکس آن دشمن خویش را به نبرد فراز گیرد که فرمان تازه ای در نیابد ... ». سپس در ادامه به نقش هریک از امشاسپندان در این نبرد مینوی پرداخته می شود و درباره شهریور می آید : « چهارم از مینویان شهریور است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/jashnha/74-shahrivar/10928-jashn-shahrivargan-sp-2027436952.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
شادروان مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12855-tora-ei-kohan-boom-bar.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12855-tora-ei-kohan-boom-bar.html
@iranboom_ir
چهارم شهریور، روزی که شاعر زمستان رفت
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/13706-akhavan-sales.html
چهارم شهریور، سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث (م. امید) - شاعر معاصر نامدار ایرانی - است؛ شاعری که با مجموعه «زمستان» به اوج شهرت رسید.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/24077
مهدی اخوان ثالث «م.امید» شاعر بزرگ معاصر کشور، اسفند 1307 در مشهد به دنیا آمد. وی از روزگار نوجوانی به شاعری روی آورد و در آغاز قالب شعر کهن را برگزید.
تحصیلات اخوان ثالث تا مقطع دیپلم در شهر مشهد به سرانجام رسید و پس از آن در آغاز دهه بیست زندگیش به تهران آمد و پیشه آموزگاری را برگزید. نخستین دفتر شعرش را با عنوان ارغنون در سال 1330 منتشر کرد.اگرچه اخوان در دهه بیست خورشیدی فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار دومین دفتر شعرش، زمستان، در سال 1336، در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت.
زمستان با زبان محکم و فاخر خویش، حضور قاطع اخوان را در صحنه فرهنگ و ادب فارسی مستحکم کرد و پس از آن وی به یکی از استوانههای شعر نو فارسی بدل شد. بعد از زمستان، مجموعههای آخر شاهنامه (1338)، از این اوستا (1345)، منظومه شکار (1345)، پاییز در زندان (1348)، عاشقانهها و کبود (1348)، بهترین امید (1348)، برگزیده اشعار (1349)، در حیاط کوچک پاییز در زندان (1355)، دوزخ اما سرد (1357)، زندگی میگوید اما باز باید زیست... (1357) و ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم (1368) از وی به چاپ رسید.
مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایههای حماسی را در شعرش به کار میگیرد و جنبههایی از این درونمایهها را به استعاره و نماد مزین میکند. گفتنی است تصویری که از م. امید در ذهن بسیاری بهجا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی پیامآوری و آمیزهای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالتخواهانه روی آورده بود.
شعرهای اخوان در دهههای 1330 و 1340 شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازهای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تأثیری عمیق داشته است.
اخوان ثالث چهارم شهریور ماه سال 1369 در تهران از دنیا رفت و طبق وصیتش، در توس در کنار آرامگاه حکیم فردوسی به خاک سپرده شد.
شعر زیر یکی از معروفترین اشعار اوست:
از تهی سرشار،
جویبار لحظهها جاریست
چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب، واندر آب بیند سنگ،
دوستان و دشمنان را میشناسم من
زندگی را دوست میدارم؛
مرگ را دشمن
وای، اما - با که باید گفت این؟ - من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن
جویبار لحظهها جاری
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم - سرودهٔ شادروان مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12855-tora-ei-kohan-boom-bar.html
خیز و بیا ناز پرستو بیا - سرودهٔ شادروان مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12854-naz-parasto-bia.html
در سوگ امید - اخوان ثالث به روایت دکتر زریاب خویی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7751-akhavan-sales-zaryab-khoei.html
اخوان ثالث از مصدق میگوید
http://www.iranboom.ir/drmosadegh/1663-akhavan-sales-mosadegh.html
گفتگویِ احمد کسیلا با شادروان م. امید دربارهیِ جانباختگان دفاع مقدس
http://www.iranboom.ir/resaneh/shenidary/1358-akhavan-shohada.html
خوشا اقلیم خوزستان - سرودهٔ مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14100-shosha-eghim-khozestan.html
زمستان است - سرودهٔ شادروان مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13812-zemestan-ast.html
چه روز ابری زشتی - سرودهٔ شادروان مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13815-1393-06-16-12-44-07.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/13706-akhavan-sales.html
چهارم شهریور، سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث (م. امید) - شاعر معاصر نامدار ایرانی - است؛ شاعری که با مجموعه «زمستان» به اوج شهرت رسید.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/24077
مهدی اخوان ثالث «م.امید» شاعر بزرگ معاصر کشور، اسفند 1307 در مشهد به دنیا آمد. وی از روزگار نوجوانی به شاعری روی آورد و در آغاز قالب شعر کهن را برگزید.
تحصیلات اخوان ثالث تا مقطع دیپلم در شهر مشهد به سرانجام رسید و پس از آن در آغاز دهه بیست زندگیش به تهران آمد و پیشه آموزگاری را برگزید. نخستین دفتر شعرش را با عنوان ارغنون در سال 1330 منتشر کرد.اگرچه اخوان در دهه بیست خورشیدی فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار دومین دفتر شعرش، زمستان، در سال 1336، در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت.
زمستان با زبان محکم و فاخر خویش، حضور قاطع اخوان را در صحنه فرهنگ و ادب فارسی مستحکم کرد و پس از آن وی به یکی از استوانههای شعر نو فارسی بدل شد. بعد از زمستان، مجموعههای آخر شاهنامه (1338)، از این اوستا (1345)، منظومه شکار (1345)، پاییز در زندان (1348)، عاشقانهها و کبود (1348)، بهترین امید (1348)، برگزیده اشعار (1349)، در حیاط کوچک پاییز در زندان (1355)، دوزخ اما سرد (1357)، زندگی میگوید اما باز باید زیست... (1357) و ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم (1368) از وی به چاپ رسید.
مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایههای حماسی را در شعرش به کار میگیرد و جنبههایی از این درونمایهها را به استعاره و نماد مزین میکند. گفتنی است تصویری که از م. امید در ذهن بسیاری بهجا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی پیامآوری و آمیزهای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالتخواهانه روی آورده بود.
شعرهای اخوان در دهههای 1330 و 1340 شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازهای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تأثیری عمیق داشته است.
اخوان ثالث چهارم شهریور ماه سال 1369 در تهران از دنیا رفت و طبق وصیتش، در توس در کنار آرامگاه حکیم فردوسی به خاک سپرده شد.
شعر زیر یکی از معروفترین اشعار اوست:
از تهی سرشار،
جویبار لحظهها جاریست
چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب، واندر آب بیند سنگ،
دوستان و دشمنان را میشناسم من
زندگی را دوست میدارم؛
مرگ را دشمن
وای، اما - با که باید گفت این؟ - من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن
جویبار لحظهها جاری
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم - سرودهٔ شادروان مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12855-tora-ei-kohan-boom-bar.html
خیز و بیا ناز پرستو بیا - سرودهٔ شادروان مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/12854-naz-parasto-bia.html
در سوگ امید - اخوان ثالث به روایت دکتر زریاب خویی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/7751-akhavan-sales-zaryab-khoei.html
اخوان ثالث از مصدق میگوید
http://www.iranboom.ir/drmosadegh/1663-akhavan-sales-mosadegh.html
گفتگویِ احمد کسیلا با شادروان م. امید دربارهیِ جانباختگان دفاع مقدس
http://www.iranboom.ir/resaneh/shenidary/1358-akhavan-shohada.html
خوشا اقلیم خوزستان - سرودهٔ مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/14100-shosha-eghim-khozestan.html
زمستان است - سرودهٔ شادروان مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13812-zemestan-ast.html
چه روز ابری زشتی - سرودهٔ شادروان مهدی اخوان ثالث
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13815-1393-06-16-12-44-07.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir