Telegram Web Link
نور دل از سینه‌ی «سینا» مجوی ... روشنی از چشم نابینا مجوی
جانب کفر است اشارات او ... باعث خوف است بشارات او
فکر شفایش همه بیماری است ... میل نجاتش ز گرفتاری است
#جامی
Forwarded from عکس مهتاب | عبدالله محمد (abdollah Mohammad)
اروپای پیر، فرزندان شما را می‌خواهد.
بایست، بخور، اما ایستاده نخور!

خیلی وقت پیش در نزاع با یکی از مدعیان فضای مجازی که اشاعره را بی‌استثنا تکفیر می‌کرد و نصیریه را مسلمان می‌دانست گفته بودم: تندی علیه اشاعره و اعمال‌نکردن نصف آن تشدد علیه شیعه منهجی است که هیچ عالمی ندارد. امروز هم همین را می‌گویم و از چنین سخنی رجوع نکرده‌ام زیرا حق است. کلام ائمه‌ی متقدمین و متأخرین در رد اشاعره و تندی علیه آنان مشهور است (هرکس خبر ندارد بیاید و بپرسد که پرسیدن و آموختن عیب نیست)، اما کسی از آنان نیست که شیعه را بر اشاعره ترجیح دهد یا علیرغم تکفیر آنها حکم به مسلمان‌بودن بشار اسد دهد! این منهجی است که هیچ عالمی را پیش خود ندارد، نه تندی‌کردن علیه اشاعره و دیگران به تنهایی، و آن عالمان نصیری‌ها را از اشعری‌ها بهتر نمی‌دانند زیرا می‌دانند چه می‌گویند.

بسیاری از پیام‌های قدیمی کانال را حذف یا ویرایش کرده‌ام؛ نه لزوماً به سبب اینکه از آنها رجوع کرده باشم، بلکه برای اینکه خواننده‌ی جدید کانال در خواندن پیام‌هایی که نمی‌داند مردود علیه کیست و چه گفته است دچار سردرگمی نشود. البته معنایش هم این نیست که تمام آنچه در گذشته گفته باشم را امروز با حروفش تکرار کنم، زیرا انسان هرچه به علمش اضافه شود، دقت و تحقیقش بیشتر می‌شود و ممکن است در آنچه که دیروز اطلاق می‌کرده تفصیل دهد و چنین چیزی برای ائمه‌ی مسلمین هم رخ داده است، چه رسد به طالب علم کوچکی مثل من، و میان اینکه انسان تحقیق و تدقیق کند و همواره به حق نزدیک شود با اینکه هر روز بر مذهبی باشد و دینش را آماج خصومت‌ها قرار دهد -چنانکه امام عمر بن عبدالعزیز رحمه الله می‌فرماید- تفاوت بزرگی هست که جاهلان از درکش ناتوان‌اند و توضیحش در این مقال نمی‌گنجد. به فضل خداوند دین همان دین است و مذهب همان مذهب والحمد لله ربّ العالمین.
هدایة الحیاری
اختلاف سه نوع است: اختلاف لفظی، اختلاف تنوع و اختلاف تضاد. #شرح_كتاب_الإيمان #يوسف_الغفيص
"مصنف رحمه الله (یعنی امام قاسم بن سلام) از امتناع به جای ترک استفاده می‌کند، زیرا امتناع بر خلاف ترک با اباء قلبی همراه است."
#شرح_كتاب_الإيمان #يوسف_الغفيص
قتال با اهل رده در زمان ابوبکر رضی الله عنه، در حقیقت با سه گروه بود:
1- کسانی که صراحتاً از اصل دین برگشتند و کفر را آشکار کردند.
2- کسانی که وجوب زکات را جحد کردند.
3- کسانی که قائل به وجوب زکات بودند اما از ادای آن امتناع کردند.
#شرح_كتاب_الإيمان #يوسف_الغفيص
هدایة الحیاری
ابن عثیمین، علو و معیت الهی مردی از امام عبدالله بن عمر رضی الله عنهما درباره‌ی خون پشه پرسید. از او پرسیدند که اهل کجایی، پاسخ داد که از اهل عراقم. ابن عمر فرمود: «این را نگاه کنید، پسر پیامبر صلی الله علیه وسلم (یعنی حسین رضی الله عنه) را کشته‌اند و از…
آیا اشاعره گفته‌اند که الله در همه‌جا هست؟
"من تحدی می‌کنم!"

چنانکه در مقاله‌ی ریپلای‌شده نوشته‌ام، مذهب اشاعره غیر از این است و کسی که چنین چیزی را به اشاعره نسبت داده باشد، اشتباه کرده است همانطور که اشاعره در نقل از خودشان و دیگران بسیار اشتباه کرده‌اند و این امور نیازی به تشدد و شلوغی ندارد! استاد محمود ابوحیان حفظه الله قبلاً در یادداشتی نوشته بود: «اگر شیوخی چون عدوی، حوینی، جامی و البانی در نسبت این قول به اشعری‌ها اشتباه کرده باشند، چقدر در کتاب‌های متکلمین از جمله اشاعره اقوالی اشتباهاً به مخالفینشان از اهل حدیث، حنابله، کرامیه، معتزله و غیره نسبت داده شده است؟!»

بلکه از این بیشتر، ابن حجر هیتمی (974 ه‍ــ) در الفتاوی الحدیثیة (صص/81-80) نقل کرده که یکی از اهل کلام، قاضی عیاض (544 ه‍ــ) را در علم اصول دین تضعیف کرده است، زیرا فکر می‌کرده که قاضی عیاض عقیده‌ی علو و فوقیت الله را به بعضی از متکلمین اشعری نسبت داده است! بار دیگر تحدی می‌کنی؟!

زیباتر از این را نشان می‌دهم! ابن بزیزه (662 ه‍ــ) که از کبار علمای اشاعره است در شرح ارشاد جوینی (ص/225) نوشته است: «ومذهب المحدثين أنه في كل مكان، ذهب إليه البخاري وغيره من المتقدمين والمتأخرين!»، یعنی: مذهب محدثین این است که الله در همه‌جا هست، بخاری و غیر ایشان از متقدمین و متأخرین قائل به چنین چیزی هستند!

گفتم: شکی نیست که مذهب محدثین و امام بخاری رحمه الله غیر از این است، اما کسی در علامه ابن بزیزه هم طعنه می‌زند و ایشان را به تدلیس و بهتان متهم می‌کند؟ یا می‌گویند که اشتباه کرده است و چنین نبوده که دروغ بگوید؟! اشتباه در نقل اقوال مذاهب بسیار رخ می‌دهد و لزوماً به سبب دروغگویی و تدلیس نیست، بلکه شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در مواضعی از منهاج السنة، شیخِ امامیه یعنی حلّی را در نقل‌های غلطی که دارد معذور به تقلید می‌داند و اگر در این باب تشدد کنیم، باید تمام کتاب‌های علم فرق را در صندوقی بیندازیم و قفل کنیم!

عجیب است که جناب سرباز محمد حسن پس از نفی این نسبت از اشاعره نتیجه می‌گیرد که سخن گوینده "اشاعره از اهل سنت نیستند" اشتباه است؛ درحالیکه گوینده مرادش نفی علو خداوند بوده، و اینکه کسی نگوید "خداوند در همه‌جا هست" لزوماً معتقد به علو نیست، پس سخن گوینده رد نشده است!

همچنین بخوانید:
ماموستا سرباز محمد حسن چه می‌گوید؟
ابن عثیمین، علو و معیت الهی
هرکس کتب سطح متوسط عقیده را بخواند یا در علم فرق گشت و گذاری کند، اقلاً این را کشف می‌کند که کرامیه پشت مذهب حنبلی سنگر نمی‌گیرند بلکه از احناف هستند! در کجا خود را به حنابله نسبت داده‌اند؟! 😄
دیگر فضای مجازی جای ماندن نیست... 😞
ای آنان که قیصر و کسری را می‌ترسانید...
زمین را زیر پای ستم‌کاران می‌لرزانید...
دوستتان دارم! 💚
انسان تا بیست و نه سالگی بیست‌ساله است اما همین که سی‌ساله شود، انگار یک‌شبه یک دهه را گذرانده است!
مناظره غزوه بنی قریظه.pdf
447.1 KB
🌪 مناظره: «غزوه بنی قریظه»
👥 طرفین مناظره:
-نماینده‌ی تریبون آزاد: فتى المصطفى ﷺ
-نماینده دروغ ها و خرافات: .•°•.• ACHILLES •.•°•.
@TriboonAzadSupergroup
هدایة الحیاری
⛔️ هرکس با سلف مخالفت کند، استدلالش هرچه باشد باطل است! امام عمر بن عبدالعزیز رحمه الله در رد قدریه (منکرین قدر) فرموده است: «ولئن قلتم لم أنزل الله آية كذا لم قال كذا، لقد قرءوا منه ما قرأتم، وعلموا من تأويله ما جهلتم، وقالوا بعد ذلك: كله بكتاب وقدر!» سنن…
امام ابوعبید قاسم بن سلام رحمه الله، فقیه و محدث و نحوی بزرگ (224 ه‍ــ) فرموده است: «بعد از کتاب الله، سنت پیغمبرش صلی الله علیه وسلم و راه سلف که الگو و پیشوا هستند، دیگر از چه چیزی پیروی شود؟!»
كتاب الإيمان، الناشر: مكتبة المعارف، ص 34
خرافه‌ی تناسخ مسئله‌ی عدالت در دنیا را حل نمی‌کند زیرا نسل بشر ابتدا و انتهایی دارد.
چگونه وجود ابتدا و انتها برای نسل بشر، تناسخ را باطل می‌کند؟

تقریباً تمامی کسانی که باور به تناسخ را میان ما تبلیغ می‌کنند، قائل به حدوث عالم و به تبع آن حدوث بشر هستند. زمانی که می‌دانیم بشر ابتدایی دارد، کمبودها و رنج‌های نسل اول برای کدامین گناه و خطا بوده است؟ و وقتی بشر پایانی دارد، اشتباهات نسل آخر چگونه کیفر داده شود؟! والحمد لله.
Mécréants de l’humanité
Nous renions vos divinités
De Bouddha à la trinité
C’est la guerre pour l’éternité

ای ناباوران عالم!
ما به خدایان شما کافر شده‌ایم!
از بودا تا تثلیث، به همه کافر شده‌ایم!
و تا ابد ستیز میان ما برقرار است!
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در الجواب الصحیح (6/360) فرموده است: «وما من حال أحد من الأنبياء والملوك والعلماء والمشايخ المتقدمين وأقواله وأفعاله وسيرته إلا والعلم بأحوال محمد صلى الله عليه وسلم أظهر من العلم به»، یعنی: احوال، اقوال، افعال و سیره‌ی هر پیامبر، پادشاه، عالم و شیخی را بنگریم، علم نسبت به احوال محمد صلی الله علیه وسلم از آن آشکارتر و بالاتر است!

اللهم صل على محمد وآل محمد
گناه ما چیست؟ ما تنها ناقل اقوال علما هستیم!

بسیار می‌بینیم که گروهی از «منتسبین به علم شرعی» اقوال «بعضی» از علما را نقل کرده و سپس پشت آن پناه می‌گیرند و می‌گویند: گناه ما چیست؟ ما تنها اقوال علما را نقل کرده‌ایم! آنها وجود دو قول متضاد از دو عالم در یک مسئله را دلیل «اجتهادی‌بودن» آن مسئله می‌گیرند، و قواعدی می‌تراشند که گاه به ذهن هیچ فقیه و متکلمی خطور نکرده است!

اولاً از کی وجود قول عالمی در یک مسئله، آن را پذیرفتنی کرده است؟ از سلف نقل شده است: «لو أخذت برخصة كل عالم اجتمع فيك الشر كله»، یعنی: اگر رخصت هر عالمی را بگیری، همه‌ی شرور در تو جمع خواهد شد! همچنین امام ابن عبدالبر در جامع بیان العلم وفضله (2/922) فرموده است: «الاختلاف ليس بحجة عند أحد علمته من فقهاء الأمة»، یعنی: احدی از فقهای امت را نمی‌شناسم که اختلاف را حجت بدانند! در فتاوی الکبری (6/96) امام ابن تیمیه نیز آمده است: «وقولهم مسائل الخلاف لا إنكار فيها ليس بصحيح... وإنما دخل هذا اللبس من جهة أن القائل يعتقد أن مسائل الخلاف هي مسائل الاجتهاد»، یعنی: این گفته که "انکارکردن در مسائل اختلافی روا نیست" نادرست می‌باشد... اشتباه بر اینها از اینجا وارد آمده که مسائل اختلافی را با مسائل اجتهادی یکی دانسته‌اند [حال آنکه هر مسئله‌ی خلافی، لزوماً اجتهادی نیست]! دقت داشته باشیم که ائمه اینها را در مسائل فروعی گفته‌اند، چه رسد به اصول عقیده؟! پس اگر بعضی از علما سخنی خلاف قرآن، سنت یا اجماع داشته باشند پذیرفته نمی‌شود و اختلاف آنها بر حق ترجیح داده نمی‌شود و این اصل کلی -بر خلاف منهج نوابغ فضای مجازی- میان ما، اشاعره و دیگران مورد اتفاق است!

ثانیاً جدلاً فرض کنیم که ناقل قول علما بودن، بهانه‌ی خوبی است و جای سرزنش نمی‌گذارد! منظورتان از علما چه کسانی است؟ قطعاً از خوارج گرفته تا شیعه، معتزله (که اشاعره در تکفیرشان دو قول دارند) و بقیه عالمانی داشته‌اند که تا امروز هم به نحوی از علمشان استفاده می‌شود، آیا بر کسی که ناقل قولشان باشد انکار نمی‌کنید؟ بلکه عقیده به وحدت وجود هم در این صورت گمراهی و کفر نیست و نباید داعی به آن را گمراه بدانیم، زیرا بعضی از علما قائل به وحدت وجود بوده‌اند و حتی در زمان خودمان بعضی از مشایخ الأزهر را دیده‌ام که دیدگاه مثبتی نسبت به ابن عربی دارند! آیا دعوت به وحدت وجود با نقل اقوال «به اصطلاح عارفان» بهانه‌ی خوبی ندارد؟!

(ادامه دارد...)
هدایة الحیاری
گناه ما چیست؟ ما تنها ناقل اقوال علما هستیم! بسیار می‌بینیم که گروهی از «منتسبین به علم شرعی» اقوال «بعضی» از علما را نقل کرده و سپس پشت آن پناه می‌گیرند و می‌گویند: گناه ما چیست؟ ما تنها اقوال علما را نقل کرده‌ایم! آنها وجود دو قول متضاد از دو عالم در یک…
ثالثاً این مساکین به تناقض می‌خورند و بعضی موضوعات را با آنکه قول مخالف وجود دارد، اختلافی نمی‌دانند! قبلاً یکی از اینها «وهابیت» را از «اهل سنت» خارج کرده بود و دلیل اولش این بود که ابوحنیفه رحمه الله را از مرجئه‌ی فقها (کسانی که ایمان را در قلب و قول زبانی می‌دانند) می‌دانند! با چشم‌پوشی از علمای دیگری که پیش از «وهابیت» چنین گفته‌اند، سخن ابوالحسن اشعری رحمه الله که توهم تبعیت از او را دارند را نقل کردم که ابوحنیفه رحمه الله را از مرجئه برشمرده است! در اینجا که خلاف قول آنها از زبان علما آمده، موضوع را اختلافی نمی‌دانند بلکه مخالف خود را از اهل سنت خارج می‌کنند! مگر قرار نبود در مسائل اختلافی انکاری نباشد؟! چرا از وهابیان نمی‌پذیرید که بگویند "گناه ما چیست؟ ما تنها ناقل اقوال علما هستیم!"؟ بگذارید ما هم در خصوص اشاعره سخنانی بگوییم که امام ابوحسین عمرانی، ابن جوزی، ابن رشد حفید، امام ابن تیمیه و... که از مذاهب و مدارس مختلفی هستند پیش از ما گفته‌اند! اصلاً آیا به کسی حق می‌دهید که چون امام قحطانی بگوید:
يا أشعرية يا أسافلة الورى ... يا عمي يا صم بلا آذان
ای اشعریان! ای حقیرمردمان! ای کوران، کَران و ناشنوایان!
اگر بگویید بله، قولتان عملتان را تکذیب کرده و اگر بگویید خیر، عملتان قولتان را تکذیب می‌کند! پس در هر صورت متناقض هستید بلکه سخنانی از شما صادر می‌شود که بر مذهب اشاعره هم جور نمی‌آید!

رابعاً هدف ما بر خلاف آنچه این مساکین رواج می‌دهند طعن در علمای گذشته نیست، {تلك أمة قد خلت لها ما كسبت ولكم ما كسبتم ولا تسألون عما كانوا يعملون} [البقرة: 134] و مورد این آیه همان موردی است که ما درگیرش هستیم؛ گروهی متعصب که خود را پشت بعضی از گذشتگان مخفی می‌کنند و مردم را از راه خدا باز می‌دارند و به جای بحث علمی، سخنانی احساسی بر زبان می‌آورند که باعث بی‌اعتمادی عموم مسلمین به حجره‌های علوم شرعی و ماموستاها خواهد شد زیرا به دلیل اشتراک تمام آنها در اسم «ماموستا»، اهل علم و فضل را مانند اینان خواهند پنداشت! سخنانی چون «ما اشعری هستیم چون خیلی‌ها اشعری هستند» یا «ما تنها ناقل هستیم» و «ما حق هستیم چون فلانی جدیداً به ما گرایش یافته است!» برای خودشان مفتضح‌کننده است و اگر کسانی چون فخر رازی و آمدی و سنوسی و... زنده بودند، قبل از هرکسی به تمسخرشان می‌پرداختند؛ عِرض خود نبرند و ما را هم زحمت ندهند!

والحمد لله رب العالمین

همچنین بخوانید:
آه که ما را به شرک متهم کردند!
آیا قرطبی رحمه الله مرجع عقیده است؟
جواب برخی اعتراضات به مقاله‌ی «آیا قرطبی مرجع عقیده است؟»
هدایة الحیاری
هرکس کتب سطح متوسط عقیده را بخواند یا در علم فرق گشت و گذاری کند، اقلاً این را کشف می‌کند که کرامیه پشت مذهب حنبلی سنگر نمی‌گیرند بلکه از احناف هستند! در کجا خود را به حنابله نسبت داده‌اند؟! 😄 دیگر فضای مجازی جای ماندن نیست... 😞
کرامیه در فروع به مذهب ابوحنیفه رحمه الله منسوب بوده‌اند و بر خلاف تخیلات مدعیانی که امروز دیروزِ خود را «تهِ وهابیت» و لابد فردا امروزِ خود را «تهِ اشعریت» معرفی می‌کنند از حنابله نیستند! (تصویر از طبقات ابن سبکی است)
يا فرحتي بمنيتي ... اليوم أنهي غربتي
#مروان_حديد
2024/09/29 17:30:30
Back to Top
HTML Embed Code: