هدایة الحیاری
«مخلوق میتواند کسی را جای خود بگذارد تا مانند فعلش را انجام دهد. اما چنین چیزی در حق خداوند ممتنع است؛ ذاتاً محال است که غیرِ الله در ذات، صفات یا افعال مماثل الله باشد و وقتی دو چیز مثل هم باشند، هرچه در حق یکی جائز و واجب و ممتنع باشد، در حق دیگری نیز چنین…
شیخ الاسلام مسئله را بیشتر شرح میدهد: «کمال خداوند از لوازم ذات واجبالوجود اوست که نبودنش یا نبودن بعضی لوازمش محال است، درحالیکه مخلوق چنین نیست و حادث و محتاج میباشد. پس اگر خالق و مخلوق مثل هم میبودند، لازمهاش این بود که وجود و عدم هر دو واجب باشد، هر دو قدیم و هر دو محدث باشند، و هر دو ذاتاً بینیاز و محتاج باشند که چنین چیزی جمع بین نقیضین است [و آن هم محال است، پس محال است که چیزی مثل خداوند باشد]!»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 141
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 141
زهی در زبان فارسی برای تحسین و هم تأسف استفاده میشود.
مثالی از شعر مولوی:
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا ... چه نغزست و چه خوبست چه زیباست خدایا
مثالی برای تأسف: زهی خیال باطل
مثالی از شعر مولوی:
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا ... چه نغزست و چه خوبست چه زیباست خدایا
مثالی برای تأسف: زهی خیال باطل
جهمیهی زمان امام احمد، مردم را با یک اعتقاد باطل امتحان میکردند، اما جهمیهی زمان ما با نام زید و عمرو امتحان میکنند!
لا بارك الله في أهل البدع!
لا بارك الله في أهل البدع!
«عرب میگوید "فلانی مرد"... و همچنین میگوید "خدا او را میراند" (=أماته الله). این میراندن که مختص الله است برای کسی ثابت نمیشود، هرچند بگویند "فلانی او را میراند" و مراد این است که آن شخص فعلی انجام داده که خداوند فعل مرگ را به همراه اسباب دیگری که از جملهی آن است میآفریند پس آنچه به بنده اضافه شده غیر از آنی است که پروردگار از دیگران نفی میکند.»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 217
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 217
«با وجود آن شرایط سختی که صحابه در جنگ با مشرکان داشتند، کسی از آنان به پیامبر صلی الله علیه وسلم یا دیگر پیامبران استغاثه نکرد، نه کنار قبر و نه دور از آن؛ سختی فراوان بود و گمانها میآمد، با این حال به پیامبر صلی الله علیه وسلم یا مخلوق دیگری استغاثه نفرمودند!»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 223
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 223
هدایة الحیاری
«یهودیان و نصرانیان حکایات و قیاسهای این چنینی فراوانی دارند و حتی مشرکانی که رسول خدا صلی الله علیه وسلم به سویشان مبعوث گردید، نزد بتهایشان دعا میکردند و گاهاً دعایشان مستجاب میگردید، همانطور که دعای اینها گاهی مستجاب میشود! پس اگر این به تنهایی دلیل…
«بسیاری از اینان وقتی به شیخشان استغاثه میکنند، صورتش را میبینند و گاهی بعضی از حاجتهایشان هم برآورده میشود و پس از این گمان میکنند که خود شیخ را دیدهاند یا یکی از ملائکه بر صورت شیخ آمده است یا از کراماتش است، در نتیجه بر شرک و غلو خود میافزایند! نمیدانند که شیاطین با بتپرستان نیز چنین کاری میکنند؛ خود را به آنها نشان داده و با اموری غائب خطاب قرار میدهند و برخی خواستههایشان را برآورده میکنند [تا بر شرک و غلو آنها بیفزایند و گمراهترشان کنند]!»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 224
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 224
«قرآن کریم، عیسی علیه السلام را به مادرش نسبت داده تا نسبت ایشان به کسی غیر از مریم علیها السلام را نفی کند؛ پس نه به الله نسبت داده میشود، نه به پدری بشری، بر خلاف پندار نصرانیان غالی و یهودیانی که به ایشان کافر شدند!»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 231
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 231
شرمساری یعنی: ببینی گناهانت فراوانند و نعمتهایی که از خداوند گرفتهای، فراوانتر!
لحظاتی هست که وجودت پر از محبت و شوق میشود. انگار که روحت میخواهد بالا برود و به سوی خداوند پر بکشد! کاش میشد از احساسات هم عکس گرفت و به همه نشان داد!
هدایة الحیاری
چرا با اینکه امام شافعی رحمه الله تارک نماز را تکفیر نکرده است، از جانب سلف به ارجاء منسوب نشده است؟ شیخ یوسف الغفیص در شرح طحاویه (ح/19) فرموده است: «إن من لم يكفر تارك الصلاة على قسمين: منهم من لم يكفر تارك الصلاة، لكون الدلائل عنده لم تقم على كفره، ومنهم…
کسانی که تارک نماز را کافر نمیدانند سه گروه هستند:
1- اهل سنتی که بنا به دلایلی شرعی چنین میگویند.
2- اهل ارجاء که ترک جنس عمل را منافی ایمان نمیدانند.
3- گروهی که نه به ادلهی شرعی یا اصول کلامی بدعی، بلکه به کثرت تارکان نماز مینگرند! اینها جماعت «اگر چنین باشد، پس فلانی چه میشود؟» هستند که به جای ارجاع اختلاف مردم به کتاب و سنت، کتاب و سنت را به اختلاف مردم ارجاع میدهند و از اختلاف حجت میسازند!
1- اهل سنتی که بنا به دلایلی شرعی چنین میگویند.
2- اهل ارجاء که ترک جنس عمل را منافی ایمان نمیدانند.
3- گروهی که نه به ادلهی شرعی یا اصول کلامی بدعی، بلکه به کثرت تارکان نماز مینگرند! اینها جماعت «اگر چنین باشد، پس فلانی چه میشود؟» هستند که به جای ارجاع اختلاف مردم به کتاب و سنت، کتاب و سنت را به اختلاف مردم ارجاع میدهند و از اختلاف حجت میسازند!
هدایة الحیاری
کسانی که تارک نماز را کافر نمیدانند سه گروه هستند: 1- اهل سنتی که بنا به دلایلی شرعی چنین میگویند. 2- اهل ارجاء که ترک جنس عمل را منافی ایمان نمیدانند. 3- گروهی که نه به ادلهی شرعی یا اصول کلامی بدعی، بلکه به کثرت تارکان نماز مینگرند! اینها جماعت «اگر…
روش سوم را همیشه میبینیم. وقتی بگوییم که غیر مسلمانان وارد بهشت نمیشوند، گروهی از ملحدین و زنادقه میگویند: یعنی این همه آدم که مسلمان نمیشوند جهنمی هستند؟ انگار که جهنم نام خانهای است که ظرفیت محدود دارد و نمیتوان بیشتر از تعدادی آدم را در آن سکونت داد.
{ذلك هدى الله يهدي به من يشاء من عباده ولو أشركوا لحبط عنهم ما كانوا يعملون} [الأنعام: 88]
«پیامبران از شرک و کفر معصوم هستند. اما مقصود آیه، بیان این مطلب است که اگر شرک از بهترین مخلوقات هم سر بزند، اعمالش نابود میشود، چه رسد به مخلوقانی که پایینتر از انبیاء باشند؟!»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 234
«پیامبران از شرک و کفر معصوم هستند. اما مقصود آیه، بیان این مطلب است که اگر شرک از بهترین مخلوقات هم سر بزند، اعمالش نابود میشود، چه رسد به مخلوقانی که پایینتر از انبیاء باشند؟!»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 234
هدایة الحیاری
«بسیاری از اینان وقتی به شیخشان استغاثه میکنند، صورتش را میبینند و گاهی بعضی از حاجتهایشان هم برآورده میشود و پس از این گمان میکنند که خود شیخ را دیدهاند یا یکی از ملائکه بر صورت شیخ آمده است یا از کراماتش است، در نتیجه بر شرک و غلو خود میافزایند! نمیدانند…
«حتی اگر فرض شود که خداوند، پیامبران و صالحان را موکّل به اعمالی گردانده باشد که پس از وفاتشان انجام دهند، لازمهی چنین چیزی جواز خواندن اموات نیست؛ همانگونه که خواندن ملائکه جائز نیست اگرچه از جانب خداوند موکل به انجام اعمالی شده باشند بلکه در چنین چیزهایی شرک و ذریعهی شرک وجود دارد.»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، صص 257-256
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، صص 257-256
{اتقوا الله وابتغوا إليه الوسيلة} [المائدة: 35]
«هر وسیلهای، اطاعت از پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم است و هر چیزی که اطاعت از ایشان باشد، وسیله است.»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 270
«هر وسیلهای، اطاعت از پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم است و هر چیزی که اطاعت از ایشان باشد، وسیله است.»
الاستغاثة لابن تيمية، الناشر: مكتبة دار المنهاج، ص 270
تا اینجای کار نتیجهگیریام این است که دست ابوحسن بکری از مفلسهای خودمان که نهایت افتخارشان فعالیت در فضای مجازی با نام و نام خانوادگی است (اسم و شهرت دارند، چه موفقیت بزرگی!)، خیلی خیلی پُرتر بوده است. با این حال به قول ابن کثیر: در برابر ابن تیمیه مانند یک دانهی شن بود که خواسته باشد کوهی را بردارد! 🗻
چشمانم میگویند که برای امشب کافی است. خوانش و گزارش را ان شاء الله فردا ادامه خواهم داد. از اینکه نوشتههایم را میخوانید، سپاسگزارم و از خداوند میخواهم که شما را به وسیلهیشان سود ببخشد. أحبكم في الله. 🌹🌺
هدایة الحیاری
بسم الله والحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله. بعد از این مقاله، مخالف تأکید مجدد کرد که پاسخی نخواهد داد، اما درحالیکه نتوانست کلمهای از پاسخ من را هم نقض کند، شبههی دیگری آورد، انگار تنها پاسخ اشکالات را نمیدهد ولی از نشر اتهامات دیگران یا شبهات…
طفلک آمده به وهابیها طعنه بزند، اما نمیداند که امامش ابوالحسن اشعری (324 هــ) در مقالات الإسلامیین (1/119)، امامِ نصفِ امت اسلام در فروع دینشان را از مرجئه برشمرده است! رطبخورده منع رطب کی کند؟! خواست نتیجه بگیرد که وهابیت به این سبب از اهل سنت نیستند، فانقلب السحر علی الساحر!
{یخربون بیوتهم بأیدیهم} [الحشر: 2]
{یخربون بیوتهم بأیدیهم} [الحشر: 2]
هدایة الحیاری
طفلک آمده به وهابیها طعنه بزند، اما نمیداند که امامش ابوالحسن اشعری (324 هــ) در مقالات الإسلامیین (1/119)، امامِ نصفِ امت اسلام در فروع دینشان را از مرجئه برشمرده است! رطبخورده منع رطب کی کند؟! خواست نتیجه بگیرد که وهابیت به این سبب از اهل سنت نیستند،…
شیخ عبدالله غماری (1413 هــ) در حاشیهی بدع التفاسیر (ص/179) میگوید: «یکبار شیخ محمد زاهد کوثری را در خانهاش با شیخ محمد باقر کتانی زیارت کردم و از مسائل علمی مختلفی سخن گفتیم تا اینکه ذکر حافظ ابن حجر به میان آمد و سید باقر از اعجابش نسبت به حفظ ابن حجر و شرحش بر صحیح بخاری (=فتح الباری) گفت و من هم تأیید کردم، اما کوثری ارزشش را پایین آورد و گفت ابن حجر کسی بود که در راه به دنبال زنان میافتاد...!!!»
تعلیق: کدام وهابی چنین چیزی راجع به ابن حجر گفته است؟ اگر کلمهی "کوثری" را در کانال جستجو کنید، طعنهایی که به جوینی، نووی و... زده را هم نقل کردهام اما از آنجا که در بدعتهای کلامی با اشعریه شریک است قبولش دارند و ماموستا ب.ع او را از "علماء کبار أمت اسلام در قرن گذشته" میداند و به سخنش در ابواب عقیده استشهاد میکند! ما با حافظ ابن حجر عسقلانی در مسائلی که با سلف مخالفت کرده مخالفیم، اما مانند کوثریها مصداق «إذا خاصم فجر» (بخاری و مسلم) نیستیم و چنین یاوههایی دربارهی او یا دیگر علماء نمیگوییم، بلکه از علمش بهرهمند میشویم و میگوییم: سبحانك هذا بهتان عظيم! وعند الله تجتمع الخصوم!
#بدون_روتوش
تعلیق: کدام وهابی چنین چیزی راجع به ابن حجر گفته است؟ اگر کلمهی "کوثری" را در کانال جستجو کنید، طعنهایی که به جوینی، نووی و... زده را هم نقل کردهام اما از آنجا که در بدعتهای کلامی با اشعریه شریک است قبولش دارند و ماموستا ب.ع او را از "علماء کبار أمت اسلام در قرن گذشته" میداند و به سخنش در ابواب عقیده استشهاد میکند! ما با حافظ ابن حجر عسقلانی در مسائلی که با سلف مخالفت کرده مخالفیم، اما مانند کوثریها مصداق «إذا خاصم فجر» (بخاری و مسلم) نیستیم و چنین یاوههایی دربارهی او یا دیگر علماء نمیگوییم، بلکه از علمش بهرهمند میشویم و میگوییم: سبحانك هذا بهتان عظيم! وعند الله تجتمع الخصوم!
#بدون_روتوش