📗 عنوان: ناقرآنی‌ها ـ نگاهی به کارنامهٔ یکی از رهبران انکار سنت (احمد صبحی منصور)

📝 نویسنده: احمد خیری العمری

🖊 ترجمه: احمد معینی

تعداد صفحات: ۱۰۰

الشيخ فاتح كريكار رجل دعوة إلى الله،وقوال بالحق،ورحلته إيمانية صادقة،نكله إلى مولاه،وما ابتلي إلا من أجل دينه،ندعو الله سبحانه أن ينصره ويؤيده،ويصرف عنه شرور الكافرين.
ما أقسى أن يكون المرء في بلاء وهو في غربة عن أهله،وفي موطن لا أنيس فيه من أخوة وأحبة،فالبلاء مضاعف.
اللهم انصر عبدك الشيخ الصابر فاتح كريكار وأنزل عليه رحماتك،وأنت أرحم الراحمين.

«وفيها دخلت الفقراء الحيدرية الشام، ومن شعارهم لبس الراحي والطراطير ويقصون لحاهم ويتركون شواربهم، وهو خلاف السنة، تركوها لمتابعة شيخهم حيدر حين أسره الملاحدة فقصوا لحيته وتركوا شواربه... وقد نهى رسول الله صلى الله عليه وسلم عن ذلك، وليس لهم في شيخهم قدوة.»
البداية والنهاية لابن كثير، الناشر: دار إحياء التراث العربي، ج 13، ص 229
* رأيت هذا النقل في مقالة للدكتور عايض الدوسري حفظه الله.
@Hedayah1

🔹 خدمت به اسلام میان توهم و حقیقت!
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین

جناب ماموستا زکریای حسینی چگونه استدلال می‌کند؟ - بخش سوم
#اهل_سنت #سفارینی #فرق #نقد
@Hedayah1

در سنن ابن ماجه رحمه الله، بابی با عنوان «باب فيما أنكرت الجهمية» (بابی در آنچه جهمیه انکار کرده‌اند) وجود دارد و در آن احادیثی در اثبات رؤیت و... گرد آمده است؛ یعنی امام ابن ماجه رحمه الله قصد داشته بگوید که عدم اثبات این قضایا، از باورهای فرقه‌ی جهمیه است. در این باره احمد رحمه الله و دیگر پیشوایان سلف هم فرموده‌اند که «من قال إن الله لا يرى في الآخرة، فهو جهمي»، یعنی: هرکس بگوید که خداوند در آخرت دیده نمی‌شود، جهمی است.
@Hedayah1

بسیاری از کسانی که به اشتباه به اهل سنت منتسب شده‌اند، احادیث صحیحین را به دیده‌ی شک می‌نگرند، و در عین حال به آنچه در نهج‌البلاغه آمده جزم می‌کنند! سبب علاقه‌ی اینها به نهج‌البلاغه چیست؟!
هرکس علتش را دانست، مرا هم باخبر سازد!
@Hedayah1

علی المختار صلوا...
@Hedayah1

ابن جوزی رحمه الله در صید الخاطر (ص/215) فرموده است:
«نازعتني نفسي إلى أمر مكروه في الشرع، وجعلت تنصب لي التأويلات، وكانت تأويلاتها فاسدة، والحجة ظاهرة على الكراهة.»
نفْسم در چیزی که شرع مکروه می‌دانست به نزاع من برخاست و تأویل و توجیه می‌آورد؛ اما توجیهاتش فاسد بودند و برای کراهت، دلیل و حجت برقرار بود!

«فلجأت إلى الله تعالى في دفع ذلك عن قلبي، وأقبلت على القراءة، وكان درسي قد بلغ سورة يوسف، فاتحتها، وذلك الخاطر قد شغل قلبي، حتى لا أدري ما أقرأ!»
به الله متعال پناه آوردم تا آن را از دلم بزدایم؛ پس به قرائت روی آوردم و درسم به سوره‌ی یوسف رسیده بود که بازش کردم، اما آن مسئله همچنان قلبم را مشغول کرده بود و حتی نمی‌دانستم که دارم چه می‌خوانم!

«فلما بلغت إلى قوله تعالى: {قال معاذ الله إنه ربي أحسن مثواي} [يوسف: 23] ، انتبهت لها، وكأني خوطبت بها، فأفقت من تلك السكرة»
وقتی به آیه‌ی {قال معاذ الله إنه ربي أحسن مثواي} (یوسف علیه السلام فرمود: معاذ الله، عزیز مصر ولی نعمتم است و مرا گرامی داشته) رسیدم، متوجه‌اش گشتم، انگار آن آیه خطاب به من بود، و از آن غفلت بیدار شدم!

«فقلت: يا نفس! أفهمت؟ هذا حر بيع ظلما، فراعي حق من أحسن إليه، وسماه مالكا، وإن لم يكن له عليه ملك... فكيف بك، وأنت عبد على الحقيقة لمولى ما زال يحسن إليك من ساعة وجودك، وإن ستره عليك الزلل أكثر من عدد الحصى؟!»
گفتم: ای نفس! فهمیدی؟! این آزاده‌ای بوده که به ظلم فروخته شده، اما حق کسی که به او نیکی کرده (=عزیز مصر) را رعایت داشته و او را مالک نامیده، اگرچه بر او ملکیتی نداشت. چه رسد به تو که حقیقتاً بنده‌ی سرور و مالکی (=الله) هستی که از زمان وجودت به تو خوبی کرده و بیشتر از تعداد شن‌های دنیا گناهان و اشتباهاتت را پوشانده است!

🌺 ربنا لا تزغ قلوبنا بعد إذ هديتنا وهب لنا من لدنك رحمة إنك أنت الوهاب 🌺
@Hedayah1

تیتر یورونیوز فارسی:
پایتخت نشینان افغانستان: پلیس تهدیدمان می‌کند و دزدان جان و مالمان را می‌گیرند!
@Hedayah1

طاغوت بر پای خودش نمی‌ایستد، فرعون با "ملأ"اش فرعون بود!
@Hedayah1

در میانه‌ی نامه‌ی آیت‌الله خمینی به محمد شریعت اصفهانی (سال 46):
«امسال آقاى حاج آقا حسن آمدند و گفتند كه بناست وَفْدى برود و قول داده‌اند كه قضات آنجا [یعنی عربستان] حاضر براى مذاكره شوند و عده‌‏اى را كه در اين امر صلاحيت نداشتند ذكر كردند. اينجانب دخالتى نكردم، زيرا اطمينان دارم بر فرض آنكه مجلسى تهيه شود و طرفين دعوا حاضر شوند، هيچ نتيجه مثبتى گرفته نمی‌شود. علاوه خوف آن است كه آقايان نتوانند در آن محيط و با آن اشخاص كه اينها را كفار و مبدع می‌دانند به طور شايسته گفتگو كنند، و مجلس ختم شود به فَشَل شدن و تا آخر محكوم گرديدن. اجمالاً به ايشان مطلب را گفتم و باز گفتم اشخاص مذكور (جنابعالى در آنها نبوديد) صلاحيت اين امر را ندارند و تذكر دادم كه اگر هم لازم می‌‏دانيد اين امر را طورى نكنيد كه تمام قواى شيعه را مقابل قرار دهيد، بلكه چند نفر به عنوان يك قطر [یعنی ناحیه] نه آنكه نماينده تمام ممالك شيعه و علماى مذهب اينها باشند، و بعد با چند كلمه فشل شوند!»
صحیفه‌ی امام، ناشر: مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج 2، ص 156
@Hedayah1

به من بگو چه می‌گذرد...؟

حدود دوسال است که کانال‌های بسیاری در موضوعاتی که میان طیف‌های متنوع مکتب خلفاء (چنانکه امروزه در مقابل تشیع نامیده می‌شود) محل اختلاف است، فعال شده‌اند. با دیدن آنچه در اینترنت و حتی بعضی از مناطق اهل سنت می‌گذرد، حقیقتی را نمی‌توان انکار کرد، آن هم اینکه بر خلاف گذشته که سیاست بگیر و ببند حاکم بود، امروزه سیاست بگیر و به کار گیر (!) حاکم شده است و کوشش وقف این شده که از شخصیت‌هایی که اقلاً نام سنی را با خود دارند، بر علیه فعالین اهل سنت استفاده کنند و از آنجا که خود از سودبخش‌بودن چنین روشی گفته‌اند، پس انگیزه هم صد در صد موجود است و از زور و زر برای آن مایه می‌گذارند.

ابتدای قصه را آقای حجت‌الاسلام مهدی مسائلی شرح می‌دهد. او بر این باور است که علمای شیعه نمی‌توانند علیه آنچه وهابیت می‌نامد، وارد عمل شوند، زیرا «گاهی در جامعه‌ی اهل سنت، فضا به‌گونه‌ای است که اگر یک عالم سنی وهابیت را نقد کند، گمان می‌کنند که از سوی شیعه حمایت می‌شود یا به شیعیان گرایش دارد» (1)، پس آقای مسائلی چه در آستین دارد تا این معضل را حل و فصل کند؟ می‌گوید که «خط مقدم مبارزه با وهابیت باید در میان اهل‌سنت پایه‌ریزی شود»، و باید بشارتش داد که این اتفاق افتاده است و البته کسی که از درایت عوام کوچه و بازار هم محروم نمانده باشد، با قدری تأمل درمی‌یابد که سیاستی اقتصادی‌تر و بی‌خطرتر از این وجود ندارد.

ناگفته نماند که آقای مسائلی کاشف این عنصر نیست و بی‌شک نخبگان طبقه‌ی اهل سیاست پیش از همه به فکر چنین کاری افتاده‌اند. پرفسور حسن انصاری در یادداشتی گفته بود که «یکی از بهترین راه ها برای مقابله با نفوذ وهابیت در جهان اهل سنت نشر آثار کلامی و تفسیری و صوفیانه متکلمان اشعری و به ویژه آثار مکتب قدیم آن است» (2) و باید در واقع به دنبال نمود این سخنان گشت و مصادیقش را برشمرد.

در اینجا به یاد سخنی از آیت‌الله قزوینی می‌افتم که در مقام آموختن چگونگی مبارزه با مخالفین، می‌گفت: «من بارها به دوستان می‌گم، مطالب تند را اگر ما خودمون مطرح کنیم، متهم می‌شیم، که این خلاف وحدت است و...، واقعاً هم همینطوریه. ولی اگر ما اسلحه را به دست کس دیگه بدیم و اون شلیک کنه، ما خودمون در حاشیۀ امن باشیم، هم به هدفمون رسیدیم، و هم اینکه متهم نشدیم و لذا من بارها هم توصیه کردم به دوستان، مطالب تند را بگید آقا اگر کسی از شما سوال کند، شما چه جوابی دارید؟» (3)
آمریکا در جنگ‌ها چنین بوده، بمباران‌ها و آدم‌سوزی‌ها در اروپا واقع شده و چنان گزندی به آمریکا وارد نیامده، و با اعمال چنین سیاستی امثال آیت‌الله قزوینی‌ها راه دعوت خود را باز گذاشته و به فعالیت آسوده می‌پردازند، درحالیکه دشمنانشان را در رکاب خود دارند.

به خاطر دارم که چند سال پیش فردی، مرا نسبت به شیعه بدگمان و تندرو دانست -با آنکه آن زمان به اعتدال شهره داشتم و به آن متهم بودم-، همو نسبت به امامان دعوت نجد بسیار تند و متصلب می‌نمود و راهی برای وحدت نمی‌جست، اگرچه کنفرانس وحدت مذاهب اسلامی را دوست می‌داشت و شاید از «طاعاتتان قبول باشد» روحانیون شیعه دلشاد می‌شد، با آنکه بر اساس مذهب امامیه، عبادات اهل سنت بالکل باطل است و حتی محمدتقی مجلسی -مصنف نامی امامی و پدر صاحب بحار- تصریح می‌کند که اهل سنت چه عبادت کنند و چه زنا و لواط، یکسان است و به حالشان توفیری نمی‌کند! (4)

اگر زمانی شنیدید که بسیاری از وب‌سایت‌ها و کانال‌هایی که برچسب اشاعره، ماتریدیه یا صوفیه را بر خود دارند، از طلاب و دانش‌آموختگان حوزه‌های علمیۀ شیعه بوده‌اند یا اینکه تحت نظر و با امکانات مالی آنها فعالیت می‌کرده‌اند، این یادداشت را به خاطر بیاورید.
خادم الشريعة المطهرة
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) «اهل سنت بهترین پایگاه برای مبارزه با وهابیت»، مهدی مسائلی.
(2) «پدیده مبارک انتشار آثار کلامی اشاعره»، حسن انصاری.
(3) درس خارج کلام مقارن، جلسه‌ی 39، قزوینی.
(4) لوامع صاحبقرانی، ج3، ص515.
@Hedayah1

بشارت به داعیان اسلام و طلاب علم
کتب «سابغات» اثر شیخ احمد السید بالأخره به فارسی ترجمه شد:
https://www.tg-me.com/no_atheism/3025
والحمد لله الذي بنعمته تتم الصالحات
@Hedayah1

اللّيل مكان لا زمان ..
يعرف ذلك العشّاق وطلّاب العلوم والمساجين!

أ. كمال المرزقي

کسی که احکام خداوند را تا به تأیید پژوهشگری غربی نرسد باور نمی‌کند، مانند کسی است که به تجویز یک پزشک تا زمانیکه به تأیید منشی او نرسد عمل نکند، بلکه از آن هم بدتر است؛ زیرا علم و حکمت خداوند با علم و حکمت هیچ مخلوقی قابل مقایسه نیست: {لیس کمثله شیء وهو السمیع البصیر} [الشورى: 11]

{ومن أحسن من الله حكما لقوم يوقنون} [المائدة: 50]
{ومن أصدق من الله حديثا} [النساء: 87]
@Hedayah1

امام ابن قیم رحمه الله، چه زیبا استادش شیخ الاسلام ابن تیمیه قدس الله سره را ستوده است:
نصر الإله ودينه وكتابه ... ورسوله بالسيف والبرهان
@Hedayah1

"إن الذين آمنوا بمحمد [عليه الصلاة والسلام وآله]، كانوا قومًا صادقين، ذوي دراية وذكاء، منهم: أبو بكر، وعمر. رجلان توليا زمام مملكة فسيحة الأرجاء، فأحسنا سیاستها، وكانا ذوي ثبات وعدل، وقناعة وفضل، وشدة عزيمة. وكانا أرفع قدرًا، وأبعد مرمی من القياصرة والحكام الذين حاربوهما". القس أوغست تيودور بول دي بروغلي

حسن فرحان مالکی و مذکرات همفر
«یکی از برادران شیعه‌ی معتدل به من خبر داد که یکی از مراجع شیعه آن را جعل کرده است... و من نام آن مرجع را دارم!»
@Hedayah1

قلت: ولم يكتم أحمد الكاتب اسم هذا الشيخ الشيعي الذي أراده المالكي المتشيع!
@Hedayah1