Telegram Web Link
آرام بگیر عزیز من
خداوند به موقع از راه میرسد...
دعا کردم بیایی
دعا زیر باران مستجاب است...🌱
#امام‌زمانم
‹ لا تحزن سیخلق لک الله من ظلمة الایام نورا! ›
غصه نخور؛
خدا از تاریکی های روزگار برات نور و روشنایی می آفرینه.
و گفت هیچ معصیت، عظیم تر از جهل نیست.

#تذکرة‌الاولیاء
میگفت #صبر اوج احترام به حکمت خداست.
‹ قالَ لا تَافا إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ ›
فرمود: نترسید!
من با شما هستم؛ میشنوم و میبینم

+و چه جای ترس و غم است وقتی که خدا در هر لحظه نجوایمان را هم میشنود و اعمالمان را میبیند و او همه بندگانش را کفایت میکند.

‹ سوره طه۴۶ ›
ای بسا کس که به ما نزدیک است
و از ما دور است.
و ای بسا کس که از ما دور است
و به ما نزدیک است.

#تذکرة‌الاولیاء
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
إلهي‌ بَلِّغني‌ بهجة‌ الوصول إلی ما أسعی إلیه

خدایا
لذت رسیدن به آنچه‌ را که می‌خواهم
به من عطا کن.
خواهی که زِ هیچ کس به تو بد نرسد؟
بدگوی و بد آموز و بد اندیش مَباش.
ای گشایش گرِ آرزوهای من
دم به دم #شکرت.
یا چنان نمای که هستی
یا چنان باش که می‌نمایی.

#تذکرة‌الاولیاء
Forwarded from ‹ رکیذ ›
داریم نزدیك میشیم به روزای مدرسه
جشن عاطفه ها رو حتما دریابید
اهوم‌..🪴
Forwarded from ‹ رکیذ ›
برای سلامتی سفیر ایران در لبنان هم صلوات بفرستید که ان‌شاءالله چیز مهمی نباشه و سلامت باشند تو این انفجاری که اتفاق افتاد.


#لعنت بهت اسرائیل تا به روز قیامت..
و گفت سوار دل باش و پیاده تن.
#تذکرة‌الاولیاء
میگفت میری مشهد
به امام رضا میگی درد و دلتو
بعدم امام رضا بهت میگه:
درستش میکنم حالا بفرما چایی
همینقدر قشنگ...
#چهارشنبه‌های‌امام‌رضایی‌

مرا بگیر و بسوزان و اشک و آهم کن
من از تو هیچ نخواهم، فقط نگاهم کن!

‹ و انظر الینا نظرة رحيمة ›
Forwarded from ‹ رکیذ ›
انتظار، نبرد دائمی و همه جانبه، با پرچمداران جهان مادی و طواغيت تاريخ، چه در شکل بنی اميه و بنی عباس و چه در شکل مدرن است.
آنچه برای رسيدن به ظهور، مهم و جزو مأموريت هاي ماست، از ميان برداشتن حجاب مدرنيته است؛ که شايد تجميع همه شيطنت‌ها و ملعنت‌های فراعنه‌ی تاريخ باشد. بايد معبری در اين حجاب باز کنيم و سپس، آن را از ميان برداريم.
درك عصر ظهور با اين حجاب ممکن نيست.

-آیت اللّه میرباقری
حسین جانم
تو که کیمیافروشی نَظری به قَلبِ ما کن
که بضاعتی نداریم و فِکنده‌ایم دامی..
سی سال بود تا من می‌گفتم:
چنین کن و چنین ده.
و چون به قدم اول معرفت رسیدم،
گفتم:الهی! تو مرا باش، و هرچه می‌خواهی کن.

#تذکرة‌الاولیاء
2024/11/05 19:08:49
Back to Top
HTML Embed Code: