خدايا..
ببخشاى آنچه را كه با زبان به تو
نزديك شدم ولى با قلب آن را ترك كردم..
•نهجالبلاغه | خطبهٔ ۷۸
ببخشاى آنچه را كه با زبان به تو
نزديك شدم ولى با قلب آن را ترك كردم..
•نهجالبلاغه | خطبهٔ ۷۸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اوستكهآرامشرابهدلهاىمؤمناننازلكرد.
‹ آیه ۴ سوره فتح ›
‹ آیه ۴ سوره فتح ›
وَ أَنَا الْعَبْدُ الضَّعِیفُ عَمَلًا، الْجَسِیمُ أَمَلًا
و منم آن بنده با عمل اندک و آرزوی بسیار.
صحیفهسجادیه
و منم آن بنده با عمل اندک و آرزوی بسیار.
صحیفهسجادیه
اگه لایق باشم دعاگوتون هستم تو بهشت امام رضا علیه السلام.
انشاءالله عاقبت بخیر باشید.
انشاءالله عاقبت بخیر باشید.
‹گمنامخواهیمماند›
لا یوجد دواء لي غیرك یا دواء ألمي..
لازمه بگم رکیذ کانال خصوصیمه؟
https://www.tg-me.com/+Sv_eM0bl9xc1NzQ0
https://www.tg-me.com/+Sv_eM0bl9xc1NzQ0
‹ صَاحِبُ الزَّمَانِ رَؤُوفٌ بِالْمُذْنِبِينَ
وَ يَتَفَقَّدُهُمْ دَائِمَاً ›
امام زمان نسبت به گناهکاران دلسوز
است وهمیشه سراغ آن ها را می گیرد.
#امام_زمان
وَ يَتَفَقَّدُهُمْ دَائِمَاً ›
امام زمان نسبت به گناهکاران دلسوز
است وهمیشه سراغ آن ها را می گیرد.
#امام_زمان
+دل نگرانم چیکارکنم؟
-برو قرآن بردار آیه ۳ سوره احزاب رو بخون
دلت آروم میشه.
-برو قرآن بردار آیه ۳ سوره احزاب رو بخون
دلت آروم میشه.
یکی به آیت اللّٰه بها الدینی گفت:
حاجآقا!
دعا کنيد من آدم بشم
ایشون با خندهی مليحی گفتن:
با دعای خالی کسی آدم نمیشه
باید زحمت بکشید.
حاجآقا!
دعا کنيد من آدم بشم
ایشون با خندهی مليحی گفتن:
با دعای خالی کسی آدم نمیشه
باید زحمت بکشید.
گاهی فقدان یک عزیز مصیبتی است
که اگر مرگ او #شهادت نبود
تا ابد قابل تسلی نبود.
•مقاممعظمرهبری ۱:۲۰🕊
که اگر مرگ او #شهادت نبود
تا ابد قابل تسلی نبود.
•مقاممعظمرهبری ۱:۲۰🕊
Forwarded from ‹ رکیذ ›
چند روزه، یاد آن جوانی هستم
که عاشق پیامبر شده بود ..
باید هر روز می آمد؛ چشم های دلربای پیامبر را می دید و بعد می رفت سراغ کار و زندگی اش وگرنه روزش روز نمی شد. ولی همیشه یك غصه ی بزرگ توی دلش بود ..
بالأخره یك روز آمد پیش پیامبر، دلش را به دریا زد و گفت: آقا می دانم درجه و مقام شما خیلی بالاست. شما کجا و ما کجا؟
میدانم که آن دنیا، دیگر نمی توانم شما را ببینم. معلوم است که مرا پیش شما با آن رتبه و درجه راه نمی دهند.
حالا بدون شما، بهشت را چطور تحمل کنم؟
نمی دانم این حرف با دلِ پیامبر خوبیها چه کرد که خدا خودش جواب آن جوان را داد .. جبرئیل را فرستاد و برای جوان بشارت فرستاد که ..
پیامبر آیه ی وحی را برای جوان خواند و وعده ی همنشینی او را با خودش در بهشت داد. اما یک حرفی هم زد که خبر از دل عاشق خودش می داد..
گفت جوان! کمکم می کنی؟
حالا معلوم شد که پیامبر خودش به همنشینی با آن جوان در بهشت مشتاق تر بوده، خودش از فکر فراق دوستانش در بهشت بیشتر می سوزد.. حالا پیامبر به صرافت افتاده که حتماً آن جوان رادر بهشت همنشین خودش کند. دارد از جوان کمك می خواهد ..
جوان گفت چه جوری کمکتان کنم آقا؟
حضرت فرمود با استغفار زیاد ..
با سجده های طولانی..
که عاشق پیامبر شده بود ..
باید هر روز می آمد؛ چشم های دلربای پیامبر را می دید و بعد می رفت سراغ کار و زندگی اش وگرنه روزش روز نمی شد. ولی همیشه یك غصه ی بزرگ توی دلش بود ..
بالأخره یك روز آمد پیش پیامبر، دلش را به دریا زد و گفت: آقا می دانم درجه و مقام شما خیلی بالاست. شما کجا و ما کجا؟
میدانم که آن دنیا، دیگر نمی توانم شما را ببینم. معلوم است که مرا پیش شما با آن رتبه و درجه راه نمی دهند.
حالا بدون شما، بهشت را چطور تحمل کنم؟
نمی دانم این حرف با دلِ پیامبر خوبیها چه کرد که خدا خودش جواب آن جوان را داد .. جبرئیل را فرستاد و برای جوان بشارت فرستاد که ..
پیامبر آیه ی وحی را برای جوان خواند و وعده ی همنشینی او را با خودش در بهشت داد. اما یک حرفی هم زد که خبر از دل عاشق خودش می داد..
گفت جوان! کمکم می کنی؟
حالا معلوم شد که پیامبر خودش به همنشینی با آن جوان در بهشت مشتاق تر بوده، خودش از فکر فراق دوستانش در بهشت بیشتر می سوزد.. حالا پیامبر به صرافت افتاده که حتماً آن جوان رادر بهشت همنشین خودش کند. دارد از جوان کمك می خواهد ..
جوان گفت چه جوری کمکتان کنم آقا؟
حضرت فرمود با استغفار زیاد ..
با سجده های طولانی..