Telegram Web Link
باید متذکر شد که اگر به طور دقیق سخن بگوییم باید بگوییم که صحیح نیست در جریان فرایندهاي ذهنی از سلطه اصل لذّت سخن گفت. اگر چنان سلطه اي وجود میداشت اکثریت عظیم فرایندهاي ذهنی ما می بایست با لذّت همراه میشد یا به لذّت می انجامید درحالیکه تجربه عام به طور مطلق با چنان نتیجه گیریی تضاد دارد. بنابراین حداکثر چیزي که میتوان گفت این است که در ذهن گرایشی قوي به سوي اصل لذّت وجود دارد اما وضعیت ها یا نیروهاي معین دیگري با این گرایش در تضادند؛ بنابراین نتیجه نهایی همواره نمی تواند با گرایش به سوي اصل لذّت هماهنگ باشد. می توانیم گفته خود را با تذکر فخنر در موردي مشابه مقایسه کنیم: «به هر تقدیر، از آنجا که وجود گرایشی به سوي هدف به معناي آن نیست که آن هدف به دست آمده است، و از آنجا که به طور کلی هدف فقط با تقریب هایی به دست آمدنی است.

ورای اصل لذت، زیگموند فروید
ترجمه اباذری
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
والایش فرایندي مربوط به نیروي شهويِ متمرکز بر مصداق امیال است که طی آن، غریزه خود را به سمت هدفی غیر از و دور از ارضاي جنسی هدایت می کند. در این فرایند، بر دور شدن از امیال جنسی تأیید می شود. آرمانی سازي فرایندي دربرگیرنده مصداق امیال است.

از طریق این فرایند، مصداق مورد نظر بدون آنکه ماهیتش دگرگون شود، در ذهن فرد بزرگ و متعالی می شود. آرمانی سازي هم در حوزه نیروي شهويِ متمرکز بر «خود» میسر است و هم در حوزه نیروي شهويِ متمرکز بر مصداق امیال.

براي مثال، مبالغه جنسی درباره یک مصداق امیال، حکم آرمانی ساختن آن را دارد. دو مفهوم «والایش» و «آرمانی سازي» را از این حیث می توان متمایز کرد که والایش به غریزه مربوط می شود و آرمانی سازي به مصداق امیال.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
واقعیاتی که سبب می شود تا به سلطه اصل لذّت در زندگی ذهنی اعتقاد پیدا کنیم، همچنین در این فرضیه متجلی میشود که دستگاه ذهنی می کوشد تا کمیت هیجان موجود در آن را تا آنجا که ممکن است پائین یا حداقل ثابت نگه دارد. فرض اخیر فقط شیوه دیگر بیان اصل لذّت است زیرا که اگر کارکرد دستگاه ذهنی متوجه پائین نگه داشتن کمیت هیجان باشد، آنگاه هر چیزي که براي افزایش کمیت طراحی شده باشد ناگزیر می باید به عنوان ضد عملکرد این دستگاه تلقی شود، یعنی به عنوان چیزي غیر لذّتبخش. اصل لذّت از اصل ثبات منتج می شود؛ اصل اخیر عملاً از واقعیاتی نتیجه گرفته می شود که ما را ناگزیر از به کارگیري اصل لذّت می کند. افزون بر این، مطالعه تفصیلی تر نشان خواهد داد که گرایشی که از این طریق به دستگاه ذهنی نسبت داده میشود به عنوان موردي ویژه در ذیل اصل فخنر به نام «گرایش به سوي ثبات» قرار داده می شود؛ اصلی که در متن آن فخنر احساس لذّت و عدم لذّت را در نسبت با یکدیگر قرار می دهد.

ورای اصل لذت، زیگموند فروید
ترجمه اباذری
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
کمبودها و عدم ارضاء تمایالت و غرایز باعث توقف و تمرکز انرژی روانی در ناحیه عدم کامیابی می شوند. گرچه شعورآگاه میکوشد تا به رغم تمام محدودیت های محیطی و تسلیم در برابر ندای وجدان راهی برای لذت و رفع کمبود پیدا کند، امّا رانشهای ناخودآگاه کاملا لذتجو و بی قید صرفاً متمایل به ارضائی بی قید وشرط می باشند. آنگاه که فرد دراثر تحقیر، غریزه خودشیفتگی ذاتی خود را دچار کمبود می یابد، شعور آگاه می کوشد درچهارچوب موازین منطقی و متأثـر از وجـدان درد را کاهش دهد، امّا تمایلات ناخـودآگاه او بـدون درنظر گرفتن محدودیت های موجود در دنیای بیرون و نظام ارزشی وجدان، صرفاً می کوشد درد را کاهش دهد. چنین تمایل ناخودآگاهی تحت تأثیر تجاوز به حقوق دیگران و یـا نقض نظام اعتقادی فرد نیست.

مفاهیم روانکاوی فروید ، حمید تقدسی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
به نظر می رسد که در شکل گیري خود و تمایز آن از «نهاد»، عامل دیگري به غیر از تأثیر دستگاه ادراك دخیل است. تن شخص (به ویژه سطح آن)، جایگاهی است که ادراکات بیرونی و درونی ممکن است از آن ناشی شوند. تن مانند هر شی دیگري دیده می شود، اما لمس کردن آن موجب دو نوع احساس می گردد که شاید یکی از آنها نظیر ادراك درونی باشد. روان حالتی را که در آن تن شخص موقعیت ویژه اش را در میان دیگر اشیا دنیاي 30 فیزیولوژي ادراك می یابد، به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار داده است. به نظر می رسد که درد هم نقشی در این فرایند بر عهده دارد و شاید طرز کسب آگاهی جدید درباره اندام هایمان هنگام
بیماری هاي دردناك، الگویی باشد از اینکه چگونه تصوري از تن خود به دست می آوریم.

خود و نهاد ، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
مرحله Fixation يا تثبيت در روانكاوي مرحله اي است كه بر اثر مـوانعي Libido ليبيدو يـا شـهوت بـه موانعي برخورده و به عوض كامياب شدن واپس بخورد. بطور كلي مي توان گفت ليبيدو بـه هنگـام سير و گشت خود در دو مرحله خوددوستي érotisme Auto و دگردوستي erotisme Hétéro ،يعنـي در دوران كودكي و بلوغ بر اثر موانعي ممكن است در مرحله اي متعارفي تثبيت گردد و قادر نشود به راه خـود ادامه داده و مراحل متعارفي را بپيمايد.

عواملي كه موجب تثبيت مي گردند بر دو نوع است: عوامـل داخلـي و عوامـل خـارجي. اكثـر و انـواع بيماري هاي رواني و بيماري هاي جنسي ريشه و اصلشان در همين دو دوره خود دوستي و دگردوستي قرار دارد كه نيروهاي جنسي يا ليبيدو در مرحله اي متوقف و تثبيت شده است. علت اين ثابت مانـدن بـدين نحـوه توجيه مي شود: هرگاه ميل و غريزهاي ارضا نشد يا بايسـتي واپـس زده Refoulement گـردد، يـا تصـعيد و برتـر Sublimation شود، و در صورت عدم امكان این دو مرحله «ميل» متوقف خواهد ماند.

آینده یک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضي
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
#خودشیفتگی از دیدگاه فروید

به عقیدهٔ فروید، این مفهوم برای اولین بار در روانشناسی توسط پل ناک به کار گرفته شد. وی بعدها این عقیده را تصحیح می‌کند و توضیح می‌دهد که در واقع هولاک الیس را باید ابداع‌کنندهٔ این اصطلاح دانست. خود الیس توضیح داده‌است که او این اصطلاح را در سال ۱۸۹۸ برای توصیف نگرشی روانی به کار برد و ناک در سال ۱۸۹۹ این را برای معین کردن نوعی از انحراف جنسی استفاده کرده‌است. به عقیدهٔ الیس، او و ناک را باید به‌طور مشترک ابداع‌کنندهٔ این اصطلاح دانست.
همه‌ توانی احساسی است که بسیاری از طرفداران فروید آن را جزئی ذاتی در کودکی می‌دانستند. همان‌طور که فروید و فرنزی گفته‌اند کودکان برای مدت‌های زیادی با احساس خودبزرگ بینی زندگی می‌کنند. پس از تولد کودکان احساس قدرت زیادی می‌کنند و هرجا نتوانند کاری را از پیش ببرند احساسات دردناکی در ارتباط با از دست دادن این قدرت را تجربه می‌کنند. فروید عقیده داشت در افراد خودشیفته این احساس همه توانی که به صورت معمول در کودکان وجود دارد مجدداً تجربه می‌شود.
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
کمبودها و عدم ارضا تمایلات و غرایز باعث توقف و تمرکز انرژی روانی در ناحیه عدم کامیابی می شوند. گرچه شعورآگاه می کوشد تا به رغم تمام محدودیت های محیطی و تسلیم در برابر ندای وجدان راهی برای لذت و رفع کمبود پیدا کند، امّا رانشهای ناخودآگاه کاملا لذتجو و بی قید صرفاً متمایل به ارضائی بی قید و شرط می باشند. آنگاه که فرد دراثر تحقیر، غریزه خودشیفتگی ذاتی خود را دچار کمبود می یابد، شعور آگاه می کوشد در چهارچوب موازین منطقی و متأثـر از وجـدان درد را کاهش دهد، امّا تمایلات ناخـودآگاه او بـدون در نظر گرفتن محدودیت های موجود در دنیای بیرون و نظام ارزشی وجدان، صرفاً می کوشد درد را کاهش دهد. چنین تمایل ناخودآگاهی تحت تأثیر تجاوز به حقوق دیگران و یـا نقض نظام اعتقادی فرد نیست. برای شناخت ساختار ناخودآگاه مهم است بدانیم، مستقل از تمام مالکها و معیارهای پذیرفته شده درآگاهی، ضمیر ناخودآگاه تنها درپی کاهش درد است و تمام تمایلات و دانش های ناخود آگاه آدمی را با این ساختار میتوان ارزیابی کرد.

مبانی روانکاوی فروید ، حمید تقدسی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
در فرهنگ غرب سه جراحت عمیق بر خودشیفتگی وجود دارد:

زخمی که کوپرنیک زد جراحتی که داروین وقتی کشف کرد آدمی از تبار میمون است، موجب آن شد و زخمی که خود فروید وقتی به نوبه خود کشف کرد که آگاهی استوار است بر ناخودآگاهی، بر آن وارد آورد.

منظور از خود شیفتگی، انسان بعنوان اشرف مخلوقات است که زمین را مرکز هستی ، انسان را موجودی از بهشت و آگاهی کامل میدانست. که کوپرنیک مرکزیت زمین داروین بهشتی بودن انسان و فروید آگاهی و من می اندیشم را درهم فروریختند و این انسان مغرور و خودشیفته را در هم شکستند.

زیگموند فروید
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
توتم در درجه اول، نياي گروه است و در درجه ثانوي، يك روح نگهبا ن و نيكوكار است كه بوسيله نداي غيبي پيام مي فرستد و در حاليكه براي ديگـران خطرناك است، فرزندان خود را باز مي شناسد و به آنها گزندي نمي رساند. كساني كه داراي توتم مشتركند، ملزم به رعايت تكليف مقدسي هستند كه سرپيچي از آن، بخودي خود كيفري را موجب مي شود؛ آنها بايـد از كشتن (يا صدمه رساندن) به توتم خويش و از خوردن گوشت آن، يا هـر نـوع اسـتفاده ديگـر، خـودداري كنند. صفت توتمي تنها ملازم وجود يك حيوان خاص يا يك شي مخصوص رستني يـا نيـروي طبيعـي نيست، بلكه كليه آحاد آن نوع حيوان و اشيا همنوع توتم را شامل مي گردد. هرچند گاه يكبار جشن هـايي برپا مي شود و در طي آن، اعضاي گروه توتمي به وسيله رقص هاي تشريفاتي، حركات و حـالات خـاص تـوتم خود را تقليد كرده، آنرا به نمايش در مي آورند.

توتم و تابو ، زیگموند فروید
ترجمه خنجی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
واقعیاتی که سبب میشود تا به سلطه اصل لذّت در زندگی ذهنی اعتقاد پیدا کنیم، همچنین در این فرضیه متجلی می شود که دستگاه ذهنی میکوشد تا کمیت هیجان موجود در آن را تا آنجا که ممکن است پائین یا حداقل ثابت نگه دارد. فرض اخیر فقط شیوه دیگر بیان اصل لذّت است زیرا که اگر کارکرد دستگاه ذهنی متوجه پائین نگه داشتن کمیت هیجان باشد، آنگاه هر چیزي که براي افزایش کمیت طراحی شده باشد ناگزیر می باید به عنوان ضد عملکرد این دستگاه تلقی شود، یعنی به عنوان چیزي غیر لذّتبخش. اصل لذّت از اصل ثبات منتج می شود؛ اصل اخیر عملاً از واقعیاتی نتیجه گرفته می شود که ما را ناگزیر از به کارگیري اصل لذّت می کند. افزون بر این، مطالعه تفصیلی تر نشان خواهد داد که گرایشی که از این طریق به دستگاه ذهنی نسبت داده می شود به عنوان موردي ویژه در ذیل اصل فخنر به نام «گرایش به سوي ثبات» قرار داده می شود؛ اصلی که در متن آن فخنر احساس لذّت و عدم لذّت را در نسبت با یکدیگر قرار می دهد.

ورای اصل لذت ، زیگموند فروید
ترجمه اباذری
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
یافتن یک کنشگر روانی که ارضاي خودشیفته از خود آرمانی را تضمین می کند و به همین منظور دائماً بر خود بالفعل نظارت دارد و با آن آرمان می سنجدش، نباید مایه شگفتی ما باشد. اگر چنین کنشگري وجود نداشته باشد، امکان ندارد بتوانیم آن را کشف کنیم، بلکه فقط میتوانیم آن را تشخیص دهیم، زیرا می توان اندیشید که آنچه «وجدان» می نامیم واجد همان خصوصیات لازم است. تشخیص این کنشگر روانی امکان فهم این توهم را که به اصطلاح «مورد توجه دیگران هستیم» یا به تعبیر درستتر «دیگران ما را زیر نظر دارند» برایمان فراهم میکند. توهم یادشده از جمله نشانه هاي بارز بیماریهاي پارانویایی است و می تواند به صورت یک بیماري مجزّا و یا همراه با روانرنجوريِ انتقال رخ بدهد. بیمار مبتلا به این توهم شکوه میکند که دیگران همه افکار او را میدانند و ناظر و مراقب اَعمالش هستند. از صداهایی که مشخصاً با ضمیر سوم شخص با بیمار صحبت می کنند «آن زن حالا باز هم دارد به این موضوع فکر میکند» ، «آن مرد الآن دارد بیرون میرود» ، او به کارکرد این کنشگر پی می برد. این شکوه، موجه و مبین یک حقیقت است. چنین نهاد قدرتمندي که ما را زیر نظر دارد، افکارمان را کشف میکند و همه مقصودهایمان را به باد انتقاد میگیرد، واقعاً وجود دارد. در واقع، این نهاد به طور معمول در تک تک ما وجود دارد.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی ، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
استخدام روانشناس، مشاور و آموزگار

@Estekhdampsy
@Estekhdampsy
تأثير محيط و پرورش اوليه كودك و نقش آن در تكـوين شخصـيت بـالغ افـراد، امـروزه از مهمتـرين مسايل مورد بحث روانشناسي و روانكاوي مي باشد. فرويد در اين قسمت صريحاً تأكيد مي كند كه: روش صحيح و عميقي كه درباره مسايل تعليمي و تربيتي، كه در حيطه پسيكاناليز مـورد اسـتفاده و عمل قرار گيرد ضروري به نظر مي رسد؛ ضروري از آن جهت كه اساس و مبناي آينده اجتمـاعي را تشـكيل مي دهد و از نظر ما اين مهمترين شعبه از قسمت هاي مورد كاوش روانكاوي مي باشد كـه هـدفش تـأمين هرچه نيكوتر تربي ت و تهذيب نسل آينده است. هرچند كه فرويد اظهار تأسف مي كند كه با مبارزات وسيع و كاوشهاي همه جانبهاش در امـور پسـي كاناليتيك آن چنان كه بايستي به مسايل تعليمي و پرورشي نپرداخته است، ليكن اين كوتـاهي بـه وسـيله دختر دانشمندش آنا فرويد Freud Anna جبران گشت. آنا با سخت كوشي و مطالعـه عميقـي دربـاره پسيكاناليز تربيتي و پرورشي آثاري ارزنده بوجود آورد و به دنبال او كساني چون Brenheld – Sigfried و پسيكاناليست مشهور فرانسوي ماري بوناپارت bonapart Marie و ملاني كلايـن klein Melanie و موني كيرل kyrle Money و كساني ديگر در كشورهاي مختلف در بسط و تـرويج ايـن روش كوشـيده و به نتيجه موجب پيدايش مكتبي خاص به نام پداناليز pedanalyse گشتند:

Laforyue – allendy : La psychanalyse et les nevroses.

آينده یک پندار، زیگموند فروید
هاشم رضي
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
مجرای ارتباطی میان ناخودآگاه و آگاهی انسان، کانالی حاوی سانسور و تحریف است.

پردازش هایی که در ناخودآگاه انسان جاریست، دور از دسترس آگاهی او قرار دارد. شعورآگاه فرد، عموماً مستقیم و بیواسطه قادر به مشاهده رانشها و کشمکش های فعال در ناخودآگاهش نیست. یکی از مهمترین دالیل این فاصله وجود دیوار سانسور و تحریف است. این فیلتر مراقب است، جریانات ناخودآگاه مستقیم و عریان وارد آگاهی
انسان نشود. زیرا درصورت این تبادل مستقیم، تـعادل روانی فـرد مختل خـواهد شد. همانطور که گفته شد بسیاری از تمایالت و کششهای ناخودآگاه در سطح آگاهی انسان قابل تحمل و پذیرش نیستند.

مبانی روانکاوی فروید
حمید تقدسی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
رابطه «خود»و ضمیر آگاه مکررا مورد بررسی قرار گرفته است، لیکن هنوز هم حقایق مهمی در این باره وجود دارد که باید در اینجا شرح داده شود. چون عادت کردهایم که محک هاي اخلاقی و اجتماعی خود را در هر کجا اعمال کنیم، از شنیدن اینکه احساسات سفلی در ضمیر ناخودآگاه فعالیت دارند شگفت زده نمی شویم. علاوه بر این، تصور می کنیم که هر قدر جایگاه یک کارکرد ذهنی در محکهاي ما رفیع تر باشد، به همان میزان با سهولت بیشتري به ضمیر آگاه راه می یابد. اما تجربه روانکاوي، ما را در این زمینه مأیوس می کند. از یکسو، شواهدي در دست است حاکی از اینکه اعمال فکري دقیق ودشوار که معمولا مستلزم ژرفاندیشی توانفرساست، هم در نیمه آگاه و هم بدون ورود به ضمیر آگاه می توانند انجام شوند. نمونه هاي این امر به قدري مسلّم اند که اصلا نمی توان منکرشان شد. اعمال فکریی از این قبیل ممکن است مثلا هنگام خواب روي دهند، مانند اینکه کسی بلافاصله پس از بیدار شدن در می یابد که راه حل مسأله اي غامض در ریاضی یا غیره را یافته است که روز قبل بیهوده با آن دست و پنجه نرم میکرد.

خود و نهاد ، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی #فروید

🆔 @freuddism
کلیسا و ارتش توده‌هایی تصنعی‌اند، به این معنا که فشاری بیرونی به کار گرفته شده تا از فروپاشی‌شان جلوگیری کند و تغییرات درون ساخت‌شان را مهار کند. معمولا از فرد پرسیده نمی‌شود و او هم مختار نیست بگوید آیا می‌خواهد به چنین توده‌ای بپیوندد یا نه، هر اقدامی برای ترک این توده‌ها ناپسند شمرده شده یا با تنبیه سختی روبرو می‌شود‌ و خروج از آن‌ها تحت شرایط کاملا ویژه‌ای صورت می‌گیرد.
اگر چه این دو از سایر جهات با هم شدت متفاوت هستند، هم کلیسا و هم ارتش را این توهم سامان می‌دهد که رهبری والا مقام وجود دارد ( مسیح/ فرمانده) که با عشقی یکسان به تک‌تک افراد توده عشق می‌ورزد. همه‌چیز به این توهم بستگی دارد، چنانچه این توهم از بین برود، کلیسا و ارتش، هر دو، تا به‌جایی که اجبارهای بیرونی مختص آن‌ها اجازه می‌دهد، به سرعت فروپاشند.

روان شناسی توده‌ای و تحلیل اگو ، زیگموند فروید
#فرویدیسم

🆔 @freuddism
انسان «معتقد» و نه «اندیشمند»، مدام فراموش میکند که همواره در معرض درنده ترین دشمن خود یعنی «شک» قرار دارد. زیرا در جایی که «اعتقاد» حاکم است، شک همیشه در کمین است. برعکس، برای انسانی که می اندیشد، شک حضوری خوشایند است؛ زیرا برای وی گامی با ارزش به سوی شناختی بهتر است.

تنهایی از آن نیست که آدم کسانی را در اطراف نداشته باشد از این است که آدم نتواند چیزهایی را منتقل کند که مهم می‌پندارد. از این است که آدم صاحب عقایدی باشد که برای دیگران پذیرفتنی نیست اگر انسانی بیش از دیگران بداند تنها می‌شود.

کارل یونگ
#فرویدیسم #فروید

🆔 @freuddism
از نظر فروید، ناخودآگاه وجود دارد چرا که خود را در آن مواقعی آشکار می کند که سازوکارهای دفاعی ما در ضعیف ترین وضع خود هستند. برای مثال، از طریق رؤیاهایمان هنگام خواب، در لغزش های تصادفی زبانی هنگام گفتن چیزی که قصد گفتنش را نداشته‌ایم، اما همواره مورد نظرمان بوده است، از طریق لطیفه ها که بارها بیش از آنچه تصور می کنیم، درباره ی خودمان افشاگری می کنند، از طریق نشانگان افسردگی و بیماری روانی.
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
2024/11/16 01:35:27
Back to Top
HTML Embed Code: