Telegram Web Link
جوکها تجربه شناور و گریزپا از جهانی تدارک می بینند که در آن، این اراده معطوف به لذت ترکتاری می کند. خنده ی حاصل از جوک ها درجدیت دست وپاگیر مطالبات جهان خارج وقفه می افکند. به اجرادرآوردن این قاعده‌ی جدیت به هیچ روی کار آسانی نیست. نیازمند هزینه روانیِ سنگینی است.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
منکر شدن ها و نه گفتن های اگو واکنشی تدافعی است در برابر بدل یا المثنایی که بطور طاقت فرسایی به جای اش نمی آورد، بدلی که به نظر می آید بعضی وقتها از طریق اگو سخن می گوید.

چگونه فروید بخوانیم، جاش کوهن
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
من بر این اعتقادم که مطالعه مستقیم درباره خودشیفتگی واجد برخی دشواری هاي خاص است. عمده ترین راه پی بردن ما به ویژگی هاي این بیماري، احتمالاً تحلیل بیماران هذیان زده است. درست همان گونه که از راه بررسی روان رنجوری هاي انتقال توانسته ایم علت تکانه هاي غریزي نیروي شهوي را بیابیم، با بررسی زوال عقل پیشرس و پارانویا به بصیرت هایی درباره روانشناسیِ «خود» میرسیم. در این مورد نیز براي فهم آنچه در پدیده هاي معمولی بسیار ساده به نظر می رسد، می بایست از حوزه آسیب شناسی و تحریف ها و مبالغه هایش استفاده کنیم. البته از سایر رهیافت ها که شناخت بهتري راجع به خودشیفتگی به ما می دهند نیز میتوان کمک گرفت. اکنون مایلم این رهیافت ها را به ترتیب زیر مورد بررسی قرار دهم: مطالعه درباره بیماری هاي عضوي، خودبیمارانگاري و زندگانی شهوانی دو جنس زن و مرد.

پیش درآمدی بر خود شیفتگی، زیگموند فروید. ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
نخستين وجه فرهنگ، يا رويه ابتدايي آن عبارت است از تمامي و كليه نيروها، وسايل و دانـش هـايي كه آدمي بوسيله و واسطه آنها زندگاني حيواني خود را به زندگي انساني ترقي داده است و اين ترقي و تكامل نيز پديد آمده از بكار بردن نيروها و وسايل و دانش هاي بشري براي رام نمودن و به اختيار كشيدن طبيعت سركش و پرخاشگر بوده است .

جنبه دوم يا رويه ديگر فرهنگ عبارت است از جمع قوانين و مقرراتي كه براي تفاهم و سازش و حل و فصل مناسبات افراد در اجتماع بوجود آمده است و بطور كلي مي توان گفت: مقررات و قوانين اجتماعي كـه سازنده مناسبات و حدود اختيارات و بوجود آورنده ادارات و تأسيسات اجتماعي مي باشند، رويه دومين واحد فرهنگ مي باشد و لازم است تذكر داده شود كه اين مقررات و قوانين شامل امور اقتصادي نيز مي باشد كـه تقسيم و توزيع ثروت خارج از آن نيست.

آینده یک پندار، زیگموند فروید، ترجمه هاشم رضی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
مفاهیم نیروي شهوي متمرکز بر "خود" و نیروي شهوي متمرکز بر مصداق امیال از این حیث سودمندند که این دو مفهوم از مطالعه ویژگی هاي دقیق فرایندهاي روان رنجورانه و روان پریشانه استنتاج شده اند. تقسیم نیروي شهوي به دو نوع یکی نوعی که براي «خود» مناسب است و یکی هم نوعی که به مصداق هاي امیال تعلق میگیرد، پیامد اجتناب ناپذیر فرضیه اولیه اي است که بین غرایز جنسی و غرایز «خود» تمایز می گذارد. به هر حال، تحلیل هیستري و روانرن جوري وسواسی مرا به این تمایزگذاري صرف روان رنجوري انتقال واداشت و تا آنجا که من می دانم، تلاش همه روانکاوانی که خواسته اند این پدیده ها را از راه هایی دیگر تبیین کنند ناموفق مانده است.

پیش درآمدی بر خود شیفتگی ، زیگموند فروید، ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
ما دریافته ایم که دستگاه ذهنمان در درجه نخست براي فائق آمدن بر هیجاناتی طراحی شده است که در صورت فقدان ذهن، رنج آور می بودند و یا تأثیراتی بیماري زا می داشتند.

پرداختن به این هیجانات در ذهن کمک بزرگی است به تخلیه درونی آن هیجاناتی که یا نمی توانند مستقیماً به بیرون تخلیه شوند و یا تخلیه آنها به این شکل فعلاً نامطلوب است.

لیکن در مورد اول یعنی امکان ناپذیر بودن تخلیه درونی هیجانات، تفاوتی نمی کند که آیا این فرایند درونی پرداختن به هیجانات در مورد مصداق هاي امیال واقعی صورت می گیرد یا در مورد مصداق هاي خیالی.

تفاوت بین این دو بعدها بارز می شود، یعنی چنانچه معطوف کردن نیروي شهوي به مصداق هاي امیال غیرواقعی (درونگرایی) منجر به جمع شدن آن گردد.

در بیماران هذیان زده، خودبزرگ بینی امکان پرداختن درونی به نیروي شهوي بازگشته به «خود» را به نحوي مشابه فراهم می کند. احتمالاً فقط وقتی که خودبزرگبینی در این کار ناموفق می ماند جمع شدن نیروي شهوي بیماري زا می شود و فرایند بهبودي را آغاز می کند، فرایندي که براي ما نوعی بیماري به نظر می رسد.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
ماهيت تكامل انساني وابستگي به پيدايش يك عامل يا نيروي رواني مخصوصـي دارد كـه در فرهنـگ روانكاوي «من برتر» خوانده مي شود. براي فهم و تكوين و موجوديت يافتن ايـن عامـل و نيـروي مشـخص لازم است چنين گفته شود كه: تكامل ايجـاب مـي كنـد و لازم مـي آورد كـه بـراي بوجـود آوردن نيـروي توانمندي كه در آدمي جاي زور و فشار را اشغال نمايد، زور و فشار خارجي اندك اندك به شكل نيرويي كـه واجد همان قدرت و توان باشد داخلي گردد.

در معنا و مفهومي ساده تر اينكه عوامل خارجي كـه در كـودك ايجاد ممنوعيت و محروميت هايي مي نمايند همچون: پدر، مادر، مربي، آموزگار، دايه و برخي ديگر از عوامل كه به شكل نيروهاي جلوگير و مانع در اطراف پراگنده مي باشند كم كم با مـرور زمـان در داخـل آدمـي بـه شكل نيرويي داخلي متمركز شوند. به هر نسبتي كه از نيروي خارجي كاسته شود به فشـار و سـخت گيـري داخلي كه وجدان يا «من برتر» ناميده مي شود، افزوده مي گردد.

در واقع «من برتر» هر فردي نيرو و فشـار خارجي در دوران كودكي است كه از طرف بزرگتران نسبت به او اعمال مـي شـده و در سـير تميـز و بلـوغ اجتماعي اين فشار خارجي در آدمي داخلي گشته و در قالب وجدان، فرد از او منهيات و ممنوعيت ها برحذر مي دارد؛ يعني او را از ارضاي غرايز مخالف گروه و اجتماع باز مي دارد.

آینده یک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
حتی زنان خودشیفته که به مردان همچنان بی اعتنا باقی می مانند، راهی براي عشق کامل به مصداق امیال دارند. در فرزندي که این زنان به دنیا می آورند بخشی از بدن خودشان همچون چیزي بیرونی با آنان رویارویی می کند و آنها سپس با ترك خودشیفتگیشان به عشق کامل به مصداق امیال قادر می شوند. افزون بر این، زنان دیگري نیز هستند که براي گذار از خودشیفتگی (ثانوي) به عشق به مصداق امیال، نیازي به این ندارند که تا زمان بچه دار شدن صبر کنند. آنان قبل از سن بلوغ، احساسی مذکّرانه دارند و کم و بیش به شکلی مذکّرانه رشد می کنند. وقتی این زنان به بلوغ موءنّثانه می رسند و این روند متوقف می شود، هنوز هم قادرند که خواهان کمال مطلوبی مردانه باشند، کمال مطلوبی که در حقیقت ادامه حیات آن سرشت پسرانه اي است که آنان خود زمانی از آن برخوردار بودند.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
شخص به دو صورت میتواند عشق بورزد:

1) برحسب شکلی که مبتنی بر خودشیفتگی است:
الف. خصلتهاي فعلی خودش (به عبارت دیگر، شخص عاشق خودش میشود)
ب. خصلتهاي قبلی خودش؛
پ. خصلتهایی که مایل است داشته باشد؛
ت. کسی که قبلاً بخشی از خود او بوده است.

2) برجسب شکلی که مبتنی بر تکیه گاه جویی (الحاق) است:
الف. آن زنی که او را تغذیه میکند؛
ب. آن مردي که او را مراقبت میکند؛

پیش درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
توده و مردم خود به خود و بدون وجود زور و فشاري حاضر نيستند از ترضيه قسمتي از اميال تنـدخو چشم پوشي نمايند. اصولاً افراد حتي مي خواهند تا هرگاه برايشان مقدور باشد از زير كـار نيـز شـانه خـالي نمايند و دلايل منطقي و عقلاني نيز به تنهايي و بي آنكه نيروي فشاري به همراه داشته باشـد قـادر نيسـت آنان را وادارد تا از بعضي اميال و هوس هاي خود چشم پوشي نمايند.

آینده یک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضی
#فرویدیسم #روانکاوی #مکانیسم

🆔 @freuddism
تقسیم ذهن به خودآگاه و ناخودآگاه، فرض اساسی روانکاوي است و صرفا بر مبناي این فرض است که روانکاوي به فرایندهاي آسیب شناختی حیات روانی انسان پی می برد، فرایندهایی که هم شایع و هم با اهمیت اند.

تقسیم بندي یاد شده همچنین جایگاه این فرایندها را در چهارچوب علم مشخص می کند. به عبارت دیگر، روانکاوي نمی تواند ماهیت ذهن را در ضمیر آگاه معین کند، اما ناگزیر خودآگاهی را از جمله خصوصیات ذهن می داند که ممکن است
علاوه بر خصوصیات دیگر موجود باشد یا نباشد.

خود و نهاد، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #خود_و_نهاد #روانکاوی

🆔 @freuddism
حال هرگاه نظري به آينده بيفكنيم و دورنمـاي تمـدن و افـراد را در عصـر طلايـي بنگـريم، مشـاهده خواهيم كرد كه: آيندگاني كه مطابق با الگوي صحيح تعليم و تربيت پرورش يابند و از بـدو زنـدگاني شـيوه فكر و انديشـه صـحيح را بياموزنـد و بوسـيله خبرگـان و آموزشـگراني ارزش تمـدن و فرهنـگ و تمكـين و بزرگداشت و احترام آنرا ياد گيرند، در دوران بلوغ و بزرگسالي با آن روابط و پيوندهايي جدا از آنچه ما داريم خواهند داشت. اين گونه مردمان تمدن و فرهنگ را با تمام محدوديت هايي كه بر ايشان فراهم مـي آورد صميمانه كليد بقا و خوشبختي خود دانسته و در حفظ و اعتلايش مي كوشند. براي برقراري و صيانت آن به هر نوع فداكاري اي تن در داده و از تحمل سختي ها و مشقات و ناامني هاي حاصله روي بر نمي تابند؛ حتي با چشم پوشي از بهترين غرايز و آمال خويش از روي نوعي رضامندي موجبات استقرار و عظمت بيشتر آن را فراهم مي آورند. با چنين استقبال و پيش روي هايي كه گروه و افراد خود به خـود از تمـدن و فرهنـگ بـه عمل مي آورند ديگر جايي و مقامي براي اعمال زور و فشار يا لزوم تحمل آن باقي نمي ماند، چون بـا وجـود استقبال از محدوديت ها و درك ماهيت اصلي و شناخت صحيح تمدن ديگر فاصله و اختلافي ميـان آنـان و پيشوا يا رهبر نمي تواند وجود داشته باشد.

آینده یک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضی
#فرویدیسم #روانکاوی #فروید

🆔 @freuddism
از آنجا که هذیان زدگی غالباً اگر نه معمولاً صرفاً موجب انقطاع ناقص نیروي شهوي از مصداق هاي امیال می شود، در توصیف بالینی آن می توان به سه گروه از پدیده ها اشاره کرد: 1) آنهایی که مبین وضعیت باقی مانده از یک حالت بهنجار یا یک روان رنجوري اند (پدیدههاي باقیمانده). 2) آنهایی که مبین فرایند بیمارگونه اند (انقطاع نیروي شهوي از مصداق هاي امیالش و همچنین خودبزرگ بینی، خود بیمارانگاري، بیقراري عاطفی و انواع واپس روي). 3) آنهایی که مبین اعاده اند و نیروي شهو در آنها به شیوه هیستري (در زوال عقل پیشرس یا هذیان زدگی به معناي واقعی کلمه) یا به شیوه روان رنجوري وسواسی (در پارانویا) بار دیگر به مصداق هاي امیال معطوف می شود.

درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
بشر داراي غرايز طبيعي و اكتسابي متنوع و گوناگوني است اين غرايز در اثر تربيت هاي اوليه هر كدام به شكلي يا تثبيت شده اند و با مورد تصعيد قرار گرفته برتر گشته اند و با واپس زده
شده و در ضمير ناآگاه به شكل خمودگي فرو افتاده اند.

آینده یک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
فرويد روانشناسي و روانكاوي اجتماعي را بر پايه هاي روانشناسي و روانكاوي فردي استوار مي نمايد و بر اين پايه به توجيه و تفسير علل نابساماني ها و انقلاب ها مي پردازد. قبل از فهم علل انقلاب ها و شـورش هاي اجتماعي كه بر عليه دولت و تمدن در مي گيرد، لازم است بـه منشـأ و علـل شورشـ ها و انقـلاب هـاي فردي، يعني بيماري هاي رواني و ناراحتي هاي عصبي Nevroses پي ببريم چون همانگونه كه گفتـه شـد مبناي شناخت و تعليل و فهم حوادث اجتماعي از ديـدگاه فرويديسم Ereudisme و دانـش روانكـاوي بر مبناي روانشناسی فردي استوار است.

آینده یک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
خودآگاه بودن، در درجه نخست اصطلاحی صرفا توصیفی و مبتنی بر بی واسطه ترین و قطعی ترین نوع ادراك است. تجربه نشان می دهد که عنصري ذهنی (مثلا یک تصویر) معمولا مدتی طولانی خودآگاه نیست. برعکس، حالت خودآگاهی ماهیتا گذراست. به عبارت دیگر، تصوري که اکنون خودآگاه است لحظه اي بعد چنین نیست، هرچند که به سهولت فراهم می آیند ممکن است دیگربار خودآگاه شود.

خود و نهاد، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
سومین رهیافت براي مطالعه در خصوص خودشیفتگی، عبارت است از مشاهده زندگانی شهوانی انسانها با همه انواع تفاوتهایش در زن و مرد. درست همانگونه که نیروي شهويِ متمرکز به مصداق امیال در ابتدا نیروي شهويِ متمرکز بر «خود» را از مشاهدات ما پنهان داشت، ایضاً در مورد مصداق گزینیِ نوزادان (و کودکانِ در حال رشد) نیز آنچه ابتدا توجه ما را به خود جلب کرد این بود که آنان مصداق هاي امیال جنسیشان را برحسب نحوه ارضا شدنشان برمی گزینند. نخستین ارضاهاي جنسیِ مبتنی بر خودانگیزيِ جنسی در پیوند با کارکردهاي حیاتی اي تجربه میشوند که هدف از آنها بقاي خود است. غرایز جنسی در بدو امر به ارضاي غرایز «خود» الحاق می شوند و فقط در مراحل بعدي قائم به ذات میگردند.

پیش درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
از نظر و ديدگاه روانكاوي، روان هر فردي مركز كشاكش و مبارزه ميان دو انگيـزش يـا شـور و غريـزه مرگ و زندگي است، دو غريزه اي كه در مقابل سنجش جنبهاي متضاد دارنـد: يكـي مثبـت اسـت، ديگـري منفي، يكي سازنده، يكي ويران كننده. اين دو هميشه در ستيزه و جدالند غلبه هر كدام بر ديگـري اسـت كه موجد شخصيت فرد مي گردد. فرويد در برابر غريزه مخرب كه به غريزه خودپرسـتي Instinct Du
Moi و غريزه متجاوز Instinct Agressif و غريزه مرگ Instinct de mort نيز خوانده مـي شـود، كلمه اساطيري تاناتوس Thanatos را كه در افسانه هاي يوناني Mors نيز ناميده شده و خداي مرگ مي باشد برگزيده است و براي نشان دادن غريزه يا شور زندگي از كلمه اروس Eros كه در افسانه هـاي يونـاني فرزنـد آفروديـت Aphrodite و خـداي عشـق مـي باشـد سـود جسـته اسـت . پـس اروس در فرهنـگ فرويديسم شور زندگي و تاناتوس شور مرگ مي باشد. اروس موجد: دوستي، عشق، محبت، توليد نسـل و صيانت ذات است اما تانتوس موجب مرگ و نيستي، كين و عداوت و انهدام نسل است و همان گونـه كـه فرويد مي گويد برتري و تفوق نيز از آن اوست.

آینده یک پندار، زیگموند فروید
ترجمه هاشم رضی
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
از نظر ما امر سرکوبشده، پیش نمونه
ناخودآگاه است. البته دوگونه ناخودآگاه داریم: یکی ناخودآگاهی نهفته که به سهولت خودآگاه میگرد، و دیگر ناخودآگاهی سرکوب شده که به خودي خود و بدون دشواري خودآگاه نمیشود. این بینش دربارهء پویش ذهن، خواه ناخواه بر نحوهء توصیف ذهن و نیز اصطلاحاتی که به این منظور به کار می بریم تأثیر می گذارد. ناخودآگاه نهفته را که فقط به مفهومی توصیفی ناخودآگاه است و نه به مفهومی پویش شناسانه، «نیمه آگاه» می نامیم و شمول اصطلاح «ناخودآگاه» را به امر سرکوب شده اي محدود می کنیم که از دیدگاه پویش شناسانه ناخودآگاه باشد. بدین ترتیب اکنون سه اصطلاح داریم که عبارت اند از: خودآگاه، نیمه آگاه، ناخودآگاه. مفهوم این اصطلاحات، دیگر جنبه اي صرفا توصیفی ندارد. احتمالا نیمه آگاه به مراتب به خودآگاه نزدیکتر است تا ناخودآگاه، و از آنجا که ناخودآگاه را واجد ماهیتی ذهنی دانستیم، با یقین فزونتري نیمه آگاه نهفته را ذهنی تلقّی میکنیم. اما چرا در عوض، با فیلسوفان هم رأي نمی شویم و پیوسته نیمه آگاه و نیز ناخودآگاه را از ذهن آگاه متمایز نمیکنیم؟در آن صورت فیلسوفان پیشنهاد خواهن کرد که نیمه آگاه و خودآگاه را به منزله دو نوع یا مرحله «روانگونه» توصیف کنیم تا هماهنگی به وجود آید. اما شرح این موضوع، دشواری هاي بیشماري در پی خواهد داشت و یگانه حقیقت مهم اینکه این دو نوع «روانگونه» تقریبا از هر جنبه دیگري با آنچه به راستی ماهیتی ذهنی دارد سازگارند را کم اهمیت جلوه می دهد. این امر موجب تقویت دیدگاه تعصب آمیزي می شود که هنگام ناشناخته بودن این روانگونه ها یا مهمترین بخش آنها مطرح شده بود.

خود و نهاد، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
هنگام استقلال غرایز جنسی، باز هم نشانهاي از الحاق اولیه آنها وجود دارد، زیرا آن کسانی که عهده دار غذا دادن و نگهداري و مراقبت از کودك هستند (یعنی در وهله نخست مادر کودك یا شخص جایگزین مادر)، اولین مصداق هاي امیال جنسی او می شوند. اما در کنار این نوع مصداق گزینی و این منبع مصداق گزینی، که می توان آن را «تکیه گاه جویانه» یا «الحاقی» نامید، تحقیقات روانکاوانه نوع دومی از مصداق گزینی را آشکار کرده است که به ذهن ما خطور نمیکرد. ما دریافته ایم که به ویژه آن کسانی که رشد نیروي شهويشان دچار اختلال شده است (مانند منحرفان جنسی و همجنسگرایان)، در گزینش بعديِ مصداق هاي عشقشان، نه مادرِ خود بلکه نَفْسِ خودشان را الگو قرار داده اند. آنان به وضوح خودشان را در مقام مصداق عشق می طلبند و مصداق گزینیشان چنان است که باید آن را «مبتنی بر خودشیفتگی» نامید. مشاهدات ما در این زمینه مجاب کننده ترین دلیلی بوده که ما را به اتخاذ نظریه خودشیفتگی رهنمون شده است.

درآمدی بر خودشیفتگی، زیگموند فروید
ترجمه حسین پاینده
#فرویدیسم #روانکاوی

🆔 @freuddism
2024/09/29 20:15:44
Back to Top
HTML Embed Code: