صبح را در آغوش گرفتم
دستهايم
خيابان نخستين تابش آفتاب شدند و
معبری برای چشمان تو...
دهان كوه را بوسيدم
لبانم چشمهای شدند و
زمزمههايت از نو درخشيدند...
سرم را به روی پای شب گذاشتم و
خوابهايم آيينهی شعر شد و
زيبایی تو را در آن ديدند
عشق مرا به تو ديدند...
#شیرکو_بیکس
✦ @foroogh_shamloo ✦
دستهايم
خيابان نخستين تابش آفتاب شدند و
معبری برای چشمان تو...
دهان كوه را بوسيدم
لبانم چشمهای شدند و
زمزمههايت از نو درخشيدند...
سرم را به روی پای شب گذاشتم و
خوابهايم آيينهی شعر شد و
زيبایی تو را در آن ديدند
عشق مرا به تو ديدند...
#شیرکو_بیکس
✦ @foroogh_shamloo ✦
همه عمر را عاشق بوده ام.تو خود این را بهتر می دانی.اما هرگز عشقی چنین پرشور نداشته ام.عشقی که تنها هنر من،هنر کلام،در برابر آن بی رنگ می شود و لُنگ مي اندازد.گرچه با وجود اين،بهترين شعرهايم نام تو را دارند.
چه پيش آمده است؟آيا در اين هنر ورزيده شده ام تا بتوانم آخرين شاهكار خود را هم به پاي تو بريزم؟
نمي دانم.هرچه هست اين است كه خيالت لحظه اي آرامم نمي گذارد.مثل درختي كه به سوي آفتاب قد مي كشد همه وجودم دستي شده است و همه دستم خواهشي.خواهش تو...تو را خواستن و تو را طلب كردن.الهام آفرين،كلام آفرين و شادي آفرين.
#احمد_شاملو
#مثل_خون_در_رگهای_من
✦ @foroogh_shamloo ✦
چه پيش آمده است؟آيا در اين هنر ورزيده شده ام تا بتوانم آخرين شاهكار خود را هم به پاي تو بريزم؟
نمي دانم.هرچه هست اين است كه خيالت لحظه اي آرامم نمي گذارد.مثل درختي كه به سوي آفتاب قد مي كشد همه وجودم دستي شده است و همه دستم خواهشي.خواهش تو...تو را خواستن و تو را طلب كردن.الهام آفرين،كلام آفرين و شادي آفرين.
#احمد_شاملو
#مثل_خون_در_رگهای_من
✦ @foroogh_shamloo ✦
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی بجز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
راهی بجز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
در نگاهم
آواز حسرتیست
که استخوانم را میترکاند؛
ببار بر من ای ابر،
ببار
که بردباری ویرانم کرده است...
#محمد_مختاری
✦ @foroogh_shamloo ✦
آواز حسرتیست
که استخوانم را میترکاند؛
ببار بر من ای ابر،
ببار
که بردباری ویرانم کرده است...
#محمد_مختاری
✦ @foroogh_shamloo ✦
اگر نه رنگ ،
اگر نه چشمواره های تنگ بود
کدام خاره سنگ بود
که تاب آبگینه دیدنش نبود ؟
کدام کرم پیله بود
که بال ِ در هوای گل پریدنش نبود ؟
کدام خار و سبزه و گیاه زرد بود
که آفتاب گردان نبود ؟
کدام شبنم و حباب
کدام سایه و سراب
که آفتاب سرمدی نبود ؟
#قیصر_امین_پور
✦ @foroogh_shamloo ✦
اگر نه چشمواره های تنگ بود
کدام خاره سنگ بود
که تاب آبگینه دیدنش نبود ؟
کدام کرم پیله بود
که بال ِ در هوای گل پریدنش نبود ؟
کدام خار و سبزه و گیاه زرد بود
که آفتاب گردان نبود ؟
کدام شبنم و حباب
کدام سایه و سراب
که آفتاب سرمدی نبود ؟
#قیصر_امین_پور
✦ @foroogh_shamloo ✦
در سرزمینِ من،
روزنامه لال به دنیا میآید،
رادیو کر
و تلویزیون کور...
و کسانی که طالبِ سالم زاده شدنِ این همه باشند را
لال میکنند و میکشند،
کر میکنند و میکشند،
کور میکنند و میکشند...
در سرزمینِ من.
آه ! سرزمینِ من !! 🥀
#شیرکو_بیکس
✦ @foroogh_shamloo ✦
روزنامه لال به دنیا میآید،
رادیو کر
و تلویزیون کور...
و کسانی که طالبِ سالم زاده شدنِ این همه باشند را
لال میکنند و میکشند،
کر میکنند و میکشند،
کور میکنند و میکشند...
در سرزمینِ من.
آه ! سرزمینِ من !! 🥀
#شیرکو_بیکس
✦ @foroogh_shamloo ✦
حالا که میخواهی با دیگران بروی
چتر و بارانی یادت نرود.
هوا سرد است
و من نگرانم
آنکه اکنون با توست
مثل من
تو را لای بارانی اش جا ندهد
#نزار_قبانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
چتر و بارانی یادت نرود.
هوا سرد است
و من نگرانم
آنکه اکنون با توست
مثل من
تو را لای بارانی اش جا ندهد
#نزار_قبانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
با خستگی روی تختم می غلتم و خاموش می مانم و به پرواز کبوترها چشم می دوزم. آه کبوترها چقدر خوشبخت هستند! آنها صبح زود ، وقتی در پرهایشان شهوت پرواز موج می زند، از میان شیروانی های سرخ و سقفهای کاهگلی و دیوارهای نیمه خراب ، مثل دود به طرف آسمان پر می کشند و آن بالاها در زیر نور تند آفتاب به گلهای سپیدی شباهت دارند که روی دریاچه پرپر شده باشد و با هر موج نوری به یک سو می روند و آن وقت غروب که شد، با خستگی بر می گردند روی شاخه های درختان و هره ی دیوارها می نشینند و کبوترهای عاشق سرهایشان را به یکدیگر تکیه می دهند و با نوکهای ظریفشان عشق را نوازش می کنند.
خورشید و آسمان شفاف و بادهای رهگذر و پرندگان غریبه هرگز آنها را ملامت نمی کنند و هیچ حرکت مخالفی هیجان عشقشان را در هم نمی ریزد…!
#فروغ_فرخزاد
بخشی از دفتر خاطرات #فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
خورشید و آسمان شفاف و بادهای رهگذر و پرندگان غریبه هرگز آنها را ملامت نمی کنند و هیچ حرکت مخالفی هیجان عشقشان را در هم نمی ریزد…!
#فروغ_فرخزاد
بخشی از دفتر خاطرات #فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
بعد از تو
در سایهی هیچ درختی نخواهم ماند
در ابهام سبز جنگل
و در سرخی گل سرخ
کنار رودی از خطوط لوقا
چیزی در من تمام خواهد شد
و تشویش افتادن چشمی با مخمل یا دریاچهها
با من خواهد ماند
کیست در بالکن که با تلخی میگرید؟
و باران هم بند نمیآید
هر روز این لحظه را دارم
که از پوستام تو دور میشوی
#بیژن_نجدی
✦ @foroogh_shamloo ✦
در سایهی هیچ درختی نخواهم ماند
در ابهام سبز جنگل
و در سرخی گل سرخ
کنار رودی از خطوط لوقا
چیزی در من تمام خواهد شد
و تشویش افتادن چشمی با مخمل یا دریاچهها
با من خواهد ماند
کیست در بالکن که با تلخی میگرید؟
و باران هم بند نمیآید
هر روز این لحظه را دارم
که از پوستام تو دور میشوی
#بیژن_نجدی
✦ @foroogh_shamloo ✦
محبوب من
اگر روزی از تو دربارهی من پرسیدند
زیاد فکر نکن
با غرور به آنها بگو:
دوستم دارد...بسیار دوستم دارد
#نزار_قبانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
اگر روزی از تو دربارهی من پرسیدند
زیاد فکر نکن
با غرور به آنها بگو:
دوستم دارد...بسیار دوستم دارد
#نزار_قبانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
خاطره
یک پیراهن خالیست
که اندازهی هیچکس نمیشود
باید آویزانش کرد در باد
و با رقصش پیر شد...
#جلال_حاجی_زاده
✦ @foroogh_shamloo ✦
یک پیراهن خالیست
که اندازهی هیچکس نمیشود
باید آویزانش کرد در باد
و با رقصش پیر شد...
#جلال_حاجی_زاده
✦ @foroogh_shamloo ✦
گویا من طرز حرف زدن با آدمهای دنیا، با آدمهای زنده را فراموش کرده بودم.
#صادق_هدايت
#بوف_کور
✦ @foroogh_shamloo ✦
#صادق_هدايت
#بوف_کور
✦ @foroogh_shamloo ✦
آه که اگر فقط این دوری اجباری از تو نبود،
اگر فقط تو را در کنار خود داشتم،
میتوانستم بگویم که آرامترین، شادترین
و امیدوارترین روزهای عمرم را میگذرانم.
#احمدشاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
اگر فقط تو را در کنار خود داشتم،
میتوانستم بگویم که آرامترین، شادترین
و امیدوارترین روزهای عمرم را میگذرانم.
#احمدشاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
و اما
نیم شبی
من خواهم رفت؛
از دنیایی که مال من نیست؛
از زمینی که مرا بیهوده
بدان بسته اند...
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
نیم شبی
من خواهم رفت؛
از دنیایی که مال من نیست؛
از زمینی که مرا بیهوده
بدان بسته اند...
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
من از خواب
برگی ریحان آوردهام
ریحان را به لبانم نزدیک میکنم
صبح میشود...
کنارِ عطرِ ریحان
زندگی را میبوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنارِ ابرها از آسمان میچکد
ستایش میکنم
من هنوز هستم...
#احمدرضا_احمدی
✦ @foroogh_shamloo ✦
برگی ریحان آوردهام
ریحان را به لبانم نزدیک میکنم
صبح میشود...
کنارِ عطرِ ریحان
زندگی را میبوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنارِ ابرها از آسمان میچکد
ستایش میکنم
من هنوز هستم...
#احمدرضا_احمدی
✦ @foroogh_shamloo ✦
.
محبوب من
شما، تجلی عشقی
در ثانیه ثانیههای زمان
در لحظه لحظهی عمر
و در سلول به سلول تنِ من
هر وقت هرجا
سخنی از عشق به میان میاید
من ناخودآگاه یاد شما میافتم
عنصر وجودی شما حتما از عشق است
و عشق بنیادی ترین عنصر این دنیای
بینهایت است ...!
#سیدعلی_صالحی
✦ @foroogh_shamloo ✦
محبوب من
شما، تجلی عشقی
در ثانیه ثانیههای زمان
در لحظه لحظهی عمر
و در سلول به سلول تنِ من
هر وقت هرجا
سخنی از عشق به میان میاید
من ناخودآگاه یاد شما میافتم
عنصر وجودی شما حتما از عشق است
و عشق بنیادی ترین عنصر این دنیای
بینهایت است ...!
#سیدعلی_صالحی
✦ @foroogh_shamloo ✦