Telegram Web Link
خاورمیانه را آفرید
از روی چشم های شرقی ات؛
پر آشوب، رنجور، خسته ، زیبا...

#عباس_حسین‌نژاد

@foroogh_shamloo
با درودی به خانه می‌آئی و
با بدرودی
خانه را ترک می‌گوئی.
ای سازنده!
لحظه‌یِ عمرِ من
به جز فاصله‌یِ میانِ این درود و بدرود نیست:

این آن لحظه‌یِ واقعی‌ست
که لحظه‌یِ دیگر را انتظار می‌کشد.
نوسانی در لنگرِ ساعت است
که لنگر را با نوسانی دیگر به کار می‌کشد.

گامی‌ست پیش از گامی دیگر
که جاده را بیدار می‌کند.
تداومی‌ست که زمانِ مرا می سازد
لحظه هائی‌ست که عمرِ مرا سرشار می‌کند.

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
بی تابانه در انتظار توام
غریقی خاموش
در کولاک زمستان
فانوس های دور سوسو می‌زنند
بی آنکه مرا ببينند
آوازهای دور به گوش می‌رسند
بی آنکه مرا بشنوند
من نه غزالی زخم خورده ام
نه ماهی تنگی گم کرده راه
نهنگی طوفان زده ام
که ساحل بر من تنگ است .
آن جا که تو خفته یی
شنزاری داغ
که قلب من است

#شمس_لنگرودی

@foroogh_shamloo
دریاکنار از صدف‌های تهی پوشیده است
جویندگان مروارید به کرانه‌های دیگر رفته‌اند
پوچیِ جست و جو بر ماسه‌ها نقش است ...

#سهراب_سپهری

@foroogh_shamloo
بسیارم رفته است
اندکم ، نفس می کشد هنوز..

#صادق_معظمی

@foroogh_shamloo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میانِ آفتاب‌های همیشه
زیباییِ تو لنگری‌ست ــ
نگاهت شکستِ ستم‌گری‌ست ــ
و چشمانت با من گفتند
که فردا روزِ دیگری‌ست.

#احمد_شاملو
#گفت‌وگو_با_آیدا

@foroogh_shamloo
در نگاهت
همه‌ی مهربانی‌هاست
قاصدی که زندگی را خبر می‌دهد
و در سکوتت همه‌ی صداها
فریادی که
بودن را تجربه می‌کند ...

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
لیک دیگر پیکر سرد مرا
می‌فشارد خاک دامنگیر خاک!
بی تو دور از ضربه‌های قلب تو
قلب من می‌پوسد آنجا زیر خاک

بعدها نام مرا باران و باد
نرم می‌شویند از رخسار سنگ
گور من گمنام می‌ماند به راه
فارغ از افسانه‌های نام و ننگ

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
عشق پیدا شده‌ست
پرنیان وزیدنش
در باد
گونه‌ام را نواخت.
عطر او بود در طراوت صبح.
عشق پیدا شده‌ست،
می‌دانم؛
عشق پیدا شده‌ست بار دگر.
آی دل!
آی خاکستر غریب!
وزش شعله را بنوش،
بنوش...

#اسماعیل_خویی

@foroogh_shamloo
به من چه دادید ، ای واژه های ساده فریب
و ای ریاضت اندامها و خواهش ها ؟
اگر گلی به گیسوی خود میزدم
از این تقلب ،
از این تاج کاغذین
که بر فراز سرم بو گرفته است ،
فریبنده تر نبود ؟...

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
همه چیز
شکلی از فراموشی بود
حتی همین دیدارهای گاه و بیگاه
و دیوانه‌وارمان

#تورگوت_اویار
 
@foroogh_shamloo
من می‌دانم
که اندوه من برابر است
با اندوه سواری که صدای سم اسبش را
با صدای خرد شدن آهسته برگ‌ها
اشتباه می‌کند
با شب بویی
که تاریکی خود را از دست می‌دهد
با نارنجی
که تنها بر میز است

#بیژن_الهی

@foroogh_shamloo
نگذارید زنان زیبا
ترانه‌های غمگین بخوانند
این سه درد وقتی کنار هم می‌ایستند
بیشتر می‌شوند
زن، زیبایی و ترانه .

#شکری_ارباش

@foroogh_shamloo
ما از نفوذ سایه‌های‌ شک در
باغهای بوسه‌هامان رنگ می‌بازیم
ما در تمام میهمانی‌های قصر ِنور
از وحشت آوار می‌لرزیم ...

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
بیشترین عشقِ جهان را به سوی تو می‌آورم
از معبرِ فریاد‌ها و حماسه‌ها.
چرا که هیچ چیز در کنارِ من
از تو عظیم‌تر نبوده است
که قلبت
چون پروانه‌ای
ظریف و کوچک و عاشق است.
 ای معشوقی که سرشار از زنانگی هستی
و به جنسیتِ خویش غَرّه‌ای
به خاطرِ عشقت! ــ
ای صبور! ای پرستار!
ای مؤمن!
پیروزیِ تو میوه‌ی حقیقتِ توست.

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
همه لرزش ِ دست و دلم از آن بود
که عشق پناهی گردد ،
پروازی نه گریزگاهی گردد.
آی عشق ، آی عشق
چهره ی آبی‌ات پیدا نیست.

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
برهنه پای
از تو عبور می کنم و
تنگ می بوسمت
ای سرزمین من...

#پابلو_نرودا

@foroogh_shamloo
بر بسترِ سبزه‌ها خفته‌ایم
با یقینِ سنگ
بر بسترِ سبزه‌ها با عشق پیوند نهاده‌ایم
و با امیدی بی‌شکست
از بسترِ سبزه‌ها
با عشقی به یقینِ سنگ برخاسته‌ایم

اما یأس آنچنان تواناست
که بسترها و سنگ، زمزمه‌یی بیش نیست.

فریادی و دیگر هیچ!

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
اگر از شعرهایم گل را جدا کنید
از چهار فصل یک فصلم میمیرد.
اگر یار را از آن جدا کنید دو فصلم میمیرد.
اگر نان را از آن جدا کنید سه فصلم میمیرد.
اگر آزادی را از آن جدا کنید ،سالم میمیرد -
و من نیز ...

#شیرکو_بیکس
#ترجمه_احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
پرنده روی هوا
و بر فراز چراغ‌های خطر
در ارتفاع بی‌خبری می‌پريد
و لحظه‌های آبی را
ديوانه‌وار تجربه می‌کرد

#فروغ_فرخزاد


@foroogh_shamloo
2024/09/27 19:30:43
Back to Top
HTML Embed Code: