نه
تو را بر نتراشیده ام
از حسرت های خویش :
پارینه تر از سنگ
تُردتر از ساقه ی تازه روی یکی علف
تو را بر نکشیده ام از خشم خویش :
ناتوانیِ خِرد از بر آمدن ،
گُر کشیدن در مجمر بی تابی
تو را بر نَسَخته ام
به وزنه ی اندوه خویش :
پَرّ کاهی در کفّه ی حرمان ،
کوه در سنجشِ بیهودگی
تو را برگزیده ام
رِغمارَغمِ بیداد ...
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو را بر نتراشیده ام
از حسرت های خویش :
پارینه تر از سنگ
تُردتر از ساقه ی تازه روی یکی علف
تو را بر نکشیده ام از خشم خویش :
ناتوانیِ خِرد از بر آمدن ،
گُر کشیدن در مجمر بی تابی
تو را بر نَسَخته ام
به وزنه ی اندوه خویش :
پَرّ کاهی در کفّه ی حرمان ،
کوه در سنجشِ بیهودگی
تو را برگزیده ام
رِغمارَغمِ بیداد ...
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
از رویا تا شعر و
از شعر تا زن و
از زن تا نان و
تا آب و تا گل و تا چشمه
آن چه را هرگز هرگز نتوانست اعدام کند
آینده و آزادی است...
#شیرکو_بیکس
✦ @foroogh_shamloo ✦
از شعر تا زن و
از زن تا نان و
تا آب و تا گل و تا چشمه
آن چه را هرگز هرگز نتوانست اعدام کند
آینده و آزادی است...
#شیرکو_بیکس
✦ @foroogh_shamloo ✦
از قلب بیمارم میخواهم تا آمدن تو بتپد
به دنبال لبخند ناب تو هستم
چنین عمرم را میگذرانم
مرا نه شکوه است
نه گلایه
قلبم اگر یاری کند
برگهای زرد پاییزی را شماره میکنم
که دارند از پاییز جدا میشوند
و به زمستان متصل میشوند
برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز میتوانم به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد
به قلبم فرمان میدهم
میوههای زمستانی را برای تابستان ذخیره کنند
تو در تابستان از راه برسی
سبدهای میوه را که وصیتنامهٔ من است
از زمین بیبرکت و فرسوده برداری
از قلب بیمارم میخواهم تا آمدن تو بتپد
#احمدرضا_احمدی
✦ @foroogh_shamloo ✦
به دنبال لبخند ناب تو هستم
چنین عمرم را میگذرانم
مرا نه شکوه است
نه گلایه
قلبم اگر یاری کند
برگهای زرد پاییزی را شماره میکنم
که دارند از پاییز جدا میشوند
و به زمستان متصل میشوند
برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز میتوانم به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد
به قلبم فرمان میدهم
میوههای زمستانی را برای تابستان ذخیره کنند
تو در تابستان از راه برسی
سبدهای میوه را که وصیتنامهٔ من است
از زمین بیبرکت و فرسوده برداری
از قلب بیمارم میخواهم تا آمدن تو بتپد
#احمدرضا_احمدی
✦ @foroogh_shamloo ✦
وقتی تو نیستی
من فکر میکنم تو
آنقدر مهربانی
که توپهای کوچک بازی
تصویرهای صامت دیوار
و اجتماع شیشههای فنجانها، حتی
از دوری تو رنج میبرند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم؟
#حسین_منزوی
✦ @foroogh_shamloo ✦
من فکر میکنم تو
آنقدر مهربانی
که توپهای کوچک بازی
تصویرهای صامت دیوار
و اجتماع شیشههای فنجانها، حتی
از دوری تو رنج میبرند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم؟
#حسین_منزوی
✦ @foroogh_shamloo ✦
نسیمی آنچنان آرام
که مخمل را هم از خواب
حریرینش نمی انگیخت
و روح صبح آنگه پیش چشم من
برهنه شد به طنازی
و خود را از غبار حسرت و اندوه
در آیینه ی زلال جاودانه ،
شست و شویی کرد.
بزرگ و پک شد
وان توری زربفت را پوشید
و آنگه طرف دامن تا
کران بیکران گسترد
در این صبح بزرگ شسته
و پاک اهورایی .
#مهدی_اخوان_ثالث
✦ @foroogh_shamloo ✦
که مخمل را هم از خواب
حریرینش نمی انگیخت
و روح صبح آنگه پیش چشم من
برهنه شد به طنازی
و خود را از غبار حسرت و اندوه
در آیینه ی زلال جاودانه ،
شست و شویی کرد.
بزرگ و پک شد
وان توری زربفت را پوشید
و آنگه طرف دامن تا
کران بیکران گسترد
در این صبح بزرگ شسته
و پاک اهورایی .
#مهدی_اخوان_ثالث
✦ @foroogh_shamloo ✦
دوست دارمش ...
مثل دانهای که نور را
مثل مزرعی که باد را
مثل زورقی که موج را
یا پرندهای که اوج را
دوست دارمش ...
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
مثل دانهای که نور را
مثل مزرعی که باد را
مثل زورقی که موج را
یا پرندهای که اوج را
دوست دارمش ...
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
ما را نیز لبخندی خواهد بود.
شاید در راه است
شاید لحظهای یادش رفته
شاید
شاید...
#محمود_درویش
✦ @foroogh_shamloo ✦
شاید در راه است
شاید لحظهای یادش رفته
شاید
شاید...
#محمود_درویش
✦ @foroogh_shamloo ✦
زهی شکوه قامت بلند عشق
که استوار ماند در هجوم هر گزند
نگاه کن
هنوز آن بلنددور
آن سپیده آن شکوفه زار انفجار نور
کهربای آرزوست
سپیدهای که جان آدمی هماره در هوای اوست
به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن
سزد اگر هزار بار
بیفتی از نشیب راه و باز
رو نهی بدان فراز ...
#هوشنگ_ابتهاج
✦ @foroogh_shamloo ✦
که استوار ماند در هجوم هر گزند
نگاه کن
هنوز آن بلنددور
آن سپیده آن شکوفه زار انفجار نور
کهربای آرزوست
سپیدهای که جان آدمی هماره در هوای اوست
به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن
سزد اگر هزار بار
بیفتی از نشیب راه و باز
رو نهی بدان فراز ...
#هوشنگ_ابتهاج
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو از این دشت خشکِ تشنه
روزی کوچ خواهی کرد
و اشک من ترا بدرود خواهد گفت.
#فريدون_مشيرى
✦ @foroogh_shamloo ✦
روزی کوچ خواهی کرد
و اشک من ترا بدرود خواهد گفت.
#فريدون_مشيرى
✦ @foroogh_shamloo ✦
در آسمان روشن چشمانش
بینم ستارههای تمنا را
در بوسههای پر شررش جویم
لذات آتشین هوسها را
میخواهمش دریغا، میخواهم
میخواهمش به تیره، به تنهایی
میخوانمش به گریه، به بیتابی
میخوانمش به صبر، شكیبایی
لب تشنه میدود نگهم هردم
در حفرههای شب، شبی بیپایان
او، آن پرنده، شاید میگرید
بر بام یک ستاره سرگردان
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
بینم ستارههای تمنا را
در بوسههای پر شررش جویم
لذات آتشین هوسها را
میخواهمش دریغا، میخواهم
میخواهمش به تیره، به تنهایی
میخوانمش به گریه، به بیتابی
میخوانمش به صبر، شكیبایی
لب تشنه میدود نگهم هردم
در حفرههای شب، شبی بیپایان
او، آن پرنده، شاید میگرید
بر بام یک ستاره سرگردان
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
آه ای قلب محزون من
دیدی که چگونه سودا رنگ شعر گرفت
دیدی که جغرافیای فاصله را
چگونه با نوازش نگاهی می شود طی کرد
و نادیده گرفت
دیدی که دردهای کهنه را
چگونه با ترنمی می شود به یکباره فراموش کرد
دیدی که آزادی لحظه ناب سرسپردن است
دیدی که عشق یک اتفاق نیست
قرار قبلی است
مثل یک تفاهم ازلی
از ازل بوده
و تا ابد ادامه خواهد داشت
#پل_الوار
✦ @foroogh_shamloo ✦
دیدی که چگونه سودا رنگ شعر گرفت
دیدی که جغرافیای فاصله را
چگونه با نوازش نگاهی می شود طی کرد
و نادیده گرفت
دیدی که دردهای کهنه را
چگونه با ترنمی می شود به یکباره فراموش کرد
دیدی که آزادی لحظه ناب سرسپردن است
دیدی که عشق یک اتفاق نیست
قرار قبلی است
مثل یک تفاهم ازلی
از ازل بوده
و تا ابد ادامه خواهد داشت
#پل_الوار
✦ @foroogh_shamloo ✦
شاید محال نیست که بعد از هزار سال،
روزی غبار ما را ، آشفته پوی باد ؛
در دور دست دشتی از دیدهها نهان،
بر برگ ارغوانی،
پیچیده با خزان
یا پای جویباری،
چون اشک ما روان
پهلوی یکدیگر بنشاند !
ما را به یکدیگر برساند...!
#فریدون_مشیری
✦ @foroogh_shamloo ✦
روزی غبار ما را ، آشفته پوی باد ؛
در دور دست دشتی از دیدهها نهان،
بر برگ ارغوانی،
پیچیده با خزان
یا پای جویباری،
چون اشک ما روان
پهلوی یکدیگر بنشاند !
ما را به یکدیگر برساند...!
#فریدون_مشیری
✦ @foroogh_shamloo ✦
زندگی نوبر انجیر سیاه ،
در دهان گسِ تابستان است
زندگی ، بُعد درخت است
به چشم حشره!
زندگی گل به توان ابدیت...
#سهراب_سپهری
✦ @foroogh_shamloo ✦
در دهان گسِ تابستان است
زندگی ، بُعد درخت است
به چشم حشره!
زندگی گل به توان ابدیت...
#سهراب_سپهری
✦ @foroogh_shamloo ✦
تا همهی ما در پاییز،
در گلهای داوودی غرق نشدیم
تند پارو بزن!
درد میآید و میرود
اما
پاییز پشت پنجره
استوار ایستاده است.
تند پارو بزن
تا عمر به پایان نرسیده است ...
#احمدرضا_احمدی
✦ @foroogh_shamloo ✦
در گلهای داوودی غرق نشدیم
تند پارو بزن!
درد میآید و میرود
اما
پاییز پشت پنجره
استوار ایستاده است.
تند پارو بزن
تا عمر به پایان نرسیده است ...
#احمدرضا_احمدی
✦ @foroogh_shamloo ✦
لیلی !
کلید صبح
در پلکهای توست
دست مرا بگیر
از چهار راه خواب گذر کن
بگذار بگذریم زین خیل خفتگان
دست مرا بگیر
تا بسرایم :
در دستهای من
بال کبوتریست !
#نصرت_رحمانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
کلید صبح
در پلکهای توست
دست مرا بگیر
از چهار راه خواب گذر کن
بگذار بگذریم زین خیل خفتگان
دست مرا بگیر
تا بسرایم :
در دستهای من
بال کبوتریست !
#نصرت_رحمانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
و
راز میشوم
و به انگشت تو میپيچم،
وقتی اشاره به ويرانی دارد
انگشت تو كه با نگاه تو برمیخيزد
و در صدای خزنده صورت من را میپيچانَد.
#یدالله_رویایی
✦ @foroogh_shamloo ✦
راز میشوم
و به انگشت تو میپيچم،
وقتی اشاره به ويرانی دارد
انگشت تو كه با نگاه تو برمیخيزد
و در صدای خزنده صورت من را میپيچانَد.
#یدالله_رویایی
✦ @foroogh_shamloo ✦