باد می گذرد، چلچله می چرخد
و نگاه من گم می شود
کنار تو تنهاتر
شدم...!
#سهراب_سپهری
✦ @foroogh_shamloo ✦
و نگاه من گم می شود
کنار تو تنهاتر
شدم...!
#سهراب_سپهری
✦ @foroogh_shamloo ✦
دارد از پشت نیزار این دامنه
صدای کسی میآید
کسی دارد مرا به اسم کوچک خودم میخواند
آشناست این هوای سفر
آشناست این آواز آدمی
آشناست این وزیدن باد
خنکای هوا
عطر برهنهی بید ...
سوسنها، سنجدها، بارانهای بیسبب
و پرندگانِ سحرخیز درهی انار
که خوشههای شبِ رفته را
به نور بوسه میچیدند
و من چقدر بوسه بدهکارم
به این همه رود، راه، آدمی...!
#سيدعلى_صالحى
✦ @foroogh_shamloo ✦
صدای کسی میآید
کسی دارد مرا به اسم کوچک خودم میخواند
آشناست این هوای سفر
آشناست این آواز آدمی
آشناست این وزیدن باد
خنکای هوا
عطر برهنهی بید ...
سوسنها، سنجدها، بارانهای بیسبب
و پرندگانِ سحرخیز درهی انار
که خوشههای شبِ رفته را
به نور بوسه میچیدند
و من چقدر بوسه بدهکارم
به این همه رود، راه، آدمی...!
#سيدعلى_صالحى
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو را چه سود از باغ و درخت
که با ياسها
به داس سخن گفتهاي
آنجا که قدم برنهاده باشي
گياه از رستن تن ميزند
چرا که تو
تقواي خاک و آب را
هرگز باور نداشتي
فغان! که سرگذشت ما
سرود بياعتقاد سربازان تو بود
که از فتح قلعهي روسبيان
بازميآمدند
باش تا نفرين دوزخ از تو چه سازد
که مادران سياهپوش
داغداران زيباترين فرزندان آفتاب و باد
هنوز از سجادهها
سر برنگرفتهاند
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
که با ياسها
به داس سخن گفتهاي
آنجا که قدم برنهاده باشي
گياه از رستن تن ميزند
چرا که تو
تقواي خاک و آب را
هرگز باور نداشتي
فغان! که سرگذشت ما
سرود بياعتقاد سربازان تو بود
که از فتح قلعهي روسبيان
بازميآمدند
باش تا نفرين دوزخ از تو چه سازد
که مادران سياهپوش
داغداران زيباترين فرزندان آفتاب و باد
هنوز از سجادهها
سر برنگرفتهاند
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو همزاد من هستی؛
من سایهای هستم که بر اثر وجود تو بر زمین افتادهام، زیر پاهایت و اگر تو نباشی، من نیستم..
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
من سایهای هستم که بر اثر وجود تو بر زمین افتادهام، زیر پاهایت و اگر تو نباشی، من نیستم..
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
از زلفت که دنیا را مبهوت خودش کرده متشکرم
همان سارق تمام نخلستانها
متشکرم به خاطر تمام دقایقی که چشمانت در این زمانهی خسیس به من بخشید
متشکرم بهخاطر ساعتهای دیوانگی و ماجراجویی و چیدن غیرممکنها
متشکرم به خاطر تمام سالهای عشق: پاییز و زمستاش، ابری و صافش و تمام نوسانات آسمانش
متشکرم به خاطر دوران گریه و شب بیداری طولانی
متشکرم به خاطر غم زیبا
متشکرم به خاطر غم زیبا
#نزار_قبانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
همان سارق تمام نخلستانها
متشکرم به خاطر تمام دقایقی که چشمانت در این زمانهی خسیس به من بخشید
متشکرم بهخاطر ساعتهای دیوانگی و ماجراجویی و چیدن غیرممکنها
متشکرم به خاطر تمام سالهای عشق: پاییز و زمستاش، ابری و صافش و تمام نوسانات آسمانش
متشکرم به خاطر دوران گریه و شب بیداری طولانی
متشکرم به خاطر غم زیبا
متشکرم به خاطر غم زیبا
#نزار_قبانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
چیزی که وحشتناک بود حس میکردم که نه زنده زنده هستم و نه مرده مرده، فقط یک مرده متحرک بودم که نه رابطه با دنیای زندهها داشتم و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده میکردم!
#بوف_کور
#صادق_هدایت
✦ @foroogh_shamloo ✦
#بوف_کور
#صادق_هدایت
✦ @foroogh_shamloo ✦
دل گمراه من چه خواهد کرد
با بهاری که میرسد از راه؟
یا نیازی که رنگ میگیرد
در تن شاخههای خشک و سیاه
دل گمراه من چه خواهد کرد؟
با نسیمی که میتراود از آن
بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
با بهاری که میرسد از راه؟
یا نیازی که رنگ میگیرد
در تن شاخههای خشک و سیاه
دل گمراه من چه خواهد کرد؟
با نسیمی که میتراود از آن
بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
آری، با توام
من در تو نگاه می کنم
در تو نفس می کشم
و زندگی مرا تکرار می کند
بسان بهار که آسمان را
و علف را پاکی آسمان
در رگ من ادامه مییابد
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
من در تو نگاه می کنم
در تو نفس می کشم
و زندگی مرا تکرار می کند
بسان بهار که آسمان را
و علف را پاکی آسمان
در رگ من ادامه مییابد
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
دنیا که به پایان رسید،
رویاها دنیایی دیگر خواهند ساخت!
و خندهی تو
جای آفتاب را خواهد گرفت...
#رسول_یونان
✦ @foroogh_shamloo ✦
رویاها دنیایی دیگر خواهند ساخت!
و خندهی تو
جای آفتاب را خواهد گرفت...
#رسول_یونان
✦ @foroogh_shamloo ✦
گاهی اوقات دلم میخواهد در تاریکی گم بشوم. از خودم میگریزم. از خودم که همیشه مایهی آزار خودم بودهام. از خودم که نمیدانم چه میکنم و چه میخواهم...
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو را من خواب میبينم
و تو چون گياهی كه در تاريكی قلمه میزند
خوابام را كامل میكنی
و صبح
وقتی دوباره طلوع میكنی
فردِ ديگری خواهی بود
اما هنوز
چيزی از شب در تو باقی مانده است،
از آن بود و نبود جایی كه
ما خويش را يافتهايم.
#پابلو_نرودا
✦ @foroogh_shamloo ✦
و تو چون گياهی كه در تاريكی قلمه میزند
خوابام را كامل میكنی
و صبح
وقتی دوباره طلوع میكنی
فردِ ديگری خواهی بود
اما هنوز
چيزی از شب در تو باقی مانده است،
از آن بود و نبود جایی كه
ما خويش را يافتهايم.
#پابلو_نرودا
✦ @foroogh_shamloo ✦
به پرواز شک کرده بودم
به هنگامی که شانههایم
از وبالِ بال خمیده بود،
و در پاکبازیِ معصومانهی گرگ و میش
شبکورِ گرسنهچشمِ حریص بال میزد.
#احمدشاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
به هنگامی که شانههایم
از وبالِ بال خمیده بود،
و در پاکبازیِ معصومانهی گرگ و میش
شبکورِ گرسنهچشمِ حریص بال میزد.
#احمدشاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
برداشتنات در من سنگینی کرد
برداشتنِ من سنگین بود
برداشتن آب میان لبهات
یکبار چنان در نوسان آمد
که نام تو را هیجان آب
همراه عطش آورد و نوشت:
تا فاجعه بر چیزهای معمولی
افتاد ابدیشان کرد
بر من چه فرود آمد
تا برداشتنام را سنگین کرد
برداشتن آب چرا در من سنگین است
شاید هیجان نامِ تو میان آب
معنای عطش ـ شاید ـ این است
و زائر فریاد خودش را نشناخت، دیوانه شد
#یدالله_رویایی
✦ @foroogh_shamloo ✦
برداشتنِ من سنگین بود
برداشتن آب میان لبهات
یکبار چنان در نوسان آمد
که نام تو را هیجان آب
همراه عطش آورد و نوشت:
تا فاجعه بر چیزهای معمولی
افتاد ابدیشان کرد
بر من چه فرود آمد
تا برداشتنام را سنگین کرد
برداشتن آب چرا در من سنگین است
شاید هیجان نامِ تو میان آب
معنای عطش ـ شاید ـ این است
و زائر فریاد خودش را نشناخت، دیوانه شد
#یدالله_رویایی
✦ @foroogh_shamloo ✦
عشق یعنی چی؟ یعنی تپشهای بیدلیل قلب؟ یعنی نگاهی که روی اجزای صورتت میچرخد و بعد دیگر نیست؟ یعنی دیر جنبیدن و حسرتی که میماند؟ شاید هم یعنی درد کشیدن و فشردهشدن دل که آدم هستیاش بیاید پشت چشمهاش.
#عباس_معروفی
#تماما_مخصوص
✦ @foroogh_shamloo ✦
#عباس_معروفی
#تماما_مخصوص
✦ @foroogh_shamloo ✦
شایدپرنده بود که نالید
یا باد در میان درختان
یا من که در برابر بن بست قلب خود
چون موجی از تاسف و شرم و درد
بالا می آمدم و از میان پنجره می دیدم که آن دو دست
آن دو سرزنش تلخ و همچنان دراز به سوی دو دست من در روشنایی سپیده دمی کاذب
تحلیل می روند و یک صدا که در افق سرد
فریاد زد
خداحافظ...!
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
یا باد در میان درختان
یا من که در برابر بن بست قلب خود
چون موجی از تاسف و شرم و درد
بالا می آمدم و از میان پنجره می دیدم که آن دو دست
آن دو سرزنش تلخ و همچنان دراز به سوی دو دست من در روشنایی سپیده دمی کاذب
تحلیل می روند و یک صدا که در افق سرد
فریاد زد
خداحافظ...!
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
..
نگاه کن
چه فروتنانه بر درگاهِ نجابت به خاک میشکند
رخسارهیی که توفاناش
مسخ نیارست کرد.
چه فروتنانه بر آستانهی تو به خاک میافتد
آن که در کمرگاهِ دریا
دست حلقه توانست کرد.
نگاه کن
چه بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
آن که مرگش میلادِ پُرهیاهای هزار شهزاده بود.
نگاه کن !
#احمدشاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
نگاه کن
چه فروتنانه بر درگاهِ نجابت به خاک میشکند
رخسارهیی که توفاناش
مسخ نیارست کرد.
چه فروتنانه بر آستانهی تو به خاک میافتد
آن که در کمرگاهِ دریا
دست حلقه توانست کرد.
نگاه کن
چه بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
آن که مرگش میلادِ پُرهیاهای هزار شهزاده بود.
نگاه کن !
#احمدشاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
ما نوشتیم و گریستیم
ما خندهکنان به رقص برخاستیم
ما نعرهزنان از سرِ جان گذشتیم...
کس را پروای ما نبود.
در دوردست
مردی را به دار آویختند.
کسی به تماشا سر برنداشت.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
ما خندهکنان به رقص برخاستیم
ما نعرهزنان از سرِ جان گذشتیم...
کس را پروای ما نبود.
در دوردست
مردی را به دار آویختند.
کسی به تماشا سر برنداشت.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦