دراز کشیدم
و به شبِ کویر خیره شدم،
به آن پرده ی سیاه
که کشیده بودند رویِ همه چیز تا خدا نبیند چه بلایی
دارد سرمان میآید.
#عباس_معروفی
✦ @foroogh_shamloo ✦
و به شبِ کویر خیره شدم،
به آن پرده ی سیاه
که کشیده بودند رویِ همه چیز تا خدا نبیند چه بلایی
دارد سرمان میآید.
#عباس_معروفی
✦ @foroogh_shamloo ✦
به هوا نیازمندم
به کمی هوای تازه
به کمی درخت و قدری گل و سبزه و تماشا
به پلی که می رساند یخ و شعله را به مقصد
به کمی قدم زدن کنار این دل
و به قایقی که واکرده طناب و رفته رقصان
به کرانه های آبی
به کمی غزال وحشی
به شما نیازمندم
#عمران_صلاحی
✦ @foroogh_shamloo ✦
به کمی هوای تازه
به کمی درخت و قدری گل و سبزه و تماشا
به پلی که می رساند یخ و شعله را به مقصد
به کمی قدم زدن کنار این دل
و به قایقی که واکرده طناب و رفته رقصان
به کرانه های آبی
به کمی غزال وحشی
به شما نیازمندم
#عمران_صلاحی
✦ @foroogh_shamloo ✦
در ظلمت آن اتاقک خاموش
بیچاره و منتظر نمی مانم
هر لحظه نظر به در نمی دوزم
وام آه نهان به لب نمی رانم
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
بیچاره و منتظر نمی مانم
هر لحظه نظر به در نمی دوزم
وام آه نهان به لب نمی رانم
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
روئیدی در قلب من
به سان گلکوچکی
که کنار دیوار میروید
همینقدر ناخواسته عاشقت شدم
#غاده_السمان
✦ @foroogh_shamloo ✦
به سان گلکوچکی
که کنار دیوار میروید
همینقدر ناخواسته عاشقت شدم
#غاده_السمان
✦ @foroogh_shamloo ✦
من نه غزالی زخم خوردهام
نه ماهی تنگی گم کرده راه
نهنگی توفان زادم
که ساحل بر من تنگ است
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
نه ماهی تنگی گم کرده راه
نهنگی توفان زادم
که ساحل بر من تنگ است
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
گرچه ميگفتند و ميگفتم
شب بلند و زندگي در واپسينِ عمر کوتاه است
اما در ضميرِ من يقين فرياد ميزد
همتي کُن در صبوري ، صبح در راه است
صبح در راه است ، باور داشتم اين را
صبح بر اسب سپيدش تند ميتازد
وين شبِ شب ، رنگ ميبازد
صبح ميآيد و من در آينه موي سپيدم را
شانه خواهم کرد
قصّهي بيداد شب را با سپيد صبحدم
افسانه خواهم کرد
شکوه خواهم کرد
کاين چه آئين است
باشکوه و بخت خواهم مُرد و خواهم گفت
زندگي اين است
#نصرت_رحمانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
شب بلند و زندگي در واپسينِ عمر کوتاه است
اما در ضميرِ من يقين فرياد ميزد
همتي کُن در صبوري ، صبح در راه است
صبح در راه است ، باور داشتم اين را
صبح بر اسب سپيدش تند ميتازد
وين شبِ شب ، رنگ ميبازد
صبح ميآيد و من در آينه موي سپيدم را
شانه خواهم کرد
قصّهي بيداد شب را با سپيد صبحدم
افسانه خواهم کرد
شکوه خواهم کرد
کاين چه آئين است
باشکوه و بخت خواهم مُرد و خواهم گفت
زندگي اين است
#نصرت_رحمانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو کجایی؟
در گسترهی ناپاکِ این جهان
تو کجایی؟
-من در پاکترین مُقامِ جهان ایستادهام:
بر سبزهشورِ این رودِ بزرگ که میسُراید
برای تو.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو کجایی؟
در گسترهی ناپاکِ این جهان
تو کجایی؟
-من در پاکترین مُقامِ جهان ایستادهام:
بر سبزهشورِ این رودِ بزرگ که میسُراید
برای تو.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
خدایا کفر میگویم، پریشانم، پریشانم
چه میخواهی تو از جانم؟ نمیدانم، نمیدانم
مرا بی آن که خود خواهم، اسیر زندگی کردی
تو مسئولی خداوندا، به این آغاز و پایانم
من آن بازیچهای هستم که میرقصم به هر سازت
تو میخندی از آن اول به این چشمان گریانم
نه در مسجد، نه میخانه، نه در دیری، نه در کعبه
من آن بیدم که میلرزم دگر بر مرگ پایانم
خدایی، ناخدایی، هرچه هستی، غافلی یا رب
که من آن کشتی بشکستهای در کام طوفانم
تویی قادر، تویی مطلق، نسوزان خشک و تر با هم
#کارو
✦ @foroogh_shamloo ✦
چه میخواهی تو از جانم؟ نمیدانم، نمیدانم
مرا بی آن که خود خواهم، اسیر زندگی کردی
تو مسئولی خداوندا، به این آغاز و پایانم
من آن بازیچهای هستم که میرقصم به هر سازت
تو میخندی از آن اول به این چشمان گریانم
نه در مسجد، نه میخانه، نه در دیری، نه در کعبه
من آن بیدم که میلرزم دگر بر مرگ پایانم
خدایی، ناخدایی، هرچه هستی، غافلی یا رب
که من آن کشتی بشکستهای در کام طوفانم
تویی قادر، تویی مطلق، نسوزان خشک و تر با هم
#کارو
✦ @foroogh_shamloo ✦
همیشه دلم خواسته بدانم
لحظههای تو بی من
چطور میگذرد؟
وقتی نگاهت میافتد به برگ
به شاخه
به پوست درخت
وقتی بوی پرتقال میپیچد
وقتی باران تنها تو را خیس میکند
وقتی با صدایی
برمیگردی پشت سرت
من نیستم...
#عباس_معروفی
✦ @foroogh_shamloo ✦
لحظههای تو بی من
چطور میگذرد؟
وقتی نگاهت میافتد به برگ
به شاخه
به پوست درخت
وقتی بوی پرتقال میپیچد
وقتی باران تنها تو را خیس میکند
وقتی با صدایی
برمیگردی پشت سرت
من نیستم...
#عباس_معروفی
✦ @foroogh_shamloo ✦
میخواهم آب شوم
در گستره افق،
آنجا که دریا به آخر میرسد
و آسمان آغاز میشود.
#مارگوت_بیکل
✦ @foroogh_shamloo ✦
در گستره افق،
آنجا که دریا به آخر میرسد
و آسمان آغاز میشود.
#مارگوت_بیکل
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو بهار همهی فصلهای من بودی
تو بهار همهی دفترچههایی که چیزی درِشان ننوشتم.
بگذار پاسخ دهم همچنان که دوستانه میگریم.
هر چه بلور است به فصل پیش بسپاریم.
بگذار تا با رنگهای تنت دوست بدارمت:
عریان شو زیر آبشارهای خورشید
حتی انگشترت را در صدای آنها پرتاب کن
که میخواهند به ما چیزی را جز این که هست بباورانند.
تو را با رنگ گلهای به، با رنگهای بلوط تو را دوست خواهم داشت.
بنفش تند از آن زنبقهاست.
#بیژن_الهی
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو بهار همهی دفترچههایی که چیزی درِشان ننوشتم.
بگذار پاسخ دهم همچنان که دوستانه میگریم.
هر چه بلور است به فصل پیش بسپاریم.
بگذار تا با رنگهای تنت دوست بدارمت:
عریان شو زیر آبشارهای خورشید
حتی انگشترت را در صدای آنها پرتاب کن
که میخواهند به ما چیزی را جز این که هست بباورانند.
تو را با رنگ گلهای به، با رنگهای بلوط تو را دوست خواهم داشت.
بنفش تند از آن زنبقهاست.
#بیژن_الهی
✦ @foroogh_shamloo ✦
ای اشتیاقِ رفتن، ای لذت!
من را پرندهای کن و با خود ببر!
بر جادههای دور دریا.
در لرزش نسیم، که در آن
هر لحظه را توقف کوتاهیست.
#یدالله_رویایی
✦ @foroogh_shamloo ✦
من را پرندهای کن و با خود ببر!
بر جادههای دور دریا.
در لرزش نسیم، که در آن
هر لحظه را توقف کوتاهیست.
#یدالله_رویایی
✦ @foroogh_shamloo ✦
دل بدست آور شوی
با مهربانیهای خویش
لیکن آنروزی که من دیگر بدنیا نیستم
هیچکس جای مرا دیگر نمیداند کجاست
آنقدر در عشق او غرقم که پیدا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
✦ @foroogh_shamloo ✦
با مهربانیهای خویش
لیکن آنروزی که من دیگر بدنیا نیستم
هیچکس جای مرا دیگر نمیداند کجاست
آنقدر در عشق او غرقم که پیدا نیستم
#معینی_کرمانشاهی
✦ @foroogh_shamloo ✦
باشد که آوازخوانِ آتش
ما را از تاریکی به روشنایی باز آورد
برکت و گرمای رویا را به ما باز آورد
باشد که سرما بمیرد
گرسنگی بمیرد
نفرت و نادانی بمیرد...
این دعای ماه و
دختران دریا و
شاعرانِ آرامِ دورهی همان سه نقطهی ساکت است!
#سیدعلی_صالحی
✦ @foroogh_shamloo ✦
ما را از تاریکی به روشنایی باز آورد
برکت و گرمای رویا را به ما باز آورد
باشد که سرما بمیرد
گرسنگی بمیرد
نفرت و نادانی بمیرد...
این دعای ماه و
دختران دریا و
شاعرانِ آرامِ دورهی همان سه نقطهی ساکت است!
#سیدعلی_صالحی
✦ @foroogh_shamloo ✦
ما عشقمان را
در غبار کوچه میخواندیم
ما با زبان ساده ی گلهای قاصد آشنا بودیم
ما قلبهامان را به باغ مهربانیهای معصومانه میبردیم...
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
در غبار کوچه میخواندیم
ما با زبان ساده ی گلهای قاصد آشنا بودیم
ما قلبهامان را به باغ مهربانیهای معصومانه میبردیم...
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
،
اي روز آفتابي
اي مثل چشم هاي خدا آبي!
اي روز آمدن!
اي مثل روز، آمدنت روشن!
اين روزها كه مي گذرد، هر روز...
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو كه آيا
من نيز در روزگار آمدنت هستم؟
#قیصر_امینپور
✦ @foroogh_shamloo ✦
اي روز آفتابي
اي مثل چشم هاي خدا آبي!
اي روز آمدن!
اي مثل روز، آمدنت روشن!
اين روزها كه مي گذرد، هر روز...
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو كه آيا
من نيز در روزگار آمدنت هستم؟
#قیصر_امینپور
✦ @foroogh_shamloo ✦