از دریچهام نگاه میکنم
جز طنین یک ترانه نیستم
جاودانه نیستم
جز طنین یک ترانه جستجو نمیکنم
در فغان لذتی که پاکتر
از سکوت ساده غمیست.
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
جز طنین یک ترانه نیستم
جاودانه نیستم
جز طنین یک ترانه جستجو نمیکنم
در فغان لذتی که پاکتر
از سکوت ساده غمیست.
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
خدای کوچولو! امید بزرگ!
همه چیز من! شادی و خوشبختی من!
حالا دیگر زندگی من، چیزی جز تو نیست. حالا دیگر، این نفسی که میکشم چیزی جز تو نیست. حالا دیگر شعر من، فکر من، تصور من، چیزی جز تو نیست.
مثل بچهها دوستت میدارم. درست همانطور که بچهها مادرشان را دوست دارند. زیبایی تو -اگر چه مرا به آتش میکشد، میسوزاند و خاکستر میکند- دیگر علت و انگیزهٔ دوستی و عشق من نیست. به هر صورتی که در آیی تو را دوست میدارم. فقط به شرط آنکه "آیدایِ من" باشی. به شرط آنکه "بدانی چرا تو را مثل بچهها دوست میدارم."
دیگر هیچ چیز من چیزی جز تو نیست، دیگر فقط برای خاطر تو زندهام، یعنی -بهتر بگویم- فقط به این دلخوشیِ بزرگ زنده هستم که دستهای تو دستهای مرا نوازش میکنند و لبهای تو مرا میبوسند.
#احمد_شاملو
📕 مثل خون در رگهای من
✦ @foroogh_shamloo ✦
همه چیز من! شادی و خوشبختی من!
حالا دیگر زندگی من، چیزی جز تو نیست. حالا دیگر، این نفسی که میکشم چیزی جز تو نیست. حالا دیگر شعر من، فکر من، تصور من، چیزی جز تو نیست.
مثل بچهها دوستت میدارم. درست همانطور که بچهها مادرشان را دوست دارند. زیبایی تو -اگر چه مرا به آتش میکشد، میسوزاند و خاکستر میکند- دیگر علت و انگیزهٔ دوستی و عشق من نیست. به هر صورتی که در آیی تو را دوست میدارم. فقط به شرط آنکه "آیدایِ من" باشی. به شرط آنکه "بدانی چرا تو را مثل بچهها دوست میدارم."
دیگر هیچ چیز من چیزی جز تو نیست، دیگر فقط برای خاطر تو زندهام، یعنی -بهتر بگویم- فقط به این دلخوشیِ بزرگ زنده هستم که دستهای تو دستهای مرا نوازش میکنند و لبهای تو مرا میبوسند.
#احمد_شاملو
📕 مثل خون در رگهای من
✦ @foroogh_shamloo ✦
عشق یک چیز عتیقه است که با عتیقه فروشی فرق دارد. عشق یک جواهر یا عتیقه گران قیمت است که آدم زندگیش را با آن معنا میکند اما عتیقه فروشی پر از وسایل گران است که حالا از زندگی خالی شده
آینهها آینهها آینهها. عشق یعنی این که آدم خود را در نگاه کسی ببیند. یعنی بی تابی و انتظار، عشق یعنی دیدن و دیده شدن. عشق یعنی دستهای تو ...
#عباس_معروفی
✦ @foroogh_shamloo ✦
آینهها آینهها آینهها. عشق یعنی این که آدم خود را در نگاه کسی ببیند. یعنی بی تابی و انتظار، عشق یعنی دیدن و دیده شدن. عشق یعنی دستهای تو ...
#عباس_معروفی
✦ @foroogh_shamloo ✦
من آنچه با تو گفتم برای ابرها بود
آنچه با تو گفتم برای درخت و دریا بود
برای هر موج، برای پرندگان در میان برگها
برای سنگریزههای هیاهو
برای دستهای آشنا
برای چشمی که چهره میشود
و خواب، آسمانی به آن میدهد همرنگش
برای هر شبی که بیاشامی
برای شبکهی راهها
برای پنجرهی گشوده، برای پیشانی گشاده
من آنچه به با تو گفتم، برای اندیشههایت بود...
هر نوازشی، هر اعتمادی
زنده میماند.
#پل_الوار
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
آنچه با تو گفتم برای درخت و دریا بود
برای هر موج، برای پرندگان در میان برگها
برای سنگریزههای هیاهو
برای دستهای آشنا
برای چشمی که چهره میشود
و خواب، آسمانی به آن میدهد همرنگش
برای هر شبی که بیاشامی
برای شبکهی راهها
برای پنجرهی گشوده، برای پیشانی گشاده
من آنچه به با تو گفتم، برای اندیشههایت بود...
هر نوازشی، هر اعتمادی
زنده میماند.
#پل_الوار
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
تو
واژه ای، تو کلامی
تو بوسه ای، تو سلامی
چگونه میتوانم که غایبت بدانم...
#محمدعلی_سپانلو
✦ @foroogh_shamloo ✦
واژه ای، تو کلامی
تو بوسه ای، تو سلامی
چگونه میتوانم که غایبت بدانم...
#محمدعلی_سپانلو
✦ @foroogh_shamloo ✦
دریغا روزهایی که بیدلبستگی بگذرند.
دریغا بیگانگی.
اما آدمیزاد را مگر تاب و توان آن هست که از هر کس و هر چیز ببرد؟
دمی شاید؛ یا روزی و ماهی شاید به اراده چنین کند.
اما سرشت او چنین نیست.
پیوند مییابد و میپیوندد. جذب میشود.
شوق یگانگی. خود را به دیگری بست میزند.
خود را به دیگری میسپرد.
خود از آن او، او از آن خود. میخواهد، پس خواها دارد.
خواها دارد، پس میخواهد. هست، پس چنین است.
مگر نباشد تا نپیوندد.مگر بمیرد...
#محمود_دولتآبادی
#کلیدر
✦ @foroogh_shamloo ✦
دریغا بیگانگی.
اما آدمیزاد را مگر تاب و توان آن هست که از هر کس و هر چیز ببرد؟
دمی شاید؛ یا روزی و ماهی شاید به اراده چنین کند.
اما سرشت او چنین نیست.
پیوند مییابد و میپیوندد. جذب میشود.
شوق یگانگی. خود را به دیگری بست میزند.
خود را به دیگری میسپرد.
خود از آن او، او از آن خود. میخواهد، پس خواها دارد.
خواها دارد، پس میخواهد. هست، پس چنین است.
مگر نباشد تا نپیوندد.مگر بمیرد...
#محمود_دولتآبادی
#کلیدر
✦ @foroogh_shamloo ✦
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلم به بوی تو آغشته است
سپیده دمان
کلمات ، سرگردان برمی خیزند و
خواب آلوده دهان مرا می جویند
تا از تو سخن بگویم
کجای جهان رفته ای !
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
سپیده دمان
کلمات ، سرگردان برمی خیزند و
خواب آلوده دهان مرا می جویند
تا از تو سخن بگویم
کجای جهان رفته ای !
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
خستین که در جهان دیدم
از شادی غریو کشیدم:
« منام، آه
آن معجزتِ نهائی
بر سیارهیِ کوچکِ آب و گیاه!»
آنگاه که در جهان زیستم
از شگفتی بر خود تپیدم:
میراثخوارِ آن سفاهتِ ناباور بودن
که به چشم و به گوش میدیدم و میشنیدم!
چندان که در پیرامنِ خویشتن دیدم
به ناباوری گریه در گلو شکسته بودم:
بنگر چه درشتناک تیغ بر سرِ من آخته
آنکه باورِ بیدریغ در او بسته بودم.
اکنون که سراچهیِ اعجاز پسِ پُشت میگذارم
به جز آهِ حسرتی با من نیست:
تَبَری غرقهیِ خون
بر سکویِ باورِ بییقین و
باریکهیِ خونی که از بلندایِ یقین جاریست.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
از شادی غریو کشیدم:
« منام، آه
آن معجزتِ نهائی
بر سیارهیِ کوچکِ آب و گیاه!»
آنگاه که در جهان زیستم
از شگفتی بر خود تپیدم:
میراثخوارِ آن سفاهتِ ناباور بودن
که به چشم و به گوش میدیدم و میشنیدم!
چندان که در پیرامنِ خویشتن دیدم
به ناباوری گریه در گلو شکسته بودم:
بنگر چه درشتناک تیغ بر سرِ من آخته
آنکه باورِ بیدریغ در او بسته بودم.
اکنون که سراچهیِ اعجاز پسِ پُشت میگذارم
به جز آهِ حسرتی با من نیست:
تَبَری غرقهیِ خون
بر سکویِ باورِ بییقین و
باریکهیِ خونی که از بلندایِ یقین جاریست.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
برو ، برو ...
به سوی او ، مرا چه غم
تو آفتابی ، او زمین ، من آسمان
بر او بتاب ز آنکه من نشسته ام
به ناز روی شانهٔ ستارگان
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
به سوی او ، مرا چه غم
تو آفتابی ، او زمین ، من آسمان
بر او بتاب ز آنکه من نشسته ام
به ناز روی شانهٔ ستارگان
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
بازنگرد..
که عشقِ من، نیمکتی
در تفرجگاهی عمومی نیست
که هر بار بخواهی آن را ترک کنی
و هر زمان که بخواهی به آن بازگردی..
عذر خواهی نکن،
گلولهیِ شلیک شده باز نمیگردد...
#غادة_السمان
✦ @foroogh_shamloo ✦
که عشقِ من، نیمکتی
در تفرجگاهی عمومی نیست
که هر بار بخواهی آن را ترک کنی
و هر زمان که بخواهی به آن بازگردی..
عذر خواهی نکن،
گلولهیِ شلیک شده باز نمیگردد...
#غادة_السمان
✦ @foroogh_shamloo ✦
آنگاه که درباره ی تو می نویسم
با پریشانی دل نگران دواتم هستم
و باران گرمی که درونش فرو می بارد …
و می بینم که مرکب به دریا بدل می شود
و انگشتانم، به رنگین کمان
و غم هایم، به گنجشکان
و قلم، به شاخه ی زیتون
و کاغذم، به فضا
و جسم، به ابر!
خویشتن را در غیابت از حضورت آزاد می کنم
و بیهوده با تبرم بر سایه های تو بر دیوار عمرم حمله می کنم .
زیرا غیاب تو ، خود حضور است
چه بسا که برای اعتیاد من به تو
درمانی نباشد به جز جرعه های بزرگی از دیدار تو
در شریان من!
#غادة_السمان
✦ @foroogh_shamloo ✦
با پریشانی دل نگران دواتم هستم
و باران گرمی که درونش فرو می بارد …
و می بینم که مرکب به دریا بدل می شود
و انگشتانم، به رنگین کمان
و غم هایم، به گنجشکان
و قلم، به شاخه ی زیتون
و کاغذم، به فضا
و جسم، به ابر!
خویشتن را در غیابت از حضورت آزاد می کنم
و بیهوده با تبرم بر سایه های تو بر دیوار عمرم حمله می کنم .
زیرا غیاب تو ، خود حضور است
چه بسا که برای اعتیاد من به تو
درمانی نباشد به جز جرعه های بزرگی از دیدار تو
در شریان من!
#غادة_السمان
✦ @foroogh_shamloo ✦
طرف ِ ما شب نیست
صدا با سکوت آشتی نمی کند
کلمات انتظار می کشند
من با تو تنها نیستم ، هیچکس با هیچکس تنها نیست
شب از ستاره ها تنهاتر است ...
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
صدا با سکوت آشتی نمی کند
کلمات انتظار می کشند
من با تو تنها نیستم ، هیچکس با هیچکس تنها نیست
شب از ستاره ها تنهاتر است ...
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
به زادگاهم که بازگشتم
خانهی پدریام
گم بود
و صدای مادرم.
به زادگاهم که باز میگردم،
کسی سلامم نمیگوید،
افسوس!
#عباس_کیارستمی
"تصویر،پیکر مرحوم عباس کیارستمی"
✦ @foroogh_shamloo ✦
خانهی پدریام
گم بود
و صدای مادرم.
به زادگاهم که باز میگردم،
کسی سلامم نمیگوید،
افسوس!
#عباس_کیارستمی
"تصویر،پیکر مرحوم عباس کیارستمی"
✦ @foroogh_shamloo ✦
اگر میخواهی نگهم داری دوست من
از دستم میدهی
اگر میخواهی همراهيم كنی دوست من
تا انسان آزادی باشم
ميان ما
همبستگی آنگونه ميبارد
كه زندگی ما هر دو تن را
غرق در شكوفه میكند...
#مارگوت_بیکل
ترجمەی #احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
از دستم میدهی
اگر میخواهی همراهيم كنی دوست من
تا انسان آزادی باشم
ميان ما
همبستگی آنگونه ميبارد
كه زندگی ما هر دو تن را
غرق در شكوفه میكند...
#مارگوت_بیکل
ترجمەی #احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
می دانید چرﺍ ﯾﮏ فرد ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ تا ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺷﮏ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﺪ؟
ﭼﻮﻥ او ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩش ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،
"ﭼگونه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻟﻬﺎﯼ ﮐﻒ ﭘﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ "
این ﯾﮏ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮐﺜﺮ انسانهاﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ترس از تغییر!
#برﺗﺮﺍﻧﺪ_ﺭﺍﺳﻞ
✦ @foroogh_shamloo ✦
ﭼﻮﻥ او ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩش ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،
"ﭼگونه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻟﻬﺎﯼ ﮐﻒ ﭘﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ "
این ﯾﮏ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮐﺜﺮ انسانهاﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ترس از تغییر!
#برﺗﺮﺍﻧﺪ_ﺭﺍﺳﻞ
✦ @foroogh_shamloo ✦
آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
همچون گلوگاه پرندهیی،
هیچکجا دیواری فروریخته بر جای نمیماند.
سالیان بسیار نمیبایست
دریافتن را
که هر ویرانه نشانی از غیابِ انسانیست
که حضورِ انسان
آبادانیست.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
کوچک
همچون گلوگاه پرندهیی،
هیچکجا دیواری فروریخته بر جای نمیماند.
سالیان بسیار نمیبایست
دریافتن را
که هر ویرانه نشانی از غیابِ انسانیست
که حضورِ انسان
آبادانیست.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦