🌟
موسی از راه خود رفت كه "ولَم جاء موسی لِمِيقَاتِنَـا" (أعـراف) لاجرم دست رد بر سينه او زدند و گفتند "لَن تَرَانِي" اما خواجـه را [حضرت مصطفی] عليـه السلام، چـون از راه حضرت بردند كـه "سـبحانَ الَّـذِي أَسـرَى بِعبـدِهِ لَيلًـا" (إسـراء) و از قـاب قوسـين در گذرانيدند و به مقام اَو اَدنی رسانيدند، هر چـه لبـاس هـستی محمـّدی بـود از سـرّ وجـود او بركشيدند كه "ما كَانَ محمّدأَ با أَحدٍ من رجالِكُم" (أحزاب) و خلعـت صـفت رحمـت در پوشانيدند و آن صورت رحمت را به خلق فرستادند.
چون میرفت، محمد (ص) بـود و چون میآمد، رحمت.
#شیخ_نجم_الدین_رازی
#مرصاد_العباد
@FEshragh
موسی از راه خود رفت كه "ولَم جاء موسی لِمِيقَاتِنَـا" (أعـراف) لاجرم دست رد بر سينه او زدند و گفتند "لَن تَرَانِي" اما خواجـه را [حضرت مصطفی] عليـه السلام، چـون از راه حضرت بردند كـه "سـبحانَ الَّـذِي أَسـرَى بِعبـدِهِ لَيلًـا" (إسـراء) و از قـاب قوسـين در گذرانيدند و به مقام اَو اَدنی رسانيدند، هر چـه لبـاس هـستی محمـّدی بـود از سـرّ وجـود او بركشيدند كه "ما كَانَ محمّدأَ با أَحدٍ من رجالِكُم" (أحزاب) و خلعـت صـفت رحمـت در پوشانيدند و آن صورت رحمت را به خلق فرستادند.
چون میرفت، محمد (ص) بـود و چون میآمد، رحمت.
#شیخ_نجم_الدین_رازی
#مرصاد_العباد
@FEshragh
🌟
و پیش از این، بسی به خاطرم میگذشت که تفسیر «مقام محمود» چیست؟ تا آنکه شبی در برابر درگاه، دریایی به شکوهِ بیکرانه دیدم. و جمله پیامبران، جامهکنده در دریا بودند و نیز جملگی فرشتگان و اولیا. و پردهای ستبرِ افکنده بر دریا دیدم و آدم را دیدم که دریا تا سینهاش بود و هرآنکه به خدای تعالی نزدیکتر بود، بدان پرده نزدیکتر میبود و آدم و فرستادگان اولوالعزم در برِ آن پرده بودند. من به نزدیکی آن پرده شدم و خواستم بدانم که در پسِ پرده چیست؟ به سوی انتهای پرده دویدم و چون رسیدم، در پسِ آن، نوری بس به شکوه دیدم و شخصی را دیدم که از فرق تا پا همچون ماه بود و رخساری چون رخسار ماه داشت و از آسمانها یکسره بزرگتر بود و جملگی درگاه را گرفته آنسان که جای سر سوزنی نمانده مگر آنکه از او پر شده بود. و بر رخسارش نوری بود که از حضرت، بیگسستگی بدو میپیوست. من خواستم که به پس پرده درشوم و نتوانستم. با خویش گفتم این چه مقام است و این کیست؟ که در سرّم ندا دادند که همانا این «مقام محمود» است و این «محمّد (ص)» و آنچه بر روی او میبینی، نور تجلّی است و اگر توان در شدن داشتی، خدای پاک و برین را بی هیچ پرده میدیدی. و مرا گفتند که این مقام از بهر محمّد را ویژه گشته و هیچ کس را بدان راهی نیست.
#کشف_الاسرار
#شیخ_روزبهان_بقلی_شیرازی
@FEshragh
و پیش از این، بسی به خاطرم میگذشت که تفسیر «مقام محمود» چیست؟ تا آنکه شبی در برابر درگاه، دریایی به شکوهِ بیکرانه دیدم. و جمله پیامبران، جامهکنده در دریا بودند و نیز جملگی فرشتگان و اولیا. و پردهای ستبرِ افکنده بر دریا دیدم و آدم را دیدم که دریا تا سینهاش بود و هرآنکه به خدای تعالی نزدیکتر بود، بدان پرده نزدیکتر میبود و آدم و فرستادگان اولوالعزم در برِ آن پرده بودند. من به نزدیکی آن پرده شدم و خواستم بدانم که در پسِ پرده چیست؟ به سوی انتهای پرده دویدم و چون رسیدم، در پسِ آن، نوری بس به شکوه دیدم و شخصی را دیدم که از فرق تا پا همچون ماه بود و رخساری چون رخسار ماه داشت و از آسمانها یکسره بزرگتر بود و جملگی درگاه را گرفته آنسان که جای سر سوزنی نمانده مگر آنکه از او پر شده بود. و بر رخسارش نوری بود که از حضرت، بیگسستگی بدو میپیوست. من خواستم که به پس پرده درشوم و نتوانستم. با خویش گفتم این چه مقام است و این کیست؟ که در سرّم ندا دادند که همانا این «مقام محمود» است و این «محمّد (ص)» و آنچه بر روی او میبینی، نور تجلّی است و اگر توان در شدن داشتی، خدای پاک و برین را بی هیچ پرده میدیدی. و مرا گفتند که این مقام از بهر محمّد را ویژه گشته و هیچ کس را بدان راهی نیست.
#کشف_الاسرار
#شیخ_روزبهان_بقلی_شیرازی
@FEshragh
🌟
ای رؤیاهای من
ای رؤیاهای شیرینِ من،
خداحافظ
ای خوشبختی شبهای دراز کجایی؟
مگر نمیبینی که خوابِ آرامشبخش
از دیدگانِ من گریخته و مرا
در تاریکی عمیقِ شب
خاموش و تنها گذاشته است؟
بیدارم و نومیدم
به رؤیاهای خود مینگرم
که بال و پر گشودهاند
و از من میگریزند
اما روحِ من با غم و حسرت
این رؤیاهای عشق را دنبال میکند
ای عشق
ای عشق
پیامِ مرا بشنو
این رؤیاهای دلپذیر را به نزدِ من باز فرست
کاری کن که شامگاهان
مستِ بادهی خیال
در خواب روم و هرگز بیدار نشوم...
#الکساندر_پوشکین
@FEshragh
ای رؤیاهای من
ای رؤیاهای شیرینِ من،
خداحافظ
ای خوشبختی شبهای دراز کجایی؟
مگر نمیبینی که خوابِ آرامشبخش
از دیدگانِ من گریخته و مرا
در تاریکی عمیقِ شب
خاموش و تنها گذاشته است؟
بیدارم و نومیدم
به رؤیاهای خود مینگرم
که بال و پر گشودهاند
و از من میگریزند
اما روحِ من با غم و حسرت
این رؤیاهای عشق را دنبال میکند
ای عشق
ای عشق
پیامِ مرا بشنو
این رؤیاهای دلپذیر را به نزدِ من باز فرست
کاری کن که شامگاهان
مستِ بادهی خیال
در خواب روم و هرگز بیدار نشوم...
#الکساندر_پوشکین
@FEshragh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی از سریال ولایت عشق
امام رضا ع در مورد :
بندگان و رهروان نفس...
امام رضا فرمود:
خدای عزوجل می فرماید:
کسی که به قضای من
راضی نگردد
و به تقدیر من ایمان نیاورد
باید به خدای دیگری جز من روی آورد....
@FEshragh
امام رضا ع در مورد :
بندگان و رهروان نفس...
امام رضا فرمود:
خدای عزوجل می فرماید:
کسی که به قضای من
راضی نگردد
و به تقدیر من ایمان نیاورد
باید به خدای دیگری جز من روی آورد....
@FEshragh
🌟
محبوبم! راز سازها را فهمیدهام.
سازها حرف شما را میزنند.
همهٔ ترانهگویان شما را میسرایند.
محبوب من!
دوست داشتن شما بر من مبارک است،
که من با همهٔ سازها و ترانهها
شما را دوست دارم
و برای این به آب و آتش زدهام.
همه شما را میخواهند.
امتیاز من بر بقیه در این است که
من رسواترین ایشان هستم
و عار ندارم از این رسواتر باشم.
#محمد_صالح_علاء
@FEshragh
محبوبم! راز سازها را فهمیدهام.
سازها حرف شما را میزنند.
همهٔ ترانهگویان شما را میسرایند.
محبوب من!
دوست داشتن شما بر من مبارک است،
که من با همهٔ سازها و ترانهها
شما را دوست دارم
و برای این به آب و آتش زدهام.
همه شما را میخواهند.
امتیاز من بر بقیه در این است که
من رسواترین ایشان هستم
و عار ندارم از این رسواتر باشم.
#محمد_صالح_علاء
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درویش را دیروز و فردا چه بود ؟
درویش در وقت است،
او ابن الوقت است،
تو از پدر زادی و درویش از وقت.
تو در خانه نشستی و درویش در وقت.
تو در مرکب سواری و وی در وقت.
درویش و سالک را دیروز و فردا نبود،
او به وقت قایم است
و بر وقت موقوف...
و گفت : وقت، آن است که
جز حق در او نگنجد...
#خواجه_عبدالله_انصاري
@FEshragh
درویش در وقت است،
او ابن الوقت است،
تو از پدر زادی و درویش از وقت.
تو در خانه نشستی و درویش در وقت.
تو در مرکب سواری و وی در وقت.
درویش و سالک را دیروز و فردا نبود،
او به وقت قایم است
و بر وقت موقوف...
و گفت : وقت، آن است که
جز حق در او نگنجد...
#خواجه_عبدالله_انصاري
@FEshragh
🌟چهار گام تا خاموشی و آرامش ذهن
♡گام اول براي خاموش كردن ذهن:
دست از قضاوت خود وديگران بردارید ؛ ،سروصداهاي ذهن كم ميشود.
♡گام دوم براي خاموش كردن ذهن:
زاويه ديد و نگرش خود را تغيير بدهید ؛
مديريت كردن زياد، و برنامه ريزي افراطي نداشته باشید.
بگذار هرچه از عالم هستي براي تو مقرر ميشود، بيخبر به جسم وجانت انتقال يابد.
♡گام سوم براي خاموش كردن ذهن:
دست از شرح حال دادن نسبت به كارها و وقايع گذشته تا بحال و يا تصميمات آينده برداريد.
♡گام چهارم براي خاموش كردن ذهن:
بيخبر باش،
سوال كردن را كنار بگذار.
@FEshragh
♡گام اول براي خاموش كردن ذهن:
دست از قضاوت خود وديگران بردارید ؛ ،سروصداهاي ذهن كم ميشود.
♡گام دوم براي خاموش كردن ذهن:
زاويه ديد و نگرش خود را تغيير بدهید ؛
مديريت كردن زياد، و برنامه ريزي افراطي نداشته باشید.
بگذار هرچه از عالم هستي براي تو مقرر ميشود، بيخبر به جسم وجانت انتقال يابد.
♡گام سوم براي خاموش كردن ذهن:
دست از شرح حال دادن نسبت به كارها و وقايع گذشته تا بحال و يا تصميمات آينده برداريد.
♡گام چهارم براي خاموش كردن ذهن:
بيخبر باش،
سوال كردن را كنار بگذار.
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدر مجموعهٔ گل، مرغِ سَحَر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند، معانی دانست
عرضه کردم دو جهان بر دلِ کاراُفتاده
به جز از عشقِ تو باقی همه فانی دانست
#حضرت_حافظ
@FEshragh 🕊
که نه هر کو ورقی خواند، معانی دانست
عرضه کردم دو جهان بر دلِ کاراُفتاده
به جز از عشقِ تو باقی همه فانی دانست
#حضرت_حافظ
@FEshragh 🕊
ای عزیز!
حقیقتِ آتشِ عشق جز در باطنِ طاهر ظاهر نشود
و تا محبت غیرِ حق از درون بیرون نشود،
سلطان عشق سرا پردهی جلالت در ساحت دل نزند.
#میر_سید_علی_همدانی
@FEshragh
حقیقتِ آتشِ عشق جز در باطنِ طاهر ظاهر نشود
و تا محبت غیرِ حق از درون بیرون نشود،
سلطان عشق سرا پردهی جلالت در ساحت دل نزند.
#میر_سید_علی_همدانی
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیم ساعت پیش
خدا را دیدم
که قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان
در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد،
آواز که خواند تازه فهمیدم پدرم را با او اشتباهی گرفته ام
#حسین_پناهی
@FEshragh
خدا را دیدم
که قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان
در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد،
آواز که خواند تازه فهمیدم پدرم را با او اشتباهی گرفته ام
#حسین_پناهی
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
« استغفار نا یحتاج الی استغفار » ؛
استغفار ما نیازمند استغفار است .
#زنان_صوفی
#بانو_رابعه_عدويه
@FEshragh 🕊
استغفار ما نیازمند استغفار است .
#زنان_صوفی
#بانو_رابعه_عدويه
@FEshragh 🕊
🌟
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻭ ﺧﻮﻳﺶ
ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﮐﻪ ﭼﺮﺍﻍ ﻫﺎ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﻇﻠﻤﺎﺕ ﻣﺎﻥ
ﺑﺒﻴﻨﺪ
ﮔﻮﺷﯽ
ﮐﻪ ﺻﺪﺍﻫﺎ ﻭ ﺷﻨﺎﺳﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺑﻴﻬﻮﺷﯽ ﻣﺎﻥ ﺑﺸﻨﻮﺩ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻭ ﺧﻮﻳﺶ، ﺭﻭﺣﯽ
ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﭙﺬﻳﺮﺩ
ﻭﺯﺑﺎﻧﯽ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺧﻮﺩ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﺧﻮﻳﺶ
ﺑﻴﺮﻭﻥ ﮐﺸﺪ
ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻨﺪﻣﺎﻥ ﮐﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ
#مارگوت_بیگل
ترجمه :#شاملو
@FEshragh
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻭ ﺧﻮﻳﺶ
ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﮐﻪ ﭼﺮﺍﻍ ﻫﺎ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﻇﻠﻤﺎﺕ ﻣﺎﻥ
ﺑﺒﻴﻨﺪ
ﮔﻮﺷﯽ
ﮐﻪ ﺻﺪﺍﻫﺎ ﻭ ﺷﻨﺎﺳﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺑﻴﻬﻮﺷﯽ ﻣﺎﻥ ﺑﺸﻨﻮﺩ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻭ ﺧﻮﻳﺶ، ﺭﻭﺣﯽ
ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﭙﺬﻳﺮﺩ
ﻭﺯﺑﺎﻧﯽ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺧﻮﺩ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﺧﻮﻳﺶ
ﺑﻴﺮﻭﻥ ﮐﺸﺪ
ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻨﺪﻣﺎﻥ ﮐﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ
#مارگوت_بیگل
ترجمه :#شاملو
@FEshragh
🌟
آری، بیداد عشق چنین است.
بارِ اندوهِ خودم در دل انباشته است
و تو با اندوهِ خویش بر آن میافزایی.
این عشق که ابراز کردی
بر بارِ اندوهم میافزاید.
عشق دردیست که از آه دل برمیخیزد؛
وقتی تطهير شد
چون آتشی در چشمان عُشّاق ميدرخشد
و هنگامی كه آزرده گشت،
دريايی است كه
از اشك دلدادگان لبريز میشود.
جز این چه میتواند بود؟
جنونی بس محتاط،
جراحتی دلگزا و حلاوتی پاسدارنده.
#ویلیام_شکسپیر
نمایشنامهٔ رومئو و ژولیت
@FEshragh
آری، بیداد عشق چنین است.
بارِ اندوهِ خودم در دل انباشته است
و تو با اندوهِ خویش بر آن میافزایی.
این عشق که ابراز کردی
بر بارِ اندوهم میافزاید.
عشق دردیست که از آه دل برمیخیزد؛
وقتی تطهير شد
چون آتشی در چشمان عُشّاق ميدرخشد
و هنگامی كه آزرده گشت،
دريايی است كه
از اشك دلدادگان لبريز میشود.
جز این چه میتواند بود؟
جنونی بس محتاط،
جراحتی دلگزا و حلاوتی پاسدارنده.
#ویلیام_شکسپیر
نمایشنامهٔ رومئو و ژولیت
@FEshragh