🌟
(حق) میفرماید: «يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ ؛ ای انسان چه چیز تو را به پروردگارت غرّه کرده است؟» (انفطار: ۶)
(انسان) گوید:کرم و بخششِ تو
#فتوحات_مکیه
#ابن_عربی
@FEshragh
(حق) میفرماید: «
(انسان) گوید:
#فتوحات_مکیه
#ابن_عربی
@FEshragh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ؛
پس امروز تو را با بدن بیجانت نجات میدهیم تا براى آيندگانت نشانهاى باشى؛ يقيناً بسيارى از مردم از نشانههاى ما بیخبرند.
#قرآن_کریم
@FEshragh
پس امروز تو را با بدن بیجانت نجات میدهیم تا براى آيندگانت نشانهاى باشى؛ يقيناً بسيارى از مردم از نشانههاى ما بیخبرند.
#قرآن_کریم
@FEshragh
Forwarded from Eshragh (🕊مرتضی مولوی🕊)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌟
کر شدم تا چند شور حق و باطل بشنوم
بشکنید این سازها، تا چیزی از #دل بشنوم
غافل از معنی نیام لیک از عبارت چاره نیست
هرچه لیلی گویدم، باید ز محمل بشنوم
#بیدل_دهلوی
@FEshragh 🕊
کر شدم تا چند شور حق و باطل بشنوم
بشکنید این سازها، تا چیزی از #دل بشنوم
غافل از معنی نیام لیک از عبارت چاره نیست
هرچه لیلی گویدم، باید ز محمل بشنوم
#بیدل_دهلوی
@FEshragh 🕊
🌟
ای درویش، در ابتدای این مقام از سالکان هرآینه این آواز برآید که
" لَیسَ فی جُبَتی سوی الله و لیس فی الدارین غیر الله"
و در وسط این مقام هرآینه این آواز برآید که
"اَنا الحَق و سبحانی ما اَعظمَ شأنی"
و در انتهای این مقام چنان خاموشی و سکوت بر سالک غالب شود که با هیچکس در هیچ وقت سخن نگوید مگر که ضرورت باشد؛ و چنان عجز و نادانی بر سالک غالب شود که به یقین بداند که ذات و صفات خدای را هیچکس و چنانکه ذات و صفات خدایست ندانست ونخواهد دانست.
#عزیزالدین_نسفی
@FEshragh
ای درویش، در ابتدای این مقام از سالکان هرآینه این آواز برآید که
" لَیسَ فی جُبَتی سوی الله و لیس فی الدارین غیر الله"
و در وسط این مقام هرآینه این آواز برآید که
"اَنا الحَق و سبحانی ما اَعظمَ شأنی"
و در انتهای این مقام چنان خاموشی و سکوت بر سالک غالب شود که با هیچکس در هیچ وقت سخن نگوید مگر که ضرورت باشد؛ و چنان عجز و نادانی بر سالک غالب شود که به یقین بداند که ذات و صفات خدای را هیچکس و چنانکه ذات و صفات خدایست ندانست ونخواهد دانست.
#عزیزالدین_نسفی
@FEshragh
🌟
ملامت در عاشق و معشوق و خلق،
گیرم که همه کس در آن راه بَرَد.
امّا اینجا نقطهای هست
مشکل که همه کس در آن راه نبَرد
و آن ملامت در عشق است
که چون عشق به کمال رسد،
روی در غیبت نهد
و ظاهر علم را وداع کند.
#سوانح_احمد_غزالی
@FEshragh
ملامت در عاشق و معشوق و خلق،
گیرم که همه کس در آن راه بَرَد.
امّا اینجا نقطهای هست
مشکل که همه کس در آن راه نبَرد
و آن ملامت در عشق است
که چون عشق به کمال رسد،
روی در غیبت نهد
و ظاهر علم را وداع کند.
#سوانح_احمد_غزالی
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در درونِ شما ...
نورِ هزاران خورشید است.
در درون شما ...
زیبایی غیرقابل تصور است.
#رابرت_آدامز
زیبایی ...
در بستر آرامش تو میشکفد
#اکهارت_تله
@FEshragh
نورِ هزاران خورشید است.
در درون شما ...
زیبایی غیرقابل تصور است.
#رابرت_آدامز
زیبایی ...
در بستر آرامش تو میشکفد
#اکهارت_تله
@FEshragh
🌟
او نمیتوانست کلماتی برای توصیف تلخ انزوای خود پیدا کند. یک بار برایم نقاشیای آورد که دخترش کشیده بود و در آن اشباحی بودند که داشتند قدیسی را سنگسار میکردند و قدیس زن نحیف و در خود جمعشدهای بود که دستها و بازوان ضعیفش توان حفاظت از او در برابر سنگهای گرانیتی سخت را نداشتند. این نقاشی هنوز به دیوار دفترم آویزان است و هر موقع آن را میبینم یاد حرف پائولا میافتم که گفت:
{من آن زن هستم. بیدفاع در برابر حملات.}
#اروین_یالوم
#مامان_و_معنای_زندگی
@FEshragh
او نمیتوانست کلماتی برای توصیف تلخ انزوای خود پیدا کند. یک بار برایم نقاشیای آورد که دخترش کشیده بود و در آن اشباحی بودند که داشتند قدیسی را سنگسار میکردند و قدیس زن نحیف و در خود جمعشدهای بود که دستها و بازوان ضعیفش توان حفاظت از او در برابر سنگهای گرانیتی سخت را نداشتند. این نقاشی هنوز به دیوار دفترم آویزان است و هر موقع آن را میبینم یاد حرف پائولا میافتم که گفت:
{من آن زن هستم. بیدفاع در برابر حملات.}
#اروین_یالوم
#مامان_و_معنای_زندگی
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اما من به شما می گویم که
دشمنان خود را "محبت" نمایید
و برای لعن کنندگان خود برکت بطلبید
و به آنانی که از شما نفرت کنند
احسان کنید و به هرکه به شما
جفا رساند دعای خیر کنید
زیرا که خداوند افتاب خود را
بر بدان و نیکان "طالع" می سازد
و باران بر عادلان و ظالمان می باراند
زیرا هرگاه انانی را که محبت می نمایید
که شما را محبت می نمایند
چه اجر دارید؟!
آیا باجگیران چنین نمی کنند؟!....
#حضرت_عیسی_مسیح
متی ۴۴:۵
ملت عشق از همه دین ها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
#مولانا
@FEshragh
دشمنان خود را "محبت" نمایید
و برای لعن کنندگان خود برکت بطلبید
و به آنانی که از شما نفرت کنند
احسان کنید و به هرکه به شما
جفا رساند دعای خیر کنید
زیرا که خداوند افتاب خود را
بر بدان و نیکان "طالع" می سازد
و باران بر عادلان و ظالمان می باراند
زیرا هرگاه انانی را که محبت می نمایید
که شما را محبت می نمایند
چه اجر دارید؟!
آیا باجگیران چنین نمی کنند؟!....
#حضرت_عیسی_مسیح
متی ۴۴:۵
ملت عشق از همه دین ها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
#مولانا
@FEshragh
🌟
سجود آن نیست که سر بر زمین نهند؛
سر بر زمین نهادن ...
شرح و ترجمه سجود است.
سجود یعنی من تحت توام،
و دون توام، و محتاج تو،
و تو بالای من، و معطیِ من،
و دستگیر و مربی من.
همچنان که
حالت غوره که ساجدِ انگور است،
زیرا که رویش به وی است
و طالب آن شده است
و منتهای مقصد و منزل اوست.
پس دائماً ساجدِ انگور است
و انگور مسجود او.
#بها_ولد
#معارف
@FEshragh
سجود آن نیست که سر بر زمین نهند؛
سر بر زمین نهادن ...
شرح و ترجمه سجود است.
سجود یعنی من تحت توام،
و دون توام، و محتاج تو،
و تو بالای من، و معطیِ من،
و دستگیر و مربی من.
همچنان که
حالت غوره که ساجدِ انگور است،
زیرا که رویش به وی است
و طالب آن شده است
و منتهای مقصد و منزل اوست.
پس دائماً ساجدِ انگور است
و انگور مسجود او.
#بها_ولد
#معارف
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرگاه براى كسى كه
عذری ندارد
دنبال عذر باشی
مطمئن باش كه تو،
در قلهى عشق هستی
#نزار_قبانی
برای خاطر عشق به من بگو
آن شعله چه نام دارد
که در دلم زبانه میکشد
نيرويم را میبلعد
و ارادهام را زايل میکند..؟
#جبران_خليل_جبران
ربا در عشق،
جايز است!
هر كه به تو عشق بخشيد،
دوبرابر ش را
به او برگردان!!!
#شمس_تبريزی
گویند عشق چیست
بگو ترک اختیار !
#مولانا
@FEshragh
عذری ندارد
دنبال عذر باشی
مطمئن باش كه تو،
در قلهى عشق هستی
#نزار_قبانی
برای خاطر عشق به من بگو
آن شعله چه نام دارد
که در دلم زبانه میکشد
نيرويم را میبلعد
و ارادهام را زايل میکند..؟
#جبران_خليل_جبران
ربا در عشق،
جايز است!
هر كه به تو عشق بخشيد،
دوبرابر ش را
به او برگردان!!!
#شمس_تبريزی
گویند عشق چیست
بگو ترک اختیار !
#مولانا
@FEshragh
🌟
خلافت مرتبهای است جامع جمیع مراتب عالم. لاجرم آدم را آینه مرتبه الهیه گردانیده تا قابل ظهور جمیع اسماء باشد و این مرتبه، انسان کامل را بالفعل بوَد و غیر کامل را بالقوة.
این کامل قطب است و همه گِرد او دور میزنند و بر حول او حرکت دوریه دارند.
و قطب در هر عصر و زمان بیش از یک شخص نیست و آن مقام در این زمان قائم آل محمّد (ص) روحی علی الفدا است.
امام علی(ع) فرمود: همیشه در زمین یک قطب و چهار اوتاد و چهل اَبدال و هفتاد نُجباء و سیصد و شصت صُلحا میباشند.
و بدانکه فضیلت و مقام این اعاظم سلامالله و صلوتهعلیهم، آنکه اقل است اجل است. اعنی افضل از همه قطب است تا به صلحا منتهی میشود.
و چون قطب که خلیفةالله است“فرد” است و مثل مستخلفِ (ماقبل، همان حضرت حق) خود جلّوعلی است، پس بدانکه هیچ انسانی مثل این مثل نیست و از این بیان به سرّ کریمهء «لیسَ کمثله شیء» توجه داشته باش.
#هزارویکنکته
#علامه_حسنزاده
@FEshragh
خلافت مرتبهای است جامع جمیع مراتب عالم. لاجرم آدم را آینه مرتبه الهیه گردانیده تا قابل ظهور جمیع اسماء باشد و این مرتبه، انسان کامل را بالفعل بوَد و غیر کامل را بالقوة.
این کامل قطب است و همه گِرد او دور میزنند و بر حول او حرکت دوریه دارند.
و قطب در هر عصر و زمان بیش از یک شخص نیست و آن مقام در این زمان قائم آل محمّد (ص) روحی علی الفدا است.
امام علی(ع) فرمود: همیشه در زمین یک قطب و چهار اوتاد و چهل اَبدال و هفتاد نُجباء و سیصد و شصت صُلحا میباشند.
و بدانکه فضیلت و مقام این اعاظم سلامالله و صلوتهعلیهم، آنکه اقل است اجل است. اعنی افضل از همه قطب است تا به صلحا منتهی میشود.
و چون قطب که خلیفةالله است“فرد” است و مثل مستخلفِ (ماقبل، همان حضرت حق) خود جلّوعلی است، پس بدانکه هیچ انسانی مثل این مثل نیست و از این بیان به سرّ کریمهء «لیسَ کمثله شیء» توجه داشته باش.
#هزارویکنکته
#علامه_حسنزاده
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از عهد نبوت تا نفخ صور
هیچکس به فتوت علی علیهالسلام
نبود و نباشد.
#فتوت_نامه
#سهروردی
میلاد مولا علی(ع) و روز پدر بر همراهان محترم کانال اشراق مبارک.
@FEshragh
هیچکس به فتوت علی علیهالسلام
نبود و نباشد.
#فتوت_نامه
#سهروردی
میلاد مولا علی(ع) و روز پدر بر همراهان محترم کانال اشراق مبارک.
@FEshragh
🌟
نقل است که یک روز یاران ذالنون درآمدند، او را دیدند که میگریست. گفتند: سبب چیست گریه را؟
گفت: دوش در سجده چشم من در خواب شد، خداوند را دیدم. گفت: یا ابا الفیض!خلق را بیافریدم، بر ده جزو شدند. دنیا را بر ایشان عرضه کردم، و نُه جزو از آن ده جزو روی به دنیا نهادند. یک جزو ماند آن یک جزو نیز بر ده جزو شدند. بهشت را بر ایشان عرضه کردم، نُه جزو روی به بهشت نهادند. یک جزو بماند، آن یک جزو نیز ده جزو شدند، دوزخ پیش ایشان آوردم، همه برمیدند، و پراگنده شدند از بیم دوزخ. پس یک جزو ماند که نه به دنیا فریفته شدند و نه به بهشت میل کردند، و نه از دوزخ بترسیدند.
گفتم: بندگان من! بدنیا نگاه نکردید، و به بهشت میل نکردید، و از دوزخ نترسیدند. چه میطلبید؟
همه سر برآوردند و گفتند: انت تعلم مانرید. یعنی تو میدانی که ما چه میخواهیم
#تذکرة_الاولياء
@FEshragh
نقل است که یک روز یاران ذالنون درآمدند، او را دیدند که میگریست. گفتند: سبب چیست گریه را؟
گفت: دوش در سجده چشم من در خواب شد، خداوند را دیدم. گفت: یا ابا الفیض!خلق را بیافریدم، بر ده جزو شدند. دنیا را بر ایشان عرضه کردم، و نُه جزو از آن ده جزو روی به دنیا نهادند. یک جزو ماند آن یک جزو نیز بر ده جزو شدند. بهشت را بر ایشان عرضه کردم، نُه جزو روی به بهشت نهادند. یک جزو بماند، آن یک جزو نیز ده جزو شدند، دوزخ پیش ایشان آوردم، همه برمیدند، و پراگنده شدند از بیم دوزخ. پس یک جزو ماند که نه به دنیا فریفته شدند و نه به بهشت میل کردند، و نه از دوزخ بترسیدند.
گفتم: بندگان من! بدنیا نگاه نکردید، و به بهشت میل نکردید، و از دوزخ نترسیدند. چه میطلبید؟
همه سر برآوردند و گفتند: انت تعلم مانرید. یعنی تو میدانی که ما چه میخواهیم
#تذکرة_الاولياء
@FEshragh
گل "نیلوفر آلپ"
ابراهیم را علیهالسلام بود
در ابتدا
«فلما جن علیه اللیل رای کوکبا»
چون آینهٔ دل بقدر کوکبی صفا یافته بود
آن نور بقدر کوکبی مشاهده افتاد
و چون از زنگار طبع بتمام خلاصی یافت
در صورت قمر مشاهده افتاد که
« فلما رای القمر بازغا»
و چون آینه بکمال صافی شد
در صورت خورشید مشاهده افتاد
«فلما رای الشمس بازغة»
و بحقیقت آنچه مشاهد نظر جان خلیل علیهالسلام میشد عکس پرتو انوار صفات ربوبیت بود
که در آینه دل مشاهده میافتاد
و لیکن پس از حجاب روحانی و دلی در مقام تلوین لاجرم افول میپذیرفت ،
او میگفت «لا احب الافلین»
#مرصادالعباد
#نجمالدین_رازی
@FEshragh
ابراهیم را علیهالسلام بود
در ابتدا
«فلما جن علیه اللیل رای کوکبا»
چون آینهٔ دل بقدر کوکبی صفا یافته بود
آن نور بقدر کوکبی مشاهده افتاد
و چون از زنگار طبع بتمام خلاصی یافت
در صورت قمر مشاهده افتاد که
« فلما رای القمر بازغا»
و چون آینه بکمال صافی شد
در صورت خورشید مشاهده افتاد
«فلما رای الشمس بازغة»
و بحقیقت آنچه مشاهد نظر جان خلیل علیهالسلام میشد عکس پرتو انوار صفات ربوبیت بود
که در آینه دل مشاهده میافتاد
و لیکن پس از حجاب روحانی و دلی در مقام تلوین لاجرم افول میپذیرفت ،
او میگفت «لا احب الافلین»
#مرصادالعباد
#نجمالدین_رازی
@FEshragh
🌟
ای درویش!
تا امکان است،
آزار به هیچ چیز و هیچ کس مَرِسان
که معصیت نیست،
اِلا؛ آزار رسانیدن.
#شیخ_عزیزالدین_نسفی
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در شریعتِ ما
غیر از این گناهی نیست
#حضرت_حافظ
@FEshragh 🕊
ای درویش!
تا امکان است،
آزار به هیچ چیز و هیچ کس مَرِسان
که معصیت نیست،
اِلا؛ آزار رسانیدن.
#شیخ_عزیزالدین_نسفی
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در شریعتِ ما
غیر از این گناهی نیست
#حضرت_حافظ
@FEshragh 🕊
🌟
شیخ محی الدین عربی در برخی مصنفات خود از اوحدالدین حامد آورده که گفت:
در بلاد ما خواجه یوسف همدانی زیاده از شصت سال بر سجاده شیخی نشسته بود ، روزی در زاویه (خانقاه) خود بود که خاطر بیرون رفتن در دل وی خطور نمود ، و عادت وی آن نبود که در آن حین بیرون آید ، بر مرکبی سوار شد و سر وی را گذاشت تا هر کجا که خدای تعالی خواهد وی را ببرد؛ آن مرکب او را از شهر بیرون برد و به بادیه درآمد تا وی را به مسجدی ویران رسانید و بایستاد. شیخ به آنجا فرو آمد و دید که شخصی سر درکشیده ، بعد ساعتی سر بالا نمود ، جوانی بود با هیبت ، گفت:
یوسف مرا مسئله ای مشکل شده و ذکر نمود ، شیخ آن را بیان فرمود ، بعد از آن گفت:
ای فرزند هرگاه تورا مشکلی شود به شهر درآی و از من پرس و مرا در رنج میفکن.
شیخ گفته است آن جوان بمن نظر نمود و گفت:
هرگاه مرا مشکلی شود هر سنگی مرا یوسفی است مثل تو!
شیخ محی الدین عربی گوید که من از آنجا دانستم که مرید صادق به صدق خود ، جاذب شیخ بسوی خود است و چون امر طریقت پوشیده است به نهان تعلیم فرمایند ؛ در این ورطه انتخاب شدن مرید میبایست توسط مراد نه انتخاب مراد توسط مرید.
#نفحات_الانس_من_حضرات_القدس
#نورالدین_عبدالرحمن_جامی
@FEshragh
شیخ محی الدین عربی در برخی مصنفات خود از اوحدالدین حامد آورده که گفت:
در بلاد ما خواجه یوسف همدانی زیاده از شصت سال بر سجاده شیخی نشسته بود ، روزی در زاویه (خانقاه) خود بود که خاطر بیرون رفتن در دل وی خطور نمود ، و عادت وی آن نبود که در آن حین بیرون آید ، بر مرکبی سوار شد و سر وی را گذاشت تا هر کجا که خدای تعالی خواهد وی را ببرد؛ آن مرکب او را از شهر بیرون برد و به بادیه درآمد تا وی را به مسجدی ویران رسانید و بایستاد. شیخ به آنجا فرو آمد و دید که شخصی سر درکشیده ، بعد ساعتی سر بالا نمود ، جوانی بود با هیبت ، گفت:
یوسف مرا مسئله ای مشکل شده و ذکر نمود ، شیخ آن را بیان فرمود ، بعد از آن گفت:
ای فرزند هرگاه تورا مشکلی شود به شهر درآی و از من پرس و مرا در رنج میفکن.
شیخ گفته است آن جوان بمن نظر نمود و گفت:
هرگاه مرا مشکلی شود هر سنگی مرا یوسفی است مثل تو!
شیخ محی الدین عربی گوید که من از آنجا دانستم که مرید صادق به صدق خود ، جاذب شیخ بسوی خود است و چون امر طریقت پوشیده است به نهان تعلیم فرمایند ؛ در این ورطه انتخاب شدن مرید میبایست توسط مراد نه انتخاب مراد توسط مرید.
#نفحات_الانس_من_حضرات_القدس
#نورالدین_عبدالرحمن_جامی
@FEshragh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی شیخ احمد جورفانی یکی از مریدان را دید که مراقبه کرده بود. کفش بیرون کرد و چند کفشِ محکم در پسِ گردنِ او بزد.
مرید گفت: «مراقبه کردهام، شیخ چرا رنجش مینماید؟»
فرمود که: «مراقبه کسی را روا بود که یک هفته طعام نخورده باشد، چون آوازِ پایی بشنود در خاطرش نیاید که این کس برایِ من طعام میآورد.»
#نفحات_الانس_من_حضرات_القدس
#نورالدین_عبدالرحمن_جامی
@FEshragh
مرید گفت: «مراقبه کردهام، شیخ چرا رنجش مینماید؟»
فرمود که: «مراقبه کسی را روا بود که یک هفته طعام نخورده باشد، چون آوازِ پایی بشنود در خاطرش نیاید که این کس برایِ من طعام میآورد.»
#نفحات_الانس_من_حضرات_القدس
#نورالدین_عبدالرحمن_جامی
@FEshragh
🌟
فنا و بقا از مهم ترین مباحث مشترک در دو سنت عرفانی اول و دوم است که با دو رویکرد متفاوت بدان پرداخته شده است. عرفای نخستین، فنا را پاک شدن از صفات نکوهیده و بقا را تحصیل اوصاف ستوده دانسته اند. در سنت اول عرفانی، انسان و خدا دو وجود متمایز از یکدیگرند که ذات و صفات و افعالِ یکی(انسان) در دیگری(حق تعالی) فانی می شود، اما ابن عربی اعتقاد به فنا را با شرک برابر می داند. از نظر او آنچه افراد از روی جهل، ماسوی الله می خوانند و برای خود نیز وجودی سوای حق در نظر می گیرند، پنداری باطل است و این پندار در نهایتِ سلوک و با اعتقاد به وحدت وجود از بین خواهد رفت. در این فرایند، جهل فرد فانی می شود نه خود فرد. به عقیده ابن عربی، نباید تصور کرد که در فنا ترک صفات می شود، زیرا صفاتی در کار نبوده است که بخواهیم آن را ترک کنیم. حق، عین آن صفاتی است که به خلق نسبت داده می شود. تمایز بندگان خاص از غیرخاص، در علمِ بدین مطلب است.
مقاله ای از پرتال جامع علوم انسانی
@FEshragh
فنا و بقا از مهم ترین مباحث مشترک در دو سنت عرفانی اول و دوم است که با دو رویکرد متفاوت بدان پرداخته شده است. عرفای نخستین، فنا را پاک شدن از صفات نکوهیده و بقا را تحصیل اوصاف ستوده دانسته اند. در سنت اول عرفانی، انسان و خدا دو وجود متمایز از یکدیگرند که ذات و صفات و افعالِ یکی(انسان) در دیگری(حق تعالی) فانی می شود، اما ابن عربی اعتقاد به فنا را با شرک برابر می داند. از نظر او آنچه افراد از روی جهل، ماسوی الله می خوانند و برای خود نیز وجودی سوای حق در نظر می گیرند، پنداری باطل است و این پندار در نهایتِ سلوک و با اعتقاد به وحدت وجود از بین خواهد رفت. در این فرایند، جهل فرد فانی می شود نه خود فرد. به عقیده ابن عربی، نباید تصور کرد که در فنا ترک صفات می شود، زیرا صفاتی در کار نبوده است که بخواهیم آن را ترک کنیم. حق، عین آن صفاتی است که به خلق نسبت داده می شود. تمایز بندگان خاص از غیرخاص، در علمِ بدین مطلب است.
مقاله ای از پرتال جامع علوم انسانی
@FEshragh