This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی در حوالی قرن سیزده میلادی، در ایران عالیجناب سعدی سرودند:
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
همزمان در اروپا، وایکینگها و ژرمنها از جمجمهٔ افراد قبایل شکستخورده، پیاله میساختند و خون آنها را مینوشیدند!
سعدی بیشک برای یک انسان کافیست و تک تک کلمات سعدی همگی درس زندگیست که احتمالاً نسل جدید که عادت کرده به دیدن نصایح یک سری بلاگر، در صورت آشنایی با تفکر جادوگر واژهها بهتر"تر" زیست خواهد کرد. همچنین خالق یکی از تراژیک ترین اشعار عاشقانهی فارسیست که در آن متذکر میشود که با وجود ِ نبود ِ معشوق، عاشق همچنان عاشق است، آیا این عشق حقیقی نیست(؟)؛ با این همه بیداد ِ او، "وین عهد ِ بی بنیاد ِ او"، در سینه دارم یاد ِ او، یا بر زبانم میرود...
+دیر آمدى اى نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
معشوقه که دیر دیر بینند
آخر کم از آن که سیر بینند
+کنسرت بزرگداشت سعدی 1386
یکم اردیبهشت یاد روز سعدی استاد سخن و معلم اخلاق
بزرگداشتِ جادوگر واژهها، گرامی باد
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
همزمان در اروپا، وایکینگها و ژرمنها از جمجمهٔ افراد قبایل شکستخورده، پیاله میساختند و خون آنها را مینوشیدند!
سعدی بیشک برای یک انسان کافیست و تک تک کلمات سعدی همگی درس زندگیست که احتمالاً نسل جدید که عادت کرده به دیدن نصایح یک سری بلاگر، در صورت آشنایی با تفکر جادوگر واژهها بهتر"تر" زیست خواهد کرد. همچنین خالق یکی از تراژیک ترین اشعار عاشقانهی فارسیست که در آن متذکر میشود که با وجود ِ نبود ِ معشوق، عاشق همچنان عاشق است، آیا این عشق حقیقی نیست(؟)؛ با این همه بیداد ِ او، "وین عهد ِ بی بنیاد ِ او"، در سینه دارم یاد ِ او، یا بر زبانم میرود...
+دیر آمدى اى نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
معشوقه که دیر دیر بینند
آخر کم از آن که سیر بینند
+کنسرت بزرگداشت سعدی 1386
یکم اردیبهشت یاد روز سعدی استاد سخن و معلم اخلاق
بزرگداشتِ جادوگر واژهها، گرامی باد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمیدانم از دلتنگی عاشق ترم
یا از عاشقی دلتنگ تر!
فقط میدانم در آغوش منی
بی آنکه باشی
و رفته ای
بیآنکه نباشی...
@hesseziba33
یا از عاشقی دلتنگ تر!
فقط میدانم در آغوش منی
بی آنکه باشی
و رفته ای
بیآنکه نباشی...
@hesseziba33
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باید بلد شد ؛
گذشتن از بعضی آدم ها را
گذشتن از تمامِ
وابستگی هایِ عذاب آور و
دلبستگی هایِ اشتباهی را ...
باید بی رحم بود ،
چشم رویِ همه چیز بست و عبور کرد
تک تکِ خاطراتِ خوبِ گذشته را
به بادِ سرکشِ فراموشی سپرد و رفت
گاهی ، چاره ای بهتر از رفتن نیست
ماندن به پایِ بعضی آدم ها
پیر و فرسوده ات می کند ..
@
گذشتن از بعضی آدم ها را
گذشتن از تمامِ
وابستگی هایِ عذاب آور و
دلبستگی هایِ اشتباهی را ...
باید بی رحم بود ،
چشم رویِ همه چیز بست و عبور کرد
تک تکِ خاطراتِ خوبِ گذشته را
به بادِ سرکشِ فراموشی سپرد و رفت
گاهی ، چاره ای بهتر از رفتن نیست
ماندن به پایِ بعضی آدم ها
پیر و فرسوده ات می کند ..
@
Forwarded from حال خوب
🔴تفاوت شهوت زن و مرد از زبان امام علی(ع)
چهل تن از زنان عرب نزد مولا از شهوت مرد سوال کردند ، جواب گرفتند که از ۱۰ قسمت ۹ قسمت برای زن و ۱ قسم برای مرد میباشد. گفتند پس چگونه است که با این حساب دستور وارونه آمده .مردان میتوانند زنان متعددی اختیار کنند ولی زنان نمیتوانند. مولا علی (ع) رو به زنان کرد و به ایشان دستور داد. که هریک از زنان کاسه ای آب بیاورند و آوردند و دستور داد که همه آبها را در داخل یک ظرف بریزند و ریختند و سپس دستور داد.....
ادامه داستان باز شود
ادامه داستان باز شود
چهل تن از زنان عرب نزد مولا از شهوت مرد سوال کردند ، جواب گرفتند که از ۱۰ قسمت ۹ قسمت برای زن و ۱ قسم برای مرد میباشد. گفتند پس چگونه است که با این حساب دستور وارونه آمده .مردان میتوانند زنان متعددی اختیار کنند ولی زنان نمیتوانند. مولا علی (ع) رو به زنان کرد و به ایشان دستور داد. که هریک از زنان کاسه ای آب بیاورند و آوردند و دستور داد که همه آبها را در داخل یک ظرف بریزند و ریختند و سپس دستور داد.....
ادامه داستان باز شود
ادامه داستان باز شود
ریشه تمام ترس ها، ترس از مرگ است
اما ریشه ی ترس از مرگ چیست؟
چرا ما از مرگ می ترسیم؟
چرا این قدر ترس از مرگ وجود دارد؟
ما به خاطر مرگ، از مرگ نمی ترسیم، زیرا ما آن را نمی شناسیم.
چگونه می توانی از چیزی که تا به حال با آن برخورد نداشته ای بترسی؟
چگونه می توانی از چیزی که نمی شناسی اش بترسی؟
حداقل باید بشناسی تا بترسی؛
ترس از چیز دیگری است.
تو واقعاً نزیسته ای،
تو زندگی نکرده ای
این است که ترس از مرگ می آفریند.
ترس از آنجا می آید که تو نزیسته ای، پس می ترسی، فکر خواهی کرد که:
من هنوز نزیسته ام، و اگر مرگ روی دهد چه؟
ناخشنود، زندگی ناکرده، خواهم مرد.
ترس از مرگ فقط برای کسانی است که واقعاً زندگی نکرده اند.
اگر زنده و جاری هستی، به مرگ خوش آمد خواهی گفت
آنگاه ترسی وجود ندارد.
تو زندگی را شناخته ای ؛
اینک نیز می خواهی مرگ را بشناسی،
اما ما چنان از خود زندگی می ترسیم که آن را نمی شناسیم،
ما عمیق واردش نمی شویم.
همین ترس از مرگ می آفریند..
@FeelGood
اما ریشه ی ترس از مرگ چیست؟
چرا ما از مرگ می ترسیم؟
چرا این قدر ترس از مرگ وجود دارد؟
ما به خاطر مرگ، از مرگ نمی ترسیم، زیرا ما آن را نمی شناسیم.
چگونه می توانی از چیزی که تا به حال با آن برخورد نداشته ای بترسی؟
چگونه می توانی از چیزی که نمی شناسی اش بترسی؟
حداقل باید بشناسی تا بترسی؛
ترس از چیز دیگری است.
تو واقعاً نزیسته ای،
تو زندگی نکرده ای
این است که ترس از مرگ می آفریند.
ترس از آنجا می آید که تو نزیسته ای، پس می ترسی، فکر خواهی کرد که:
من هنوز نزیسته ام، و اگر مرگ روی دهد چه؟
ناخشنود، زندگی ناکرده، خواهم مرد.
ترس از مرگ فقط برای کسانی است که واقعاً زندگی نکرده اند.
اگر زنده و جاری هستی، به مرگ خوش آمد خواهی گفت
آنگاه ترسی وجود ندارد.
تو زندگی را شناخته ای ؛
اینک نیز می خواهی مرگ را بشناسی،
اما ما چنان از خود زندگی می ترسیم که آن را نمی شناسیم،
ما عمیق واردش نمی شویم.
همین ترس از مرگ می آفریند..
@FeelGood
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک روز خواهی آمد
و دلم با شنیدن آهنگ آمدنت
شکوفه می دهد همچون بهار...
و دلم با شنیدن آهنگ آمدنت
شکوفه می دهد همچون بهار...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ
ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﭽﯿﻨﺪ !ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ
ﺟﺰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ...
@FeelGood
ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﭽﯿﻨﺪ !ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ
ﺟﺰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ...
@FeelGood