This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گاهی هم روبه‌روی دلبر بشینید
و هی نگاش کنید!
بعد مثل #صائب بگین:
سیری ز دیدن تو ندارد نگاه من...
@feelgood
و هی نگاش کنید!
بعد مثل #صائب بگین:
سیری ز دیدن تو ندارد نگاه من...
@feelgood
به چشم هایم زل زد و گفت
«با هم درستش می کنیم».
چه لذتی داشت این با هم، حتی اگر با هم هیچ‌چیزی درست نمی‌شد،
حتی اگر تمام سرمایه‌ام بر باد می‌رفت،
حسی که به واژه‌ی «با هم» داشتم را با هیچ‌چیزی در این دنیا معاوضه نمی‌کردم. تنها کسی که وحشت تنهایی را درک کرده باشد، می‌تواند حس من را در آن لحظات درک کند...
👤لیلیان هلمن
«با هم درستش می کنیم».
چه لذتی داشت این با هم، حتی اگر با هم هیچ‌چیزی درست نمی‌شد،
حتی اگر تمام سرمایه‌ام بر باد می‌رفت،
حسی که به واژه‌ی «با هم» داشتم را با هیچ‌چیزی در این دنیا معاوضه نمی‌کردم. تنها کسی که وحشت تنهایی را درک کرده باشد، می‌تواند حس من را در آن لحظات درک کند...
👤لیلیان هلمن
با من حرف بزن، کنار من ساکت نباش
از خودت بگو، از آنچه تو را بر سر ذوق می‌آورد از اتفاق‌هایی که دوست‌شان داری
میانِ صحبت‌هایت،آرام به من بگو چگونه می‌توانم ساکن قلبت باشم چگونه میشود فقط مرا ببینی و بخوانی و دوستم بداری؟
با من حرف بزن نگذار، تنهایی در وجودم ریشه بدواند!
@feelgood
از خودت بگو، از آنچه تو را بر سر ذوق می‌آورد از اتفاق‌هایی که دوست‌شان داری
میانِ صحبت‌هایت،آرام به من بگو چگونه می‌توانم ساکن قلبت باشم چگونه میشود فقط مرا ببینی و بخوانی و دوستم بداری؟
با من حرف بزن نگذار، تنهایی در وجودم ریشه بدواند!
@feelgood
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و چه شب هایی را که
لابلای ترانه ها،
لابلای آدم هایی که از کنارم رد می‌شدند،
لابلای عطرهای شیرینِ شبیه به سلیقه تو!
من چه شب هایی را
لابلای چشم هایی که
هوای گریه بی قرارشان کرده بود
دلتنگِ حضورت بودم و
تو اما قدر تمام این شب ها
حواسِ دلت پِی ام نبود...
@feelgood
لابلای ترانه ها،
لابلای آدم هایی که از کنارم رد می‌شدند،
لابلای عطرهای شیرینِ شبیه به سلیقه تو!
من چه شب هایی را
لابلای چشم هایی که
هوای گریه بی قرارشان کرده بود
دلتنگِ حضورت بودم و
تو اما قدر تمام این شب ها
حواسِ دلت پِی ام نبود...
@feelgood
حدودا ۱۶-۱۷ سالم بود صبح دیدم همه خوابن روز تعطیل نمیدونم چرا به فکرم رسید برم وزن آلتمو اندازه بگیرم🤦♂ ترازوی آشپزخونه مادرمو برداشتم بردم اتاقم، و مشغول اندازه گیری بودم که یکدفعه … مشاهده اعتراف 🔞
اعتراف میکنم که… 🙈🍑
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نه از آشنایان وفا دیده ام
نه در باده نوشان صفا دیده ام
ز نامردمی ها نرنجد دلم
که از چشم خود هم خطا دیده ام...
@feelgood
نه در باده نوشان صفا دیده ام
ز نامردمی ها نرنجد دلم
که از چشم خود هم خطا دیده ام...
@feelgood