👆
🍃 در دو نشست شب ۱۹ و شب ۲۱ ماه رمضان، ساعت ۱۰:۰۰ شب، دو بحث مشابه و متفاوت را مطرح خواهم کرد و از نقد و نظر حاضران بهره خواهم برد. دو بحث مشابهاند زیرا هر دو در پی فراهم کردن بستری مناسب برای اندیشه در برخی پرسشهای دشوار دینی هستند. متفاوتاند چون در نشست اول خاستگاه و مبنای مورد بحث دروندینی است، اما در نشست دوم هر دو فرادینی.
▫️در نشست اول، «گشایشهای کلامی مفهومِ اتمام حجت»، سعی خواهم کرد با برآوردن روایت اتمام حجت از قرآن، پیآمدهای این روایت را در برخی مباحث کلامی و تفسیری بررسی کنم. از جمله: حکم ارتداد، مفهوم کافر، جهاد ابتدایی، دوستی با اهل کتاب، عذاب سماوی، تفاوت آیات مکی و مدنی، حکمت قصههای قرآن، علت استفاده از زبان انذار در قرآن، و نیز نظریههای «دین و قدرت» و «عصر حیرت».
▫️در نشست دوم، «گشایشهای الهیاتیِ مفهومِ خدای نامشخص»، با طرح مفهوم «خدای نامشخص» و بیان نسبت آن با «خدای متشخص» و «خدای نامتشخص»، بستر متفاوتی را برای پرداختن به برخی مفاهیم مشکل الهیاتی پیشنهاد خواهم کرد، از جمله: دعا، مسئلۀ شَرّ، اختفای الهی، اثبات وجود خدا، اختلاف ادیان، و نیز نظریۀ «مسیر پیامبری».
🍂 در پایان هر یک از این دو گفتار همچنین به کاربردهای عملی بحث اشاره خواهم کرد.
https://www.skyroom.online/ch/12ht/yade-ostad
(ورود به نشست با انتخاب گزینهی مهمان)
@farhadshafti
🍃 در دو نشست شب ۱۹ و شب ۲۱ ماه رمضان، ساعت ۱۰:۰۰ شب، دو بحث مشابه و متفاوت را مطرح خواهم کرد و از نقد و نظر حاضران بهره خواهم برد. دو بحث مشابهاند زیرا هر دو در پی فراهم کردن بستری مناسب برای اندیشه در برخی پرسشهای دشوار دینی هستند. متفاوتاند چون در نشست اول خاستگاه و مبنای مورد بحث دروندینی است، اما در نشست دوم هر دو فرادینی.
▫️در نشست اول، «گشایشهای کلامی مفهومِ اتمام حجت»، سعی خواهم کرد با برآوردن روایت اتمام حجت از قرآن، پیآمدهای این روایت را در برخی مباحث کلامی و تفسیری بررسی کنم. از جمله: حکم ارتداد، مفهوم کافر، جهاد ابتدایی، دوستی با اهل کتاب، عذاب سماوی، تفاوت آیات مکی و مدنی، حکمت قصههای قرآن، علت استفاده از زبان انذار در قرآن، و نیز نظریههای «دین و قدرت» و «عصر حیرت».
▫️در نشست دوم، «گشایشهای الهیاتیِ مفهومِ خدای نامشخص»، با طرح مفهوم «خدای نامشخص» و بیان نسبت آن با «خدای متشخص» و «خدای نامتشخص»، بستر متفاوتی را برای پرداختن به برخی مفاهیم مشکل الهیاتی پیشنهاد خواهم کرد، از جمله: دعا، مسئلۀ شَرّ، اختفای الهی، اثبات وجود خدا، اختلاف ادیان، و نیز نظریۀ «مسیر پیامبری».
🍂 در پایان هر یک از این دو گفتار همچنین به کاربردهای عملی بحث اشاره خواهم کرد.
https://www.skyroom.online/ch/12ht/yade-ostad
(ورود به نشست با انتخاب گزینهی مهمان)
@farhadshafti
Audio
گشایشهای کلامی مفهوم اتمام حجّت (فایل صوتی)
(آغاز از دقیقۀ ۰۰:۰۱:۳۰)
🍃 پیوست: در دقیقۀ ۱:۰۶:۰۰ یکی از دوستان پیشنهاد کرد که به جای «اتمام حجت» باید از «اتمام دعوت» استفاده کرد، با این توضیح که حجت در مقولۀ دلیل آوردن است و دلیل آوردن پایانی ندارد، و نیز کار پیامبران دعوت است و نه دلیل آوردن. در پاسخ توضیح دادم که چرا از اصطلاح «اتمام حجت» استفاده کردم. سه نکته را به اختصار اضافه میکنم:
▫️در مبنای دروندینی اینگونه نیست که دعوت پیامبران زمان مشخصی داشته باشد که با رسیدن به آن، این دعوت خاتمه یابد. خاتمه یافتن دعوت پیامبران بر مبنای «اتمام حجت» است. یعنی دعوت ایشان هنگامی که «اتمام حجت» به انتهای فرآیند خود رسید (آنگونه که در این گفتار توضیح دادم) به تدریج رو به پایان میرود.
▫️دعوت پیامبران در خلاء استدلالی صورت نمیگیرد. قرآن، و روایت قرآن از پیامبران، مملو از ارائۀ دلیل است، از جمله دلایل عقلی، شهودی، تجربی و نقلی.
▫️ تمام نکتۀ بحث این است که در روایت قرآن از «اتمام حجت»، تنها در زمان پیامبران و تنها برای مخاطبان مستقیم ایشان دلیل آوردن پایانی دارد و آن همان انتهای فرآیند «اتمام حجت» است.
(آغاز از دقیقۀ ۰۰:۰۱:۳۰)
🍃 پیوست: در دقیقۀ ۱:۰۶:۰۰ یکی از دوستان پیشنهاد کرد که به جای «اتمام حجت» باید از «اتمام دعوت» استفاده کرد، با این توضیح که حجت در مقولۀ دلیل آوردن است و دلیل آوردن پایانی ندارد، و نیز کار پیامبران دعوت است و نه دلیل آوردن. در پاسخ توضیح دادم که چرا از اصطلاح «اتمام حجت» استفاده کردم. سه نکته را به اختصار اضافه میکنم:
▫️در مبنای دروندینی اینگونه نیست که دعوت پیامبران زمان مشخصی داشته باشد که با رسیدن به آن، این دعوت خاتمه یابد. خاتمه یافتن دعوت پیامبران بر مبنای «اتمام حجت» است. یعنی دعوت ایشان هنگامی که «اتمام حجت» به انتهای فرآیند خود رسید (آنگونه که در این گفتار توضیح دادم) به تدریج رو به پایان میرود.
▫️دعوت پیامبران در خلاء استدلالی صورت نمیگیرد. قرآن، و روایت قرآن از پیامبران، مملو از ارائۀ دلیل است، از جمله دلایل عقلی، شهودی، تجربی و نقلی.
▫️ تمام نکتۀ بحث این است که در روایت قرآن از «اتمام حجت»، تنها در زمان پیامبران و تنها برای مخاطبان مستقیم ایشان دلیل آوردن پایانی دارد و آن همان انتهای فرآیند «اتمام حجت» است.
🍃 در برنامۀ پرگار ۱۹ اسفند، یاسر میردامادی و وریا امیری بار دیگر باورها و استدلالات یکدیگر را به چالش کشیدند. اینبار موضوع «مبانی فلسفی دعا» بود. میردامادی بر این است که باور به موثر بودن دعا هزینههای الهیاتی خطیری در پی دارد اما میتوان این هزینه را به جان خرید و خداباور ماند. امیری بر این است که دعا با بنیاد فلسفی خداباوری در تضاد است. این نخستین بار نیست که میردامادی و امیری با یکدیگر در موضوعی الهیاتی مناظره میکنند. همواره از مناظرۀ ایشان به دو علت لذت بردهام. اول اینکه که هر دو سعی میکنند بر مبنای تعقل از باور خود دفاع کنند و از جدل لفظی و میانبرهای استدلالی پرهیز میکنند. برای همین نیز صرف نظر از اینکه شنونده یا بینندۀ علاقهمند با کدام استدلال هماندیشتر باشد، همواره مطالب فراوانی برای تامل و تفکر در این گفتگو مییابد. علت دومی که از اینگونه مناظره لذت میبرم این که حال و هوا و نحوۀ روبرو شدن دو طرف نمونۀ خوبی است از اینکه میتوان با کسی دوست و صمیمی بود و در عین حال از پایه با او اختلاف باور داشت و دربارۀ آن با جدیت و حرارت گفتگو کرد.
🍃 منظور از این نوشته اما تنها ستایش اینگونه مناظرات نیست. در کلّ با میردامادی هماندیشم، نقدهای او به نگاهی طبیعتمحور به اراده و اختیار (یا نبود آن) را وارد میدانم و نیز این نکتۀ او که میتوان طبیعتگرا بود و در عین حال به خرافات آلوده شد را بسیار قابل تامل میبینم. با این حال دراینگونه مباحث الهیاتی رویکرد متفاوتی را میپسندم.
🍃 میردامادی بر این است که از مدلی واقعگرایانه از دعا دفاع کند. از جمله هزینههای الهیاتی که او در این مدل میبیند و برمیتابد این است که خدا از پیش علم به افعال انسان مختار ندارد، با خلق چنین انسانی مخاطره (ریسک) کرده است و به تعبیری برای خلق ذرهخدای انسان از الهیَت خود کاسته است. میردامادی در چهار دقیقۀ پادکستی برنامه از این دیدگاه دفاع میکند که خداوند پیش از خلقت در بیرون زمان است اما پس از خلقت وارد زمان میشود. تاکید میردامادی بر اینکه این دگرگونی به معنی تغییر در ذات نیست، به «ای وای» گفتن امیری منجر میشود.
🍃 تفکر دقیق و گشودۀ پشت اینگونه رویکردها را تحسین میکنم، اما نزد من اینگونه رویکرد (که در میان بسیاری از اندیشمندان دینی دیده میشود) تلاشی است غیرضروری برای بازی با تصویری از حقیقت، با غفلت از اینکه آنچه در دست است تصویری است و نه خود حقیقت. اینگونه میشود که اندیشۀ الهیاتی/فلسفی به جای تلاش برای نگاه به بالا (در جهت مبدا تصویر) نگاه به پایین (در جهت تصویری محدودتر از تصویرِ در دست) میکند، و آن حقیقت مطلقی که تصویر خدایی متشخص از او به ما رسیده است، تصویر خدای متشخص کاسته شدهتر مییابد. در مثل مناقشه نیست اما این مانند این است که روی عکسی که از مثلا اسبی داریم آب بریزد و رنگ عکس مخدوش شود. سپس نتیجه بگیریم که اسب حیوانی است که اگر بر او آب بپاشی رنگش خدشهدار میشود!
🍂 اشتباه نشود، به باور من گذر از خدای متشخص به خدای غیرمتشخص نیز دردی از این بحث دوا نمیکند. در بحث «گشایشهای الهیاتی خدای نامشخص» که امیدوارم در شب ۲۱ ماه رمضان در جمع خانۀ فرهنگی غدیر ارائه کنم رویکردی متفاوت را برای پرداختن به اینگونه مباحث دشوار الهیاتی پیشنهاد خواهم کرد و از پرسشها و نقدهای حاضران بهره خواهم برد.
👏 و باز میگویم که یاسر میردامادی و وریا امیری عزیز و گرامی، دست مریزاد برای این مناظرۀ جذاب، اندیشهپرور و اخلاقمدار.
@farhadshafti
🍃 منظور از این نوشته اما تنها ستایش اینگونه مناظرات نیست. در کلّ با میردامادی هماندیشم، نقدهای او به نگاهی طبیعتمحور به اراده و اختیار (یا نبود آن) را وارد میدانم و نیز این نکتۀ او که میتوان طبیعتگرا بود و در عین حال به خرافات آلوده شد را بسیار قابل تامل میبینم. با این حال دراینگونه مباحث الهیاتی رویکرد متفاوتی را میپسندم.
🍃 میردامادی بر این است که از مدلی واقعگرایانه از دعا دفاع کند. از جمله هزینههای الهیاتی که او در این مدل میبیند و برمیتابد این است که خدا از پیش علم به افعال انسان مختار ندارد، با خلق چنین انسانی مخاطره (ریسک) کرده است و به تعبیری برای خلق ذرهخدای انسان از الهیَت خود کاسته است. میردامادی در چهار دقیقۀ پادکستی برنامه از این دیدگاه دفاع میکند که خداوند پیش از خلقت در بیرون زمان است اما پس از خلقت وارد زمان میشود. تاکید میردامادی بر اینکه این دگرگونی به معنی تغییر در ذات نیست، به «ای وای» گفتن امیری منجر میشود.
🍃 تفکر دقیق و گشودۀ پشت اینگونه رویکردها را تحسین میکنم، اما نزد من اینگونه رویکرد (که در میان بسیاری از اندیشمندان دینی دیده میشود) تلاشی است غیرضروری برای بازی با تصویری از حقیقت، با غفلت از اینکه آنچه در دست است تصویری است و نه خود حقیقت. اینگونه میشود که اندیشۀ الهیاتی/فلسفی به جای تلاش برای نگاه به بالا (در جهت مبدا تصویر) نگاه به پایین (در جهت تصویری محدودتر از تصویرِ در دست) میکند، و آن حقیقت مطلقی که تصویر خدایی متشخص از او به ما رسیده است، تصویر خدای متشخص کاسته شدهتر مییابد. در مثل مناقشه نیست اما این مانند این است که روی عکسی که از مثلا اسبی داریم آب بریزد و رنگ عکس مخدوش شود. سپس نتیجه بگیریم که اسب حیوانی است که اگر بر او آب بپاشی رنگش خدشهدار میشود!
🍂 اشتباه نشود، به باور من گذر از خدای متشخص به خدای غیرمتشخص نیز دردی از این بحث دوا نمیکند. در بحث «گشایشهای الهیاتی خدای نامشخص» که امیدوارم در شب ۲۱ ماه رمضان در جمع خانۀ فرهنگی غدیر ارائه کنم رویکردی متفاوت را برای پرداختن به اینگونه مباحث دشوار الهیاتی پیشنهاد خواهم کرد و از پرسشها و نقدهای حاضران بهره خواهم برد.
👏 و باز میگویم که یاسر میردامادی و وریا امیری عزیز و گرامی، دست مریزاد برای این مناظرۀ جذاب، اندیشهپرور و اخلاقمدار.
@farhadshafti
Telegram
حباب، نوشته/گفتههای یاسر میردامادی
🔻مبانی فلسفی دعا
دعا بر چه فلسفهای استوار است؟ آیا مبانی دعا ما را به این نتیجه میرساند که خدا تغییرپذیر و تاثیرپذیر است؟ بحث این هفته پرگار در این باره است
میهمانها:
وریا امیری، پژوهشگر فلسفه و فیزیک
یاسر میردامادی، پژوهشگر فلسفه و دین
@BBCPersian
دعا بر چه فلسفهای استوار است؟ آیا مبانی دعا ما را به این نتیجه میرساند که خدا تغییرپذیر و تاثیرپذیر است؟ بحث این هفته پرگار در این باره است
میهمانها:
وریا امیری، پژوهشگر فلسفه و فیزیک
یاسر میردامادی، پژوهشگر فلسفه و دین
@BBCPersian
Forwarded from فرهاد شفتی
https://www.skyroom.online/ch/12ht/yade-ostad
(ورود به نشست با انتخاب گزینهی مهمان)
(ورود به نشست با انتخاب گزینهی مهمان)
Audio
گشایشهای الهیاتی مفهوم خدای نامشخص
(خانۀ فرهنگی غدیر، شب ۲۱ ماه رمضان)
🍃 در این نشست با طرح مفهوم «خدای نامشخص» و بیان نسبت آن با «خدای متشخص» و «خدای نامتشخص»، بستر متفاوتی را برای پرداختن به برخی مفاهیم مشکل الهیاتی پیشنهاد کردم، از جمله: دعا، مسئلۀ شَرّ، اختفای الهی، اثبات وجود خدا، اختلاف ادیان، و نیز نظریۀ «مسیر پیامبری».
🍂 در پایان صحبت پرسشها و نقدپرسشهای بسیار خوبی مطرح شد که برای سامان دادن به این بحث در یک نوشتار در آیندۀ نزدیک بسیار کارساز خواهند بود. بسیار سپاسگزارم.
@farhadshafti
(خانۀ فرهنگی غدیر، شب ۲۱ ماه رمضان)
🍃 در این نشست با طرح مفهوم «خدای نامشخص» و بیان نسبت آن با «خدای متشخص» و «خدای نامتشخص»، بستر متفاوتی را برای پرداختن به برخی مفاهیم مشکل الهیاتی پیشنهاد کردم، از جمله: دعا، مسئلۀ شَرّ، اختفای الهی، اثبات وجود خدا، اختلاف ادیان، و نیز نظریۀ «مسیر پیامبری».
🍂 در پایان صحبت پرسشها و نقدپرسشهای بسیار خوبی مطرح شد که برای سامان دادن به این بحث در یک نوشتار در آیندۀ نزدیک بسیار کارساز خواهند بود. بسیار سپاسگزارم.
@farhadshafti
شب قدر (۲۳) در جمع دوستان
از قدرجویی تا قدرسازی
(گفتاری در جمع دوستان، شب ۲۳ ماه رمضان)
در دقیقۀ ۴۵:۵۰ خاطرهای از علامه محمد تقی جعفری نقل کردم که به علت نقص فنی در ضبط نیامد. چه بهتر چون به جای آن صدای خودش جایگزین شد. چندان از نوایی که در پشت صدایش است راضی نیستم اما نسخۀ دیگری که قابل استفاده باشد در دسترس نبود.
#قدر
@farhadshafti
(گفتاری در جمع دوستان، شب ۲۳ ماه رمضان)
در دقیقۀ ۴۵:۵۰ خاطرهای از علامه محمد تقی جعفری نقل کردم که به علت نقص فنی در ضبط نیامد. چه بهتر چون به جای آن صدای خودش جایگزین شد. چندان از نوایی که در پشت صدایش است راضی نیستم اما نسخۀ دیگری که قابل استفاده باشد در دسترس نبود.
#قدر
@farhadshafti
ویژگیهای قرآن
▫️موضوع: هدایت
▫️هدف: تزکیه
▫️اسلوب: انذار
▫️ابزار: تذکار (پند و اندرز و یادآوری)
▫️محتوی: تجلی خداوند در قلب پیامبر
🍃 توجه به این پنج ویژگی، پیآمد و ارتباط آنها، به فهم قرآن کمک میکند. تفاوت قائل نشدن بین چهار مورد اول موجب اشتباهات بنیادی در فهم قرآن، خداوند، دین، پیامبر و مسلمانی خواهد شد. اختلاف نظر در آنها منجر به دینشناسیها و دینداریهای متفاوت میشود.
#فهم_قرآن
@farhadshafti
▫️موضوع: هدایت
▫️هدف: تزکیه
▫️اسلوب: انذار
▫️ابزار: تذکار (پند و اندرز و یادآوری)
▫️محتوی: تجلی خداوند در قلب پیامبر
🍃 توجه به این پنج ویژگی، پیآمد و ارتباط آنها، به فهم قرآن کمک میکند. تفاوت قائل نشدن بین چهار مورد اول موجب اشتباهات بنیادی در فهم قرآن، خداوند، دین، پیامبر و مسلمانی خواهد شد. اختلاف نظر در آنها منجر به دینشناسیها و دینداریهای متفاوت میشود.
#فهم_قرآن
@farhadshafti
Forwarded from آرشیو انجمن مباحثات قرآنی
بإسمه تعالی
صدمین نشست #انجمنمباحثاتقرآنی
(پنجمین و آخرین نشست رمضانی)
روز دوشنبه بیستم فروردینماه ۱۴۰۳، مصادف با ۲۸ رمضان، ساعت ۱۷ با موضوع «فهم قرآن، درک قرآن» با ارائه دکتر فرهاد شفتی به صورت مجازی برگزار خواهد شد.
حضور اعضای گرامی و سایر پژوهشگران و علاقهمندان موجب ارتقای علمی این نشست خواهد بود.
ارائهکننده محترم چکیده بحث خود را چنین عنوان کردهاند:
«فهم قرآن، درک قرآن»
دلبستۀ قرآن را گریزی از تلاش برای فهم کتاب نیست، اما گاه هیاهوی مباحثات نظری بهرۀ او را نیز محدود به یافتههای نظری میکند و او را از درک آنچه متن به آن میخواند بازمیدارد. در کشاکش جستارهای پژوهشیِ گوناگون برای فهم قرآن، و در آوردگاه یافتههای تاریخی و بینامتنی که به پیشزمینههای متن میپردازند، بسیار دیدهام و دیدهاید که خوانشی ژرف اما سبکبار، فارغ از این همه، به درکی از آیهای میرسد و از این راه جانی اطمینان مییابد و تشنهای سیراب میشود.
در این گفتار سعی خواهم کرد تفاوت بنیادی دو رویکردِ دروندینی به قرآن را با به کارگیری واژههای «فهم» و «درک» توضیح دهم. پس از تاکید بر اهمیت و ضرورت «فهم قرآن» برای پیروان این کتاب، به برخی چالشهای «فهم» که ممکن است دلبستهٔ قرآن را از «درک» قرآن غافل کند اشاره خواهم کرد. با استفاده از شواهد متنی، تجربی و عقلی بر اهمیت بیشتر «درک قرآن» تکیه خواهم کرد و به جنبههای متفاوت آن میپردازم. در پایان به نتایج عملی قابل انتظار از «درک قرآن» برای زمانهای که در آن به سرمیبریم اشاره خواهم کرد.
لینک نشست:
https://meet.google.com/vmm-pdzh-soe
صدمین نشست #انجمنمباحثاتقرآنی
(پنجمین و آخرین نشست رمضانی)
روز دوشنبه بیستم فروردینماه ۱۴۰۳، مصادف با ۲۸ رمضان، ساعت ۱۷ با موضوع «فهم قرآن، درک قرآن» با ارائه دکتر فرهاد شفتی به صورت مجازی برگزار خواهد شد.
حضور اعضای گرامی و سایر پژوهشگران و علاقهمندان موجب ارتقای علمی این نشست خواهد بود.
ارائهکننده محترم چکیده بحث خود را چنین عنوان کردهاند:
«فهم قرآن، درک قرآن»
دلبستۀ قرآن را گریزی از تلاش برای فهم کتاب نیست، اما گاه هیاهوی مباحثات نظری بهرۀ او را نیز محدود به یافتههای نظری میکند و او را از درک آنچه متن به آن میخواند بازمیدارد. در کشاکش جستارهای پژوهشیِ گوناگون برای فهم قرآن، و در آوردگاه یافتههای تاریخی و بینامتنی که به پیشزمینههای متن میپردازند، بسیار دیدهام و دیدهاید که خوانشی ژرف اما سبکبار، فارغ از این همه، به درکی از آیهای میرسد و از این راه جانی اطمینان مییابد و تشنهای سیراب میشود.
در این گفتار سعی خواهم کرد تفاوت بنیادی دو رویکردِ دروندینی به قرآن را با به کارگیری واژههای «فهم» و «درک» توضیح دهم. پس از تاکید بر اهمیت و ضرورت «فهم قرآن» برای پیروان این کتاب، به برخی چالشهای «فهم» که ممکن است دلبستهٔ قرآن را از «درک» قرآن غافل کند اشاره خواهم کرد. با استفاده از شواهد متنی، تجربی و عقلی بر اهمیت بیشتر «درک قرآن» تکیه خواهم کرد و به جنبههای متفاوت آن میپردازم. در پایان به نتایج عملی قابل انتظار از «درک قرآن» برای زمانهای که در آن به سرمیبریم اشاره خواهم کرد.
لینک نشست:
https://meet.google.com/vmm-pdzh-soe
۱۰۰-فهم قرآن، درک قرآن- دکتر فرهاد شفتی
انجمن مباحثات قرآنی
فایل صوتی نشست صدم
(رمضانیه پنجم)
با موضوع
فهم قرآن، درک قرآن
🎤 دکتر فرهاد شفتی
📅 ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۳
📚 انجمن مباحثات قرآنی
https://www.tg-me.com/Anjoman_Mobahesat_Archive
🍃 متاسفانه حدود ۱۰ دقیقۀ اول در فایل نیست اما بحث اصلی جا نیفتاده است. در آن چند دقیقۀ اول ترتیب این بحث دروندینی را مشخص کردم، سپس به چالشهای امروزی فهم (معنی آیاتِ) قرآن اشاره کردم، از جمله تعیین مخاطب، تشخیص آیات خاص و عام، مباحث بینامتنی، بازیابی معنی برخی از لغات و عبارات کلیدی، ارتباط آیات، ... . تاکید کردم که فهم قرآن برای دلبستۀ قرآن لازم و ضروری است.
آغاز سخن اصلی اما این بود که گاه در غوغای بحثهای فهم قرآنی، بهره بردن از جنبهای بسیار بااهمیت در مواجهه با قرآن به فراموشی سپرده میشود و آن «درک قرآن» است. این فایل صوتی از جایی آغاز میشود که سعی کردم با مثالهایی منظورم را از «درک» یک متن (در مقایسه با «فهم» آن) توضیح دهم.
(رمضانیه پنجم)
با موضوع
فهم قرآن، درک قرآن
🎤 دکتر فرهاد شفتی
📅 ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۳
📚 انجمن مباحثات قرآنی
https://www.tg-me.com/Anjoman_Mobahesat_Archive
🍃 متاسفانه حدود ۱۰ دقیقۀ اول در فایل نیست اما بحث اصلی جا نیفتاده است. در آن چند دقیقۀ اول ترتیب این بحث دروندینی را مشخص کردم، سپس به چالشهای امروزی فهم (معنی آیاتِ) قرآن اشاره کردم، از جمله تعیین مخاطب، تشخیص آیات خاص و عام، مباحث بینامتنی، بازیابی معنی برخی از لغات و عبارات کلیدی، ارتباط آیات، ... . تاکید کردم که فهم قرآن برای دلبستۀ قرآن لازم و ضروری است.
آغاز سخن اصلی اما این بود که گاه در غوغای بحثهای فهم قرآنی، بهره بردن از جنبهای بسیار بااهمیت در مواجهه با قرآن به فراموشی سپرده میشود و آن «درک قرآن» است. این فایل صوتی از جایی آغاز میشود که سعی کردم با مثالهایی منظورم را از «درک» یک متن (در مقایسه با «فهم» آن) توضیح دهم.
از_حدیثبسندگی_تا_قرآنبسندگی_فرهاد_شفتی_دوفصلنامه_نقد_دینی.pdf
407.5 KB
در یازدهمین و متاسفانه آخرین شمارهٔ دوفصلنامهٔ نقد دینی نوشتار من با عنوان «از حدیثبسندگی تا قرآنبسندگی» منتشر شد. دسترسی رایگان به این نوشتار و دیگر مطالب این شماره و شمارههای پیشین از اینجا امکانپذیر است.
فایل پیدیاف این نوشتار پیوست است. پنج منزل روششناختی (در باب نسبت قرآن و حدیث) را با نمونههایی توضیح داده و در تصویر شمارۀ ۲ آنها را دستهبندی کردهام.
@farhadshafti
فایل پیدیاف این نوشتار پیوست است. پنج منزل روششناختی (در باب نسبت قرآن و حدیث) را با نمونههایی توضیح داده و در تصویر شمارۀ ۲ آنها را دستهبندی کردهام.
@farhadshafti
Forwarded from کانال نو اندیشی دینی کیان
#اختصاصی
🔴هجدهمین شماره فصلنامه حیات معنوی با موضوع اخلاق، معنویت و بهار منتشر شد. این شماره که به همت مؤسسه اندیشه دینی معاصر تهیه شده است، حاوی نوشتههایی از رسول جعفریان، مصطفی ملکیان، ابوالقاسم فنایی، بیژن عبدالکریمی، سید حمید موسویان، فرهاد شفتی، سعید رحیمیان، مرتضی کربلایی، علی مهجور، مصطفی سلیمانی، علی اصغر محمدزاده، هانیه علیاصغری و محمد هدایتی است.
🔻حیات معنوی فصلنامهای است در حوزه اخلاق، معنویت، معنای زندگی و عرفان که تاکنون موضوعاتی همچون مناسبات فقه و اخلاق، مناسبات سیاست و اخلاق، ماهیت معنویت، اخلاق اجتماعی، نسبت اخلاق و تاریخ، اخلاق و درد و رنج، عرفان و سیروسلوک، اخلاق و نیایش، اخلاق صنفی روحانیت، جامعهشناسی اخلاق، و راستی و ناراستی مورد بررسی قرار داده است.
هجدهمین شماره این مجله با پرداختن به استعاره بهار در ادبیات دینی، تحول انسان و ایجاد تغییر در روند زندگی برای دستیابی به ضمیری شورمند و خلاق را به عنوان محور کلی مقالات و مصاحبهها انتخاب کرده است. این تحول در قالب توجه به تولد دوباره انسان در هر مناسبت دینی، نوشدن جان آدمی در هر بهار و نیز تغییر در تفکر و زیست انسان مؤمن در هر رمضان، به قلم نویسندگان این شماره حیات معنوی نوشته شده است.
🔻مطالعه این شماره حیات معنوی خواننده را به تأملاتی تازه در باب انسان و طبیعت سوق میدهد. نشستن پای درسهای معنوی بهار، مبتنی بر نگرش معنوی و اخلاقی به طبیعت، آدمی را مبدل به گلستانی از پاکی میسازد که ضمن توجه به تحولات معنوی درونی خود، از خانه دل غبارزدایی میکند تا رستاخیز خود را به تماشا بنشیند. زدودن خزان معنویت و مبدل ساختن آن به بهار در قالب خوانش تازهای از قرآن میسر میشود. هر بهار و خزانی نیز میتواند بیان و اشارتی از بسط و قبض مؤمنی باشد که در گرو عرفان الاهی بسته است. از این رو هر بهاری تولدی تازه است و زندگی دوباره.
برای دسترسی به فایل کامل فصلنامه از طریق راههای زیر اقدام فرمایید:
📍نسخه الکترونیکی این فصلنامه را از سایت طاقچه taaghche.com
📍نسخه کاغذی آن را از مؤسسه فرهنگی بشرا 02536657088
📍پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (02537734186) بخواهید.
🔴هجدهمین شماره فصلنامه حیات معنوی با موضوع اخلاق، معنویت و بهار منتشر شد. این شماره که به همت مؤسسه اندیشه دینی معاصر تهیه شده است، حاوی نوشتههایی از رسول جعفریان، مصطفی ملکیان، ابوالقاسم فنایی، بیژن عبدالکریمی، سید حمید موسویان، فرهاد شفتی، سعید رحیمیان، مرتضی کربلایی، علی مهجور، مصطفی سلیمانی، علی اصغر محمدزاده، هانیه علیاصغری و محمد هدایتی است.
🔻حیات معنوی فصلنامهای است در حوزه اخلاق، معنویت، معنای زندگی و عرفان که تاکنون موضوعاتی همچون مناسبات فقه و اخلاق، مناسبات سیاست و اخلاق، ماهیت معنویت، اخلاق اجتماعی، نسبت اخلاق و تاریخ، اخلاق و درد و رنج، عرفان و سیروسلوک، اخلاق و نیایش، اخلاق صنفی روحانیت، جامعهشناسی اخلاق، و راستی و ناراستی مورد بررسی قرار داده است.
هجدهمین شماره این مجله با پرداختن به استعاره بهار در ادبیات دینی، تحول انسان و ایجاد تغییر در روند زندگی برای دستیابی به ضمیری شورمند و خلاق را به عنوان محور کلی مقالات و مصاحبهها انتخاب کرده است. این تحول در قالب توجه به تولد دوباره انسان در هر مناسبت دینی، نوشدن جان آدمی در هر بهار و نیز تغییر در تفکر و زیست انسان مؤمن در هر رمضان، به قلم نویسندگان این شماره حیات معنوی نوشته شده است.
🔻مطالعه این شماره حیات معنوی خواننده را به تأملاتی تازه در باب انسان و طبیعت سوق میدهد. نشستن پای درسهای معنوی بهار، مبتنی بر نگرش معنوی و اخلاقی به طبیعت، آدمی را مبدل به گلستانی از پاکی میسازد که ضمن توجه به تحولات معنوی درونی خود، از خانه دل غبارزدایی میکند تا رستاخیز خود را به تماشا بنشیند. زدودن خزان معنویت و مبدل ساختن آن به بهار در قالب خوانش تازهای از قرآن میسر میشود. هر بهار و خزانی نیز میتواند بیان و اشارتی از بسط و قبض مؤمنی باشد که در گرو عرفان الاهی بسته است. از این رو هر بهاری تولدی تازه است و زندگی دوباره.
برای دسترسی به فایل کامل فصلنامه از طریق راههای زیر اقدام فرمایید:
📍نسخه الکترونیکی این فصلنامه را از سایت طاقچه taaghche.com
📍نسخه کاغذی آن را از مؤسسه فرهنگی بشرا 02536657088
📍پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (02537734186) بخواهید.
بهاری_کردن_خزان_معنویت_حیات_معنوی_18_فرهاد_شفتی.pdf
364.8 KB
👆 فایل پیدیاف نوشتارِ «بهاری کردن خزان معنویت»، در شمارۀ ۱۸ فصلنامۀ «حیات معنوی»، پیوست است.
در این نوشتار شش پیشنهاد برای بهاری کردن خزان معنویت (یا ماندن در بهار معنویت، بسته به نظرگاه) مطرح کردهام. این شش پیشنهاد در سه عنوانِ «باور دینی»، «فهم دینی» و «دینداری» دستهبندی شدهاند.
@farhadshafti
در این نوشتار شش پیشنهاد برای بهاری کردن خزان معنویت (یا ماندن در بهار معنویت، بسته به نظرگاه) مطرح کردهام. این شش پیشنهاد در سه عنوانِ «باور دینی»، «فهم دینی» و «دینداری» دستهبندی شدهاند.
@farhadshafti
Forwarded from مرتضی کریمینیا (کریمینیا)
🔔 به مناسبت انتشار مجموعه ۶جلدی دایرةالمعارف قرآن (ترجمه فارسی) 🔔
مرتضی کریمینیا ضمن اشاره به اهمیت یافتن زبان فارسی و تحقیقات ایرانی در زمینه مطالعات قرآنی در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی، از صورتگرایی و کمیتگرایی حاکم بر مراکز دانشگاهی ایران و عدم توجه به آشنایی و مطرح کردن پرسشهای جدید در زمینه مطالعات قرآنی انتقاد کرده است. این گفتار در سال ۱۴۰۱ و به مناسبت پایان انتشار ترجمه فارسی دائرة المعارف قرآن ایراد شده است.
🔗ویدئو صحبتهای مرتضی کریمینیا:
B2n.ir/j24549
🔗ترجمهٔ فارسی دایرةالمعارف قرآن را در سایت حکمت ببینید:
http://B2n.ir/z05015
مرتضی کریمینیا ضمن اشاره به اهمیت یافتن زبان فارسی و تحقیقات ایرانی در زمینه مطالعات قرآنی در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی، از صورتگرایی و کمیتگرایی حاکم بر مراکز دانشگاهی ایران و عدم توجه به آشنایی و مطرح کردن پرسشهای جدید در زمینه مطالعات قرآنی انتقاد کرده است. این گفتار در سال ۱۴۰۱ و به مناسبت پایان انتشار ترجمه فارسی دائرة المعارف قرآن ایراد شده است.
🔗ویدئو صحبتهای مرتضی کریمینیا:
B2n.ir/j24549
🔗ترجمهٔ فارسی دایرةالمعارف قرآن را در سایت حکمت ببینید:
http://B2n.ir/z05015
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
گفتگو با مرتضی کریمینیا به مناسبت انتشار جلد پایانی دائرة المعارف قرآن
مرتضی کریمینیا ضمن اشاره به اهمیت یافتن زبان فارسی و تحقیقات ایرانی در زمینه مطالعات قرآنی در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی، از صورتگرایی و کمیتگرایی حاکم بر مراکز دانشگاهی ایران و عدم توجه به آشنایی و مطرح کردن پرسشهای جدید در زمینه مطالعات قرآنی انتقاد…
Forwarded from فرهاد شفتی
بر سر شاخِ دین، بُن بریدن
🍃 به گمانم سخن گزافی نیست اگر گفته شود که جامعهای که درگیر تصویری غل و زنجیروار و رعبآور از دین باشد، به سوی دینگریزی خواهد رفت. انسان طبعا از احساس دربند بودن گریزان است و برای او فرار از دینی که از دید او زنجیرِ پایش باشد واکنشی طبیعی و قابل پیشبینی است.
🍃 بعید میدانم که در تاریخ پیدا کنیم دینی با نشان دادن غل و زنجیر موفق به افزودن به تعداد دیندارانِ واقعی شده باشد. در واقع بسیاری از آنان که مسلک قدیم خود را رها کردند و به دینِ جدیدی پیوستند به انگیزهی رهایی از گرفتاریها و زنجیرهای زمانه چنین کردند. در قرآن، آیهی ۱۵۷ سورهی اعراف، اهل کتاب مورد خطاب پیامبر اینگونه به ایمان آوردن به پیامبر تشویق میشوند: "... او ... بار سنگینشان و بندهایی که بر آنها بود را از آنان برمیدارد ..." (... وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِم ...).
🍃 همهی اینها را نوشتم تا بگویم که آن دیندارانی که برداشتشان از دین، ایشان را به استفاده از غل و زنجیر (واقعی یا مفهومی) و ایجاد رعب و وحشت برای همراه کردن دیگران تشویق میکند از مهمترین عوامل دینگریزی مخاطبانشان هستند. همینها هستند که به قیمت متنفر کردن مردم از هر چه رنگ دین دارد، به این خوشاند که به ایشان، به زعم خود، جامهی دینداری بپوشانند.
🍂 یکی بر سر شاخ بُن میبرید ...
@farhadshafti
🍃 به گمانم سخن گزافی نیست اگر گفته شود که جامعهای که درگیر تصویری غل و زنجیروار و رعبآور از دین باشد، به سوی دینگریزی خواهد رفت. انسان طبعا از احساس دربند بودن گریزان است و برای او فرار از دینی که از دید او زنجیرِ پایش باشد واکنشی طبیعی و قابل پیشبینی است.
🍃 بعید میدانم که در تاریخ پیدا کنیم دینی با نشان دادن غل و زنجیر موفق به افزودن به تعداد دیندارانِ واقعی شده باشد. در واقع بسیاری از آنان که مسلک قدیم خود را رها کردند و به دینِ جدیدی پیوستند به انگیزهی رهایی از گرفتاریها و زنجیرهای زمانه چنین کردند. در قرآن، آیهی ۱۵۷ سورهی اعراف، اهل کتاب مورد خطاب پیامبر اینگونه به ایمان آوردن به پیامبر تشویق میشوند: "... او ... بار سنگینشان و بندهایی که بر آنها بود را از آنان برمیدارد ..." (... وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِم ...).
🍃 همهی اینها را نوشتم تا بگویم که آن دیندارانی که برداشتشان از دین، ایشان را به استفاده از غل و زنجیر (واقعی یا مفهومی) و ایجاد رعب و وحشت برای همراه کردن دیگران تشویق میکند از مهمترین عوامل دینگریزی مخاطبانشان هستند. همینها هستند که به قیمت متنفر کردن مردم از هر چه رنگ دین دارد، به این خوشاند که به ایشان، به زعم خود، جامهی دینداری بپوشانند.
🍂 یکی بر سر شاخ بُن میبرید ...
@farhadshafti
Forwarded from ابوالقاسم فنائی
🗞 خدا همچون کنشگری اخلاقی (۱)
✍️ ابوالقاسم فنائی
این مقاله بخش نخست از پژوهشی مفصل دربارهیِ سرشت کنشگری خداوند را گزارش میکند. دو پرسش اصلی این پژوهش اینهاست:
(۱) آیا خدا کنشگری اخلاقی است؟
(۲) اگر آری، آیا اخلاق الاهی همان اخلاق انسانی است یا اخلاق الاهی کلاً یا بعضاً با اخلاق انسانی تفاوت دارد؟
در رابطه با پرسش نخست، نویسنده به بررسی سه نظریهیِ رقیب زیر میپردازد: «خدا همچون کنشگری خودکامه»، «خدا همچون کنشگری مصلحتاندیش» و «خدا همچون کنشگری اخلاقی». در این پژوهش به سود ایدهیِ خدا همچون کنشگری اخلاقی، و علیه دو تلقی دیگر از سرشت کنشگریِ خداوند، استدلال خواهد شد. در رابطه با پرسش دوم، نویسنده از این نظریه دفاع میکند که اخلاق الاهی و اخلاق انسانی از حیث «محتوای هنجاری» هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند، هرچند از سایر جهات با یکدیگر تفاوتهای چشمگیری دارند.
بخش نخست این پژوهش که در این مقاله ارائه میشود پس از طرح کلیات و مباحث مقدماتی، به نظریهیِ «خدا همچون کنشگری خودکامه» میپردازد و برخی از استدلالهایی را بررسی و نقد میکند که به سود این تلقی از سرشت خداوند اقامه شده یا میتوان اقامه کرد. بخشهای دوم و سوم این پژوهش که در قالب مقالاتی دیگر در شمارههای آیندهیِ همین مجله انتشار خواهد یافت به شرح و بسط دو تلقی دیگر از سرشت خداوند میپردازد.
دریافت از سایت دانشگاه مفید
دریافت از سایت صدانت
🌾 @abolghasemfanaei
✍️ ابوالقاسم فنائی
این مقاله بخش نخست از پژوهشی مفصل دربارهیِ سرشت کنشگری خداوند را گزارش میکند. دو پرسش اصلی این پژوهش اینهاست:
(۱) آیا خدا کنشگری اخلاقی است؟
(۲) اگر آری، آیا اخلاق الاهی همان اخلاق انسانی است یا اخلاق الاهی کلاً یا بعضاً با اخلاق انسانی تفاوت دارد؟
در رابطه با پرسش نخست، نویسنده به بررسی سه نظریهیِ رقیب زیر میپردازد: «خدا همچون کنشگری خودکامه»، «خدا همچون کنشگری مصلحتاندیش» و «خدا همچون کنشگری اخلاقی». در این پژوهش به سود ایدهیِ خدا همچون کنشگری اخلاقی، و علیه دو تلقی دیگر از سرشت کنشگریِ خداوند، استدلال خواهد شد. در رابطه با پرسش دوم، نویسنده از این نظریه دفاع میکند که اخلاق الاهی و اخلاق انسانی از حیث «محتوای هنجاری» هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند، هرچند از سایر جهات با یکدیگر تفاوتهای چشمگیری دارند.
بخش نخست این پژوهش که در این مقاله ارائه میشود پس از طرح کلیات و مباحث مقدماتی، به نظریهیِ «خدا همچون کنشگری خودکامه» میپردازد و برخی از استدلالهایی را بررسی و نقد میکند که به سود این تلقی از سرشت خداوند اقامه شده یا میتوان اقامه کرد. بخشهای دوم و سوم این پژوهش که در قالب مقالاتی دیگر در شمارههای آیندهیِ همین مجله انتشار خواهد یافت به شرح و بسط دو تلقی دیگر از سرشت خداوند میپردازد.
دریافت از سایت دانشگاه مفید
دریافت از سایت صدانت
🌾 @abolghasemfanaei
Forwarded from هامِش (علی سلطانی)
تلک قضیة و استاندارد دوگانه
فضیلت اخلاقی اثبات میشود، تا شمول ارزش اخلاقی کار کند و استانداردهای دوگانه از کار بیفتد. اگر بنابر پیروی استاندارهای دوگانه باشد و دست توجیه برای جواز به رذیلت اخلاقی در یکجا باز شود، اصولا علم اخلاق بلاموضوع است. البته که این به معنای دگم و خاماندیشی اخلاقی هم نیست، البته که این به معنای حذف زمینه در داوری اخلاقی و نسبیگراییِ موجه هم نیست، اما پرهیز از دگماندیشی و خاماندیشی و بافتارزدایی از امر اخلاقی کجا و دچاربودن به استاندارد دوگانه کجا.
استاندارد دوگانه اخلاق را به ابزار فرومیکاهد. ابزاری که مقصدش نه شرافت التزام اخلاقی، که تصاحب سود فرااخلاقی است. استاندارد دوگانه از دشمنی با اخلاق رذیلتتر است. در دشمنی با اخلاق، فضائل اخلاقی ضربه نمیخورند، که ارجمندتر هم میشوند. اما در استاندارد دوگانه با ابزارشدن و شعارشدن اخلاق در یکسوی ادعاها، اصل ارزش اخلاقی هم آسیب میبیند.
استاندارد دوگانه، تلک قضیة و تلک قضیة، بنیان نظم و عدالت را متزلزل میکند. قرارداد اجتماعیِ تأمینکنندهی مصلحت جمعی را ملغی میکند. چون ناظران میبینند که نظم فقط وقتی قدر میبیند که به نفع ناظم ناملتزم است و عدالت فقط وقتی پاس میبیند که نفع ناظم به خطر افتاده. به بیان دیگر، ناظران میبیند که خوددوستی و خودخواهی، بازیگردان پشت صحنهی نمایشهای اخلاقی است و نه فضیلتِ فضیلت. پس چرا نظام و عدالتِ دروغین به هم نخورد؟!
استاندارد دوگانه آتش به خرمن اخلاقی میاندازد و تا ساقهی آخر را میسوزاند. علم اخلاق و فریاد اخلاقی برقرار است، تا دقیقاً جلوی این دیو دلفریب بایستد و او را از دوگانگی به یگانگی بکشاند. چه بهتر و مؤثرتر و روحنوازتر و بیدارگرتر که این ایستادن از جنس هنر باشد. از جنس اثر بینظیر تلک قضیة.
متن شعر فاخر اثر به عربی:
ينقذ في سلاحف بحرية/ يقتل حيوانات بشرية/ تلك قضية وتلك قضية. كيف تكون ملاكاً أبيض؟/ يبقى ضميرك نصّ ضمير/ تنصف حركات الحرية/ وتنسف حركات التحرير/ وتوزّع عطفك وحنانك/ ع المقتول حسب الجنسية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف تكون إنساناً راقي؟/ ومطابق للاشتراطات/ كلّ كلامك لابس واقي/ وبتحضن كل الشجرات/ بتقول ع البواب الحارس/ وجنبك جيش بيهد مدارس/ واما بتقفش نفسك لابس/ دم.. تقول الكل ضحية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف أصدق هذا العالم/ لما بيحكي عن الإنسان؟/ شايف أم بتبكي ضناها/ علشان مات في الغارة جعان/ ويساوي المقتول بالقاتل/ بشرف ونزاهة وحيادية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف أنامَ قريرَ العينِ؟/ وأضع سدادة أذنين/ والعيلة المدفونة ف بيتها/ ممنوع حد يخش يغيتها/ وكأن الأرض اللي فوقيهم/ مش تبع الكورة الأرضية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف تعيش في سجنٍ واسع؟/ زنازينه من نار ورماد/ وتقوم من تحت الأنقاض/ تتشعلق ف رقاب القاتل/ تجمع أشلائك وتقاتل/ وتوري الدنيا الكدابة/ كيف يسير قانون الغابة/ من أين طريق الحرية/ ومن أين تؤتى الدبابة/ مش فارقة العالم يتكلم/ موت حرّ وما تعيشٌ مسلّم/ تلهم جيل ورا جيل يتعلم/ كيف يعيش ويموت لقضية/ بننادي على عالم مين/ علشان يستنكر ويدين/ دن كما شئت فأي إدانة/ لما يجري جوا السلخانة/ مش هتخف بارود الدانة/ ولا قادرة ترجع له صباح/ تلك قضية/ وهذا كفاح.
@Hamesh1
فضیلت اخلاقی اثبات میشود، تا شمول ارزش اخلاقی کار کند و استانداردهای دوگانه از کار بیفتد. اگر بنابر پیروی استاندارهای دوگانه باشد و دست توجیه برای جواز به رذیلت اخلاقی در یکجا باز شود، اصولا علم اخلاق بلاموضوع است. البته که این به معنای دگم و خاماندیشی اخلاقی هم نیست، البته که این به معنای حذف زمینه در داوری اخلاقی و نسبیگراییِ موجه هم نیست، اما پرهیز از دگماندیشی و خاماندیشی و بافتارزدایی از امر اخلاقی کجا و دچاربودن به استاندارد دوگانه کجا.
استاندارد دوگانه اخلاق را به ابزار فرومیکاهد. ابزاری که مقصدش نه شرافت التزام اخلاقی، که تصاحب سود فرااخلاقی است. استاندارد دوگانه از دشمنی با اخلاق رذیلتتر است. در دشمنی با اخلاق، فضائل اخلاقی ضربه نمیخورند، که ارجمندتر هم میشوند. اما در استاندارد دوگانه با ابزارشدن و شعارشدن اخلاق در یکسوی ادعاها، اصل ارزش اخلاقی هم آسیب میبیند.
استاندارد دوگانه، تلک قضیة و تلک قضیة، بنیان نظم و عدالت را متزلزل میکند. قرارداد اجتماعیِ تأمینکنندهی مصلحت جمعی را ملغی میکند. چون ناظران میبینند که نظم فقط وقتی قدر میبیند که به نفع ناظم ناملتزم است و عدالت فقط وقتی پاس میبیند که نفع ناظم به خطر افتاده. به بیان دیگر، ناظران میبیند که خوددوستی و خودخواهی، بازیگردان پشت صحنهی نمایشهای اخلاقی است و نه فضیلتِ فضیلت. پس چرا نظام و عدالتِ دروغین به هم نخورد؟!
استاندارد دوگانه آتش به خرمن اخلاقی میاندازد و تا ساقهی آخر را میسوزاند. علم اخلاق و فریاد اخلاقی برقرار است، تا دقیقاً جلوی این دیو دلفریب بایستد و او را از دوگانگی به یگانگی بکشاند. چه بهتر و مؤثرتر و روحنوازتر و بیدارگرتر که این ایستادن از جنس هنر باشد. از جنس اثر بینظیر تلک قضیة.
متن شعر فاخر اثر به عربی:
ينقذ في سلاحف بحرية/ يقتل حيوانات بشرية/ تلك قضية وتلك قضية. كيف تكون ملاكاً أبيض؟/ يبقى ضميرك نصّ ضمير/ تنصف حركات الحرية/ وتنسف حركات التحرير/ وتوزّع عطفك وحنانك/ ع المقتول حسب الجنسية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف تكون إنساناً راقي؟/ ومطابق للاشتراطات/ كلّ كلامك لابس واقي/ وبتحضن كل الشجرات/ بتقول ع البواب الحارس/ وجنبك جيش بيهد مدارس/ واما بتقفش نفسك لابس/ دم.. تقول الكل ضحية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف أصدق هذا العالم/ لما بيحكي عن الإنسان؟/ شايف أم بتبكي ضناها/ علشان مات في الغارة جعان/ ويساوي المقتول بالقاتل/ بشرف ونزاهة وحيادية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف أنامَ قريرَ العينِ؟/ وأضع سدادة أذنين/ والعيلة المدفونة ف بيتها/ ممنوع حد يخش يغيتها/ وكأن الأرض اللي فوقيهم/ مش تبع الكورة الأرضية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف تعيش في سجنٍ واسع؟/ زنازينه من نار ورماد/ وتقوم من تحت الأنقاض/ تتشعلق ف رقاب القاتل/ تجمع أشلائك وتقاتل/ وتوري الدنيا الكدابة/ كيف يسير قانون الغابة/ من أين طريق الحرية/ ومن أين تؤتى الدبابة/ مش فارقة العالم يتكلم/ موت حرّ وما تعيشٌ مسلّم/ تلهم جيل ورا جيل يتعلم/ كيف يعيش ويموت لقضية/ بننادي على عالم مين/ علشان يستنكر ويدين/ دن كما شئت فأي إدانة/ لما يجري جوا السلخانة/ مش هتخف بارود الدانة/ ولا قادرة ترجع له صباح/ تلك قضية/ وهذا كفاح.
@Hamesh1
Telegram
هامِش (علی سلطانی)
اثر شنیدنی و کمنظیر تلک قضیه، به خوانندگی خوانندهی مصری، أمیر عید (کایروکی)، با شعر بسیار شنیدنی در نقد و مذمت استانداردهای دوگانه در قبال کشتار فلسطینیها
پیوست دوم یادداشت منطق مشابه منع آزادی در خطوط قرمز
@Hamesh1
پیوست دوم یادداشت منطق مشابه منع آزادی در خطوط قرمز
@Hamesh1
Forwarded from کانال خبری جمعیت خیریه غدیر
نشست دهم:
فهم قرآن، درک قرآن - بازنگری و بازگوییِ گفتار پیشین
به چند علت دوست داشتم که این بحث را که در ۲۰ فروردین امسال در انجمن مباحثات قرآنی مطرح کردم با دوستانِ نشستهای هماندیشی در میان بگذارم. اول اینکه در پایان، نقدها و پرسشهای خوبی مطرح شد که کمک کرد این بحث را بازنگری کنم و دستکم در اندیشهی خود بهبود بخشم. دوم اینکه بنای نشستهای ماهیانهی ما بر هماندیشی است و امیدوارم با هم این بحث را پربارتر کنیم و به کمک یکدیگر به زوایای مختلف آن بپردازیم. دیگر اینکه دقایق نخستین آن گفتار از ضبط جا ماند و این فرصتی است که نه تنها تمام گفتار بلکه تبادل نظر پس از آن نیز برای آینده حفظ شود.
فهم قرآن، درک قرآن - بازنگری و بازگوییِ گفتار پیشین
به چند علت دوست داشتم که این بحث را که در ۲۰ فروردین امسال در انجمن مباحثات قرآنی مطرح کردم با دوستانِ نشستهای هماندیشی در میان بگذارم. اول اینکه در پایان، نقدها و پرسشهای خوبی مطرح شد که کمک کرد این بحث را بازنگری کنم و دستکم در اندیشهی خود بهبود بخشم. دوم اینکه بنای نشستهای ماهیانهی ما بر هماندیشی است و امیدوارم با هم این بحث را پربارتر کنیم و به کمک یکدیگر به زوایای مختلف آن بپردازیم. دیگر اینکه دقایق نخستین آن گفتار از ضبط جا ماند و این فرصتی است که نه تنها تمام گفتار بلکه تبادل نظر پس از آن نیز برای آینده حفظ شود.
https://www.skyroom.online/ch/12ht/yade-ostad
(ورود به نشست با انتخاب گزینهی مهمان)
چکیدهای که برای طرح بحث در انجمن مباحثات قرآنی نوشته بودم:
"«فهم قرآن، درک قرآن»
دلبستۀ قرآن را گریزی از تلاش برای فهم کتاب نیست، اما گاه هیاهوی مباحثات نظری بهرۀ او را نیز محدود به یافتههای نظری میکند و او را از درک آنچه متن به آن میخواند بازمیدارد. در کشاکش جستارهای پژوهشیِ گوناگون برای فهم قرآن، و در آوردگاه یافتههای تاریخی و بینامتنی که به پیشزمینههای متن میپردازند، بسیار دیدهام و دیدهاید که خوانشی ژرف اما سبکبار، فارغ از این همه، به درکی از آیهای میرسد و از این راه جانی اطمینان مییابد و تشنهای سیراب میشود.
در این گفتار سعی خواهم کرد تفاوت بنیادی دو رویکردِ دروندینی به قرآن را با به کارگیری واژههای «فهم» و «درک» توضیح دهم. پس از تاکید بر اهمیت و ضرورت «فهم قرآن» برای پیروان این کتاب، به برخی چالشهای «فهم» که ممکن است دلبستهٔ قرآن را از «درک» قرآن غافل کند اشاره خواهم کرد. با استفاده از شواهد متنی، تجربی و عقلی بر اهمیت بیشتر «درک قرآن» تکیه خواهم کرد و به جنبههای متفاوت آن میپردازم. در پایان به نتایج عملی قابل انتظار از «درک قرآن» برای زمانهای که در آن به سرمیبریم اشاره خواهم کرد."
🍃در بازنگری و بازگویی این گفتار سعی خواهم کرد ضمن طرح بحث اصلی، نکات دیگری را که حاصل تامل در مباحثات نشست قبلی شد اضافه کنم.
@farhadshafti
(ورود به نشست با انتخاب گزینهی مهمان)
چکیدهای که برای طرح بحث در انجمن مباحثات قرآنی نوشته بودم:
"«فهم قرآن، درک قرآن»
دلبستۀ قرآن را گریزی از تلاش برای فهم کتاب نیست، اما گاه هیاهوی مباحثات نظری بهرۀ او را نیز محدود به یافتههای نظری میکند و او را از درک آنچه متن به آن میخواند بازمیدارد. در کشاکش جستارهای پژوهشیِ گوناگون برای فهم قرآن، و در آوردگاه یافتههای تاریخی و بینامتنی که به پیشزمینههای متن میپردازند، بسیار دیدهام و دیدهاید که خوانشی ژرف اما سبکبار، فارغ از این همه، به درکی از آیهای میرسد و از این راه جانی اطمینان مییابد و تشنهای سیراب میشود.
در این گفتار سعی خواهم کرد تفاوت بنیادی دو رویکردِ دروندینی به قرآن را با به کارگیری واژههای «فهم» و «درک» توضیح دهم. پس از تاکید بر اهمیت و ضرورت «فهم قرآن» برای پیروان این کتاب، به برخی چالشهای «فهم» که ممکن است دلبستهٔ قرآن را از «درک» قرآن غافل کند اشاره خواهم کرد. با استفاده از شواهد متنی، تجربی و عقلی بر اهمیت بیشتر «درک قرآن» تکیه خواهم کرد و به جنبههای متفاوت آن میپردازم. در پایان به نتایج عملی قابل انتظار از «درک قرآن» برای زمانهای که در آن به سرمیبریم اشاره خواهم کرد."
🍃در بازنگری و بازگویی این گفتار سعی خواهم کرد ضمن طرح بحث اصلی، نکات دیگری را که حاصل تامل در مباحثات نشست قبلی شد اضافه کنم.
@farhadshafti