#اعتراف_ناشناس
سلام دخترم 27سالمه
دو هفته پیش یه پسر دبستانی رو گولش زدم یه شکلاتی بیسکویت دادمش گفتم اگه خونتون نزدیکه میرسونمت اونم بهم میگفت خاله باهاش صمیمی شدم اومد سوار ماشینم شد منم بردمش به یه مکان اونجا لباسامو در اوردم پسره با بدنم تحریک شد کم کم بهش نزدیک شدم لباساشو دراوردم گردن و لباشو خوردم دیدم آلت.ش راست شده لمسش کردم بعد خودارضایی کردم یه مایع بیرنگی ازم اومد اونو دادم خورد داشت بیقراری میکرد که سوار ماشینش کردم اطراف مدرسه ولش کردم ، اولین رابطم بود بسی خوشگذروندیم .
@EterafeMelat
سلام دخترم 27سالمه
دو هفته پیش یه پسر دبستانی رو گولش زدم یه شکلاتی بیسکویت دادمش گفتم اگه خونتون نزدیکه میرسونمت اونم بهم میگفت خاله باهاش صمیمی شدم اومد سوار ماشینم شد منم بردمش به یه مکان اونجا لباسامو در اوردم پسره با بدنم تحریک شد کم کم بهش نزدیک شدم لباساشو دراوردم گردن و لباشو خوردم دیدم آلت.ش راست شده لمسش کردم بعد خودارضایی کردم یه مایع بیرنگی ازم اومد اونو دادم خورد داشت بیقراری میکرد که سوار ماشینش کردم اطراف مدرسه ولش کردم ، اولین رابطم بود بسی خوشگذروندیم .
@EterafeMelat
#اعتراف_ناشناس
کامی هستم من با زنم همیشه لخت لخت میخوابیم کنار هم.
یک شب یکی از دوستام میهمان ما بود شب برای خواب هم منزل ما ماند.
توی یکی از اتاقها رختخواب براش انداختیم و من و زنم رفتیم اتاق خواب خودمون و طبق معمول لخت لخت شدیم و خوابیدم.
زنم چون خسته بود سریع توی بغل من خوابش برد. داشت خوابم میبرد که متوجه شدم دوستم پشت درب اتاق خواب که کاملا هم بسته نبود به آرومی داره من رو صدا میزنه. به نظرم چیزی لازم داشت و میخواست ازم بپرسه کجاست. من جوابش رو ندادم. دوستم که دید جواب نمیدم درب رو کمی باز کرد و باز به آرومی صدام زد. من خودم رو به خواب زدم.
درب رو تقریبا کامل باز کرد و آمد داخل و در نور چراغ شبخواب بدن لخت زنم رو که توی بغل من بود دید و خشکش زد.
نزدیک یکی دو دقیقه بدون اینکه حرکت کنه ایستاد و به بدن و کون لخت زنم خیره شد. همسرم توی خواب تکون خورد. دوستم فکر کرد بیدار شده، سریع اتاق رو ترک کرد.... فردا صبح با هر نگاه به همسرم یک لبخند ریز و معنیدار روی لباش نقش میبست.
@EterafeMelat
کامی هستم من با زنم همیشه لخت لخت میخوابیم کنار هم.
یک شب یکی از دوستام میهمان ما بود شب برای خواب هم منزل ما ماند.
توی یکی از اتاقها رختخواب براش انداختیم و من و زنم رفتیم اتاق خواب خودمون و طبق معمول لخت لخت شدیم و خوابیدم.
زنم چون خسته بود سریع توی بغل من خوابش برد. داشت خوابم میبرد که متوجه شدم دوستم پشت درب اتاق خواب که کاملا هم بسته نبود به آرومی داره من رو صدا میزنه. به نظرم چیزی لازم داشت و میخواست ازم بپرسه کجاست. من جوابش رو ندادم. دوستم که دید جواب نمیدم درب رو کمی باز کرد و باز به آرومی صدام زد. من خودم رو به خواب زدم.
درب رو تقریبا کامل باز کرد و آمد داخل و در نور چراغ شبخواب بدن لخت زنم رو که توی بغل من بود دید و خشکش زد.
نزدیک یکی دو دقیقه بدون اینکه حرکت کنه ایستاد و به بدن و کون لخت زنم خیره شد. همسرم توی خواب تکون خورد. دوستم فکر کرد بیدار شده، سریع اتاق رو ترک کرد.... فردا صبح با هر نگاه به همسرم یک لبخند ریز و معنیدار روی لباش نقش میبست.
@EterafeMelat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این خانم واقعا هنرمنده! کاراش جذابه و خیلی شیک کار میکنه!
نوشته بود ۱۳ ساعت برای این کار وقت گذاشته
@EterafeMelat
نوشته بود ۱۳ ساعت برای این کار وقت گذاشته
@EterafeMelat
#اعتراف_ناشناس
سلام به همگی دخترم ۲۵
قضیه ای که میخوام براتون بگم تا الان که ۴ سال از ازدواجم میگذره توی دلم بود، حتما بخونین و راهنماییم کنین.
من پدرشوهرم بسیار دختر دوست و طرفدار حقوق خانماس. من فوق العاده رونای درشت و سفیدم و شوهرم متاسفانه اوایل اصلا از پس نیاز جنسی من برنمیومد.
پدرشوهرم هروقت میرفتیم خونشون با شورت راه میرفت توی خونه و مشخص بود ک.یر درشتی داره. منم تحریک میشدم ولی به روی خودم نمیووردم. تا یه روزیکه با پدرشوهرم تنها شدم و منم لباس لختی پوشیدم و خودمو به خواب زدم و دیدم داره باهام ور میره و دیگه باتموم وجود رفتیم رو کار. به قول پدرشوهرم: پسری که برنمیاد از پس حشریت باباش باید بکنه.
واقعا هم عالی میکنه و الان به پدرشوهرم وابستم و مدام رابطه داریم. فقط ترسم اینکه مادرشوهرم یا شوهرم بفهمه.
کص ننه هرکی فحش بده. من فقط راه درمان میخوام که از پدرشوهرم با اون کیر خوشگلش فاصله بگیرم و به سمت شوهرم برم. همین 😢
@EterafeMelat
سلام به همگی دخترم ۲۵
قضیه ای که میخوام براتون بگم تا الان که ۴ سال از ازدواجم میگذره توی دلم بود، حتما بخونین و راهنماییم کنین.
من پدرشوهرم بسیار دختر دوست و طرفدار حقوق خانماس. من فوق العاده رونای درشت و سفیدم و شوهرم متاسفانه اوایل اصلا از پس نیاز جنسی من برنمیومد.
پدرشوهرم هروقت میرفتیم خونشون با شورت راه میرفت توی خونه و مشخص بود ک.یر درشتی داره. منم تحریک میشدم ولی به روی خودم نمیووردم. تا یه روزیکه با پدرشوهرم تنها شدم و منم لباس لختی پوشیدم و خودمو به خواب زدم و دیدم داره باهام ور میره و دیگه باتموم وجود رفتیم رو کار. به قول پدرشوهرم: پسری که برنمیاد از پس حشریت باباش باید بکنه.
واقعا هم عالی میکنه و الان به پدرشوهرم وابستم و مدام رابطه داریم. فقط ترسم اینکه مادرشوهرم یا شوهرم بفهمه.
کص ننه هرکی فحش بده. من فقط راه درمان میخوام که از پدرشوهرم با اون کیر خوشگلش فاصله بگیرم و به سمت شوهرم برم. همین 😢
@EterafeMelat
#اعتراف_ناشناس
سلام دخترم 16
اعتراف میکنم که وقتی که 8 یا 9 سالم که بود با دخترای همسایمون لز میکردیم
البته اونموقع نمیدونستیم چکار داریم میکنیم
کلا سه نفر بودیم من داشتم بهشون تعریف میکردم که پسر خالم خیلی بی ادبه هی شلوارشو میکشه پایین(اونموقع دو سالش بود) بعد یکی از دخترا شلوارشو کشید پایینو و گفت اینجوری؟ بعد مام دیگ شروع کردیم
هی میرفتی تو کوچه پس کوچه ها همو میمالیدیم 🤦🏻♀️(هیچ تصوری از سکس نداشتیما) همش به مال هم دست میزدیم😂
خلاصه که چن روز همین روال بود تا ادم شدیم و فهمیدیم کارمون اشتباه بوده
هنوزم بعضی موقع ها یکیشونو میبینم، خودمونو میزنیم اون راه انگار نه انگار اتفاقی افتاده😂
@EterafeMelat
سلام دخترم 16
اعتراف میکنم که وقتی که 8 یا 9 سالم که بود با دخترای همسایمون لز میکردیم
البته اونموقع نمیدونستیم چکار داریم میکنیم
کلا سه نفر بودیم من داشتم بهشون تعریف میکردم که پسر خالم خیلی بی ادبه هی شلوارشو میکشه پایین(اونموقع دو سالش بود) بعد یکی از دخترا شلوارشو کشید پایینو و گفت اینجوری؟ بعد مام دیگ شروع کردیم
هی میرفتی تو کوچه پس کوچه ها همو میمالیدیم 🤦🏻♀️(هیچ تصوری از سکس نداشتیما) همش به مال هم دست میزدیم😂
خلاصه که چن روز همین روال بود تا ادم شدیم و فهمیدیم کارمون اشتباه بوده
هنوزم بعضی موقع ها یکیشونو میبینم، خودمونو میزنیم اون راه انگار نه انگار اتفاقی افتاده😂
@EterafeMelat
#اعتراف_ناشناس
دخترم 18
یه بار رلم اومده بود دنبالم منو با ماشینش برد خونشون بعد اونجا بودم بساط قلیون اینا هم پهن بود که یهو دیدم صدای در خونه شون اومد بعد برگشت گفت مامانمه مامانمه منم اون موقع یه لحظه ماتم برد که چی شده انگار😅بعد دیدم مامانش اومد خونه یه لحظه به دوستم گفت کیه تو خونه گفت دوستامه یهو مامانشم گفت خوب هستین مثلا با دوستاش بود از توی پذیرایی هم بود منم تو اتاق بود منم صدامو به حدی کلفت کردم که نگو گفتم بله😂 بعد خودش برگشت اتاق گفت این تو بودی الان😐😂 باورش نمیشد که من بوده باشم بلاخره خاطره خوبی بود یادم نمیره اصلا الانم ۳ساله با همیم
@EterafeMelat
دخترم 18
یه بار رلم اومده بود دنبالم منو با ماشینش برد خونشون بعد اونجا بودم بساط قلیون اینا هم پهن بود که یهو دیدم صدای در خونه شون اومد بعد برگشت گفت مامانمه مامانمه منم اون موقع یه لحظه ماتم برد که چی شده انگار😅بعد دیدم مامانش اومد خونه یه لحظه به دوستم گفت کیه تو خونه گفت دوستامه یهو مامانشم گفت خوب هستین مثلا با دوستاش بود از توی پذیرایی هم بود منم تو اتاق بود منم صدامو به حدی کلفت کردم که نگو گفتم بله😂 بعد خودش برگشت اتاق گفت این تو بودی الان😐😂 باورش نمیشد که من بوده باشم بلاخره خاطره خوبی بود یادم نمیره اصلا الانم ۳ساله با همیم
@EterafeMelat
✅️ ایردراپ رسمی و معتبر با بیش از 70 میلیون کاربر جهانی!
لینک ورود به همستر 🐹
https://www.tg-me.com/hamster_kombAt_bot/start?startapp=kentId994093044
لینک ورود به همستر 🐹
https://www.tg-me.com/hamster_kombAt_bot/start?startapp=kentId994093044
#اعتراف_ناشناس
سلام پسرم ۱۹
کلاس دوم که بودم با دختر همسایمون از مدرسه باهم میومدیم خونه باهم جور بودیم یه روز که از مدرسه میومدیم خونه نرفت اومد خونه ما از در که اومد تو بهم گفت میدونی کیر چیه😂 منم فرصت طلب گفتم اگه میخوای بهت بگم باید هرکاری میگم انجام بدی آقا اونم از خدا خواسته قبول کرد بعد گفت بریم خونه ما رفتیم تو اتاقش لخت شدیم همو مالیدیم دراز کشیده بودم یهو اومد روش سوار شد قشنگ یادمه تا ته رفت توش حاجی خیلی حال داده بود بعد که یکم سکس کردیم رفتیم وسط حیاط شلوارمو کشید پایین سرپا از جلو کردمش اونجا برای اولین بار ارضا شدم بهش گفتم قلقلک میاد😂😂 اونم گفت برای منم همینه بعدشم یه دور تو دست شویی کردمش لباسمونو پوشیدیم داشتیم میومدیم بیرون یهو بابابزرگش درو باز کرد گفت اون تو چیکار میکنین گفتیم هیچی داریم بازی میکنیم بعد اون روز دیگه هیچوقت نتونستم قشنگ باهاش ارتباط برقرار کنم پارسال که ۱۷ سالش بود ازدواج کرد الآنم بچش یه سالشه😐💔
@EterafeMelat
سلام پسرم ۱۹
کلاس دوم که بودم با دختر همسایمون از مدرسه باهم میومدیم خونه باهم جور بودیم یه روز که از مدرسه میومدیم خونه نرفت اومد خونه ما از در که اومد تو بهم گفت میدونی کیر چیه😂 منم فرصت طلب گفتم اگه میخوای بهت بگم باید هرکاری میگم انجام بدی آقا اونم از خدا خواسته قبول کرد بعد گفت بریم خونه ما رفتیم تو اتاقش لخت شدیم همو مالیدیم دراز کشیده بودم یهو اومد روش سوار شد قشنگ یادمه تا ته رفت توش حاجی خیلی حال داده بود بعد که یکم سکس کردیم رفتیم وسط حیاط شلوارمو کشید پایین سرپا از جلو کردمش اونجا برای اولین بار ارضا شدم بهش گفتم قلقلک میاد😂😂 اونم گفت برای منم همینه بعدشم یه دور تو دست شویی کردمش لباسمونو پوشیدیم داشتیم میومدیم بیرون یهو بابابزرگش درو باز کرد گفت اون تو چیکار میکنین گفتیم هیچی داریم بازی میکنیم بعد اون روز دیگه هیچوقت نتونستم قشنگ باهاش ارتباط برقرار کنم پارسال که ۱۷ سالش بود ازدواج کرد الآنم بچش یه سالشه😐💔
@EterafeMelat
#اعتراف_ناشناس
سلام
دخترم
خیلی اهل درس و یاد گرفتن مهارت های جدیدم
اهل دوست پسرو این چیزام نیستم
کلاس کنکور میرفتم ناخواسته از استادی که ازش متنفر بودم خوشم اومد اولا جدی نگرفتم گفتم میپره از سرم ولی کم کم که گذشت بیشتر بهش علاقه مند شدم
تفاوت سنیمون زیاده ۲۰ سال
من حتی راجع بهش با مادرم حرف زدم
الان داره از کشور میره
حالم خیلی بده نمیدونم چیکار کنم چون واقعا دوسش دارم
میشه فحش ندید؟
لطفاً
فقط ازتون میخوام راهنماییم کنید.
@EterafeMelat
سلام
دخترم
خیلی اهل درس و یاد گرفتن مهارت های جدیدم
اهل دوست پسرو این چیزام نیستم
کلاس کنکور میرفتم ناخواسته از استادی که ازش متنفر بودم خوشم اومد اولا جدی نگرفتم گفتم میپره از سرم ولی کم کم که گذشت بیشتر بهش علاقه مند شدم
تفاوت سنیمون زیاده ۲۰ سال
من حتی راجع بهش با مادرم حرف زدم
الان داره از کشور میره
حالم خیلی بده نمیدونم چیکار کنم چون واقعا دوسش دارم
میشه فحش ندید؟
لطفاً
فقط ازتون میخوام راهنماییم کنید.
@EterafeMelat
#اعتراف_ناشناس
سلام پسر هستم از اصفهان ۳۰ سالمه زن و بچه دارم من و خانمم با عشق ازدواج کردیم و خیلی همو دوس داریم اما بچه دار که شدیم دیگه خیلی با هم سکس نمیکنیم شاید ماهی یه بار! زن رفیقم خیلی بهم پا میده منم ازش بدم نمیاد!نمیدونم چیکار کنم میدونم اگه منم پا بدم راحت میتونم هر روز بکنمش خیلی ام خوبه ولی نمیخوام خیانت کنم دارم دیونه میشم!چیکار کنم بنظرتون؟به هر حال منم نیاز دارم تا یه حدی میتونم جلوی خودمو بگیرم اون لامصبم خیلی نخ میده مثلا تا میریم خونشون لباسای تنگ و کوتاه میپوشه و از قصد وقتی کسی جز من نمیبینتش دولا میشه که منو حشری کنه تا حدی که یبار کیرم شق شده و بود و همونجا میخواستم بگیرم بکنمش از بس که کصه.
@EterafeMelat
سلام پسر هستم از اصفهان ۳۰ سالمه زن و بچه دارم من و خانمم با عشق ازدواج کردیم و خیلی همو دوس داریم اما بچه دار که شدیم دیگه خیلی با هم سکس نمیکنیم شاید ماهی یه بار! زن رفیقم خیلی بهم پا میده منم ازش بدم نمیاد!نمیدونم چیکار کنم میدونم اگه منم پا بدم راحت میتونم هر روز بکنمش خیلی ام خوبه ولی نمیخوام خیانت کنم دارم دیونه میشم!چیکار کنم بنظرتون؟به هر حال منم نیاز دارم تا یه حدی میتونم جلوی خودمو بگیرم اون لامصبم خیلی نخ میده مثلا تا میریم خونشون لباسای تنگ و کوتاه میپوشه و از قصد وقتی کسی جز من نمیبینتش دولا میشه که منو حشری کنه تا حدی که یبار کیرم شق شده و بود و همونجا میخواستم بگیرم بکنمش از بس که کصه.
@EterafeMelat
#اعتراف_ناشناس
سلام
من پسر ۲۱ تبریز، مجردم
راستش من چند وقتیه که گرفتار گرایش عجیب کاکولدی شدم، خیلی سعی کردم که ترکش کنم ولی نمیتونم. لطفا بهم راهکار بدین😑
@EterafeMelat
سلام
من پسر ۲۱ تبریز، مجردم
راستش من چند وقتیه که گرفتار گرایش عجیب کاکولدی شدم، خیلی سعی کردم که ترکش کنم ولی نمیتونم. لطفا بهم راهکار بدین😑
@EterafeMelat