🔹به فراخور ۲۹ آبان زادروز #غلامرضا_رشید_یاسمی "و۲۹ ابان ۱۲۷۵ کرمانشاه، ف ۱۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ تهران" شاعر، نویسنده،مورخ، مترجم و استاد دانشگاه تهران .
مقالهها و رسالهها
رشید یاسمی، شاعر، نویسنده، مورخ و استاد دانشگاه تهران بود که آثار بسیار مفیدی از خود به جای گذاشت. کتاب مقالهها و رسالهها شامل مجموعهای از مقالهها و رسالههای ایشان است که در زمینۀ پژوهشهای ایرانی، نقد ادبی و تاریخ و فلسفه نوشته و اغلب در دهۀ ۱۳۲۰ منتشر شدهاند، و اکنون دسترسی به آنها آسان نیست. برخی از موضوعات این مقالهها عبارتند از: چیستی علم تاریخ و نحوۀ نگارش آن، دو رساله به زبان پهلوی، نقد و بررسی آثار شاعرانی چون فردوسی، سعدی، نظامی، نسبت روشنفکران و ادبیات معاصر و تعلیم و تربیت در ایران. «تتبع و انتقاد احوال و آثار سلمان ساوجی» نیز یکی از رسالههای مفصل و مهم این مجموعه است.
[مقالهها و رسالهها، تألیف غلامرضا رشید یاسمی، به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹]
@AfsharFoundation
@ESHTADAN
مقالهها و رسالهها
رشید یاسمی، شاعر، نویسنده، مورخ و استاد دانشگاه تهران بود که آثار بسیار مفیدی از خود به جای گذاشت. کتاب مقالهها و رسالهها شامل مجموعهای از مقالهها و رسالههای ایشان است که در زمینۀ پژوهشهای ایرانی، نقد ادبی و تاریخ و فلسفه نوشته و اغلب در دهۀ ۱۳۲۰ منتشر شدهاند، و اکنون دسترسی به آنها آسان نیست. برخی از موضوعات این مقالهها عبارتند از: چیستی علم تاریخ و نحوۀ نگارش آن، دو رساله به زبان پهلوی، نقد و بررسی آثار شاعرانی چون فردوسی، سعدی، نظامی، نسبت روشنفکران و ادبیات معاصر و تعلیم و تربیت در ایران. «تتبع و انتقاد احوال و آثار سلمان ساوجی» نیز یکی از رسالههای مفصل و مهم این مجموعه است.
[مقالهها و رسالهها، تألیف غلامرضا رشید یاسمی، به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹]
@AfsharFoundation
@ESHTADAN
Forwarded from انجمن دوستداران اصفهان
💠 در سال ۱۳۸۴ روز یکم آذرماه هرسال به تصویب شورای اصفهانشناسان به عنوان روز اصفهان برگزیده شد و نماد تاریخی منقوش بر سردر قیصریه بهعنوان نماد شهر اصفهان انتخاب شد.
💠 در سال ۱۳۹۷ اعضای شورای شهر اصفهان به اعتبار مصوبه علمی اصفهانشناسان، روز یکم آذرماه را به عنوان روز ملی اصفهان و نماد تاریخی اصفهان را به صورت رسمی تصویب کردند.
💠 باروی بزرگ اصفهان در دوران آلبویه و سردر قیصریه در دوران صفوی، در اول آذرماه بنیان نهاده شدند.
💠 نماد تاریخی اصفهان به نشانه زایچه این شهر با بیش از هزار سال قدمت از دوران آلبویه و صفوی بر روی بناهای مهم اصفهان همچون قلعه تبرک، کاخ عالیقاپو و سردربازار قیصریه نقش شده بود و هنوز بر سردر بازار بزرگ اصفهان در میدان نقش جهان میدرخشد و معرف هویت و تاریخ این شهر کهنسال است.
@isfahan_didban
💠 در سال ۱۳۹۷ اعضای شورای شهر اصفهان به اعتبار مصوبه علمی اصفهانشناسان، روز یکم آذرماه را به عنوان روز ملی اصفهان و نماد تاریخی اصفهان را به صورت رسمی تصویب کردند.
💠 باروی بزرگ اصفهان در دوران آلبویه و سردر قیصریه در دوران صفوی، در اول آذرماه بنیان نهاده شدند.
💠 نماد تاریخی اصفهان به نشانه زایچه این شهر با بیش از هزار سال قدمت از دوران آلبویه و صفوی بر روی بناهای مهم اصفهان همچون قلعه تبرک، کاخ عالیقاپو و سردربازار قیصریه نقش شده بود و هنوز بر سردر بازار بزرگ اصفهان در میدان نقش جهان میدرخشد و معرف هویت و تاریخ این شهر کهنسال است.
@isfahan_didban
Be Isfahan Ro
@Talakar3006
🎼 تصنیف به اصفهان رو
#استادجلالتاجاصفهانی
#استادعلیاکبرشهنازی
#استادملکالشعرایبهار
#بیاتاصفهان
یکم آذر، گرامیداشتِ روز اصفهان
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
#استادجلالتاجاصفهانی
#استادعلیاکبرشهنازی
#استادملکالشعرایبهار
#بیاتاصفهان
یکم آذر، گرامیداشتِ روز اصفهان
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
✍️چرا برج قوس (آذرماه) به شهر اصفهان تعلق دارد؟
👈نماد اصفهان نماد تعلیق بین خشکسالی و آبادانی است.
👤حشمت الله انتخابی
⏱زمان خواندن1 -2 دقیقه
احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان حسن رکن الدوله دیلمی (۳۲۲ – ۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایسته تر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.
نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان به عنوان نماد مخصوص اصفهان انتخاب شده است. این نگاره تاریخی نقش تصویر فرد تیراندازی را با سر انسان و تنه شیر و دم اژدها نشان میدهد.دلیل انتخاب آذر ماه (برج قوس) برای اصفهان این بود که بر اساس مستندات تاریخی طالع بنیان شهر اصفهان در ماه آذر ( قوس) دیده شده است. براساس اسناد تاریخی در بسیاری متون کهن خشت اول شهر اصفهان را در ماه آذر گذاشتند و برج قوس را طالع اصفهان انتخاب کردند.
جابر انصاری در این باره گفته است: «طالع اصفهان برج قوس است. رکن الدوله دیلمی زمانی که قمر در برج قوس بود، باروی اصفهان را بنا نهاد.» در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. حمدالله مستوفی در نزهت القلوب میگوید: «رکنالدوله حسن بویه اصفهان را بارو کشید. دور بارو 21 هزار گام باشد و طالع امارتش برج قوس است.»
آندره گدار به این موضوع اشاره کرده است که: «ایرانیان با دانستن نجوم، احداث اصفهان را در برج قوس تعیین کردند و آن را بر سر در شاهی قیصریه قرار دادند.»
یک قصیده از کمال اسماعیل (خلاق المعانی) شاعر قرن 6 اصفهانی در استقبال از اتابک سعد زنگی نیز بر این مهم دلالت میکند:
«برج قوس است سپاهان را طالع در اصل طالع سپاهان / زیبد ار مشتریش آمد سعد اکبر»
در طالع بینی اعتقاد به سعد و نحس وجود داشت. اگر قمر در عقرب بود، طالع نحس و اگر قمر در قوس بود، طالع سعد و اگر قمر در قوس مشتری دیده میشد، طالع را سعد اکبر میگفتند. خلاق المعانی در واقع در این شعر میگوید: تو (اتابک) چون مشتری هستی که خریدار اصفهان شدهای و این سعداکبر را نصیب این شهر کردهای.
همچنین “ژان شاردن” جهانگرد معروف فرانسوی آورده است که تصویر برج قوس را بر سر قلعه تَبَرک دیده است.
بعدها این نماد در صفویه با یک تغییراتی روی سر در قرار گرفته است. این نماد، یک نیمه اسب در حال تیراندازی است که سر انسان دارد ولی تنهاش به جای اسب، یک شیر است. صورت فلکی اسد (شیر) مطابق با امردادماه، تیرانداز برگشته به عقب شبیه سربازان پارتی و کلاهش، کلاه قزلباش (کلاه سرداران دوره صفوی) است. او با تیرش دهان اژدها یعنی دم اسب را نشانه رفته است که این تصویر بر کاشیکاری سردر قیصریه است.
امرداد نشان خشکترین ماه سال و آذر نماد پربارانترین ماه سال برای شهر اصفهان است و این نماد به خوبی نشان میدهد که اصفهان بین این دو تعلیق آبادانی و خشکسالی قرار دارد. با بارش باران آذرماه است که اصفهان سرزنده میماند و این نماد به خوبی فاصله بین خشکسالی و نبود باران تا بارش باران رحمت و سرزندگی را نشان می دهد.
در طول سالها این نماد همچنان مورد استفاده قرار گرفته است. در حمام علی قلی آقا بخش حمام زنانه همین نماد به کار رفته با این تفاوت که سوار قزلباش تبدیل به شاهزاده زن شده است. همچنین در خانههای قاجار و پهلوی نیز این نماد دیده میشود.
به طور کلی این گونه نمادها نشانی از پرچم بوده است. در داستان رستم و سهراب هنگامی که سهراب میخواهد از هژیر نشان پدر را سراغ بگیرد، هژیر تک تک پرچمها را که نماد یک خاندان یا یک شهر بودند به سهراب معرفی کرد. و باز هم میدانیم پرچم کاویان، پرچم اصفهان است. پس طبیعی است که نمادها سمبل تاریخ، فرهنگ و تمدن یک خطه بوده و ریشه در آداب و رسوم ، هنر و تاریخ داشته باشند/ هنرنیوز
https://www.tg-me.com/ahleghalamvafarhang/7109
نقل: اهل قلم و فرهنگ
@ESHTADAN
👈نماد اصفهان نماد تعلیق بین خشکسالی و آبادانی است.
👤حشمت الله انتخابی
⏱زمان خواندن1 -2 دقیقه
احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان حسن رکن الدوله دیلمی (۳۲۲ – ۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایسته تر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.
نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان به عنوان نماد مخصوص اصفهان انتخاب شده است. این نگاره تاریخی نقش تصویر فرد تیراندازی را با سر انسان و تنه شیر و دم اژدها نشان میدهد.دلیل انتخاب آذر ماه (برج قوس) برای اصفهان این بود که بر اساس مستندات تاریخی طالع بنیان شهر اصفهان در ماه آذر ( قوس) دیده شده است. براساس اسناد تاریخی در بسیاری متون کهن خشت اول شهر اصفهان را در ماه آذر گذاشتند و برج قوس را طالع اصفهان انتخاب کردند.
جابر انصاری در این باره گفته است: «طالع اصفهان برج قوس است. رکن الدوله دیلمی زمانی که قمر در برج قوس بود، باروی اصفهان را بنا نهاد.» در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. حمدالله مستوفی در نزهت القلوب میگوید: «رکنالدوله حسن بویه اصفهان را بارو کشید. دور بارو 21 هزار گام باشد و طالع امارتش برج قوس است.»
آندره گدار به این موضوع اشاره کرده است که: «ایرانیان با دانستن نجوم، احداث اصفهان را در برج قوس تعیین کردند و آن را بر سر در شاهی قیصریه قرار دادند.»
یک قصیده از کمال اسماعیل (خلاق المعانی) شاعر قرن 6 اصفهانی در استقبال از اتابک سعد زنگی نیز بر این مهم دلالت میکند:
«برج قوس است سپاهان را طالع در اصل طالع سپاهان / زیبد ار مشتریش آمد سعد اکبر»
در طالع بینی اعتقاد به سعد و نحس وجود داشت. اگر قمر در عقرب بود، طالع نحس و اگر قمر در قوس بود، طالع سعد و اگر قمر در قوس مشتری دیده میشد، طالع را سعد اکبر میگفتند. خلاق المعانی در واقع در این شعر میگوید: تو (اتابک) چون مشتری هستی که خریدار اصفهان شدهای و این سعداکبر را نصیب این شهر کردهای.
همچنین “ژان شاردن” جهانگرد معروف فرانسوی آورده است که تصویر برج قوس را بر سر قلعه تَبَرک دیده است.
بعدها این نماد در صفویه با یک تغییراتی روی سر در قرار گرفته است. این نماد، یک نیمه اسب در حال تیراندازی است که سر انسان دارد ولی تنهاش به جای اسب، یک شیر است. صورت فلکی اسد (شیر) مطابق با امردادماه، تیرانداز برگشته به عقب شبیه سربازان پارتی و کلاهش، کلاه قزلباش (کلاه سرداران دوره صفوی) است. او با تیرش دهان اژدها یعنی دم اسب را نشانه رفته است که این تصویر بر کاشیکاری سردر قیصریه است.
امرداد نشان خشکترین ماه سال و آذر نماد پربارانترین ماه سال برای شهر اصفهان است و این نماد به خوبی نشان میدهد که اصفهان بین این دو تعلیق آبادانی و خشکسالی قرار دارد. با بارش باران آذرماه است که اصفهان سرزنده میماند و این نماد به خوبی فاصله بین خشکسالی و نبود باران تا بارش باران رحمت و سرزندگی را نشان می دهد.
در طول سالها این نماد همچنان مورد استفاده قرار گرفته است. در حمام علی قلی آقا بخش حمام زنانه همین نماد به کار رفته با این تفاوت که سوار قزلباش تبدیل به شاهزاده زن شده است. همچنین در خانههای قاجار و پهلوی نیز این نماد دیده میشود.
به طور کلی این گونه نمادها نشانی از پرچم بوده است. در داستان رستم و سهراب هنگامی که سهراب میخواهد از هژیر نشان پدر را سراغ بگیرد، هژیر تک تک پرچمها را که نماد یک خاندان یا یک شهر بودند به سهراب معرفی کرد. و باز هم میدانیم پرچم کاویان، پرچم اصفهان است. پس طبیعی است که نمادها سمبل تاریخ، فرهنگ و تمدن یک خطه بوده و ریشه در آداب و رسوم ، هنر و تاریخ داشته باشند/ هنرنیوز
https://www.tg-me.com/ahleghalamvafarhang/7109
نقل: اهل قلم و فرهنگ
@ESHTADAN
Telegram
اهل قلم و فرهنگ
💠 روز بزرگداشت اصفهان گرامی باد🌺
امید است که مسئولین صدای کشاورزان اصفهانی را بشنوند و از شنیدن دردهای آنان هراسان نباشند و بجای توهم نبرد با استکبار جهانی اندکی به دنبال درمان دردهای این مردم رنج دیده باشند.
✅اهل قلم و فرهنگ:
👉🆔 @ahleghalamvafarhang
امید است که مسئولین صدای کشاورزان اصفهانی را بشنوند و از شنیدن دردهای آنان هراسان نباشند و بجای توهم نبرد با استکبار جهانی اندکی به دنبال درمان دردهای این مردم رنج دیده باشند.
✅اهل قلم و فرهنگ:
👉🆔 @ahleghalamvafarhang
Forwarded from اشتادان Eshtadan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼 به فراخور دوم آذر سالگشت درگذشت #درویش_خان موسیقیدان و آهنگساز . ایران
آهنگساز: غلامحسین درویش (درویشخان)
ترانهسرا: محمدتقی بهار (ملک الشعرا)
سرپرست گروه: مجيد درخشانى
خواننده: مليحه مرادى
خوشنويس: صبا گلباز
دور جهان نگر که چه غوغا خواهد کرد
که چه غوغا خواهد کرد
حُبّ وطن نگر که چه با ما خواهد کرد
که چه با ما خواهد کرد
آه چه محنتها که کشیدی ایران
آه به کام دل نرسیدی، جز غم ندیدی ایران
خدا ز درد و غم رهاند ما را
خدا به کام دل رساند ما...
✅ ناتمام ماندن لختِ آخر بهطرز نمادینی معنیدار است. روزگاری نهچندان دور، در این سرزمین درویشخان و بهار آهنگ و ترانه میساختند و آرزوی بهروزی میهن را داشتند. آنان رفتند و هنوز این آرزو برجاست. ما نیز خواهیم رفت و این آرزو را به آیندگان خواهیم سپرد؟
@ESHTADAN
آهنگساز: غلامحسین درویش (درویشخان)
ترانهسرا: محمدتقی بهار (ملک الشعرا)
سرپرست گروه: مجيد درخشانى
خواننده: مليحه مرادى
خوشنويس: صبا گلباز
دور جهان نگر که چه غوغا خواهد کرد
که چه غوغا خواهد کرد
حُبّ وطن نگر که چه با ما خواهد کرد
که چه با ما خواهد کرد
آه چه محنتها که کشیدی ایران
آه به کام دل نرسیدی، جز غم ندیدی ایران
خدا ز درد و غم رهاند ما را
خدا به کام دل رساند ما...
✅ ناتمام ماندن لختِ آخر بهطرز نمادینی معنیدار است. روزگاری نهچندان دور، در این سرزمین درویشخان و بهار آهنگ و ترانه میساختند و آرزوی بهروزی میهن را داشتند. آنان رفتند و هنوز این آرزو برجاست. ما نیز خواهیم رفت و این آرزو را به آیندگان خواهیم سپرد؟
@ESHTADAN
🔹به مناسبت سوم آذر سالروز درگذشت زنده یاد: پژمان بختیاری، ادیب، محقق، نویسنده، شاعر ومترجم:
(و، سال ۱۲۷۹ تهران،ف، ۱۳۵۳تهران )
ایران
اگر ایران به جز ویران سرا نیست
من این ویرانسرا را دوست دارم.
اگر تاریخ ما افسانهرنگ است
من این افسانهها را دوست دارم.
نوای نای ما گر جانگداز است
من این نای و نوا را دوست دارم.
اگر آب و هوایش دلنشین نیست
من این آب و هوا را دوست دارم.
به شوق خار صحراهای خشکش
من این فرسوده پا را دوست دارم.
من این دلکش زمین را خواهم از جان
من این روشن سما را دوست دارم.
اگر بر من ز ایرانی رود زور
من این زورآزما را دوست دارم.
اگر آلوده دامانید، اگر پاک
من ای مردم، شما را دوست دارم
@ESHTADAN
🔹به مناسبت سوم آذر سالروز درگذشت زنده یاد: پژمان بختیاری، ادیب، محقق، نویسنده، شاعر ومترجم:
(و، سال ۱۲۷۹ تهران،ف، ۱۳۵۳تهران )
ایران
اگر ایران به جز ویران سرا نیست
من این ویرانسرا را دوست دارم.
اگر تاریخ ما افسانهرنگ است
من این افسانهها را دوست دارم.
نوای نای ما گر جانگداز است
من این نای و نوا را دوست دارم.
اگر آب و هوایش دلنشین نیست
من این آب و هوا را دوست دارم.
به شوق خار صحراهای خشکش
من این فرسوده پا را دوست دارم.
من این دلکش زمین را خواهم از جان
من این روشن سما را دوست دارم.
اگر بر من ز ایرانی رود زور
من این زورآزما را دوست دارم.
اگر آلوده دامانید، اگر پاک
من ای مردم، شما را دوست دارم
@ESHTADAN
Forwarded from مجله و انتشارات هنر موسیقی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت ۳ آذر زادروز کیهان کلهر
🎶 دونوازی کمانچه و کُرا: کیهان #کلهر و تومانی دیاباته
✍️«طرقۀ خوشنفس بزن، طرفهدمی چکاوکی»؛ پروندهای برای کیهان کلهر در شمارۀ ۱۶۳ #هنر_موسیقی، بهمن و اسفند ۱۳۹۵
http://honaremusighi.com/downloads/شمارۀ-163
@honaremusighimag
🎶 دونوازی کمانچه و کُرا: کیهان #کلهر و تومانی دیاباته
✍️«طرقۀ خوشنفس بزن، طرفهدمی چکاوکی»؛ پروندهای برای کیهان کلهر در شمارۀ ۱۶۳ #هنر_موسیقی، بهمن و اسفند ۱۳۹۵
http://honaremusighi.com/downloads/شمارۀ-163
@honaremusighimag
پنجم آذرماه سالروز درگذشت محمدعلی فروغی
انسان و تمدّن
با آقا شیخ محمّد گفتگو بود که انسان به حال وحشیگری باشد بهتر از حال تمدّن است. من عقیدهام این است که رنج و زحمت انسان در وضع تمدّن بهواسطۀ زیادی ادراکش بیشتر است، اما با وجود این زندگی متمدّن بهتر است، زیرا که من گمانم این است که تمدّن به جایی خواهد رسید که ما تصوّر آن را نمیتوانیم بکنیم و انسانیّت مقامی بسیار عالی خواهد داشت. بلی اگر غایت تمدّن همین بود که حالا هست چون چندان مقام عالی عاید انسان نشده است، این اندازه تمدّن به رنجها و آلامی که تولید کرده نمیارزد.
یادداشت چهارشنبه ۱۴ ذیالحجۀ ۱۳۲۱
[یادداشتهای روزانه از محمدعلی فروغی، بهکوشش ایرج افشار، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۳۹۹، ص ۱۴۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
انسان و تمدّن
با آقا شیخ محمّد گفتگو بود که انسان به حال وحشیگری باشد بهتر از حال تمدّن است. من عقیدهام این است که رنج و زحمت انسان در وضع تمدّن بهواسطۀ زیادی ادراکش بیشتر است، اما با وجود این زندگی متمدّن بهتر است، زیرا که من گمانم این است که تمدّن به جایی خواهد رسید که ما تصوّر آن را نمیتوانیم بکنیم و انسانیّت مقامی بسیار عالی خواهد داشت. بلی اگر غایت تمدّن همین بود که حالا هست چون چندان مقام عالی عاید انسان نشده است، این اندازه تمدّن به رنجها و آلامی که تولید کرده نمیارزد.
یادداشت چهارشنبه ۱۴ ذیالحجۀ ۱۳۲۱
[یادداشتهای روزانه از محمدعلی فروغی، بهکوشش ایرج افشار، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۳۹۹، ص ۱۴۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
۶ آذر سالروز درگذشت علیاکبر سعیدیسیرجانی
(زاده ۲۰ آذر ۱۳۱۰ سیرجان – درگذشته ۶ آذر ۱۳۷۳ تهران) ادیب، پژوهشگر، نویسنده و فعال سیاسی
آثار
کتابها:
سوز و ساز (۱۳۳۰)
آخرین شرارهها (۱۳۳۲)
افسانهها (۱۳۴۲)
خاکستر (۱۳۴۲)
زیر خاکستر (۱۳۴۵)
آشوب یادها (۱۳۵۶)
شیخ صنعان (۱۳۵۸)
در آستین مرقع (۱۳۶۳)
ای کوتهآستینان (۱۳۶۷)
سیمای دو زن (۱۳۶۷)
ضحاکِ ماردوش (۱۳۶۴)
ته بساط (۱۳۶۹)
بیچاره اسفندیار (۱۳۶۹)
قافلهسالارِ سخن خانلری (۱۳۷۰)
شهسوار عرصه آزادگی (۱۳۷۳) "که به چاپ نرسید"
افکار عطار (چاپ؟)
شوخی شعرا (چاپ؟)
ترجمهها:
دو قربانی دیگر (۱۳۳۳)
آن روزها (۱۳۳۵)
بیخ غم (چاپ؟)
تصحیحات و گردآوری
شیرینسخنانِ گمنام (۱۳۲۸)
بدایع الوقایع "نوشته واصفی هروی" (۱۳۴۹)
تاریخ بیداری ایرانیان "نوشته ناظم الاسلام کرمانی" (۱۳۴۹)
واژه نامک "تنظیم و نشر یادداشتهای عبدالحسین نوشین" (۱۳۵۲)
یادداشتها "نوشته صدرالدین عینی" (۱۳۶۳)
تفسیر سورآبادی (چاپ ۱۳۸۱).
نقل از کانال:
#برگی_از_تقویم_تاریخ
@ESHTADAN
۶ آذر سالروز درگذشت علیاکبر سعیدیسیرجانی
(زاده ۲۰ آذر ۱۳۱۰ سیرجان – درگذشته ۶ آذر ۱۳۷۳ تهران) ادیب، پژوهشگر، نویسنده و فعال سیاسی
آثار
کتابها:
سوز و ساز (۱۳۳۰)
آخرین شرارهها (۱۳۳۲)
افسانهها (۱۳۴۲)
خاکستر (۱۳۴۲)
زیر خاکستر (۱۳۴۵)
آشوب یادها (۱۳۵۶)
شیخ صنعان (۱۳۵۸)
در آستین مرقع (۱۳۶۳)
ای کوتهآستینان (۱۳۶۷)
سیمای دو زن (۱۳۶۷)
ضحاکِ ماردوش (۱۳۶۴)
ته بساط (۱۳۶۹)
بیچاره اسفندیار (۱۳۶۹)
قافلهسالارِ سخن خانلری (۱۳۷۰)
شهسوار عرصه آزادگی (۱۳۷۳) "که به چاپ نرسید"
افکار عطار (چاپ؟)
شوخی شعرا (چاپ؟)
ترجمهها:
دو قربانی دیگر (۱۳۳۳)
آن روزها (۱۳۳۵)
بیخ غم (چاپ؟)
تصحیحات و گردآوری
شیرینسخنانِ گمنام (۱۳۲۸)
بدایع الوقایع "نوشته واصفی هروی" (۱۳۴۹)
تاریخ بیداری ایرانیان "نوشته ناظم الاسلام کرمانی" (۱۳۴۹)
واژه نامک "تنظیم و نشر یادداشتهای عبدالحسین نوشین" (۱۳۵۲)
یادداشتها "نوشته صدرالدین عینی" (۱۳۶۳)
تفسیر سورآبادی (چاپ ۱۳۸۱).
نقل از کانال:
#برگی_از_تقویم_تاریخ
@ESHTADAN
📚ابراهیمی دینانی: فردوسی یک سهروردی شاعر است/نصر: فلسفه سهروردی زنده است
ابراهیمی دینانی گفت: فردوسی یک سهروردی شاعر است و سهروردی یک فردوسی حکیم و فیلسوف است. حکمت خسروانی برای نخستین بار در آثار شیخ شهابالدین سهروردی مطرح شده است که خیلی ایرانی بوده و حکمت خودش را هم حکمت خسروانی خوانده است. کسانی که دشمن ایران و فرهنگ ایران بودند و اکنون هم هستند، همیشه سعی کردند فرهنگ ایرانی را از بین ببرند یا نادیده بگیرند؛ اما فردوسی آمده این فرهنگ را بیان کرده و همچنین پهلوانیهای مردم ایران را نشان داده است.👇
b2n.ir/k17756
🆔@ibnaibna
ابراهیمی دینانی گفت: فردوسی یک سهروردی شاعر است و سهروردی یک فردوسی حکیم و فیلسوف است. حکمت خسروانی برای نخستین بار در آثار شیخ شهابالدین سهروردی مطرح شده است که خیلی ایرانی بوده و حکمت خودش را هم حکمت خسروانی خوانده است. کسانی که دشمن ایران و فرهنگ ایران بودند و اکنون هم هستند، همیشه سعی کردند فرهنگ ایرانی را از بین ببرند یا نادیده بگیرند؛ اما فردوسی آمده این فرهنگ را بیان کرده و همچنین پهلوانیهای مردم ایران را نشان داده است.👇
b2n.ir/k17756
🆔@ibnaibna
IBNA
ابراهیمی دینانی: فردوسی یک سهروردی شاعر است/ نصر: فلسفه سهروردی زنده است
ابراهیمی دینانی گفت: فردوسی یک سهروردی شاعر است و سهروردی یک فردوسی حکیم و فیلسوف است. حکمت خسروانی برای نخستین بار در آثار شیخ شهابالدین سهروردی مطرح شده است که خیلی ایرانی بوده و حکمت خودش را هم حکمت خسروانی خوانده است. کسانی که دشمن ایران و فرهنگ ایران…
💠 نام خیابان امیرکبیر را به «خیابان میرزا آقاخان نوری» تغییر دهید!
این عکسها متعلق به جایی است که در آن فرقی بین سوارهرو و پیادهرو، مغازه و معبر، خیابان و پارکینگ، و گاری و خودرو نیست. جایی که در بینظمی ترافیک، آلودگی صوتی و محیطی و ناامنی اجتماعی به رکورد تازهای دست یافته است: خیابان امیرکبیر!
میرزا تقی خان امیرکبیر در نخستین روزهایی که از مقام صدارت عزل شده بود، در نامهای خطاب به ناصرالدینشاه با گلایه از خرابکاریهای صدراعظم جدید – میرزا آقاخان نوری – نوشت: «این درد غلام را میکشد که مردم بگویند آن نظم میرزا تقیخانی گذشت. مردن را بر خود گواراتر از این حرف میداند.»
حالا کجاست که از گور برخیزد و ببیند نامش را بر بینظمترین خیابان تهران گذاشتهاند! وقتی مدیران شهری نمیتوانند نظم را به این خیابان بازگردانند، آیا بهتر نیست نام خداوندگار نظم را از آن بردارند و نام اسوه بینظمی – صدراعظم نوری - را بر آن بگذارند؟
🔺تلگرام و اینستاگرام ناف تهرون @nafetehroon
این عکسها متعلق به جایی است که در آن فرقی بین سوارهرو و پیادهرو، مغازه و معبر، خیابان و پارکینگ، و گاری و خودرو نیست. جایی که در بینظمی ترافیک، آلودگی صوتی و محیطی و ناامنی اجتماعی به رکورد تازهای دست یافته است: خیابان امیرکبیر!
میرزا تقی خان امیرکبیر در نخستین روزهایی که از مقام صدارت عزل شده بود، در نامهای خطاب به ناصرالدینشاه با گلایه از خرابکاریهای صدراعظم جدید – میرزا آقاخان نوری – نوشت: «این درد غلام را میکشد که مردم بگویند آن نظم میرزا تقیخانی گذشت. مردن را بر خود گواراتر از این حرف میداند.»
حالا کجاست که از گور برخیزد و ببیند نامش را بر بینظمترین خیابان تهران گذاشتهاند! وقتی مدیران شهری نمیتوانند نظم را به این خیابان بازگردانند، آیا بهتر نیست نام خداوندگار نظم را از آن بردارند و نام اسوه بینظمی – صدراعظم نوری - را بر آن بگذارند؟
🔺تلگرام و اینستاگرام ناف تهرون @nafetehroon
رابطه هویت ملی و حکمت ملی در شاهنامه
🔹اصغر دادبه، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در وبینار «شاهنامه و حکمت فهلوی» گفت:
فردوسی میگوید: به نام خداوند جان و خرد، کز این برتر اندیشه بر نگذرد/ خداوند نام و خداوند جای، خداوند روزی ده رهنمای/ خداوند کیوان و گردان سپهر، فروزنده ماه و ناهید و مهر/ ز نام و نشان و گمان برتر است، نگارنده بر شده پیکر است/ به بینندگان آفریننده را، نبینی مرنجان دو بیننده را/ نیابد بدو نیز اندیشه راه، که او برتر از نام و از جایگاه/ سخن هر چه زین گوهران بگذرد، نیابد بدو راه جان و خرد/ خرد گر سخن برگزیند همی، همان را گزیند که بیند همی». این ابیات طرح جهانشناسانه و معرفتشناسانهای است که در حکمت اشراق به دست داده میشود و نخستین بار فردوسی به این پرداخته و آن حکمت را نشان داده است.
🔹این ابیات یعنی؛ هرچه فراتر از پدیدههای قابل تجربه باشد خرد و عقل استدلالگر به آن راه نمییابد و فردوسی، نوعی پذیرش اخلاقی را قرنها پیش از کانت پیشنهاد میکند. غرضم این است که در این ابیات طرح آن حکمت را میدهد و بعد در حکمت مشرقی ادامه پیدا میکند. این طرح با ادامه کار از سوی سهروردی و سپس پیروان او به کمال میرسد و در سخنان حکیم فردوسی اینطور به نظر میرسد که عقل کنار میرود، اما اینطور نیست و پذیرش از شهود است. اما در سخنان حکمای بعد و در سخنان سهروردی به روشنی مسئله مطرح میشود که متفکر و فیلسوف باید نخست عقلانیت خود را پرورش دهد. در مقدمه حکمةالاشراق آمده است: کسی این حرفها را میفهمد که کتب پیشین من را خوانده باشد که با روش مشائی نوشته شده است و چون این اتفاق افتاد، با تزکیه نفس میشود یک کار دیگر کرد؛ یعنی میشود به توانایی شهود رسید.
🔹اجمال قضیه این است که به کمال میرسد و در این روشی که سهروردی دارد، عقل کنار نمیرود، بلکه نخست پرورش پیدا میکند و سپس توانایی دیگر پیدا میکند که توانایی شهود است و میگوید وقتی آنها را یاد گرفتی، تصفیه باطن میتواند تو را به توانایی دیگر که شهود است، برساند....
https://www.cgie.org.ir/fa/news/266008
@cgie_org_ir
🔹اصغر دادبه، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در وبینار «شاهنامه و حکمت فهلوی» گفت:
فردوسی میگوید: به نام خداوند جان و خرد، کز این برتر اندیشه بر نگذرد/ خداوند نام و خداوند جای، خداوند روزی ده رهنمای/ خداوند کیوان و گردان سپهر، فروزنده ماه و ناهید و مهر/ ز نام و نشان و گمان برتر است، نگارنده بر شده پیکر است/ به بینندگان آفریننده را، نبینی مرنجان دو بیننده را/ نیابد بدو نیز اندیشه راه، که او برتر از نام و از جایگاه/ سخن هر چه زین گوهران بگذرد، نیابد بدو راه جان و خرد/ خرد گر سخن برگزیند همی، همان را گزیند که بیند همی». این ابیات طرح جهانشناسانه و معرفتشناسانهای است که در حکمت اشراق به دست داده میشود و نخستین بار فردوسی به این پرداخته و آن حکمت را نشان داده است.
🔹این ابیات یعنی؛ هرچه فراتر از پدیدههای قابل تجربه باشد خرد و عقل استدلالگر به آن راه نمییابد و فردوسی، نوعی پذیرش اخلاقی را قرنها پیش از کانت پیشنهاد میکند. غرضم این است که در این ابیات طرح آن حکمت را میدهد و بعد در حکمت مشرقی ادامه پیدا میکند. این طرح با ادامه کار از سوی سهروردی و سپس پیروان او به کمال میرسد و در سخنان حکیم فردوسی اینطور به نظر میرسد که عقل کنار میرود، اما اینطور نیست و پذیرش از شهود است. اما در سخنان حکمای بعد و در سخنان سهروردی به روشنی مسئله مطرح میشود که متفکر و فیلسوف باید نخست عقلانیت خود را پرورش دهد. در مقدمه حکمةالاشراق آمده است: کسی این حرفها را میفهمد که کتب پیشین من را خوانده باشد که با روش مشائی نوشته شده است و چون این اتفاق افتاد، با تزکیه نفس میشود یک کار دیگر کرد؛ یعنی میشود به توانایی شهود رسید.
🔹اجمال قضیه این است که به کمال میرسد و در این روشی که سهروردی دارد، عقل کنار نمیرود، بلکه نخست پرورش پیدا میکند و سپس توانایی دیگر پیدا میکند که توانایی شهود است و میگوید وقتی آنها را یاد گرفتی، تصفیه باطن میتواند تو را به توانایی دیگر که شهود است، برساند....
https://www.cgie.org.ir/fa/news/266008
@cgie_org_ir
www.cgie.org.ir
جستجوی هویت ملی در چرخش ابن سینا از فلسفه ارسطویی به حکمت اشراق
Forwarded from خنیای جاوید.
سندی از یک نسخه دستنویس درباره ارتباط موسیقی ایرانی بادرمان براساس ماه ، فصل و ساعت اجرا
نوشته میرزا مبینا در قرن یازدهم هجری
این یکی از ده ها سند موجود درباره اهمیت درمانی با موسیقی ایرانی است.
@khonyayejavid
با کانال خنیای جاوید همراه باشید .
نوشته میرزا مبینا در قرن یازدهم هجری
این یکی از ده ها سند موجود درباره اهمیت درمانی با موسیقی ایرانی است.
@khonyayejavid
با کانال خنیای جاوید همراه باشید .
Forwarded from خنیای جاوید.
نوشته دکتر پوریا فرجی روانشناس در باره سند ارائه شده در کانال :
دراین سبک کهن، تمرکز روش برپالایش روح و روان باکمک هومئوپاتی وطبیعیات بدن برای انجام درمان به وسیله موسیقی هست. در تشخیص که منتج به تنظیم این سند شده،احساس و حالات روحی شاخص بوده و تکنیک هم در خدمت احساس درآمده از طرف دیگه، خلق و بیوریتم بدن انسانها در ایام و فصول مختلف سال مستعدِ افت و خیز هست، براساس گردش زمین و موقعیت کشور ما روی زمین، کوتاهی و بلندی روز و شب در فصول مختلف باعث نوسان خلق میشه، میزان افت خلق و افسردگی در شش ماهه دوم بیشتره یا ما در شش ماه اول سال شادابی و طراوت بیشتری احساس میکنیم و در این سند ، بر اساسِ حس ذاتی و طبیعی هر دستگاه و گوشه به تجویز پرداخته میشه و پیرامون اوقات روز، در وقت سحر معمولا خون تمایل به غلظت بالا داره و در فصول سرد و خشک محتملتر هست و ممکنه در برخی افراد، مغز و جمجمه و کرتکس (یابه قول ابن سینا، دِماغ) در فضای سردی به سر میبره (سند به نشانههای ظاهری پیرامون تشخیص اخلاط در صورت اشاره کرده)، پس میزان هوشیاری به طور طبیعی پایین هست و بر اون مبنا تجویز میکنه تا چه گوشهای به کار میاد.
@khonyayejavid
دراین سبک کهن، تمرکز روش برپالایش روح و روان باکمک هومئوپاتی وطبیعیات بدن برای انجام درمان به وسیله موسیقی هست. در تشخیص که منتج به تنظیم این سند شده،احساس و حالات روحی شاخص بوده و تکنیک هم در خدمت احساس درآمده از طرف دیگه، خلق و بیوریتم بدن انسانها در ایام و فصول مختلف سال مستعدِ افت و خیز هست، براساس گردش زمین و موقعیت کشور ما روی زمین، کوتاهی و بلندی روز و شب در فصول مختلف باعث نوسان خلق میشه، میزان افت خلق و افسردگی در شش ماهه دوم بیشتره یا ما در شش ماه اول سال شادابی و طراوت بیشتری احساس میکنیم و در این سند ، بر اساسِ حس ذاتی و طبیعی هر دستگاه و گوشه به تجویز پرداخته میشه و پیرامون اوقات روز، در وقت سحر معمولا خون تمایل به غلظت بالا داره و در فصول سرد و خشک محتملتر هست و ممکنه در برخی افراد، مغز و جمجمه و کرتکس (یابه قول ابن سینا، دِماغ) در فضای سردی به سر میبره (سند به نشانههای ظاهری پیرامون تشخیص اخلاط در صورت اشاره کرده)، پس میزان هوشیاری به طور طبیعی پایین هست و بر اون مبنا تجویز میکنه تا چه گوشهای به کار میاد.
@khonyayejavid
Forwarded from مجله و انتشارات هنر موسیقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت 11 آذر زادروز پری زنگنه؛ «گزار» سرودهای از سهراب سپهری با صدای پری زنگنه
@honaremusighimag مجله هنر موسیقی
@honaremusighimag مجله هنر موسیقی
دوازدهم آذرماه زادروز دکتر ژاله آموزگار، عضو هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
« ... زبان فارسی به جای خاصی تعلق ندارد. ما نباید روی اسم تعصب داشته باشیم. همه جای دنیا همینطور است. من بسیار خوب ترکی حرف میزنم و از موسیقی ترکی لذت میبرم و به زادگاه خود مینازم، ولی زبان رسمی ما زبان فارسی است و ما شاهنامه را به زبان فارسی میخوانیم. در همه جای دنیا در کنار زبان رسمیشان که زبان تعامل با جاهای دیگر است، زبانهای محلی دیگری هم وجود داشته است. هیچکس به زبانهای محلی بد نمیگوید، حتی به آن احترام هم میگذارند، ولی همه جای دنیا یک زبان رسمی دارد. کسی به فرزند هشتسالهاش با زبان محلی ریاضی درس نمیدهد. همۀ ملتهای تثبیتشده از اقوام و زبانهای مختلف تشکیل شدهاند. همۀ اینها جمع میشوند و یک ملت میشوند. آن یک ملت یک زبان رسمی برای تعامل دارد. در عین حال چه کسی گفته است فرزند ما به ترکی حرف نزند، به کردی حرف نزند؟ معلوم است که باید حرف بزند، ولی نه اینکه بچۀ هشتساله که به کلاس دوم میورد، ما حتماً باید ریاضی را به ترکی به او بگوییم. این هویت و یکپارچگی مملکتمان را به هم میزند. هیچ جای دنیا اینطور نیست. من خودم در خوی به دنیا آمدهام، در یک شهری در آذربایجان. بسیار خوب ترکی حرف میزنم، ولی عاشق زبان فارسی هستم که به کشورم ایران تعلق دارد. ما همهمان اول ایرانی هستیم. من همیشه گفتهام ایرانی هستم، آذربایجانی هستم، خویی هستم. آن چیز که همۀ ما را اینجا جمع کرده ایرانی بودن ماست و زبان فارسی. امیدوارم شما که انسانهای فاضلی هستید میدان ندهید به کسانی که از این قضیه، از یک احساسات بیجا سوء استفاده میکنند. جالب است ما آذربایجانیها بیشتر از جاهای دیگر غصۀ زبان فارسی را داریم.
زبان ما زایاست ما میتوانیم با در کنار هم گذاشتن کلمات همه چیز را بسازیم و توانستهایم با این سیلی که از کلمات جدید میآید زبان فارسی را حفظ کنیم.»
دکتر ژاله آموزگار
نهمین مجلس از سلسله مجالس علمی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
زبان فارسی، ایران و فرهنگنویسی
سهشنبه، ۳۰ مهر ۱۳۹۸
کانون زبان پارسی
@AfsharFoundation
@ESHTADAN
« ... زبان فارسی به جای خاصی تعلق ندارد. ما نباید روی اسم تعصب داشته باشیم. همه جای دنیا همینطور است. من بسیار خوب ترکی حرف میزنم و از موسیقی ترکی لذت میبرم و به زادگاه خود مینازم، ولی زبان رسمی ما زبان فارسی است و ما شاهنامه را به زبان فارسی میخوانیم. در همه جای دنیا در کنار زبان رسمیشان که زبان تعامل با جاهای دیگر است، زبانهای محلی دیگری هم وجود داشته است. هیچکس به زبانهای محلی بد نمیگوید، حتی به آن احترام هم میگذارند، ولی همه جای دنیا یک زبان رسمی دارد. کسی به فرزند هشتسالهاش با زبان محلی ریاضی درس نمیدهد. همۀ ملتهای تثبیتشده از اقوام و زبانهای مختلف تشکیل شدهاند. همۀ اینها جمع میشوند و یک ملت میشوند. آن یک ملت یک زبان رسمی برای تعامل دارد. در عین حال چه کسی گفته است فرزند ما به ترکی حرف نزند، به کردی حرف نزند؟ معلوم است که باید حرف بزند، ولی نه اینکه بچۀ هشتساله که به کلاس دوم میورد، ما حتماً باید ریاضی را به ترکی به او بگوییم. این هویت و یکپارچگی مملکتمان را به هم میزند. هیچ جای دنیا اینطور نیست. من خودم در خوی به دنیا آمدهام، در یک شهری در آذربایجان. بسیار خوب ترکی حرف میزنم، ولی عاشق زبان فارسی هستم که به کشورم ایران تعلق دارد. ما همهمان اول ایرانی هستیم. من همیشه گفتهام ایرانی هستم، آذربایجانی هستم، خویی هستم. آن چیز که همۀ ما را اینجا جمع کرده ایرانی بودن ماست و زبان فارسی. امیدوارم شما که انسانهای فاضلی هستید میدان ندهید به کسانی که از این قضیه، از یک احساسات بیجا سوء استفاده میکنند. جالب است ما آذربایجانیها بیشتر از جاهای دیگر غصۀ زبان فارسی را داریم.
زبان ما زایاست ما میتوانیم با در کنار هم گذاشتن کلمات همه چیز را بسازیم و توانستهایم با این سیلی که از کلمات جدید میآید زبان فارسی را حفظ کنیم.»
دکتر ژاله آموزگار
نهمین مجلس از سلسله مجالس علمی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
زبان فارسی، ایران و فرهنگنویسی
سهشنبه، ۳۰ مهر ۱۳۹۸
کانون زبان پارسی
@AfsharFoundation
@ESHTADAN
Forwarded from اتچ بات
#فرهنگ_زبان
...آرش داستانی، نمادیست از من و شما، ما همه آرشیم.
فردوسی آرش است، او همچنين آرش، همه وجودش را در شاهنامه میریزد، پرتابش میکند تا سایه بان من و شما شود که در زير آن هویتمان را فراموش نکنیم. ما همه آرشیم، حافظ آرش است، او تفکر عمیق ایرانی را در لابه لای سروده های آسمانیش جای میدهد تا همه بدانند، ما اهل تفکر بودیم، سعدی آرش است. جهان را در مینوردد، توشه برمیچیند، یاد می گیرد، داستان هایش مثل میشود تا همه بدانند که جوانمردی را نباید کشت. بیهقی آرش است، او وجودش رادر داستان حسنک میریزد تا ما بخوانیم وبدانیم و عبرت بگیریم. دهخدا آرش است که از شهری کوچک بر می خیزد، در گوشه اتاقش مدادش را میتراشد، بر فیش های خود بریده واژه می نویسد و پایه گذار این مجموعه افتخار آمیز میشود، شهریار آرش است. همه زیباییهای کودکی اش را در حيدر بابا می ریزد تا ما بدانیم که چه مردم ساده دل و دوست داشتنی هستیم،...
#ژاله_آموزگار /بخارا شماره 118
نقل: گذری ونظری در فرهنگ و زبان
@ESHTADAN
...آرش داستانی، نمادیست از من و شما، ما همه آرشیم.
فردوسی آرش است، او همچنين آرش، همه وجودش را در شاهنامه میریزد، پرتابش میکند تا سایه بان من و شما شود که در زير آن هویتمان را فراموش نکنیم. ما همه آرشیم، حافظ آرش است، او تفکر عمیق ایرانی را در لابه لای سروده های آسمانیش جای میدهد تا همه بدانند، ما اهل تفکر بودیم، سعدی آرش است. جهان را در مینوردد، توشه برمیچیند، یاد می گیرد، داستان هایش مثل میشود تا همه بدانند که جوانمردی را نباید کشت. بیهقی آرش است، او وجودش رادر داستان حسنک میریزد تا ما بخوانیم وبدانیم و عبرت بگیریم. دهخدا آرش است که از شهری کوچک بر می خیزد، در گوشه اتاقش مدادش را میتراشد، بر فیش های خود بریده واژه می نویسد و پایه گذار این مجموعه افتخار آمیز میشود، شهریار آرش است. همه زیباییهای کودکی اش را در حيدر بابا می ریزد تا ما بدانیم که چه مردم ساده دل و دوست داشتنی هستیم،...
#ژاله_آموزگار /بخارا شماره 118
نقل: گذری ونظری در فرهنگ و زبان
@ESHTADAN
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
💠دوازدهم آذر سالروز تولد
دکتر غلامحسین صدیقی پدر
جامعه شناسی ایران و روز
جامعه شناسی گرامی باد.🔰
💠شادروان دکتر غلامحسین
صدیقی نوری در دوازدهم آذر ماه سال ۱۲۸۴خورشیدی درتهران متولد شد,
دوره لیسانس ودکتری را دردانشگاه پاریس به پایان برد.
درسال۱۳۱۷ ، جامعه شناسی رادر ایران بنیاد نهاد.تأسیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دردانشگاه تهران که بعد دانشکده علوم اجتماعی وتعاون از آن بنیاد برامد از خدمات بزرگ علمی وفرهنگی ایشان است,وی درسال۱۳۵۲
بازنشسته شد ولی تاسال۱۳۶۵ باعنوان استاد ممتاز در دانشکده مذکور به تدریس ادامه داد,سرانجام درسال۱۳۷۰ درتهران درگذشت.
#اشتادان ,روانشان شاد و
یادشان گرامی باد.
@ESHTADAN
دکتر غلامحسین صدیقی پدر
جامعه شناسی ایران و روز
جامعه شناسی گرامی باد.🔰
💠شادروان دکتر غلامحسین
صدیقی نوری در دوازدهم آذر ماه سال ۱۲۸۴خورشیدی درتهران متولد شد,
دوره لیسانس ودکتری را دردانشگاه پاریس به پایان برد.
درسال۱۳۱۷ ، جامعه شناسی رادر ایران بنیاد نهاد.تأسیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دردانشگاه تهران که بعد دانشکده علوم اجتماعی وتعاون از آن بنیاد برامد از خدمات بزرگ علمی وفرهنگی ایشان است,وی درسال۱۳۵۲
بازنشسته شد ولی تاسال۱۳۶۵ باعنوان استاد ممتاز در دانشکده مذکور به تدریس ادامه داد,سرانجام درسال۱۳۷۰ درتهران درگذشت.
#اشتادان ,روانشان شاد و
یادشان گرامی باد.
@ESHTADAN
Telegram
attach 📎