Telegram Web Link
Forwarded from 🇦🇺 English Quizzes 🇦🇨 (Řahimi 😊)
شرکت های بزرگ حقوق بهتری پرداخت میکنند!
Anonymous Quiz
16%
Large campaniles pay better salaries.
76%
Large companies pay better salaries.
8%
Large complains pay better salaries.
Forwarded from Shabana Ahmadi
🗣🗣Learn English With Řahimí 🙋‍♂️
Voice message
🍃👆🏻👆🏻👆🏻🍃


نظر صوتی خانم احمدی عزیز در باره صنف ها
و درس های آنلاین ما👆🏻



🔻اگر شما هم میخواهید به صنف های مجازی ما شامل شوید همین حالا به آیدی استاد مسیج کنید!👇🏻

@Rahimi_classes
حرف اضافه :


📌I got married..... a Saturday. On

📌I got married......2001. In

📌I got married..... July. In

📌I got married..... London. In

📌I got married.... the 5th of July. On

👈بیاد داشته باشید برای روز و تاریخ مثل :
Saturday and the 5th of July
از حرف اضافه ی on

و برای سال ، ماه و مکان مثل :
2000 , June, London
از حرف اضافه ی in استفاده میکنیم
.



آنچه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو






#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇



ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
📍 کاربرد enough در انگلیسی

enough
کلمه‌ای است که روی مقدار و درجه کافی بودن چیزی تاکید دارد. این کلمه می‌تواند در نقش‌های صفت ، قید و ضمیر  استفاده شود.

Enough 
در نقش صفت


کاربرد enough به‌عنوان صفت شمارشی بسیار آسان است. البته enough فقط می‌تواند صفت حالت “attributive” باشد (قبل از اسمی که توصیف می‌کند قرار بگیرد)؛ این کلمه نمی‌تواند صفت اخباری “predicative” باشد (صفتی که بعد از افعال to be و اسنادی می‌آید).
اگر enough به تنهایی بعد از فعل بیاید دیگر صفت نیست بلکه در نقش ضمیر آمده است که در پست بعدی به آن خواهیم پرداخت.






#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇


ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
ادامه ی بحث enough


به عنوان ضمیر

اگر enough به تنهایی در جمله بیاید (مثل وقتی که بعد از فعل to be قرار می‌گیرد)، ضمیر نامعین است. Enough در این حالت به چیزهای کافی یا افراد کافی اشاره دارد.

مثال:
I think she’s said enough.
 من فکر می‌کنم او به اندازه کافی حرف زده است.


I think she’s said quite enough.
من فکر می‌کنم آنچه او گفت تقریبا کافی بوده است.

این بحث ادامه دارد .....






#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇


ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
🗣🗣Learn English With Řahimí 🙋‍♂️
ادامه ی بحث enough به عنوان ضمیر اگر enough به تنهایی در جمله بیاید (مثل وقتی که بعد از فعل to be قرار می‌گیرد)، ضمیر نامعین است. Enough در این حالت به چیزهای کافی یا افراد کافی اشاره دارد. مثال: I think she’s said enough.  من فکر می‌کنم او به اندازه…
Enough 
به‌عنوان قید



این کاربرد enough مستلزم دقت بیشتری از طرف شما است. Enough قید درجه یا مقدار است و معمولا صفات یا قیدهای دیگر را به صورت اسنادی (بعد از فعل to be) توصیف می‌کند. این قید نمی‌تواند افعال را توضیح بدهد.
برخلاف دیگر قیدهایی که صفات و قیدهای دیگر را توصیف می‌کنند، enough همیشه بعد از کلمه‌ای که آن را توصیف می‌کند قرار می‌گیرد و هیچ‌وقت قبل از آن نمی‌آید. در این حالت اگر بخواهیم خود enough را با hardly یا quite توصیف کنیم، این دو قید قبل از قید یا صفتی که enough توصیف می‌کند قرار می‌گیرند.

👈 برای درک بهتر آنچه گفته شد به ساختار زیر دقت کنید:

{quite + صفت/قید + enough}
یا
{hardly + صفت/قید + enough
}
🌟مثال:

توصیف یک صفت اسنادی:

Your scores are just not good enough!
 نمرات تو به اندازه کافی خوب نیستند.

Is the room warm enough for the baby?
این اتاق به اندازه کافی برای بچه گرم هست

این بود خلاصه ای از بحث enough



#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇


ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
A List of 50 antonyms English words with Persian translation:
لیست 50 تا از لغات متضاد انگلیسی با ترجمه فارسی:

1. idle (بیکار)
busy (مشغول)

2. illegal (غیرقانونی )
lawful (قانونی )

3. imaginary (خیالی)
real (واقعی)

4. import ( وارد کردن )
export (صادر کردن)

5. imprison ( زندانی )
free (آزاد)

6. include (شامل)
exclude (محروم)

7. lead (هدایت-رهبری)
follow (دنبال کننده)

8. left(چب)
right (راست)

9. careful (بااحتیاط )
careless(بی احتیاط )

10. catch(از هواگرفتن)
throw(پرتاب کردن)

11. beginning (شروع-آغاز)
end (پایان)

12. beg (درخواست کردن-استدعانمودن)
offer ( عرضه داشتن)

13. stay (ماندن )
go (رفتن)

14. stop (توقف )
go (حرکت)

15. straight (مستقیم )
crooked (پیچیده - کج )

16. in (داخل)
out (بيرون)

17. inside (داخل)
outside (داخل)

18. joy (لذت بردن)
grief (غم و اندوه )

19. kind (مهربان )
mean (نامهربان-بدجنس)

20. king (پادشاه)
queen (ملکه)

21. knowledge (علم)
ignorance(جهل)

22. known (شناس)
unknown (ناشناس)

23. large(بزرگ)
small (کوچک)

24. last (آخری)
first (اولی)

25. laugh (خندیدن)
cry (گریه کردن)

26. lazy (تنبل)
industrious (چالاک - تیزپا)

27. admit (قبول کردن)
deny (ردکردن)

28. advance (پیش روی)
retreat (عقب افتادن)

29. stranger (بیگانه )
friend (دوست)

30. strengthen (قوی شدن)
weaken (ضعیف شدن)

31. strong (قوی)
weak (ضعیف )

32. summer (تابستان)
winter (زمستان )

33. sun (آفتاب)
moon (مهتاب)

34. sweet (شیرین)
sour (شور )

35. beneath (پایین )
above (بالا)

36. best (عالی)
worst (بدترین)

37. bitter (تلخ)
sweet (شیرین)

38. black ( سیاه)
white ( سفید)

39. borrow (قرض کردن)
lend (قرض دادن)

40. bottom (پایین)
top (بالا)

41. boy ( پسر )
girl (دختر)

42. brave (شجاع)
scared (ترسو)

43. break (شکستن)
fix (تعمیر کردن)

44. wet ( خیس-تر)
dry (خشک)

45. cease (توقف - وقفه)
begin (شروع-آغاز )

46. certain (مطمئن )
uncertain(نامطمئن)

47. cheerful (خوشحال - بشاش)
sad (غمگین)

48. city (شهر)
country (دهات)

49. closed (بسته )
open (باز)

50. cold (سرد)
hot (گرم)




#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇


ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
Common mistakes
#اشتباهات_رایج


فعل "be careful" به معنی "مراقب بودن" با حرف اضافه "of" و "with" استفاده میشه.مثال

He is very careful for his health.
He is very careful of his health.
او خیلی مراقب سلامتی خودشه

فعل "consist" به معنی "شامل بودن" با حرف اضافه "of" استفاده میشه.مثال:

A year consists from twelve months.
A year consists of twelve months.
یک سال شامل دوازده ماه است.

فعل "be covered" به معنی "پوشیده شدن" با حرف اضافه "with" استفاده میشه.مثال:

The mountains are covered by snow.
The mountains are covered with snow.
کوهها از برف پوشیده شده است.







#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇



ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
Forwarded from 🇦🇺 English Quizzes 🇦🇨 (Řahimi 😊)
مادرم یعنی دنیایم ❤️
Anonymous Quiz
72%
My mom means the world to me
28%
My mom mean the world to me
اشتباه رایج




👨‍🏫 برای صحبت کردن در مورد سطح یا استاندارد چیزی، از raise/rise استفاده می‌شود، نه increase:
مثال:
• The standard of living continues to rise.
استاندارد زندگی دارد افزایش پیدا می‌کند.



◆◆◆◆◆◆◆◆◆
🖋 با توجه به توضیحات داده شده، جمله‌ی زیر اشتباه است:
The government is trying to increase the level of education.
شکل صحیح این جمله 👇
The government is trying to raise the level of education.
دولت دارد تلاش می‌کند تا سطح آموزش را بالا ببرد.




🖋 جمله‌ی زیر نیز اشتباه است:
In Hong Kong the standard of living has increased sharply.
شکل صحیح جمله‌ی گفته‌شده 👇
In Hong Kong the standard of living has risen sharply.
در هنگ کنگ، استاندارد زندگی بشدت افزایش یافته است.
#grammar #common_mistake #review








#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇



ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
🔴🔴مهم

لغات های مشابه و دردسر ساز در آیلتس.


📔بیابان desert
📕دسر dessert

📔به جز except
📘پذیرفتن accept

📔مردن die
📕رنگ کردن dye

📔تاثیر گذاشتن affect
📘اثر effect

📔اجازه گرفته allowed
📕با صدای بلند aloud

📔محراب altar
📘تغییر کردن، دادن alter

📔برهنه bare
📕تحمل کردن bear

📔نامطبوع coarse
📘دوره course

📔کشمش currant
📕کنونی current

📔شورا council
📘مشورت counsel

📔دوگانه dual
📕جنگ تن به تن duel

📔خودنمایی flaunt
📘تمسخر flout

📔رسماً formally
📕سابق formerly

📔آرام quiet
📘کاملquite

📔سبک lightening
📕روشن شدن lightning

📔شل loose
📘از دست دادن lose

📔بادبان sail
📕فروش sale

📔دوختن sew
📘بذرپاشیsow

📔درد pain
📕جام pane

📔آرامش peace
📘تکه piece

📔شخصی personal
📕کارکنان personnel

📔ساکن stationary
📘نوشت افزار stationery

📔کمر waist
📕تلف کردن waste

📔هوا weather
📘آیا / چه whether


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بفرستید به اونهای که آیلتس میخوانند
60 واژه مهم انگلیسی با معنی فارسی :


#PART 10


1. Band = دسته موسیقی

2. Barely = با اشکال

3. Boring = خسته کن

4. Cancel = کنسل

5. Driveway = سرک کوچک که سرک اصلی را به خانه شما وصل میکند

6. Garbage = زباله، آشغال

7. Instrument = وسیله، أسباب

8. List = لیست، فهرست

9. Magic = جادویی، سحر آمیز

10. Message = پیام

11. Notice = شناختن، متوجه شدن

12. Own = مال خود داشتن

13. Predict = پیش گویی کردن

14. Professor = پروفسور

15. Rush = هجوم بردن، خیز زدن

16. Schedule = برنامه زمانی

17. Share = بخش کردن، تسهیم کردن

18. Stage = صحنه نمایش

19. Storm = طوفان

20. Within = در داخل

21. Advertise = تبلیغات، اعلانات

22. Assign = اختصاص دادن

23. Audience = حضار، شنودگان

24. Breakfast = صبحانه

25. Competition = مسابقه

26. Cool = سرد، خنک

27. Gain = کسب کردن، بدست آوردن

28. Importance = اهمیت، اعتبار

29. Knowledge = علم، دانش

30. Major = بزرگ، عظیم

31. Mean = بدجنس، خسیس

32. Prefer = ترجیح دادن

33. President = رئيس جمهور

34. Progress = پیشرفت، ترقی

35. Respect = احترام گذاشتن

36. Rich = سرمایه دار

37. Skill = مهارت، کاردانی

38. Somehow = به نحوی, بطریقی

39. Strength = قدرت، نیروی بدنی

40. Vote = رأی دادن

41. Above = بالای، فراز

42. Ahead = در پیش

43. Amount = مقدار، میزان

44. Belief = عقیده، باور

45. Center = مرکز

46. Common = متداول، عام

47. Cost = هزینه، خرج

48. Demonstrate = ثابت کردن، شرح دادن

49. Different = متفاوت

50. Evidence = سند، شاهد

51. Honesty = صداقت، درست کاری

52. Idiom = اصطلاح

53. Independent = مستقل، خودمختار

54. Inside = داخل چیزی

55. Master = استاد، کاردان

56. Memory = خاطره

57. Proper = شایسته، مناسب

58. Scan = چیزی را بادقت نگاه کردن

59. Section = بخش، قسمت

60. Surface = سطح، نما





#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇



ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
جملات کاربردی

💢The Class Was Fruitful.
دِ کِلَس واز فروتفول
صنف پربار و مفید بود.


💢The reciting Was Interesting.
دِ ریسایتنگ واز اینتِرِستینگ
تلاوت جالب بود.


💢Our Trip Was Tiring.
اَوُر تِرِپ واز تای رینگ
مسافرت ما خسته کننده بود.


💢Nature Was Enjoyable.
نِی چِر واز اینجی عبِل
طبیعت لذتبخش بود.


💢The Movie Was Horrible.
دِ مُوی واز هُرِبِل
فیلم ترسناک بود.


💢The Book Boring.
دِ بُک واز بُرینگ
آن کتاب کسل کننده بود.




#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇


ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
چندتا اسم که مذکر ومؤنث شان فرق دارند



👇🏻👇🏻🍃
Actor (اَکتِر)
🔵 بازیگر مرد

Actress (اَکترِس)
🔴 بازیگر زن





👇🏻👇🏻
Dog (داگ)
🔵 سگ نر

Bitch (بیچ)
🔴 سگ ماده





👇🏻👇🏻
Lion (لایِن)
🔵 شیر نر

Lioness (لایِنِس)
🔴 شیر ماده





👇🏻👇🏻
Drake (درِیک)
🔵 مرغابی ‌نر

Duck (داک)
🔴 مرغابی‌ماده





👇🏻👇🏻
Wizard (ویزِرد)
🔵 جادوگر مرد

Witch (ویچ)
🔴 جادوگر زن





👇🏻👇🏻
Bull (بُل)
🔵 گاو نر

Cow (کَو)
🔴 گاو ماده




👇🏻👇🏻
Hero (هیرُ)
🔵 قهرمان مرد


Heroine (هِرُئین)
🔴 قهرمان زن




#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇


ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نتایج شگفت انگیز اشتراک کننده ها در صنف های آنلاین انگلیسی!👆🏻

آیا میخواهی تو هم همین قسم از داخل خانه آموزش بیبنی؟؟

صنف های نو شروع👇🏻
📌مبتدی (BEL) در دو ماه؟
📌متوسط (CEL) در چهار ماه؟
📌عالی (DEL) در ده ماه؟


🔻پس برای اشتراک به این صنف ها فرصت را از دست ندهید!
🔻تایم های مختلف از ۸ صبح الی ۱۱ شب!


خبر خوب:
فردا دوشنبه شروع جدید صنف ها آموزشی و یک تخفیف خوب برای کسانی که فردا اشتراک میکنند برای ثبت نام به ایدی استاد پیام دهید👇🏻🍃

@Rahimi_classes
@Rahimi_classes

We are just a click away:)😊
📚 لیستی از کلمات مشابه و دردسر ساز در زبان انگلیسی.

1) similar words = کلمات مشابه

🌻 Assist = همکاری کردن
🌻 Consist = شامل شدن
🌻 Insist = اصرار کردن
🌻 Resist = مقاومت کردن
🌻 Persist = پافشاری کردن

2) similar words = کلمات مشابه

💎 Host = میزبان
💎 Hostle = هتل رایگان
💎 Hostility = خصومت
💎 Hospitality = مهمان نوازی

3) similar words = کلمات مشابه

👒 Generous = سخاوتمند
👒 Genius = نابغه
👒 Genuin = اصلی_خالص
👒 Gorgeous = زیبا

4) similar words = کلمات مشابه

💛 Suppose = گمان کردن
💛 Oppose = مخالفت کردن
💛 Depose = خلع کردن
💛 Impose = تحمیل کردن
💛 Dispose = خلاص شدن
💛 Expose = نمایش دادن_در معرض قرار دادن
💛 Compose = نوشتن_سرودن

5) similar words = کلمات مشابه

🍊 Accept = پذیرفتن
🍊 Aspect = جنبه
🍊 Except = بجز
🍊 Expect = انتظار داشتن
🍊 Inspect = جست وجو کردن
🍊 Suspect = مظنون بودن
🍊 Respect = احترام گذاشتن

6) similar words = کلمات مشابه

Reject = رد کردن
Inject = ترزیق کردن
Deject = دل شکستن
Eject = پرتاب کردن_بیرون راندن
Object=اعتراض کردن


7) similar words = کلمات مشابه

💠 Supply = فراهم کردن
💠 Apply = درخواست کردن
💠 Imply = اشاره کردن_دلالت کردن
💠 Reply = پاسخ دادن
💠 Comply = اطاعت کردن

8) similar words = کلمات مشابه

🔲 Refer = اشاره کردن
🔲 Differ = تفاوت داشتن
🔲 Infer = نتیجه گیری کردن
🔲 Offer = پیشنهاد کردن
🔲 Confer = رایزنی کردن
🔲 Transfer = انتقال دادن
🔲 Prefer = توجیح دادن
🔲 Suffer = آزار رساندن

9( similar words = کلمات مشابه

✴️ Inverse = معکوس
✴️ Converse = گفتگو کردن
✴️ Reverse = معکوس
✴️ Diverse = گوناگون
✴️ Adverse = مغایر_ناسازگار

10) similar words = کلمات مشابه

💜 Beard = ریش
💜 Bread = نان
💜 Bored = خسته
💜 Board = تخته
💜 Broad = وسیع
💜 Abroad = خارج
💜 Breed = پرورش دادن



#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇


ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
A List of 50 antonyms English words with Persian translation:
لیست 50 تا از لغات متضاد انگلیسی با ترجمه فارسی :


1. idle (بیکار)
busy (مشغول)

2. illegal (غیرقانونی )
lawful (قانونی )

3. imaginary (خیالی)
real (واقعی)

4. import ( وارد کردن )
export (صادر کردن)

5. imprison ( زندانی )
free (آزاد)

6. include (شامل)
exclude (محروم)

7. lead (هدایت-رهبری)
follow (دنبال کننده)

8. left(چب)
right (راست)

9. careful (بااحتیاط )
careless(بی احتیاط )

10. catch(از هواگرفتن)
throw(پرتاب کردن)

11. beginning (شروع-آغاز)
end (پایان)

12. beg (درخواست کردن-استدعانمودن)
offer ( عرضه داشتن)

13. stay (ماندن )
go (رفتن)

14. stop (توقف )
go (حرکت)

15. straight (مستقیم )
crooked (پیچیده - کج )

16. in (داخل)
out (بيرون)

17. inside (داخل)
outside (داخل)

18. joy (لذت بردن)
grief (غم و اندوه )

19. kind (مهربان )
mean (نامهربان-بدجنس)

20. king (پادشاه)
queen (ملکه)

21. knowledge (علم)
ignorance(جهل)

22. known (شناس)
unknown (ناشناس)

23. large(بزرگ)
small (کوچک)

24. last (آخری)
first (اولی)

25. laugh (خندیدن)
cry (گریه کردن)

26. lazy (تنبل)
industrious (چالاک - تیزپا)

27. admit (قبول کردن)
deny (ردکردن)

28. advance (پیش روی)
retreat (عقب افتادن)

29. stranger (بیگانه )
friend (دوست)

30. strengthen (قوی شدن)
weaken (ضعیف شدن)

31. strong (قوی)
weak (ضعیف )

32. summer (تابستان)
winter (زمستان )

33. sun (آفتاب)
moon (مهتاب)

34. sweet (شیرین)
sour (شور )

35. beneath (پایین )
above (بالا)

36. best (عالی)
worst (بدترین)

37. bitter (تلخ)
sweet (شیرین)

38. black ( سیاه)
white ( سفید)

39. borrow (قرض کردن)
lend (قرض دادن)

40. bottom (پایین)
top (بالا)

41. boy ( پسر )
girl (دختر)

42. brave (شجاع)
scared (ترسو)

43. break (شکستن)
fix (تعمیر کردن)

44. wet ( خیس-تر)
dry (خشک)

45. cease (توقف - وقفه)
begin (شروع-آغاز )

46. certain (مطمئن )
uncertain(نامطمئن)

47. cheerful (خوشحال - بشاش)
sad (غمگین)

48. city (شهر)
country (دهات)

49. closed (بسته )
open (باز)

50. cold (سرد)
hot (گرم)




#ڪاربردی_انگلیسی_یاد_بگیر 😍👇


ᶠᵒᴿ ʲᵒⁱⁿ... ➳ @EnGliSh_W_Rahimi
2024/11/19 22:59:56
Back to Top
HTML Embed Code: