Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔲⭕️آیا شما هم تیک تان زده می شد؟

یک فیلم کوتاه درخشان از نازنین چیت ساز
بعد از دیدن این فیلم کوتاه دو سوال از خود بپرسید:
صادقانه پاسخ دهید آیا برای شما هم می شد تیک زد یا نه؟
ارتباط فردی این رفتار با توسعه ملی چیست؟

کانال شخصی دکتر مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Instagram | Website | Linkedin |
🔲⭕️پکیج کامل کتاب های مدیریت استراتژیک نوشته دکتر مجتبی لشکربلوکی

ذهن استراتژیست (تفکر استراتژیک)- چاپ پنجم

رقصیدن با استراتژی (برنامه ریزی استراتژیک)- چاپ سوم

جاری سازی استراتژی - چاپ چهارم

کنترل و پایش استراتژی - چاپ الکترونیکی

جعبه ابزار استراتژی - چاپ الکترونیکی

در این آدرس می توانید همه کتاب ها را یک جا
ببینید و سفارش دهید. دو کتاب فقط به صورت الکترونیکی هست که همان جا لینک فیدیبو درج شده

https://b2n.ir/m80891
🔲⭕️استادی که حرف های قلمبه و سلمبه نمی زد اخراج شد
دکتر مجتبی لشکربلوکی

خبر شوکه کننده بود: دانشگاه شهید بهشتی، اعلام کرده دیگر نیازی به دکتر محمد فاضلی، استاد جامعه‌شناسی دانشکده علوم انسانی این دانشکده ندارد این یعنی همان حکم اخراج از دانشگاه.
احتمالا نام و نوشته و سخنان دکتر محمد فاضلی را شنیده باشید اما صرفا چند نکته را یادآوری می کنم. (لینک نوشته ها و لینک پادکست ها)
▫️محمدفاضلی در زمانه ای که به آفت فرهنگ شفاهی گرفتاریم می نویسد. ما حال نداریم بیش از دو پاراگراف به صورت سیستماتیک و فکر شده بنویسیم. اما او وقت می‌گذارد. می‌نویسد و منتشر می‌کند.
▫️محمد فاضلی در عصری که طنازی سلبریتی‌ها و مطالب زرد هوش و حواس را می‌ربایند، تلنگر به ما می‌زند که اینقدر زرد نشویم! هر جا می‌رویم می آید. می‌رویم اینستاگرام مطالبش هست. می‌رویم تلگرام وقت بگذاریم نوشته اش را می‌بینیم. می خواهیم کتاب صوتی گوش کنیم او پیشنهاد دارد. او برای خود رسالتی بزرگ تعریف کرده است که هر جا ایرانی هست او باشد با چراغی در دست.
▫️محمد فاضلی در زمانه ای که بسیاری زبان در کام کشیده اند و سکوت می کنند تا نام و نان شان به خطر نیفتد می نویسد، نقد می کند، می تازد و روشنگری می کند.
محمد فاضلی در روزگاری که همه مقاله به اصطلاح علمی-پژوهشی و آی.اس.آی می‌نویسند، پادکست منتشر می‌کند، سخنرانی می‌کند، کتاب ها را خلاصه و معرفی می کند، به آب و آتش می زند تا ما را از خواب غفلت، خواب نااگاهی و از رخوت در بیاورد.
▫️محمد فاضلی زمانی که برخی اساتید دانشگاه از حرف های قلمبه و سلمبه استفاده می کنند که حتی خودشان هم نمی فهمند، ساده صحبت می کند، به گونه‌ای که من نیز می‌فهمم.
▫️محمد فاضلی به جای آن که به سراغ مسایل دانشگاهی و آکادمیک برود می رود سراغ مسایل واقعی جامعه ایران.
اگر بخواهم یکی از بیست نویسنده معاصر را نام ببرم بی شک نام محمد در این لیست می درخشد. با این که هم رشته ای من نیست. با اینکه تمام ایده هایش را قبول ندارم و منتقد نوشته هایش هستم. با اینکه مسیری که برای توسعه ایران پیشنهاد می کند را قبول ندارم اما بی شک جزو بیست نویسنده موثر هم روزگار ماست.

نمی دانم که دانشگاه محترم به چه دلیلی اعلام کرده به ایشان نیاز ندارد. حتما برای چنین امری دلایل و شواهد و پرونده پر و پیمانی آماده کرده اند. اما یک سوال می‌پرسم. اگر به دکتر محمد فاضلی نیاز ندارید دقیقا به چه استادی نیاز دارید؟ استادی که مقاله علمی پژوهشی منتشر کند؟ استادی که منتقد نباشد؟ استادی که دغدغه جامعه نداشته باشد و فقط درسش را بدهد و آهسته برود و بیاید که ...

☑️⭕️تجویز راهبردی:

۱- ناامید نشویم. اگر خشمگین، متاسف و ناراحت شویم، ایرادی ندارد. اما ناامید نباید شد، این رفتارها با چنین افراد تاثیرگذاری نه اولین بار است که رخ خواهد داد و نه آخرین بار. بنابراین امیدوار باقی بمانیم. ناامیدی آغاز رها کردن، تسلیم شدن و فروپاشی است.

۲-این سرزمین هزاران محمد فاضلی دارد. آن ها را دریابیم. آن هایی که کله شان کار می کند. آن هایی که دغدغه دارند. آن هایی که روشنگری می کنند آن ها را دریابیم. تشویق کنیم آدم ها را به نوشتن، به فکر کردن، به نقد کردن، به تبدیل علم به آگاهی عمومی.

۳-هر کدام از ما می‌تواند یک محمد فاضلی باشد. هر مطلبی که از او فوروارد می کنیم، هر دقیقه ای که منتقدانه به نوشته اش فکر می کنیم، هر گفتگویی که در مورد مطالبش با دیگران انجام می دهیم نقش من و شماست برای توسعه ایران و ادامه محمد فاضلی.

۴-از فاضلی کنشگری (در برابر سکوت و انفعال)، تمرکز بر مسایل واقعی (در برابر مساله‎نماهای شیک آکادمیک بدردنخور)، دردمندی (در برابر مطالب زرد) و فرهنگ نوشتاری (در برابر فرهنگ شفاهی) را بیاموزیم.

۵-کسی که چراغ به دست دارد اگر از یک خانه بیرون رود، آن چیزی که تاریک می شود «خانه» است. چراغ کوچه و خیابان و کوی و برزن را روشن خواهد کرد. محمد فاضلی اکنون با چراغ از خانه قدیمی اش بیرون آمده و اینک در میان ماست. گرامی اش بداریم. گرامی داشتن او یعنی مطالبش را بخوانیم، تامل کنیم، نقد کنیم و آنچه می پسندیم، نشر کنیم.

کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
🔲⭕️خانم مهماندار یک انسان بود
دکتر مجتبی لشکربلوکی

دیروز خیلی خسته از یه ماموریت کاری داشتم برمیگشتم تهران. به طور اتفاقی توی این هواپیما یک فرد نابینا همسفر ما بودن. فرد نابینا روی صندلی جلو من نشسته بود. توی یه لحظه دیدم خانم مهمانداری که در تصویر می‌بینید با نهایت مهربانی اومدن و کنار صندلی این مسافر نابینا نشستن و نکات ایمنی رو خیلی آروم طوری که توجه کسی جلب نشه توضیح دادن. خیلی جالب بود که هر مدتی یکبار این خانم میومدن و از اون مسافر نابینا میپرسیدن که چیزی لازم دارن یا نه؟ (یادداشتی از امید رمضان)

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
همه ما یک کاری داریم. یکی معلم است، دیگری مدیر است یکی خانه دار است و یکی هم پرستار. هر کدام از این ها هم یک شرح شغل و یا وظایف مشخص یا متعارفی دارد. مشخص زمانی است که در یک سازمان رسمی به سر می بریم و متعارف زمانی است که در یک سازوکار غیررسمی هستیم. ولی در هر دو وظایف مشخص یا متعارفی برای همه ما تعریف شده است.

بنابراین ما می توانیم به مرزهای تعریف شده (چه بر اساس شرح شغل رسمی یا محدوده وظیفه متعارف) بسنده کنیم و هیچ کس هم نمی تواند به ما ایراد بگیرد. اما فراموش نکنیم که اگر چنین کنیم در حد یک ماشین یا ربات تنزل پیدا می کنیم. انسانیت زمانی آغاز می شود که وظیفه به پایان می رسد.
اگر من به وظیفه ام عمل کنم، یک کارمند خوب، یک خانه دار خوب، یک استاندار باوجدان یا پرستار وظیفه شناس هستم. اما زمانی که فراتر از مرزهای وظیفه، مسوولیت می پذیرم انسانیت آغاز می شود. انتهای وظیفه، ابتدای انسانیت است.
اما اکنون می خواهم از اینهم همراهی و هم‌دردی شخصی پل بزنم به همراهی و «هم‌دردی جمعی!»
نتایج آمارگیری گذران وقت ایران که مرکز آمار ایران منتشر کرده نشان می دهد که ما برای «رسیدگی و خود مراقبتی» از جمله خوابیدن، خوردن و آشامیدن، مراقبت‌های بهداشتی و... ۱۱ ساعت و ۳۴ دقیقه اختصاص می دهیم.
برای«فرهنگ، فراغت، رسانه‌های گروهی، تمرین‌های ورزشی» شامل بازدید مکان‌های فرهنگی، تفریحی و ورزشی، سرگرمی‌ها، شرکت در ورزش‌ها، استفاده از رسانه‌های گروهی، مطالعه، تلویزیون، رادیو، سفر مرتبط با فرهنگ، فراغت، رسانه‌های گروهی و تمرین‌های ورزشی و... ۴ساعت و ۱۹ دقیقه.
برای «اشتغال و فعالیت‌های مرتبط برای مزد» هر ایرانی (شامل شاغل و بیکار، پیر و جوان) به صورت متوسط دو ساعت و ۴۶ دقیقه وقت می گذاریم که این مدت زمان برای مردان حدود چهار ساعت و ۵۹ دقیقه است.
و کمترین مقدار در گذران اوقات ما «دو دقیقه ای» است که برای کارهای دواطلبانه بدون مزد است بدون مانند عضویت در انجمن ها، تشکل ها، اصناف و ... می‌دهیم. اصولا کمتر از نیم درصد جمعیت در این نهادهای مدنی عضویت دارند.
به نظر من یکی از کلیدهای توسعه ما افزودن به این دو دقیقه است! این دو دقیقه یعنی من پا را فراتر از نقش پدری و مادری، کارمندی، معلمی و کارگری می گذارم و برای تو و برای همه و خلاصه بگویم برای «مــا» وقت می گذارم. این دو دقیقه یعنی وقتی که برای «هم» می گذاریم.

«هم» در توسعه بسیار کلیدی است: هم‌شنوی، هم‌کاری، هم‌دردی، هم‌آهنگی، هم‌محلگی، هم‌آرزویی و بالاخره هم سرنوشتی! این «هم» را جدی بگیریم! بیشتر از قبل! و فراموش نکنیم که آن مهمان دار فراتر از وظایفش یک انسان بود. او شاید یک فرشته نبود اما قطعا یک انسان بود.

کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Instagram | Website | Linkedin |
🔲⭕️به لطف خدا دوره کارشناس حرفه ای استراتژی به دوره هفتم رسید.
با تدریس دکتر مجتبی لشکربلوکی
کافیست گوگل کنید کارشناس حرفه ای استراتژی.
اطلاعاتی که می خواهید اینجا هست
https://b2n.ir/k50333
برای گرفتن مشاوره و راهنمایی: 88342900 داخلی 200
🔲⭕️پدر بودن در ایران کار سختی است!
دکتر مجتبی لشکربلوکی

پدر بودن کار سختی است. در ایران و این برهه زمانی به مراتب سخت تر.
از یک طرف دیگر شوهرسالاری کم رنگ شده و مردان باید به درستی بیشتر از گذشته یاد بگیرند که حق و حرمت و احترام زنان را بیشتر از پیش نگاه دارند نه از سر اجبار که از سر شعور و شرافت. هر چند کار درستی است اما در هر صورت تمرین می خواهد و پوست اندازی.

از طرف دیگر پدرسالاری دیگر در بخش های بزرگی از این سرزمین رنگ باخته است و پدران این سرزمین که خود در روزگار پدرسالاری بزرگ شده اند اکنون در زمان فرزندسالاری به پدری رسیده اند. قضیه این جا سخت تر می شود که آینده این سرزمین هم با عدم قطعیت سرشته شده و حتی اگر پدر امروز نگران خودش و همسرش نباشد اما بی شک نگران آینده فرزندش است. خودش تحت فشار اقتصادی است. خبری از تامین آتیه مطمئن (بازنشستگی مکفی و اطمینان بخش) نیست. احتمالا در میانه راه زندگی نه می تواند برود و نه می تواند بماند.
احتمالا پدران این سرزمین، خود پدر و مادر پیری هم دارند که باید مراقب آن ها نیز باشند.
پدر امروز باید حواسش باشد که پسرش چه چیزی را دانلود می کند و دخترش چه چیزی را آپلود. در حالی که شاید به اندازه فرزندش تسلط به فضای مجازی ندارد و همین باعث می شود که از نظر ذهنی فرسوده و خسته شود.
و ده ها گرفتاری دیگر.
و بدتر از همه اینکه هیچ کدام از مهارت های لازم را به صورت رسمی نیاموخته اند. نه مهارت مدیریت استرس بلدند. نه آموزش سواد رسانه ای و دیجیتالی دیده اند. نه سواد مالی آموخته اند. باید بپذیریم که پدران امروز برای شرایط این زمانه تربیت نشده اند و یادگیری و پوست اندازی آنان مانند این است که یک قطار در حال حرکت را تعمیر کنیم.

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
با توجه به آنچه من از آینده درک می کنم و آنچه در مورد مهارت های قرن 21 خوانده ام، پدران این سرزمین دست کم نیازمند دو سواد و دو مهارت کلیدی هستند:
▫️سواد دیجیتالی-رسانه ای
▫️سواد مالی (درک و حل مسایل بانکی، بیمه ای، سرمایه گذاری و بازنشستگی)
▫️مهارت گفتگو (که پدران دیروز کمتر به این مساله نیاز داشتند اما هر چه می گذرد پدران امروز بیشتر نیاز دارند).
▫️مهارت حل مسایل پیچیده.

این چیز عجیبی نیست. ظاهرا سال های پیش رو، سرعت تغییرات به شدت بالاتر خواهد رفت و تمام مجامع فکری جهانی معتقدند که ما برای زندگی در سال های پیش رو نیازمند سواد و مهارت های جدید هستیم و اینجا یک ابرمهارت (مادر مهارت ها) اهمیت دو چندان پیدا می کند: مهارت یادگیری. و جالب تر اینکه ما در گذشته فکر می کردیم یادگیری فقط یعنی فراگیری (افزودن دانش و مهارت و سواد جدید) ولی یادگیری مساوی است فراگیری فعال (Learning) + فراموشی فعال (Unlearning). و به همین خاطر است که مفهوم یادگیری تمام عمر (Life Long Learning) مطرح شده است.

و آخرین نکته: پدر و مادر بودن کار سختی است علی الخصوص در ایران امروز. در مورد قدر و جایگاه زنان و مادران جای دیگری نوشته ام. اما این بار می خواهم در مورد پدران بنویسم. با پدران مان مهربان تر باشیم. فراموش نکنیم که آن ها در حال گذار به مردانی هستند نسبت به پدران خود به زنان احترام بیشتری می گذارند، نسبت به پدران خود بیشتر مواظب فرزندان خود هستند و در عین حال عدم قطعیت های بزرگ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تحمل می کنند. با مهربانی می توان این پوست اندازی (همان فراموشی فعال) و نوسازی (همان فراگیری فعال) را سریع تر طی کرد. بیشتر حواسمان به هم باشد به ویژه زنان سرپرست خانوار که باید نقش پدری را نیز ایفا کنند. این روزها شانه ها خسته تر از گذشته اند. حواسمان به شانه ها بیشتر باشد.


کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔲⭕️یک دقیقه طلایی از مسعود کیمیایی بشنوید.

در طول این سال ها هر بار که مطلبی نوشتم و هر بار که افراد را به کاری دعوت کردم، بخشی از مخاطبان سوال برایشان پیش آمد که خب اگر این کار خوب، پیامد منفی داشت چی؟ اگر نتیجه نامطلوب داشت چی؟ و اگر هزینه داشت چی؟

اصولا با چارچوب زندگی کردن هزینه دارد. یا به تعبیر استاد کیمیایی تاوان دارد شریف زندگی کردن! و زیباتر اینکه وقتی مجری می پرسد پس چرا [وقتی تاوان می دهی و همه می روند و تو تنهایی] باز هم تکرار می کنی؟ جواب کیمیایی دندان شکن است.

جدای از زندگی شخصی که زندگی شرافت مندانه با تاوان به دست می آید، آنچه درک می کنم اینست که توسعه ملی نیز با تاوان به دست می آید.

مجتبی لشکربلوکی

پی نوشت: خیلی دوست داشتم و دارم که شریف زندگی کنم با تمام تاوان هایش. هنوز به زندگی شرافت مندانه نرسیده ام اما ناامید نیستم و می کوشم.

@Dr_Lashkarbolouki
Instagram | Website | Linkedin |
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔲⭕️مشاهده رایگان بخش هایی از فصل هفتم کتاب خلاصه خوشبختی
خیلی خوشحالم که امکان این رو داشتم این کتاب رو در طول عمرم بخونم. واقعا عالی است. نظر یکی از خوانندگان کتاب.

☑️⭕️کتاب خلاصه خوشبختی؛ خلاصه ۱۲ کتاب شادکامی و خوشبختی و تبدیل آن به ۱۵ تکنیک ساده کاربردی *** بسیار مناسب برای هدیه شخصی و سازمان در اعیاد و مناسبت ها ***
به قلم و انتخاب: دکتر مجتبی لشکربلوکی
هم چاپ کاغذی موجود است هم نسخه الکترونیک و هم کتاب صوتی.
امتیاز کتاب: ۴.۶ ستاره از ۵ ستاره
راه‌های تهیه کتاب
📌تماس با ۰۹۱۰۱۹۳۲۱۱۴
📌ثبت سفارش از طریق تلگرام
@NashrShams
📌سفارش از طریق دایرکت اینستاگرام
https://b2n.ir/w58405
📌 نسخه الکترونیک کتاب در اپلیکشن طاقچه:
https://taaghche.com/book/98870/
🎧لینک خرید نسخه صوتی کتاب
https://taaghche.com/audiobook/109941
🔲⭕️راز کبریت های بی خطر در ایران
دکتر مجتبی لشکربلوکی

در تاریخ ایران، طولانی ترین دوران نخست وزیری را هویدا داشت یعنی سیزده سال. در مورد عصا و پیپ اش می گفت، کارِ کاریکاتوریست‌ها را آسان کرده و بهانه‌ بیشتری برای کشیدن کاریکاتور من دارند!
پس از سیزده سال نخست وزیری در ایران، تقریبا هیچ چیزی از دارِ دنیا نداشت، تورم صفر درصد در طی سیزده سال نخست‌وزیری او، رویایی ا‌ست که امروزه، باورش برای ما سخت است. در دادگاه گفت: خودکار بیک طی سیزده سال نخست‌ وزیری من سه ریال باقی ماند [البته تورم صفر درصد سیزده ساله واقعیت ندارد کافیست به ارقام نگاه کنیم حالا ممکن است قیمت یک کالا ثابت مانده باشد ولی متوسط تورم سال های نخست وزیری هویدا هشت درصد بود].
اما تاسف در اینست که راز صدارت سیزده ساله هویدا و اینکه طولانی ترین دوره را داشته نه بخاطر این بوده که فساد مالی نداشته یا تورم را در صفر درصد نگهداشته بوده بلکه، تملق و کرنش افراطی او بوده، به قول میلانی: «شاه تشنه تعریف و تمجید بوده و هویدا به خوبی «برق چشمان شاه را به هنگام مقایسه با ژنرال دوگل دیده بود»!
تمام وزیران کابینه اش به دستور شاه انتخاب می‌شدند جداگانه شرفیاب شده و از شاه دستور می‌گرفتند. هویدا بدون توجه به حدود اختیارات و مسئولیت‎های نخست وزیر یک کشور مشروطه و با آشنایی با روحیه محمدرضا شاه، سعی میکرد مقام خود را حفظ کند و فرمانبردار بی چون و چرای «ارباب» باشد. وزیران هویدا نیز اغلب از او حساب نمی بردند و خود را منصوب شاه می دانستند طوریکه گاهی وزیران در حضور او در جلسات هیئت وزیران، فحاشی می کردند حتی در یک مورد، اردشیر زاهدی در حضور دیگر وزیران، هویدا را به باد دشنام گرفت.
وی همیشه تأکید داشت که در مملکت، شخص دومی وجود ندارد و شاه همه چیز است. در دهمین سالگرد نخست وزیری اش، از او سؤال شد که فکر می‌کند تا چند سال دیگر بر این مسند بنشیند؟ با خنده گفت: «سند نخست وزیری را مادام العمر به نام من زده اند»!
هویدا برعکس کثیری از دولتمردان فاسد ایرانی، هرگز فساد مالی نداشت اما به قول بیژن جزنی، اختیاراتش کمتر از اختیارات کریم شیره ایِ دلقکِ دربار ناصرالدین شاه بود! کبریت بی خطر بود و رمز ماندگاریش، کرنش و تملق بود، همیشه «تابع حزب باد» بود،
پس از انقلاب نیز به صف موافقان جمهوری اسلامی درآمد و در رفراندوم ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ در زندان قصر در کمال شگفتی به جمهوری اسلامی رأی داد و خدا را شکر کرد که بساط دیکتاتوری در این مملکت جمع شد! این تلون مزاج هویدا باعث شگفتی خبرنگاران شد و وقتی پرسیدند چه رأیی دادید؟ پاسخ داد به جمهوری اسلامی رأی دادم...انشاالله مبارک است» (به نقل از تاریخ پژوه معاصر علی مردای مراغه ای)


☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
در نگاه اول می توان صورت مساله را به سطح مسایل شخصی و روانشناختی تقلیل داد که ایشان را فردی ناتوان، ضعیف النفس، وابسته، غیرمقتدر، حزب باد و متلون دانست. ولی سطح تحلیل را می توان عمیق تر کرد. می توان از خود سه سوال پرسید:
۱) چرا چنین فردی می‌تواند به بالاترین مقام اجرایی کشور دست یابد؟
۲) چرا چنین فردی می‌تواند در چنین مقامی ۱۳سال دوام بیاورد؟
۳) آیا این فرد، موثرترین و بهترین و شایسته ترین فرد برای حکمرانی است؟

ددر سلسله گزارش های چرا ایران عقب ماند (دانلود رایگان اینجا) و استراتژی توسعه ایران (دانلود رایگان اینجا) به هفت چرخه شوم (دور باطل) توسعه نیافتگی ایران اشاره شده. یکی از آن هفت چرخه، تدوام ترتیبات سیاسی محدود نام دارد. توضیح آنکه اگر ترتیبات سیاسی محدود باشد، هزینه کنشگری، انتقاد و فعالیت سیاسی بالا می رود. به همین خاطر بسیاری عطای مشارکت در بهبود کشور را به لقایش می بخشند و با بهانه سیاست پدر و مادر ندارد و کثیف است به امور علمی، فنی، شخصی می‌رسند و وقت گذاشتن برای فرزند و نوه و حیوان خانگی را به کنشگری سیاسی ترجیح می دهند. جامعه به سکوت کشیده می شود. چه نتیجه ای دارد؟ بروز و ظهور نسل بله قربان گو، پاچه خوار و منفعل، وابسته و کمبود کنشگران مرزی مستقل و عدم تغییر در قواعد بازی سیاسی و در نتیجه تداوم نهاد سیاست با دسترسی محدود.
و همین می شود که یکی از مدیران ارشد کشور و یکی از وزرای دولت فعلی گفته است: در نظام مدیریت کشور راز بقاء در سکوت و همراهی است. راز رشد در تئوریزه کردن منویات اصحاب قدرت و راز حذف در مشاوره صادقانه و کارشناسانه!
بیشتر از آنکه آدم ها را تخطئه کنیم به ساختارها، قواعد و نهادها بپردازیم و فعلا برای شروع از «خرده ساختارها و خرده نهادهای» دور و بر خود اعم از خانواده، مدرسه، محله، اداره، دپارتمان، شرکت و شهر خود را بر اساس قواعد (ترتیبات) باز، شفاف و منصفانه طراحی کنیم.

کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
🔲⭕️وقتی سگ پاولوف درون ما کتاب می خواند
دکتر مجتبی لشکربلوکی

نوشته ای در فضای مجازی خواندم که تامل برانگیز بود:
ما ایرانیان معمولاً برای غیر از «آگاهی» کتاب می‌خوانیم: گرفتن مدرک، نوشتن مقاله، نوشتن کتاب، برای سرگرمی و بدتر از همه‌ی این‌ها کشتار زمان.
بارها این جمله را شنیده‌ام مگر درس‌ات تمام نشده است؟ پس چرا این کتاب‌ها را داری؟ یعنی همه اینها را خوانده‌ای؟ کسی که این سوال‌ها را می‌پرسد معمولاً نمی‌داند که خواندن چه کنشی است و برای چه باید کتابخانه داشت؟
چگونه می‌توانم به شما بگویم بدون کتاب نمی‌توان «قانون» و «دموکراسی» داشت.کتاب را برای امتحان دادن یا مدرک گرفتن نمی‌خوانند. کتاب نمی‌خوانم که مقاله بنویسم مقاله می‌نویسم تا خود را منتشر کنم. نمی‌نویسم که دانشیار و استاد شوم. من می‌نویسم چون نوشتن عالی‌ترین کنش بودن است. حق با بورخس است که گفت هر جا که کتاب نباشد آنجا جهنم است. (نوشته سینا جهاندیده)

☑️⭕️تجویز راهبردی:
از کلاس اول تا سال های پایان دانشگاه، صدها کتاب خواندیم اما محض رضای خدا یک بار یکی نیامد به ما بگوید که چگونه کتاب بخوان. در طول این سال ها به شیوه سعی و خطا چیزهایی آموختم که آن ها را با شما به اشتراک می گذارم. برخی از این نکات را هم از سایت خوب متمم یاد گرفتم.

۱. با ذهن ناآرام کتاب بخوانید! یعنی چه؟ یعنی اینکه از دیگران نپرسید که چه کتابی خوب است و یا اینکه نپرسید این روزها چه کتابی روی بورس است. این غلط است. اول از همه از خودتان شروع کنید از خودتان بپرسید که سوالات و مسایل اصلی تان در زندگی چیست؟ مثلا ممکن است من مساله اصلی ام در زندگی، بهبود ارتباطات با خانواده ام باشد و شما مساله اصلی تان در زندگی افزایش مهارت مذاکره. بنابراین کتابی که برای من خوب است برای شما بی فایده است و برعکس. حالا ذهن ناآرام یعنی چه؟ یعنی اینکه ذهن وقتی با یک سوال روبرو می شود، یک چاله در آن پیدا می شود و تا آن چاله پر نشود آرام نمی گیرد. علت اینکه کتاب خواندن گاهی برای ما خسته کننده و ملال آور می شود این است که این کتاب ربطی به چاله های ذهنی ما ندارد. اول سوراخ ایجاد کنید!

۲. اول جنگل را ببینید بعد سراغ درختان بروید. معمولا ما بخش پیشگفتار و مقدمه و مطالب نوشته شده پشت جلد کتاب را خیلی مهم نمی‌دانیم. اما نکته این جاست که برای خواندن کتاب شما اول باید جغرافیای موضوع دست تان بیاید. یا اینکه تصویر از بالا یا Big Picture را درک کنید آنوقت خیلی راحت تر می توانید فصول، پاراگراف ها و مفاهیم را یاد بگیرید. خواندن خلاصه کتاب، معرفی نامه ها، توصیه نامه هایی که در مورد یک کتاب هست، بسرعت می تواند برای ما یک تصویر از بالا ایجاد کند.

۳. همیشه لازم نیست خواندن کتابی را که آغاز کرده اید به پایان ببرید. هر جا فکر کردید کتاب، کتاب خوبی نیست و به سوالات شما (تجویز شماره 1) پاسخ نمی دهد، بزنید کنار و دنده عقب بگیرید. ما در نظام آموزشی خود طی ۱۲ تا ۲۰ سال، مجبور بودیم کتاب هایی را بخوانیم که دیگران ما را به خواندن آنها مجبور کرده اند.لازم نیست تا ابد این رویه را ادامه دهیم.

۴. همیشه لازم نیست خود کتاب را بخوانید. بخشی از بهترین مطالعه هایی که داشته ام، خواندن خلاصه کتاب هایی بوده است که بهتر از خود کتاب، جان کتاب را منتقل می کنند. برخی از کتاب ها (البته برخی از کتاب ها را) را می شود در دو صفحه خلاصه کرد، پس بهتر است قبل از خرید و خواندن کتاب توصیه شماره 2 را انجام دهید. یک موقع دیدید که همان خلاصه کتاب مساله شما را حل کرد و حتی بهتر از کتاب.

۵.حواستان به سگ پاولف باشد! شرطی شدن را خاطرتان هست؟ ما هم ممکن است مانند سگ پاولف شرطی بشویم. بسیاری از ما، مطالعه را نه با هدف افزایش اطلاعات و دانسته ها و باز شدن افق دید، بلکه برای فرار از مشکلات و مسائل روزمره انتخاب میکنیم. زمانی که از دوست یا همسر یا مدیر خود دلگیر هستیم، گوشه ای مینشینیم و کتاب ورق میزنیم. شاید این کار در کوتاه مدت، مفید باشد اما در بلندمدت ما را شرطی می‌کند و ذهن ما عادت میکند که «کتاب»، «همراه لحظات تلخ زندگی» است.
این نوشته ادامه دارد.

کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Instagram | Website | Linkedin |
ترجیحات شغلی نسل زد.pdf
1.5 MB
🔲⭕️ نسل زد را چقدر می شناسید؟

اخیرا گزارش مشترکی از جاب ویژن و دانشکده مدیریت دانشگاه_تهران منتشر شده که به شما کمک می کند نسل عجیب و غریب جدید را بیشتر بشناسید.

این گزارش را از کانال خوب دکتر امیرحسین صبورطینت بازنشر می دهم در عین حال توصیه می کنم که کانال ایشان را هم نگاه کنید. دریچه های خوبی به روی شما خواهد گشود از برند شخصی تا مدیریت منابع انسانی با رویکرد استراتژیک و تفکر استراتژیک مطالب خوبی خواهید یافت.

این هم آدرس کانال تلگرامی ایشان:
@romapacks
🔲⭕️چرا مغز بعضی ها سولفاته می شود؟
دکتر مجتبی لشکربلوکی


دکتر سریع القلم در نوشته ای سی ویژگی کسانی که کتاب نمی خوانند را آورده است. از جمله:
حکومت ها را خوشحال می کنند؛
خیلی راحت تحت تأثیر تبلیغات و پروپاگاندا قرار می گیرند؛
حرف های تکراری می زنند؛
دایره واژگان آنها بسیار محدود است؛
بخش استدلالی ذهن آنها تقریباً تعطیل است؛
استعداد پوپولیست شدن را پیدا می کنند؛
مستعد پذیرش شایعات هستند؛ [مستعد حماقتند!]
مغز، حالت سولفاته پیدا می کند؛
زمینه های تداوم اقتدارگرایی را فراهم می آورند؛
از حقوق شهروندی خود و دیگران ناآگاه هستند؛
در همه زمینه ها، اظهار نظر می کنند؛
تعریفشان در خصوص زندگی، از غرایز انسانی فراتر نمی رود؛

یکی از نکات جالبی که ایشان اشاره کرده اینست که مغز سولفاته می شود. اما آیا امکان دارد کسانی که کتاب هم می خوانند هم مغزشان سولفاته شود؟ به نظر من بله. در ادامه توضیح می دهم.
در نوشته قبلی ۵ نکته مهم در مورد تکنیک ها و نکات مطالعه و خواندن کتاب را گفتم، ۵ نکته دیگر را هم تقدیم می کنم:

☑️⭕️تجویز راهبردی
۱. بین بیست تا سی دقیقه بکوب بروید جلو! یکی از مهم ترین قاتلان وقت، پرش و تغییر مداوم کاری است که داریم انجام می دهیم. هم تجربه و هم مطالعه نشان داده است که وقتی به کاری می پردازیم ابتدا ذهن ما خیلی متمرکز نیست و سپس به ماکزیمم تمرکز حواس و انرژی می رسیم. اما زمانی که به هر دلیلی کار متوقف می شود و به کار دیگری می پردازیم. آهنگ آن کار را از دست می دهیم و مسیر انجام کار را گم می کنیم و وقتی دوباره سراغ آن می رویم، دوباره باید مسیری را برای اوج گیری طی کنیم. بیشترین انرژی ما در رفت و برگشت بین کارهای مختلف صرف می کنیم. به بیان ساده، تک کاری می تواند زمان لازم را برای انجام کارهای مهم تا ۸۰ درصد کاهش داده و کیفیت کار نهایی را به شدت افزایش دهد.

۲.لازم نیست با برنامه کتاب بخوانید! همیشه به ما گفته اند که با برنامه کتاب بخوانید. بیایید با خود صادق باشیم خود کتاب خواندن کار آسانی نیست. با برنامه بودن هم آسان نیست. حالا اگر بخواهیم این دو را ترکیب کنیم معلوم نیست که چه می شود. راه حل؟ هم با برنامه و هم بی برنامه کتاب بخوانیم. با برنامه یعنی اینکه در ابتدای هر دوره زمانی مثلا فصل بگوییم که من می خواهم تا پایان این فصل یا سال به سوالات جواب بدهم. و احتمالا برای پاسخ دادن به این سوالات باید حدود ۵۰۰صفحه کتاب بخوانم. و تعهد می کنیم که تا آخر فصل به سوالات پاسخ دهم. حالا بی برنامه یعنی چه؟ یعنی اینکه همیشه کتاب همراه مان باشد. ما در طول روز به دلایل مختلف علاف می شویم! به جای وقت تلف کردن و دید زدن مردم و ور رفتن با گوشی سریع می رویم سراغ کتاب. حالا اگر شد کتاب کاغذی نشد، کتاب الکترونیکی و صوتی. من بسیاری از مطالعه هایم را در وقت های تلف شده انجام داده ام و خیلی هم چسبیده.

۳. مغزتان را خاموش نکنید. مطالعه عصب شناسان نشان می‌دهد که وقتی ما به حرف کارشناسان و خبرگان گوش می کنیم، بخش هایی از مغز ما کم فعالیت می شود و یا به عبارتی خاموش می شود. این نشان می دهد ما به خاطر اعتماد بیش از حد به کارشناسان، دکترها، متخصصان، نخبگان و .. حرف آن ها را دربست قبول می کنیم. حواستان باشد یک نویسنده غیرمعصوم هر چقدر بزرگ و کار درست و خفن باشد باز هم یک انسان است. پس باید همیشه تفکر انتقادی (تفکر موشکافانه) در ما فعال باشد. تفکر انتقادی جزو اولین کتاب هایی باشد که بخوانید. ولی عجالتا تا آن موقع سه سوال به شما یاد بدهم؟
الف) این حرفی که در این کتاب زده است بر چه مبنایی است؟ آیا شواهد، مدارک، عدد و رقم آن را تایید می کند؟
ب) آیا استدلال ارایه شده برای اثبات آن چیزی که نویسنده می گوید کافی است؟
ج) آیا نمی شود شواهد نقض کننده برای این موضوع پیدا کرد؟
اگر از مغزتان فقط برای انباشت و حافظه استفاده کنید و بخش انتقادی مغزتان را بکار نگیرید، مغزتان سولفاته خواهد شد.

۴. از قاعده بیست-هشتاد پیروی کنید. به صورت شهودی می‌توان گفت ۲۰ درصد از مطالب کتاب واجد ۸۰ درصد اهمیت هستند و باید ۸۰٪ انرژی روی همان ها گذاشته شود. همه مطالب یک کتاب یک ارزش را ندارند! به مرور که کتاب‌خوانی را بیشتر و بیشتر تجربه کنید، می توانید بو بکشید که کدام بخش های یک کتاب آن ۲۰٪ طلایی است.

۵. رونویسی نکنید. خلاصه نویسی نکنید. شخصی نویسی کنید! باز یکی از چیزهایی که به ما آموخته اند این است که مطالب را خلاصه کنید. تکنیک بهتری وجود دارد: هر وقت یک فصل از کتاب را به پایان بردید، مهم ترین نکات کلیدی آن فصل را با زبان خودتان و برای خودتان بازنویسی کنید. اینگونه ذهنتان بیشتر درگیرِ کتاب خواهد شد و احتمال به خاطرسپاری مفاهیمِ آن هم بیشتر است.


کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Instagram | Website | Linkedin |
🔲⭕️تکنیک عمه هفتاد ساله یا بچه ۷ ساله
دکتر مجتبی لشکربلوکی

همه ما تا به حال کلی کتاب خریده ایم و خوانده ایم (آن هایی که نخوانده ایم را کاری ندارم). کلی سخنرانی گوش داده ایم، کلی کلاس رفته ایم. کلی مطلب شنیده ایم و کلی کتاب صوتی گوش کرده ایم. اما بسیاری از آن ها را فراموش کرده ایم. یعنی ظاهرا رابطه ای بین وقت گذاشتن برای مطالعه و ذخیره دانش وجود ندارد. در یادداشت های قبلی (وقتی سگ پاولوف درون ما کتاب می خواند و همچنین چرا مغز بعضی ها سولفاته می شود؟) ۱۰ تکنیک مطالعه را پیشنهاد کردم. این بار می خواهم ۵ تکنیک در مورد یادگیری عمیق معرفی کنم.

☑️⭕️تجویز راهبردی

۱. اگر خاطرتان باشد یکی از موسسات کنکوری این را تبلیغ می کرد: به جای اینکه چند کتاب بخوانید، یک کتاب را چندین بار بخوانید. این حرف کاملا درست است. اگر کتابی خوب است، اصلا به هیچ وجه فکر نکنید که آن را با یک بار خواندن فهمیده اید. پس به جای اینکه تعداد زیادی کتاب بخوانید که هیچ کدامشان را یادتان نیست یک کتاب که آن را خوب و ارزشمند یافته اید را چندین بار بخوانید. فقط یک نکته مهم: کتاب هایی که می گذارید برای مطالعه مجدد را بلافاصله نخوانید، بلکه با فاصله بخوانید.

۲. از تکنیک عمه ۷۰ ساله یا بچه ۷ ساله استفاده کنید! میخواهید مطمئن شوید که کتاب را فهمیده اید؟ باشد یک تست پیش روی شما می گذارم و آن اینکه آیا می توانید آن را به زبانی ساده برای عمه ۷۰ ساله تان یا بچه ۷ ساله تان بیان کنید؟ من این تکنیک را سر کارگاه های آموزشی ام استفاده می کنم و بسیار چالش برانگیز است.

۳. ما فکر می کنیم کتاب را خوانده ایم و فهمیده ایم و بخاطر داریم تا اینکه .... ما معمولا فکر می کنیم که اگر کتابی را خواندیم و همان موقع هم فهمیدیم یعنی دیگر کار تمام است. اما زمان هایی پیش می آید که می خواهیم کتاب را برای فرد دیگری تعریف کنیم. جمله سوم به بعد دیگر به تته و پته می افتیم و از این جمله رهایی بخش و جادویی استفاده می کنیم: خیلی کتاب خوبیه خودت باید بخونی! و سپس نفس راحتی می کشیم و به خودمان می گوییم واقعا چرا هیچی یادم نیست! خودتان را تست کنید: آیا می توانید جانمایه کتاب را در عرض یک ربع برای خودتان یا دیگران تعریف کنید؟

۴. کتاب را زندگی کنید. اهمیت کتاب خواندن در اینست که به بهبود کیفیت زندگی یا تغییر رفتار ما منجر شود. پس سعی کنید، مفاهیمی را که فرا گرفته اید، در زندگی خودتان هم بکار بگیرید. تا میتوانید به مفاهیم فکر کنید و دنبال مصادیق آن در زندگی تان باشید. بگذارید مثالی بزنم کتابی خوانده اید در مورد مهارت های مذاکره، از همان اول صبح چک کنید ببینید چه تکنیکی از تکنیک های مذاکره را می توانید برای فرزندتان به کار بگیرید که حتما صبحانه بخورد یا کتابی خوانده اید در زمینه سواد رسانه ای، در طول روز رادیو که گوش می کنید یا یک کانال تلگرامی مطلبی می شنوید یا می خوانید که با این جمله شروع می شود: دانشمندان کشف کرده اند خوردن کره در ساعت ۱۲ ظهر باعث.... سریع از خودتان بپرسید آیا این همان جملات خبری علمی‌طور اما مبهم نیست؟ سریع بپرسید کدام دانشمندان؟ کدام پژوهش؟ چه سالی؟ نتایج آن در کدام نشریه علمی کجا منتشر شده؟ نمونه آماری چند نفر بوده است؟ (رجوع کنید به نوشته چگونه احمق نباشیم). آنچه می خوانید را رها نکنید. ذهن تان را ورزش دهید.

۵. فکر می کنم بیش از ۹۵٪ جامعه ما هنوز به یک چیز معتقد است؛ نان حرام سر سفره مان نبریم. از این جهت فرقی نمی کند که ما مذهبی باشیم یا غیرمذهبی. مطالعه باید برکت داشته باشد. خوشبختانه از سویی و متاسفانه از سویی دیگر، دسترسی ما به محتوا زیاد شده است و انبوهی از کتاب ها به صورت پی.دی.اف و فایل صوتی در دسترس ماست. مال حرام، حرام است فرقی نمی کند که نانی باشد که سر سفره می بریم یا پاراگرافی است که به حافظه مان می سپاریم. ورودی حرام، تاثیر منفی دارد، مواظب باشیم و مالکیت معنوی را رعایت کنیم. همانگونه که مال حرام برکت ندارد، آگاهی حرام هم نیز بی برکت است. این نکته آخر را به تجربه دریافتم کسی هم نبود به ما تذکر بدهد و خیلی دیر فهمیدم. آنهایی که از من جوانترند جدی بگیرند. همین جا فرصت را غنیمت می شمارم و با اینکه معمول نیست در نوشته های آزاد و کوتاه تلگرامی رفرنس بدهیم بگویم در تنظیم این یادداشت ها از سایت جعبه ابزار ذهنی (+) سایت متمم (+) سایت محمدرضا شعبانعلی و امین آرامش سود جسته ام یا الهام گرفته ام.



سخن پایانی: تا حالا به این فکر کرده اید که مطالعه و طلوع هم خانواده اند! و یک ریشه دارند؟ ما یک قرائت داریم یک مطالعت (مطالعه). بین این دو تفاوتی است که به آن فکر کنید!


کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Instagram | Website | Linkedin |
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳⭕️اگر یک آغازین هم نیستیم ...
دکتر مجتبی لشکربلوکی


شما را به دیدن این فیلم کوتاه یک دقیقه ای دعوت می کنم

توسعه از یک شروع می شود. یک نفر شروع می کند و بقیه می پیوندند. یک آغاز توسعه است. هر کدام از ما می تواند در حوزه خودش "یک" آغازین باشد. حتی اگر شکست هم بخوریم و دیگران همراه نشدند باز هم موفق شده ایم. چون ترس درونی خود را شکست دادیم. چون به بی تفاوتی نه گفتیم و چون جسارت را تمرین کردیم. ما یک گام به جلو برداشته ایم.

اگر یک آغازین هم نیستیم می توانیم آن یک نفر دوم و سوم باشیم ولی در هر صورت باشیم!


کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
🔳⭕️فقط آغاز سال را جشن نگیریم
کاری کنیم پایان سال مان جشن گرفتنی باشد

مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔲⭕️ آرایش کودکان بیمار در ایستگاه آخر زندگی

شش روز هفته در یک آرایشگاه در برلین کار می‌کند. ولی یکشنبه‌ها کیف آرایشگری را برمی‌دارد و به دو مرکزی می‌رود که به عنوان ایستگاه آخر بیماران شناخته می‌شود و موهای آنها را رایگان کوتاه می‌کند. به او می گویند دکتر تونی! داوطلبانه با کودکان دارای بیماری‌های لاعلاج ارتباط دوستانه برقرار می‌کند، از ظاهر آنها تعریف می‌کند و می‌کوشد زندگی برای این کودکان رنگ و بوی بهتری پیدا کند. (دویچه وله فارسی)

تفاوت قهرمانان اینچنینی با ما آدم های عادی در این است ما می خواهیم کارهای بزرگ و طوفانی انجام دهیم و هیچگاه هم انجام نمی دهیم ولی اینان در جستجوی کارهای کوچکِ عملی اند، ولی انجام می دهند. تفاوت دوم اینکه ما در زندان «خود محدود» گرفتاریم اما آن ها به «خود تعمیم یافته» رسیده اند.

توسعه یافتگی محصول کِش آمدن وجود است. یا به تعبیر دیگر توسعه حاصل تبدیل «خود محدود» به «خودِ تعمیم یافته» است. در اولی، من به خودم و خانواده ام توجه می کنم ولی در خود تعمیم یافته، همسایه و همشهری را جزوی از خود می‌دانم. خود تعمیم یافته را تمرین و تجربه کنیم.

دکتر مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
پیش بینی 70 اقتصاددان سال 1401.pdf
751.7 KB
🔲پیش بینی هفتاد اقتصاددان از نرخ رشد، تورم، دلار و رشد نقدینگی در سال ۱۴۰۱ همراه با تحلیل.

مطالعه این گزارش به مدیران ارشد، کسب وکارها و سرمایه گذاران توصیه می شود.

مدیریت سرمایه دایموند
آینده مطمئن سرمایه شما

Telegram | Website | Whatsapp | Instagram |Linkedin
🔲⭕️پروفسور بالتازار دروغ بود!
دکتر مجتبی لشکربلوکی

کارتون شیرین و در عین حال احمقانه پروفسور بالتازار را یادتان می‌آید؟ مشکلی که پیش می‌آمد، مسئولین یا مردم شهر به سراغ دانشمند ریزه و محبوب شهر، پروفسور بالتازار می‌رفتند. جناب پروفسور، شروع می کرد به راه رفتن و با فکر کردن و فکر کردن و فکر کردن، یکباره یک فکر بدیع به سرش می‌زد و می‌رفت چهار تا دکمه را می‌زد و یک ماشین بزرگ شروع می‌کرد به کار، و آخرش یک ماده شیمیایی یا یک ماشین دیگری بیرون می‌داد که مسئله را، هرچه که بود، حل می‌کرد. نگاه خیلی از مردم و مسئولین ما به مقوله علم و تکنولوژی نگاهی پروفسور بالتازارانه است! (برداشت از کانال جناب گاو)


☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
جوان تر که بودم فکر می کردم که همه چیز «یک» جواب علمی مشخص دارد که باید آن را کشف کرد. دانشمندان، دکترها و متخصصان، برای من مانند یک بت بزرگ بودند که جواب درست را در آستین شان دارند.
این روزها، هرچند همچنان به علم به عنوان ابزاری برای اداره عاقلانه جوامع معتقدم، اما این بت های قبلی برای من فرو ریختند به چندین دلیل که سه دلیلش را اینجا می نویسم:
۱. اگر علم واقعا دقیق و قطعی است. چرا متخصصان یک رشته یک حرف واحد نمی زنند. خاطرم هست روزی یکی از وزرای اقتصاد می گفت که اگر دو اقتصاددان در یک اتاق باشند معمولا دو نظریه از آن بیرون می آید و گاهی هم سه نظریه!! فقط اقتصاد هم نیست، فیزیوتراپ ها، متخصصین علوم اعصاب، جامعه شناس ها و موزیسین ها هم نظرات و نظریات متفاوتی دارند. بنابراین آن قدرها که ما فکر می کنیم علم (یا دست کم نمادهای علم) قطعی و دقیق نیست.

۲. فهمیدم علوم انسانی و اجتماعی که بیشتر مرتبط با کشورداری و توسعه هستند اصلا به میزان علوم پایه و مهندسی دقیق نیستند. محاسبات نیوتونی، استاتیک و مقاومت مصالح در ساختن یک پل در سان فرانسیسکو و سبزوار یکی است. اما مدیریت دو شرکت همسایه در یک شهر چه سان فرانسسیسکو باشد چه سبزوار متفاوت است و غیرقابل تقلید.

۳. فهمیدم در کشورداری و اداره سازمان، اصلا ما با مسایل شسته رفته سروکار نداریم. مسایلی هستند که چندبعدی اند (مثلا هم جنبه اقتصادی دارد هم جنبه اجتماعی) و هم ساختارنایافته (هیچ کس به درستی نمی تواند تمام ابعاد مساله را ببیند و درک کند) و هم مانند یک موجود زنده عمل می کنند (وقتی راه حلی را اجرا می کنی مساله به شکل دیگری در می آید).

به پیش بینی های غلط و تجویزهای اشتباه همان بت های سابق دیگر اشاره نمی کنم.

چه باید کرد؟

تا اطلاع ثانوی به این جمع بندی رسیده ام که برای اداره کشور و سازمان باید از فرمول زیر پیروی کنم.

۱. بالتازاری به دنیا نگاه نکنم. فکر نکنم که با صرف تفکر آن هم به صورت فردی می شود به راه حل رسید. بلکه اولا بخشی از راه حل احتمالا حاصل آزمایش، سعی و خطا، پایلوت کردن (اول اجرا بعد تفکر) است و دوم اینکه هیچ کس از ما عقل کل نیست! بنابراین باید با کوششی جمعی به حقیقت رسید.

۲. بپذیرم که چون موضوعات بین رشته ای هستند، همه اطلاعات نزد یک فرد نیست و همه راه حل ها به ذهن یک فرد نمی رسد. بنابراین مهم ترین تکنولوژی/متدولوژی حل مساله، «گفتگو» است. هنر رهبران کشورها و سازمان ها ایجاد فضایی برای گفتگوی آزاد فراگیر است. کسانی که با من مخالفت می کنند بزرگ ترین خدمت را می کنند چون سوراخ های احتمالی راه حل را بدون هزینه به من نشان می دهند. مخالفان را به سکوت نکشانم.

۳. تا آنجا که می توانم باید حساب و کتاب کنم. تحلیل هزینه-منفعت کنم. عدد و رقم و تحلیل باید مبنای کار من باشد اما چون ما نمی توانیم مطمئن باشیم که به جواب قطعی و بهینه رسیده ایم، بسیاری از تصمیمات توافقی است و نه انتخاب بهینه. بنابراین اقناع و اجماع بین ذینفعان کلیدی برای حل مسایل جمعی بسیار مهم است. ترکیبی از عقلانیت ابزاری و عقلانیت تفاهمی (به تعبیر هابرماس فیلسوف معاصر).

حل مساله در کشور و سازمان یعنی ترکیبی از اقدام، تست، آزمایش، تحلیل، ایده یابی، بحث، نقد و گفتگو و نه فقط فکر کردن و پژوهش علمی. حل کردن مساله ملی یعنی بررسی بین رشته ای، اجماع و توافق جمعی روی معقول ترین و حساب شده ترین گزینه ها نه فقط اینکه یک فرد یک مساله را معجزه وار حل کند. باور کنیم پروفسور بالتازاری وجود ندارد. کشورداری بالتازاری و مدیریت بالتازاری یک توهم است. اگر در جستجوی توسعه هستیم نگاهمان را در مورد علم، دانشمندان، حل مسائل ملی، اهمیت گفتگو و اجماع روزآمد کنیم.

کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Instagram | Website | Linkedin |
🔲⭕️من معلم بدی هستم
دکتر مجتبی لشکربلوکی

روز معلم است و کم و بیش تبریک هایی برایم ارسال می شود اما باید اینجا و امروز اعتراف تلخی کنم: من معلم خوبی نیستم.

☑️ اگر معلم خوبی بودم باید از سه جمله سر کلاس هایم زیاد استفاده می کردم:
الف) من این موضوع را بلد نیستم. بگذارید جلسه بعد برای تان بگویم.
ب) این نکته ای که درس دادم برداشت من از دستاورد بشر است تا بدین لحظه و بنابراین قابل ابطال و اصلاح است.
ج) من از شما انتظار دارم درس های مرا بفهمید اما نمی خواهم که قبول کنید.

☑️ اگر معلم خوبی بودم باید با صداقت به دانشجویانم می گفتم
الف) من فقط کمی، بله! واقعا فقط کمی بیشتر از شما بلدم.
ب) کسوت استادی به معنای آن نیست که من در همه زمینه های آن رشته صاحب نظر باشم. چه اینکه در بسیاری از حوزه ها صاحب نظر که هیچ، حتی انتقال دهنده درست نظر دیگران نیز نیستم.
ج) متواضعانه بگویم که آنچه من/ما می دانیم در برابر آن چه نمی دانیم یک سوزن در کویر بیش نیست.

☑️ معلم بدی هستم
الف) چون وقتی سر کلاس اشتباه می کنم، خجالت می کشم که بگویم اشتباه کردم، سعی می کنم که توجیه کنم.
ب) چون وقتی دانشجویی به نظریه ای نقد وارد می کند، سعی می کنم با ترفندهای مختلف مثلا بزرگ نشان دادن آن نظریه پرداز قدرت نقادی دانشجویم را اگر نه سرکوب، دست کم مهار کنم.
ج) چون وقتی دانشجویی ایده جدیدی مطرح می کند، سعی می کنم آنقدر نقدش کنم که قدرت خلاقیتش را دست کم تا آخر ترم کنترل کنم که مرا آزار ندهد.
معلم خوب آنست که تدریس اندیشه ها را سکویی کند برای تحریک قدرت اندیشیدن (قدرت نقادی و خلاقیت) و نه اینکه گرزی کند برای سرکوب خلاقیت و نقادی دانش جویان و نیادیشیدن.

☑️⭕️تجویز راهبردی:

من و سایر معلمان اگر می خواهیم خوب باشیم باید ۵ کار انجام دهیم:
▫️فضیلت را برتر از علم و دانش بدانیم: با توجه به شناختم از انسان ایرانی و شکاف توسعه جمع بندی من این است که باید این فضائل را لابه لای مباحثم باید به دانشجویانم/دانش آموزانم منتقل کنم: انضباط، صداقت و تعهد به سه گانه «عقل و عدد و علم» در مقابله با این ۱۳ آفت: آرزواندیشی، هیجان‌زدگی، کوتاه‌نگری، شتاب زدگی، محدود اندیشی، تقدیرپذیری، زودپذیری، تلقین‌پذیری، القاء‌پذیری، خرافه‌پرستی‌، شخصیت‌پرستی، سلطه‌گری و سلطه‌پذیری.
▫️به جای پذیرش مقلدانه، تفکر انتقادی و استقلال را آموزش دهیم. به جای پر کردن حافظه، حفره و سوراخ ایجاد کنیم: حفره هایی که با سوال و به چالش کشیدن مفروضات ایجاد می شود.
▫️به دانش آموزان/دانشجویانمان بیاموزیم هیچ کدام از ما مالک صد در صد حقیقت نیست ما تا انتهای عمر جستجوگر حقیقتیم.
▫️معلم نه خداست و نه پیغمبر. آدمی است خطاپذیر که ممکن است گذشته اش، تیپ روانشناختی اش و علاقه اش روی اندیشه اش تاثیر بگذارد. پس ما را به دیده تردید بنگرید.
▫️بیاموزانیم معلم یک پل است یا یک پله. باید پای روی معلم بگذاری و بروی. احترام بگذار ولی از من عبور کن.

به خودم و شما یادآوری می کنم:
اشتباه پزشك زير خاك دفن مي شود،
اشتباه مهندس روي خاك سقوط مي كند،
اما اشتباه معلم روي خاك راه مي رود و جهانی را به نابودی می کشاند..!


کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Instagram | Website | Linkedin |
پیش بینی 1100 فعال اقتصادی.pdf
763.3 KB
🔲پيش‌بینی ۱۱۰۰ بازاری و کارآفرین از سال ۱۴۰۱


در این گزارش خلاصه‌ای از افکارسنجی دیده بانی محیط کسب و کار ایران‌ از فعالان کسب و کار را ارائه و تحلیل کرده‌ایم.

پیش تر نیز گزارشی از نظرات ۷۰ اقتصاددان را منتشر و تحلیل کردیم.

مدیریت سرمایه دایموند
آینده مطمئن سرمایه شما


Telegram | Website | Whatsapp | Instagram |Linkedin
2024/09/29 14:29:29
Back to Top
HTML Embed Code: